به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، سردار سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناسبت درگذشت پدر ارجمند شهید والامقام سردار سرلشکر پاسدار «محمد ناصر ناصری» پیام تسلیتی صادر کرد.
متن پیام بدین شرح است:
انالله و انا الیه راجعون
خانواده معظم و شهید پرور ناصری
سلام علیکم بما صبرتم
درگذشت مرحوم حاج احمد ناصری، پدر ارجمند شهید والامقام سردار سرلشکر پاسدار محمد ناصر ناصری در ایام پر فضیلت دهه کرامت را به خاندان مکرم ناصری، صمیمانه تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای آن عزیز راحل، رحمت و رضوان الهی و بهره مندی از فیوضات مجاورت حضرت امام رضا علیه السلام و برای بازماندگان گرامی، اجر و صبر جزیل مسئلت دارم. ان شاء الله روح پرفتوح آن ابوالشهید با ائمه معصومین علیهم السلام و فرزند مجاهدش محشور گردد.
احمد ناصری پدر سردار شهید محمد ناصری هفته گذشته در سن ۸۹ سالگی به علت کهولت سن درگذشت و پیکر وی دوم خرداد با حضور باشکوه مردم، نماینده ولی فقیه در خراسانجنوبی، استاندار و شماری از مسئولان استان تشییع و در کنار مزار فرزند شهیدش در گلزار شهدای بیرجند به خاک سپرده شد.
سردار شهید محمدناصر ناصری سال ۱۳۴۰ در روستای گازار از توابع شهرستان بیرجند متولد شد و ۱۷ مرداد سال ۱۳۷۷ در کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در افغانستان به شهادت رسید.
انتهای پیام/ 231
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
هر بار که خاتمی و دیگر لیدرهای جریان غربگرا اظهارنظری را مطرح می کنند، اظهارات آنها با استقبال ویژه رسانه های دشمن همراه می شود.
به گزارش مجاهدت از مشرق، وب سایت ضدایرانی «ایران اینترنشنال» در اقدامی مسبوق به سابقه با استقبال از اظهارات اخیر خاتمی نوشت: «محمد خاتمی، از چهرههای ارشد اصلاحطلبان در سخنانی با تاکید بر موضع قبلی خود گفت: پیش از این گفتم براندازی نه ممکن است نه مطلوب، اما آنچه الان جاری است خودبراندازی است و حرف اصلاحات به حاکمیت این است که خودبراندازی نکنید، اصلاح کنید تا جامعه راضی باشد و زمینه پیشرفت فراهم شود.»
یک سوال؛ چرا هر بار که خاتمی و دیگر لیدرهای جریان غربگرا اظهارنظری را مطرح می کنند، اظهارات آنها با استقبال ویژه رسانه های دشمن همراه می شود. چرا رسانه ای بدنام همچون اینترنشنال برای تبلیغ اصلاحات مدنظر خاتمی، پیش قدم شده است؟! آیا این رسانه ضدایرانی تغییر رویه داده و دلواپس منافع و عزت مردم ایران است؟! پاسخ قطعا منفی است. متاسفانه این جریان غربگرا است که به منافع و عزت مردم ایران پشت کرده و خود را در حد شیپورچی های دشمن تنزل داده است.
«اکبر گنجی» از فعالین اپوزیسیون پیش از این گفته بود:«وظیفه ما کارمندان بخش پروپاگاندای دولت آمریکا، انگلیس و اسرائیل، نابودی ایران و ایرانیان است. وظیفه ما وحشتافکنی است تا با فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم.»
لازم به ذکر است که در سال ۷۸ و پس از فتنهای که در دولت اصلاحات رقم خورد، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و برخی دیگر از فرماندهان، نامه اعتراضآمیزی را به خاتمی رئیسجمهور وقت نوشتند که در آن تاکید شده بود: «نحوه برخورد با حوادثی که همه ما شاهد شادی و رقص دشمنان پیرامون آن هستیم، باعث شده جریانهای معاند با انقلاب گستاختر و در مقابل آن، مدافعان انقلاب محافظهکارانه و با دلزدگی توأم با ناامیدی، هر روز تحقیر شده و به ثمره این همه خون نگریسته و انگشت خود را با تاسف و تاثر میگزند… آیا چند روز امنیت کشور را دچار اخلال کردن و به هر مؤمن و متدین حمله کردن و آتش زدن فاجعه نیست؟ آیا زیر سؤال بردن جمهوری اسلامی، این یادگار دهها هزار شهید و شعار علیه آن دادن فاجعه نیست؟.. ما امروز رد پای دشمن را در این حوادث به خوبی میبینیم… در پایان با کمال احترام و علاقه به حضرتعالی اعلام میداریم کاسه صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمیدانیم.»
نکته قابل توجه اینجاست که نامه مذکوردر شرایطی نوشته شده بود که خیانتهای بعدی و بزرگتر خاتمی اتفاق نیفتاده بود. مرحومهاشمی در خاطرات روز ۲۹ شهریور ۱۳۷۸ مینویسد: «سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس آمد. درمورد نامهای که فرماندهان سپاه، چند هفته پیش به آقای خاتمی نوشتند و سروصدای زیادی به پا کرد، توضیحی داد. گفت، تصمیم همه بوده، ولی به قلم خود او نوشته شده و هدف سیاسی نداشتهاند و قبل از نوشتن، از آقای خاتمی وقت خواستهاند که تذکرات را خصوصی بگویند؛ چون وقت نداده، نوشتهاند.»
شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی همچنین مهرماه ۹۵ به صراحت درباره همصدایی با دشمن هشدار داد و گفت: «در خط مقدم جنگ با دشمن، نباید دو صدا بلند شود و کسانی بگویند دشمن نیست، دوست است. خوارج، محصول ترویج همین نگاه بودند. اگر صاحب منصبانی آدرس غلط دادند و در جامعه دوصدایی دشمن درست کردند، مرتکب خیانت شدهاند. کوچه دادن به دشمن، بدترین نوع خیانت است. ترویج فهم غلط از دشمن، حساسیت جامعه را از بینبردن و در درون آن تفرقه درست کردن، خیانت است.»
سانسور ریاست ایران بر مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل در رسانه های غربگرا
واقعیت این است که رسانه های جریان غربگرا در مواجهه با اخبار مثبت، «سانسورچی های ماهری» هستند. فرض کنید شورای حقوق بشر سازمان ملل، ایران را محکوم می کرد. تجربه ثابت کرده است که اگر چنین اتفاقی رخ می داد، رسانه های جریان غربگرا همگی به صف شده و فریاد وامصیبتا سر داده و مدعی میشدند که ایران کشوری منزوی و تنش آفرین است و همه دنیا این را فهمیده است.
حالا به این خبر توجه کنید: «ایران رئیس مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل شد». انتخاب ایران به ریاست مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل با توجه به فرآیند انتخاب آن حاکی از یک دستاورد دیپلماتیک برای کشورمان است. بر اساس این فرآیند باید گروههای منطقهای از قارههای مختلف نامزدهای خود برای ریاست این مجمع را معرفی کنند که در این مرحله در اتفاقی کمنظیر تمام کشورهای آسیایی از جمله کشورهای عربی منطقه و از جمله عربستان که برای عضویت در نهادهای بینالمللی معمولا با ایران در رقابت بودند، این بار رقابت را کنار گذاشته و نام جمهوری اسلامی ایران را به عنوان تنها نماینده قاره آسیا برای ریاست این مجمع معرفی کردهاند.
این رویداد ناشی از توجه ویژه دولت سیزدهم به دیپلماسی منطقه ای و ارتباط موثر با همسایگان است. مسئله ای که متاسفانه در دولت قبل مورد غفلت قرار گرفت و همین غفلت، از یکسو فرصت های زیادی را هدر دادو از سوی دیگر خسارت های بزرگی را به کشور تحمیل کرد.
ریاست ایران بر مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل خبر مهمی است. اما از آن مهمتر، روندی است که به این نتیجه منجر شده است. روندی که بیش از پیش ثابت می کند، اقتدار در دیپلماسی، قطعا از انفعال نتایج بهتری داشته و دارد.
دیپلماسی مقتدرانه در روابط بین الملل، قطعا هزینه هایی در پی دارد اما تجربه ثابت کرده که هزینه ای که دیپلماسی مقتدرانه در پی دارد، خیلی کمتر از هزینه ای است که دیپلماسی انفعالی به مردم تحمیل می کند.
نشان به آن نشان که رویکرد دولت اصلاحات در دیپلماسی منجر به آن شد که نهایتا رئیس جمهور آمریکا در اقدامی گستاخانه، ایران را بخشی از محور شرارت نامید. در یک نمونه دیگر دیپلماسی دولت قبل، خسارت محض برجام را در پی داشت.
نکته قابل تأمل اینجاست که همزمان با سانسور هماهنگ خبر ریاست ایران بر مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل در رسانه های جریان غربگرا، در آنسو رسانه های معاند با خشم و عصبانیت این خبر را منتشر کردند.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
عجیب است که آزادسازی موصل یکی از عملیاتهای بزرگ سپاه قدس به فرماندهی سپهبد حاجقاسم سلیمانی نادیدهانگاری میشود و شکوه عظمت تیمی امنیتی به نمایش گذاشته میشود که توسط دولت عراق اخراج شدند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق – محتوای سریال سقوط، مستقل از حضور حمید فرخنژاد ویژگیهای منفی امنیتی دیگری دارد که باید به صورت دقیقی مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد.
پیمانکار ساخت سریالهای امنیتی باید بر اساس قصههای واقعی اثرش را تولید کند، نه اینکه تحت تاثیر سریال پرمخاطب غربی ریشههای روایتش را شکل دهد و با اینهمانیهای بسیار گل درشت سعی در بازفراهمآوری یک اثر ساخته شده داشته باشد.
رویکردهای اشتباه «مرتضی اصفهانی» پیمانکار تولید آثار امنیتی شبیه همان سکانس «گل به خودی» سریال خانه امن است که مامور امنیتی با قناصه (دراگونوف) {سلاح مخصوص تک تیراندازها} فردی معادل خاوری را در کشور خارجی ترور کند. اصفهانی که متاسفانه استاد آشفتهنگاریهای امنیتی است در اغلب آثارش این رویه را ادامه داده و در سریال سقوط تعدادهای اشتباهات امنیتیاش بشدت افزایش پیدا کرده است.
سریال سقوط از حیث محتوا و ساختار بشدت تحت تاثیر سریال خلافت است. به بهانه پخش سریال سقوط وجه تشابهات این سریال و آسیبهای امنیتی که در فرآیند این کپیبرداری رخ میدهد را از جنبههای مختلفی بررسی خواهیم کرد.
۱- سریال سقوط درباره زوج جوانی است که در دانشگاه با یکدیگر آشنا شدهاند و پس از ازدواج در سنندج زندگی میکنند. ژاکان به دلیل مشکلات اقتصادی دور از چشم همسرش در صدد پیوستن به داعش است. او با بهانه قصور در بردن سفر ماه عسل همسرش را به ترکیه میبرد و طی سفری زمینی به رقه، به داعش میپیوندد.
سریال خلافت سریالی محصول سوئد است که توسط پلتفرم نت فلیکس در سال ۲۰۲۰ توزیع جهانی شد.
روایت سریال خلافت درباره دختری به نام پروین است که همراه با شوهرش حسام به رقه میروند و در شهری که در تسلط داعش است زندگی میکنند تا اینکه دختری به نام «تینه» به او موبایلی میدهد و پروین که شهروند کشور سوئد است با ماموری امنیتی به نام فاطیما فعال در سرویس «موست» {سرویس اطلاعات نظامی و امنیت سوئد} تماس میگیرد تا او از شهر رقه نجات دهد.
«آیسان» سریال سقوط نیز در دورانی که شوهرش ژاکان، به ماموریتی تروریستی اعزام شده در ساختمانی مخصوص زنان داعشی در شهر موصل حضور پیدا میکند و با زنی ایرانی آشنا میشود که مدتی قبل شوهرش در جنگ کشته شده و طبق قانون داعش باید با یکی از اعضای تروریستی این فرقه ازدواج کند.
آیسان اعتماد این زن را جلب میکند و دور از چشم سایرین او به آیسان میگوید موفق شده چندی قبل موبایلی را تهیه کند و با نیروهای امنیتی در داخل ایران تماس بگیرد. ارتباط با با نیروهای امنیتی نیاز به یک اسم رمز دار که زن ایرانی هر دو را در اختیار آیسان قرار میدهد و از این بخش روایت ارتباط او با کاراکتر امنیتی که نقشش را فرخنژاد ایفا میکند آغاز میشود.
اتهام زنی به اقوام کرد برای پیوستن به گروههای تروریستی
ملاحظات: با توجه به شرایط کشور پس از فوت مرحومه مهسا امینی و گسترش التهابات در استانهای کردنشین آیا انتخاب کاراکتر ژاکان که تباری کرد دارد و پیوستن او به داعش توام با ملاحظات امنیتی بوده است؟
انتخاب قومیت افرادی که در روایتهای نمایشی چه در سینما، سیما و تولیدات شبکه نمایش به این گروهک تروریستی پیوند میخورند حواشی امنیتی بسیار منفی به همراه خواهد داشت.
شنیدههای حاکی از آن است که نمایندگان استانهای کردنشین از اینکه همچنان در این سریال انگشت اتهام اتصالات تروریسی به سوی این قوم نجیب ایرانی گرفته شده بسیار خشمگین هستند و یکی از دلایل مخالفت شوراهای بالادستی برای انتشار این سریال همین رویکرد منفی به اقوام کرد در شرایط کنونی است.
مدیحه سرایی برای دشمن سبک مشترک مهدویانیسم و اصفهانی
۲- در قسمتهای بعدی سریال زمانی که موصل بمباران میشود، در اغلب سکانسها دوربین متمرکز روی خانوادههای غیرنظامی داعش است و مدیحه سرایی بصری نشات گرفته از همان رویکرد مهدویانیسم است .
این سکانسهای تصویری از قربانی شدن خانوادههای غیرنظای متصل به داعش را ترسیم میکند. این سبک خاص برای سمپاتیک کردن مخاطب با دشمن در تولیدات نمایشی یک رویه زیرکانه است که از تلاقی مهدویان و اصفهانی پدید میآمد و مهدویان حتی در غیبت اصفهانی این رویکرد را دنبال میکند. به عنوان مثال در سکانسهایی از فیلم درخت گردو مهدویان خلبان عراقی، مسئول مستقیم بمباران شیمیایی سردشت را رسما تطهیر میکند.
متاسفانه در شورای های مختلف نظارتی به این سکانسها اشکال وارد دانستهشده اما جریان خودسر کنونی در حوزه توزیع حاضر به نظارت و ممیزی ملاحظات نیست.
تقویت اتهام پرستوسازی در دستگاهها و نهادهای امنیتی
۳- آیسان سریال سقوط به سبک پروین سریال خلافت با مامور امنیتی تماس میگیرد و از او (حمید فرخنژاد ) تقاضای کمک میکند. در سریال «خلافت» که محصول کشور سوئد است پروین با فاطیما تماس میگیرد و از او کمک میخواهد.
در سریال خلافت فاطیما از پروین میخواهد اطلاعات یک حمله تروریستی قریبالوقوع را در کشور سوئد کشف کند و او باید به سراغ اطلاعات خاصی که در لپتاپ حسام است برود و با تخلیه این اطلاعات زمینه نجات خود را فراهم کند.
در سریال سقوط معادل همین روایت تبدیل به محتوایی فارسی شده با این تفاوت که سوئدیها باهوشتر از ایرانی هستند. در سریال خلافت مامور امنیتی زن از پروین میخواهد اطلاعات را از داخل لپتاپ شوهرش تخلیه کند.
در نمونه ایرانی متاسفانه روسای مامور امنیتی قصدی برای نجات دادن آیسان ندارند، مگر اینکه نقش پرستو را برای آنان بازی کند. ژاکان همسر آیسان در درگیریها کشته میشود و او در مقر زنان داعش مستقر میشود. یکی از زنان مسئول این مقر پی به تماسهای تلفنی آیسان میبرد و آیسان که کاراتهکار است موفق به قتل این زن میشود.
از سوی دیگر ابوخالد یکی از فرماندهان داعش به دنبال زنی ایرانی و بیوه است و آیسان را برای ازدواج انتخاب میکند. هاردی که دارای محتوای نقشهها و حملات تروریستی داعش است، نزد ابوخالد است.
آیسان باید نقش پرستو را برای دستگاه امنیتی بازی کند و به عقد ابوخالد دربیاید تا بتواند به هارد مذکور دسترسی پیدا کند تا در نهایت عمل نجات توسط نیروهای امنیتی فعال شود.
اگر سریال توسط پیمانکار سوئدی به سبک خلافت و با زبان فارسی ساخته میشد قطعا هنرمندان سوئدی پروژه پرستوسازی و سوء استفاده زنان را در عملیاتهای امنیتی در متن سریال لحاظ نمیکردند.
این خلاقیت خاص نسلی است که باورهای امنیتیاش را از اخبار جعلی میسازد و سعی در تئوریزه کردن آن در آثار نمایشی را دارد.
امنیتیها آیسان کریمی (الناز ملک) را مجبور میکنند پس از مرگ همسرش به عقد ابوخالد درآید و هاردهایی که حاوی عملیات تروریستی داعش است را تخیله کند.
آیسان در ابتدا نمیپذیرد اما در نهایت مجبور به این کار میشود. ابوخالد متوجه این توطئه شده و به زیردستانش دستوراتی میدهد اما قبل از آنکه جان این زن به خطر افتد تک تیراندازهای وابسته به نیروهای امنیتی در موصل سر میرسند و عاملان ابوخالد را هلاک میکنند.
اگر نیروهای امنیتی افرادی را مستقر و مسلح در موصل دارند چرا کسب اطلاعات را از مسیر پرستوسازی میخواهند پیش ببرند. چرا مسیرهای کثیف سرویسهای غربی را در مقابل آیسان قرار میدهند؟
روال کار نهادهای امنیتی در ایران با سایر کشورهای جهان بسیار متفاوت است.
چندیست که در فضای غیررسمی کشور اتهام پرستوسازی درباره دستگاههای امنیتی مطرح میشود که این ضد تبلیغ در سریال سقوط به صورت مصداقی مطرح میشود.
گویی از درون تولیدات امنیتی فرمایشی که پیمانکاریاش به مرتضی اصفهانی سپرده شده تکرار اتهام پرستو سازی کاملا مستند شود.
پروژه نادیدهانگاری زحمات حاج قاسم در موصل از سریال سقوط کلید خورد
مهمترین ملاحظه در مورد سریال سقوط این است که معدود نیروهایی امنیتی که تصویر آنان در سریال سقوط نمایش داده میشود توسط دولت عراق و با اصرار حشدالشعبی اخراج شدند و این فانتزهای عملیات نجات در موصل و اصرار به نمایش پرستوسازی با واقعیت تطبیقی ندارد.هر چند در سریال از هماهنگی با نیروی قدس گفته میشود اما این سطح از کار امنیتی در موصل تخیلی غیرواقعی است.
در پس ساخت این سریال تماما کپی شده از یک نمونه سوئدی یک پروژه مهم نهفته است. این پروژه خاص نادیدهانگاری تام و تمام از زحمات سپاه قدس در آزادسازی موصل و فرماندهی حاج قاسم سلیمانی علیه تروریسم داعش را کلید میزند.
نباید به این سریال صرفا به عنوان یک اثر نمایشی نگریست. بسیار عجیب است که در انفعال نهادهای فرهنگی مرجع ، آزادسازی موصل یکی از عملیاتهای بزرگ سپاه قدس به فرماندهی سپهبد حاجقاسم سلیمانی نادیدهانگاری میشود و شکوه عظمت تیمی امنیتی به نمایش گذاشته میشود که توسط دولت عراق اخراج شدند.
و گرنه فیلیمو و این سامانه که برای جلب مخاطب به دنبال ساخت سریالهایی با موضوع مثلث، مربع و مکعب عشقی است ناگهان دچار تب عِرق ملیاش نشده است.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
محور مقاومت باعث شد که هزینه آمریکا به عدد نجومی ۷۰۰۰ میلیارد دلار (هفت تریلیون دلار) برسد که پرهزینهترین جنگ تاریخ جهان شد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، ماشین حامل سردار شهید قاسم سلیمانی ساعت ۱:۲۰ بامداد روز جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ با دو موشک هلفایر پهپاد MQ-۹ ارتش آمریکا مورد اصابت قرار گرفت. عملیات ترور با دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا انجام شد.
امّا علت عصبانیت آمریکا از سردار سلیمانی چه بود؟
نیروی قدس به فرماندهی سردار سلیمانی همراه با متحدان منطقهای تاکنون ۲ فاز از توطئه بزرگ قرن بیست یکم برای فروپاشی ساختار غرب آسیا را با شکست مواجهه کردند:
۱: سال ۲۰۰۰ اوج شکوه عصر امپراتوری آمریکا بود. عصری که «فوکویاما» نظریهپرداز اهل آمریکا در سال ۱۹۹۲ آن را «پایان تاریخ» نامید. طبق این نظریه، یک جهان وجود دارد و یک نظم نوین که همه کشورهای جهان به سوی آن حرکت خواهند کرد.
آمریکا پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ به تنها ابرقدرت جهان تبدیل شد. هیچ دولتی در تاریخ امپراتوریهای جهان چنین برتری نظامی نداشته است. بریتانیا در اوج امپراتوری خود در قرن ۱۹ دارای نیروی دریایی معادل دو کشور قدرتمند بعد از خود بود ولی قدرت نیروی دریایی آمریکا معادل ۱۷ نیروی دریایی برتر بعد از خود در جهان بود. بودجه نظامی آمریکا به اندازه نیمی از مجموع بودجه نظامی کل جهان بود.
آمریکا شرق اروپا را تجزیه کرد، روسیه و چین مطیع اوامر او شده بودند، فلسطینیهایِ تحت زعامت عرفات را به ورطه صلح با رابین کشاند و طوق بندگی اسرائیل را به گردن ملک حسین اردنی انداخته بود. در جریان جنگ کویت نیز بزرگترین ائتلاف نظامی پس از جنگ جهانی دوم را تشکیل داد و عازم خلیج فارس شد.
آمریکا برهمین اساس در سال ۲۰۰۱ با اتکا به برترین جنگجویان تاریخ! (به تعبیر اوباما) به بلاد اسلامی حملهور شد. ژنرال «کلارک» فرمانده اسبق یوکام (نیروهای ارتش آمریکا در قاره اروپا) فاش کرد که آمریکا بعد از اشغال افغانستان برنامهریزی کرد تا ۷ دولت را سرنگون کنند. شروع این فرآیند با عراق بود و بعد سومالی، لیبی، سودان، لبنان، سوریه و در نهایت ایران!
هدف نهایی بزرگترین لشکرکشی قرن ۲۱ در جهان، «باز تعریف مرزهای سرزمینی قریب به ۲۰ کشور حدفاصل مرزهای چین تا مدیترانه» و در مرتبه بعدی «تشکیل اسرائیل بزرگ از رودخانه نیل مصر تا خلیج فارس ایران»بود! نظیر آنچه ارتش فرانسه و بریتانیا پس از جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۶ میلادی بر سر قلمروی عثمانی از مرزهای کرمانشاه تا دریای مدیترانه آوردند تا رژیم اسرائیل تشکیل گردد.
اشغال عراق توسط ارتش درنده آمریکا به کشته شدن بیش از یک میلیون عراقی ختم شد. در جنگ افغاستان نیز ۳۰۰ هزار نفر بیگناه کشته شدند. امّا در این بازی بزرگ یک نکته لحاظ نشده بود: نیروی قدس سپاه به فرماندهی سردار قاسم سلیمانی.
نیروی قدس تحت رهبری سردار سلیمانی از جنبش مقاومت عراق نظیر کتائب حزب الله و سازمان بدر پشتیبانی کرد.نتیجه فوق العاده جالب بود: غرب آسیا باتلاق ماشین جنگی آمریکا شد. آمریکا آمار دقیق و حقیقی تلفات را سانسور میکند ولی طبق برآورد موسسه واتسون دانشگاه براون (The Watson Institute)، بیش از ۱۵/۰۰۰ نظامی آمریکا در قالب ارتش و پیمانکار در نبردهای پسا یازده سپتامبر به هلاکت رسیدند. به این عدد ۳۰/۱۷۷ خودکشی نظامی آمریکا را به دلیل تبعات ناشی از این نبردها اضافه کنید. [۱] آماری بالغ بر ۳۲ هزار نظامی آمریکایی نیز دچار مجروحیت/معلولیت جنگهای پسا ۱۱ سپتامبر شدند.
پیش بینی آمریکا این بود که هزینه حمله به غرب آسیا به صورت سالانه ۱۰ میلیارد دلار خواهد بود اما محور مقاومت باعث شد که هزینه آمریکا به عدد نجومی ۷۰۰۰ میلیارد دلار (هفت تریلیون دلار) برسد که پرهزینهترین جنگ تاریخ جهان شد. [۲] این عدد معادل بودجه ۷۰ سال ایران است. این در حالی است که کل هزینه جنگ جهانی دوم ۴ تریلیون دلار بود! این باتلاق منجر به بحران بزرگ اقتصادی در سال ۲۰۰۸ و پایان عصر هژمون امپراتوری آمریکا شد.
«گالبرایت» دیپلمات ارشد آمریکا در جنگ اول و دوم خلیج فارس در کتاب خاطرات خود نوشت: «جنگی که برای تضعیف جمهوری اسلامی به راه انداخته شد، تهران را به برترین موقعیت استراتژیک خود در طول ۴ قرن اخیر رساند.»
۲: فاز اول پروژه فروپاشی ساختار غرب آسیا با حمله کلاسیک ارتش آمریکا به شکست منجر شد. فاز دوم، نبرد نیابتی بود. ارتش آمریکا در سال ۲۰۱۱ از عراق فرار کرد. این سال مصادف با شروع جنگ سوریه بود. جنگی که خیلی زود سراسر غرب آسیا را درگیر کرد. این امر تا جایی پیش رفت که حکومتی تحت عنوان دولت اسلامی عراق و شام در قلب غرب آسیا تشکیل شد که به تنهایی از وسعت تک کشورهای بلاد عرب نظیر عراق، سوریه، اردن، یمن، عمان، امارات، لبنان وفلسطین اشغالی بزرگتر بود.
بغداد و دمشق در معرض سقوط قرار گرفتند و احتمال تشکیل خلافتی میرفت که وسعت آن از مرزهای ایران تا خلیج فارس است. موازی با این خلافت، ارتشی از تکفیریهای سراسر جهان از مرزهای شمال و جنوب سوریه وارد میدان نبرد غرب آسیا شدند.
هجوم تکفیریها منجر به بزرگترین بحران آوارگی جهان در قرن ۲۱ شد. برهمین اساس، محور مقاومت وارد کارزار شد. در نهایت، نیرویهای مقاومت در پاییز ۱۳۹۶ از سمت عراق و سوریه به سمت «البوکمال» آخرین دژ داعش پیشروی و این حکومت جعلی را نابود کردند.
در اهمیت فتح البوکمال همین بس که اگر نظیر منطقه التنف به تصرف ارتش آمریکا درمیآمد، کریدور زمینی و هوایی تهران به مدیترانه بسته میشد و مسیر عبوری تنها از قلمرو ترکیه، عربستان یا اردن میسر بود. اگر این ۳ کشور نیز کریدور هوایی را بر روی ایران میبستند، به مثابه این بود که دیواری از دریای سیاه تا خلیج عدن مقابل ایران کشیده شده باشد. نظیر آنچه امروز قاره اروپا علیه روسیه اعمال کرد و ترکیه اردیبهشت ۱۴۰۱ به تبعیت از ناتو کریدور هوایی را بر هواپیماهای روسی عازم سوریه بست.
امّا عملیات البوکمال به فرماندهی سردار سلیمانی باطل السحر این توطئه علیه ایران شد. ارتش آمریکا در رقابت با ایران به دنبال اشغال البوکمال بود. شبکه المیادین نیز در سال ۱۳۹۶ و فتح البوکمال گزارش داد که سردار سلیمانی به این دلیل شخصاً فرماندهی را برعهده گرفت که ارتش آمریکا وارد کارزار نظامی علیه محور مقاومت شده بود. دومین فاز از پروژه نابودی واحدهای سیاسی منطقه و تغییر مرزها از سوی سردار سلیمانی و یارانش با شکست مواجه شد. جانشین فرماندهی نیروی قدس معتقد است که برنامه ترور سردار سلیمانی بعد از عملیات البوکمال در صدر اولویت قرار گرفت. فیلم زیر را ببینید:
چرا آمریکا جرات کرد که سردار سلیمانی را ترور کند؟
سردار سلیمانی امری پنهان از رصد نهادهای جاسوسی منطقهای و فرامنطقهای در غرب آسیا نبود. معروف است که در لحظه ترور شهید عماد مغنیه، سردار نیز در محل حضور داشت امّا اجازه ترور صادر نشد. در اینجا دو نکته وجود دارد:
اول؛ کسی گمان نمیکرد که سردار سلیمانی به صورت شبانه و ناغافل از سوی آمریکا ترور شود؛ زیرا سردار سلیمانی به عنوان نماینده رسمی ایران برای دیدار دیپلماتیک با نخست وزیر عراق وارد بغداد شد و حامل جوابیه ایران به نامه سعودی بود.
«عادل عبدالمهدی» نخستوزیر وقت عراق در مستند الرحلة الاخیرة (آخرین سفر) گفت: «من پیام [عربستان] را به دست سردار سلیمانی رساندم و [حاج قاسم] نیز گفت ما به این پیام پاسخ خواهیم داد. بعد از آن شهید سلیمانی را دیدم و به او گفتم پاسخی به من ندادید؛ سردار سلیمانی گفت در سفر بعدی پاسخ ایران را خواهم آورد. سفر بعدی آخرین سفر سردار بود و حاج قاسم سلیمانی در بغداد به شهادت رسید.»
دوم؛ علت اینکه آمریکا در سال ۱۳۹۸ جرات کرد عملیات ترور را انجام دهد، مربوط به وقوع آشوبهای موسوم به اعتراضات اکتبر عراق، لبنان و آبان ۹۸ ایران است. گمان CIA و پنتاگون این بود که ترور سردار سلیمانی حتی منجر به جشن خیابانی در خیابانهای تهران و بغداد خواهد شد و همین موضوع میتواند به مانعی برای هرگونه اقدام احتمالی محور مقاومت علیه ارتش آمریکا در منطقه شود.
مضاف بر این، الیوت آبرامز نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اعلام کرد حجم دخایر ارزی ایران در سال ۱۳۹۸ به ۴ میلیارد دلار رسیده بود! این موضوع در صورت حقیقت، هیئت حاکمه آمریکا را به این نتیجه رساند که ایران نمیتواند پس از لحظه ترور به ارتش آمریکا در منطقه اعلام جنگ کند.
خالی شدن ذخایر ارزی و التهابات سال ۱۳۹۸ در کشورهای محور مقاومت دو عامل اصلی جرات یافتن آمریکا برای انجام عملیات ترور بود.
ترور سردار سلیمانی اتفاقی بیسابقه در تاریخ روابط بین الملل جهان بود. گزارشگر ویژه سازمان ملل نیز ترور سردار سلیمانی را قتل خودسرانه اعلام کرد. این اقدام به قدری عجیب و نامتعارف بود که «بنجامین فرنز» از دادستانهای ارشد دادگاه جنایات جنگی جنگ دوم جهانی (موسوم به نورنبرگ)، ترور سردار سلیمانی را مایه شرمساری آمریکا دانست. «فرنز» نوشت: «دستور [ترور] ژنرال سلیمانی ناقض تمام آن چیزی بود که آمریکا در نورنبرگ حامی آن بود و باعث شرمساری کشور بزرگ ما شد.»
«بنجامین فرنز» دادستان دادگاه جنایات جنگی جنگ دوم جهانی
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعی امنیتی دفاعپرس، آیین گرامیداشت مقام شهید بهمناسبت سومین سالگرد شهادت سردار حاجقاسم سلیمانی همراه با معرفی کتاب شهید، شامگاه امروز (چهارشنبه) در مجتمع شهدای سرچشمه برگزار شد.
سردار شیرازی: ورود مستشاری نیروی قدس در صدور معنوی انقلاب
در ابتدا، سردار «محمد شیرازی» رئیس دفتر نظامی فرمانده کل قوا با تاکید براینکه برای شناخت شهید سلیمانی باید به کلام بزرگان رجوع کرد، اظهار داشت: بعد از شهادت حاج قاسم رهبرمعظم انقلاب اسلامی درخصوص این شهید عزیز باب سخن را باز کردند که نمونه آن دیدار اخیرشان با خانواده سردار شهید بود.
او به این جمله رهبر انقلاب که فرمودند: «شهید سلیمانی یک راه، مکتب و مدرسه درسآموز است» پرداخت و با بیان اینکه حضرتاقا صدق و اخلاص را شاخصه متکب شهید سلیمانی میدانند، افزود: طبق وعده قرآن کسانی که توفیق پیدا میکنند و مسیر را میشناسند و در این مسیر استقامت میکنند، محک زده میشوند و سپس به جایگاههای بلندی دست پیدا میکنند.
سردار شیرازی به تشریح بخشی از زندگی شهید سلیمانی پرداخت و با بیان اینکه ایشان یکی از رزمندگان کشورمان از خطهی کرمان بود که در جبهههای نبرد دفاع مقدس بهعنوان بسیجی حضور داشت، ادامه داد: حاجقاسم در جبهه با عملکردی که داشت اعتماد فرماندهان را جلب کرد و با ارزیابیهایی که صورت میگرفت بهمرور فرمانده گردان، تیپ و لشکر ثارالله شد.
رئیس دفتر نظامی فرمانده کل قوا تاکیدات رهبر انقلاب درخصوص لزوم بهرهبرداری از گنجینه دفاع مقدس را مورد اشاره قرار داد و تصریح کرد: معظماله در بیاناتی به سفارشاتشان درباره دفاع مقدس و لزوم ایجاد هزاران کارگروه تاکید داشتند و معتقدند درباره جنگ تقریبأ در برابر کارهایی که میبایست صورت میگرفت، کاری نشده است.
او در تشریح فعالیتهایی که میبایست درباره دفاع مقدس صورت گیرد، عنوان کرد: در یک نگاه هر رزمندهای که به جبهه رفته است زندگی او یک روایت دارد که قابل نوشتن است چراکه یک مدرسه درسآموز است.
سردار شیرازی به شکوه تشییع پیکر شهدای گمنام اشاره کرد و با طرح این پرسش که این شهدا چه جایگاهی دارند، گفت: حاج قاسم فرمود روی قبر سرباز بنویسید؛ این شهید با خدا چه معاملهای کرده بود؟ این شهدا در گمنامی برای کشور عزتآفرینی میکنند.
رئیس دفتر نظامی فرمانده کل قوا به تاثیرگذاری شهید سلیمانی در دوران دفاع مقدس پرداخت و با تاکید براینکه ایشان شخصیتی میدانی و اثرگذار بود، ادامه داد: معروف است فرماندهان در جنگ خودشان نوک پیکان بودند و در شناسایی، کمین و عملیات اشراف کامل داشتند که سلیمانی نمونه بازر آنها بود.
او خدمات حاج قاسم سلیمانی در کرمان و مبارزه با اشرار را برشمرد و خاطرنشان کرد: شرارتهای جنوبشرق کشور ازجملهی مسائل مهم کشور بود؛ حاج قاسم در این دوره از فعالیتهایشان با ابتکار توجهی به اشتغال برای جوانان، سران قبایل منطقه را همراه کرد و مشکل ناامنی را برطرف ساخت. رسیدگی و اشراف کامل و عملی نسبت به خانوادههای شهدا از جملهی مسائل مهم صورت گرفته توسط ایشان بود.
سردار شیرازی به ذکر خاطرهای از شهید سلیمانی پرداخت و با بیان اینکه خدمت در نیروی قدس سپاه مرحلهی سوم خدمات سردار سلیمانی بود، افزود: سال ۱۳۷۶ وقتی به کرمان رفته بودم حاج قاسم در فرودگاه به من گفت به حضرتآقا سلام برسانید و خدمت ایشان بفرمایید من حالم خوب است و اینجا ماموریتم تمام شده است و در دانشگاه فعالیت میکنم.
رئیس دفتر نظامی فرمانده کل قوا توجه به نیروهای جوانان، سربازان و نخبگان مستعد را تاکید رهبری دانست و با اشاره به اینکه ایشان معتقدند جوانان بالاترین سرمایه نظاماند، گفت: ارتباط با جوانان، شناسایی و در مسیر رشد قرار دادن آنها مورد تاکید رهبری است لذا ایشان به جوانگرایی معتقد است و معظماله بخشی از فرصت خودشان در مسیر ارتباطهای مردمی را به این مسئله اختصاص میدهند.
وی حضور و جانفشانی سردار سلیمانی در نیروی قدس سپاه را ثمره نگاه رهبر انقلاب در جوانگرایی دانست و تصریح کرد: نهضت جهانی اسلامی، نگاه به آرمان قدس شریف و کمک به مستضعفین ماموریتی بود که حضرت امام (ره) برای انقلاب اسلامی ترسیم کرده بود که در نیروی قدس سپاه باید دنبال میشد چراکه ما بهدنبال صدور معنوی انقلاب بودیم که در بخش اجرایی نیاز به کار مستشاری داشتیم که نیروی قدس وارد شد و کار کمک به محرومین و مستضعفین را جدی گرفت تا جایی که در منطقه یک کار قوی شکل گرفت که بازدارندگی ایجاد کرد و این اقدام بهواسطهی شناسایی و کمک استعدادهای محلی صورت گرفت.
انتهای پیام/ ۱۲۱
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است