نیروی هوایی

عملیات «انتقام»؛ نخستین سیلی دردناک رزمندگان ایرانی به صدام

عملیات «انتقام»؛ نخستین سیلی دردناک رزمندگان ایرانی به صدام


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: رژیم بعث عراق ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹، با خیال خام فتح یک‌هفته‌ای تهران، تهاجم گسترده خود به جمهوری اسلامی ایران را آغاز کرد و نیروی هوایی ارتش این رژیم از همان ساعات اولیه تهاجم، با الگوبرداری از جنگ اعراب و اسرائیل و با هدف رسیدن به یک پیروزی برق‌آسا، توسط ۱۹۲ فروند هواپیمای جنگنده به بمباران پایگاه‌های نیروی هوایی، ایستگاه‌های راداری، برخی از تأسیسات اقتصادی، فرودگاه‌ها و… کشورمان پرداخت که موجب وارد شدن آسیب‌های جزئی به این مراکز شد؛ اما به لطف الهی، دشمن متجاوز علی‌رغم این حمله گسترده و غافلگیرانه، نتوانست به اهداف تعیین‌شده خود دست یابد و تنها ساعاتی بعد، با واکنش غیرقابل انتظار و قدرت‌مندانه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مواجه شد.

عملیات البرز

طرح البرز

تجاوز‌های هوایی جنگنده‌ها و بالگرد‌های ارتش بعث عراق به شهر‌های مرزی کشور در ماه‌های منتهی به آغاز جنگ تحمیلی، به اوج خود رسیده بود؛ به‌طوری که از ۲۰ بهمن سال ۱۳۵۸ تا ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹، تعداد ۹۳ مورد تجاوز هوایی توسط شبکه راداری نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به آسمان کشورمان ثبت شد؛ بنابراین اطلاعات و شواهد، حکایت از آن داشت که دشمن بعثی در حال تدارک یک حمله همه‌جانبه به جمهوری اسلامی ایران هست؛ بر این اساس ۲۷ تیر سال ۱۳۵۹ یعنی حدود ۲ ماه قبل از آغاز رسمی جنگ تحمیلی، طرح‌های عملیاتی توسط ستاد مشترک ارتش تهیه و برای اجرا به نیرو‌های سه‌گانه ارتش ابلاغ شد.

طرح «البرز» یکی از این طرح‌ها بود که در ۹۹ صفحه تهیه و به نیروی هوایی ارتش ابلاغ شده بود؛ در این طرح راهبرد‌ها مشخص و اهداف در داخل خاک عراق تعیین شده بودند تا در صورت آغاز حمله از سوی دشمن، این طرح به اجرا گذاشته شود؛ بنابراین زمانی که حمله سراسری ارتش بعثی عراق به جمهوری اسلامی ایران آغاز شد، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با اجرای طرح البرز، بهره‌گیری از توانمندی‌های خود و در نهایت اجرای ۲ عملیات تحت عنوان عملیات‌های «انتقام» و «کمان ۹۹»، سیلی محکمی را بر صورت دشمن متجاوز نواخت و تمام معادلات او را برهم زد.

عملیات انتقام

اندکی پس از حمله سراسری ارتش بعثی عراق به جمهوری اسلامی ایران و بمباران هوایی گسترده دشمن، امیر سرتیپ شهید «ولی‌الله فلاحی» که به‌تازگی به جانشینی ستاد ارتش منصوب شده بود، با صدور پیامی به همه نیرو‌ها (نهاجا) دستور داد تا حمله «انتقامی» را آغاز و کلیه هدف‌های پیش‌بینی شده را مورد حمله قرار دهند. همین پیام را سرهنگ «ماشاءالله عمرانی» جانشین فرماندهی نهاجا نیز بلافاصله به کلیه پایگاه‌های هوایی ابلاغ کرد و با گفتن رمز «کمان-۹۹»، مجوز تهاجم هوایی علیه نیروی هوایی دشمن صادر شد؛ مفهوم «کمان-۹۹» برگرفته از «کمان» یادآور «آرش کمان‌گیر» اسطوره ایران‌زمین و عدد ۹۹ نیز نمایان‌گر تعداد صفحات طرح «البرز» بود.

پس از ابلاغ دستور عملیاتی «البرز»، ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران با اعلام مجدد وضعیت آماده‌باش «۳-پ» (آخرین درجه از آماده باش یا وضعیت جنگی) به این شرح فرمان داد: «برای یورش‌های هوایی پس از نخستین یورش ساعت اولیه، همه آماده و منتظر دستورات بعدی باشند که آن را سریعاً به آگاهی خواهم رساند». متعاقب آن، معاونت عملیاتی فرماندهی نهاجا (مرکز فرماندهی) نیز بلافاصله مراتب وضعیت (۳-پ: جنگی) و زمان «ر-۱۷۰۰» با رمز «کمان-۹۹» به پایگاه‌های مربوطه ابلاغ کرد.

دلاورمردان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران

به این ترتیب با رویدادی که پیش آمده بود، نگاه‌ها به نهاجا و یگان‌های تحت امر این نیروی الهی دوخته شده بود؛ بنابراین اقدامات عملیاتی نهاجا و متعاقب آن فرایند عملیات «انتقام» به شرح زیر اجرا شد:

۱-    دستور تخلیه پایگاه‌های یکم و هفتم ترابری و گسترش هواپیما‌های ترابری به نقاط دور از دسترس هواپیما‌های دشمن (از جمله فرودگاه‌های مشهد، کرمان، یزد و…) صادر شد؛ چون امکان این بود که هواپیما‌های دشمن دوباره مهرآباد را مورد حمله قرار دهند.

۲-    مرکز فرماندهی نهاجا دستور پرواز به هواپیما‌های تندخیز (اسکرامبل) به پایگاه‌های مقدم و مهرآباد را صادر کرد.

۳-    هواپیما‌های «اف ۱۴» مسلح به موشک‌های هوا به هوای «فونیکس» یا «پرنده جادویی» که در مأموریت‌های گشت رزمی هوایی «کپ»، پوشش یا پدافند هوایی و جنگ‌های هوا به هوا پیشینه درخشان و نامی عالم‌گیر داشتند، از پایگاه‌های اصفهان و شیراز جهت مقابله با دشمن برخاستند و برابر طرح «البرز» در مناطق ایستایی مطابق نقشه زیر به پاسداری از آسمان کشور پرداختند.

۴-    جهت سوخت‌رسانی هوایی، هواپیما‌های یپهن‌پیکر «بوئینگ ۷۴۷» و یا «بوئینگ ۷۰۷» از مهرآباد بپاخاستند و در مناطق تعیین‌شده مستقر و بدین‌سان آن شب تا بامداد، آسمان ایران در زیر بال‌های آهنین مردان هوایی امنیتی درخور توجه یافت. اگرچه روی زمین نیز خواب از چشمان همه کارکنان نهاجا ربوده شده بود و آن‌ها جهت آماده‌سازی جنگ‌افزار‌ها تا برآمدن آفتاب در تلاش بودند.

۵-    کارگروه یا تیم‌های ترمیم باند‌های پروازی، اطفای حریق، خنثی‌سازی مهمات عمل نکرده و دیگر طرح‌های عملیاتی در یگان‌های درگیر نهاجا، سریعاً کار خود را با دقت و تعهد آغاز کردند.

۶-    کلیه کارکنان زحمتکش فنی اعم از افسران، همافران و درجه‌داران و حتی کارمندان کار آماده‌سازی، بارگیری مهمات و سایر امور مربوطه را برای عملیات انتقام و دستور عملیاتی نبرد البرز برای واکنش به دشمن متجاوز و نیز انجام پرواز‌های شناسایی و ترابری هوایی، ایثارگرانه و با وجود همه کاستی‌ها در اولویت یکم به سرعت انجام دادند.

۷-    تعدادی از خلبانان ورزیده و باتجربه نهاجا همچون: شادروان سرگرد «محمد دانشپور»، سرگرد «هوشنگ آغاسی‌بیگ»، سرگرد شهید «علی اقبالی»، سرگرد آزاده «نصرت‌الله دهخوارقانی» و… که در ستاد نیروی هوایی انجام وظیفه می‌کردند و منتظر دستور گسترش بودند، شبانه به وسیله هواپیما‌های جت فالکون به پایگاه‌های تبریز، همدان، دزفول و بوشهر اعزام شدند.

عملیات البرز

مناطق شش‌گانه استحفاظی و دوره ایستایی (قرمز یا روشن) و سوخت‌رسانی (مشکی یا تیره) برابر طرح «البرز»

به هر ترتیب، در راستای اوامر صادره مبنی بر انجام عملیات انتقام (ر ۱۷۰۰ «کمان ۹۹»)، توجیهات پروازی توسط کلیه لیدر‌های دسته‌های تک‌ور در پایگاه‌های مقدم نهاجا آغاز شد؛ اما این افتخار در ابتدا تنها نصیب دو گروه پروازی مرکب از خلبانان سوم شکاری در همدان موسوم به «آلفا-رِد» و ششم شکاری در بوشهر به نام «البرز» شد و دستور تک دیگر گروه‌های پروازی به پگاهان روز بعد موکول گشت. این عملیات به‌دلیل این‌که نخستین واکنش سریع و عملیات «تلافی‌جویانه» ایران نسبت به یورش سراسری دشمن بود، «انتقام» نام نهاده شده و بعد‌ها به عملیات نخستین پاسخ مشهور شد.

نام «البرز» برای نخستین گروه پروازی از بوشهر به واسطه طرح نبرد «البرز» جهت حمله به پایگاه «شعبیه» در استان «بصره» انتخاب شده و نام «آلفا-رد» برای گروه دوم پروازی از همدان برای بمباران پایگاه هوایی «کوت» در استان العماره، از این روی حرف «آلفا» برگزیده شد و در نیروی هوایی رسم بود، چنانچه خلبانی بمب حقیقی با هواپیمای خود داشت، واژه «RED» به نام پروازی او اضافه می‌شد؛ البته نظر اصلی فرماندهان و راهبردپردازان نیروی هوایی از اجرای با عجله این عملیات، در حقیقت آغاز یک جنگ روانی علیه طراحان بزرگ ارتش عراق بود؛ چراکه توان ایستادگی، مقابله به مثل، سرعت، قدرت کوبندگی و قابلیت انعطاف نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران می‌بایست بلافاصله در معرض نمایش قرار می‌گرفت. با این توصیف، خلبانان پس از تهاجم دشمن، آماده نبرد با او شدند؛ لذا همزمان پس از ابلاغ «دستور رزمی البرز» یک دسته چهار فروندی هواپیمای «اف ۴» یا «فانتوم» از پایگاه سوم، رأس ساعت مقرر به‌سرعت توسط کارکنان گردان تعمیر و نگهداری آماده پرواز رزمی شدند.

سرعت کارکنان فنی در آماده‌سازی و بارگیری مهمات و تجهیزات لازم توصیف‌ناپذیر بود، گویی آن‌ها با تمام وجود عوامل فیزیکی و روانی زمان را درک می‌کردند؛ چراکه زمان از هردو نگاه در این عملیات عامل تعیین‌کننده، حساس و حیثیتی بود. نمی‌بایست آفتاب حمله ناجوانمردانه عراقی‌ها به لب بام می‌رسید؛ بلکه بایستی هرچه سریع‌تر عملیات «تلافی‌جویانه» مورد اجرا در می‌آمد. این افتخار در ابتدا نصیب گروه پروازی «آلفا-رد» به جلوداری یا لیدری سرگرد «جلیل پوررضایی» شد که به‌عنوان نخستین سفیران «انتقام»، مشت خداوند را بر دهان شیطان فرود آورند.

بر این اساس؛ چهار فروند «اف ۴» با هشت سوار سرنوشت به‌نام «آلفا-رد» در ساعت ۱۷:۲۵ روز ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ (حدود سه ساعت پس از تجاوز) از پایگاه هوایی همدان پرواز کرده و عازم استان میسان (العماره) شدند. این در حالی بود که گروه پروازی «البرز» از پایگاه ششم، طبق نقشه زیر هیچ‌گونه اطلاعی از پرواز «آلفا-رد» نداشتند. 

مسیرهای پروازی مأموریت‌های دسته‌های پروازی در عملیات تلافی‌جویانه «انتقام»

مسیرهای پروازی مأموریت‌های دسته‌های پروازی در عملیات تلافی‌جویانه «انتقام»

همزمان با پرواز گروه «آلفا-رد»، گروه «البرز» با رهبری و هدایت خوب لیدر خود «سرگرد ابن‌یمین»، به نزدیکی هدف رسیدند و کلید‌های سامانه اسلحه خود را روشن، فیوز بمب‌های هواپیما را آرام از ضامن خارج و آماده پرتاب و نشانه‌گیری به سوی اهداف از پیش تعیین‌شده کردند. هواپیما‌های مزبور به ترتیب شماره پروازی خود، با زاویه ۱۲ درجه به‌سوی اهداف شیرجه زده و در ساعت ۱۷:۳۰، اولین بمب ۸۲۰ پوندی (از نوع ام-۱۱۷) توسط لیدر گروه بر روی هدف پرتاب شد و بمب‌های بعدی نیز یکی پس از دیگری بر روی اماکن و تأسیسات پایگاه هوایی شعیبیه از جمله باند‌های پروازی، مسیر‌های خزش و پناهگاه‌های موجود هواپیما فرو ریخته شده و آن‌ها را منهدم کردند.

این پرواز بمباران درحالی انجام می‌شد که همزمان، جنگنده‌های گروه پروازی «آلفا-رد» اعزامی از پایگاه سوم شکاری همدان، در حال نزدیک شدن به پایگاه هوایی «کوت» بودند؛ اما پدافند دشمن در این پایگاه به‌دلیل حمله به پایگاه «شعیبیه»، دقایقی قبل هوشیار شده بود. طبق توجیه‌های قبل از پرواز، لیدر و شماره دو و سه دسته پروازی به ترتیب، نابودی بخش‌های ابتدایی، میانی و انتهای باند پروازی کوت را بر عهده داشتند و شماره چهار نیز می‌بایست سایر اماکن و تأسیسات فرودگاهی را بمباران می‌کرد؛ به همین منظور، هواپیما‌ها در ارتفاع پایین به پایگاه نزدیک می‌شدند. در این اثنا چنین متصور هست که ناگهان تعادل هواپیمای شماره دو بر اثر انبوه آتش دشمن به هم خورده و هواپیما در رودخانه دجله که در نزدیکی پایگاه بود، سقوط کرده و خلبانان آن سروان «محمد صالحی» و ستوانیکم «خالد حیدری» افتخار شهادت را نصیب خود کردند و بدین‌سان یکی از پرنده‌های تیزپرواز به آشیانه بازنگشت؛ بنابراین بلافاصله مأموریت شماره دو توسط لیدر دسته به هواپیمای شماره چهار سپرده شد و سرانجام ساعت ۱۷:۵۵ لیدر دسته، اولین بمب را رها کرد و خلبانان دیگر نیز بمب‌های خود را بر روی باند‌های پروازی، آشیانه‌های هواپیما‌ها و سایر اماکن و تأسیسات موجود در پایگاه ریخته و ضربه مهلکی بر دشمن فرود آوردند؛ به‌طوری که امکان هرگونه پرواز در چند روز بعد علیه کشورمان از این پایگاه گرفته شد.

بر این اساس؛ پایگاه شعیبیه در استان بصره، اولین پایگاهی بود که نخستین بمب تاریخ جنگ تحمیلی را دریافت کرد و با فاصله زمانی ۵۰ دقیقه، پایگاه‌های هوایی کوت در استان میسان یا العماره و الرشید در بغداد نیز طعم تلخ انتقام را چشیدند و باند‌های پروازی و مسیر‌های خزش و پناهگاه‌های هواپیما‌ها در پایگاه‌های هوایی کوت و شعیبیه بمباران شدند.

انتهای پیام/ ۱۱۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

عملیات «انتقام»؛ نخستین سیلی دردناک رزمندگان ایرانی به صدام بیشتر بخوانید »

شهید «خاکی‌زاده» متعهد به انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) بود

شهید «خاکی‌زاده» متعهد به انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) بود


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: پیکر مطهر همافر شهید «محمد خاکی‌زاده» در میان هفت شهیدی که اخیراٌ در منطقه «سردشت» تفحص شده‌اند، شناسایی شد؛ این شهیدان والامقام که هویت یکی از آن‌ها به‌نام «حسین سامی‌مقام» نیز از طریق مدارکش شناسایی شده بود، رزمندگانی بودند که توسط گروهک‌های ضدانقلاب دستگیر و با دست و پاهای بسته اعدام شده بودند.

زمانی که هویت همافر شهید «محمد خاکی‌زاده» شناسایی شد، سردار سید «محمد باقرزاده» فرمانده کمیته جست‌وجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح به‌همراه جمعی دیگر از مسئولان و همرزمان شهید خاکی‌زاده، با حضور در منزل این شهید والامقام، خبر مسرت‌بخش بازگشت پیکر این شهید والامقام را به خانواده‌اش اعلام کرده و به سال‌ها چشم‌انتظاری آن‌ها پایان بخشید.

شهید «خاکی‌زاده» متعهد به انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) بود

«عباس معینی» یکی از همرزمان شهید خاکی‌زاده هست که در حاشیه این مراسم، به روایت‌گری درباره این شهید والامقام پرداخت و درباره نحوه آشنایی خود با شهید خاکی‌زاده، اظهار داشت: با شهید «محمد خاکی‌زاده» در نیروی هوایی آشنا شدم و در پایگاه سوم هردو همافر بودیم. آخرین موقعیت شغلی و پست سازمانی شهید خاکی‌زاده سرپرستی شعبه موتورجت بود و بسیار فعال بود. من سرپرستی و سپس فرماندهی گردان نگه‌داری را برعهده داشتم. 

معینی با اشاره به فعالیت‌های انقلابی شهید خاکی‌زاده گفت: محمد از فعالان انقلابی بود که بیشتر در همدان با انقلابی‌ها همکاری داشت و در پایگاه نیز ترسی از اظهار کردن عقاید خود و فعالیت‌های انقلابی نداشت. انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید، شهید خاکی‌زاده به‌همراه جمعی از همافران دیگر پایگاه، عملا جزو گروه ستادی شهید آیت‌الله مدنی قرار گرفت و در دفتر ایشان همکاری داشتند.

شهید «خاکی‌زاده» متعهد به انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) بود

همرزم شهید خاکی‌زاده، به فعالیت‌ها و مسئولیت‌های این شهید والامقام نیز اشاره کرده و بیان داشت: مسئولیت اولیه شهید خاکی‌زاده پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در شهربانی بود که من یادم هست در پلیس راه، صدا و سیما، مخابرات و دفتر کار شهید آیت‌الله مدنی فعالیت می‌کرد. ماشین پلیس راه در اختیار او بود و تمام منطقه اطراف همدان را کنترل می‌کرد، به‌همراه وظایفی که در دفتر آیت‌الله مدنی برعهده داشت.

معینی با تأکید بر این‌که شهید خاکی‌زاده از لحاظ تخصص و نظامی‌گری عالی بود و در اخلاق و تعهد نیز به‌خصوص تعهد به انقلاب اسلامی امام خمینی (ره)، ثابت و پابرجا بود، خاطرنشان کرد: زمانی که جریان حوادث غرب کشور به‌وجود آمد، شهید صیاد شیرازی به پایگاه آمد و چند نفر از بچه‌ها خصوصاً گروه ضربت را شناسایی کرد و به‌همراه خود، به مأموریت می‌برد و در آخرین مأموریتی هم که آن‌ها رفتند و دستگیر و شهید شدند، شهید صیاد شیرازی آن مأموریت را فرماندهی می‌کرد. شهید خاکی‌زاده در همکاری، دوستی و بچه‌محله بودن نیز بسیار باوفا و ثابت‌قدم بود.

انتهای پیام/ ۱۱۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شهید «خاکی‌زاده» متعهد به انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) بود بیشتر بخوانید »

امیر واحدی: مسابقات «گانری» ترازوی سنجش خلبانان جوان نهاجا است


امیر سرتیپ «حمید واحدی» فرمانده نیروی هوایی ارتش در گفت‌وگو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، درباره مسابقات تیراندازی هوا به زمین نهاجا (گانری) اظهار داشت: این مسابقات دارای استاندار جهانی و ترازوی سنجش خلبانان جوان نیروی هوایی ارتش است.

امیر سرتیپ واحدی با بیان اینکه مسابقات گانری دارای دستورالعمل خاصی است و سالی یک بار برگزار می‌شود، افزود: در راستای ارتقاء توانمندی و توان رزم تیزپروازان نیروی هوایی ارتش، این مسابقات به مدت چهار روز و با حضور شش تیم چهار فروندی از پایگاه‌های شهید فکوری تبریز، شهید یاسینی بوشهر، شهید نوژه همدان، شهید حبیبی مشهد، شهید عبدالکریمی بندرعباس و شهید وحدتی دزفول برگزار شد.

فرمانده نیروی هوایی ارتش ادامه داد: در این مسابقات از انواع تسلیحات و بمب‌های متنوع جنگنده‌های اف ۴ و اف ۵ برای مورد اصابت قرار دادن اهداف از پیش تعیین‌شده استفاده شد.

وی با بیان اینکه مسابقات گانری با رعایت موارد ایمنی و در سطح بالایی انجام شد، گفت: حضور خلبانان جوان در ابعاد پروازی و فنی در این مسابقات حائز اهمیت بود که قابلیت خود را  به خوبی نشان دادند.

امیر واحدی در ادامه درباره تفاوت مسابقات گانری با رزمایش‌ها عنوان کرد: در رزمایش‌ها ضمن مأموریت به نیرو‌ها، از مهمات واقعی بهره برده می‌شود، اما در این مسابقات از مهمات مشقی استفاده می‌شود. 

فرمانده نهاجا اضافه کرد: دو روز اول این مسابقات به صورت تمرینی و با مهمات غیرجنگی و روز‌های سوم و چهارم این مسابقات با مهمات اصلی و جنگی و در میدان تیر پایگاه شهید نوژه برگزار شد.

سرتیپ واحدی خاطرنشان کرد: مسابقات گانری یک تمرین تاکتیکی است که توسط نیروی هوایی ارتش انجام می‌شود و امسال این مسابقات در سطح  فنی بالایی برگزار شد.

انتهای پیام/ ۲۷۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امیر واحدی: مسابقات «گانری» ترازوی سنجش خلبانان جوان نهاجا است بیشتر بخوانید »

فرمانده نیروی هوایی ارتش: مسابقات گانری ترازوی سنجش خلبانان جوان نیروی هوایی ارتش هست

فرمانده نیروی هوایی ارتش: مسابقات «گانری» ترازوی سنجش خلبانان جوان نهاجا است


امیر سرتیپ «حمید واحدی» فرمانده نیروی هوایی ارتش در گفت‌وگو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، درباره مسابقات تیراندازی هوا به زمین نهاجا (گانری) اظهار داشت: این مسابقات دارای استاندار جهانی و ترازوی سنجش خلبانان جوان نیروی هوایی ارتش هست.

امیر سرتیپ واحدی با بیان اینکه مسابقات گانری دارای دستورالعمل خاصی هست و سالی یک بار برگزار می‌شود، افزود: در راستای ارتقاء توانمندی و توان رزم تیزپروازان نیروی هوایی ارتش، این مسابقات به مدت چهار روز و با حضور شش تیم چهار فروندی از پایگاه‌های شهید فکوری تبریز، شهید یاسینی بوشهر، شهید نوژه همدان، شهید حبیبی مشهد، شهید عبدالکریمی بندرعباس و شهید وحدتی دزفول برگزار شد.

فرمانده نیروی هوایی ارتش ادامه داد: در این مسابقات از انواع تسلیحات و بمب‌های متنوع جنگنده‌های اف ۴ و اف ۵ برای مورد اصابت قرار دادن اهداف از پیش تعیین‌شده استفاده شد.

وی با بیان اینکه مسابقات گانری با رعایت موارد ایمنی و در سطح بالایی انجام شد، گفت: حضور خلبانان جوان در ابعاد پروازی و فنی در این مسابقات حائز اهمیت بود که قابلیت خود را  به خوبی نشان دادند.

امیر واحدی در ادامه درباره تفاوت مسابقات گانری با رزمایش‌ها عنوان کرد: در رزمایش‌ها ضمن مأموریت به نیرو‌ها، از مهمات واقعی بهره برده می‌شود، اما در این مسابقات از مهمات مشقی استفاده می‌شود. 

فرمانده نهاجا اضافه کرد: دو روز اول این مسابقات به صورت تمرینی و با مهمات غیرجنگی و روز‌های سوم و چهارم این مسابقات با مهمات اصلی و جنگی و در میدان تیر پایگاه شهید نوژه برگزار شد.

سرتیپ واحدی خاطرنشان کرد: مسابقات گانری یک تمرین تاکتیکی هست که توسط نیروی هوایی ارتش انجام می‌شود و امسال این مسابقات در سطح  فنی بالایی برگزار شد.

انتهای پیام/ ۲۷۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فرمانده نیروی هوایی ارتش: مسابقات «گانری» ترازوی سنجش خلبانان جوان نهاجا است بیشتر بخوانید »

دفاع هوایی در دمای ۶۵ درجه/ روزی که ۵۰ بار به جزیره خارگ حمله هوایی شد

دفاع هوایی در دمای ۶۵ درجه/ روزی که ۵۰ بار به جزیره خارگ حمله هوایی شد


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: صادرات نفت از خلیج فارس، یکی از شاهراه‌های حیاتی اقتصاد کشور در دوران دفاع مقدس بود؛ بنابراین حفاظت و حراست از سکوها و مخازن نفتی و همچنین کشتی‌ها و نفت‌کش‌ها اهمت به‌سزایی داشت و عمده وظیفه آن بر عهده نیروی هوایی ارتش، خصوصاً پدافند هوایی که در آن دوران بخشی از این نیرو به‌حساب می‌آمد، بود؛ این درحالی هست که دشمن بعثی نیز با استفاده از تجهیزات نظامی پیشرفته، به خلیج فارس می‌آمد تا به صادرات نفت کشور ضربه بزند، تا جایی که ۲ هزار و ۸۸۰ بار به جزیره خارگ حمله هوایی کرد؛ اما رزمندگان پدافند هوایی در شرایطی که دمای هوا در این منطقه به ۶۵ درجه می‌رسید، معتقد بودند که موشک‌ها و هواپیماهای دشمن باید از جنازه آن‌ها رد شوند تا بتوانند به کشتی‌ها و تجیزات نفتی برسند.

سروان بازنشسته «مهدی اشتری» از پیشکسوتان پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که در دوران دفاع مقدس، در جزیره خارگ حضور داشته، ماجرای مقاوت وصف‌ناشدنی رزمندگان پدافند هوایی در این جزیره را این‌گونه روایت کرده هست: «تابستان گرمای هوا در جزیره خارگ به ۶۵ درجه می‌رسید؛ یعنی اگر ماهی‌تابه را می‌گذاشتی و تخم‌مرغ در آن می‌شکاندی، پنج دقیقه پخته می‌شد، در هفت دقیقه هم املت پخته می‌شد! شما حساب کنید در یک سکوی نفتی که از فولاد ساخته شده هست و سلاح ضدهوایی هم که از فولاد هست، نفرات آن‌جا جلوی موشک‌های اگزوسه و هوابه‌هوای دشمن ایستاده‌اند و نمی‌گذارند که موشک‌ها رد شوند و به کشتی‌ها برسند.

ایستادگی غیرتمندانه پدافند هوایی در مقابل ۲۸۸۰ حمله هوایی در خارگ

اگر آب دریا را می‌گرفتند و شیرین می‌کردند؛ چون منطقه شرجی بود، تمام مخازن زنگ‌زده بودند؛ لذا اگر این آب را می‌آوردند و می‌ریختند در توالت شهرها، رنگ توالت عوض می‌شد؛ چراکه زرد و زنگ‌زده بود. غذایی که ما آن‌جا داشتیم؛ به‌خاطر این‌که عمق عملیات زیاده بوده و دریا مواج بود، بیشتر وقت‌ها در آن گرمای هوا، اصلا غذا به ما نمی‌رسید و اغلب بچه‌ها ماهی زنده می‌گرفتند و خام‌خام می‌خوردند و یا در روز می‌انداختند در ماهی‌تابه می‌پختند؛ غذا که می‌خواست از آشپزخانه بیاید، اگر چهار صبح راه می‌افتاد، چهار بعدازظهر می‌رسید.

گازی که از مشعل‌های سکوی نفتی ساطع می‌شد، تهوع‌آور بود و چشم‌های بچه‌ها مانند خون قرمز بود. تمام دستگاه‌ها فولاد بود و زمانی که دست‌های بچه‌ها به این فولاد‌ها و مهمات‌ها می‌خورد، می‌سوخت و ناچار بودند در تابستان دستکش دست‌شان کنند.

سکو‌های نفتی طبقه‌طبقه بودند؛ طبقه اول به‌دلیل بُعد مسافت و شرایط جوی، می‌بایستی تعداد زیادی بشکه ۲۲۰ لیتری بنزین اکتان بالای ۹۰ در آن قرار می‌گرفت و طبقه بالای آن نیز به‌دلیل حجم بالای درگیری، انبار مهمات بود و بالاترش نیز ژنراتور برقی بود که آلودگی صوتی داشت؛ اما روی سکو بچه‌ها چشم‌انتظار دشمن بودند.

ایستادگی غیرتمندانه پدافند هوایی در مقابل ۲۸۸۰ حمله هوایی در خارگ

هر قبضه توپ ضدهوایی که ما داشتیم، در هر دقیقه ۵۵۰ گلوله شلیک می‌کرد؛ گاهی‌اوقات هواپیما‌ها و هلی‌کوپتر‌های دشمن ساعتی می‌آمدند و پدافند‌ها نیز ساعتی غرش می‌کردند و موشک‌ها شلیک می‌شد؛ درحالی که دشمن با مدرن‌ترین هواپیما‌ها و هلی‌کوپتر‌های غربی و شرقی از میگ ۲۵ و سوخو گرفته تا میراژ و سوپراتاندار و سوپر فرلون، با قدرت وارد صحنه جنگ می‌شد؛ به‌طوری که در یک روز، ۵۰ حمله هوایی شد و به‌طور کلی در دوران دفاع مقدس، در جزیره خارگ، ۲ هزار و ۸۸۰ حمله هوایی شد؛ اما رزمندگان غیور پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران غیرت‌مندانه در این شرایط آب و هوایی ایستادند.

زمانی که روی صندلی فولادی می‌نشستند، تمام بدن پخته می‌شد؛ اما دریغ از یک لیوان آب خنک! رزمندگانی بودند که به‌خاطر گرمای هوا و نبود آب، شهید شدند؛ اما خم به ابرو نیاوردند؛ درحالی که یک تیر به سکو می‌خورد، خاکستر آنها را هم پیدا نمی‌کردند؛ آنها در شرایطی بودند که عمق آب‌ها هم پر از کوسه بود؛ اما بچه‌ها احساس خستگی نمی‌کردند و می‌گفتند باید موشک اول از روی جنازه ما رد شود تا کشتی‌ها برسد، باید هواپیما از روی جنازه ما رد شود تا به جزیره خارگ برسد».

انتهای پیام/ ۱۱۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

دفاع هوایی در دمای ۶۵ درجه/ روزی که ۵۰ بار به جزیره خارگ حمله هوایی شد بیشتر بخوانید »