به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، نام شهیدان ایران اسلامی که با نثار جان خود و در اوج مظلومیت و گمنامی باعث شدند تا کشور عزیزمان قلههای ترقی و پیشرفت را یکی پس از دیگری طی کند همواره بر تارک پرافتخار میهن میدرخشد.
شهیدان والامقامی که با تفکری دینی و اسلامی، برگرفته از مکتب ائمه معصومین (ع)، باعث شدند تا سعادتی بزرگ برای کشور ایران رقم بخورد و امروز ثمره آن خونهای پاکی است که اقتدار نظام اسلامی در مقابل توطئه دشمنان و ددمنشان دنیا را حفظ کرده است.
اینک پس از گذشت سالها از آن دوران پر شور، ما وارث مردان مردی هستیم که در سالهای پربار زندگی خود بدون هیچ چشمداشتی، از تمام وجود و هستیشان به خاطر سربلندی، عزت، اقتدار، امنیت و پیشرفت ایران و پیاده شدن آرمانهای مقدس جمهوری اسلامی ایران گذشتند.
در بررسی اسناد و مدارک عملکرد نیروی هوایی در سالهای دفاع مقدس و پس از آن، نقش شهید سرلشکر منصور ستاری در جایگاه فرماندهی نیروی هوایی نقشی مؤثر و ماندگار میباشد. این اثرات هنوز هم قابلادراک و ملموس به نظر میرسد. گویی که این آثار، آثاری جاریه است. مقطع زمانی فرماندهی شهید ستاری بر نیروی هوایی از آغاز تا فرجام، مقطعی سرنوشتساز و حساس بود. واکاوی شرایط آن زمان، تدابیر شهید ستاری و ثمرات آن نشاندهنده احیاء نیروی هوایی با تدابیر شهید ستاری است.
دفتر خاطرات مردان آسمانی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز به نوبه خود پر از ایثارگری، شجاعت، دلاوری و پایمردیهایی است که بخش اعظمی از دوران سرنوشتساز هشت سال دفاع مقدس را رقمزده است.
اواسط دی که فرا میرسد، خاطرات عدهای از بزرگمردان نیروی هوایی ارتش در اذهان زنده میشود. نام و آوازه بزرگانی، چون شهید سرلشکر منصور ستاری، شهید سرلشکر خلبان علیرضا یاسینی، مصطفی اردستانی، شجاعی و ۹ یار آسمانی دیگر.
بزرگانی که در پرونده زندگانیشان بهویژه سالهای پرشکوه دفاع مقدس و پس از آن، اسناد زرینی به یادگار مانده که هر یک از آنها دلیلی بر اخلاص و ایمان آن رادمردان به شمار میآید. دفتر خاطرات این ستارگان آسمانی، در ۱۵ دی سال ۱۳۷۳ پس از انجام یک مأموریت که برای بازدید از روند فعالیت برخی از پایگاههای نیروی هوایی ارتش ازجمله پایگاه پدافندی کیش، پایگاه هوایی شهید دوران شیراز و پایگاه هوایی شهید بابایی اصفهان صورت گرفت، در یک سانحه هوایی بسته شد و پس از سالها انتظار در فراق یاران شهیدشان سرانجام مسیر ملکوت را طی کردند و به یاران آسمانی خود پیوستند.
یادآوری و گرامیداشت سالگرد پرافتخار سرلشکر شهید منصور ستاری فرمانده فقید نیروی هوایی و یازده یار و همرزمش برای آن است تا ما راه و رسم زندگی آنان را مروری دوباره کنیم و برای ادامه راه پرفراز و نشیبی که در پیشرو داریم، راه روشنتری را انتخاب نماییم. اگرچه هر یک از شهدای عزیز این سانحه جزء وفادارترین یاران به انقلاب و میهن اسلامی بودند، اما در این مطلب سعی بر آن داریم تا گوشهای از خاطرات ارزشمند شهید سرلشکر منصور ستاری را ورق بزنیم تا شاید در رهگذر این مرور ما نیز تحفهای هرچند ناچیز از ذکر نامشان نصیبمان شود.
شهید منصور ستاری در سال ۱۳۲۷ در روستای ولیآباد از توابع شهرستان ورامین دیده به جهان گشود و زندگی سخت و طاقتفرسای دوران کودکی و نوجوانیاش، از او مردی سختکوش و با اراده ساخته بود. تعلیم علم در کنار آموزشهای معنوی پدر که خود فردی روحانی و شاخص بود، تفکرات اعتقادی و دینی او را نیز بهخوبی رشد داده بود.
ورود به ارتش در سال ۱۳۴۶ و تحصیل و فراگیری آموزشهای سخت نظامی در دانشگاه افسری برای او که با سختیهای زیادی دستوپنجه نرم کرده بود زیاد هم طاقتفرسا نبود. اما اینها دلیل بر آن نمیشد که منصور فراگیری علم و معلومات نظامی را نادیده بگیرد.
او از همان دوران دانشجویی، ایدههای بلندی در سر میپروراند. همیشه نگاهش به دوردستها و فتح قلههای افتخار بود و همواره سعی داشت تا در رشته خود جزء بهترینها باشد.
تهیه و انتشار مقالات تخصصی و علمی درزمینه نظامی در برخی از نشریات به خصوص نشریات ارتش یکی از فعالیتها و علاقهمندیهای شهید ستاری بود. تعلیم آموزشهای نظامی در رسته کنترل شکاری در ایران و آمریکا از او فردی خبره و کارآمد ساخته بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با شروع جنگ تحمیلی، ادامه تحصیل در دانشگاه را رها کرد و جهت پرداختن به امور دفاعی به فرماندهی پدافند هوایی برگشت و با درجه سرگردی مسئولیت آموزش رادار معاونت عملیات پدافند هوایی را بر عهده گرفت.
در سال ۱۳۶۲ با ارتقاء به درجه سرهنگی موقت، مسئولیت معاون عملیات فرماندهی پدافند هوایی به او محول و در سال ۱۳۶۴ به سمت معاونت طرح و برنامه نیروی هوایی منصوب شد. شهید ستاری لیاقت و توانایی کسب جایگاه فرماندهی نیروی هوایی را باایمان، تعهد، شجاعت و ابتکارات خود در جنگ تحمیلی به اثبات رسانید. در سال ۱۳۶۵ به فرماندهی نیروی هوایی منصوب شد و تا روز شهادت در این پست خدمات شایان توجه و تحولات شگرفی را در نیروی هوایی به وجود آورد.
زندگی پرتلاطم و عبور از گذرگاههای سخت در دوران نوجوانی، اتکا به نفس و اعتماد عجیبی را در وجود این شهید بزرگوار به وجود آورده بود. اعتمادبهنفس، آیندهنگری، آگاهی، تیزهوشی و سادهزیستی از خصلتهای بارز او بود. ابداعات و ابتکاراتی که در زمان جنگ و پس از آن در تجهیزات و دستگاههای راداری و پدافند به وجود آمده، همه حاصل افکار و ایدههای شهید ستاری بود. تشویقها و تقدیرهای متعدد در سوابق خدمتی او، دریافت دو مرحله نشان درجهیک فتح، همه نشانگر منحصربهفرد بودن شخصیت علمی، فنی و مدیریت جهادی او هست.
پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با هدایت و ابتکار شهید ستاری در مقطع حساس جنگ نفتکشها؛ توانست علاوه بر دفاع از جزایر ارزشمند خلیجفارس و تأسیسات نفتی مستقر در آنها، با حضور مستقیم بر روی کشتیها و حتی نفتکشهای ایرانی در برابر حملات هوایی رژیم بعث عراق پاسخی کوبنده بدهد.
تأسیس و راهاندازی دانشگاه علوم و فنون هوایی، یکی از ماندگارترین اقدامات اساسی، ماندگار و اثرگذار ایشان بود که هماکنون حدود ۳۲ سال از ایجاد این مرکز علمی، آموزشی و تخصصی نیروی هوایی میگذرد. در حال حاضر نام این دانشگاه مزین به نام این شهید بزرگوار «دانشگاه هوایی شهید ستاری» است. این دانشگاه در حال حاضر علاوه بر مقطع کارشناسی در مقاطع کارشناسی ارشد و تحصیلات تکمیلی در حال تربیت نیروی انسانی متخصص و ماهر برای نیروهای مسلح است. همچنین فارغالتحصیلان این دانشگاه در دانشگاههای تراز اول کشور همچون شریف، علم و صنعت و امیرکبیر در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا پذیرفته و فارغالتحصیل میشوند و در دانشگاه هوایی شهید ستاری بهعنوان استاد مشغول به خدمت هستند. عملیاتی نمودن بیمارستان ۶۰۰ تختخوابی نهاجا، ساخت هواپیمای آموزشی پرستو، بهینهسازی رادارهای نهاجا، ساخت و تولید بمبها و موشکهای هدایتشونده، طرح پدافند یکپارچه، ارائه طرح ساخت رادار ملی و خرید هواپیماهای اف-۷، میگ -۲۹، سوخوی-۲۴ و دهها پروژه آفندی و پدافندی که امروز نقش راهبردی را در نیروی هوایی دارد همه از آثار بهجا مانده از این شهید والامقام میباشد.
گامهای بزرگ برای خودکفایی و توانمندی
شهید ستاری بر طرحهایی که موجب میشد نیازی از کشور تأمین یا گامی به سوی پیشرفت برداشته شود تأکید داشت و برای تحقق این قبیل طرحها و کارهای نوآورانه، از هیچ تلاش و حمایتی فروگذار نمیکرد. برای پرواز و فتح قلههای رفیع علم و دانش و فنّاوری باید از کارهای کوچک شروع میشد. یکی از طرحها در زمینه ساخت خودرو بود. طرح اولیه توسط کارشناسان و نخبگان ارائه شد و طی مدت کوتاهی شاسی، اتاق و سایر قسمتهای ماشین اصلی طراحی و یک نمونه از ماشین، بهعنوان نخستین ماشین ملی تولید شد.
قرار شد که آن طرح را پس از مرحله اجرایی و به خودروسازان منتقل شود تا در واقع باور طراحی خودروی ملی در خودروسازان به وجود آید. در آن زمان مدیرعامل وقت پارسخودرو از طرح ساخت خودرو در نیروی هوایی استقبال و بسیار حمایت کرد و حتی آزمونهایی که امکان انجام آن در نیروی هوایی نبود، ایشان اجازه دادند که در پارسخودرو انجام شود و تأییدیه هم صادر کردند. همچنین قرار شد پس از اتمام کار، خودرو به پارسخودرو منتقل و به مرحله تولید برسد. پس از شهادت شهید ستاری نام این ماشین شمس گذاشته شد.
ساخت قطعات هواپیما
شهید ستاری آرزو داشت که یک سری از قطعات هواپیما حتماً ساخته شود. یکی از آن قطعات «پرههای توربین» هواپیمای آذرخش بود.
ساخت این پرهها و کورههای ریختهگری ازجمله فنّاوریهایی بود که تنها در اختیار دو کشور دنیا بود و شهید ستاری آرزو داشت که فنّاوری آنها را بومی نماید. کار شروع شد و حدود ۷۰ درصد آنهم پیش رفت، اما چون مدیریت و رهبری پروژه با شهید بود، با شهادت ایشان دیگر پروژه ادامه پیدا نکرد.
علاوه بر این یک سری ابزار خاص هم بود که برای باز و بسته کردن موتور هواپیما استفاده میشد و در آن زمان در اختیار کرهایها بود. آن زمان هزینه زیادی برای نداشتن ابزارها پرداخت میکردیم. انجام این کار حدود ۶ ماه طول کشید، بدین ترتیب بخش زیادی از ابزارهای موردنیاز جهت باز و بسته کردن موتورهای نیروی هوایی ساخته شد.
سادهزیست و مهربان
رئیس دفتر شهید نقل میکند: «مدتی بود پسرم در جبهه مجروح شده بود و به همین خاطر کمی حواسپرتی پیدا کرده بودم. دریکی از آن روزها برای ناهار چلوخورش آوردند به خاطر بیحواسی، فقط برنج و ماست را داخل سینی گذاشتم و به دفتر ایشان (شهید ستاری) بردم. سینی را گذاشتم روی میز و از ایشان پرسیدم: فرمایشی ندارید؟
گفتند نه! و فقط تشکری کردند. من برگشتم به آبدارخانه؛ چند دقیقه بعد، در حال جمعوجور کردن بودم که یکدفعه متوجه شدم ظرف خورش تیمسار روی میز جامانده است. باعجله آن را برداشتم و به دفتر تیمسار رفتم. اول نمیدانستم چه جوری برسم خدمتشان و بگویم یادم رفته خورش بیاورم. اما بههرحال باید این کار را میکردم این بود که رفتم داخل اتاقشان. ایشان در حال صرف غذا بودند. جلو رفتم و گفتم: تیمسار! معذرت میخواهم؛ خورش را فراموش کردم! با مهربانی خندید و گفتند: اشکال ندارد؛ من که فکر کردم ناهار همین برنج و ماست است!»
شهید ستاری همواره به عنوان یک افسر خبره کارآمد در مناطق عملیاتی حضور داشت؛ بهطوریکه تفکرات او در روند جنگ و استفاده از تجهیزات پدافندی باعث شد تا موفقیتهای بزرگی نصیب نیروی پدافند هوایی کشورمان شود. همراهی او با شهید بابایی و دیگر دوستانش در قرارگاه رعد باعث شده بود تا افکار نوینی را در مقابله با حملات دشمن پیاده کنند. ابتکار عمل شهید در عملیات والفجر هشت در خصوص بهکارگیری مؤثر تجهیزات پدافندی باعث شد که ۷۰ فروند از هواپیماهای دشمن بعثی سرنگون شوند. تفکر شهید ستاری در میدانهای نبرد علیه حملات ددمنش رژیم بعث عراق یکی از اثرگذارترین اقداماتی بود که هنوز به عنوان یک راه کار راهبردی و مهم در آموزش جنگهای پدافندی کشور بهکاربرده میشود. او بارها در مناطق عملیاتی به دیگر همرزمانش میگفت: «ما هرلحظه از این جنگ، چیز تازهای یاد میگیریم. چیزهایی فهمیدهایم که میتوانیم برای طرحهای آینده از آنها استفاده کنیم.»
فرمانده معظم کل قوا (مد ظلهالعالی) درباره شخصیت شهید ستاری فرمودند: «شهید ستاری در میدانهای جنگ بارها تا مرز شهادت پیش رفت و پیوسته در طلب شهادت بود. او شب و روز نمیشناخت و تمامی لحظات زندگی خود را وقف خدمت به اسلام و نظام اسلامی کرده بود.»
شهید ستاری بارها اشاره میکرد: «برای اینکه کشورمان سرپا بایستد و بین کشورهای پیشرفته قد علم کند باید همه ما از جان مایه بگذاریم. حالا هرکس در هر کاری که به آن وارد است. باید بدانید که اگر بازهم جنگی پیش بیاید دنیا به ما چیزی نخواهد داد، کسی ما را پشتیبانی نخواهد کرد؛ بنابراین باید به فکر برنامهریزیهای اساسی خود باشیم و از درون خود را بسازیم. اگر بنشینیم به این امید که دیگران به ما کمک خواهند کرد، اینیک خیال واهی بیش نیست و با چنین تفکری هیچ کاری از پیش نخواهیم برد.» و «ما خود باید با تلاش و پیگیری کارهای خود را انجام دهیم و نتیجه کارهایمان را هم به آیندگانی که بعد از ما میآیند منعکس کنیم تا راه را اشتباه نروند.»
شهید ستاری که در مراسم سالروز استقلال پاکستان شرکت کرده بود از مراکز نظامی و هوایی این کشور نیز بازدید کرد. شهید ستاری بهدقت و ظرافت تمام سؤالات تخصصی، علمی و فنی را از نحوه عملکرد دستگاهها و تجهیزات مطرح میکرد. فرمانده وقت نیروی هوایی پاکستان (ژنرال حکیم الله) از طرح اینگونه سؤالات از سوی یک فرمانده بسیار متعجب شده بود و در دیدار شهید ستاری با نخستوزیر وقت پاکستان (خانم بینظیر بوتو) خطاب به نخستوزیر گفت: «فرماندهان نیروی هوایی زیادی را ملاقات کردهام، ولی تا این لحظه فرماندهی را به دانایی، دانشمندی و باهوشی تیمسار ستاری که در مسائلی غیر از تخصص خود تبحر داشته باشد، ندیدهام!.» در همان بازدید از پاکستان بود که رئیسجمهور وقت پاکستان (غلام اسحاق خان) بالاترین نشان نظامی پاکستان را به شهید ستاری اعطا نمود.
انتهای پیام/ 141