چهار کتاب انتشارات قدر ولایت رونمایی شد
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
چهار کتاب انتشارات قدر ولایت رونمایی شد بیشتر بخوانید »
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
چهار کتاب انتشارات قدر ولایت رونمایی شد بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، مستقر در محل برگزاری سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران؛ کتاب «بخور نخور» با موضوع مدافعان بیتالمال در سالن یاس سی و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران رونمایی شد.
در ابتدا، مهدی محمدخانی، مدیر انتشارات روایت فتح، ضمن تقدیر از برگزارکنندگان این نشست گفت: انتشارات روایت فتح، کتابهای مدافعان حرم را هم به جمع کتابهای انتشارات اضافه کرده است.
مدیر انتشارات روایت فتح ضمن اشاره به کتاب «بخور نخور» اظهار کرد: سال ۹۷ صحبتهایی در نشر درباره موضوع بیتالمال مطرح بود و توجه ویژهای به آن داشتیم. در همان ایام محمد حسنزاده، نویسنده کتاب، طرح کتابی با این موضوع و سوژه به ما ارائه داد که مورد تایید انتشارات قرار گرفت.
وی با اشاره به اینکه برای تقویت کتاب پیشنهاد شد وصیتنامه شهدا به کتاب اضافه شود، اظهار کرد: از آنجا که اضافه کردن وصیت شهدا منجر به افزایش حجم کتاب میشد، از قابلیت QR – که در یکی دو سال گذشته به منظور استفاده از فناوری جدید و صرفهجویی در مصرف کاغذ به کتابهای انتشارات روایت فتح اضافه شده- برای کتاب «بخور نخور» هم استفاده شد. وصیتنامه شهدا با کد QR به خاطرهها اضافه شده است.
محمدخانی در پایان بیان کرد: در کتاب «بخور نخور» ۱۶۱ خاطره از ۴۶ راوی که شامل ۱۱۴ خاطره از شهداست، ذکر و ارائه شده و وصیتنامه ۶۹ نفر از شهدا هم به خاطرات آنها الحاق شده است.
محمد حسنزاده، نویسنده کتاب «بخور نخور» هم درباره ماجرای شکلگیری ایده نگارش این کتاب عنوان کرد: ماجرای شکلگیری این کتاب از داستانی شروع شد که در مقدمه کتاب اشاره و ذکر شده است. در جزیره کیش مجموعهای اقامتی و تفریحی به نام فدک است که در زمان طاغوت کاخ اسدالله علم بوده و برای تفریح آنجا میرفته که بعد از انقلاب و تقریبا از زمان ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی که جزیره کیش رویکرد توریستی پیدا کرد، این کاخ برای استفاده مسئولین باقی ماند؛ فقط اسم آن را به فدک تغییر دادند و تبدیل به یک حیاط خلوت برای مسئولان شد.
وی در توصیف این مجموعه تفریحی اضافه کرد: فدک یک مجموعه تقریبا بزرگ در بهترین منطقه از ساحل کیش است. مثل اینکه زمان شاه مهندسان آمریکایی تشخیص داده بودند این نقطه به دلیل وجود ساحل مرجانی و آب شفاف، شبیهترین به منطقه هاوایی آمریکا است؛ بنابراین مردم بومی ساکن این منطقه بیرون را میکنند و به منطقه دیگری میفرستند که امروزه به منطقه عربها یا صفین در کیش شناخته میشود. این منطقه هم مختص تفریح شاه و دربار میشود که همچنان برقرار است و مسئولین استفاده از آن استفاده میکنند. حتی زمانی که حکم دولتی مبنی بر آزادسازی سواحل صادر شد، همه جا غیر از اینجا آزاد شد و اینجا هنوز ساحل اختصاصی و در تصرف مسئولین است و به دروغ اعلام شد که اینجا آزاد شده است.
نویسنده کتاب «بخور نخور» ادامه داد: یک بار که بنده از کنار این منطقه رد میشدم و حواسم نبود اشتباها وارد این منطقه شدم. حدود ۱۰۰ یا ۲۰۰ متر که پیش رفتم، پیرمرد نگهبان مجموعه به سراغم آمد و گفت که اینجا منطقه ممنوعه است و نباید اینجا میآمدید. من هم ضمن اعلام بیخبری گفتم مگر اینجا چه خبر است؟ در همین حین یکی از مسئولان را در حال تفریح دیدم؛ ناخودآگاه گفتم این همه شهید دادیم، چه شد که به اینجا رسیدیم که مسئولی را که قبلا فقط در راهپیماییها و صفوف نماز جمعه دیده بودیم و دم از مبارزه با استکبار و غرب میزد، ولی اساسیترین شعار و آرمان انقلاب یعنی عدالت را زیر پا میگذارد.
حسنزاده با تاکید بر اینکه آنچه در عدالت بیشتر نمود دارد و مردم از آن توقع دارند، حفظ بیتالمال است، تصریح کرد: از اول انقلاب هم مورد تاکید حضرت امام (ره)، مقام معظم رهبری و شهدا بوده و هست. نگاه من در برخورد با آن منطقه و مسئولین این بود که اگر ما تفاوتی بین حکومت طاغوت و جمهوری اسلامی احساس نکنیم، چه چیزی از انقلاب باقی میماند.
وی افزود: طبق آمار در کشور بیش از دوهزار پست مدیریتی میانه به بالا داریم که صاحبان این پستها مدیران تاثیرگذار در مملکت محسوب میشوند و به ازای هر صندلی ۷۲ شهید در کشور داریم. یعنی ۷۲ جوان خون دادهاند که این آقایان بر این صندلیها بنشینند و حکومت کنند و وقتی آدم این اتفاقات را کنار هم قرار میدهد، دلش میگیرد و حقیقتا دردآور است.
نویسنده کتاب «بخور نخور» درباره مخاطبان این کتاب هم اظهار کرد: کتاب در درجه اول برای مسئولین و کسانی که با بیتالمال سروکار دارند، مفید است. برای مردم هم دو فایده دارد. اول اینکه قطعا خواندن این کتاب مردم را ناراحت میکند. دوم اینکه حداقل میدانند چه کسانی در همین زمان معاصر خودمان بر این مملکت حکومت کردند و زمامدار بودند و چگونه از بیتالمال استفاده نکردند.
در پایان نویسنده کتاب «بخور و نخور» افزود: این کتاب برای مدیران عذاب آور است، چون حد و مرز بیتالمال مشخص میشود.
سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «آینده خواندنی است» ۲۰ تا ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در مصلی امام خمینی (ره) تهران و همزمان بهصورت مجازی در ketab.ir در حال برگزاری است.
انتهای پیام/ 121
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
مسئولین مخاطب درجه یک «بخور و نخور»/ این کتاب حد و مرز بیتالمال را مشخص میکند بیشتر بخوانید »
درباره ادعای پرهیز از افراط آقای هاشمی در حوادث اخیر که بهانهاش حجاب بود، بهتر است پشت سر درگذشته حرف نزنند و مطلب وارونه از قول او به مردم القا نکنند.
به گزارش مجاهدت از مشرق،علی علوی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: روزنامه سازندگی و اخیراً روزنامه هممیهن مستمراً یادداشتهایی به قلم محسن هاشمی و حسین مرعشی و برخی دیگر با این عنوان و مضمون که «اگر هاشمی الان بود، چه میکرد» منتشر میکنند و این غیر از ایام فوت آن مرحوم در زمانهای دیگر نیز جاری و ساری است. محتوای این یادداشتها نیز حول این محورهاست که اگر هاشمی الان بود، از افراط (مثلاً در قضیه آشوب و کشف حجاب) پرهیز میکرد یا هاشمی بانی امنیت بود و از این گونه موارد.
به فرزند و آن فامیل دیگر آقای هاشمی باید دو نکته را گوشزد کرد. ابتدا اینکه درباره ادعای پرهیز از افراط آقای هاشمی در حوادث اخیر که بهانهاش حجاب بود، بهتر است پشت سر درگذشته حرف نزنند و مطلب وارونه از قول او به مردم القا نکنند. مرحوم هاشمی همانی بود که در سالهای جنگ که مسئله حجاب اصولاً در ایران مطرح نبود، آن قدر به این مسئله حساس بود که در خطبههای نماز جمعه به آن اولویت داد و گفت برخی زنان کمی از موی خود را بیرون میگذارند و ما دیگر نمیتوانیم این را تحمل کنیم و زنانی را که کمی از موی خود را بیرون میگذاشتند تهدید به بازداشت و نگهداری در اردوگاههای کار اجباری کرد. پس معرفی مرحوم هاشمی به عنوان یک افراطگریز باید مستند به سوابق او باشد، نه بهدلخواه بازماندگان.
ممکن است فرزند و فامیل ایشان بگویند هاشمی عوض شد و دیگر آن هاشمی زمان جنگ نبود و برای تأیید سخن خود مثال بیاورند که هاشمی روزگاری فرمانده جنگ و سراپا در تدارک پیشرفتهترین سلاحها برای حفظ امنیت کشور بود،، ولی همین هاشمی در اواخر عمر، توسعه صنعت موشکی ایران را خلاف امنیت کشور و ایران را بینیاز به موشک میدانست و از ژاپن و جاهای دیگر مثال میزد. پس هاشمی عوض شده بود و ما داریم درباره هاشمی متأخر صحبت میکنیم که در همین مقوله امنیت به مؤلفههای دیگری غیر از موشک باور پیدا کرده بود.
این ادعا دو مشکل دارد. اول اینکه داشتن نیروی قوی نظامی نافی بهرهمندی از دیگر مؤلفههای قدرت و امنیت نیست و این مغالطه آشکاری است که مؤلفههای اقتصادی و سرمایه اجتماعی را مقابل مؤلفه نظامی قرار میدهد. نفی هرکدام به سود دیگری غلط است، چه از طرف مرحوم هاشمی یا بستگان او باشد و چه از طرف طرفداران قدرت موشکی (که اصولاً طرفداران قدرت موشکی چنین ادعایی ندارند). مشکل دوم آنکه کشور و مردم چه گناهی کردهاند که برخی شخصیتهای سیاسی، تقسیمبندی متقدم و متأخر دارند و کشور باید با تغییر سن و حال و احوال ایشان، رویکرد خود را عوض کند؟!
اما نکته دوم. بستگان مرحوم هاشمی و حزب سازندگی بهتر است کمی مطابق منظومه فکری اصلاحطلبان و روشنفکران این جریان که یکسره بر نفی شخصمحوری و شخصیتپرستی است، عمل کنند. تا کی باید از مرحوم هاشمی- مستند و غیرمستند و راست و دروغ- خاطره و رویداد ذکر کرد و کشور و مردم را به مسیر او فراخواند؟! اصلاحطلبان که بسیاری از امور صدر اسلام را برای همان زمان مناسب میدانند و بسیاری از فرامین و آموزههای معمار انقلاب را مناسب زمان خود امام یا حتی نامناسب برای همان زمان میدانند، چگونه برای شخصیت هاشمی، یادداشتهای مستمر «اگر هاشمی الان بود» مینویسند؟!
شما خود صاحب فکر و اندیشهاید. از خودتان و اندیشههای خودتان بگویید، شاید مردم پذیرفتند. پروبال دادن به شخصیتهای سیاسی بعد از مرگشان و صاف و صوف کردن تناقضات متقدم و متأخر آنان، مناسب سیاستورزی روشنفکرانه و اندیشمندانه نیست. شخصیتمحوری و شخصپرستی نیز مذموم است. دستکم منظومه فکری روشنفکرانه اصلاحطلبی را نقض نکنید و به سخره نگیرید.
مرحوم هاشمی بدون جانبداریهای شما برای مردم ایران خاطرهانگیزتر است تا با القای تفکرات شما در قالب شخصیت او. خود دانید!
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
اگر هاشمی الان بود واقعیت چطور بود؟! بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیاتهای بزرگ شرق بصره در افکار عمومی بهعنوان عملیاتهای «کربلای ۴» و «کربلای ۵» شناخته میشوند که اینروزها در آستانه سیوپنجمین سالروز برگزاری این عملیاتها قرار داریم. در این راستا «نشست واکاوی نبردهای شرق بصره» با هدف بررسی شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منتهی به این ۲ عملیات، با این رویکرد که این ۲ عملیات، سرنوشت جنگ را تعیین کردند و در حقیقت سال ۱۳۶۵، سال تعیین سرنوشت جنگ به شمار میرود، برگزار شد و از شبکه یک سیما بهروی آنتن رفت.
ماحصل «نشست واکاوی نبردهای شرق بصره» توسط خبرگزاری دفاع مقدس در چند بخش منتشر خواهد شد که در ادامه ماحصل بخش اول آن را میخوانید:
فضای جنگ بعد از عملیات «والفجر ۸» بهطور کلی تغییر کرد
سردار «احمد غلامپور» فرمانده «قرارگاه کربلا» در دوران دفاع مقدس در ابتدای این نشست، به تشریح اجمالی عملیات «والفجر ۸» و تأثیرات آن پرداخت و اظهار داشت: وقتی درباره انجام عملیات «والفجر ۸» به نتیجه قطعی رسیدیم، تعدادی از فرماندهان به اتفاق «محسن رضایی» در تهران با مرحوم حجتالاسلام «هاشمی رفسنجانی» جلسهای برگزار کرده و با وی طرح موضوع کردیم. حجتالاسلام «هاشمی رفسنجانی» در این جلسه، نهتنها انجام عملیات را نپذیرفت؛ بلکه آن را یک نوع شوخی تلقی کرد و گفت که شما پاسدارها هم سیاسی شدید! نمیتوانید جنگ را ادامه دهید، توپ را میاندازید در زمین من. یک پیشنهادی میکنید که من بگویم نه، بعداً بروید به امام بگویید که ما میخواهیم عملیات کنیم، اما آقای هاشمی نمیگذارد!
وی ادامه داد: ما خیلی ناراحت شدیم و قسم خوردیم که چهار ماه است داریم روی این طرح کار میکنیم؛ لذا آقای هاشمی وقتی دید که موضوع شوخی نیست، قبول کرد که درباره آن توضیح دهیم. زمانی که ما توضیحات جزئیتر را ارائه کردیم، آقای هاشمی گفت که شما اگر این کار را بکنید، کار بسیار بزرگی را انجام دادید. اگر شما بتوانید این کار را بکنید، من جنگ را تمام میکنم! بنابراین انجام عملیات تصویب شد.
سردار غلامپور با بیان اینکه عملیات «والفجر ۸» بهمن سال ۱۳۶۵ انجام شد، تصریح کرد: با وجود این که کل عملیات تهاجمی ما و گرفتن اهداف، یکهفته بیشتر طول نکشید؛ اما ۷۶ شبانهروز طول کشید تا ما بتوانیم منطقه را تثبیت کنیم و در واقع به مرحلهای برسیم که عراقیها پدافند کنند؛ یعنی عراق ۷۶ شبانهروز با همه توان خود، پاتک کرد تا منطقه را پس بگیرد.
وی با تأکید بر اینکه بعد از عملیات «والفجر ۸» در فضای سیاسی کشور و خارج از کشور اتفاقاتی افتاد، گفت: پس از این عملیات، هم خودیها به یک خودباوری رسیدند که میشود کارهای بزرگ انجام داد و انتظارات آنها از سپاه بالا رفت و هم اینکه خودمان در سپاه به این نتیجه رسیدیم که میشود کارهای بزرگتر از قبل انجام دهیم. در خارج از کشور نیز متولیان اصلی اداره نظام جهانی که عمده آن برعهده شوروی و آمریکا بود، دیدند که با این روندی که ایرانیها در پیش گرفتهاند، فاتحه حزب بعث عراق خوانده میشود؛ خصوصاً اینکه ما با کویت هممرز شده بودیم؛ بنابراین بعد از عملیات «والفجر ۸»، هم نگاه ما به جنگ تغییر کرد و هم نگاه شروعکنندگان و ادارهکنندگان اصلی جنگ؛ بر این اساس شوروی و آمریکا تصمیم میگیرند که جنگ را بدون طرف پیروز تمام کنند.
فرمانده «قرارگاه کربلا» در دوران دفاع مقدس ادامه داد: فضای جنگ بعد از عملیات «والفجر ۸» بهطور کلی تغییر کرده و عراق بهصورت وحشیانه شهرهای ما را بمباران و بهطور گسترده از سلاح شیمیایی استفاده کرد و جنگ کمکم به خلیج فارس کشید و آمریکا خودش بهصورت مستقیم وارد جنگ شد، همه این اتفاقات از تبعات پیروزی بزرگ در عملیات «والفجر ۸» بود.
اهمیت فتح فاو مانند فتح خرمشهر بود
سردار «علیمحمد نائینی» رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در ادامه این نشست، در تشریح تغییر فضایی که بعد از عملیات «والفجر ۸» در ابعاد نظامی، سیاسی و اجتماعی کشور ایجاد شد، اظهار داشت: عملیات «والفجر ۸» یک عملیات بسیار بزرگ و موفقی بود که در پی آن، به اعتبار سیاسی و نظامی حزب بعث عراق خدشه وارد شده و محاسبات در هم ریخت و رژیم بعث عراق در یک وضعیت بسیار سخت و دشواری قرار گرفت؛ البته ممکن است که محاسبات حجتالاسلام «هاشمی رفسنجانی» درست بوده باشند، اما ابرقدرتها اجازه ندادند که ایران بهعنوان پیروز جنگ معرفی و خواستههای آن پذیرفته شود؛ لذا ادامه این روند در سال ۱۳۶۵ به عملیاتهای «کربلای ۴» و «کربلای ۵» منجر شد و پنج ماه بعد از عملیات «کربلای ۵» بخش زیادی از خواستههای ایران پذیرفته شد.
سردار نائینی تأکید کرد: حامیان منطقهای صدام و قدرتهای بزرگ، ۲ راهکار داشتند؛ یا باید این موقعیت برتر ایران را میپذیرفتند که طبیعتاٌ باید به ایران امتیاز میدادند؛ لذا این راهکار با ماهیت تحمیل جنگ سازگار نبود؛ اگر میخواستند این کار را انجام دهند، بعد از فتح خرمشهر انجام میدادند، در حالی که در آن مقطع هم ایستادند؛ چراکه دشمنان احساس کردند، آن شرایطی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با آن مواجه شدند، بعد از فتح فاو نیز ایجاد میشود؛ یعنی بالندگی انقلاب اسلامی ایران منتقل میشد؛ چون انقلاب اسلامی ایران توانست در این مقطع از جنگ، موازنه قدرت را تغییر دهد. در واقع فتح فاو مانند فتح خرمشهر بااهمیت بود؛ یعنی تأثیری که فتح فاو در جنگ داشت، مانند تأثیر فتح خرمشهر در جنگ بود.

رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس گفت: راهکار دوم حامیان منطقهای صدام و قدرتهای بزرگ این بود که بدون توجه به خواستههای جمهوری اسلامی ایران، فشارها را افزایش داده و شرایط را در دست بگیرند و به ارتش بعث عراق کمک کنند؛ بنابراین فشارهای متعددی خصوصاً فشارهای سیاسی و اقتصادی را علیه ایران تعریف کردند و برای اینکه روحیه ملی را در هم بشکنند، جنگ شهرها را گسترش داده و برای اینکه کشور را در تامین منابع مورد نیاز خود برای ادامه جنگ دچار مشکل کنند، مراکز صنعتی و نفتی را هدف قرار دادند. از طرفی دیگر نیز توسعه ارتش بعث عراق و کمکهایی که به آن شد، آنقدر گسترده بود که در واقغ یک بسیج ملی در این کشور برای مقابله با قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت؛ البته توسعه سازمان رزم جمهوری اسلامی ایران، بیشتر بعد از عملیات «کربلای ۵» خود را نشان داد.
ماهیت جنگ و صلح، ماهیت سیاسی است
«یدالله ایزدی» پژوهشگر و راوی دوران دفاع مقدس نیز در ادامه این نشست، اظهار داشت: بعد از آزادسازی سرزمینهای اشغالشده خوزستان که سرانجام به آزادسازی خرمشهر منجر شد، عملیات «رمضان» سرآغاز یک دورهای سخت در جنگ بود؛ چراکه جدا از برخی عملیاتهای معدود موفق، عملیاتهای بزرگ بعد از آن؛ یعنی از سال ۱۳۶۱ عملیاتهای «رمضان»، «والفجر مقدماتی»، «والفجر یک»، «خیبر» و «بدر»، علیرغم برخی از دستاوردهایی که داشتند، دوره سختی را در کشور نسبت با جنگ ایجاد کرده بودند؛ اما بعد از عملیات «والفجر ۸»، در عین حال که ما از این شرایط سخت عبور کردیم، سرآغاز دورهای شد که اعتماد به نفس ناشی از آن، این باور را ایجاد کرد که باید تکلیف جنگ مشخص شود.

ایزدی افزود: ماهیت جنگ و صلح، ماهیت سیاسی است؛ یعنی بایستی در حوزه سیاسی برای جنگ تعیین تکلیف میشد که قطعاً بدون ابزار نظامی بهویژه با دشمنی که ما با آن هممرز بودیم، این موضوع محقق نمیشد و اراده نظام بینالملل و قدرتهای بزرگ هم بر این مدار نبوده است؛ بنابراین باید یک اقدام نظامی مشخص و دارای چارچوب، همراه با دستاوردی روشن بایستی به دست میآمد که در مذاکرات سیاسی قابل ارائه باشد.
وی ادامه داد: حوادث سال ۱۳۶۴ که ادامه آن به بهار و تابستان سال ۱۳۶۵ میرسد، از جمله بازپسگیری مهران که بهمعنای شکست استراتژی «دفاع متحرک» عراق بود، یا مثلاً عملیات «کربلای ۳» در البکر و الأمیه؛ موجب بازیابی روانی و ذهنی عموم جامعه و درک سیاستمداران نسبت به قابلیتها و توان نیروهای مسلح بهویژه سپاه شد؛ لذا در چنین شرایطی، اندیشه انجام یک عملیات سرنوشتساز ایجاد شد.
انتهای پیام/ 113
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
فتح «فاو» مانند فتح «خرمشهر» اهمیت داشت بیشتر بخوانید »
مجری بیبیسی میگوید اینترنشنال و بقیه خبرنگارهایشان را فرستادند جلوی ساختمان بیبیسی و بعد گفتند تجمع اعتراض مردمی علیه بیبیبی فارسی!
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز شنبه ۲۱ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ساخت جدیدترین دستاورد دفاعی موشک هایپرسونیک ایرانی، اژهای پای سخنان صریح دانشجویان و خشم جمهوریخواهان از ترامپ در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
دستیابی جمهوری اسلامی ایران به موشکهای هایپرسونیک مورد توجه بسیاری از روزنامهها قرار گرفته است.
روزنامه شرق در گزارشی به ادعای گروسی علیه فعالیتهای دفاعی ایران پرداخته و نوشته است:
در میانه ادعاهای گروسی علیه تهران، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سرفصل جدیدی عنوان کرد ساخت موشک بالستیک هایپرسونیک توسط ایران نگرانیها نسبت به برنامه هستهای این کشور را تشدید میکند. پنجشنبه گذشته بود که گروسی در حاشیه کنفرانس آبوهوایی در شرمالشیخ مصر در گفتگو با خبرگزاری فرانسه نسبت به توسعه توان موشکی ایران ابراز نگرانی کرد. مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی شد اعلام ایران مبنی بر ساخت موشک بالستیک هایپرسونیک نگرانیها درباره برنامه هستهای این کشور را تشدید میکند. وی در ادامه ادعاهای خود بیان کرد ما شاهد هستیم که تمام این اعلامهای ایران نگرانیها و توجهات عمومی نسبت به برنامه هستهای این کشور را افزایش میدهد.

روزنامه رادیکال هممیهن در سرمقاله خود به واکنش مدیر کل آژانس انرژی اتمی درباره دسترسی ایران به این موشکها پرداخته و نوشته است:
تشنج بین ایران و آژانس با بروز تلاطم در روابط ایران با اتحادیهٔ اروپا که به عنوان میانجی بین ایران و دولت آمریکا عمل میکند، همزمان شده است. اتحادیهٔ اروپا علاوه بر اعلام ناخشنودیاش از آنچه «بیمیلی ایران برای احیای برجام» مینامد، بهخصوص از ارسال پهپادهای انتحاری تهران به روسیه خشمگین شده و افزون بر آن، نوع برخورد با ناآرامیهای جاری در ایران را نیز بهعنوان عاملی در جهت تنش در روابط دوجانبه در نظر گرفته است.
در ادامه سرمقاله این روزنامه زنجیرهای آمده است:
نانچه دو طرف از دستیابی به این همکاری باز بمانند، احتمال ارسال پروندهٔ ایران به شورای امنیت افزایش مییابد. قاعدتاً ایران در شورای امنیت به وتوی روسیه و چین در برابر هر نوع قطعنامهای علیه خود میاندیشد، اما واقعیت این است که فعال کردن «مکانیسم ماشه» که همهٔ تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را بر طبق مفاد توافقنامهٔ برجام، دوباره احیاء میکند، نیاز به رأیگیری در شورای امنیت ندارد و هر یک از سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان قادرند آن را فعال کنند. در شرایطی که ایران از مشکلات انباشتشدهای در حوزههای مختلف در رنج است و ناآرامیهای اجتماعی دامن کشور را گرفته، فعال شدن مکانیسم ماشه چه به لحاظ روانی و چه در حوزهٔ عمل میتواند خطرات بیسابقهای در پی داشته باشد.
ایجاد یک ارتباط معنادار میان فعالیت موشکی و پرونده هستهای با اسم رمز برجام ۲ از جمله پروژههای ناتمام جریان غربگرا در ایران است، سر شبکه این ادعا سخنان هاشمی رفسنجانی بود که میگقت دنیای فردا، دنیای گفتمان است و نه موشکها! هدف از این دست ادعاها از جانب طرف غربی و دنباله داخلیاش آن است که به بهانه برقراری یک خط بی اعتبار اقتصادی تهران همه دستاوردهای دفاعی خود را روی میز گذاشته و تحویل آمریکاییها بدهد، در دوران پیروزی ایران بر داعش یکی از همین روزنامههای تندرو جناح چپ پیشنهاد داده بود موقعیت استراتژیک در خاوریمانه را با گلابی برجامی تاخت بزنیم.

روزنامه کیهان در واکنش به ادعای پیوستگی میان تحریم و فعالیتهای دفاعی کشورمان نوشته است:
قدرت دفاعی و توان موشکی نظام اسلامی نیز با وجود تحریمهای بینالمللی روزبهروز پیشرفتهتر و حیرتانگیزتر میشود و ضریب امنیت کشور بالاتر میرود. به فاصله چند روز از رونمایی موشک ماهوارهبر «قائم ۱۰۰» و نیز موشک «صیاد ۴ بی» و افزایش برد باور ۳۷۳ به ۳۰۰ کیلومتر، موفقیت درخشان دیگری در عرصه موشکی، سپهر رسانهای جهان را درنوردید؛ «ایران موشک جدید بالستیک هایپرسونیک ساخته است.» این خبر مسرتبخش را سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه یازدهمین سالگرد شهادت سردار شهید حسن طهرانی مقدم اعلام کرد.

روزنامه جامجم به اثرات راهبردی موشکهای جدید سپاه پرداخته و مینویسد:
این موشک جدید از لحاظ سرعت به سه نوع مادون صوت، فراصوت و قاره پیما دستهبندی میشود. به عنوان مثال، موشکهای کروزی از نوع HY۲ و C۸۰۲ چینی و توماهاوک آمریکایی فراصوت هستند اما موشک کینژال روسی هایپرسونیک است. معمولاً موشکهای هایپرسونیک بین ۵ تا ۱۰ ماخ سرعت دارند و هر ماخ ۱۲۲۵ کیلومتر بر ساعت است. موشکهای هایپرسونیک در سرعتهای بسیار بالا، قابلیت مانور و تغییر مسیر دارند؛ به طوری که سامانههای پدافند ضد موشکی نمیتوانند هدف و مسیر آن را پیشبینی کنند و آن را مورد اصابت قرار دهند که از این رو در دنیا، کشورهای بسیار کمی از موشک هایپرسونیک برخوردارند.
در ادامه این گزارش آمده است:
خبر ساخت این موشک جدید، پیامهای مهم و حساسی برای دشمنان ایران دارد و قطعاً دستیابی ایران به موشک هایپرسونیک به معنای این است که تلاش رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی و هزینه کردن آنها برای ایجاد چتر پدافندی در مقابله با موشکهای ایران، ناموفق بوده است؛ اما نکته مهمتر این است که موشکهای هایپرسونیک میتوانند کلاهک اتمی را هم حمل کنند و با امنیت بیشتری آن را به هدف مورد نظر برسانند، بنابراین ایران با ساخت این موشک جدید سعی دارد علاوه بر ایجاد بازدارندگی سطح بالا در برابر دشمنان، برتری نظامی خود را در منطقه غرب آسیا و خلیجفارس هم بهعنوان یک منطقه پرآشوب تثبیت کند. هرچند پشتیبانی از برنامههای توسعه تکنولوژی متحدان ایران در سایر کشورهای دنیا هم بخش راهبردی دکترین دفاعی ایران است.

روزنامه فرهیختگان نیز به اثرات بازدارنده این موشکهای جدید پرداخته و در گزارش آل خود نوشته است:
نگاهی به سیاستهای بازدارندگی بهویژه سیاست خاص بازدارندگی ایران نشان میدهد ساخت موشک هایپرسونیک که در حوزههای منطقهای تا برد ۲۰۰۰ کیلومتر قابل استفاده هستند، نه در حوزه منطقهای و نه فرامنطقهای در حوزه بازدارندگی نمیگنجد. بازدارندگی ایران در لایه اول مبتنیبر طراحی، ساخت و انبار گسترده تسلیحات متعارف حتیالامکان ارزان قیمت شامل موشکهای بالستیک، موشکهای کروز و پهپادهای انتحاری است که بردشان از لحاظ جغرافیایی شعاعی تا ۲۰۰۰ کیلومتری اطراف ایران را شامل شده و توسط زنجیرههای دیگری نیز تکمیل میگردد.
فرهیختگان نوشته است:
این تسلیحات با قابلیت به کارگیری در تعداد بالا برای ایران «بازدارندگی اشباعی» ایجاد میکنند. در لایه دوم ایران با ترکیب توانایی لازم برای «ساخت موشک قارهپیما» و «کلاهکهای نامتعارف» در بردهای فراتر از ۱۲ هزار کیلومتر، بدون طراحی، ساخت و انبار آنها به دنبال ایجاد سایهای از بازدارندگی فرامنطقهای است.

چرا رسانه سعودی علیه تلویزیون دولتی انگلیس موضع گرفت؟
روزناه جوان در ستون اخبار ویژه خود به بررسی اختلافات دو رسانه ضد ایرانی در لندن پرداخته و مینویسد:
قسمتهای دیگری از مکالمه رعنا رحیمپور، مجری بیبیسی فارسی با مادرش منتشر شده است. پیش از این، فایلی کوتاهتر از همین مکالمه منتشر شده بود که در آن رعنا رحیمپور از تمرکز تلویزیون سعودی اینترنشنال بر احزاب تجزیهطلب ایران میگوید، تمرکزی حمایتی که ایران یکپارچه را تهدید میکند. انتشار آن فایل صوتی باعث شد تا اینترنشنالیها و بخشی از براندازان به او حمله کنند و نظراتش را منافقانه و اصلاحطلبانه بدانند.

در ادامه این خبر آمده است:
جالب اینکه مجری بیبیسی میگوید اینترنشنال و بقیه خبرنگارهایشان را فرستادند جلوی ساختمان بیبیسی و بعد گفتند تجمع اعتراض مردمی علیه بیبیبی فارسی! نکته مشترک هر دو فایل این است که موضع علنی رحیمپور و خطمشی رسانهای که در آن کار میکند، با این سخنان خصوصی متفاوت است. او برای فرافکنی در مورد رسوایی نفاقی که در موردش علنی شده، میگوید این فایل را رسانههای سپاه منتشر کردهاند؛ دروغی که عیان و البته برای کارمندان رسانه حکومتی انگلیس دروغ گفتن ساده و راحت است. وگرنه رسانههای داخلی ایران صرفاً بازنشرکننده آن فایل صوتی بودند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است