هاشمی

وقتی احمدی نژاد با فائزه هاشمی به نقطه مشترک می‌رسد/ حتی اصلاح‌طلبان هم از رئیسی حمایت خواهند کرد

وقتی احمدی نژاد با فائزه هاشمی به نقطه مشترک می‌رسد/ حتی اصلاح‌طلبان هم از رئیسی حمایت خواهند کرد


سرویس سیاست مشرق – سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ هم‌زمان با انتخابات ششمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا و انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد. در ستون  «صندوقچه انتخابات» به بررسی روزانه اخبار و حواشی انتخاباتی و رصد رسانه‌های داخلی و بررسی رسانه‌های معاند می‌پردازیم.

********

وقتی احمدی نژاد با فائزه هاشمی به نقطه مشترک می رسد

سایت خبری انتخاب در گزارشی نوشت: «فائزه هاشمی با حضور در اتاق مصطفی فقیهی در کلاب هاوس گفت: احمدی نژاد به من پیشنهاد معاون اولی برای انتخابات ۱۴۰۰ داد. من قبول نکردم، چون سال ۸۸ را نمی‌توانم فراموش کنم.»

این سایت اصلاح طلب در ادامه به نقل از فائزه هاشمی نوشت: «به نظرم آقای خاتمی رهبر نامناسبی برای جریان اصلاح طلب نیستند اما در صورت نیاز می توانند تغییر کنند…مشکلم رد صلاحیت شورای نگهبان نیست، مشکلم عملکرد اصلاح طلبان است که رای نمیدهم چون انتهای عمل ما میشود آقای روحانی».

سایت خبری انتخاب همچنین در مطلب دیگری نوشت: «دفتر محموداحمدی نژاد با صدور اطلاعیه ای ادعای مطرح شده از طرف فائزه هاشمی رفسنجانی را قویا تکذیب کرد…دفتر احمدی نژاد در این اطلاعیه اعلام کرد: مطالب منتشرشده در رسانه ها منسوب به سرکار خانم فائزه هاشمی با ادعای پیشنهاد ائتلاف یا معاون اولی از سوی دکتر احمدی نژاد به ایشان، قویا و به طور کامل تکذیب می گردد».

همچنین خبرگزاری فارس در گزارشی به نقل از یکی از نزدیکان احمدی نژاد نوشت: «احمدی‌نژاد سعی کرد با نیروهایی که با اصل ولایت فقیه  تضاد یا زاویه دارند، ارتباط برقرار کند. من خودم در چند مورد از طرف آقای احمدی‌نژاد با عده‌ای از نیروهای سیاسی صحبت کردم».

استقبال رسانه وابسته به آل سعود از اظهارات انتخاباتی فائزه هاشمی

سایت «ایران اینترنشنال» – وابسته به آل سعود- در گزارشی با عنوان «فائزه هاشمی: دلیلی برای رای دادن در انتخابات وجود ندارد» نوشت: «فائزه هاشمی، فعال سیاسی در جلسه‌ای در شبکه اجتماعی کلاب‌هاوس به انتقاد از سیاست‌های حکومت جمهوری اسلامی پرداخت و گفت شرکت در انتخابات پیش رو به نتیجه‌ای منجر نمی‌شود و شرایط را تغییر نخواهد داد.  او همچنین اشاره کرد که تفاوت چندانی میان نامزدهای اصلاح‌طلب و اصولگرا از لحاظ تغییر وضعیت وجود ندارد. این فعال اصلاح‌طلب تاکید کرد در انتخابات شرکت نخواهد کرد و رای ندادن را به معنای «مشارکت نکردن در تصمیمات غلط» حکومت می‌داند و شرکت نکردن را به مثابه یک استراتژی می‌بیند».

وقتی احمدی نژاد با فائزه هاشمی به نقطه مشترک می‌رسد/ حتی اصلاح‌طلبان هم از رئیسی حمایت خواهند کرد

این سایت ضدایرانی در ادامه نوشت: «در بخشی از این میزگرد آنلاین، هاشمی در پاسخ به سوالی درباره رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور گفت که آن‌ها آموخته‌اند به صورت «حرفه‌ای» کار ‌کنند و او بسیاری از اخبار ایران را از طریق این رسانه‌ها دنبال می‌کند. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ادامه سیاست‌ خارجی جمهوری اسلامی از جمله درباره مقابله با اسرائیل را هم مورد انتقاد قرار داد».

حتی اصلاح طلبان هم از رئیسی حمایت خواهند کرد

«لطف‌الله فروزنده» عضو جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: «هدف برخی با راه انداختن مسائلی مثل مرغ و تخم مرغ ناامید کردن مردم است. هر کس قدرت داشته باشد می تواند خدمت کند. هنوز نامزد اصلی جبهه اصولگرایان مشخص نشده  اما مردم اقبال زیادی به آیت الله رئیسی دارند و اگر او حضور پیدا کند محور و عامل وحدت برای کل نیروهای انقلابی است. اختلاف ها و جناح بندی ها با ورود وی از بین خواهد رفت و حتی اصلاح طلبان از رئیسی حمایت خواهند کرد».

وقتی احمدی نژاد با فائزه هاشمی به نقطه مشترک می‌رسد/ حتی اصلاح‌طلبان هم از رئیسی حمایت خواهند کرد

فروزنده در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «رئیس جمهور فرد دوم کشور است و اختیاراتی که بر عهده دارد در اختیار هیچ یک از سران قوا نیست. اگر رئیس جمهور اختیار نداشت که این حجم از مشکلات و گرانی ها را در کشور شاهد نبودیم. دولت می توانست مانع به وجود آمدن تورم فعلی شود، ولی متاسفانه به بهانه هایی مثل اختیار نداشتن متوسل می شود».

 عارف در تدارک برپایی ستاد انتخاباتی است

پایگاه خبرآنلاین در گزارشی با عنوان «عارف در تدارک برپایی ستاد انتخاباتی/نامزدی ظریف منتفی است» نوشت: «حسن رسولی، عضو نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان میگوید…” آقای عارف به صورت بالقوه نامزد انتخابات هستند و مقدمات ستاد ایشان هم فراهم شده است و بستگی به این دارد که شرایط پیش رو چگونه خواهد بود، زیرا ایشان همواره منادی وحدت و انسجام و ۳ دور رئیس شورای عالی سیاست گذاری بودند و تقریبا  و عملا به بحث انسجام اصلاح طلبان پایبند بوده و هستند، طبعا با رصد شرایط آتی، چنانچه فضا مناسب باشد در موعد مقتضی اعلام کاندیداتوری خواهند کرد”.».

این سایت اصلاح طلب در ادامه به نقل از رسولی نوشت: «فکر می کنم اگر فضا مهیا و از این حالت یک طرفه خارج شود و اعضای کمپین دکتر عارف و خود ایشان فرصت پیدا کنند که از این انزوای رسانه ای خارج شوند و تریبونی برای بازگو کردن در اختیار داشته باشیم با بیان بسیاری از واقعیت ها، عمدتا افکار عمومی و به ویژه نسل جوان که از آن کم اطلاع هستند شرایط تغییر خواهد کرد».

وقتی احمدی نژاد با فائزه هاشمی به نقطه مشترک می‌رسد/ حتی اصلاح‌طلبان هم از رئیسی حمایت خواهند کرد

همچنین «محمدرضا خباز» عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در مصاحبه با خبرگزاری مهر درباره شنیده‌های رسمی و غیررسمی درباره کاندیداتوری محمدرضا عارف در انتخابات ریاست‌جمهوری، گفت: «از شعار انتخاباتی عارف خبر ندارم؛ اما از آمادگی او برای کاندیداتوری و آغاز فعالیت‌های انتخاباتی‌شان اطلاع دارم».

ضرغامی: هرکاری روحانی کرد من خلافش را انجام می‌دهم

خبرگزاری تسنیم در گزارشی نوشت: «عزت الله ضرغامی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در دومین جلسه از سلسله جلسات میز انتخاباتی جمهور اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل که با عنوان «تحول در حکمرانی، عدالت و کارآمدی» برگزار شد، گفت…من روحانی نیستم، اگر رئیس جمهور شوم هرکاری روحانی کرد من خلافش را انجام می‌دهم. مدیریت ریموتی یکی از مشکلات آقای روحانی بود».

تسنیم در ادامه نوشت: «ضرغامی در پاسخ به این سوال که اگر آقای رئیسی کاندیدا شوند همچنان به عرصه انتخابات وارد خواهد شد، پاسخ داد: حضور من در انتخابات معطوف به هیچ فاکتوری نیست. حضور من حتما تقویت جریان انقلاب است».

وقتی احمدی نژاد با فائزه هاشمی به نقطه مشترک می‌رسد/ حتی اصلاح‌طلبان هم از رئیسی حمایت خواهند کرد

عملکرد ظریف با ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی سازگاری تام‌وتمام دارد

«محمد عطریانفر» فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «اگر اصلاح‌طلبان با یک کاندیدای توانمند و موجه و کسی وارد شوند که جامعه نسبت به آن شناخت کافی داشته باشد و رأی منفی او حداقلی باشد و بتواند نماد اجماع همه نخبگان سیاسی اصلاح‌طلب باشد و بتواند اعتماد رهبری برای حضور در انتخابات را جلب کند، یک انتخابات قطبی و دارای پیام شکل می‌گیرد. به‌ نظر من چنین چهره‌ای ردصلاحیت نخواهد شد. این مسئله را در گذشته در مشی رهبری دیده‌ایم که ایشان قائل به این هستند که این دو گروه سیاسی اصیل در انقلاب باید حضور سیاسی داشته باشند اما اگر دچار تکثر نامزدها شدیم، ممکن است عمده نیروها ردصلاحیت شوند و یک اصلاح‌طلب فرعی تأیید صلاحیت شود که دچار آسیب می‌شویم».

عطریانفر در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «اصلاح‌طلبی مهری بر پیشانی افراد نیست. عملکرد ظریف را که نگاه می‌کنیم با ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی سازگاری تام‌وتمام دارد».

وقتی احمدی نژاد با فائزه هاشمی به نقطه مشترک می‌رسد/ حتی اصلاح‌طلبان هم از رئیسی حمایت خواهند کرد

نماینده اصلاح طلب مجلس از شعار انتخاباتی خود رونمایی کرد

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت: «۶۶ روز تا انتخابات ریاست‌جمهوری زمان باقی است. تکلیف صف طویل کاندیداهای احتمالی یک به یک مشخص می‌شود. برخی که در شش و بش آمدن یا نیامدن بودند، بالاخره رسما اعلام حضور کرده‌اند و برخی هم که از کاندیداهای رسمی بودند، رسما از عدم حضورشان در انتخابات پیش‌رو گفته‌اند. مسعود پزشکیان، نماینده اصلاح‌طلب تبریز در ۴ دوره هشتم، نهم، دهم و یازدهم که سابقه نایب‌رییسی مجلس دهم را نیز در کارنامه دارد، از آن گزینه‌هایی است که رسما اعلام کاندیداتوری کرده است».

وقتی احمدی نژاد با فائزه هاشمی به نقطه مشترک می‌رسد/ حتی اصلاح‌طلبان هم از رئیسی حمایت خواهند کرد

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «او که پزشکی سیاستمدار است و سبد رای‌دهندگانش برای مجلس را عمدتا ترک‌زبانان تشکیل می‌دهند، این روزها در خلال مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها یا جلسات پرسش و پاسخ از نگاهش به دولت‌داری می‌گوید. پزشکیان اخیرا در برنامه‌ای که اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل با عنوان «تحول در حکمرانی، عدالت و کارآمدی» برگزار کرد، در مورد نگاه اقتصادی‌اش، در مورد دیپلماسی، یارانه‌ها و حتی حوادث و اعتراضات آبان‌ماه ۹۸ اظهارنظر کرده و به نوعی از شعار  انتخاباتی‌اش  رونمایی کرده است».

غرضی: رئیس‌جمهور شوم نرخ تورم را به صفر می‌رسانم

«سید محمد غرضی» فعال سیاسی اصلاح طلب که چندی پیش اعلام کرده بود که در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام می کند، در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: «اگر رئیس جمهور شوم، قطعا نرخ تورم را به صفر می رسانم. من در مدیریت خود توانسته ام که این اتفاق را رقم بزنم که برعکس مسیر تورم عمل کنم».

وقتی احمدی نژاد با فائزه هاشمی به نقطه مشترک می‌رسد/ حتی اصلاح‌طلبان هم از رئیسی حمایت خواهند کرد

غرضی در ادامه گفت: «یک مثال می زنم. کشور ۸۰ میلیون جمعیت دارد و ۱۷۰ الی ۱۸۰ میلیون سیم کارت؛ هر کدام از این سیم کارت‌ها در ماه بیست الی سی هزار و یا چهل هزار تومان پرداختی دارد؛ در حالی که در آمریکا حدود ۳۲۰ میلیون جمعیت وجود دارد و ۲۷۰ میلیون سیم کارت. هر سیم کارت چه از آن برای تماس استفاده شود و چه نشود ماهی ۵۰ دلار که با ارز ۲۰ هزار تومان حدود یک میلیون تومان می شود هزینه دارد. قطعا این کشور انقدر ثروتمند هست که می‌توان تورمِ آن را منفی کرد».



منبع خبر

وقتی احمدی نژاد با فائزه هاشمی به نقطه مشترک می‌رسد/ حتی اصلاح‌طلبان هم از رئیسی حمایت خواهند کرد بیشتر بخوانید »

آیت‌الله خامنه‌ای چگونه آبروی مرحوم منتظری را در سال ۶۸ حفظ کردند؟

آیت‌الله خامنه‌ای چگونه آبروی مرحوم منتظری را در سال ۶۸ حفظ کردند؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد، به شما نصیحت می‌کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمایید؛ و از رفت و آمد مخالفین نظام، که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا می‌زنند، جداً جلوگیری کنید. من این تذکر را در قضیۀ «مهدی هاشمی» هم به شما دادم.» این بخشی از نامه ۶۸/۱/۸ امام خمینی به آیت‌الله منتظری و پذیرش عزل وی از قائم مقامی رهبری است.

بیشتر بخوانید:

خاطرات منتشرنشده رهبر انقلاب از مقاطع حساس دهه ۶۰

۳۰ سال پیش در چنین روزهایی، امام خمینی اقدام به عزل آیت‌الله منتظری از قائم مقامی رهبری کرد. آیت‌الله منتظری متولد سال ۱۳۰۱، از مبارزان با سابقه دوران انقلاب  و رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی و دومین امام جمعه تهران بعد از آیت‌الله طالقانی بود.

وی که از شاگردان مرحوم آیت‌الله بروجردی و امام راحل به‌ شمار می‌رفت، در دوران پیش از پیروزی انقلاب بارها در راه مبارزه به زندان رفت و تبعید شد. بعد از پیروزی انقلاب نیز مسئولیت‌هایی همچون امامت جمعه تهران، ریاست مجلس خبرگان قانون اساسی را برعهده داشت تا اینکه در سال ۶۴ به‌عنوان قائم مقام رهبری انتخاب شد اما بعد از ماجرای مهدی هاشمی معدوم و دفاع آیت‌الله منتظری از او، در سال ۶۸ از این مقام برکنار شد.

امام راحل در نامه‌ای که به تاریخ ۱۳۶۸/۱/۶ به آیت‌الله منتظری نوشت، می‌گوید “شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم…”

در کتاب روایت رهبری که به همت موسسه انقلاب اسلامی درباره جلسه تاریخی خبرگان در روز ۱۴ خرداد سال ۶۸ منتشر شده است، به ماجرای چگونگی عزل منتظری از قائم مقامی رهبری و نامه ۶ فروردین پرداخته است. نامه‌ای که در زمان نگارش از سوی امام راحل با اصرار آیت‌الله خامنه‌ای و سایر اعضای خبرگان  همچون مرحوم هاشمی رفسنجانی از سوی رادیو و تلویزیون منتشر نشد. نامه‌ای که اگر در زمان نگارش منتشر می‌شد آبرویی برای قائم مقام معزول رهبری باقی نمی‌ماند؛ تا اینکه در سال ۷۶ و بعد از سخنرانی فتنه‌انگیز منتظری در ۱۳ رجب آن سال، از سوی موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) منتشر شد و نشان داد که مرحوم امام چگونه آینده منتظری را در اینکه “شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‏‌شوید که آخرتتان را خرابتر می‏‌کند” پیش‌بینی کرده بودند. 

روزهای پایانی سال ۱۳۶۷ امام خمینی(ره ) وقتی گزارشی از آنچه در رسانه ‌ها درباره‌ی مواضع آیت ‌الله منتظری منتشر می‌شد، ‌ دریافت کردند، دستور دادند: «ازاین ‌ به ‌ بعد مطالب آقای منتظری در رسانه ‌ ها منتشر نشود.» یا «در صداوسیما منتشر نشود.». امام (ره) دوّم فروردین ‌ ماه ۱۳۶۸ نیز در پیامی به مهاجرین جنگ تحمیلی، با لحنی متفاوت درباره ‌ ی آیت ‌ الله منتظری سخن گفتند: «نفوذی ‌ ها بارها اعلام کرده ‌ اند که حرف خود را از دهان ساده‌اندیشان موجّه می‌زنند. من بارها اعلام کرده ‌ ام که با هیچ ‌ کس، در هر مرتبه ‌ ای که باشد، عقد اخوّت نبسته ‌ ام. چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزب ‌ الله، اصل خدشه ‌ ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است.

ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین، سرهایشان را در مقابل زنان و فرزندانشان، سر سفره ‌ ی افطار، گوش ‌ تاگوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پرونده ‌ های همکاری آنها با آمریکا، از لانه‌ی جاسوسی بیرون آمده. ما باید تمام عشق‌مان به خدا باشد نه تاریخ! کسانی که از منافقین و لیبرال ‌ ها دفاع می‌کنند، پیش ملّت عزیز و شهیدداده‌ی ما راهی ندارند. اگر ایادی بیگانه و ناآگاهان گول ‌خورده، که بدون توجّه، بلندگوی دیگران شده‌اند از این حرکات دست برندارند، مردم ما آنها را بدون هیچ گذشتی، طرد خواهند کرد.» .

آیت‌الله منتظری در خاطرات خود می‌گوید: «وقتی این قبیل نامه‌ها و لحن تند امام (ره) را دیدم، فهمیدم به ‌ زودی تصمیماتی درباره ‌ی من گرفته خواهد شد و برای اینکه بعضی شبهات را از ذهن امام برطرف کرده باشم و چنان که امام تصمیم دارند، این کار را راحت انجام دهند، دو نامه برای امام نوشتم.» .

آیت‌الله منتظری یکی از این دو نامه را خدمت حضرت امام (ره ) ارسال کرد که در آن، بیت خود را در مقایسه با بیوت دیگر شخصیّت‌ها و محافل حوزوی، تنها مدافع انقلاب و نظام و رهبری دانست؛ منابع اطّلاعاتی خود را گزارش‌های رسمی و مراجعات عمومی عنوان کرد؛ و درنهایت نوشت: ‌ «اینجانب تابه‌حال، معتقد بوده‌ام که تذکّرات و انتقادات من، نه فقط موجب تضعیف نظام نمی‌شود، بلکه از این نظر که اکثریّت مردم را امیدوار ساخته و مسئولین را نیز درصدد رفع نواقص و توجّه بیشتر به مسائل می‌سازد، موجب تقویت انقلاب و نظام هم می‌باشد. مع ‌ ذلک، ‌ اگر حضرتعالی تشخیص می‌دهید که این شیوه به مصلحت نیست و موجب تضعیف نظام و انقلاب می‌باشد، اینجانب شرعاً نظر حضرتعالی را بر نظر خود، مقدّم می‌داند و هیچگاه غیر از خیر اسلام و انقلاب را در نظر نداشته ‌ ام.».

این سخنان آیت‌الله منتظری در حالی بود که امام (ره) بارها و بارها دراین ‌ باره به ایشان تذکّر داده و نتیجه نگرفته بودند. مرحوم حاج احمد خمینی به دفعات به هادی هاشمی داماد آیت‌الله منتظری پیام داده بود که اگر قضایا به همین شکل ادامه پیدا کند علی ‌ الظّاهر امام تحمّل نخواهند کرد و مصلحت نظام را بر همه چیز و همه کس، ‌مقدّم می‌دارند. امّا مرحوم احمد خمینی درعین حال اعتقاد داشت که «آقای هادی هاشمی به این نتیجه رسیده بود که امام و نظام چاره ‌ ای ندارند جز اینکه دنبال آقای منتظری بدوند و چرا آقای منتظری آنچه را که مایل است نگوید؟».

امّا حدس آیت‌الله منتظری درست بود؛ امام در همان روز دوّم فروردین ۱۳۶۸، تصمیم خود را درباره ‌ ی ایشان گرفته بودند. آقای هاشمی رفسنجانی عصر روز دوّم فروردین ‌ ماه که به زیارت امام رفت، متوجّه شد که امام درمورد اظهارات و نامه ‌ های آیت ‌ الله منتظری عصبانی ‌ اند و تصمیم بر اقدام تند دارند. او از امام خواهش کرد که دست نگه دارند تا بررسی بیشتر شود. آقای هاشمی با آیت ‌ الله خامنه ‌ ای که به مشهد مشرّف شده بودند نیز تماس گرفته و از ایشان خواستند سفر را کوتاه کرده و زودتر برگردند.

حضرت آیت‌الله خامنه ‌ ای دراین ‌ باره می‌گویند: «ما مشهد بودیم، ایّام عید بود. آقای هاشمی تلفنی دنبال من می‌گشت. گفتند آقای هاشمی تماس گرفته، شما را می‌خواهد. من در آستان قدس بودم. اقامتم در آستان قدس و در همان اتاق‌های بالا بود. گفتند که ایشان می‌خواهد با شما تماس بگیرد. یک بار دو بار نشد، بالاخره فهمیدم که ایشان کار واجبی دارد. تماس برقرار شد. ایشان گفت که شما باید فوری بیایی تهران. گفتم چرا؟ گفت کار بسیار مهمّی است، قضیّه ‌ ی آقای منتظری دارد به یک جاهای خیلی باریکی می‌رسد و بیا ببینیم چکار باید بکنیم. من از آن نامه ‌ ی امام که روز دوّم فروردین پخش شد، حس کرده بودم که امام به شدّت از قضایا ناراحتند. در واقع ایشان مثل کسی که طغیان می‌کند، آنچه را در دلش هست بیرون می‌ریزد و با اشارات و کنایات حرف می‌زند، حرف زده بود. ایشان خیلی رنجیده و ناراحت بود. حس کرده بودم که ممکن است قضیّه ‌ ی آقای منتظری به یک جای مهمّی رسیده باشد، و خب ما هم حقیقتاً فکر اینکه ممکن است برکناری آقای منتظری پیش بیاید ناراحت بودیم. یعنی هیچ واقعاً راضی نبودیم که این کار انجام بگیرد. گفتم خیلی خب، می ‌ آیم.». به هر صورت، ‌ آیت ‌ الله خامنه ‌ ای عازم تهران شدند.

 در دیگر سو، امام (ره) پیامی به هیئت رئیسه ‌ ی مجلس خبرگان فرستاده و فرموده بودند که اوّلاً اعضا را برای تشکیل اجلاس دعوت کنند، ثانیاً خود هیئت رئیسه هم خدمت امام بروند تا دراین ‌ باره با آنها صحبت کنند.

آقای امینی عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان روز جمعه چهار فروردین ‌ ماه با آقای هاشمی رفسنجانی تماس گرفته و خواستند هیئت رئیسه ‌ ی خبرگان فوراً جلسه داشته باشد که وی به آقای امینی گفته بود: «من در این رابطه حرف دارم. شما بیایید تهران تا موضوع را در جلسه ‌ ی هیئت رئیسه مطرح کنیم و تصمیم بگیریم.».

قرار شد این جلسه روز ششم فروردین ‌ ماه در دفتر آقای هاشمی تشکیل شود امّا پنجم فروردین ‌ ماه، نامه ‌ ی محرمانه ‌ ی آیت ‌ الله منتظری به حضرت امام درباره ‌ ی اعدام منافقین از رادیو بی ‌ بی ‌ سی خوانده شد.

وزیر وقت اطّلاعات می‌گوید: «به نظر می‌رسد پس از انتشار پیام امام به مهاجران جنگ و روشن شدن تصمیم امام درباره ‌ ی برکناری آقای منتظری، برخی هواداران ایشان که دسترسی به آن نامه داشته ‌ اند، برای نشان دادن منشأ اختلاف امام و آقای منتظری، نامه ‌ ی مورد اشاره را منتشر کرده باشند.».

پنجم فروردین ‌ ماه آقای هاشمی به اتّفاق مرحوم سید احمد خمینی خدمت امام رسید؛ او می‌گوید، من خدمت امام گریه کردم و‏ ‎ ‎ ‏آنچه می‌فهمیدم خدمت ایشان گفتم؛ ایشان اصرار داشتند و می‌گفتند: «مسئله باید‏ ‎ ‎ ‏تمام شود.».

روز ششم فروردین آیت ‌ الله خامنه ‌ ای به تهران رسیده و مستقیماً به دفتر آقای هاشمی رفتند. ایشان می‌گویند: «وقتی رفتم، ایشان بنا کرد گزارش این چند روز را دادن که این چند روزه چه گذشته؛ تماس‌هایی که گرفته شده بود. ایشان [ ‌ آقای هاشمی رفسنجانی] احساس نگرانی می‌کرد. ایشان هم مثل من واقعاً احساسش همین احساس نگرانی بود. امام گفته بودند یکی از سه چیز باید انجام بگیرد: یا ایشان قول بدهد که اصلاح کند کارش را، بیتش را، حرف‌هایش را، این‌ها را درست کند؛ یا اینکه استعفا بدهد؛ یا اینکه مجلس خبرگان تشکیل بشود و تصمیم ‌ گیری کنند. معلوم بود که امام خیلی جدّی عازم این قضیّه ‌ اند. در همین حین که ما صحبت می‌کردیم، حاج احمد آقا تلفن زد به آنجا و آقای هاشمی گفت که فلانی اینجا است. ایشان گفت پس فلانی هم بشنود. من هم رفتم پای تلفن. گفت امام این نامه را به آقای منتظری نوشته و شروع کرد نامه را خواندن. خب نامه خیلی تکان دهنده بود برای ما.»

امام (ره) نامه‌ای به این شرح خطاب به آیت ‌ الله منتظری نوشته بودند که حاج احمد برای آیت ‌ الله خامنه ‌ ای و آقای هاشمی خواند:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای منتظری

با دلی پرخون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه‌ی اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدّم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. ازآنجاکه روشن شده است که شما این کشور و انقلاب عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیّت و مشروعیّت رهبری آینده‌ی نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند.

به‌قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته‌شده‌ی منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب نمی‌دیدم. مثلاً در همین دفاعیّه‌ی شما از منافقین، تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلّحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مسئله‌ی مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه‌ی متدیّنین متدیّن‌تر می‌دانستید و بااینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتّب پیغام می‌دادید که او را نکشید.

از قضایای مثل قضیّه‌ی مهدی هاشمی که بسیار است. من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما ازاین‌پس وکیل من نمی‌باشید و به طلّابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمدالله مسئله‌ی مالی هم ندارید.

اگر شما نظر من را شرعاً مقدّم بر نظر خود می‌دانید _ که مسلّماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرت‌تان را خراب‌تر می‌کند _ با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهری‌ها با اتکّاء به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم؛ دیگر خود دانید:

۱ ـ سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد.

۲ ـ ازآنجاکه ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید، در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید؛ شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.

۳ ـ دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.

۴ ـ نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به‌وسیله‌ی شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید، ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان ـ روحی‌له‌الفداء ـ و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنّم نسوزید، خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید؛ شاید خدا کمک‌تان کند.

والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم؛ ولی در آن وقت شما را ساده‌لوح می‌دانستم که مدیر و مدبّر نبودید، ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیّه بودید و اگر این‌گونه کارهایتان را ادامه دهید، مسلّماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رأی به ریاست‌جمهوری بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.

سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلّف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان، مقدّم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم.

من کار به تاریخ و آنچه اتّفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه‌ی شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیّات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تأثیر دروغ‌های دیکته‌شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند.

از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمّل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هرچه هست او است.

والسّلام

یکشنبه ۶/۱/۶۸

روح‌الله الموسوی الخمینی

مرحوم سید احمدی خمینی هم ‌ زمان اصل نامه را نیز به دفتر آقای هاشمی ارسال کرده بود. آیت ‌ الله خامنه ‌ ای می‌گویند: ‌ «حاج احمد آقا وقتی نامه را خواند، گفت امام می‌گویند که فلانی و آقای هاشمی بروند قم  و نامه را به ایشان بدهند. این کار برای ما خیلی تلخ بود. گفتیم از امام سؤال می‌کنیم، اگر امام تأکید کردند بروید می‌رویم و الّا اگر خود امام تأکید نکردند، ما نمی‌رویم. بین من و آقای هاشمی این صحبت شد. بعد که رفتیم، معلوم شد که امام اصرار نداشته ‌ اند که من و آقای هاشمی نامه را ببریم. بعداً نامه را کس دیگری ــ ظاهراً آقای عبدالله نوری ــ برده بود و به ایشان داده بود.»

«خب نامه خیلی تکان دهنده بود برای ما. بعد هم ارتباط قطع شد، یعنی گوشی را گذاشتیم و گفتیم حالا چه کار کنیم؟ آقای هاشمی گفت من گفته ‌ ام آقای مشکینی و هیئت رئیسه ‌ ی خبرگان بیایند اینجا که بنشینیم صحبت کنیم و الان می ‌ آیند اینجا؛ آمدند. وقتی که آمدند، قضیّه را مطرح کردیم که یک چنین اتّفاقی افتاده و امام یک چنین نامه ‌ ای به آقای منتظری نوشته ‌ اند. آنها هم مثل ما نگران شدند. مشورت کردیم که چه کنیم. به ذهن‌مان رسید که برویم با امام ملاقات کنیم و ایشان را از این کار منصرف کنیم. حرکت ما به سمت منزل امام اصلاً به این قصد بود که برویم امام را از این اقدام منصرف کنیم. ما چهار نفر ــ من و آقای هاشمی و آقای مشکینی و آقای امینی ــ رفتیم بیت امام. آن دو نفر دیگر که آقای مؤمن و آقای طاهری بودند نیامدند.»

آیت ‌ الله خامنه ‌ ای پیرامون ملاقات با امام نقل می‌کنند: ‌ «دیر هم بود، ساعت حدود نه شب بود. اینکه امام این ساعت ملاقات بدهد، خیلی چیز غیرمتعارفی بود. لکن خب ما رفتیم و به حاج احمد آقا گفتیم که ما آمده ‌ ایم با امام ملاقات کنیم. ایشان رفت داخل و آمد گفت ــ گمانم گفت امام می‌گویند ــ که نامه را برای آقایان هم بخوانید. آقای هاشمی نامه را از حاج احمد آقا گرفت و شروع کرد به خواندن برای آنها. هیچ کس دیگر هم از بیت امام آن وقت آنجا نبود. بعد حاج احمد آقا آمد و گفت امام می‌گویند بیایید.

رفتیم در همان اتاق امام و امام نشسته ‌ بودند و اخم کرده. وارد شدیم و نشستیم. اگر منظره ‌ ی اتاق امام در نظرتان باشد، فرض کنید اینجا آن مبل بزرگی بود که امام این گوشه ‌ اش می ‌ نشستند، آقای هاشمی نشست همین پهلوی دست ایشان. معمولاً که می‌رفتیم، آقای هاشمی همان دم می ‌ نشست. من آمدم این طرف روی زمین نشستم. این هم جای من بود، همیشه که می ‌ آمدم، اینجا می ‌ نشستم. آقای مشکینی و آقای امینی رفتند دورتر یک خرده ‌ ای با فاصله نشستند. وقتی نشستیم، آقای هاشمی شروع کرد به صحبت و گفت که آمده ‌ ایم که یک فکری بکنیم برای این کار. تا این حرف از ایشان صادر شد، امام برگشتند گفتند: «چه فکری؟» یک تعبیر این جوری. «آقای منتظری «…» و «…» و «فاجر» است.» این سه تعبیر را ایشان کردند.

خب واقعاً برق از چشم همه ‌ ی ‌ ما پرید. این تعبیر؟! امام در حرف زدن خیلی آدم مواظبی بود. یعنی حقیقتاً آدمی بود که من داستان‌ها دارم از این که چیزی را که می‌خواست نسبت به کسی مخصوصاً بیان کند، مواظبت می‌کرد که زیاد و کم نشود. اگر یک وقتی یک چیزی گفته می‌شد که یک قدری این طرف و آن طرف بود، در اوّلین وقت ممکن اصلاح می‌کرد، که من یک نمونه ‌ اش را برای شما بگویم.

یک شب منزل حاج احمد آقا بودیم، امام هم بودند. من نام یکی از شخصیّت‌های معروف دنیای اسلام را بردم و پرسیدم: نظر شما نسبت به ایشان چیست؟ امام تأمّل مختصری کردند و گفتند: «نمی‌شناسم.» یک جمله ‌ ی دیگر هم گفتند که نشانه ‌ ی بی ‌ اعتقادیِ به آن شخصیت بود. خوشبختانه آن جمله یادم رفته، یعنی بعد از همان قضیّه هم یادم رفت. گذشت. من فردا یا پس فردایش با امام کاری داشتم، رفتم منزل ایشان. ایشان گفتند: «آن مطلبی که شما پرسیدید، همان نمیشناسم.» یعنی آن جمله ‌ ی بعدش را پاک کردند. یعنی اینقدر ایشان مواظب بود که یک چیزی نگوید که برخلاف موازین باشد.»

آیت ‌ الله خامنه ‌ ای در ادامه فضای سنگین جلسه را چنین روایت می‌کنند: «من نگاه می‌کردم به آقای مشکینی و آقای امینی که چرا شماها یک چیزی نمی‌گویید؟ ما همه آمده ‌ ایم که همکاری کنیم. اما آنها سکوت کرده بودند. اصلاً کانّه جرأت نمی‌کردند حرف بزنند. هر کدام یک جمله ‌ ی کوتاهی گفتند. جلسه حدود سه ربع ساعت یا شاید بیشتر طول کشید. گفته شد پس اجازه بدهید این نامه در رادیو خوانده نشود.»

ایشان کلام تعریض ‌ گونه ‌ ی شدیدی نسبت به آقای منتظری گفتند.«بعد آقای هاشمی یک مقداری بیشتر اصرار کرد و تعبیرات دیگری گفت. امام دو بار به ایشان خطاب کردند. یک بار گفتند: «اگر تا صبح هم اینجا اصرار کنید فایده ندارد.» یک بار دیگر گفتند: «اگر خیلی اصرار کنید، می‌گویم همین امشب نامه را بخوانند.» یعنی تهدید کردند.»

به نظر می‌رسد امام تا پایان جلسه متقاعد نشده ‌ بودند که این نامه از صدا و سیما خوانده نشود اما نگران تبعات آن بوده ‌ اند و پس از تأمّل مجدّد، از خوانده شدن آن منصرف شده ‌ اند .

روز هفتم فروردین ‌ ماه آقای عبدالله نوری نامه ‌ ی امام خمینی(ره) را به قم برد و تحویل آیت ‌ الله منتظری داد. آن ‌ گونه که در خاطرات آیت ‌ الله منتظری آمده، حدود یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که آقای عبدالله نوری وارد منزل آیت ‌ الله منتظری شد و ضمن اظهار ناراحتی زیاد، به او گفت: «قرار بوده این نامه را در رادیو و تلویزیون بخوانند و اگر نامه پخش شود چه می‌شود؛ خیلی بد شده و امام خیلی ناراحت هستند و شما باید چیزی بنویسید که ایشان قانع شوند.».

آقای منتظری می‌گوید: ‌ «آقای نوری با حالت گریه متنی را از جیب‌شان درآورده و گفتند من در ماشین این متن را نوشته ‌ ام که شما این مضمون را به امام بنویسید.».

امام (ر ه) هم ‌ زمان دستور داده بودند کلّیّه ‌ ی عکس‌ها و پوسترهای مربوط به آیت ‌ الله منتظری از ادارات جمع ‌ آوری شود که میرحسین موسوی نخست ‌ وزیر وقت طیّ بخشنامه ‌ ای به تاریخ ۶/۱/۶۸ این دستور امام را ابلاغ کرد. کار تقریباً تمام ‌ شده بود.

نهایتاً آیت ‌ الله منتظری در پاسخ به نامه ‌ ی ۶/۱/۶۸ امام، ‌ نامه‌ای به شرح زیر نوشت:

بسم الله‏ الرحمن الرحیم

محضر مبارک آیت‌الله‏ العظمی امام خمینی(مدّظلّه ‌ العالی)

پس از سلام و تحیّت، مرقومه‌ی شریفه مورّخ ۶/۱/۶۸ واصل شد. ضمن تشکّر از ارشادات و راهنمایی‌های حضرتعالی به عرض می‌رساند مطمئن باشید همان‌طور که از آغاز مبارزه تاکنون در همه‌ی مراحل همچون سربازی فداکار و ازخودگذشته و مطیع در کنار حضرتعالی و در مسیر اسلام و انقلاب بوده‌‏ام، اینک نیز خود را ملزم به اطاعت و اجرای دستورات حضرتعالی می‌دانم؛ زیرا بقا و ثبات نظام اسلامی مرهون اطاعت از مقام معظّم رهبری است.

برای هیچ‌کس قابل شک نیست که این انقلاب عظیم تاکنون در سایه‌ی رهبری و ارشادات حضرتعالی از خطرات مهمّی گذشته، و دشمنان زیادی همچون منافقین کوردل، که دستشان به خون هزاران نفر از مردم و شخصیّت‌های عزیز ما و ازجمله فرزند عزیز خود من آغشته است، و سایر جناح‌های مخالف و ضدّ انقلاب و سازش‌کار و لیبرال‌مآب‌های کج‌فکر را رسوا و از صحنه خارج نموده است.

آیا جنایات هولناک و ضربات ناجوانمردانه‌ی این روسیاهان کوردل به انقلاب و کشور و ملّت عزیز و فداکار ما فراموش‌شدنی است؟ و اگر بلندگوهای آنان و رادیوهای بیگانه خیال می‌کنند با جوسازی‌ها و نشر اکاذیب و شایعه‌پراکنی‌ها به نام اینجانب می‌توانند به اهداف شوم خود برسند و در همبستگی ملّت ما رخنه کنند، سخت در اشتباهند.

و راجع به تعیین اینجانب به‌عنوان قائم‌مقام رهبری، خود من از اوّل جدّاً مخالف بودم؛ و باتوجّه‌به مشکلات زیاد و سنگینی بار مسئولیّت، همان وقت به مجلس خبرگان نوشتم که تعیین اینجانب به مصلحت نبوده است. و اکنون نیز عدم آمادگی خود را صریحاً اعلام می‌کنم. و از حضرتعالی تقاضا می‌کنم به مجلس خبرگان دستور دهید مصلحت آینده‌ی اسلام و انقلاب و کشور را قاطعانه در نظر بگیرند.

و به من اجازه فرمایید همچون گذشته یک طلبه‌ی کوچک و حقیر در حوزه‌ی علمیّه به تدریس و فعّالیّت‌های علمی و خدمت به اسلام و انقلاب، زیر سایه‌ی رهبری حکیمانه‌ی حضرتعالی، اشتغال داشته باشم. و اگر اشتباهات و ضعف‌هایی که لازمه‌ی طبیعت انسان است رخ داده باشد، ان‌شاءالله‏ با رهبری‌های حضرتعالی مرتفع گردد.

و از همه‌ی برادران و خواهران عزیز و علاقه‏‌مند تقاضا می‌کنم مبادا درمورد تصمیم مقام معظّم رهبری و خبرگان محترم، به بهانه‌ی حمایت از من، کاری انجام دهند و یا کلمه‏‌ای بر زبان جاری نمایند؛ زیرا مقام معظّم رهبری و خبرگان جز خیر و مصلحت اسلام و انقلاب را نمی‌خواهند.

امید است این شاگرد مخلص را همیشه از راهنمایی‌های ارزنده‌ی خود بهره‏‌مند، و از دعای خیر فراموش نفرمایید.

والسّلام علیکم و رحمة‏الله‏ و برکاته

حسینعلی منتظری

۷/۱/۶۸

آیت‌الله منتظری در این نامه عملاً از رهبری آینده کنار کشیده و از امام خمینی(ره) اجازه خواسته بودند که در حوزه علمیّه به فعّالیّت علمی اشتغال داشته باشند. این نامه، باعث شد حضرت امام (قدّس ‌ سرّه) از انتشار عمومی نامه ۶/۱ منصرف شده و نامه‌ی دیگری را برای انتشار عمومی، ‌ خطاب به آیت‌الله منتظری بنویسند:

بسم الله‏ الرحمن الرحیم

جناب حجّت‏‌الاسلام‌والمسلمین آقای منتظری(دامت ‌ افاضاته)

با سلام و آرزوی موفّقیّت برای شما، همان‏طور که نوشته‌‏اید رهبری نظام جمهوری اسلامی کار مشکل و مسئولیّت سنگین و خطیری است که تحمّلی بیش از طاقت شما می‌خواهد و به همین جهت، هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم؛ و در این زمینه هر دو مثل هم فکر می‌کردیم؛ ولی خبرگان به این نتیجه رسیده بودند، و من هم نمی‌خواستم در محدوده‌ی قانونی آنها دخالت کنم؛ از اینکه عدم آمادگی خود را برای پست قائم‌مقامی رهبری اعلام کرده‏‌اید، پس از قبول، صمیمانه از شما تشکّر می‌نمایم.

همه می‌دانند که شما حاصل عمر من بوده‌‏اید؛ و من به شما شدیداً علاقه‏‌مندم. برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد، به شما نصیحت می‌کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمایید؛ و از رفت‌وآمد مخالفین نظام، که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا می‌زنند، جدّاً جلوگیری کنید.

من این تذکّر را در قضیّه‌ی «مهدی هاشمی» هم به شما دادم. من صلاح شما و انقلاب را در این می‌بینم که شما فقیهی باشید که نظام و مردم از نظرات شما استفاده کنند.

از پخش دروغ‌های رادیو بیگانه متأثّر نباشید. مردم ما شما را خوب می‏‌شناسند، و حیله‏‌های دشمن را هم خوب درک کرده‏‌اند که با نسبتِ هر چیزی به مقامات ایران کینه‌ی خود را به اسلام نشان می‌دهند.

طلّاب عزیز، ائمّه‌ی محترم جمعه و جماعات، روزنامه‏‌ها، و رادیو تلویزیون، باید برای مردم این قضیّه‌ی ساده را روشن کنند که در اسلام مصلحت نظام از مسائلی است که مقدّم بر هر چیز است، و همه باید تابع آن باشیم. جنابعالی ان‌شاءالله‏ با درس و بحث خود حوزه و نظام را گرمی می‌بخشید.

والسّلام علیکم

۸/۱/۶۸

روح‌‏الله‏ الموسوی الخمینی

آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی نامه دوّم حضرت امام (قدّس ‌ سرّه) به آیت‌الله منتظری می‌گویند:‌ «امام از نامه آقای منتظری این جور فهمیده بودند که آقای منتظری دیگر بکلّی کنار خواهد کشید و مشغول درس و بحث می‌شود و دیگر ضرر و خطر و ادّعا و حرکتی ندارد. من در نوشته خودم نوشته ‌ ام که معلوم است امام از آینده نگرانند و فکر می‌کنند ملّایی مثل آقای منتظری در آینده ‌ ی نظام و با رهبری آینده نظام آرام نخواهد نشست و مزاحمت ایجاد می‌کند.

[بنابراین امام (ره ) ] خواستند جلوی این مزاحمت را بگیرند. در آن نامه اوّل [نامه ‌ ی ۶/۱/۶۸] قضیّه این جور بوده. اما در نامه ‌ ی دوّم [نامه ۸/۱/۶۸] امام خاطر جمع شده بودند که دیگر چنین چیزی اتّفاق نمی ‌ افتد، آقای منتظری می‌رود کنار و مشغول کارش می‌شود. علّت نامه ‌ ی دوّم و منشأ اختلاف لحن دو نامه این است. و الّا فکر امام در این دو نامه اصلاً عوض نشده. یعنی اگر خلاصه کنیم نامه ‌ ها را، ایشان در هر دو جا آقای منتظری را مناسب رهبری نمی‌دانند و نظر می‌دهند که شما باید کنار بروی منتها در نامه اوّل، آقای منتظری را با تعبیرات و اظهارات گوناگون و با اظهار غم خود، در واقع از صحنه به ‌ کل خارج می‌کند اما در نامه ‌ ی دوّم ایشان را در صحنه ‌ نگه می‌دارد ــ البتّه در صحنه علمی ــ ولی از رهبری برکنار می‌کند. این به خاطر این بوده که در نامه دوّم، امام این خاطرجمعی را پیدا کرده بودند که اگر ایشان در صحنه بماند کسی را اذیّت نخواهد کرد، مزاحمتی نخواهد کرد، در آینده ‌ ی نظام اختلالی ایجاد نمی‌کند. … خصوصیّت امام همین بود.

امام آدمی بود که وقتی تشخیص می‌داد [به آن عمل می‌کرد.] تشخیص ‌ هایش هم به خصوص تشخیص در نامه ‌ ی ۶/۱/۶۸ عجولانه نبود. خب مقدّمات آن نامه، مقدّمات طولانی ــ یک سال یا بیشتر ــ بود تا بالاخره به اینجا رسید. وقتی [کاسه ‌ ی صبر امام] پر شد به نامه ۶/۱/۶۸ رسید. بعد هم که وضع ایشان [آیةاللّه منتظری] را گفتند و او نامه‌ای نوشت، امام فکر کردند که دیگر تخریب شخصیّت او به این اندازه شایسته نباشد، بنابراین نامه  ۸/۱/۶۸ را نوشتند. البتّه امام در نامه ۸/۱/۶۸ هم آقای منتظری را از سیاست به ‌ کل کنار گذاشته منتها خواسته که دیگر به همان اندازه ‌ ای که لازم است، ایشان کنار برود و از لحاظ شخصیّتی بکلّی نابود نشود.»

امام خمینی (ره ) همچنین در ۲۶ فروردین ۱۳۶۸ در نامه‌ای خطاب به وزیران و نمایندگان مجلس شورای اسلامی علّت تصمیم خود در برکناری آیت‌الله منتظری را تبیین کردند:

بسم الله‏ الرحمن الرحیم

خدمت فرزندان عزیز، نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، و وزرای محترم(دامت ‌ افاضاتهم)

با سلام. شنیدم در جریان امر حضرت آقای منتظری نیستید و نمی‌دانید قضیّه از چه قرار است. همین‌قدر بدانید که پدر پیرتان بیش از دو سال است در اعلامیّه‌‏ها و پیغام‌ها تمام تلاش خود را نموده است تا قضیّه بدین‌جا ختم نگردد؛ ولی متأسّفانه موفّق نشد. از طرف دیگر وظیفه‌ی شرعی اقتضا می‌کرد تا تصمیم لازم را برای حفظ نظام و اسلام بگیرد؛ لذا با دلی پرخون حاصل عمرم را برای مصلحت نظام و اسلام کنار گذاشتم.

ان‏شاءالله‏ خواهران و برادران در آینده تا اندازه‏‌ای روشن خواهند شد. سفارش این موضوع لازم نیست که دفاع از اسلام و نظام شوخی‌بردار نیست؛ و در صورت تخطّی، هرکس در هر موقعیّت بلافاصله به مردم معرّفی خواهد شد. توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم. والسّلام علیکم و رحمةالله‏ و برکاته.

۲۶/۱/۶۸

روح ‏الله‏ الموسوی الخمینی

دو هفته پس از نامه‌ی فوق یعنی در نهم اردیبهشت ۱۳۶۸ متن مبسوطی از سوی حجّت ‌ الاسلام سیّداحمد خمینی با عنوان «رنج ‌ نامه» خطاب به آقای منتظری منتشر شد که در این رنج ‌ نامه تأکید شده: «ازآنجاکه در متن وقایع انقلاب خصوصاً در جزء جزء ماجرای حضرتعالی و برخورد گرم و صمیمانه ‌ ی حضرت امام با شما و تلاش معظّمٌ ‌ لّه برای نجات‌تان از چنگال توطئه ‌ گران و نفوذی ‌ ها بودم، فکر کردم اگر حقایق را بازگو نکنم به اسلام و انقلاب و امام و مردم خیانت کرده ‌ ام.» .

رنج ‌ نامه ‌ ی حجّت ‌ الاسلام سیّداحمد خمینی بازخوانی مستند بخش قابل ‌ توجّهی از خطاهای رفتاری آقای منتظری در قبال انقلاب، ضدّ انقلاب، جامعه، امام و عملکردهایی است که سبب شد امام خمینی برای حفظ نظام و انقلاب اسلامی اقدام به عزل ایشان نمایند.

منبع: تسنیم



منبع خبر

آیت‌الله خامنه‌ای چگونه آبروی مرحوم منتظری را در سال ۶۸ حفظ کردند؟ بیشتر بخوانید »

فائزه هاشمی: دوست داشتم ترامپ رأی بیاورد/ ظریف چطور می‌خواهد رئیس جمهور خوبی باشد؟

فائزه هاشمی: دوست داشتم ترامپ رأی بیاورد/ ظریف چطور می‌خواهد رئیس جمهور خوبی باشد؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، فائزه هاشمی با انصاف نیوز گفتگو داشته است. بخش‌هایی از این گفتگو در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

آقای هاشمی با همه کار می‌کرد/ احمدی‌نژاد روی هر چیزی دست گذاشت نابود شد

آقای هاشمی با همه کار می‌کرد و خط نداشت. شما در کابینه‌اش می‌بینید که راست‌ها هستند، چپ‌ها هم هستند. آدم‌های که حتی مورد تایید خودش هم نیستند و از جای دیگر به او گفتند که باید باشند هم هستند. این ویژگی آقای هاشمی، در همه‌ی دوران‌هایش بود. هیچوقت نیامد با یک گروه کار کند و گروه دیگر را کنار بگذارد. یکی از دلایلی که اینقدر به آقای هاشمی حمله می‌کنند هم همین است چون همه دیواری کوتاه‌تر از آقای هاشمی نمی‌بینند.

تعدیل اقتصادی همان هدفمندی یارانه‌های آقای احمدی‌نژاد است که اینقدر مورد استقبال و «به‌به و چه‌چه» واقع شد و متاسفانه آقای احمدی‌نژاد با بدترین روش‌ها آن را نابود کرد، مثل هر چیز دیگری که دست گذاشت و نابود شد.

روحانی عملکرد قابل دفاعی ندارد

من معتقدم که آقای روحانی عملکرد قابل دفاعی ندارد. ما می‌بینیم که سیاست‌های آقای احمدی‌نژاد ممکلت را به کجا رساند و آقای روحانی هم در ابتدا با آن مخالف است و سعی می‌کند از آن خارج شود ولی نمی‌تواند خارج شود. حالا اینکه اراده‌ی جدی را نداشتند یا اجازه نداشتند… بعید می‌دانم که در اقتصاد نگذارند این اتفاق بیفتد. قابل دفاع نیست. به نظر من آقای روحانی هم همان سیاست‌های آقای احمدی‌نژاد را رفت. یارانه‌ها را که دو برابر و سه برابر کرد، مسکن مهر تبدیل شد به مسکن اجتماعی یا مسکن ملی؛ من هر چقدر خواندم نفهیمدم تفاوتش با مسکن مهر چه بود؟ تخریب روابط با کشورها و سیاست خارجی هم ادامه پیدا کرد.

آقای روحانی که عملکرد دوره‌ی اول و دوم او و کابینه‌اش خیلی متفاوت بود، بعد از فوت بابا بی‌پشتوانه شد و یکی از دلایلی که این اتفاق افتاد هم همین بود.

همه چیز که به فشارهای آمریکا و تحریم‌ها و یا دخالت‌های اصولگرایان که ربط ندارد، یک بخش‌هایی هم بالاخره دست خودشان است. اینطور باشد که همه چیزمربوط به آن‌طرف باشد پس رئیس‌جمهور چه کاره است؟! این طور نیست. ولی آن قسمت‌هایی که آقای روحانی می‌توانست کارهایی بکند هم به نظر من سوءمدیریت انجام شد و نه فقط آقای روحانی، سیستم دچار سوءمدیریت شده است.

من سِرتِق‌شان هستم!/ بابا هم می‌گفت برای انتخابات نمی‌آیم و بعد می‌دیدیم که آمده

در خانواده همه فرزندان به مشی سیاسی بابا نزدیک هستند، من سِرتِق‌شان هستم. همه بیشتر از من هماهنگ بودند. نه اینکه من بر خلاف افکار بابا باشم. معمولا نظر کلان بابا در موضوعات را می‌پرسیدم ولی اینکه دقیقه به دقیقه بپرسم درباره‌ی اینکه این کار را می‌خواهم کنم یا آن حرف را بزنم نه، همان تفکر کلان بابا را که می‌دانستم همان را ادامه می‌دادم. همه غیر از من نزدیکند.

من هم دلم‌ می‌خواهد محسن برای انتخابات نیاید. به او هم یک توصیه‌هایی کردیم اما اینکه بیاید یا نه را واقعا نمی‌دانم که در نهایت چه خواهد کرد؟ چون همانطور که خودش هم توضیح داد همه می‌گویند نمی‌آییم ولی کم کم گول می‌خورند و می‌آیند. من یادم هست که بابا هم به خصوص در انتخابات این واخر نزدیک انتخابات که می‌شدیم همه خانواده به بابا می‌گفتیم که نیایی در انتخابات و او هم می‌گفت نه نمی‌آیم اما بعد می‌دیدیم که آمده.

اصلاح‌طلب‌ها عجیب‌وغریبند، از الان نمی‌توان قضاوت کرد که آنها از محسن هاشمی حمایت می‌کنند یا نه. مثلا برای شهرداری محسن چقدر حمایت کردند؟! الان کسانی که شهردار هستند از محسن قوی‌تر بودند که انتخاب شدند و آنجا نشستند؟! بنابراین پیش‌بینی کردن رفتارهای اصلاح‌طلبان کار سختی است.

معتقدم ما اصلاح‌طلبان هم از شاخص‌های اصلاح‌طلبی عبور کردیم و دنبال من و ما و «خودی و غیرخودی» هستیم، خیلی دنبال این نیستیم کسی بیاید کاری انجام دهد.

ظریف چطور می‌خواهد رئیس جمهور خوبی باشد؟

در مورد آقای ظریف اگر بخواهم بگویم خیلی دور هم نمی‌روم، همین الان را ببنید، در خبرها آمده که عمان، قطر، عراق که کشورهای دوست ما هستند، کویت، که مثل این سه کشور دوست ما نبود اما دشمن هم نبود و روابط معقولی داشتیم و یک کشور دیگر که یادم نمی‌آید به برگشت تحریم‌ها علیه ایران رای ممتنع دادند. من دو مسئله در این می‌بینم که چرا این اتفاق افتاد، یک. بی‌عملی آقای ظریف، دو. این جریان مقاومت.

آقای ظریف که این روابط را نتوانسته حفظ کند چطور می‌خواهد رئیس‌جمهور باشد؟ آقای ظریف و آقای روحانی دور اول چهره‌ی خیلی خوب و عملکرد قابل دفاعی داشتند ولی متاسفانه دور دوم حرف‌های آقای روحانی و آقای ظریف درباره‌ی آمریکا، مقاومت و هر چیزی که لطمه به مملکت می‌زند و مشکل ایجاد کرده تندتر از اصولگراهای افراطی شده است.

وقتی من در حد وزیر امور خارجه بخش عمده‌ای از کارم تعطیل است چطور می‌خواهم رئیس‌جمهور خوبی باشم؟! من خیلی موافق نیستم. فکر می‌کنم آزموده را آزمودن خطاست. سراغ کسانی که در جاهایی قرار گرفتند و عملکرد مثبتی ارائه ندادند دوباره بخواهیم برویم خیانت به این کشور است.

توهین فائزه هاشمی به محور مقاومت و عملکرد شهید سلیمانی

آقای سلیمانی وقتی می‌خواستند به سوریه بروند آمدند با بابا مشورت کردند، و بابا گفت که نرو. بعد که وضعیتی که درباره نتیجه‌ی جریان مقاومت گفتم که امروز دوستان ما هم… من یک تحلیلی کنم، وقتی ما اینقدر دفاع می‌کنیم از سیاست مقاومت و اینطور در منطقه عمل کردن و کارهایی که داریم می‌کنیم؛ هر چیزی اگر نتیجه‌اش به توسعه‌ی کشور برنگردد کار مثبتی نمی‌تواند باشد. یا

الان که ایام سالگرد ترور آقای سلیمانی است ولی من نمی‌شنوم که یک‌نفر بگوید آقای سلیمانی چه کار کرد؟ البته من آن دوره‌ی دفاع مقدس و جنگ با عراق را می‌گذارم کنار، اشاره‌ام به جریان سوریه و بهار عربی به بعد است. نتیجه‌ی عملکرد آقای سلیمانی و ما به‌عنوان مقاومت چه شد؟ چه گرهی از مشکلات کشور ما را باز کرد؟ چه مسیری را برای توسعه باز کرده است؟ ما کجا می‌توانیم افتخار کنیم که مقاومت کردیم و حالا به این رسیدیم و توانستیم توسعه را در اقتصاد، سیاست، آزادی، سیاست خارجی و… به پیش ببریم. حداقل عنوان نشده است. اگر هست بیایند بگویند که ما هم مطلع باشیم چه اتفاقی افتاده است.

دوست داشتم ترامپ رأی بیاورد

انتخاب آقای احمدی‌نژاد در سال۸۴، ما که اعتقاد داریم انتخاب واقعی نبود و من حتی می‌خواهم بگویم نابسمانی‌های انتخابات در سال۸۴ بیشتر از ۸۸ بود.

برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود ولی اگر یک آمریکایی بودم به آقای ترامپ رای نمی‌دادم. به خاطر همین فشارهایی که می‌آورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد.

شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا می‌کرد، بالاخره ما مجبور می‌شدیم یک تغییر سیاست‌هایی را داشته باشیم. این تغییر سیاست‌ها حتما به نفع مردم می‌توانست اتفاق بیفتد. دموکرات‌های کمی شُل و وِل هستند. یعنی با آمدن دموکرات‌ها این موضع خطای ما بیشتر تقویت می‌شود، امیدوارم نشود ولی چنین چشم‌اندازی دارد.

انتهای پیام/





منبع خبر

فائزه هاشمی: دوست داشتم ترامپ رأی بیاورد/ ظریف چطور می‌خواهد رئیس جمهور خوبی باشد؟ بیشتر بخوانید »

فائزه هاشمی: مردم از اصلاح‌طلبان ناامید هستند

فائزه هاشمی: مردم از اصلاح‌طلبان ناامید هستند



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق،روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: وی در گفت‌وگو با خبرآن‌لاین و در پاسخ این سؤال که «در افکار عمومی جا افتاده حزب شما، حزب خانوادگی است و می‌خواهد نقش پدرسالاری در جریان اصلاح‌طلبان ایفا کند، پاسخ شما چیست؟» گفت: کارگزارانی که چندین سال است تقریباً در جریان اصلاحات تصمیم‌گیر مؤثر نیستند چگونه می‌خواهند نقش پدرسالاری را ایفا کنند. با این نظر موافق نیستم. درست است که وزرا یا معاونان بابا این حزب را تأسیس کردند و شعارها و اهداف حزب کارگزاران از تفکرات توسعه‌ای بابا بود، ولی به خاطر ندارم که بابا به آنها گفته باشد این کار را کنید یا نکنید، مگر اینکه خودشان مشورت می‌کردند و بابا هم نظر خودش را می‌گفت، اینطور نبود که این حزب توسط بابا هدایت شود.

هاشمی افزود: اینکه کارگزاران نقش پدرسالارانه را در جریان اصلاحات بازی می‌کنند درست نیست. جریانی که پدرسالار است حزب اتحاد ملت است که نزدیکترین به آقای خاتمی است، جریان اصلاحات را آقای خاتمی هدایت می‌کند و ایشان هم بیشتر تحت تأثیر نظرات و افکار این حزب است. مواردی بوده که کارگزاران با آقای خاتمی در یک موضوعی بحث کرده‌اند، پیشنهاد دیگری داده‌اند اما ایشان بدون منطقی آن را قبول نکرده یا منطق ضعیفی داشته که قابل قبول نبوده است.

وی همچنین گفته است: کارگزاران و اصلاح‌طلبان مدتی است از اصلاحات فاصله گرفته‌اند.

اصلاح‌طلبان هم بعد از پیروزی‌ها در سه انتخابات قبل از 1398 عملکرد قابل دفاعی نداشتند، پس از اینها هم راضی نیستیم. بدین ترتیب رأی ما یک نمایش و ابزار شده است برای بهره‌برداری در مسیر نادرست.

لذا مهمترین راهی که وجود دارد عملکرد است و نه شعار و حرف، یعنی اگر قرار است اصلاح‌طلبان مردم را راضی کنند تا رأی دهند باید عملکردشان طوری باشد که مردم باور کنند که خودشان روند دموکراتیک و توسعه یافته و شاخص‌های اصلاح‌طلبی را دارند. نشان دهند که حاضرند بخاطر شاخص‌های اصلاح‌طلبی هزینه بدهند. منظور من جدل و براندازی نیست، ولی اگر اصول و آرمانی داریم باید پای آن بایستیم و نمی‌توانیم از آن عبور کنیم.

اگر در عمل نشان داده شود که بعید می‌دانم در این فرصت کوتاه چنین شرایطی محقق شود شاید عده‌ای رأی دهند. من معتقدم که رأی ندادن در 1398 نتیجه خشم از اصولگرایان نبود. متأسفانه اصلاح‌طلبان جامعه را ناامید کردند.

عضو کارگزاران تصریح کرد: اصلاح‌طلبان در این چند سال اخیر در مجلس و شهرداری‌ها و شورای شهر و ریاست جمهوری عملکرد خودشان را نشان دادند. به نظر می‌رسد هدف اصلی برای مدیران بیشتر بقا است تا توجه به شاخص‌های توسعه وپیشرفت. دچار سوءمدیریت هستیم و با این شاخص‌های مدیریتی موجود حتی در دولت آقای روحانی هم کمتر مدیر شایسته‌ای انتخاب شد و حتی در شهرداری‌ها هم انتهای مدیریت ما همین است، من اعتقاد ندارم که آقای روحانی فقط دچار فشارها و موانعی بوده که اصولگراها برای او ایجاد کردند، بخشی از آن هم به سوء مدیریتی برمی‌گشت که در دولت وجود داشت.

فائزه هاشمی در ادامه می‌گوید: متأسفانه خود اصلاح‌طلبان هم دموکرات نیستند و در درون خودشان اعتقاد واقعی به دموکراسی ندارند، این موضوع به لیدری آقای خاتمی هم برمی‌گردد، در شورای عالی اصلاح‌طلبان افراد بیشتر براساس سلیقه آقای خاتمی حضور دارند، سیستمی وجود ندارد که چند درصد زنان، چند درصد جوانان و کلاً چه ترکیبی آنجا باشند، بخشی از ناامیدی اصلاح‌طلبان از جمله خودم همین جا است، همچنین این روند دموکراتیک در احزاب هم کمتر وجود دارد.

او درباره نقش لیدری مجمع روحانیون معتقد است این‌ها حزبی هستند مثل سایر احزاب اصلاح‌طلب، برجستگی ویژه‌ای ندارند که بخواهند لیدر باشند یا دیگران آنها را بعنوان لیدر بپذیرند.

 



منبع خبر

فائزه هاشمی: مردم از اصلاح‌طلبان ناامید هستند بیشتر بخوانید »

‌ مجاهد تاریخ انقلاب اسلامی‌ ‌ حجت الاسلام پس از عمری در راه پیروزی و استقرار سحرگاه …



? مجاهد تاریخ انقلاب اسلامی‌

?حجت الاسلام پس از عمری در راه پیروزی و استقرار سحرگاه روز سه شنبه 4 شهریور 1399 دارفانی را وداع گفت و به دیار معبود شتافت‌

?وی از فاضل مدرسه حقانی و از شاگردان شهیدان آیت‌الله و بود این مبارز انقلابی در جریان تظاهرات قم در دوره مجروح و دستگیر شده بود‌

?پس از انقلاب در دستگاه و منشا خدمات بزرگی بود حضور تأثیرگذارش در دو دوره نمایندگی مجلس در عرصه سیاسی و جریان‌های انقلابی مشهود بود؛ بعنوان سیستان و بلوچستان با همکاری نقش مهمی در شرق کشور داشت‌

?وی برجسته بود که ربع قرن مدیریت را عهده‌دار بود انتشار آثار متعدد توسط این مرکز تحت مدیریت او تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی را متحول کرد دوره 5 جلدی بررسی وقایع تاریخی انقلاب اسلامی از 1320 تا 1357 یکی از منابع معتبر و موثق است‌

?این مجاهد تاریخ به صراحت، و حرّیت در فضای سیاسی و دفاع از انقلاب شهره بود شجاعت علیه ضدانقلاب و او را آماج حملات آنها در دهه 60 قرار داد برخورد قاطع با تحرکات جریان خط سوم، باند مهدی معدوم و اطرافیان فاسد آقای دشمنی بی‌حد و حصر این جریان علیه آن مرحوم را به دنبال داشت‌

?در دهه 70 و 80 از سوی جریان مدعی آزادی مورد شدیدترین هجمه ها قرار گرفت در جریان شجاعانه با جریان غرب‌زده و سناریوی براندازی آنها به بهانه قتل‌ها مقابله کرد در نیز مرکز آثار و پژوهشی متعدد برای روشنگری درباره فتنه منتشر کرد‌

?خبر درگذشت حجت الاسلام حسینیان دوباره کینه‌های رسانه‌های معاند و بوق‌های تبلیغاتی را فعال کرد شبکه‌های منافقین، سلطنت‏‌طلبان و بیگانه با تمام قوا مشغول ایشان و تحریف شده‌اند‌

? را همراهی کنید

 



منبع

kasetsmtv@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

‌ مجاهد تاریخ انقلاب اسلامی‌ ‌ حجت الاسلام پس از عمری در راه پیروزی و استقرار سحرگاه … بیشتر بخوانید »