گلدن گلوب قصد دارد حقوق سالانه ۷۵ هزار دلاری اعضای سابق خود را قطع کند.
به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از ورایتی، سازمان گلدن گلوب در حال پایان دادن به سیاست خود مبنی بر پرداخت حقوق سالانه ۷۵ هزار دلاری به اعضای سابق انجمن مطبوعات خارجی هالیوود(HFPA) است. وظیفه این اعضا رای دادن برای تعیین برندگان سالانه فیلم و تلویزیون این سازمان است.
این تصمیم در حالی اتخاذ شده که اعضای سابق انجمن مطبوعات خارجی یک سال از قرارداد جدید ۵ ساله خود را پشت سر گذاشتهاند. این قرارداد ژوئن ۲۰۲۳ بین گروه و مالکان جدید آن «پنسکی میدیا الدریج» منعقد شد.
هلن هوهن، رئیس گلدن گلوبز، جمعه با برگزار یک کنفرانس ویدئویی اعضای سازمان را از این تغییر مطلع و تاکید کرد این امر با پروتکل حرفهای دیگر رویدادهای جوایز مهم، مانند جوایز اسکار، امی و گرمی مطابقت دارد که دستمزدی برای عضویت به اعضا پرداخت نمیکنند.
از سال ۲۰۲۱ که سازمان مطبوعات خارجی هالیوود برای نبود تنوع در میان اعضای آن با انتقاد شدید مواجه و دچار بحران شد، این سازمان تغییرات اساسی دید و در قالب یک سازمان انتفاعی، مجموعه رای دهندگان گلوب را که ۸۷ نفر بود، به حدود ۳۰۰ نفر افزایش داد که بیشتر آنها برای خدمات خود دستمزد دریافت نمیکنند. اما در قالب این انتقالها، برخی از اعضای سابق در قالب یک قرارداد ۵ ساله مشمول دریافت این حقوق شده بودند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
گروه فرهنگ دفاعپرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ «انتظار» یکی از مفاهیم عمیق و بنیادی در همه ادیان توحیدی و حتی غیر توحیدی هست. اعتقاد به ظهور منجی و امید داشتن به آمدن کسی که انسان را به خود واقعی و حقیقیاش رهنمون میکند مانند باور به وجود خداوند غیر قابل کتمان هست. تفاوت تنها در نوع نگاه باورمندان به حقیقت و چیستی منجی هست. عدهای راه افراط در پیش گرفتهاند و عدهای راه تفریط و عدهای نیز از این اعتقاد به نفع خود سود بردهاند و با استفاده از سادگی و سستی اعتقاد دیگران خود را منجی آخرالزمان معرفی کردند تا از این راه کیسههای خود را پر کنند.
یهودیان افراطی که آنها را به نام رژیم صهیونیستی میشناسیم با ادعای دروغین زمینهسازی برای ظهور حضرت مسیح، منجی خود دست به کشتاری عظیم در فلسطین زدهاند و همچنان با این شعار کذب نسلکشی میکنند. جالب آنکه سرمایه عظیم هالیوود نیز در خدمت این سیاست ویرانگر قرار دارد و سالانه دهها فیلم و سریال در ژانر آخرالزمانی تولید و پخش میکنند.
اما مسئله اعتقاد منجی در تفکر شیعیان تفاوت ماهوی بسیار دارد. شیعیان به ولایت منجی اعتقاد راسخ دارند و ظهور و غیبت منجی در این ولایت تفاوتی حاصل نمیکند. جز اینکه در زمان غیبت ولیفقیه که نایب عام ایشان هست عهدهدار امور مسلمین هست. این اعتقاد که در تقابل با اعتقاد دیگر ادیان بخصوص یهودیان التقاطی، قرار دارد چندان که باید از سوی اصحاب فرهنگ و هنر تبیین نشده هست. شاید در حوزه نظری آثار مهمی از سوی مراجع و فقیهان نامداری، چون شیخ طوسی در کتاب مهم «غیبت» به نگارش درآمده، اما در حوزه فیلم و سریال بسیار تهیدست هستیم و منفعلانه عمل کردهایم.
اگر در فیلمی یا سریالی اشارهای به وجود مبارک امام زمان (عج) شده بیشتر در حکم ادای احترام و وجه سلیقهای داشته هست و هنوز اثری تولید نشده تا مسئله مهدویت را موشکافانه تبیین و تحلیل کند. در حالی که وقوع انقلاب اسلامی و طرح مسئله مهم اصل ولایت فقیه به عنوان رهبر سیاسی ـ دینی مردم ریشه در اعتقاد عملی به مهدویت دارد و اگر این باور وجود نداشت تشکیل حکومت اسلامی نیز مشروعیتی نداشت، به بیان دیگر این وجود مقدس امام زمان (عج) و اعتقاد به ظهور ایشان هست که به شکلگیری انقلاب اسلامی، وجود دفاع مقدس، حفظ انقلاب اسلامی و حمایت جبهه مقاومت مشروعیت بخشیده هست.
با وجود این میزان از اهمیت مسئله مهدویت این سوال اساسی مطرح هست که چرا نهادها و مراجع فرهنگی که باید در این زمینه تبیینگر باشند، هنوز کاری نکردهاند؟ دیگر اینکه در مقابل تحریف و شبهه دشمنان و معاندان اسلام و در مقابل فعالیت گسترده صهیونیسم درباره منجی آخرالزمان ما چرا هنوز دست روی دست گذاشتهایم؟ پاسخ به این سوال میتواند گرههای مفقوده بسیاری را باز و شرایطی را مهیای ساخت و تولید آثاری با موضوع مهدویت مهیا کند. یکی از این شرایط لازم مشارکت نهادهای نظریهپردازی مانند دانشگاه و حوزه علمیه با مراکز فرهنگی هست که اگر این امر محقق شود در آینده میتوانیم شاهد فیلم و سریالهایی با موضوع مهدویت باشیم.
انتهای پیام/ ۱۶۱
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاعپرس، مجید اسماعیلی، نویسنده، کارگردان و فعال فرهنگی در پنجمین نشست از مجموعه نشستهای جشنواره بینالمللی فیلم دینی اشراق که به همت معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی در نمایندگی تهران این دفتر برگزار شد، جریانهای فکری رایج در سینمای دینی را مورد واکاوی قرار داد و اظهار داشت: این موضوع در زمانه حاضر از اهمیت بسیاری برخوردار هست و این اهمیت میتواند به اندازه اهمیت موجودیت جمهوری اسلامی و حکومت دینی هست.
وی گفت: وقتی میخواهیم در مورد سینمای دینی صحبت کنیم باید دید در مورد کدام برداشت از دین هست. آنچه در این زمینه بیشتر مد نظر قرار میگیرد، دینی هست که پروتستانیزه نشده هست.
مدیر موزه سینما، سینمای دینی را دارای گستره وسیعی برشمرد و گفت: وقتی در مورد دین صحبت میکنیم باید ببینیم که نظر آن در خصوص مفاهیم اساسی همچون سعادت و رستگاری چیست و ابزارهای رسیدن به آن را چه چیزهایی معرفی میکند. همچنین باید پاسخ دین به اینکه ما چقدر میتوانیم از دنیا و لذتهای نهفته در آن بهره ببریم، را به خوبی بشناسیم. شناخت این مباحث میتواند کمک بزرگی برای ما در زمینه شناسایی جریانهای رایج در سینمای دینی باشد.
وی بیان داشت: از دیگر مباحثی که باید در زمینه شناخت دین به آن پرداخته شود، اولویتهای دین هست. مثلاً در شرایطی که درگیر مسائل معیشتی هستیم و در همان حال امام حسین (ع) قیام کرده و نیاز به کمک دارد، بدانیم که دین پرداختن به کدام یک از این دو مسئله را اولویت میبخشد.
این کارگردان با تأکید بر اینکه تولیدات سینمایی کشورهای استعماری با بودجههای سنگین تولید میشود، تصریح کرد: تمامی آثار سینمایی هالیوود ملزم هستند که به مسئله سبک زندگی و هستی شناختی که شامل مباحث آخرالزمانی میشود، پرداخته باشد. با این سیاست، آمریکاییها میخواهند ارزشهای مد نظر خود را به دنیا تحمیل کنند. آنها حتی برای مصرف ساندویچ مک دونالد که یک برند مطرح در کشورشان هست، کشورهای مختلف را تحت فشار قرار داده و حتی برای آن میجنگند.
وی گفت: در دین ما تغییر دادن جایگاه مهمی دارد و در قالب امر به معروف و نهی از منکر مورد تأکید و تصریح قرار گرفته هست. در شرایط حاضر ابزار سینما یکی از اصلیترین و مهمترین ابزارها برای ایجاد تغییر هست. سینمای دینی میتواند وسیله خوب و کارآمدی برای ایجاد تغییرات فرهنگی به سمت ارزشهای دینی باشد.
اسماعیلی اظهار کرد: وقتی ما در مورد سینما حرف میزنیم، در واقع در مورد یک گرامر برای تولید فیلم صحبت میکنیم. اما زمانی که در مورد فیلمنامه سخن به میان میآید منظور این هست که چه چیزی میخواهیم بگوییم.
وی هر فیلمنامهای را دارای موضوع داستان و حامل پیامهای آشکار و پیامهای پنهان خواند و افزود: پیامهای آشکار هر فیلمی میتواند با حسی که در پایان به مخاطب تزریق میکند، متفاوت باشد.
این فعال فرهنگی با اشاره به تعریف سینمای دینی گفت: سینمای دینی دارای موضوع دینی و به دنبال ترویج قواعد و ارزشهای دینی هست. البته بسیاری از محققین معتقدند سینما یعنی تحقق بخش آن چه که در مورد آن حرف نمیزند، اما حس مربوط به آن را به مخاطب خود منتقل مینماید.
وی سینما را متکی به داستان دانست و گفت: این اتکا شدید هست و روح سینما خلق کردن میباشد. تصویرسازی در حقیقت خلق کردن هست و این خلق کردن میبایست بر اساس ضوابط خالق اصلی این عالم صورت پذیرد. اگر ما در تولید اثر سینمایی و داستان نویسی مدعای دینی بودن داشتیم، میبایست قبل از خلق اثر تسلط علمی کامل بر منابع دینی پیدا کرده باشیم.
اسماعیلی در پرداخت به جریانهای مهم در سینمای دینی تصریح کرد: فیلمی که بر پایه قواعد الهی خلق میشود و قوانین دینی و الهی در فرآیند خلق کردن در آن رعایت شده، فیلم دینی هست و در غیر این صورت فیلم شیطانی خواهد بود.
وی افزود: رسانهها در دنیا اندام حاکمیتها هستند. هانتینگتون حرف هایش را به مرد عنکبوتی میدهد و مرد عنکبوتی همان حرفها را به مردم ارائه میکند. کار رسانه تبدیل حرفهای حاکمیت به حرفهای قابل پذیرش و قابل فهم برای مردم هست و تلاش میکند مردم را در چارچوب مورد نظر حاکمیت حفظ نماید.
این نویسنده ادامه داد: هنر ابزاری هست که دارای اثرات عمیق، وسیع و ماندگاری میگذارد. کسی که میخواهد از این ابراز استفاده کند، در کنار استعداد، پشتکار و ذوق هنری میبایست دارای دانش باشد؛ و اگر دانش نداشته باشد، حاصل کارش یأمرون بالمنکر خواهد شد. زیرا هیچ فیلمی خنثی نبوده و یا مروج ارزشهای دینی هست و یا در مسیر ضدیت با دین قدم برمی دارد.
وی اعتقاد داشتن فیلمساز به محتوای فیلمش را از دیگر عوامل مهم در میزان اثرگذاری آثار سینمایی دانست و عنوان داشت: نمیشود فیلمساز در مورد آسیبهای سیگار کشیدن فیلم بسازد، اما خودش مصرف کننده دخانیات باشد!
اسماعیلی یادآور شد: باید دانست که هر مفهومی را نمیتوان در هر قالبی تبیین کرد. فیلمساز باید بداند که چه موضوعی مناسب قالب طنز هست و چه قالبی برای موضوع مدنظرش تناسب دارد تا بتواند یک اثر سینمایی موفق و اثرگذار باشد. روش انتقال پیام در آموزههای دینی نیز مورد توجه و تأکید قرار گرفته هست.
وی در پایان گفت: از آنجا که حیات معنوی مردم مهمترین مسئله برای دین هست، میبایست سینمای دینی بتواند فیلمی بسازد که با آن حیات معنوی هیچ کسی به خطر نیفتد و پیام دین را به صورت جامع و قابل فهم برای عموم مردم بازگو کند.
لازم به ذکر هست؛ اختتامیه پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم دینی اشراق در بیستم دی ماه سالجاری برگزار خواهد شد و علاقهمندان میتوانند آثار خود را تا بیستم آبان به دبیرخانه جشنواره به نشانی https://eshragh.ir/film ارسال کنند.
انتهای پیام/ ۱۲۱
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
یکی از داغترین موضوعاتی که این روزها افکار عمومی آمریکاییها را در نوردیده، فاش شدن رسوایی عظیم یکی از سلاطین موسیقی، «دیدی» است. گفته می شود که ابعاد این پرونده، از پرونده اپستین هم گستردهتراست.
سرویس جهان مشرق – یکی از جنجالیترین موضوعاتی که این روزها افکار عمومی آمریکاییها را در نوردیده، فاش شدن رسوایی عظیم یکی از سلاطین صنعت موسیقی، «دیدی»، است.
گفته می شود که ابعاد پروندهی این فرد، حتی از ابعاد پرونده جفری اپستین و مشتریان «مشهور» او نیز گستردهتر است.
پایگاه خبری «ویجیلنت سیتیزن» در گزارشی تفصیلی با عنوان «تخریب کنترلشدهی دیدی» به این پروندهی شیطانی، که عمق فساد و تباهی نخبگان حاکم بر ایالات متحده را فاش می سازد، پرداخته است.
تخریب کنترل شده دیدی شباهت های زیادی بین دیدی و جفری اپستین وجود دارد. هر دو پتانسیل قرار دادن افراد قدرتمند در موقعیتهای رسوا را داشتند و هر دو باید قبل از این که بتوانند آسیب برسانند “خنثی” شوند. قصد داریم نگاهی به این پروژهی «تخریب کنترلشدهی دیدی» داشته باشیم.
جفری اپستین
گزارشهای مشرق درباره پروندهی اپستین:
نماد بهرهکشی جنسی از کودکان، جاسوس موساد بود/ شبکه جهانی صهیونیسم چگونه سیاستمداران آمریکایی را گروگان گرفته است؟
رابطهی خانواده ملکه انگلیس با قاچاقچی بزرگ دختران نوجوان چه بود؟ +تصاویر
افشاگری هولناک ژنرال آمریکایی؛ رابطه نامتعارف اعضای کنگره آمریکا با کودکان / اپستین تنها جزیرهای نیست که در آن «بچه» نگه می دارند
برای دههها، شایعات اسرارآمیز در مورد فعالیت های فاسد «شان کامب» معروف به «دیدی»، رپر و تهیهکنندهی مشهور موسیقی و از پدرخواندههای صنعت سرگرمی، وجود داشت. خیلی از افراد شاهد چیزهایی غیرقابلتوصیف بودند حول و حوش این ستاره بانفوذ هالیوودی داشتند، اما تقریبا همه دهانشان را بسته نگه داشتند.
وقتی به طور خاص در مورد این شایعات سوال می شد، تقریبا همه می گفتند: «من نمی توانم در مورد آن صحبت کنم.» و هنوز هم در مورد آن حرف نمی زنند. چون آشکارکردن اتفاقاتی که در «پارتی» های معروف دیدی افتاده، نه تنها به آشکار کردن تمایلات سیاه دیدی نیاز دارد، بلکه مستلزم فاش شدن تمایلات عجیب و دیوانهوار کلّ صنعت سرگرمی و نخبگانی که این صنعت را کنترل می کنند، است. ما فقط در مورد مهمانیهای بی حدّ و مرز و عیاشیهای خصوصی صحبت نمی کنیم؛ ما در مورد تجاوز جنسی، برده های جنسی و پدوفیلیا صحبت می کنیم.
شان کامبز، معروف به «دیدی»
دیدی هیچکدام از اینها را اختراع نکرد، اما به شدت و به نحوی بیشرمانه مشتاق و شریک در چنین مسایلی بود. با وجود این که شایعات، اخبار و گزارشها دربارهی فساد او از سالها پیش مطرح بود و پای او در بسیاری از جرایم دیده می شد، با اینحال، سالها آزاد بود و به کارهای خود ادامه می داد. با وجود کوه شواهد و گزارش شاهدان، مقامات پلیس و دادگستری همیشه نسبت به دیدی منطعف و نرم بودند و او را آزاد گذاشتند. این باعث شد که قربانیان و همراهان دیدی باور کنند که او «دسترسیناپذیر» است. او خود نیز هم همینطور فکر می کرد. دلایلی برای او وجود داشت که این مساله را باور کند: او با افراد قدرتمند و تأثیرگذار ارتباط داشت. مهمتر از همه، او از افراد قدرتمند و با نفوذ، «آتو» داشت—شمار زیادی از آنها روی دوربینهای جاسازی شده در املاک دیدی، یادگاریها سیاه و شومی به جا گذاشتهاند! این باعث شد که او در اقداماتش حتی گستاختر شود، در حالی که قربانیان و شاهدان را از ترس بیآبرویی و رسوایی به سکوت وا می داشت.
هیچ چیز جدیدی در این مورد وجود ندارد. بیش از سه سال پیش، من مقاله ای با عنوان نفرین «سوابق بچههای بد» منتشر کردم و پرسیدم: چرا بسیاری از هنرمندانی که با دیدی قرارداد امضا کردند، مذهبی شدند؟» که در آن من رفتار چندین هنرمند را بررسی کردم که با دیدی قرارداد امضا کردند و ۱۸۰ درجه به سمت دین (آن هم بسیار شدید و رادیکال) رفتند. همانطور که در آن مقاله توضیح داده شد، چنین چیزی اصلا تصادفی نبود. این افراد چیزهایی را دیدند که عمیقا آنها را از نظر روحی آزار می داد و به دین پناه می بردند. بیشتر وقایع ذکر شده در آن مقاله در دهه ۱۹۹۰ اتفاق افتاد. اما دیدی در دهههای بعد هرگز متوقف نشد. او حتی راهی پیدا کرد که مهمانیهای سیاه خود را به “جشن های عالی، باحال، مدرن، موردعلاقهی رسانهها و تحت حمایت شرکتها تبدیل کند. آن مهمانیها، جشن انحطاط بودند.
در بسیاری از موارد، دیدی یک «جفری اپستین» سیاه پوست بود و بسیار محتمل است که مثل او هم پروندهاش مختومه شود.
جفری اپستین سیاه(دیدی) مانند جفری اپستین اصلی، ثروت و نفوذ قابل توجهی داشت که او را به پیوند با سیاستمداران شناختهشده، بازرگانان و افراد مشهور سوق داد. مثل اپستین، دیدی میزبان محفلهایی بود که به مراسم های جنسی تبدیل شد که شامل ترکیبی از افراد ثروتمند و قدرتمند با برده های جنسی(که به شدت با مخدر الوده شده بودند)، مرد و زن، می شد. تحت نظارت دیدی، بسیاری از «نام های بزرگ» در فعالیتهایی از شرمآور تا جنایتکارنه آشکار مشغول بودند. بسیاری از این اَعمال فیلمبرداری شد، عمدتا بدون اطلاع افراد دخیل. دیدی یک کتابخانه عظیم از مواد اخاذی را ساخت. کانیه وست، یکی از خوانندگان مشهور هیپ هاپ در بیتی از یک ترانهی معروف می گوید: «هیچ کس نباید این همه قدرت را داشته باشد.» این بیت قطعا همان چیزی است که دوستان «الیت» و ذینفوذ دیدی به آن رسیده بودند. دیدی دیگر نمی بایست به مالکیت این آرشیو بزرگ از عیاشیهای شیطانی افراد معروف ادامه دهد و از آن به عنوان اهرم استفاده کند. بدتر از همه این که، محتوای این آرشیو می تواند دزدیده شود و نشت کند.
دیدی و لئوناردو دی کاپریو
درست مثل اپستین، دیدی نیز می بایست خنثی، و تمام فیلمها و عکسهای رسوایآمیزی که در اختیار داشت باید ضبط می شد. ما فقط در مورد رپرها صحبت نمی کنیم که شامپاین را روی بدن مانکنها می ریزند. افراد زیر سن قانونی هم در این مهمانیها دخیل بودند. در اول اکتبر، وکیل تونی بازبی علیه دیدی شکایتی را مطرح کرد که شامل ۱۲۰ قربانی بود. جوانترین قربانی تجاوز ۹ سال داشت. مانند اپستین، پرونده دیدی می تواند افراد “مهم” را در شرایط وحشتناکی قرار دهد. بازبی اظهار داشت که این پرونده شامل بسیاری از “نام های خانوادگی” از جمله “مدیران قدرتمند هتل، بانکداران و مدیران صنعت داروسازی” خواهد بود. گفته می شود که برخی از بزرگترین مدیران و تهیهکنندگان صنعت موسیقی آمریکا در هراس به سر می برند، زیرا یک وکیل ارشد هشدار داده است که همدستان مشهور شان “دیدی” کامبز در موج جدیدی از پروندههای مطروحه علیه متهم، به محکمه فراخوانده خواهند شد و “این نامها شما را شوکه خواهند کرد …”
برایان فریدمن به سایت خبری «صفحه شش» گفت:
” بسیاری از افراد در بالاترین سطح، از جمله هنرمندان، مدیران، مدیران و دیگران در حال حاضر شبها خواب ندارند. “
کسانی که آگاهانه اجازه دادهاند و یا رفتارهای مجرمانه را تشویق کردهاند، اکنون در سکوتی هراسآمیز منتظرگشودهشدن ابعاد تازهی پرونده دیدی هستند. ماه گذشته، مدیر سابق یک شرکت بزرگ ضبط موسیقی و مجرم محکوم شده، سوج نایت — رقیب قدیمی دیدی، که اکنون به جرم قتل عمدی در زندان است — در گفتگویی با «نیوز نیشن» ادعا کرد که کارمند سابق دیدی، تابی هالیدی، دختران جوان و زیر سن قانونی را برای دیدی قاچاق می کرده است. کار این فرد این بود که دختران کم سن و سالی را برای سرویسدادن در مهمانیهای سیاه دیدی به مشتریان مشهور او، فراهم می کرد. هالیدی اکنون رئیس Giant Records و بنیانگذار ائتلاف Black Music Action است.
دیدی در کنار بیانسه و شوهرش جی زی(این دو خود از قدرتمندترین مهرههای نخبگان غیبی در صنعت سرگرمی هستند)
از نظر «الیت» پشتپرده؛ مانند مورد جفری اپستین، از بین بردن دیدی نیز کار بسیار حساسی است و باید به صورت یک تخریب کنترل شده باشد. تخریب یک ساختمان، از طریق یک انفجار با دقت محاسبه شده انجام می شود تا اطمینان حاصل گردد که ساختار بدون تأثیر بر ساختمان های اطراف بر روی خود فرو می ریزد. این دقیقا همان کاری است که با اپستین انجام شد و کاری است که با دیدی انجام خواهد شد. در حالی که برخی از افراد ممکن است با “افشاگری”های کنترلشده که در ماه های آینده اتفاق می افتد، رسوا شوند، لیکن مهمترین جنایات و برجستهترین جنایتکاران (نخبگان پدوفیل پشتپرده) در امان خواهند بود، درست مانند پروندهی جفری اپستین. یکی از دلایل اصلی که باید حذف کنترل شده دیدی انجام شود، روابط سیاسی است. دیدی فقط یک نامزد را “تایید” نکرد؛ او برای چند دهه در لیست حامیان مالی حزب دموکرات بوده است. این اصلا خبر خوبی برای حزب سیاسی حاکم نیست.
دیدی در سال ۲۰۰۴ در کمیته ملی حزب دمکرات با هیلاری کلینتون مصاحبه کرد. در طول دهه ۲۰۰۰، دیدی چهرهی اصلی کمپین تبلیغاتی «یا رای بده یا بمیر» بود-ابتکاری ظاهرا برای تشویق جوانان به رای دادن. در واقع، این یک روش میانبر برای تبدیل شبکهی پرنفوذ صنعت موسیقی یعنی MTV به یک کمپین تبلیغاتی برای حزب دموکرات بود. بعضیها با طعنه به هدف اصلی این کمپین، این شعار را چنین می نویسند: “(به ما) رای بده یا بمیر”
مصاحبه دیدی با هیلاری کلینتون در کمیته ملی دمکرات در سال ۲۰۰۴
دیدی، هیلاری کلینتون، جان کیوزاک و بن افلک در کمیته ملی حزب دمکرات در سال ۲۰۰۴
دیدی در کمپین باراک اوباما در سال ۲۰۰۸- علاوه بر دیدی، دوست او راسل سیمونز نیزف که خود متهم به چندین فقره تجاوز جنسی است، حضور داشت
به جز سیاستمداران و مدیران شرکت های بزرگ، یک فهرست بسیار طولانی از افراد مشهور با دیدی و کارهای او درگیر بودند. همهی آنها، قطعا، مایل هستند بدون این که خود تحت تاثیر قرار بگیرند، شاهد تخریب کنترل شدهی «دیدی» باشند.
جِی زی، از سلاطین موزیک هیپهاپ در سال ۲۰۰۴ با سلبریتی مشهور دیگر، یعنی پاریس هیلتون، میزبان یک مهمانی جمعآوری کمک مالی بود. در فیلم موجود از این مهمانی، دیدی با یک نسخه اصلی از اعلامیه استقلال آمریکا در اطراف راه می رفت و کمپین تبلیغاتی خود را به نفع حزب دمکرات با عنوان “get out and vote” آغاز کرد. این مهمانی حتی حامیانی مثل شرکت سونی داشت. در حالی که این مساله به نظر خوب و حتی سرگرمکننده می رسد، اما گزارشها حکیات از آن داشت که همان مهمانی در ساعت ۵ صبح فردای آن، تبدیل به یک مراسم عیاشی جمعی به سبک سدوم و عموره شد(دو شهری که طبق روایت کتاب مقدس به خاطر فساد و عیاشی و لواط مردمانش با خشم خدا تخریب شد). به واسطهی همین سوابق، برخی از ناظران صنعت معتقدند که جی زی ممکن است به زودی هدف یک “تخریب کنترل شده” مشابه اپستین باشد.
روابط اوباما با دیدی، فراتر از تایید او توسط دیدی برای انتخابات بود. آنان دوستان نزدیکی بودند
در یک ویدیو در سال ۲۰۱۹ اشتون کوچر، بازیگر مشهور هالیوود، این را در مورد مهمانی های دیدی گفت:
“من خیلی چیزا دارم که نمیتونم بگم. در این مورد هم نمی تونم بگم. در واقع دارم از وسط{خاطرات} رکاب می زنم. داستان های مهمونی دیدی، پسر، چه خاطراتی! “
اشتون کوچر، از دوستان بسیار نزدیک دیدی بود
وقتی یک فرد مشهوردر مورد آن چه در یک مهمانی اتفاق افتاده است “نمی تواند بگوید”، آن مهمانی معمولا شامل جرم و جنایت و پدوفیلیا بوده است. طنز تلخ ماجرا این است که، کوچر بعدا به نحوی نمایان و پرسر و صدا با سازمانهایی که با قاچاق جنسی کودکان و قاچاق انسان مبارزه می کنند، وارد همکاری تبلیغی شد. انگار میخواست به دنیا ثابت کند که واقعا علیه این قضیه بوده است.
در مقالات گذشته دربارهی جاستین بیبر، خوانندهی پرطرفدار کانادایی، گفتیم که افراد صنعت به احتمال زیاد از خواننده کانادایی سوء استفاده می کردند، در حالی که او هنوز یک نوجوان بود. این بهرهکشی جنسی جنایتکارانه ممکن است با رابطهی عجیب بیبر با دیدی و اشر(یکی دیگر از سلاطین هیپهاپ، شریک و رفیق دیدی) شروع شده باشد که با بیبر نوجوان قراردادی امضاء کرده بودند. دیدی ابتدا سوءاستفاده از اشر نوجوان را آغاز کرد و وقتی آشر از نوجوانی گذشت، این چرخهی خبیثانه با بیبر ادامه یافت. در یک ویدیوی سال ۲۰۰۹، دیدی با بیبر ۱۵ ساله دست در گردن راه می روند و دیدی می گوید:
” تا حالا فیلم «۴۸ ساعت» رو دیدین؟ همین الان جاستین در حال گذروندن ۴۸ ساعت با دیدی است، با دیدی و رفیقش…کاری رو که ما انجام می دیم، واقعا نمی تونیم فاش کنیم. اما قطعا رویای یه بچه ۱۵ سالهس. من هوای اونو داشتم میدونی؟ اون با آشر قرارداد امضا کرده و من وقتی اولین آلبومش رو ساخت، سرپرستی قانونی اشر رو داشتم من اولین آلبوم اشر رو ساختم. در ۴۸ ساعت آینده، اون{بیبر) با منه و ما قراره کاملا دیوونه بشیم. “
دیدی و جاستین بیبر نوجوان
دیدی این حرفها را جلوی دوربین شبکهی ام تی وی گفت. تصور کنید وقتی دوربین نبود چه اتفاقاتی افتاد.
برده داری جنسی
در ژانویه ۲۰۲۴، کمدین براندون تی جکسون در مورد مهمانی های دیدی در پادکست “شکستن ماشین” صحبت کرد و آنچه را که دنزل واشنگتن به او گفت به یاد آورد:
“دنزل همیشه به من می گفت، [وقتی] ما در مهمانیها هستیم، «۳۰ دقیقه قبل از رسیدن شیطان، از اونجا باید رفت. باشه؟» همیشه یادم هست که دنزل زودتر از مهمونی ها می رفت. ” ترک یک مهمانی “قبل از اینکه شیطان به آنجا برسد” یک راه عالی برای بیان ماهیت پلید آن است. چون این فقط یک مهمانی نبود، بلکه یک غار گناه و جنایات وحشتناک بود. این یک فحشای معمول در هالیوود بود که در آن ستارههای مشتاق، با وعدهی موفقیتهای بیشتر مورد سوءاستفاده قرار می گرفتند و به بردههای جنسی آلوده به مواد مخدر بارها تجاوز می شد. در واقع، یک پرونده جدید ادعا می کند که اعمال جنایتکارانه در همان مهمانیهای جمعآوری کمک مالی و تبلیغاتی، که به نحوی طعنهآمیز «مهمانی سفید» نام دارند، نیز انجام می گرفت: در ماه ژوئیه سال جاری، آدریا انگلیش، خانمی که توسط دیدی برای کار در یک سری از مهمانیهای «سفید» در اواسط تا اواخر دهه ۲۰۰۰ استخدام شده بود، در شکایتی قضایی از دیدی ادعا کرد که به او در این رویدادها یک نوشیدنی الکلی قوی حاوی قرصهای مخدر و روانگردان داده می شد و بعد دیدی به او دستور می داد که با مهمانان خاصی، رابطه جنسی داشته باشد، و او را به “یک مهرهی جنسی” تبدیل کرد. این در حالی است که جاناتان دیویس، وکیل دیدی، در ماه ژوئیه انکار کرد که موکلش تا به حال “به کسی تجاوز جنسی کرده یا مرتکب قاچاق جنسی شده باشد. “
پست کامالا هریس در ایکس در تمجید و تقدیر از دیدی!
در دادخواست ۱۱۴ صفحهای خانم انگلیش که شامل “هشدار ماشه” به دلیل ماهیت آزاردهندهی محتویات پرونده است، او گفت در اواسط تا اواخر دهه ۲۰۰۰ در چندین مهمانی سفید کار کرده است(به این دلیل به مهمانی سفید معروف است که میزبانان و مهمانان همگی لباس سفید می پوشند)، و در این مهمانیها دیدی از او خواسته بود که لباس «سیاه» بپوشد تا به مهمانان دیگر نشان دهد که او برای بهرهکشی جنسی در دسترس است. اون گفت که بعدا ۱۰۰۰ دلار برای ملاقات با یه مهمان خاص به او پرداخت شد. طبق اسناد دادگاه، در این مهمانیها صرفا نوشیدنی الکلی به مهمانان داده نمی شد، بلکه به آنها یک کوکتل از مواد مخدر داده شد که در حلقه های قاچاق جنسی استفاده می شود تا قربانیان را مطیع و تسلیم نگه دارد. به گفتهی وکیل بازبی، یک داروی خاص که اغلب در این کوکتل استفاده می شود Xylazine یا tranq است. این دارویی است که به عنوان آرام بخش «اسب» استفاده می شود!
یکی از قربانیان که در زمان تجاوز به او ۲۲ سال سن داشت، گفت که روش معمول در یکی از این مهمانی ها این بود که وقتی به مهمان یک نوشیدنی تعارف می شد، اگر او نوشیدنی را رد می کرد، از مهمانی اخراج می شد.
در یک مورد نگران کننده دیگر، یک زن باردار بالغ ادعا می کند که پس از حضور در یک شام گروهی با دیدی در میامی مورد تجاوز قرار گرفته است. این زن به خاطر بارداری مشروب نمی خورد، اما هر چیزی که پشت میز می نوشید، ظاهرا با چیزی ترکیب شده بود. این زن به ناگاه از هوش رفت و در یک تخت بیدار شد در حالی که اندامهای حساسش آسیب شدید دیده و تمام بدنش به دردی وحشتناک دچار بود.
اگرچه این اتهامات نیز به نوبهی خود وحشتناک هستند، اما این اتهامات مربوط به افراد زیر سن قانونی(کودکان) است که «نخبگان» اطراف دیدی را وحشت زده می کند. گر مردم می دانستند که این افراد پشت درهای بسته با کودکان چه می کنند، یک قیام رخ می داد. به همین دلیل اپستین قبل از اینکه به دادگاه برود “خودکشی” کرد. در میان ۱۲۰ قربانی در پرونده تونی بازبی، ۲۵ نفر از آنها در زمان سوء استفاده از کودکان بودند – بین سال های ۱۹۹۱ و ۲۰۲۴. جوان ترین قربانیان ۹، ۱۴، ۱۵ ساله بودند که قربانی شدند. وکیل برجستهی این پرونده در یک کنفرانس مطبوعاتی در هیوستون فاش کرد:
“این فرد، که در آن زمان ۹ ساله بود، برای تست صدا به میزبانی شرکت «بدبوی ریکوردز» به نیویورک سیتی رفته بود. این پسربچه توسط شان «دیدی» کامبز و چند نفر دیگر در همان استودیو مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفت، با این وعده به خودش و پدر و مادرش که با او یک قرارداد کاری امضاء خواهد شد. بچههای دیگری هم آنجا بودند تا تست بدهند. همهی آنها می خواستند یک قرارداد ضبط صفحه ببندند و همه زیر سن قانونی بودند. “
وکیل بازبی اضافه کرد:
” آقای کامبز به یکی از کودکان گفته بود که قصد دارد از او یک ستاره بسازد، با ان شرط که در یک جای خصوصی، دور از پدر و مادرش با او ملاقات کند. این پسربچه وقتی به ملاقات خصوصی رفته بود، مورد سوءاستفاده جنسی کامبز قرار گرفت. “
وکیل پرونده باز مورد دیگری را شرح داد:
فردی که در آن زمان ۱۵ ساله بود، به نیویورک سیتی رفت تا در یکی از مهمانیهای آقای کامبز حاضر شود. به او مخدر خورانده شد و او را به اتاق خصوصی بردند که این دختر در آنجا مورد تجاوز نوبتی افراد حاضر در اتاق قرار گرفت. “
همهی آن شایعاتی که چند دهه حول «دیدی» وجود داشت، به نظر درست بوده است. دیدی و ادمهایش از پسران نوجوان سوءاستفاده جنسی می کردند. آنان دچار بیماری شیطانی پدوفیلی هستند، مانند بسیاری از چهرههای ذینفوذ در هالیوود. این چهرههای نمی خواهند که شناخته شوند، از همین رو، دیدی باید حذف شود.
مهمانیهای دیدی نمود و نماد «جنون» شیطانی نخبگان غیبی در آمریکاست. آنها هاله ای از “موفقیت و برتری” را به دور خود کشیدهاند. با این حال، وقتی روز به شب تبدیل می شود، این مثلا «انسان» ها به گرگینه تبدیل می شوند. این محفلهای مثلا با کلاس و لاکچری، به کانونی فاسد، تاریک و شیطانی تبدیل شدهاند که جنایاتی تصورناشدنی در آنها انجام می گیرد. دیدی قطعا تنها کسی نیست که چنین رویدادهایی را سازماندهی و یا در آنها شرکت می کند. با این حال، دیدی به ویژه در این مورد گستاخ و بیپروا بود. بنابراین، دیدی یک راز سرگشوده در صنعت سرگرمی محسوب می شدبدترین وجه ماجرا، صدها و هزاران ساعت فیلم سیاهی است که از «نخبگان» روی ویدئوها ضبط شده است. از این رو یک کتابخانه عظیم از تباهی نخبگان ایجاد شده است. البته نخبگان هیچکدام از این ها را نمی خواهند. جفری اپستین هم همین منبع عفونتآلود از فساد دهها چهرهی مشهور داشت. چه اتفاقی افتاد؟ تخریب کنترل شده.
اپستین سقوط کرد، اما تقریبا هیچ کس دیگری، حتی کسانی که بیش از ۲۰ بار با “لولیتا اکسپرس”(هواپیمای اختصاصی اپستین) به جزیرهی خصوصی او پرواز کردند(از جمله بیل کلینتون، رییس جمهور اسبق آمریکا) آسیب جدی ندید. اپستین حالا رفته است. دیدی هم در موقعیت مشابهی با او قرار دارد. اپستین وقتی زندانی بود، تحت نظارت، به «خودکشی» دچار شد.
آیا در ماههای آینده افشاگریهای گستردهای در مورد نخبگان وجود خواهد داشت؟ یا دیدی به سادگی ناپدید خواهد شد؟
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاعپرس، «وودی الن» فیلمساز معروف هالیوود، فیلم سکانس ۱۵ ثانیهای شهادت «یحیی سنوار» را بهعنوان زبباترین فیلم کوتاه واقعی جهان معرفی کرد و نوشت: در میانه جنگ فرماندهای زخمی به روی مبل با دست زخمی نشسته و آخرین مبارزهاش را انجام میدهد.
این فیلمساز معروف هالیوود در توییتی نوشت: کارگردان خداوند هست و فیلمبردار ابلیس هست؛ نام فیلم هم متولد ماه اکتبر.
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
انتهای پیام/ ۱۱۳
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست