هشت سال جنگ تحمیلی

شوخ‌طبعی‌های جبهه/ اصطلاحات «با گریه آمدن» و «برنامه پایانی»

شوخ‌طبعی‌های جبهه/ اصطلاحات «با گریه آمدن» و «برنامه پایانی»


گروه ساجد دفاع‌پرس: رزمندگان اسلام در جبهه‌ها علی‌رغم همه مشقت‌ها و سختی‌هایی که متحمل می‌شدند؛ اما هرطور که بود، علاوه بر توجه به معنویات، از هر فرصتی نیز برای خوش‌گذرانی و شوخ‌طبعی آن‌هم در حیطه رعایت ارزش‌ها استفاده می‌کردند و از این راه، سعی می‌کردند تا روحیه حاکم در میان یکدیگر را سرزنده و شاداب نگه دارند که نمونه این شوخ‌طبعی‌ها، استفاده از اصطلاحات و تعبیر‌های خاص بود.

با گریه آمدن

با التماس و گریه و زاری و واسطه تراشیدن به جبهه آمدن؛ به محض اینکه سر و کله‌ بچه‌های بسیجی کم سن و سال در خط یا عقبه‌ جبهه پیدا می‌شد. بزرگ‌تر‌ها رو به یکدیگر می‌کردند، با دست او را نشان می‌دادند و می‌گفتند: «با گریه آمده!». کنایه از این‌که سن و سالش کافی نبود و با دستکاری شناسنامه‌اش و کلی گریه و زاری و التماس به جبهه راه پیدا کرده هست.

شوخ‌طبعی‌های جبهه/ اصطلاحات «با گریه آمدن» و «برنامه پایانی»

برنامه پایانی

پیرمرد رزمنده‌ای که حال و روزش گواهی می‌داد از معرکه جان سالم به در نمی‌برد، کسی که اگر آتش دشمن دامنش را نمی‌گرفت، از سن و سال و ضعف بنیه‌اش پیدا بود که به آخرین قسمت برنامه‌ی زندگی‌اش رسیده هست و این برنامه‌ پایانی اوست. گاهی این تعبیر را برای افرادی به کار می‌بردند که آثار تقوا و خلوص در حالات و سکناتش هویدا بود.

شوخ‌طبعی‌های جبهه/ اصطلاحات «با گریه آمدن» و «برنامه پایانی»

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شوخ‌طبعی‌های جبهه/ اصطلاحات «با گریه آمدن» و «برنامه پایانی» بیشتر بخوانید »

خلاقیت‌های جبهه/ نجات بلدوزرها

خلاقیت‌های جبهه/ نجات بلدوزرها


گروه ساجد دفاع‌پرس: جنگ تحمیلی هشت‌ساله علیه ایران، عرصه یک جنگ نامتقارنی بود که یک‌طرف آن رزمندگان ایرانی و در طرف دیگر آن، ارتش تا به‌دندان مسلحی بود که توسط قدرت‌ها پشتیبانی مالی و تسلیحاتی می‌شد؛ ضمن این‌که تحریم‌ها و فشارهای مالی، مانع از تأمین تسلیحات، قطعات و اقلام مورد نیاز جنگ می‌شد؛ بنابراین رزمندگان گاهاً برای مقابله با دشمن، از روش‌های ابداعی و درعین‌حال ساده استفاده می‌کردند.

استقرار یک بلدوزر در نزدیکی دشمن برای پرت کردن حواس آن از دیگر بلدوزرها، یکی از ابداعات و ابتکارات رزمندگان اسلام در جبهه‌ها بود که چگونگی آن در کتاب «فرهنگ جبهه» چنین روایت شده هست: «فرمانده مهندسی رزمی جهاد تهران، آقای «علی قلی» در عملیات میمک، در ارتفاع گرکنی متوجه آتش سنگین دشمن روی دستگاه‌های مهندسی شد. او از مجموع دستگاه‌های موجود، یک دستگاه بولدوزر را حدود هزار متر دورتر از بقیه قرار داد و بیل و جنگک (ریپر) آن را روی زمین فشار داد و دستگاه را از زمین بلند کرد. سپس دنده آن را زد. دشمن تمام توجهش به آن قسمت جلب شد و پس از آن، از دستگاه‌های دیگر غافل شد و به این ترتیب، هم کار انجام شد و هم ماشین‌آلات سالم ماندند».

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

خلاقیت‌های جبهه/ نجات بلدوزرها بیشتر بخوانید »

خلاقیت‌های جبهه/ ابتکاری خاص برای بازآماد بولدوزر

خلاقیت‌های جبهه/ ابتکاری خاص برای بازآماد بولدوزر


گروه ساجد دفاع‌پرس: جنگ تحمیلی هشت‌ساله علیه ایران، عرصه یک جنگ نامتقارنی بود که یک‌طرف آن رزمندگان ایرانی و در طرف دیگر آن، ارتش تا به‌دندان مسلحی بود که توسط قدرت‌ها پشتیبانی مالی و تسلیحاتی می‌شد؛ ضمن این‌که تحریم‌ها و فشارهای مالی، مانع از تأمین تسلیحات، قطعات و اقلام مورد نیاز جنگ می‌شد؛ بنابراین رزمندگان گاهاً برای مقابله با دشمن، از روش‌های ابداعی و درعین‌حال ساده استفاده می‌کردند.

بازآمد یک دستگاه بولدوزر با استفاده از ابتکار عملی خاص، یکی از ابداعات و ابتکارات رزمندگان اسلام در جبهه‌ها بود که چگونگی آن در کتاب «فرهنگ جبهه» چنین روایت شده هست: «قبل از عملیات «بیت‌المقدس ۳» یک دستگاه بولدوزر «دى ۸ کوماتسو» که وجود آن برای روز عملیات بسیار ضروری بود، به‌علت ساییدگی کفشک‌ها از حرکت باز ماند؛ به‌نحوی که دیگر نمی‌توانست در گل و باتلاق حرکت کند و باید کفشک‌ها را عوض می‌کردیم؛ اما نمی‌شد، چون در ۸۰ کیلومتری داخل خاک عراق بودیم. پیشنهاد کردم مقداری آرماتور ۲۴ میلی‌متری و ۲ دستگاه موتورجوش تهیه کنند. بعد بولدوزر را روشن و بلند کردیم. شنی‌های بولدوزر آزاد شد. آرماتور‌ها را بریدیم و به اندازه کفشک‌ها جاسازی و جوشکخلاقیتاری کردیم. در عرض ۲۴ ساعت بولدوزر آماده شرکت در عملیات شد».

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

خلاقیت‌های جبهه/ ابتکاری خاص برای بازآماد بولدوزر بیشتر بخوانید »

خلاقیت‌های جبهه/ تولید سلاح شیمیایی!

خلاقیت‌های جبهه/ تولید سلاح شیمیایی!


گروه ساجد دفاع‌پرس: جنگ تحمیلی هشت‌ساله علیه ایران، عرصه یک جنگ نامتقارنی بود که یک‌طرف آن رزمندگان ایرانی و در طرف دیگر آن، ارتش تا به‌دندان مسلحی بود که توسط قدرت‌ها پشتیبانی مالی و تسلیحاتی می‌شد؛ ضمن این‌که تحریم‌ها و فشارهای مالی، مانع از تأمین تسلیحات، قطعات و اقلام مورد نیاز جنگ می‌شد؛ بنابراین رزمندگان گاهاً برای مقابله با دشمن، از روش‌های ابداعی و درعین‌حال ساده استفاده می‌کردند.

ایجاد تغییراتی در گلوله آر.پی.جی برای ایجاد هراس در دشمن نسبت به استفاده ایران از سلاح شیمیایی، یکی از ابداعات و ابتکارات رزمندگان اسلام در جبهه‌ها بود که چگونگی آن در کتاب «فرهنگ جبهه» چنین روایت شده هست: «در خط مقدم فاو، بچه‌ها سر آر.پی.جی را باز می‌کردند و داخل آن سیر می‌ریختند و سپس شلیک می‌کردند؛ بر اثر انفجار و گرما، بوی تند سیر فضا را می‌پوشاند و عراقی‌ها ترسان از اینکه ایران شیمیایی زده هست، به تکاپو می‌افتادند».

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

خلاقیت‌های جبهه/ تولید سلاح شیمیایی! بیشتر بخوانید »

خلاقیت‌های جبهه/ بیل مکانیکی بدون راننده!

بیل مکانیکی بدون راننده!


گروه ساجد دفاع‌پرس: جنگ تحمیلی هشت‌ساله علیه ایران، عرصه یک جنگ نامتقارن بود که یک‌طرف آن رزمندگان ایرانی و در طرف دیگر آن، ارتش تا بن دندان مسلحی بود که توسط قدرت‌ها پشتیبانی مالی و تسلیحاتی می‌شد؛ ضمن این‌که تحریم‌ها و فشارهای مالی، مانع از تأمین تسلیحات، قطعات و اقلام مورد نیاز جنگ می‌شد؛ بنابراین رزمندگان گاهی برای مقابله با دشمن، از روش‌های ابداعی و درعین‌حال ساده استفاده می‌کردند.

کنترل بیل مکانیکی به‌طوری که کسی متوجه حضور راننده آن نمی‌شد،  یکی از ابداعات و ابتکارات رزمندگان اسلام در جبهه‌ها بود که چگونگی آن در کتاب «فرهنگ جبهه» چنین روایت شده هست: «در عملیات «والفجر ۸» روی جاده ام‌القصر، در دو طرف جاده با بیل مکانیکی باید خاکریز‌های کوچکی به‌عنوان ترکش‌گیر زده می‌شد که با توجه به حجم آتش منطقه، این کار، کار مشکلی بود؛ یکی از نیرو‌های جهاد به نام حاج «اکبر انصاری» برای در امان ماندن از ترکش‌ها هنگام نقل و انتقال دستگاه، کار جالبی کرد. به این ترتیب که حوالی صبح هنگام عقب آمدن از محل کارش، وقتی آتش شدید می‌شد، بیل کوچک دستگاه را جمع می‌کرد و جلوی کابین راننده قرار می‌داد و سپس دو تکه طناب به دستگیره فرمان می‌بست و درون بیل می‌رفت و می‌نشست و با طناب دستگاه را به چپ و راست هدایت می‌کرد. در آن هوای گرگ و میش، هر کس دستگاه را می‌دید، اصلاً متوجه جایگاه راننده نمی‌شد».

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

بیل مکانیکی بدون راننده! بیشتر بخوانید »