تصاویر/ تشییع پیکر بسیجی شهید «رضا امیری» (۳)
تصاویر/ تشییع پیکر بسیجی شهید «رضا امیری» (۳) بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعی و امنیتی دفاعپرس، امیر سرتیپ «عباس فلاح» معاون هماهنگکننده نیروی زمینی ارتش در مراسم تشییع پیکر شهید والامقام «جانی بت اوشانا»، اظهار داشت: عرض ادب به ساحت مقدس و ملکوتی حضرت ولی عصر دارم، همچنین به روح پرفتوح شهیدان درود میفرستم، رهبر معظم انقلاب اسلامی میفرمایند که زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست.
امیر فلاح گفت: شهید جانی بت در دوران جنگ تحمیلی پس از ۱۷ ماه رشادت برای دفاع از وطن، نظام و انقلاب جان شیرین خود را فدا کرد، امروز گرد هم آمدیم تا پیمانی ببندیم با همه شهدا به ویژه شهید عزیز اوشانا تا بتوانیم ادامه دهنده راه این بزرگواران باشیم.
معاون هماهنگ کننده نزاجا گفت: جامعه آشوریان ایران در دفاع از وطن و نظام جمهوری اسلامی ایران نقش خود را به خوبی ایفا کردهاند، بنده به نمایندگی از ارتشیان غیور بابت این تلاشها و زحمات تقدیر میکنیم.
وی افزود: امیدواریم همراهی، همدلی و اتحاد جامعه مسیحیان ایران با مردم مسلمان ایران کماکان ادامه پیدا کند و بتوانیم به شایستگی نقش خود را در ادامه راه شهدا گرانقدر به خوبی ایفا کنیم.
انتهای پیام/371
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
جامعه آشوریان در دفاع از وطن به خوبی ایفای نقش کردند بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، چند روزیست که نامش در رسانهها خبرساز شده، جوانی مسیحی که ۳۸ سال پیش آخرین بار با خانواده خداحافظی کرد، ساکش را روی دوش انداخت و راهی جبهههای نبرد شد.
او رفت تا مقابل دشمنی که به خاک کشورش حمله کرده بود بایستد. جانی بن اوشانا شش ماه مانده بود تا سربازیاش در تیپ ۵۵ هوابرد شیراز تمام شود که در عملیات بدر به شهادت رسید. پیکرش، اما در منطقه ماند تا مادر، پدر و سه برادرش با چشمهایی که منتظر بازگشت عزیز خود بودند دنیا را برای همیشه ترک کنند.
حالا پس از این همه سال پیکر جانی برگشته تا حجتی باشد برای آنان که با ریختن بذر دشمنی و تفرقه، خواهان نابودی این مرز و بوم هستند. جانی و همکیشانش اگرچه مسلمان نبودند، اما عشق به وطن را در سینه داشتند و تا اخرین قطره خون مقابل دشمن بعثی آن زمان ایستادگی کردند برای همین است که از مدتی پیش هموطنان مسلمانش در فراخوانهایی اعلام کردند در نبود خانواده برای او خانواده میشوند و در مراسماتش حضور پیدا میکنند.
اینجا معراج شهدا، عصر ششم اردیبهشت، در هوای ملایم بهاری عده زیادی از دوستداران شهدا جمع شدند تا در نبود اعضای خانواده جانی و در کنار بستگان او شاهد وداع باشکوهش باشند. تعدادی از مادران شهدا هم در این مراسم حضور دارند. مادر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی و مادر شهید آرمان علی وردی.
فرزند شهید همت را هم در بین جمعیت میبینم. در وداع خصوصی بستگان با شهید مادر مجید هم از راه میرسد، چه خوب رسم مادری کردن را بلد است، تابوت که باز میشود، پیکر کفن پیچ شده را در آغوش میگیرد و با گریه میگوید: نتوانستم ببینم مادر نداری، من هم مجیدم وقتی آمد که چند تکه استخوان سوخته از او را برایم آوردند، شما همه فرزندان ما هستید، خوش آمدی عزیزم.
مادر مجید حرفهای دیگری هم دارد «از دیروز که خبردار شدم قرار است پیکر شهید مسیحیای را بیاورند که پدر و مادر ندارد، چون زمانش مصادف شد با بازگشت مجید خیلی حالم عوض شد، گفتم من میتوانم برای شهید مادری کنم و انشالله سلام مرا به شهیدم برساند.»
میزبان مراسم امروز ارتش است، همه چیز به همان نظم و ترتیبی که از ارتش سراغ داریم انجام میشود، سربازان وطن پیکر را روی دوش خود میگذراند و یک سرباز در جلوی تابوت عکسی از جانی را در دست میگیرد. جمعیت پشت در محل وداع خصوصی از ساعتی قبل منتظر آمدن فرزند وطنشان هستند. اشک میریزند و در میان زمزمههای دعا چشم به دری که پیکر شهدا از آن وارد حسینیه میشوند میدوزند، بسیاری از چهرههایی که میبینم آشنا هستند، تقریبا مراسم وداعی نیست که نیایند و عشقشان را به شهدا ابراز نکنند.
پیکر شهید را سربازان با آداب خاصی وارد حسینیه میکنند. گلبرگ و نقل است که روی تابوت شهید پاشیده میشود و در میانه سرود «کجایید ای شهیدان خدایی» شهید مقابل لنز دوربینها میان حلقه مردم قرار میگیرد.
امیر فولادی رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش، جمعی از شورای خلیفهگری آشوریان، سردار ناصر سعیدی جانشین کمیته جست و جوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح و شارلی انویه تکیه نماینده آشوریان در مجلس یازدهم نیز حضور دارند.
امیر عباسی مداح از راه میرسد و میکروفن را به دست میگیرد، با ظرافت روضه سر مبارک اباعبدالله و کشیش نصرانیای را میخواند که در مسیر کاروان کربلا به سیدالشهدا احترام میکند و با این اشاره گریزی میزند به حضور مسیحیان در جبهههای دفاع مقدس که همراه با دیگر هموطنان مسلمان از کشور دفاع کردند.
به خاطر کثرت جمعیت، همانطور که پیش بینی شده است، حیاط معراج شهدا آماده استقبال از پیکر شهید میشود تا در فضای باز مردم بتوانند به زیارت شهید بروند. پیکر را با سلام و صلوات به میانه حیاط میبرند و در جایگاه مخصوصی قرار میگیرد.
مراسم رسمی با خواندن آیاتی از کلام الله مجید و سرود ملی آغاز میشود، بعد از کشیش وانیا اسقف اعظم آشوری چند کلامی صحبت میکند. وی با قدردانی از حضور مردم میگوید: هرچه خداوند در تقدیر بندگانش رقم زده حق است و چیزی جز مهر و محبت و مهربانی نیست.
روزی با دنیا وداع خواهیم کرد و جز مهر و محبت چیزی از ما به یادگار نمیماند، چه بهتر که انسان جانش را در این راه بدهد و این افتخاریست که خداوند به ما میدهد.
وی ادامه میدهد: امروز شاهدیم گه پیکر شهید ما پس از سالها به کشور بازگشت، اشک شوق و خوشحالی در چهره تک تک ما نمایان میشود. شهید روز جمعه به دیدار پدر و مادرش خواهد رفت و از نزدیک آنها را خواهد دید. اما امروز به جای چهار نفر از اعضای خانواده هزاران نفر جمع شدند. ما همه ایرانی، هموطن و از یک خونیم و برای کشور عزیزمان جان خواهیم داد.
امیر فولادی هم به روی سن میرود و در اشارهای به دوران دفاع مقدس و حضور همه اقشار میگوید: همانطور که هموطنان زرتشتی، مسیحی و مسلمان دست به دست هم دادند و در مقابل دشمنی که با پشتیبانی تمام دنیا به ما حمله کرده بود ایستادگی کردند امروز هم حضور شما مردم و سربازان وطن همان روزها را تداعی کرد.
این سربازان مفتخرند همیشه در اعتلای دین و مذهب با دشمنان جنگیدند؛ آنها مایه عزت دین و امنیت ما شدند که با حضور در مناطق مختلف عملیاتی نگذاشتند امنیت ما به یغما برود.
انتهای پیام/141
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روزی که زنان ایران برای شهید مسیحی مادری کردند بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از یزد، اگر آمار نسبتی شهدا در اقشار مختلف را در نظر بگیریم، تعداد شهدا نسبت به جمعیت روحانی و طلبه در دوران دفاع مقدس در مقایسه با سایر اقشار در صدر قرار میگیرد.
این آمارها بیانگر آن است که قول و عمل روحانیون در دفاع از ارزشهای انقلابی، یکی است و روحانیون طی هشت سال دفاع مقدس در مبارزه با کفر، نقش فرماندهی را نیز برعهده داشتند. رزمندگان روحانی در همه عرصههای سخت همچون دفاع مقدس، جنگهای اعتقادی و مبارزه با طاغوت روحانیت در خط اول بودند.
به همین منظور گفتوگویی با حجتالاسلام «سیدمحمد موسوی» از رزمندگان روحانی دوران هشت سال دفاع مقدس انجام شده که در ادامه میخوانید:
دفاعپرس: لطف کنید خودتان را معرفی کنید.
بنده «سید محمد موسوی» فرزند سید احمد، متاهل، دارای 4 فرزند، ساکن یزد و دارای تحصیلات حوزوی (سطح چهار) هستم. در مهر ماه سال 57 با تشویق شهید آیت الله صدوقی وارد حوزه علمیه یزد شدم و دروس سطح یک را نزد آیت الله سید محمد مدرسی، شیخ محمود علومی و… سپری کردم و بعد از آن به حوزه علمیه قم عزیمت کردم و دیگر سطوح را نزد حضرات آیات «استادی، محقق داماد، محمدی قوچانی و تهرانی» به پایان رساندم.
آنگاه در درس خارج حضرات آیات: فاضل لنکرانی، وحید خراسانی، ناصر مکارم شیرازی و جعفر سبحانی شرکت کردم. در زمان جنگ تحمیلی و در حال حاضر به فعالیت های تبلیغی اشتغال داشته و دارم در حوزه علمیه برادران و خواهران (مکتب الزهراء س، مدرسه الزینب س، ریحانه الرسول س)، دانشگاه یزد و دانشگاه آزاد اسلامی به تدریس اشتغال دارم. همچنین در زمینه تحقیق،و نویسندگی به فعالیت پرداخته و بیش از 30 مقاله در مجلات مختلف کشوری و استانی به چاپ رسیده وافتخار برتری در سطح کشور، برای بعضی از مقالات، حاصل گردیده است.
از سال 13 در نقاط مختلف کشور به تبلیغ امر دین پرداخت در مقطعی هم مدیریت آموزش تبلیغ، مسئولیت آموزش رشته تخصصی تبلیغ حوزه علمیه قم، مسئول حوزه شهید بهشتی دانشگاه یزد و رابط فرهنگی نهاد رهبری در دانشگاه یزد، مسئولیت تربیت راهنمای یزد، معاون تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه یزد، مدیر حوزه علمیه سفیران هدایت را بر عهده داشتم.
دفاعپرس: در زمان انقلاب هم فعالیت داشتید؟
بله. در زمان رژیم ستم شاهی در راهپیمایی ها و تظاهراتی که برگزار میشد توفیق شرکت داشتم.
دفاعپرس: از زمان اعزامتان به جبهه بگویید؟
بنده 4 دفعه از یزد به صورت بسیجی داوطلب به جبهه جنوب کشور اعزام شدم.
دفاعپرس: در چه عملیاتهایی شرکت کردید و در کدام مناطق و خطوط مقدم حضور داشتید؟
موقعیت شهید پارسائیان و شلمچه حضور داشتم، بیشتر فعالیت بنده تبلیغی بود اعم از اقامه نماز جماعت و بیان احکام شرعی در خدمت رزمندگان بودیم.
دفاعپرس: لطف کنید برخی از همرزمانتان و شهدایی را که به خاطر دارید نام ببرید.
از همرزمان حجت الاسلام غلامرضا باقری، از شهدا مرتضی و رجبعلی حیدری، کمالی، حسینی.
دفاعپرس: در پایان اگر خاطرهای از دوران دفاع مقدس دارید برایمان تعریف کنید.
(وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ) با عنایت به آیه 190 سوره بقره
که اشاره به مقابله با جنگ کسانی که با ما به حمله کردند دارد طلاب حوزه های علمیه در شروع جنگ تحمیلی و حزب بعث منحوس، در کنار دیگر رزمندگان و بلکه پیشتاز در اعزام بودند یادم هست کلاسی نزد حجت الاسلام میرزایی درس اصول فقه را تلمذ می کردیم که در حوزه علمیه خان برگزار می شد برخی از طلاب همین کلاس به جبهه رفته بودند و تقریبا کلاس نیمه تعطیل شده بود.
توفیقی بود که بنده هم در کنار رزمندگان به صورت تبلیغی حضور داشته باشم زیارت عاشورا و ادعیه ای که از سوی اهل بیت (ع) بود را با هم میخواندیم و نام مبارک اباعبدا… که بر زبان جاری میشد قلبها تپیدن می گرفت و اشک بود که از چشمان پاک رزمندگان جاری می شد.
در اعزامی که به صورت 40 نفره و جمعی بود استاد راشد یزدی هم حضور داشتند و این جمع بسیار صمیمی و دوست داشتنی بود با دوستانی که اعزام شده بودیم موقع تقسیم شدن، بودند کسانی که در انجام برنامه ها از یکدیگر سبقت می گرفتند، بنده هم در مورد اینکه به کجا فرستاده شوم هیچ نگفتم و گفتم هر کجا را در نظر دارید بفرستید و آماده خدمت هستیم.
در کنار مباحث تبلیغی به همراه رزمندگان در گشت زنی و نگهبانی بودم و این همراهی روحانیت یک نوع دلگرمی به رزمندگان عزیز می داد.
گفتوگو از: علی ضرغامزاد
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
رزمندگان روحانی در عرصههای سخت دفاع مقدس در خط اول بودند بیشتر بخوانید »