هفته فراجا

رضایت رهبر معظم انقلاب اسلامی و مردم سرمایه بزرگ انتظامی است

رضایت رهبر معظم انقلاب اسلامی و مردم سرمایه بزرگ انتظامی است


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از خراسان رضوی، امیر سرتیپ دوم «احمد اکبری» فرمانده گروه ۴۴۴ مهندسی رزمی شمال شرق نزاجا به مناسبت هفته انتظامی باحضور در کلانتری کوی پلیس مشهد ضمن دیدار با کارکنان این کلانتری این هفته را به آنها تبریک گفت.

فرمانده گروه ۴۴۴ مهندسی ضمن تبریک هفته نیروی انتظامی اظهارداشت: رضایت رهبر معظم انقلاب اسلامی و همچنین افکار عمومی از فعالیت‌های فراجا و قضاوت مثبت مردم به مثابه سرمایه‌ای بزرگ برای خدمت‌رسانی هرچه مطلوب‌تر کارکنان انتظامی هست.

وی در ادامه گفت: یکی از افتخارات نظام جمهوری اسلامی برقراری امنیت در سراسر کشور هست و همه نیرو‌های انقلابی و جهادگر به ویژه نیرو‌های فداکار، شجاع و متدین انتظامی برای حفظ امنیت کشور در حال مجاهدت هستند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

رضایت رهبر معظم انقلاب اسلامی و مردم سرمایه بزرگ انتظامی است

رضایت رهبر معظم انقلاب اسلامی و مردم سرمایه بزرگ انتظامی است بیشتر بخوانید »

سردار رادان: اجرای هر ۴۵ دقیقه یک عملیات در فراجا/ خودروهای فراجا ضد گلوله می‌شوند

سردار رادان: اجرای هر ۴۵ دقیقه یک عملیات در فراجا/ خودروهای فراجا ضد گلوله می‌شوند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار جامعه دفاع‌پرس، سردار احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی کشور به‌مناسبت هفته فراجا در گفت‌وگویی تلویزیونی اظهار داشت: امشب اجازه می‌خواهم در کنار مردم عزیزمان، خبرهای خوبی را در حوزه عملکرد انتظامی اعلام کنم. بنده با افتخار، سفیر شهیدان احمدرضا رحمتی و هادی میرآبادی هستم. افسران ما هر کدام سفیر یک یا دو شهید هستند و این اقدام ارزشمند موجب ارتباط نزدیک و همیاری همکاران ما با خانواده‌های معظم شهدا شده و آنان از فیوضات معنوی این ارتباط بهره‌مند می‌شوند.

وی افزود: فرماندهی کل انتظامی کشور سازمانی منحصر به‌فرد هست که در کمتر کشوری می‌توان پلیسی با چنین ویژگی‌ها، کارکردها و وظایفی یافت. در طرح جامع مصوبی که به فراجا ابلاغ شده، ۴۰ مأموریت و وظیفه کلی، ۱۷ نقش و ۲۶ کارکرد اساسی برای این مجموعه پیش‌بینی شده هست؛ چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی، با رویکردی عامل و غیرعامل.

سردار رادان تصریح کرد: این ساختار و گستره مأموریتی، یکی از نقاط برجسته و منحصر به‌فرد پلیس جمهوری اسلامی ایران هست.

فرمانده کل انتظامی کشور، گفت: وقتی از ۴۰ مأموریت و وظیفه کلی سخن می‌گوییم، منظور تنها عنوان مأموریت نیست؛ چراکه در دل هر مأموریت چندین نقش و اقدام وجود دارد. برای مثال در حوزه مرزبانی، ما تنها وظیفه مراقبت از مرز را نداریم، بلکه بیش از ۱۴ عمل و کارکرد تعریف شده هست. به همین دلیل، در مجموع این ۴۰ مأموریت به بیش از ۱۸۰ اقدام عملی منجر می‌شود.

برقراری نظم، دفاع از حقوق مردم و روایتگری صادقانه

وی افزود: یکی از محورهای اصلی مأموریت‌های پلیس، برقراری نظم و انتظام عمومی در جامعه هست. دیده‌بانی هوشمند و فراگیر محیط، هشداردهی مخاطرات به مردم و روایتگری صادقانه از واقعیت‌ها نیز از جمله کارویژه‌های ما به شمار می‌رود. همچنین دفاع از حقوق مردم، تحکیم هنجارهای اجتماعی و پیشگیری از تبدیل ناهنجاری‌ها به مسائل انتظامی یا امنیتی از وظایف اصلی پلیس هست.

فرمانده کل انتظامی کشور تصریح کرد: صیانت از مال، جان و آبروی مردم یکی از اصلی‌ترین اهداف ماست. اجرای این مأموریت‌ها در قالب آن ۴۰ مأموریت، ۱۷ نقش و ۲۶ کارکرد، مجموعه‌ای گسترده و سنگین از اقدامات را تشکیل می‌دهد که همکاران ما شبانه‌روز برای تحقق آن تلاش می‌کنند.

وی خاطرنشان کرد: پلیس جمهوری اسلامی ایران برای اجرای مأموریت‌های خود شب و روز نمی‌شناسد. این امنیت تنها با حضور فیزیکی تأمین نمی‌شود، بلکه با تقدیم خون شهیدان به مردم هدیه می‌شود. افزون بر شهدایی که در نبرد با صهیونیست‌ها تقدیم کرده‌ایم، در مأموریت‌های داخلی نیز همکاران ما جان‌فشانی کرده‌اند.

سردار رادان افزود: تنها در شش‌ماهه نخست امسال، نزدیک به ۴۶ نفر از همکاران ما از مرز تا شهر و از شهر تا روستا و جاده، در مسیر انجام مأموریت‌های خود به شهادت رسیده‌اند. یکی از این شهدا از افسران دلسوز و پرتلاش راهنمایی و رانندگی بود که هنگام انجام مأموریت مراقبت از راه، توسط یک راننده متخلف زیر گرفته شد و به شهادت رسید.

پلیس در خط مقدم امنیت مردم

وی تأکید کرد: مردم عزیز بدانند که همکاران ما در عین اقتدار، جان خود را برای تأمین امنیت، نظم و آرامش آنان در طبق اخلاص گذاشته‌اند و این مسیر با ایمان، عشق و فداکاری ادامه دارد.

فرمانده کل انتظامی کشور، گفت: چنین مردمی، مردمی فداکار و ایثارگر، شایسته چنین خدمتی هستند. در جنگ ۱۲ روزه اخیر دیدیم که مردم چگونه از خود ایثار، گذشت، فداکاری و همبستگی نشان دادند. دشمن تصور می‌کرد در چند روز نخست مردم به خیابان‌ها آمده و اعتراض می‌کنند، اما وقتی دید مردم برای حمایت از نظام و علیه دشمن به میدان آمدند، شگفت‌زده شد و به ارباب خود التماس کرد که آتش‌بس را پیگیری کند.

وی افزود: مردم ما آن‌قدر شریف و وفادارند که ما با افتخار جان خود را برای امنیتشان می‌دهیم. امسال در هفته نیروی انتظامی، میزان قدردانی و تشکر مردم از اقشار مختلف جامعه — از هنرمندان و ورزشکاران تا اصناف و دانشگاهیان — به شکل چشمگیری افزایش یافت. پیام‌های محبت‌آمیز مردم ما را شرمنده کرد و جا دارد از همین‌جا از همه آنان صمیمانه تشکر کنم.

فراجا با ۴۰ مأموریت و ۲۶ کارکرد حافظ جان، مال و آبروی مردم هست

فرمانده کل انتظامی کشور با اشاره به گستردگی مأموریت‌های فراجا خاطرنشان کرد: پلیس جمهوری اسلامی دارای ۴۰ مأموریت کلی، ۱۷ نقش و ۲۶ کارکرد اساسی هست که مأموران ما برای پاسداری از امنیت، جان، مال و آبروی مردم شبانه‌روز تلاش می‌کنند. شعار امسال نیز با همین گستردگی وظایف و اهداف طراحی شده هست.

سردار رادان تصریح کرد: شعار امسال “پلیس مقتدر، مشارکت همگانی و جامعه امن” نشان‌دهنده هماهنگی و هم‌افزایی میان فراجا و مردم هست. پلیس خود را جدا از مردم نمی‌داند، بلکه جزئی از جامعه و در کنار آنان هست. ما معتقدیم مأموریت و اقدام پلیس زمانی دقیق و به‌موقع به نتیجه می‌رسد که همراهی و مشارکت واقعی مردم وجود داشته باشد.

وی ادامه داد: همراهی مردم ارزشمند هست، اما مشارکت مفهومی فراتر دارد؛ یعنی مردم خود نیز در ایجاد امنیت نقش ایفا کنند. در دفاع مقدس ۱۲ روزه شاهد بودیم مردم چگونه با حضور و آگاهی خود نقش‌آفرینی کردند. در حوزه انتظامی نیز همین الگو صادق هست؛ به‌ویژه در مقابله با سرقت‌ها، مراقبت و محافظت مردم از اموالشان بخشی از مشارکت امنیتی هست. مردم در واقع پلیس افتخاری خود و جامعه‌اند.

وی توضیح داد: وقتی دزد احساس کند به راحتی می‌تواند به هدف برسد، زمینه وقوع جرم فراهم می‌شود. اما اگر مردم با دقت و هوشمندی زمینه را محدود کنند، زمان ارتکاب جرم از بین می‌رود. مثلاً قفل کردن فرمان و ترمز، پارک خودرو زیر دوربین یا در نقاط روشن، همگی نوعی مشارکت مردمی در امنیت هست. در این حالت، مردم خودشان پلیس می‌شوند، پلیس خود و پلیس جامعه.

نتیجه مشارکت مردمی؛ کاهش سرقت و افزایش کشف جرائم

فرمانده کل انتظامی کشور خاطرنشان کرد: با همین رویکرد مشارکت‌محور، در حوزه مقابله با سرقت، کاهش جرائم و افزایش میزان کشف را شاهد هستیم که امشب خبرهای خوبی در این زمینه برای مردم دارم.

وی تأکید کرد: پلیس باید مقتدر باشد. مردم از پلیس ضعیف یا منفعل رضایت ندارند. اقتدار پلیس، پشتوانه امنیت مردم هست و زمانی این اقتدار معنا پیدا می‌کند که با محبت، همراهی و مشارکت مردم همراه باشد. هدف ما تحقق جامعه‌ای امن با حضور مردم در کنار پلیس هست.

سردار رادان گفت: استفاده مشروع از قانون یعنی بدانیم کجا باید با مردم با لبخند و مهربانی رفتار کنیم و کجا باید قاطع و کوبنده باشیم. مردم از این رفتار متوازن استقبال می‌کنند، زیرا پلیسی را می‌خواهند که هم مهربان باشد و هم مقتدر. در کنار این، مشارکت مردم هم معنا پیدا می‌کند و در حقیقت مردم خود پلیس افتخاری هستند؛ دو حلقه‌ای که جامعه امن را شکل می‌دهند.

وی افزود: چند شب پیش در دیدار با رؤسای پلیس پیشگیری و پلیس آگاهی، گزارشی از اقدامات مشترک با شرکت‌های خودروساز دریافت کردیم. خوشبختانه خودروسازان با همکاری پلیس توانستند امنیت خودروها را افزایش دهند و بستر بسیاری از سرقت‌ها را از بین ببرند. از وزارت صمت و خودروسازان متعهد کشور تشکر می‌کنم که با رویکردی جهادی وارد این عرصه شدند. این هم نوعی مشارکت هست، مشارکت میان دستگاه‌ها برای تأمین امنیت مردم.

افزایش احساس امنیت در جامعه هدف اصلی فراجاست

فرمانده کل انتظامی کشور تصریح کرد: وقتی جامعه امن باشد، احساس امنیت نیز در مردم تقویت می‌شود. ما به دنبال افزایش این احساس هستیم تا مردم بدانند اگر خودروی خود را در خیابان پارک کردند، در همان‌جا می‌ماند و آسیبی نمی‌بیند؛ اگر فرزندشان از خانه بیرون می‌رود، با سلامت بازمی‌گردد. تحقق چنین آرامشی نیازمند مشارکت واقعی مردم در کنار پلیس مقتدر هست.

وی گفت: «شعار امسال، پلیس مقتدر، مشارکت همگانی و جامعه امن، انتخابی هوشمندانه و متناسب با شرایط کشور هست. در جنگ ۱۲ روزه اخیر، مردم با مشارکت مثال‌زدنی خود در کنار نیروهای مسلح — سپاه، ارتش، بسیج و فراجا — نشان دادند که امنیت ملی، نتیجه وحدت و همبستگی مردمی هست.

برخورد قاطع با جرایم خشن و اراذل و اوباش

سردار رادان با اشاره به اهمیت حفظ آرامش و اطمینان خاطر مردم گفت: جرایمی نظیر کیف‌قاپی یا موبایل‌قاپی که احساس ناامنی و نگرانی در جامعه ایجاد می‌کنند، از اولویت‌های ویژه ما هستند. من روزی به مردم قول دادم که ابهت پوشالی اراذل و اوباش را خرد کنیم و به حکم قانون، به این قول عمل کردیم. امروز مأموران ما با اقتدار در تعقیب مجرمان هستند و نتیجه آن کاهش ۳۷ درصدی درگیری و خشونت در یک سال گذشته هست.

وی افزود: این موفقیت بدون همکاری قوه قضاییه ممکن نبود. از ریاست محترم قوه قضاییه و قضات شریف کشور که در اجرای قانون یاری‌گر پلیس بودند، تشکر می‌کنم. همچنین از مردم عزیز که با ارائه اطلاعات ارزشمند به پلیس در شناسایی مجرمان کمک کردند، قدردانی ویژه دارم. بدون مردم، پلیس مقتدری نخواهیم داشت.

قرارگاه ویژه سرقت و تمرکز بر کاهش جرائم

فرمانده کل انتظامی کشور با اشاره به اقدامات اخیر پلیس در مقابله با سرقت گفت: در پایان سال ۱۴۰۱، روند افزایشی سرقت تا ۱۹ درصد بالا رفته بود. برای مهار آن، قرارگاه ویژه مقابله با سرقت را تشکیل دادیم تا با تمرکز بر ابعاد مختلف این پدیده ، از اقدامات هوشمند تا عملیات میدانی با سارقان برخورد شود. خوشبختانه با تلاش پلیس آگاهی و استان‌ها، روند صعودی سرقت کنترل و متوقف شد و شاهد بهبود وضعیت امنیتی در کشور هستیم.

وی ادامه داد : در مواردی دیدیم که قربانیان جرائم خشن پس از دستگیری مجرمان، از آرامش بازگشته خود گفتند. این نشانه‌ای از اثر مستقیم اقتدار قانونی و اطلاع‌رسانی درست بر احساس امنیت مردم هست.

فرمانده کل انتظامی کشور، گفت: زمانی که در حال جمع‌بندی فصل ۴۰۱ بودیم، با افزایش ۱۹ درصدی وقوع سرقت روبه‌رو شدیم. بلافاصله قرارگاه ویژه سرقت تشکیل شد و گشت‌های مقابله با سرقت شامل گشت‌های موتورسوار و خودرویی با محوریت پلیس آگاهی به‌صورت متمرکز راه‌اندازی شد.

وی افزود: نتیجه این اقدامات و همراهی مردم این بود که آن روند افزایشی به صفر رسید و ما حتی کاهش وقوع را تجربه کردیم؛ به‌طوری‌که در ادامه شاهد کاهش وقوع تا حدود ۶ درصد بودیم و هم‌زمان در شاخص کشف جرم افزایش محسوسی حاصل شد.

وی ادامه داد: استفاده از هوشمندی و فناوری، تاثیر شگرفی در کار ما داشت. یکی از این اقدامات، نصب پابند الکترونیک برای سارقین سابقه‌دار با مجوز قضایی بود. همچنین آزمایشگاه تحلیل داده در پلیس آگاهی راه‌اندازی شد تا در یک‌واحد، داده‌ها را تحلیل و اقدام مقتضی را طراحی کنیم.

سردار رادان تصریح کرد: این آزمایشگاه به ما امکان داد تا اشراف اطلاعاتی نسبت به سارقین سابقه‌دار پیدا کنیم؛ گاهی حتی قبل از اعزام برای سفر یا خروج از کشور، می‌توانیم از طریق سامانه و پیامک هشدار دهیم یا در خروجی مرزها مانع فعالیت آنان شویم.

وی گفت: در پی اقدامات انجام‌شده، آن ۱۹ درصد افزایش به صفر رسید و ما حدود ۶ درصد کاهش وقوع را تجربه کردیم. در بخش کشف نیز بالغ بر ۳۵ درصد افزایش کشف را ثبت کردیم. در ۶ ماهه اول امسال نیز نسبت به مدت مشابه سال قبل، حدود ۱۷ درصد کاهش وقوع را شاهد بودیم و در مجموع طی بیش از دو سال اخیر از نقطه‌ای که با ۱۹ درصد افزایش روبه‌رو بودیم، به کاهش قابل توجهی رسیده‌ایم.

وی افزود: به‌طور کلی، نسبت به دوره ۴۰۱ کاهش حدود ۴۱ درصدی قابل توجهی را تجربه کرده‌ایم؛ با این همه، ما به یک مورد کشف نشده هم قانع نیستیم و تلاشمان بر این هست اموال مردم را هرچه سریع‌تر به صاحبانش بازگردانیم. تاکنون بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار مورد اموال بازپس‌گرفته شده هست.

اقدامات عملیاتی و برخورد با سارقین حرفه‌ای

فرمانده کل انتظامی کشور گفت: پلیس آگاهی و استان‌ها با قاطعیت وارد عمل شدند؛ برخوردهای شدید با سارقین حرفه‌ای و خشن انجام شد، از جمله بازداشت‌هایی که در برخی موارد با ضربه گلوله انجام گرفت تا درس عبرتی برای بقیه باشد؛ پیام ما روشن هست: سرقت مساوی هست با برخورد قاطع قانون.

وی افزود: همکاران ما با بهره‌گیری از آزمایشگاه تحلیل داده اکنون اشراف کامل‌تری بر تحرکات سارقین دارند و حتی در مناسبت‌هایی مانند اربعین، از طریق سامانه‌ها جلوی خروج برخی سارقین را می‌گیریم تا از تعرض به زائران جلوگیری شود. گاهی نیز از طریق تماس یا پیامک با افراد دارای پابند الکترونیک پیگیری می‌کنیم تا بدانند تحت نظر هستند، این روش بازدارنده خیلی موثر بوده هست.

وی خطاب به مردم گفت: این موفقیت‌ها بدون همکاری شما امکان‌پذیر نبود. از مردم می‌خواهیم مشارکت خود را افزایش دهند؛ اطلاعات مردمی، هوشمندی در محافظت از اموال و همراهی با اقدامات پلیس، مکمل کارهای میدانی ماست. تنها با ترکیب اقتدار پلیس، استفاده از فناوری و مشارکت آگاهانه مردم هست که می‌توانیم جامعه‌ای امن‌تر بسازیم.

سردار رادان گفت: گاهی از دیدن درهای پارکینگ یا آیفون‌هایی که ظاهر زیبایی دارند ولی از نظر ایمنی ضعیف‌اند متعجب می‌شوم. نیاز اصلی، درِ مستحکم و آیفونِ امن هست نه صرفاً زیبا بودن. وقتی سارقان با دستکاری سیم‌ها یا باز کردن آیفون وارد می‌شوند، نشان می‌دهد ما باید از اساس به ایمنی ساختمان‌ها توجه کنیم.

وی افزود: پلیس پیشگیری گزارش داده و ما تصمیم گرفته‌ایم به‌صورت بلوک‌به‌بلوک و واحدبه‌واحد با مشارکت ساکنان نقاط ناایمن فیزیکی را صورت‌جلسه کنیم و برای اصلاح آن اقدام کنیم. همچنین ورود فراجا به مباحث مقررات ساختمانی مانند مبحث ۱۹ نشان می‌دهد که از این پس سازنده‌ها باید تأییدیه ایمنی دریافت کنند.

سردار رادان تصریح کرد: بر اساس تحلیل داده‌ها، اولویت‌های مردم تغییر کرده هست؛ ترافیک در صدر قرار دارد و سرقت از اولویت دوم به چهارم رسیده که نشان‌دهنده اثرگذاری اقدامات ماست. با این حال برای ما مقابله با سرقت همچنان در اولویت هست.

وی گفت: قبلاً اموال مکشوفه در گنجینه نگهداری می‌شد، اما اکنون بلافاصله پس از کشف با مالک تماس یا پیامک گرفته می‌شود تا اموال بازپس‌گردانده شود. این رویه باعث شده سرعت بازگرداندن اموال افزایش یابد و کاهش نگرانی مردم حاصل شود.

سردار رادان افزود: از مردم می‌خواهیم در اماکن عمومی موبایل یا اشیاء قیمتی را آشکارا یا کنار گوش نگه ندارند تا سارق را تحریک نکنند. این‌گونه رفتارهای ساده نقش مؤثری در پیشگیری از کیف‌قاپی و موبایل‌قاپی دارد. مشارکت مردم یعنی همین نکات عملی و هوشمندانه.

وی همچنان تأکید کرد: ما آماده‌ایم همراه مردم برویم، نقاط ضعف را شناسایی و اصلاح کنیم؛ اما این مسیر تنها با مشارکت آگاهانه مردم تکمیل می‌شود. خانه امن، شهری امن و جامعه‌ای امن آرزوی ماست و باید با اقدامات ساده و مشترک آن را محقق کنیم.

مرزها؛ ۱۵ مدل مرز و شرایط جغرافیایی متفاوت

وی گفت: کشور ما با ۱۵ کشور هم‌مرز هست؛ بنابراین ۱۵ مدل مرز داریم و نمی‌توان برای همه یک نسخه نوشت. مرز سیستان و بلوچستان خصوصیات خودش را دارد و مرزهای شمال و غرب خصوصیات دیگر؛ از مرزهای آبی تا رودخانه‌ای و خشکی.

وی افزود: مرزبانان ما در سیستان‌وبلوچستان زیر گرمای بسیار بالا و در مناطق غربی زیر سرمای شدید کار می‌کنند؛ این سختیِ کار هست که گاهی به شهادت برخی از مرزبانان منجر شده هست.

تجهیز و پشتیبانی؛ خودروهای ضدگلوله و حمایت دولت

سردار رادان گفت: ما عملیات ضدگلوله‌سازی خودروها را آغاز کردیم و چند ده دستگاه خودروی ضدگلوله به سیستان‌وبلوچستان تحویل شده هست. در نظر داریم تا پایان سال این میزان را دو برابر کنیم.

وی افزود: در جلسه با رئیس‌جمهور و مسئولان مربوطه، دستوراتی برای تأمین خودروهای مناسب و ارتقای سطح حفاظتی نیروها صادر شده هست.

وی تصریح کرد: نصب تجهیزات پایش و به‌کارگیری سامانه‌های هوشمند در مرزها به ما کمک کرده هست تا تحرکات مشکوک را سریع‌تر کشف و واکنش مناسب انجام دهیم. این ابزارها همراه با شجاعت مرزبانان، مانع از نفوذ و اقدامات خرابکارانه می‌شوند.

سردار رادان گفت: هر جا که توطئه و چشم‌طمعی وجود داشته باشد، ممکن هست تحرکاتی ببینیم؛ اما ما آماده‌ایم و با جابجایی یگان‌ها و افزایش حضور توان مقابله‌ای را بالا برده‌ایم. برخی از شهدا نیز در همین مناطق تقدیم شده‌اند که نشان از سختی عملیات هست.

مبارزه با سرقت و ابزارهای نوین؛ پابند الکترونیک و تحلیل داده

وی افزود: در داخل کشور نیز برنامه‌های هوشمند مانند پابندهای الکترونیک برای مجرمان سابقه‌دار و آزمایشگاه تحلیل داده پلیس آگاهی راه‌اندازی شده که در کاهش سرقت‌ها مؤثر بوده هست. گزارش‌های خبری بازتاب داده‌اند که اعمال این ابزارها و قرارگاه‌های ویژه منجر به کاهش قابل توجهی در وقوع سرقت و افزایش کشفیات شده هست.

سردار رادان تأکید کرد: ما برای حفاظت از مرزها و مردم نیازمند حمایت نهادی و مشارکت مردمی هستیم؛ از دولت تقاضای تجهیزات کفایت‌سنج و از مردم توقع همراهی و اطلاع‌رسانی داریم تا نیروها با امنیت و اقتدار مأموریت خود را انجام دهند.

فرمانده کل انتظامی کشور تأکید کرد: وجود اتباع غیرمجاز در کشور قابل پذیرش نیست. سال گذشته حدود ۱.۲ میلیون مورد مرتبط با اتباع بررسی شد که نزدیک به ۷۰۰ هزار نفر بازداشت و حدود ۵۰۰ هزار نفر خودمعرف بودند. اتباع مجاز تحت چتر امنیتی قرار دارند اما اتباع غیرمجاز باید مراحل قانونی را طی کنند یا به کشورشان بازگردند.

وی افزود: رسیدگی به این موضوع نیازمند کارِ میان‌دستگاهی، ساماندهی، و سیاست‌گذاری دقیق هست.

سردار رادان درباره وضعیت ترافیک و تصادفات گفت: نزدیک به ۲۰ هزار کشته ناشی از تصادفات سالانه برای ما قابل قبول نیست. یکی از دلایل، نبود قوانین بازدارنده کافی و دوم، کمبود نظارت و دوربین در جاده‌ها و معابر هست.

وی افزود: برای جبران کسری نظارت، پیشنهاد استفاده از بخش خصوصی در تأمین و نگهداری دوربین‌ها مطرح شده هست؛ سرمایه‌گذار، دوربین نصب می‌کند و درصدی از تراکنش‌ها دریافت می‌کند تا هم نظارت افزایش یابد و هم بار مالی دولت سبک‌تر شود. البته این طرح باید با شفافیت و ضوابط دقیق اجرا شود تا منافع عمومی حفظ شود.

سردار رادان تأکید کرد: برای تضمین امنیت مرزها و داخل کشور نیازمند عزم ملی هستیم؛ تجهیز، هوشمندسازی، همکاری نهادها و مشارکت مردم باید همزمان پیش رود. پلیس و نیروهای مسلح با تمام توان در خط مأموریت‌اند، اما بدون همراهی مردم و حمایت سازمان‌ها، دستاوردها ناقص خواهد ماند.

وی تصریح کرد: همکاران شجاع و فداکار ما که از جان و مال مردم محافظت می‌کنند، در شرایط معیشتی سختی زندگی می‌کنند. بسیاری از کارکنان اجاره‌نشین هستند و بیش از ۷۰ درصد حقوق خود را صرف اجاره خانه می‌کنند.

وی افزود: این شرایط غیرقابل قبول هست و ما موظفیم به وضعیت رفاهی و معیشتی آنان توجه ویژه داشته باشیم.

نهضت خانه‌های سازمانی؛ وعده و پیشرفت

سردار رادان گفت: ما نهضت ساخت ۱۰۰ هزار خانه سازمانی را آغاز کرده‌ایم و در حال حاضر ۵۲ هزار خانه در مراحل مختلف ساخت قرار دارد. این پروژه در استان‌ها، تهران، مرزها و یگان‌های ویژه اجرا می‌شود.

وی افزود: هدف این هست که حداقل ۵۰ درصد از کارکنان پلیس از خانه‌های سازمانی بهره‌مند شوند، در حالی که در حال حاضر تنها ۷ درصد از نیروها چنین خانه‌هایی دارند و از این مقدار هم بخش قابل توجهی ویران یا نامطلوب هست.

وی گفت: رئیس‌جمهور و وزرای مربوطه با دستور مستقیم به وزارتخانه‌ها، همکاری در تأمین زمین، زیرساخت و منابع لازم برای ساخت خانه‌ها را تضمین کرده‌اند.

وی افزود: با وجود کمبود منابع، زمین و مشکلات اجرایی، تلاش می‌کنیم وعده‌ها عملی شود و کارکنان در دو سال آینده از مزایای ملموس بهره‌مند شوند.

سردار رادان تصریح کرد: پیگیری‌های شهید باقری و فرماندهان دلسوز باعث شد بخشی از حقوق کارکنان نیروهای مسلح افزایش یابد. این اقدامات کمک می‌کند تا فشارهای معیشتی کاهش یابد و کارکنان بتوانند با آرامش در مأموریت‌های امنیتی حاضر شوند.

وی گفت: اگر امنیت و آرامش مردم را می‌خواهیم، باید رفاه و معیشت کارکنان پلیس را تقویت کنیم. خانه‌های سازمانی، افزایش حقوق و تجهیزات مناسب، پشتوانه‌ای برای مأموریت‌های امنیتی و خدمت به مردم هست.

۶۰میلیون تماس مردمی؛ هر دقیقه ۴۵ عملیات

وی گفت: در طول سال گذشته، بیش از ۶۰ میلیون تماس با ما برقرار شد که حدود ۲۴ میلیون مورد آن منجر به عملیات شد. همکاران من در هر دقیقه ۴۵ عملیات و ۵۴ مشاوره ارائه می‌کنند.

وی افزود: از مردم عزیز درخواست داریم که تماس‌های مشکوک را همچنان قطع نکنند؛ این تماس‌ها نقطه کلیدی برای رسیدن به اهداف عملیاتی و پیشگیری از جرایم هست.

سردار رادان تصریح کرد: با راه‌اندازی مرکز فوریت‌های سایبری، موفق شدیم ۳۸۵ میلیارد تومان از اموال مردم که در معرض تقلب و جرایم سایبری بود، حفاظت کنیم.

وی افزود: ما در مسیر هوشمندسازی و دیجیتالی شدن پلیس حرکت می‌کنیم؛ امروز با استفاده از سامانه‌های نوین و حذف کروکی‌های کاغذی، به سمت یک پلیس مقتدر، هوشمند و مهربان پیش می‌رویم.

انتهای پیام/241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سردار رادان: اجرای هر ۴۵ دقیقه یک عملیات در فراجا/ خودروهای فراجا ضد گلوله می‌شوند

سردار رادان: اجرای هر ۴۵ دقیقه یک عملیات در فراجا/ خودروهای فراجا ضد گلوله می‌شوند بیشتر بخوانید »

سردار کارگر به دیدار سردار رادان رفت

سردار کارگر به دیدار سردار رادان رفت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار سرتیپ بسیجی «بهمن کارگر» رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و مقاومت، عصر امروز (چهارشنبه) با سردار سرتیپ پاسدار «احمدرضا رادان» فرمانده کل انتظامی کشور دیدار کرد.

در این دیدار که به مناسبت گرامیداشت هفته فراجا و در ستاد فرماندهی انتظامی کل کشور انجام شد، جمعی از معاونین و مدیران بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و مقاومت، سردار کارگر را همراهی کردند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سردار کارگر به دیدار سردار رادان رفت

سردار کارگر به دیدار سردار رادان رفت بیشتر بخوانید »

کشف و معدوم‌سازی ۳۰۰۰ تن مواد در ۵ سال

کشف و معدوم‌سازی ۳۰۰۰ تن مواد در ۵ سال


به گزارش مجاهدت از گروه جامعه دفاع‌پرس، سردار «قاسم رضایی» جانشین فرمانده کل انتظامی در هفدهمین نشست فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران با وابستگان نظامی و انتظامی خارجی مستقر در تهران که به مناسبت هفته انتظامی برگزار شد اظهار داشت: بازدید میهمانان خارجی از این نمایشگاه، موجب شد تا بیش از پیش به نقش خط مقدم جمهوری اسلامی ایران در مقابله با مواد مخدر در سطح جهان، به ویژه برای کشور‌های حوزه غرب آسیا، واقف شوند.

سردار رضایی افزود: «در این نشست‌ها، آخرین وضعیت منطقه به ویژه تحولات آسیای جنوبی و غربی و همچنین جنایات رژیم صهیونیستی مورد بحث و تبادل نظر قرار می‌گیرد. وقتی نظامیان با یکدیگر گفت‌و‌گو می‌کنند، به وضوح درمی‌یابند که جنایات رژیم صهیونیستی و استکبار جهانی که منجر به شهادت بیش از ۶۵ هزار زن، مرد و کودک شده، تا چه اندازه محکوم هست.

جانشین فرمانده کل انتظامی در با بیان اینکه امروز گفتمان‌های لازم در این زمینه شکل گرفته، ابراز امیدواری کرد: «خداوند متعال با ظهور حضرت بقی‌الله‌الاعظم (عج)، آرامش را به جهان هدیه کند و ملت‌های جهان را از شر استکبار و شیطان بزرگ نجات بخشد.

سقوط قطعی رژیم صهیونیستی نزدیک هست

وی افزود: ولایت فقیه در اسلام، تداوم بخش راه منجی عالم بشریت هست و ملتی که بر این اساس حرکت کند، شکست‌ناپذیر، عاشورایی و امیدوار به فرج خواهد بود.

سردار رضایی در ادامه این نشست با اشاره به جایگاه رفیع ولایت فقیه، اظهار داشت: «ولایت فقیه نایب حضرت بقی‌الله الاعظم (عج) هست و این دو بال، ملت را به اوج می‌رساند. ما اعتقاد راسخ داریم که این ملت با تکیه بر این اصل، شکست‌ناپذیر هست.

جانشین فرمانده کل انتظامی در ادامه به تحلیل وضعیت منطقه پرداخت و با اشاره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب، خاطرنشان کرد: «ایشان سال‌ها پیش فرمودند که این رژیم کودک‌کش و انسان‌کش، ۲۵ سالگی خود را نخواهد دید. این جمله از زبان یک فقیه جاری شده و شک ندارید که جنایاتشان، سقوطشان را تسریع کرده هست. این رژیم ظالم و فاسد، با سرعت در حال فروپاشی هست.»

وی با اشاره به نقشه‌های منطق‌الغرب رژیم صهیونیستی، افزود: «نقشه‌ای که آنها برای منطقه و علیه استقلال همه کشور‌ها کشیده‌اند، پیام روشنی دارد. اگرچه با واکنش‌ها موقتاً عقب‌نشینی کردند، اما خصلت جنایتکارانه ذاتی‌شان آنها را به نابودی می‌کشاند. قطعی هست که این رژیم رفتنی هست.

سردار رضایی حرکت کاروان‌های کمک‌رسانی از ۴۵ کشور به سوی غزه را نشانه‌ای دیگر از سقوط قریب‌الوقوع این رژیم خواند و تأکید کرد: «این رژیم، ضد انسان و ضد خداست. به همه، به ویژه بانوان محقق و نظامی، توصیه می‌کنم فلسفه و منطق پشت این رژیم و کتاب تحریف‌شده‌ای را که به آن تکیه می‌کنند، عمیقاً مطالعه کنند. این افکار، دیکته‌شده فرعون زمان هست، نه حضرت موسی (ع).»

وی در بخش دیگری از سخنانش به ناکارآمدی جامعه جهانی اشاره کرد و گفت: «متأسفانه سازمان ملل و نهاد‌های بین‌المللی خاصیت خود را از دست داده‌اند. زرق و برق مادی، مانع از اظهارنظر واقعی و صدور قطعنامه‌های عادلانه می‌شود. باید پرسید: سازمان ملل به کدامین حقوق بشر تکیه کرده هست؟ آیا حقوق بشر را در غزه، فلسطین، افغانستان و دیگر نقاط تحت ستم جست‌و‌جو کرده‌اند؟»

سردار رضایی گفت: «ما به عنوان نظامیان، باید با واقعیت زندگی و خدمت کنیم. محافظه‌کاری در این شرایط جایز نیست. امیدواریم این گفت‌و‌گو‌ها گامی در جهت روشنگری و خدمت به ملت‌ها باشد.

پلیس مبارزه با مواد مخدر ایران در خط مقدم مقابله با مواد مخدر/کشف و معدوم‌سازی ۳۰۰۰ تن مواد در ۵ سال

سردار رضایی تأکید کرد: پلیس مبارزه با مواد مخدر ایران علاوه بر مأموریت‌های اجرایی، دارای نقش فعال در عرصه دیپلماسی هست و با کشور‌های منطقه و همسایه همکاری گسترده‌ای دارد.

سردار رضایی در ادامه نشست با نمایندگان نظامی و انتظامی کشور‌های مختلف، با اشاره به نمایشگاه دستاورد‌های پلیس، اظهار داشت: «ایجاد این نمایشگاه با هدف معرفی تلاش‌ها و برنامه‌های پلیس صورت گرفته و از همه نمایندگان دعوت می‌کنم از آن بازدید کنند.»

تعمیق همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی

وی با اشاره به اختیارات گسترده پلیس در حوزه دیپلماسی، افزود: «پلیس مبارزه با مواد مخدر مجاز به برقراری ارتباط دوجانبه و چندجانبه با کشور‌های مختلف هست. ما از گسترش این ارتباطات استقبال می‌کنیم چرا که هم تجربیات ارزشمندی داریم و هم برنامه‌های هدفمندی برای مقابله با این پدیده شوم دنبال می‌کنیم.»

این مقام ارشد انتظامی با اشاره به تعاملات اخیر به پاکستان گفت: «هفته گذشته هیئتی در پاکستان داشتیم و هماهنگی بسیار خوبی با مسئولان این کشور برقرار شد. با دیگر کشور‌های همسایه از جمله عراق، ترکیه، آذربایجان، ارمنستان، عربستان، عمان و افغانستان نیز ارتباطات مؤثری داریم.» مواد مخدر؛ دشمنی ضدبشری

سردار رضایی مواد مخدر را «دشمن انسان» خواند و تأکید کرد: «برای جمهوری اسلامی ایران فرقی نمی‌کند که این مواد جان اتباع ایرانی یا سایر ملت‌ها را تهدید کند. بر اساس حکم الهی، نجات یک انسان برابر با نجات یک جامعه هست.

آمار‌های قابل توجه در مقابله با مواد مخدر

وی از کشف و معدوم‌سازی بیش از ۳ هزار تن مواد مخدر در پنج سال گذشته خبر داد و گفت: «این عدد شوخی نیست. در همین راستا، در سال جاری بیش از پنج باند مافیایی منهدم شده و در این راه شهدا و مجروحان زیادی تقدیم کرده‌ایم.»

سردار رضایی از نمایندگان نظامی کشور‌ها خواست: «جایگاه جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که در خط مقدم مقابله با مواد مخدر ایستاده هست، در دانشگاه‌ها و مراکز علمی کشورتان معرفی و تدریس شود. واقعیت‌های ایران را به ملت‌ها و دولت‌های خود منتقل کنید.

وی با توصیف ایران اسلامی، اظهار داشت: «ایران با نزدیک ۹۰ میلیون جمعیت، ۱۵ کشور همسایه و ۸۷۵۵ کیلومتر مرز، دارای موقعیت ژئوپلیتیک تعریف‌شده، منابع غنی و تاریخی چند هزار ساله هست. ملت ایران میهمان‌نواز و خداجو هست.»

جانشین فرمانده کل انتظامی کشور در پایان خاطرنشان کرد: «ملت ایران دو شاخصه اصلی دارد: شاخصه سرخ که از عاشورا و حضرت سیدالشهدا (ع) گرفته شده، و شاخصه سبز که امید به ظهور حضرت مهدی (عج) هست. این دو بال، پرواز این ملت را ممکن ساخته هست.»

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

کشف و معدوم‌سازی ۳۰۰۰ تن مواد در ۵ سال

کشف و معدوم‌سازی ۳۰۰۰ تن مواد در ۵ سال بیشتر بخوانید »

الگوی خانواده‌دوستی شهید «علیرضا لطفی» به روایت همسرش

الگوی خانواده‌دوستی شهید «علیرضا لطفی» به روایت همسرش


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار شهید والامقام «علیرضا لطفی»، جانشین سازمان اطلاعات فراجا بود که در حمله ارتش تروریستی رژیم صهیونیستی به ساختمان این سازمان در دفاع مقدس ۱۲ روزه، به شهادت رسید. سردار لطفی را از ماجرای مقابله با فتنه سال ۸۸ می‌شناختیم، آن زمان که در مسند اطلاعات فاتب (فرماندهی انتظامی تهران بزرگ) بود و روحیات او نشان می‌داد این‌بار در این نبرد حق و باطل، شهادت حق اوست.

مردی که همیشه آرزو داشت پایان زندگی‌اش با شهادت رقم بخورد و این خواسته را بار‌ها بر زبان آورد. همسرش چنین روایت می‌کند: «گاهی که صحبت از شهادت می‌کرد، به او می‌گفتم: می‌ترسم روزی شهید شوی و از دستت بدهم. اما او تنها لبخندی آرام می‌زد و می‌گفت: از خدا خواسته‌ام پایان زندگی‌ام با شهادت باشد. می‌خواهم سرپا و در حال خدمت به شهادت برسم. با این حال تأکید می‌کرد، شهادت آسان نیست و می‌گفت: شهید شدن فقط آرزو نیست، خدا باید انتخاب کند. همه آرزو می‌کنند، اما خدا هر کسی را شهید نمی‌کند. او باور داشت زندگی باید شهیدوار باشد تا پاداشش شهادت باشد و در عمل نیز چنین زیست.» این روایت صمیمانه برگرفته از گفت‌وگوی ما با همسر سردار شهید علیرضا لطفی، جانشین سازمان اطلاعات فراجاست. با هم بخوانیم.

همسری و همسنگری

من و شهید لطفی ۳۱ سال با هم زندگی مشترک داشتیم. آشنایی ما به زمانی برمی‌گردد که من دانشجو بودم و ایشان در تهران مشغول به کار بود. من همسایه خواهرشان بودم و از همانجا این آشنایی ما شروع و به ازدواج ختم شد. از آن زمان تاکنون ۳۱سال هست در تهران زندگی می‌کنم. همان ابتدا به من گفت: «وقتی با کسی همراه می‌شوی، باید سختی‌های مسیر او را هم بدانی و بپذیری.» من هم می‌دانستم که زندگی با یک نظامی بودن سختی‌های خودش را دارد. برای همسر یک نظامی بیشتر از همسربودن باید همسنگر باشی. چون مأموریت‌ها و نبودن‌های‌شان زیاد هست و بخش بزرگی از کار‌های زندگی، چه داخل خانه و چه بیرون، روی دوش همسران‌شان می‌افتد. 

شغلش را سخت می‌دانست، اما با عشق و علاقه راهش را انتخاب کرده بود. با اینکه رتبه برتر کنکور بود، اما مسیر دیگری را انتخاب کرد و با علاقه شدید تصمیم گرفت پلیس شود. همیشه می‌گفت: «من به کاری که انجام می‌دهم باوردارم و وقتی به چیزی اعتقاد پیدا کنم، تا آخر راه پای آن می‌ایستم.» اعتقاد داشت هر جا کشور نیاز داشته باشد، باید خدمت کرد. فرقی نمی‌کرد زاهدان باشد یا خوزستان و… او همیشه آماده خدمت بود. 

رزمنده ۱۴ ساله روز‌های جنگ

شهید لطفی از همان نوجوانی روحیه جبهه و جهاد داشت. وقتی فقط ۱۲، ۱۳ ساله بود، اصرار داشت به جبهه برود. یک‌بار حتی به زور خودش را به منطقه رسانده بود. در حدود ۱۴، ۱۵ سالگی دوباره به جبهه رفت و با امضای خودش ثبت‌نام کرد و راهی جبهه شد. او در اواخر جنگ برای مدتی به جبهه اعزام شد و به عنوان سرباز در همان روز‌های پایانی جنگ حضور داشت. جنگ که تمام شد، دوباره به دانشگاه بازگشت و مسیر تحصیلی‌اش را ادامه داد. رشته تحصیلی‌اش حقوق بود و تا مدارج عالی ادامه داد. آخرین مدرک او دکترا بود. 

مهم‌ترین شاخص‌اش ایمان بود

مهم‌ترین ویژگی شهید لطفی ایمان و اعتقاداتش بود. برای همسرم خیلی مهم بود، نمازش حتماً اول وقت باشد. ایشان فردی مذهبی بود و همینطور هم زندگی می‌کرد. زندگی بسیار ساده‌ای داشت، بسیار مهربان و آرام بود. آرامش و متانتش به‌قدری جاذبه داشت که هر کسی حتی در همان برخورد اول جذبش می‌شد. فرقی نمی‌کرد مقابل او فردی بزرگ باشد یا کوچک، همیشه با احترام رفتار می‌کرد و همه عاشقش می‌شدند. شهید لطفی اغلب خیلی کم در خانه بود، اما هر وقت می‌آمد، بهترین خودش را برای ما می‌گذاشت. با وجود خستگی زیاد، در خانه با روی خوش و انرژی بالا کنارمان بود. همین چند ساعت یا حتی نیم ساعتی که وقت می‌گذاشت، آنقدر با کیفیت و پرمحبت بود که جای نبودن‌های چند روزه‌اش را پر می‌کرد. با اینکه شغل بسیار سختی داشت، هیچ‌وقت سختی‌های کارش را به خانه نمی‌آورد. هیچ‌وقت اجازه نمی‌داد ما بفهمیم چه رنج‌ها و مشکلاتی را تحمل می‌کند. بعداً خودش با علاقه و آرامش از مأموریت‌ها تعریف می‌کرد، اما طوری می‌گفت که ما فقط جنبه‌های خوب آن را ببینیم. 

برای زندگی‌اش برنامه‌ریزی داشت

شهید لطفی همیشه با من حتی مهربان‌تر از بچه‌ها بود. با اینکه خیلی خسته می‌شد، هیچ‌وقت نمی‌خواست خستگی‌اش را به ما نشان بدهد. می‌گفت: «لباس بپوش، بریم جایی که دوست داری قدمی بزنیم.» یعنی با وجود خستگی، تنها چیزی که برایش اهمیت داشت، خوشحالی ما بود. آنقدر خوب رفتار می‌کرد، حتی نمی‌شد به نبودن‌هایش اعتراض کنیم. مثلاً اگر مدتی در مأموریت بود، وقتی برمی‌گشت با شوخی و خنده وارد خانه می‌شد. بچه‌ها که گاهی می‌گفتند: «بابا چند روزه نیامده»، به محض اینکه او را می‌دیدند و با خنده و محبت‌هایش روبه‌رو می‌شدند، همه دلتنگی‌ها را فراموش می‌کردند. او بلد بود با همان لحظات کوتاه حضورش طوری رفتار کند که هیچ ناراحتی باقی نماند و فقط شادی و آرامش در خانه بماند. 

شهید لطفی حتی وقتی در مأموریت بود، دائم با تلفن تماس می‌گرفت و از حال و روز بچه‌ها باخبر می‌شد. انگار در تمام مراحل زندگی همراهشان بود. با دخترم صحبت می‌کرد، از معلمش خبر می‌گرفت، با شوخی و خنده حالش را می‌پرسید. حتی زمانی که دخترم کلاس پنجم بود، شعر‌های کتاب فارسی‌اش را همراه او حفظ می‌کرد. مسابقه می‌گذاشتند هر کس زودتر شعر را حفظ کند برنده شود و جایزه بگیرد. همه شعر‌های کتاب فارسی دخترم را خودش هم حفظ بود، فقط برای اینکه او را همراهی کند. 

با دختر بزرگ‌مان که مهندس کامپیوتر هست هم خیلی همراه بود. مطالعه می‌کرد، به‌روز بود و نمی‌گذاشت از آخرین اطلاعات عقب بماند. آنقدر مطالعه داشت که در هر موضوعی حرفی برای گفتن پیدا می‌کرد. همیشه تأکید داشت زمان خیلی ارزشمند هست. برخلاف ما که شاید دوست داشتیم بنشینیم و تلویزیون ببینیم یا استراحت کنیم، او هیچ‌وقت بیشتر از چهار ساعت نمی‌خوابید. تمام زندگی‌اش برنامه‌ریزی‌شده بود و سعی می‌کرد از هر لحظه بهترین استفاده را ببرد. همیشه می‌گفت: «خدا کند ۲۴ساعت شبانه‌روز برای ما بیشتر باشد، چون برای انجام کارهایم وقت کم می‌آورم.»

شهید لطفی وقتش را هدر نمی‌داد. از هر لحظه به بهترین شکل استفاده می‌کرد. من با چشم خودم دیدم چطور از عمرش بهره می‌برد. در خانه همیشه بهترین حالت خودش را برای ما می‌گذاشت. حتی اگر چند روز نخوابیده و از مأموریت خسته برمی‌گشت، بازهم لبخند به لب داشت و آرامش به خانه می‌آورد. شاید فقط در شرایط خاص، مثل روز‌های جنگ، یک‌بار خستگی را روی چهره‌اش دیدم.

با اینکه وقتش خیلی محدود بود، اما همیشه سعی می‌کرد برای ما و بچه‌ها زمانی هرچند کوتاه بگذارد. مسافرت‌های ما معمولاً یک‌روزه یا دو روزه بود. مثلاً همینطور تصمیم می‌گرفتیم به مشهد برویم؛ پنج‌شنبه راه می‌افتادیم و جمعه شب یا صبح برمی‌گشتیم. اما همان سفر کوتاه را هم از ما دریغ نمی‌کرد، فقط برای اینکه حال بچه‌ها خوب شود. خیلی وقت‌ها که زودتر به خانه می‌رسید، عصر‌های پنج‌شنبه دخترم را برای پیاده‌روی می‌برد. با هم تا تجریش قدم می‌زدند، در راه با هم حرف می‌زدند و صمیمی می‌شدند. آنجا نماز عصر و مغرب را با هم به جماعت می‌خواندند و بعد دوباره برمی‌گشتند. بعضی وقت‌ها ساعتی را فقط به قدم زدن و گفت‌و‌گو با فرزندان اختصاص می‌داد. 

«باید و نباید» در کار نبود!

شهید لطفی در تربیت بچه‌ها هیچ‌وقت روش اجبار را انتخاب نکرد. همیشه با مهربانی و صمیمیت با آنها صحبت می‌کرد. بچه‌ها به‌ویژه دختران‌مان، به شدت پدرشان را دوست داشتند و او را الگوی خودشان قرار می‌دادند. بیشترین تأکیدش روی نماز اول وقت بود. به دختر‌ها می‌گفت: «اولین تکلیف، نماز هست.»، اما هیچ‌وقت به زور یا اجبار نگفت؛ خودش آنقدر زیبا انجام می‌داد که بچه‌ها از او یاد بگیرند. 

نماز را آن‌قدر زیبا و با صدای خوش می‌خواند که حتی اگر میهمان هم در خانه بود، بلند می‌شد و نمازش را می‌خواند. واقعاً انگار به میهمانی خدا می‌رفت. بعد از نماز دعا می‌کرد و همیشه دختر کوچکم را هم کنار خودش می‌خواست تا همراهش نماز بخواند. همین رفتار‌ها باعث شد حالا دخترم هر وقت نماز می‌خواند، به یاد پدرش می‌افتد و اشک می‌ریزد. هیچ‌وقت در درس‌خواندن‌شان مشکلی پیش نیامد، چون پدرشان از همان کودکی خیلی وقت می‌گذاشت تا با شیوه‌ای خاص و صمیمی کنارشان باشد. از سه‌سالگی هر شب برایشان قصه تعریف می‌کرد؛ قصه‌هایی که غالباً ساخته ذهن خودش بودند. حتی وقتی مأموریت بود، تلفنی برایشان قصه شب تعریف می‌کرد. در این قصه‌ها مسائل و مشکلات واقعی زندگی را در قالب شخصیت‌های خیالی مطرح می‌کرد تا بچه‌ها خودشان فکر کنند و به نتیجه برسند. سبک پدرشان هیچ‌وقت «باید و نباید» نبود؛ بلکه با قصه و گفت‌و‌گو، راه درست را نشان می‌داد. همین تربیت باعث شد دخترم در دانشگاه با اینکه تنها چادری کلاس بود، چادرش را با افتخار انتخاب کند. باور و علاقه قلبی‌اش به حجاب از درون خودش شکل گرفت. 

دخترمان زودتر از ما رفت

فوت دخترمان در سال گذشته یکی از سخت‌ترین امتحان‌هایی بود که در زندگی‌مان اتفاق افتاد. واقعاً داغ بزرگی بود. من خیلی ناراحت بودم، اما شهید لطفی همیشه با آرامش می‌گفت: «خدا وقتی بخواهد پدر و مادر را امتحان کند، سخت‌ترین امتحانش را با فرزندانشان می‌گیرد.» او هیچ وقت از این موضوع عصبانی یا گلایه‌مند نشد. می‌گفت: «فرزند امانتی از طرف خداست. همان خدایی که به ما داده، زمان گرفتنش را هم خودش تعیین می‌کند، نه ما.» همیشه تأکید داشت، نباید در برابر خواست خدا، چون و چرا کنیم، چون خدا بهتر از ما مصلحت را می‌داند. برای دخترش گریه می‌کرد، اما نه از روی شکایت، بلکه مثل اشک‌هایی که برای امام حسین (ع) در زیارت عاشورا می‌ریخت. همیشه می‌گفت: «این دنیا فقط گذرگاه هست. همه ما روزی خواهیم رفت، یکی زودتر و یکی دیرتر. این بار فقط نوبت دخترمان بود که زودتر از ما رفت.» با همین نگاه ایمانی و تسلیم به تقدیر الهی توانست با داغ بزرگ دخترمان کنار بیاید و برای ما هم آرامش ایجاد کند. دخترمان در ایام محرم از دنیا رفت، خودش هم می‌گفت: «این سیاه‌پوشی‌ها برای امام‌حسین هست، نه فقط به خاطر دخترمان.» وابستگی شدیدی به فرزندان داشت، اما با وجود آن وابستگی، دائم تکرار می‌کرد، همه چیز امانت خداست. 
 
می‌ترسم از دستت بدهم!

همیشه آرزو داشت آخر مسیر زندگی‌اش با شهادت باشد و همین را بار‌ها به زبان می‌آورد. گاهی که درباره شهادت صحبت می‌کرد، من می‌گفتم: «می‌ترسم روزی شهید شوی و از دستت بدهم.»، اما او با لبخند جواب می‌داد و هیچ چیز نمی‌گفت، فقط آرام می‌خندید. می‌گفت: «من از خدا خواسته‌ام آخر زندگی‌ام با شهادت تمام شود. هیچ وقت نمی‌خواهم بستر بیماری را ببینم؛ می‌خواهم سرپا و در حال خدمت به شهادت برسم.»

هرچند این آرزو در دلش بود، اما تأکید می‌کرد شهادت آسان نیست. می‌گفت: «شهید شدن فقط آرزو نیست، خدا باید انتخاب کند. همه آرزو می‌کنند، اما خدا هر کسی را شهید نمی‌کند.» او باور داشت زندگی باید شهیدوار باشد تا پاداشش شهادت باشد و واقعاً هم خودش اینگونه زندگی کرد. من همیشه می‌گفتم: «خیلی زود هست، خیلی دلم می‌خواهد کنارت بمانم.» ولی در نهایت می‌دانستم جز شهادت چیزی برای او شایسته نیست. چون از ابتدا زندگی‌اش رنگ و بوی شهادت داشت. 

خادم اربعین حسینی

در مورد زیارت کربلا هم با اینکه چند بار رفت، اما بیشتر حضورش در خدمت به زائران امام حسین (ع) در اربعین بود. او معمولاً به مرز مهران می‌رفت. در موکب‌ها به زائران خدمت می‌کرد. غذا می‌داد و بیش از هر چیز از هم‌صحبتی با مردم و کمک به آنها لذت می‌برد. هر کاری از دستش برمی‌آمد انجام می‌داد؛ از حل مشکلات زائران گرفته تا کمک در امور گذرنامه و هماهنگی‌ها. برایش مهم بود زائران راحت و با آرامش سفر کربلا را تجربه کنند. در همان موکب‌ها می‌خوابید، روحیه اجتماعی قوی داشت و بودن در کنار مردم و خدمت کردن به آنها از علاقه‌های اصلی‌اش بود. شهید لطفی خیلی مردم‌دار بود. همیشه پای حرف‌های مردم می‌نشست، به درد‌دل‌شان گوش می‌داد و با آنها همراه می‌شد. اما آخرین سفر کربلای ما هم درست چند روز قبل از شروع جنگ بود. ما حدود ۲۰خرداد به همراه او سه روز به کربلا رفتیم و قبل از ۲۳خرداد برگشتیم. نمی‌دانستم آن سفر، آخرین زیارت مشترک ما قبل از شهادتش خواهد بود. 

اشک برای حاج‌قاسم

وقتی حاج‌قاسم سلیمانی به شهادت رسید، شهید لطفی خیلی متأثر شد. بار‌ها اشک می‌ریخت و می‌گفت: «خوش به حالش! آدمی که اینطور شهید شود و با این عظمت و شکوه تشییع شود، نشان از عزتی هست که خدا به او داده هست.» از آن روز‌ها بود که حسرت شهادت در دلش بیشترهم شد. وقتی خودش به شهادت رسید، درست همانگونه که آرزو داشت، مراسمی باشکوه در تهران برگزار شد. مردم در میدان انقلاب او را بدرقه کردند. صحنه‌ای پرعظمت و پرشور، درست مثل آنچه همیشه آرزو می‌کرد. بعد از آن پیکرش به ارومیه منتقل شد. 

شهید لطفی خودش وصیت کرده بود در ارومیه دفن شود. یکی از دلایلش این بود که دخترشان هم آنجا آرام گرفته بود. بار‌ها گفته بود: «وقتی دخترم آنجاست، من هم دوست دارم کنار او باشم.» به احترام خواسته‌اش و به‌خاطر حضور خانواده و اقوام، پیکرش در همانجا دفن شد. مزار ایشان در آرامگاه شهدای اقتدار ارومیه قرار دارد. در آن قطعه فقط ۱۲شهید به خاک سپرده شده‌اند و همه مردم منطقه ایشان را می‌شناسند. 

ما هم کنارت می‌مانیم

کمی بعد از بازگشت‌مان از آخرین سفر کربلا، جنگ شروع شد. آن روز‌ها او نیمه شب‌ها می‌رفت و دیگر به خانه برنمی‌گشت. گاهی فقط یک یا دو ساعت می‌آمد تا لباس عوض کند و دوباره برود. 

در آن روز‌ها ما همیشه در اضطراب و استرس بودیم. بسیاری از اطرافیان خانه‌هایشان را ترک کرده بودند، اما ما تصمیم گرفتیم بمانیم. به او گفتیم: «تا وقتی تو اینجایی، ما هم کنارت می‌مانیم.» خودش هم زیاد اصرار به رفتن نکرد و ما در کنارش ماندیم. می‌گفت: «من هستم، شما هم نگران نباشید.» تا روز آخر همینطور ما را دلگرم می‌کرد. 

در همان روز‌های سخت جنگ، دائم روحیه می‌داد و می‌گفت: «چیزی نیست، ما قوی‌تر از دشمن هستیم. نترسید.» حتی وقتی خبر شهادت فرماندهان بزرگی مثل سرداران حاجی‌زاده، سلامی، باقری، تهرانچی و محرابی رسید، خیلی ناراحت شد، اما چیزی به زبان نیاورد. در روز‌های آخر، شاید فقط هرچند روز یک‌بار برای چند ساعت به خانه می‌آمد. آن هم معمولاً نیمه‌شب بود. سه شب متوالی همینطور آمد؛ فقط یکی، دو ساعت می‌ماند و دوباره می‌رفت. 

گاهی بچه‌ها خواب بودند، اما وقتی صدای باز شدن در را می‌شنیدند، بیدار می‌شدند. با شوخی و خنده به آنها می‌گفت: «نه، بروید بخوابید.» بعد کنارشان می‌نشست، سرشان را نوازش می‌کرد و می‌بوسید. همیشه سعی می‌کرد به بچه‌ها آرامش بدهد و می‌گفت: «هیچ اتفاقی نمی‌افتد، شما فقط نگران نباشید.»

با وجود دلتنگی فراوان، هر بار تأکید می‌کرد: «این روز‌های سخت هم تمام می‌شود و من جبران می‌کنم.» آرامشش و لبخندهایش تنها چیزی بود که در دل آن نگرانی‌ها، به ما امید می‌داد، هرچند خودش خیلی کمتر در خانه بود. 

توکل کن!

آخرین بار که همسرم را دیدم، شب قبل از شهادتش بود. آن شب بمباران و صدای پدافند خیلی شدید بود. او گفت: «بگذار یک ساعت بخوابم.» خودش کمی خوابید، اما من اصلاً خوابم نبرد. بعد از یک ساعت بیدار شد و برای رفتن آماده شد. وقتی می‌خواست برود، بچه‌ها خواب بودند. چون شب قبل دیر خوابیده بودند، نتوانستند بیدار شوند. او آرام سرشان را بوسید و خداحافظی کرد. بعد هم رو به من کرد، خداحافظی کرد و با چهره‌ای خندان گفت: «نگران نباش، همه چیز به خدا سپرده‌ایم. فقط توکل کن.» من با اصرار می‌گفتم: «مواظب خودت باش، بچه‌ها تنها هستند.»، اما باز هم با لبخند فقط گفت: «نگران نباش.»

مگر نمی‌گویند شهدا زنده‌اند؟

بعد از آن آخرین خداحافظی، من دیگر تماسی با او نگرفتم. همیشه خودش گفته بود در مأموریت نباید نگران شوید، گاهی گوشی‌ها در دسترس نیست. من فقط یک شماره از راننده‌اش داشتم. روز حادثه وقتی ساعت‌ها از او خبری نشد، نگران شدم. به هر شماره‌ای که داشتم زنگ زدم، اما هیچ پاسخی نگرفتم. بعد یکی از دوستانش تماس گرفت و گفت: «نگران نباشید، جلسه هستند.».

اما کمی بعد خبر در فضای مجازی منتشر شد. همانجا، از طریق پیام‌ها و تماس‌های دیگران، متوجه شدم. باور کردنش برایم غیرممکن بود. تا لحظه‌ای که به معراج شهدا رفتیم، هنوز نمی‌توانستم بپذیرم آن خداحافظی آرام و ساده، آخرین دیدارمان بود و دیگر بازگشتی در کار نیست. وقتی به معراج شهدای تهران رسیدیم، حال ما و بچه‌ها بسیار بد بود. دخترم هم حال و روز بسیار بدی داشت. اما وقتی پیکر شهیدم را دیدم، ناگهان آرامشی عجیب به دلم نشست. سرم را روی سینه‌اش گذاشتم و انگار همان لحظه خداوند صبری زیاد در وجودم قرار داد. حس کردم او به من آرامش داده هست. درست در همان لحظه باور کردم، هرچند جسمش دیگر کنارم نیست، اما روحش زنده هست و همیشه با ما خواهد ماند. بچه‌ها هم هر کدام واکنشی متفاوت داشتند. دختر بزرگم نتوانست به‌راحتی تحمل کند، اما دختر کوچکم دائم کنار پیکر پدرش می‌گفت: «بابا پاشو… بابا پاشو…» حتی امروز هم او مدام به من می‌گوید: «مامان، مگر نمی‌گویند شهدا زنده‌اند؟ پس بابای من زنده هست، همیشه پیش من هست. حضور بابا را همیشه حس می‌کنم.»

با خداچون و چرا نکنید!

همان روز‌های بعد از شهادتش، خیلی ناراحت بودم و مدام با خودم می‌گفتم چرا باید برود. اما بعد به یاد حرف‌های خودش افتادم. همیشه می‌گفت: «آرزوی من شهادت هست.» همان لحظه با خود گفتم: کسی که به آرزویش رسیده، باید برایش خوشحال شد، نه اینکه برایش غصه بخورم. این فکر آرامم کرد و دیگر، چون و چرا در مقابل تقدیر الهی نیاوردم. شهید لطفی همیشه می‌گفت: «هیچ‌وقت نباید در مقابل خدا، چون و چرا کرد. خدا مصلحت ما را بهتر می‌داند. او خودش زندگی را می‌دهد و خودش هم بازپس می‌گیرد.» بعد از فوت دخترمان هم همین جملات را تکرار می‌کرد. ابتدا تصور می‌کردم نمی‌توانم ادامه بدهم و زنده بمانم. اما دیدم خدا خودش صبر را عطا کرد.

منبع: روزنامه جوان

انتهای پیام/ 119

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

الگوی خانواده‌دوستی شهید «علیرضا لطفی» به روایت همسرش

الگوی خانواده‌دوستی شهید «علیرضا لطفی» به روایت همسرش بیشتر بخوانید »