هولوکاست

غرب با پروژه قرآن‌سوزی چه اهدافی را دنبال می کند؟

غرب با پروژه قرآن‌سوزی چه اهدافی را دنبال می کند؟



دومینوی هتک حرمت سازمان‌یافته به اسلام در کشورهای اروپا همواره جریان دارد و تنها چند روز پس از مجوز دولت سوئد برای آتش زدن قرآن، پروژه در هلند کلید خورد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این روزها صدای اعتراض مسلمانان در اقصی نقاط جهان به خاطر اقدامات موهن گروه های افراطی اروپا تحت لوای دولت های متبوع آنها، بلندتر از همیشه به گوش می رسد. تنها طی چند روز گذشته دست کم دو مورد رفتارهای خشونت بار و خلاف اخلاق از سوی اروپایی‌های مدعی حقوق بشر صورت گرفته است.

پروژه اسلام ستیزی در هلند و سوئد

«ادوین واگنسولد» رهبر هلندی گروه راست افراطی «اروپاییان میهن پرست علیه اسلامی شدن غرب» (PEGIDA) روز دوشنبه سوم بهمن ماه یک نسخه از قرآن کریم کتاب مقدس اسلام را در هلند مورد هتک حرمت قرار داد.

این سرکرده ضداسلام ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد و گفت که از شهردار لاهه برای تخریب قرآن مجوز دریافت کرده است. واگنسولد همچنین در نوشته جداگانه‌ای در حساب اینستاگرام، نامه‌ای به امضای «یان ون زانن» شهردار لاهه نشان داده که به او اجازه می‌دهد از اشیاء در اعتراض خود استفاده کند اما به دلیل امنیت عمومی از سوزاندن آن منع شده است.

پاره کردن و به آتش کشیدن یک نسخه از قرآن کریم در هلند تنها دو روز پس از حادثه سوزاندن این کتاب مقدس اسلام در سوئد رخ داد که «راسموس پالودان» شهروند تندرو و اسلام ستیز سوئدی – دانمارکی روز شنبه یکم بهمن ماه در اقدامی موهن، یک نسخه از قرآن را در مقابل ساختمان سفارت ترکیه در پایتخت سوئد سوزاند. او برای این کار خود از مقامات سوئد مجوز گرفته بود.

این اقدام غیرانسانی شهروند اروپایی از سوی کشورهای مسلمان به شدت محکوم شد. مصر، کویت، ایران، امارات متحده عربی، الازهر مصر، مجمع جهانی علمای مسلمان، قطر، عربستان، اندونزی، اردن، مغرب، سازمان همکاری اسلامی، شورای همکاری خلیج فارس، ترکیه و جنبش انصارالله یمن نسبت به این اقدام و تکرار آن بیانیه صادر کردند و درباره گسترش اقداماتی که باعث بی‌حرمتی به ادیان و تشدید خشونت‌ها شود، هشدار دادند.

تسویه حساب سیاسی با حمله به قرآن

دولت سوئد اخیراً برای سومین بار مجوز قانونی «قرآن‌سوزی» در کشورش را صادر کرد و این بار انجام این کار، مقابل سفارت ترکیه در استکهلم صورت گرفت، اما این پرسش به ذهن می رسد که چرا فضای مقابل سفارت ترکیه برای ارتکاب این توهین انتخاب شده است؟

صدور مجوز قرآن سوزی از سوی فردی افراطی آن هم مقابل سفارت ترکیه بی‌ارتباط با حضور ترکیه در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و از سویی مخالفت ترکیه با پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو نیست.

رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه به سوئد هشدار داده و گفته که اگر این کشور منطقه اسکاندیناوی (شمال اروپا) نتواند اقداماتی را علیه «پ ک ک» انجام دهد، روابط ترکیه با سوئد ممکن است بدتر و تیره‌تر شود. رئیس جمهور ترکیه همچنین گفته است که پیش از تصویب طرح‌های مربوط به پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو، در پارلمان ترکیه، این دو کشور باید ۱۳۰ تروریست را اخراج یا به آنکارا مسترد کنند.

پذیرفته شدن پیشنهاد سوئد برای پیوستن به ناتو در حال حاضر در گرو تایید ترکیه است، زیرا آنکارا تنها کشوری است که به این اقدام مخالفت کرده است. اگرچه «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو این روند را «سریع‌ترین» پروسه الحاق در تاریخ خوانده اما الحاق احتمالی سوئد در ناتو هم‌اکنون به بن‌بست برخورد کرده است. زیرا استکهلم تمایل ندارد تا تمام خواسته‌های آنکارا را برآورده سازد که از جمله آن می‌توان به سرکوب گروه‌های کُرد که ترکیه آنها را تروریستی می‌داند، اشاره کرد.

روابط پرتنش کنونی دو کشور با اتفاقات و تحولات اخیر بیش از پیش تیره و تار شد که از جمله آنها نیز می‌توان به «به دار آویخته‌شدن» عروسک «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه در جریان یک تظاهرات حامیان کردها در استکهلم اشاره کرد و علاوه بر این، به آتش کشیدن قرآن و هتک حرمت کتاب آسمانی مسلمانان نیز مقابل سفارت ترکیه در سوئد، به آتش تنش‌ها دامن زده است.

اردوغان روز دوشنبه سوم بهمن ماه با اشاره به هتک حرمت به قرآن کریم در مقابل سفارت این کشور در سوئد گفت که «بدیهی است کسانی که جلوی سفارت ما چنین اقدامی را مرتکب شدند، دیگر نمی‌توانند در مورد عضویت در ناتو از ما توقعی داشته باشند».

استاندارد دوگانه غرب در قبال آزادی بیان

«آزادی بیان» این روزها در غرب به شکل فراوان به عنوان دستاویزی برای سوزاندن قرآن کریم، توهین به رسول خدا (ص) و نفرت‌پراکنی علیه دین اسلام به کار می رود. آزادی بیان که تاج جواهرنشان دموکراسی ادعایی غربی عنوان می شود، کم‌کم با ظهور احزاب راست فاشیست در اکثر کشورهای اروپایی به سرعت در حال پسرفت است و آنچه در سوئد اتفاق افتاد، تازه نوک کوه یخ است.

«عبدالباری عطوان» تحلیلگر جهان عرب در یادداشت خود در روزنامه «رای الیوم» نوشته است: پدیده سوزاندن قرآن کریم در سوئد و دیگر نقاط تکرار خواهد شد؛ موضوعی که نشان می دهد، آزادی بیان یک دروغ بزرگ است.چطور انکار مقوله «هولوکاست»، آتش زدن پرچم همجنسگرایان و یهودستیزی را جرم می دانند، اما در برخورد با تعرض و تعدی به باورهای اسلامی تساهل می کنند؟ باید دید نقش لابی های صهیونیستی در این خصوص چیست.

عطوان درباره دروغ‌بودن ادعای غربی‌ها درباره وجود آزادی بیان و رویکرد گزینشی آنها در این‌باره به نمونه‌هایی در کشورهای غربی اشاره کرد و نوشت: آلمان هرگونه تظاهرات برای ابزار همدردی با شهدای جنین، نابلس و نوار غزه و همبستگی با حقوق مشروع فلسطینیان برای مقاومت در برابر اشغال را منع می کند و دادگاه تفتیش عقاید برای خبرنگاران عرب تشکیل داده و آنها را از کارشان اخراج می کند.

به نوشته وی، انگلیس برای زندانی کردن کسی که پرچم «حماس» را برافراشته یا ادبیات آن را به کار بگیرد، مجازات زندان در نظر گرفته چه رسد به اینکه فرد وابسته به این جنبش باشد یا حتی صرفاً اعلام علاقه مندی کرده باشد؛ همین امر زمینه را برای بازداشت فرد فراهم می کند. در فرانسه هم، طبق قانون هرگونه سوال یا انکار مقوله «هولوکاست» جرم انگاری شده و این فهرست ادامه دارد و نمی توان گفت که کجا پایان می یابد.

فرجام سخن

طنز تلخ ماجرا اینجاست که کشوری همچون سوئد، آتش زدن پرچم همجنسگرایان را به این بهانه که تحریک علیه گروهی از شهروندان در کشور است، جرم تلقی می کند اما همین قانون، یک شهروند راست نژادپرست را که کتاب مقدس بیش از دو میلیارد مسلمان جهان و ده ها هزار نفر مقیم سوئد را سوزانده است، مجرم نمی انگارد.

از نگاه کارشناسان، استاندارد دوگانه غرب در قبال آزادی بیان یک روی سکه است و روی دیگر آن به قدرت‌یابی روزافزون گروه های تندرو در کشورهای مختلف اروپا ارتباط می یابد. امروزه نه تنها در سوئد و هلند بلکه در دیگر کشورهای اروپا نیز فضای سیاسی برای راست افراطی بازتر از همیشه است.

به عنوان نمونه طی ماه‌های گذشته در انتخابات پارلمانی فرانسه و سوئد، راست‌های افراطی جایگاه خود را به شدت ارتقا داده و تبدیل به یک وزنه قوی شده‌اند. در انتخابات اخیر ایتالیا نیز همان‌طور که نظرسنجی‌ها پیش‌بینی می‌کردند، رای‌دهندگان ایتالیایی به حزبی با ریشه‌های «نئوفاشیستی» رأی دادند.

بنابراین در شرایط کنونی طرفداران راست افراطی در اروپا از شرایط جنگ اوکراین استفاده کرده و این روزها در خیابان‌های شهرهای بزرگ این قاره جولان می‌دهند. ضمن اینکه ریاضت و رکود اقتصادی، موج بیکاری، کاهش رفاه، افزایش نابرابری و غیره باعث شده که صدای پای راست افراطی در اروپا بلندتر از همیشه به گوش برسد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

غرب با پروژه قرآن‌سوزی چه اهدافی را دنبال می کند؟ بیشتر بخوانید »

در مقابل تقیه حرام مدیران فرهنگی، سلبریتی‌ها با گرگ ها می‌رقصند!

در مقابل تقیه حرام مدیران فرهنگی، سلبریتی‌ها با گرگ ها می‌رقصند!



بودن بر ماجرای سکوت… ! تقیه ای حرامی است که مدیران و هنرمندان حوزه هنر و فرهنگ انقلاب در مقابله با سلبریتی‌های گیس بریده تا به امروز روزه داری کرده اند.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – نبود تمهید لازم برای مواجهه با یک اتفاق از سوی مدیران نظام، می‌شود اسم رمزی بر بستر رسانه ، که شاکله آشوب را بر احساس مردم عجین کرده و آنها را در کوتاه ترین زمان ممکن  راهی کوچه ها و خیابان های شهر می‌کند.
اسمی که در یک اتفاق، زیرکانه می‌شود آوردگاه رسانه‌های مجازی، که هر کسی را با خودش دچار یک دوگانگی بودن یا نبودن برای موضع گیری در برابر آن می‌کرد.

موضعی که برای برخی از سلبریتی‌ها  که امکان گرفتن ویزای شینگن اروپا و آمریکا را در ذهن خود رقم می‌زدند .برخی دیگرنیز  کشکول رسانه ای خود را که مدتها بود  در زمین بازی همقطاران خود از سوی مخاطبین به دست فراموشی سپرده شده بودند،  دوباره به عرصه حضور برگردند.

گاهی تراشیدن سر، گاهی کوتاه کردن سیبیل و گاهی گیس بریدن بر سوگ بهانه‌ای که؛ VOA  ، BBC ، Frans24  ، Iran Internation ، و…شکل می‌دادند، با شمعدانی 7 شاخه شمعون چراغداری معرکه می‌کردند.
زمانی بود برای “مستی اسب ها…! “، “سکوت بره‌ها…! “و خیابان‌هایی که همه ” با گرگ ها می‌رقصیدند…! “

نظام تنها در وسط میدان بود و شوالیه های” پیانیست”، می‌نواختند!  و سلبریتی های انقلاب از بس فربه شده بودند بجای رویارویی در این میدان معرکه ، به دنبال اجابت مزاج رفته بودند.

شهر پر شده از سکوت سلبریتی‌هایی “انقلابی” که آنِ قُلابی دارند و بر تسیبح خود، هزار بار اذکار جاریه می‌فرستند. هولوکاست، آمریکا، عربستان  و پسر پهلوی را مدام لعن می‌فرستند و از خدا می‌خواهند در رویارویی با شوالیه های گیس بریده روبرو نشوند تا مبدا مرتکب گناه کبیره شوند.

رهبرمعظم انقلاب؛ “حوزه هنری” را امید انقلاب می‌دانست. انتظار بر این بود که هنرمندان حوزه هنری در رویارویی با حوادث فتنه‌گون اکنون، ضمن شناخت عرصه و اطراف معرکه، بازوی قدرتمندی در بیان حقایق در مقابل تجهیز و صف آرایی های دشمنان باشند. ولی متاسفانه هنرمندان این حوزه  در جدال ” عقل ” و” دل” در این ماجرا؛ بودن را به از نبود شدن! خاصِ در بهار…  قرار دادند. 

بودن بر ماجرای سکوت… ! تقیه ای حرامی است که مدیران و هنرمندان حوزه  هنر و فرهنگ انقلاب در مقابله با سلبریتی‌های گیس بریده تا به امروز روزه داری کرده اند.
با این روزه سکوت…! نماز می‌گذارند…! بر سفره بیت‌المال افطار می‌کنند…! و می‌خواهند هنر انقلاب را در قاب  ونگاه آوینی تصویر کنند…!! قاب و قابندی هایی که هیچگاه نتوانست خامه‌ای برخام دل مخاطب نقش کند.  
و این ماجرا یک غمگنانه‌ای بزرگ بود در عرصه هنر انقلاب که مدیران فرهنگی کشور سالهای بر آن بگریند که چرا بعد از گذشت 42 سال از انقلاب چنین سکوتی در بین هنرمندان انقلابی ریزو درشت درکشور در مقابل موضع گیری های دیگر هنرمندان خارج نشین و اتفاقات اخیر ، روزه سکوت گرفتند…؟

****مسیحا راعی

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

در مقابل تقیه حرام مدیران فرهنگی، سلبریتی‌ها با گرگ ها می‌رقصند! بیشتر بخوانید »

مظلوم‌نمایی صهیونیست‌ها به ادبیات ایران رسوخ کرده است

مظلوم‌نمایی صهیونیست‌ها به ادبیات ایران رسوخ کرده است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، نشست ادبیات پایداری در حوزه ادبیات آزادگان، با حضور محمدرضا سنگری، جواد کامور بخشایش، امیرمحمد عباس‌نژاد، معصومه رامهرمزی، فرزانه قلعه‌قوند و اهالی رسانه در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.

سنگری: اسیران دفاع مقدس شباهت زیادی با اسیران کربلا دارند

در ابتدا، محمدرضا سنگری پژوهشگر ادبیات دفاع مقدس با بیان اینکه در نهضت حضرت اباعبدالله(ع) دو دسته آزاده داریم، گفت: یک دسته اسیران، رزمنده‌هایی می‌باشند که کسی از آن‌ها یادی نمی‌کند و اسمی از آن‌ها نیست و دسته دیگر از اهل بیت علیهم السلام می‌باشند و حضرت امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) از این دست می‌باشند.

وی از «نافع بن هلال» به‌عنوان یکی از اسیران نهضت عاشورا یاد کرد و با بیان اینکه او یک جوان است که به‌تعبیر امروزی بادیگارد حضرت اباعبدالله (ع) بوده که محافظت از خیمه‌ها و محافظت ایشان را در همراه حضرت عباس (ع) برعهده داشته است و تیراندازی برجسته‌ بوده که در ادامه دست‌های او شکسته می‌شود و سپس به شهادت می‌رسد.

این نویسنده و پژوهشگر با تأکید براینکه اسیران در دفاع مقدس ویژگی‌هایی مشترکی با اسیران نهضت عاشورا داشتند، گفت: در هشت سال دفاع مقدس زن، مرد و نوجوان اسیر داریم که شباهت شگرفی با واقعه عاشورا دارد و آنچه این چهره‌ها را در کربلا برجسته می‌کنند استقامت آن‌ها در راه آرمان آن‌ها می‌باشند.

سنگری بر تشابه ویژگی‌های اسارت نهضت کربلا و دوران اسارت دفاع مقدس تأکید کرد و تصریح کرد: رزمندگان ما در اسارت یک جمهوری کوچک ایجاد کرده بودند و منفعل نبودند بلکه فعالانه به مبارزه ادامه می‌دادند.

وی اظهار داشت: نسل امروزی و آینده نیازمند درک اسوه‌های مقاومت است، لذا باید روایت اسیران را تبیین کنیم چراکه این ادبیات ناگفته‌های زیادی دارد و ما به‌اندازه ۵۰۰ سال پژوهش و تحقیق موضوع زمین‌مانده درباره دفاع مقدس داریم.

رامهرمزی: روایت‌های اسارت را ژرف ببنیم/ خاطرات اسیران تکراری نیست

در ادامه، معصومه رامهرمزی اسارت را یکی از تلخ‌ترین و دشوارترین مفاهیم انسانی دانست که در بین اقشار بشر و انسان‌های مختلف دارای یک فهم مشترک است و گفت: یکی از گسترده‌ترین موضوعات دفاع مقدس که می‌تواند جهانی به آن پرداخت، بحث اسارت و آزادگی است.

وی فضای اسارت را یک فضای عجیب توصیف کرد که ظرفیت انسان‌ها را به مرحله آزمایش قرار می‌دهد و تأکید کرد: فضای اسارت برای رزمندگان یک فرصتی برای خودشناسی بوده است و در این فضا فرصتی به فرد داده می‌شود تا ظرفیت او شناخته شود.

این نویسنده با تأکید براینکه فضای اسارت ایدئولوژی و جهان‌بینی را نیز مورد آزمایش قرار می‌دهد، عنوان کرد: تا زمانی که ایدئولوژی فرد در معرض ارزیابی قرار نگیرد، میزان تأثیر او مشخص نیست.

رامهرمزی به تفاوت‌های ادبیات آزادگان دفاع مقدس با ادبیات اسارت در جهان اشاره کرد و افزود: البته درعین حال ادبیات اسارت ما با ادبیات اسارت جهان نقطه اشتراک نیز دارد.

وی گفت: انگیزه‌های دینی، ملی و مذهبی مولفه ادبیات اسارت ما است هرچند انگیزه‌های دینی قوی‌ترین مولفه آن است به گونه‌ای که توانمندی و‌ جهان‌بینی دینی ما را نشان می‌دهد و تحلیل این موضوع محقق نمی‌شود مگراینکه روایت‌های اسارت را ژرف ببنیم.

این نویسنده، ادبیات آزادگی را ادبیات بقا و ادبیات چگونه زنده ماندن معرفی کرد و گفت: در زمانی که انسان مورد حقارت و سرخوردگی قرار می‌گیرد، ادبیات به مرزهای پایداری و امیدواری نزدیک می‌شود و این فضا، فضای برای رسیده به تفکر نو است.

رامهرمزی تصریح کرد: کار ادبیات آزادگی در کشورمان آسان و رو به جلو و از منظری سخت است. ادبیات اسارت بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت و نویسندگان مهم و موفقی وجود دارند که قدم‌های بزرگی و مهمی درواین مسیر شکل دادند.

وی دفاع مقدس را یک جنگ کاملاً دفاعی دانست و گفت: در این جنگ اتفاقاتی قابل کشف است که نمونه‌ای در جهان ندارد.

این نویسنده با بیان اینکه انتشار کتاب‌ خاطرات اسیران تکرار نیست، گفت: اگر در این کتاب‌ها بیش از اینکه به رفتارهای تکراری دشمن بپردازیم به شخصیت فرد بپردازیم آنگاه هرکتاب می‌تواند باورمندی بیشتری را از آنچه رقم خورده است را ایجاد کند که در این مسیر پرداختن به ریزه‌کاری‌های لازم است.

رسوخ ادبیات مظلوم‌نمایی صهیونیست در ایران

در بخش دیگر این نشست، جواد کامور بخشایش به پیشینه‌ ادبیات اردوگاهی و حبسیه در ادبیات فارسی و کلاسیک ایران پرداخت و گفت: ایستادگی در مقابل ظلم و استبداد و مقاومت با دست‌های بسته عالی‌ترین وجوه‌ ادبیات اسارت است چراکه مبارزه با دستان بسته مظلومانه و مهم است.

وی آبشخور ادبیات اسارت را در ادبیات عاشورایی دانست و اظهار داشت: ما در ادبیات اسارت جهان شاهد تلاش صهیونیسم جهانی برای مظلوم‌نمایی‌هایی هستیم که صحت و سقم آن در موضوع هولوکاست مشخص نیست.

این نویسنده تأکید کرد: در ادبیات اسارت جهان شاهد انتشار کتاب‌ها و آثاری هستیم که به موضوع هولوکاست و اردوگاه‌های آلمانی‌ها و اردوگاه‌های متعددی می‌پردازد که ادعا می‌شود یهودیان در آن‌ها قرار داشته‌اند.

کامور بخشایش اظهار داشت: تلاش صهیونیسم‌ها برای جا انداختن این فرهنگ که خودشان را کاملاً مظلوم نشان دهنده، تلاش بسیار گسترده و جدی است کمااینکه در ادبیات ما نیز رسوخ کرده است.

وی مظلوم‌نمایی قوم یهود در ادبیات جهانی را کاملاً جدی دانست و گفت: ما در این شرایط در ایران با تولیداتی درخصوص اسرا روبرو هستیم اما ما در این مسیر باید ببینیم توانسته‌ایم یک رمان جدید شکل دهیم که حس مذهبی و ملی را شکل دهد که وجه ممتاز ادبیات ما است.

این نویسنده با طرح این پرسش که تا کی باید به تولید خاطره و روایت بپردازیم، گفت: من مخالف تولید خاطره و مستند نیستم اما همزمان با تولید ادبیات مستند، آیا لازم نیست با گونه‌های مختلف و با زبان جهانی صحبت کنیم و با ادبیات صهیونیسم رقابت کنیم.

کامور بخشایش به ناگفته‌های ادبیات اردوگاهی اشاره کرد و با بیان اینکه شاید بتوان اسیران را به دو دسته کسانی که خیلی مقاومت کردند و کسانی که کمتر مقاومت کرده‌اند تقسیم کنیم اما آیا لازم نیست به خاطرات کسانی که کمتر مقاومت کرده‌اند بپردازیم، گفت: هنوز برای جا انداختن ادبیات اسارت راه نرفته زیادی داریم؛ این ادبیات با اینکه زیر مجموعه ادبیات دفاع مقدس است اما عظیم‌تر از ادبیات دفاع مقدس است.

وی با تأکید براینکه اسیران در دوران دفاع مقدس به خدا نزدیک تر بودند، گفت: ادبیات اسارت، ارزشمند و ادبیات زندگی است لذا باید در این مسیر بُعد عرفانی ادبیات اسارت را منعکس کنیم. و ما برای جهانی کردن این ادبیات راه زیادی برای رفتن داریم و باید ادبیات اسارت را جهانی و فراملی ببینیم تا فریادهای مظلومانه اسیران را به جهانیان معرفی کنیم درحالی که هنوز از اسیرانی که به شهادت رسیده‌اند کتاب نداریم.

عباس‌نژاد: بعد از ۴۰ سال قهرمانی درجامعه نداریم

در ادامه، امیرمحمد عباس‌نژاد به انتشار بیش از هزار کتاب پیرامون خاطرات اسارت اشاره کرد و گفت: همه این کتاب‌ها هویت ملی و ایدئولوژی ما را بیان می‌کنند و روایت‌ دارند درحالی که نگاه جامعه‌شناختی به روایت ندارند.

وی به کتاب «کوپه مترب‌ها»» اشاره کرد و با تأکید براینکه در این کتاب هویت ملی تجلی پیدا کرده است، گفت: ادبیات اسارت، ادبیات امید است لذا باید در ادبیات اسارت امید را ببینیم درحالی که در برخی از کتاب‌های اسارت امید وجود ندارد.

وی عنوان کرد: در هر سال از اسارت امید وجود دارد و ادبیات اسارت، ادبیات انسانی است چون روابط انسانی در آن موج می‌زند و باید در این ادبیات نگاه انسانی وجود داشته باشد.

عباس‌نژاد به تشریح مشکلات ادبیات اسارت پرداخت و با بیان اینکه در بسیاری از کتاب‌‌های این عرصه شاهد تکرار خاطرات هستیم، افزود: هویت ملی، معنوی و مذهبی ما خیلی کم در ادبیات اسارات دیده شده است.

وی به جمع‌آوری ۱۲ هزار برگ دست‌نوشته‌های اسیران اشاره کرد و بر ضرورت تحلیل‌گفتمان این اثار تأکید کرد و گفت: طیف‌های مختلفی در ادبیات اسارت وجود دارند درحالی که این‌ها در ادبیات اسارت دیده نشده‌اند و ضروری است این طیف‌ها دیده شوند.

این نویسنده به خلأ انعکاس جهان‌بینی اسرا پرداخت و گفت: جهان‌بینی اسیران و رفتار آن‌ها در ادبیات اسارت دیده نشده است؛ جهان‌بینی همان استقامتی است که از امام حسین (ع) و کربلا گرفته شده است.

عباس‌نژاد پرداختن به عقبه رزمندگان در اسارت را ضروری دانست و اظهار داشت: بعد از ۴۰ سال انقلاب هنوز نتوانسته‌ایم برای جامعه قهرمان معرفی‌ کنیم و اگر چنین کنیم نیاز به پرداختن قهرمانان دنیا نداریم که این ضعف بزرگ مدیران فرهنگی است که نمی‌توانند برای جامعه فرهنگی خودمان قهرمان معرفی کنند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مظلوم‌نمایی صهیونیست‌ها به ادبیات ایران رسوخ کرده است بیشتر بخوانید »

شاهدخت اماراتی: هولوکاست ظلم است اما کشتار فلسطینی‌ها دفاع از خود نامیده می‌شود؟

شاهدخت اماراتی: هولوکاست ظلم است اما کشتار فلسطینی‌ها دفاع از خود نامیده می‌شود؟



علیرغم آنکه امارات روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی‌سازی کرده، یک شاهدخت اماراتی به انتقاد از نحوه برخوردها با «هولوکاست» در مقایسه با انفعال در مقابل کشته شدن چند میلیون مسلمان در 25 سال اخیر پرداخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «هند بنت فیصل القاسمی» یکی از شاهدخت‌های امارات از نحوه برخورد با مسأله فلسطین و حمله اخیر رژیم صهیونیستی به نوار غزه در مقایسه با نحوه برخورد با حادثه ادعایی «هولوکاست» انتقاد کرد.

وی در توییتر نوشت: رسانه‌هایی که همه می‌دانید چه کسی آنها را کنترل می‌کند از شما می‌خواهد که کوچکترین همدردی با کودکان کشته شده (در جنگ اخیر غزه) نداشته باشید با این ادعا که پدران تروریستشان از این کودکان به عنوان سپر انسانی استفاده کرده‌اند، هیچ کسی این را باور نمی‌کند، با پختگی رفتار کنید… .

این شاهدخت اماراتی در توییت دیگری ادامه داد: اسرائیل برای آمادگی علیه جهاد اسلامی، غزه را محاصره می‌کند و معتقد است که بمباران و کشتار غیرنظامیان و کودکان امری کاملا قابل قبول و توجیه است… آمریکا این را دفاع از خود توصیف می‌کند.

هند بنت فیصل سپس نوشت: شش میلیون و نیم یهودی در روزهای جنگ جهانی دوم کشته شدند و این یک اتفاق ناگوار بود و ما این را در فیلم‌ها و رسانه‌ها و کتاب‌ها دیده و خوانده‌ایم که وعده داده‌اند این ظلم وارد شده به یهودیان را فراموش نکنند … اما آیا می‌دانید در ۲۵ سال گذشته ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار مسلمان کشته شده‌ند؟ اما تو نه شنیده‌ای و نه خوانده‌ای و نه به تو دستور داده‌اند که با این مسأله همدردی کنی.

توییت‌های این شاهدخت اماراتی که بیش از ۵۳۳ هزار دنبال کننده در توییتر دارد اغلب بازخوردهای زیادی را به همراه دارد.

در همین ارتباط، روزنامه صهیونیستی «تایمز» در واکنش نوشت، اینها اولین اتهامات زده شده به یهودیان در راستای یهودی‌ستیزی نیست.

دفتر اطلاع‌رسانی دولت در غزه دوشنبه (دیروز) اعلام کرد که در جنگ سه روزه علیه نوار غزه، ۴۵ فلسطینی شهید و ۳۶۰ نفر نیز زخمی شدند. (جزئیات بیشتر)

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شاهدخت اماراتی: هولوکاست ظلم است اما کشتار فلسطینی‌ها دفاع از خود نامیده می‌شود؟ بیشتر بخوانید »

چرا جشنواره کن فیلمی تکفیری را اثر برگزیده می‌کند؟

چرا جشنواره کن فیلمی تکفیری را اثر برگزیده می‌کند؟


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، برنامه «سینما ملت» شبکه چهار سیما با موضوع حواشی جشنواره کن، با حضور «مجید شاه‌حسینی» کارشناس رسانه پیرامون فرانسه، کن و تاریخ اروپا روی آنتن رفت.

شاه حسینی با طرح چهار کلیدواژه مهم به تبیین اتفاقات امسال این جشنواره پرداخت و در ابتدا با اشاره به نسبت «فرانسه و تکفیر» اظهار داشت: تفکر تکفیری را غرب به عنوان مدلی از اسلام‌گرایی بنیادی می‌داند که به زعم ایشان در فقدان قدرت تحمل رقیب، اتفاق افتاده است. در حالیکه در طول تاریخ سده‌های میانی، باب تکفیر در غرب توسط پاپ اوربانوس دوم (به لاتین: Urbanus II) در شهر کلرمون فرانسه گشوده شد.

جنایات فراوان مسیحیان در شهر‌های مسلمین

وی با اشاره به فتوای صادر شده همایش کلرمون جهت دستیابی به مدفن و محل تولد حضرت مسیح در بیت‌المقدس در پی بحران‌ها و مشکلات عدیده جهان مسیحیت گفت: این فتوا با چاشنی تطهیر گناهان مسیحیان در کشتن مسلمین به عنوان تسخیرکنندگان اورشلیم صورت گرفت و موجبات درگرفتن جنگ‌های صلیبی به مدت ۲۰۰ سال را فراهم آورد.

این مدرس تاریخ سینما خاطرنشان کرد: در طول جنگ‌های صلیبی، توسط متعصب‌ترین رزمندگان صلیبی که سپاه تکفیری بودند، ارتکاب جنایات فراوانی در شهر‌های مسلمین صورت گرفت. در واقع هولوکاست واقعی و فاجعه انسانی آنجا شکل می‌گیرد و در طول ۷ دوره به اوج خود می‌رسد. میلیون‌ها انسان در جنگ و قحطی ناشی از آن کشته می‌شوند و حمله به قسطنطنیه نماد این بحران انسانی است؛ بنابراین کسانی به جهان اسلام تهمت تکفیری می‌زنند که خودشان سردمدار تکفیر هستند. این حقیقت حتی در بازتاب‌های هنری اروپاییان نمود می‌کند به‌طوری که در تابلو‌های به‌جا مانده از آن دوران، جهنمی از خشونت و انقطاع نسل به تصویر کشیده شده است.

نگاه تکفیری در اوایل قرن ۲۰، در جنگ جهانی اول نیز ادامه یافت

شاه‌حسینی با تاکید براینکه فیلم «خشم و هیاهو» ساخته مستندساز فرانسوی نمونه خوبی ست که غرور و افتخار جنگ‌های صلیبی و در پی آن تقدیس مسیحیت حتی در المان‌های جنگ را به تصویر می‌کشد، گفت: در واقع پاپ در جریان جنگ اول جهانی، دشمنان مسیح را تکفیر می‌کند و اجازه جنگ بر ضد آن‌ها به هر وسیله و هر قیمتی را می‌دهد. همین نگاه تا جنگ اکراین در اوضاع کنونی گسترده شده است. حقوق بشر، تحمل رقیب، نگاه به حقوق زنان و … همه مختص دوران سرخوشی است و با شروع جنگ رنگ می‌بازد.

وی در تشریح کلید واژه «فرانسه و قاتلین زنجیره‌ای» گفت: نمونه‌های بسیار زیادی از مدل بیمار روانی تا پلیس خدوم وجود دارد که در آن قاتلین زنجیره‌ای با سبوعانه‌ترین اعمال در پی ارضا روحیات روان‌پریش خود بوده‌اند.

جنایات موجود در فرانسه نتیجه نگاه ماتریالیستی است

این منقد سینما خاطرنشان کرد: به‌طور نمونه بررسی شخصیت پلیش قاتل زنجیره‌ای در فرانسه که ۳۵ سال تحت عنوان پلیس خدوم به انجام جنایات خود مشغول بوده است، قابل بررسی است. او پس از گذشت ۳۵ سال جنایت بار، درست زمانی که برای کشف این ماجرای هولناک آزمایش DNA از نیرو‌های پلیس صورت می‌پذیرد؛ خودکشی می‌کند. نشریات زیادی مانند یورونیوز و BBC به این ماجرا پرداخته‌اند.

شاه‌حسینی جنایات موجود در فرانسه را نتیجه نگاه ماتریالیستی دانست و ادامه داد: واقعیت آن است که این جنایات حاصل نگاه ماتریالیستی انسان مدرن غربی است که در جهان امروز به کشف راز‌های جهان نائل آمده و از آنجایی که خداوند مختص جهان رازآلود بوده، اکنون نیازی به خدا را در زندگی روزمره خود احساس نمی‌کند.

لگدمال کردن هویت و کرامت انسان‌های تحت استعمار

این کارشناس سینما تصریح کرد: در این بین ارائه نظریات جبرگرایانه توسط سه شبه فیلسوف، باب جدیدی را برای انسان مدرن بی‌خدا می‌گشاید. «کارل ماکس» جبر در خلقت، «زیگموند فروید» جبر در مناسبات اجتماعی و روانی، «چارلز داروین» جبر در نظام درونی و زیستی با این تفکر به نوعی اجبار انسان به خوی وحشی‌گری توجیه می‌شود. این امر در سایر کشور‌ها نیز مانند بلژیک، هلند، انگلستان و … با لگدمال کردن هویت و کرامت انسان‌های تحت استعمار خود در جهت ساخت هویت‌های جعلی انجام شده است و این ممالک متکبرانه اقدام به ساحتن باغ وحش‌های انسانی نموده اند. در واقع برده‌داری و مستعمره‌داری نمونه‌هایی از همین نگاه افراطی ست.

وی خاطرنشان کرد: نکته بسیار مهم این است که در حقیقت همه نهضت‌های حقوق بشری و دفاع از محیط زیست، تاوان و پاسخی به معاصی انسان غربی خصوصا در قرن ۱۹ است که کشتار طبیعت و بومیان و مبارزه با آزادیخواهان را به‌صورت ددمنشانه در کارنامه خود دارد. قاتل زنجیره‌ای مجبور است در نظام روانی و تطاول‌های درونی انتقام بگیرد و هرکس در سرنوشت او موثر بوده باید کشته شود و این موضوع به ژانر‌های سینمایی تبدیل شده است. به‌صورتی که مازوخیزم (خودآزاری) در پس عقده‌های درونی خود را در پرده سینما در قالب قاتل زنجیره‌ای نمایان می‌سازد. چون در فیلم است که عقوبت قاتل زنجیره‌ای انجام می‌شود. نمونه فیلم‌های (سون، ژیواگو، کلکسیون استخوان، استخوان‌های دوست‌داشتنی و …) از این دست به شمار میروند. نکته قابل توجه اینکه در تمام این فیلم‌ها هرگز ضعف دستگاه امنیتی رو نمی‌شود و پلیس همیشه یک پله عقب است و البته تطهیر می‌شود!

رفتار جشنواره کن یک دستور از بالاست

شاه‌حسینی تصریح کرد: حال با توجه به فراوانی این پدیده در غرب، نمایش یک مورد نادر از قتل زنجیره‌ای در ایران و ارتقای آن به یک فیلم برگزیده بدون شک، شائبه سیاسی بودن و جریان‌سازی علیه کشورمان را بیش از پیش آشکار می‌سازد. این رفتار جشنواره کن یک دستور از بالاست، چون اصولا سیاست‌های اصلی جشنواره کن توسط وزارت فرهنگ فرانسه تبیین می‌شود و این مجال بازتاب‌دهنده سیاست‌های کلان دولت فرانسه است.

این مدرس سینما با بیان اینکه بوی جنگ که در اروپا می‌پیچد رو به پروپاگاندا می‌آورند، گفت: این در حالی است که کف خیابان‌های فرانسه محل اعتراضات مدنی مستمر از جمله تضییع حقوق مهاجرین، توهین به ادیان و … است. فرانسویان به این نکته نیاز دارند تا با نمایش سیاه‌نمایی در ایران، آفریقا، شرق دور و … القا نمایند انسان فرانسوی در راس هرم تمدنی جهان قرار دارد و چه سعادتمند است که در جهان سوم زندگی نمی‌کند. البته پدیده نمایش سیاه‌نمایی مختص به ایران نیست خاطرم هست در جریان نمایش یک فیلم فیلیپی در جشنواره کن سال ۲۰۰۷، کشتار زنان به صورت وحشتناکی توسط پلیس فلیپین به نمایش درآمد، این فیلم به صورت بی‌نظیر مورد تشویق قرار گرفت.

فرانسه چه کارنامه‌ای در مورد زنان خیابانی دارد؟

وی در تشریح کلید واژه سوم «فرانسه و زنان خیابانی» گفت: در جشنواره کن به فیلمی توجه نشان داده شده که موضوع زنان خیابانی و کشتار آن‌ها با نیت مجعول دینی دستمایه قرار گرفته است. در حالی که در اسلام بر پاکدامنی و کریمه بودن زن صحّه گذاشته می‌شود اما به راستی خود فرانسه چه کارنامه‌ای در مورد زنان خیابانی دارد؟

شاه‌حسینی تاکید کرد:  بررسی تاریخ فرانسه پس از جنگ جهانی دوم نشان می‌دهد که مرز خیانت و قهرمانی در این کشور خیلی باریک است. در حالیکه در عهدنامه ورسای فرانسه به عنوان پیروز جنگ جهانی اول رفتار به شدت تحقیرآمیزی با آلمان‌ها داشت با این حال ۲۰ سال پس از آن در جنگ جهانی دوم مستعمره آلمان شد. مارشال پتن؛ قهرمان دیروز فرانسه در پی تشکیل دولت تحت قیومیت آلمان به خائن امروز مبدل گردید. شمار زیادی از مردم تحت‌امر و زنان بی‌سرپرستی بودند که باید ۵ سال تحت سیطره این نظام زندگی می‌کردند.

نمایش فیلم‌های ضدایرانی درخواست پناهندگی تلقی می‌شود

این منتقد کارشناس رسانه اظهار داشت: پس از رفتن آلمان‌ها و سیطره ارتش فرانسه به این سرزمین رفتار و نگرش به این زنان اینگونه رقم خورد که همه خائن هستند و نه تنها تن‌فروشند بلکه وطن‌فروش قلمداد می‌شوند و مستحق سبوعانه‌ترین برخورد‌ها به عنوان جنایت‌کاران جنگی هستند. حک شدن صلیب شکسته بر روی صورت و پیشانی، سنگسار، کشته شدن در فجیع‌ترین وضع بیش از ۲۰ هزار زن گزارش شده است و حتی کمپ‌هایی که بعد‌ها توسط آمریکایی‌ها به عنوان نجات‌بخش برای ایشان تشکیل می‌شود، کاری از پیش نمی‌برند. جالب توجه آن‌که تاکنون هیچ فیلمی از این ماجرا ساخته نشده و هیچگاه نمایش دا‌ده نخواهد شد!

وی با اشاره به تسری واژه «مسلمان شرمنده» پس از ۱۱ سپتامبر گفت: در این میان ایرانیان شرمنده در فرصت‌های مختلف این جشنواره باید از این فرانسوی‌ها که تاریخی اینچنینی دارند عذرخواهی کنند و با سیاه‌نمایی تعارضات و کاستی‌های کشورمان مورد تشویق و تحسین قرار گیرند! به نوعی فرانسه که در قضیه برجام، مقصر اصلی در به ثمر نرسیدن آن است، مامن آزادی برای هنرمندان معرفی می‌شود و به نوعی نمایش فیلم‌های ضدایرانی درخواست پناهندگی برای عوامل فیلم تلقی می‌شود. در واقع کن آخرین رویای غرب است.

در فرهنگ فرانسه چه کسانی تشویق می‌شوند

شاه‌حسینی در تشریح «فرانسه و تحمل» به‌عنوان دیگر کلیدواژه این بحث گفت: بررسی این نکته حائز اهمیت است که آیا فرانسه دارای آزادی به معنای واقعی آن است؟ آیا باور‌های دیگر ملت‌ها به آداب و آیین خود را برمی‌تابد؟ و به راستی نسبت قانون فرانسه و حجاب چیست؟ در حالی که در فرانسه رشد جمعیت منفی است و مهاجران در این کشور رشد جمعیتی دارند؛ چنانچه حجاب یکی از مستعمرات بخواهد تسری پیدا کند به نظر الگوی زیستی آن‌ها را هدف قرار داده است و فرانسوی‌ها این گرایشات را تحمل نمی‌کنند.

این مدرس سینما با بیان اینکه در حالی‌که حجاب به یک مُد جذاب حتی در بین غیرمسلمانان تبدیل می‌شود فرانسوی‌ها حتی ظاهر متفاوت را هم تحمل نمی‌کنند، گفت: به نوعی فرهنگ «تحمل» یک شوخی است و در حقیقت آن‌را تهدید می‌دانند. (تهدید هویتی) چراکه معتقدند این پوشش فطری نیست پوشش اسلامی است. در فرهنگ فرانسوی‌ها کسانی که ارزش‌های آنان را تکریم و فرهنگ خود را تحقیر و تقبیح کنند، مورد تشویق قرار می‌گیرند. مثال شهید مروه شربینی (شهید حجاب) نماد بارزی از این ماجرا است.

چرا جشنواره کن فیلمی تکفیری را اثر برگزیده می‌کند

وی در جمع‌بندی موضوعات مطروحه گفت: سینما رسانه است و رسانه بودن آن در اولویت آن است. جشنواره کن با ایجاد فضای آئینی گویی انسان را از معبدی بیرون می‌آورد و به او هویت تازه‌ای می‌بخشد. جشنواره کن با تعریف سینمای غربی، نوعی والایش هنری ایجاد می‌کند. چنان که می‌گوید معیار سینما اینجاست حتی در مواردی که جعل فرم اتفاق می‌افتد؛ این‌ها مهندسی شده است. در واقع سینمای غرب، مخاطب خود را هیپنوتیزم می‌کند و ترکیب جعلی از اطلاعات و تفریحات به او تزریق می‌کند.

شاه‌حسینی عنوان کرد: قطعا با شناخت دقیق خاستگاه اندیشه‌های حاکم بر این فضا و انجام پژوهش‌های کارآمد توسط فعالین دانشگاه و حوزه سینما به این نکته پی می‌بریم که چرا در جشنواره کن فیلمی با درجه کیفی نازل و دارای نگرش تکفیری به اثر برگزیده تبدیل می‌شود. قطعا نباید باور کنیم که در این شرایط به ارزش‌های صرفا سینمایی در کن پرداخته شده است. در این میان ساده‌انگاری‌های مدیریتی را نیز نباید نادیده بگیریم. چه بسا در انتهای این پژوهش‌ها مانند «اریش ماریا رمارک» آلمانی متوجه شویم که در غرب خبری نیست.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا جشنواره کن فیلمی تکفیری را اثر برگزیده می‌کند؟ بیشتر بخوانید »