هومن سیدی

«آکتور» پز عالی، سریال توخالی

«آکتور» پز عالی، سریال توخالی



در مواجه با آکتور، با سریالی فاقد پیرنگ داستانی یکارچه و سرگرم‌کننده طرف هستیم که می‌خواهد با استفاده از قاب‌های مدعی و شاید هم کمی زیبا اما بدون معنی مخاطب را سرِ حال نگه دارد اما موفق نمی‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، آثاری که در قالب هنر هفتم جای دارند، به دلایل متفاوتی چون زیاد بودن تعداد دست‌اندکاران مراحل تولید، طولانی شدن روند ساخت پروژه و… هزینه‌های زیای می‌برند.
قاعدتا صاحب اثر هم باید بتواند این میزان از هزینه‌های قابل توجهی که صرف ساخت یک فیلم یا سریال کرده است را از طریق راهی جبران کند و بعدتر باعث سود آن شود، که در بعضی از مواقع هم ممکن است کار به جبران مافات نکشد و عده‌ای از عوامل پروژه دچار ضرر و زیان شوند. شاید مراحل متناوب مذکور، خصوصیتی است که باعث شده این هنر، به اسم صنعت نیز شناخته شود.

در چرخه هزینه، درآمد مربوطه و انگیزه فیلمساز و تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار برای ساخت اثری دیگر نسبت به پیشینه‌ای که از کار قبلی‌شان به وجود آورده‌اند، مخاطب نقش کلیدی‌ای ایفا می‌کند. زیرا فیلمساز محصول هنری‌اش را برای مخاطب می‌سازد و مخاطب هم در ازای تماشای آن فیلم یا سریال پول پرداخت می‌کند. بنابراین گرداننده اصلی این بازی کسی است که در ازای دیدن، سرمایه و انگیزه لازم ساخت آثار بعد را تامین می‌کند.

اما مخاطبی که ما از آن حرف می‌زنیم به دو گروه تقسیم می‌شوند. افرادی که در طول عمرشان وقت زیادی را صرف مطالعه در باب هنر هفتم و دیدن و شناختن انواع فیلم و سریال‌ها کرده‌ و این حرفه را چیزی بیش از یک سرگرمی عمومی می‌دانند که اصطلاحا آنها را مخاطب خاص می‌نامیم و افرادی دیگر که فیلم و سریال‌های محدودتری دیده‌اند، خیلی از این هنر-صنعت سر رشته‌ای ندارند و تنها به دید یک سرگرمی به آن نگاه می‌کنند و نه بیشتر. که آن دسته را هم مخاطب عام می‌نامیم.

از آنجایی که بخش بیشتر تماشاگران را مخاطب عام تشکیل داده است، بنابراین رونق یافتن صنعت فیلم و سریال ‌سازی هم در گروی دیده شدنش توسط عموم جامعه تحقق می‌یابد.
در همه جای جهان برای هر دو دسته از تماشاگران، فیلم و سریال‌هایی وجود دارد که باعث راضی نگه داشتن‌شان شود. فیلم و سریال‌های متناسب با سلیقه دسته اول را معمولا آثار هنری می‌نامیم یا حداقل به عنوان کارهای معناگرایی می‌شناسیم که نکات فنی زیادی را در خود جای داده است، و بیننده خاص‌اش هم قدر این میزان از عرق‌ریزی در ریزه کاری‌ها و رعایت کردن مسائل فنی را می‌داند. در بخش دیگر بازار هم محصولاتی وجود دارد، صرفا برای سرگرمی، که معمولا فاقد هرگونه نکات هنری‌ای هستند.

در ایران داستان متفاوت‌تر است. در یک طرف بازار فیلم و سریال‌های ایرانی، محصولات مبتذل و مریضی وجود دارند که مرض‌ واگیر دارشان را به ذهن مخاطب انتقال می‌دهند و پیامد این مریضی هم تبدیل شدن مخاطب عامه ایرانی به یک مخاطب سطحی و فرومانده است.

در طرف دیگر بازار به تازگی ما شاهد آثار غیر کمدی‌ای هستیم که که شمایلی شبه هنری و بعضا هنری دارند، اما نوع ظاهر شدن‌ و موضوعاتی که به آن می‌پردازند طوری‌ است که گویا هدف‌شان جذب همه اقشار جامعه است. لیکن تماشاگری که از توده جامعه می‌باشد بیشتر از هر چیز به داستانگویی جذاب احتیاج دارد که کارش به خاموش کردن نمایشگر یا بیرون رفتن از سالن سینما منتهی نشود.بهتر است برای درک بهتر این معضل چند مورد از آثار اخیر ایرانی را مورد تحلیل قرار دهیم.

«آکتور» پز عالی، سریال توخالی

جنگ جهانی سوم

فیلم پر رنگ و لعابی به نظر می‌رسد اما فیلمنامه چه حرفی برای گفتن دارد؟ حفره‌های منطقی و روایی زیادی را می‌توان از فیلم جدید هومن سیدی استخراج کرد. همچنین پرده اول فیلم هم با ضرباهنگی ضعیف و ساختاری کسل‌کننده رو به جلو می‌رود که هر کدام از این حفره‌ها می‌تواند باعث به وجود آمدن احساس اکراه بیننده نسبت به اثر شود، و متاسفانه برای اکثریت تماشاگران زور این احساس اکراه به جذابیت میزانسن‌ها و قاب‌ها می‌چربد!

«آکتور» پز عالی، سریال توخالی

آکتور

آکتور بیشتر از اینکه سریالی با جذابیت‌ها کارگردانی باشد، سریالی پُر ادعاست!فیلمنامه اثر به قدری دارای ضرباهنگ ضعیفی است که ممکن است مخاطب را هر لحظه مجبور به ترک دیدن ادامه ماجراهای کسل‌کننده علی و مرتضی کند.
اتفاقات و گره‌های سریال یا بسیار کم جان هستند یا آن‌قدر مخاطب را در پی گره گشایی تشنه می‌گذارند که دیگر برای بیننده شوق و ذوقی نمی‌ماند.

حال کارگردان برای جبران نقطه ضعف‌های فیلمنامه‌اش، شروع به استفاده از دکوپاژهایی با ساختار کلاسیک می‌کند. درست مثل همان اثر قبلی خودش، یعنی «سرخپوست» که دکوپاژ و کار با دوربین زیبایی داشت‌. با این تفاوت که سرخپوست در کنار بهره‌مند بودن از یک دکوپاژ فکر شده و کلاسیک، فیلمنامه سرگرم‌کننده و روانی‌هم داشت. اما نیما جاویدی داخل این سریال حتی در استفاده از نماهای low angle (نمای پایین به بالا) و high angle (نمای بالا به پایین) زیاده روی می‌کند طوری که نما، معنی خودش را به کلی از دست می‌دهد.

بنابراین ما در مواجه با آکتور، با سریالی فاقد پیرنگ داستانی یکارچه و سرگرم‌کننده طرف هستیم که می‌خواهد با استفاده از قاب‌های مدعی و شاید هم کمی زیبا اما بدون معنی مخاطب را سرِ حال نگه دارد اما موفق نمی‌شود.

البته در این اثنا آثاری هم وجود دارد که دچار افراط و تفریط در همه مسائل شده‌اند. این نوع آثار با اینکه کمدی نیستند اما چون فیلم و سریال‌های مبتذل کمدی ایران، ابتذال و امراضی که بر روی سطح تعمق و توقع بیننده تاثیر می‌گذارد را در خود دارد. به نمونه مشروح ذیل دقت کنید.

«آکتور» پز عالی، سریال توخالی

مجبوریم

کارگردان در اثر خود به قدری شهوت نشان دادن مشکلات و معضلات را دارد، که به کلی یادش رفته مشغول ساختن یک فیلم است. او مدام می‌خواهد با استفاده از یک دوربین هیستریک و out zoom (زوم به عقب)‌ها و in zoom (زوم به جلو)‌های سرسام آور، خاطره دیدن یک فیلم بد را در ذهن مخاطب بیشتر حک کند. حتی ممکن هم هست واکنش ببینده عام نسبت به این نوع دکوپاژ بد نباشد، و پیش خودش فکر کند این یک فیلم خوب است.

چرا که بیننده آن‌قدر درگیر یک دوربین سادیستی شده که خوراک خود را در یک فیلم منزجرکننده با یک فیلمنامه به شدت منفعل به همراه عده‌ای از شخصیت‌های غیر سمپاتیک می‌بیند. درست در همین جا است که تماشاگر، بد اشتها می‌شود و فردا روز ذائقه‌اش به دیدن یک اثر خوب خوش نمی‌آید.
واقعیت ماجرا این است که تولید کنندگان آثار نمایش خانگی و سینمای ایران با ساخت پروژه‌های فاقد کیفیت روایی، هم مخاطب را از دیده شدن اسم‌شان دلزده می‌کنند و هم با ساخت این چنین آثاری باعث هدر رفتن سرمایه‌های مالی‌ای می‌شوند که می‌توان با آنها آثار جذابی ساخت.

دو رکن اساسی کارگردانی و فیلمنامه اگر در یک اثر به صورت با کیفیتی به نمایش برسند، می‌توانند هر نوع مخاطبی را جذب کنند. لاکن مبحث کارگردانی هم موضوعی نیست که بتوان راحت از آن گذر کرد، بلکه بخش زیادی از گیرایی یک اثر به دوش کارگردان آن پروژه است که اگر به نحو احسن به نمایش نرسد، فیلمنامه‌ نمی‌تواند به تنهایی پاسخگوی تمام نیازها بشود. اما از آنجایی که معضل فیلم و سریال ‌سازی ما، هم‌اکنون نبود فیلمنامه‌ای شاه پیرنگ دار است، سر پیکان نقد هم بیشتر به سمت اشخاصی می‌باشد که این نوع آثار را یا می‌سازند یا به آن بها می‌دهند.

منبع: کیهان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«آکتور» پز عالی، سریال توخالی بیشتر بخوانید »

فیلم «جنگ جهانی سوم» نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۲۳ شد

فیلم «جنگ جهانی سوم» نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۲۳ شد


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «پرویز شیخ طادی» سخنگو و عضو کمیته معرفی فیلم ایرانی به اسکار ۲۰۲۳ با اعلام این مطلب اظهار داشت: کمیته انتخاب در پی جلسات متعدد و بررسی ۵۷ فیلم حائز شرایط در مرحله اول، ۱۷ فیلم را برای بازبینی انتخاب و پس از بررسی‌های مجدد پنج فیلم را به عنوان نامزد نهایی معرفی کرد.

به گفته شیخ طادی، «موقعیت مهدی» ساخته هادی حجازی، «پسر دلفینی» ساخته محمد خیراندیش، «بدون قرار قبلی» ساخته بهروز شعیبی، «تفریق» ساخته مانی حقیقی و «جنگ جهانی سوم» به کارگردانی هومن سیدی، پنج فیلم نهایی هستند که در فهرست نامزد‌های معرفی به آکادمی اسکار ۲۰۲۳ قرار گرفتند.

سخنگو و عضو کمیته معرفی فیلم ایرانی به اسکار ۲۰۲۳ تاکید کرد: اعضای کمیته انتخاب، ضمن احترام و ارج نهادن به آثار راه‌یافته، پس از بررسی شرایط و استاندارد‌های لازم برای معرفی فیلم به اسکار، به اتفاق آراء فیلم «جنگ جهانی سوم» را به عنوان نماینده نهایی سینمای ایران برای آکادمی اسکار ۲۰۲۳ انتخاب کردند.

متن بیانیه کمیته انتخاب نماینده ایران به اسکار ۲۰۲۳ به شرح ذیل است:

به نام خدا

«ضمن عرض سلام و احترام به اعضای خانواده سینمای ایران به عنوان اعضای کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران برای اسکار ۲۰۲۳ گزارشی از فعالیت این کمیته را به عرض می‌رسانیم:

کمیته انتخاب در پی جلسات متعدد و بررسی ۵۷ فیلم حائز شرایط در مرحله اول، ۱۷ فیلم را جهت بازبینی انتخاب و پس از بررسی‌های مجدد پنج فیلم را به عنوان نامزد نهایی به شرح ذیل برگزید:

موقعیت مهدی، پسر دلفینی، بدون قرار قبلی، تفریق و جنگ جهانی سوم.

اعضای کمیته انتخاب ضمن احترام و ارج نهادن به آثار راه یافته، به اتفاق آراء فیلم «جنگ جهانی سوم» را به عنوان نماینده سینمای ایران برای آکادمی اسکار ۲۰۲۳ انتخاب کرد.

با آرزوی موفقیت‌های روز افزون هنرمندان کشور عزیزمان ایران.

مریلا زارعی، محمد داوودی، رسول صدرعاملی، مهدی سجاده‌چی، سیدمحمد حسینی، حامد شکیبانیا، محمدحسین حقیقی و پرویز شیخ طادی».

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم «جنگ جهانی سوم» نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۲۳ شد بیشتر بخوانید »

چرا سریال‌های شبکه نمایش خانگی همگی دودزا هستند!

چرا سریال‌های شبکه نمایش خانگی همگی دودزا هستند!


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق،شاید بپرسید مگر سیگار کشیدن چه عیبی دارد؟ اصلا مگر در واقعیت خیلی از مردم سیگار نمی‌کشند؟ پس چرا باید نشان دادن این کار در فیلم‌ها و مجموعه‌های نمایشی مذموم باشد؟ واقعیت این است سوالات ظاهرا منطقی بالا، پیش‌فرض‌های غلطی دارند که طبیعتا نتیجه‌ای نادرست از آنها حاصل شده است. سیگار کشیدن اگرچه ممنوعیتی ندارد (منهای اماکن عمومی) اما واضح است نفس سیگار کشیدن در شرایط معمول با نشان دادن همین کار در مجموعه‌های نمایشی و فیلم‌ها، زمین تا آسمان فرق دارد. برای مثال همفری بوگارت ممکن بود در خلوت خودش سیگار بکشد و هیچ‌کس هم کاری به کارش نداشته باشد اما وقتی در فیلم کازابلانکا و شاهین مالت با آن فیگور و ادا و اصول سیگار روشن می‌کند و پک می‌زند، محال است قبول نکنیدخیلی از جوان‌ها وسوسه نشده‌اند تا یک نخ سیگار روشن کنند و برای تجربه هم که شده مثل بوگارت سیگار بکشند. یا اصلا چرا راه دور برویم. قبول ندارید که خیلی‌ها با دیدن مجموعه زخم کاری و جواد عزتی که فندک زیپو را در می‌آورد و سیگار روشن می‌کند، به هوس می‌افتند مثل او باشند و مثل او سیگار چاق کنند؟ هرچقدر هم بهتر و جذاب‌تر بازی کند، تعداد بیشتری از مخاطبان (به‌خصوص جوان‌ترها) مثل او می‌پوشند، حرف می‌زنند، می‌خندند و سیگار می‌کشند. متاسفانه در بسیاری از مجموعه‌های نمایش خانگی حتی این موارد هم رعایت نمی‌شود. پدر جلوی بچه‌های کوچکش سیگار می‌کشد، پسر به پدر سیگار تعارف می‌کند، زن و مرد با هم راه می‌روند و سیگار دود می‌کنند و. با دست فرمانی‌که شبکه نمایش خانگی درحال ویراژ دادن با آن است، بعید نیست که به‌زودی همین رعایت موارد اندک از سوی سیگاری‌ها هم در جامعه رنگ ببازد و از سوی دیگر، آش دوباره چنان شور شودکه ابلاغیه و دستورالعمل صادر شود که نمایش و استعمال هرگونه دخانیات در تمام فیلم‌ها و مجموعه‌ها ممنوع است.

۴۲  زخم کاری
سیگاری‌ها آن شعر آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است را این‌طور ادامه می‌دهند: سیگار بعد چایی، چایی بعد سیگار. اما سریال شبکه نمایش خانگی «زخم کاری» به نویسندگی و کارگردانی محمدحسین مهدویان، مصرع دوم شعر را به «سیگار پشت سیگار» تبدیل کرده‌است و به نظر می‌رسد حتی با همین چهار قسمت منتشر شده هم بتواند نام اثرش را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند. بس که شخصیت‌های مختلف این سریال سیگار می‌کشند، به‌ویژه شخصیت مالک مالکی با بازی جواد عزتی.

هرچند در شروع سریال در زمینه بدآموزی‌های احتمالی اثر هشدار لازم به تماشاگران داده می‌شود و می‌نویسند: «این سریال دارای محتوایی است که تماشای آن ممکن است برای کمتر از ۱۵ سال مناسب نباشد.» و به نوعی درجه‌بندی محو سنی در آن رعایت شده اما این تلنگر جدی و کافی نیست و چه‌بسا مخاطبان کم‌ سن و سالی که دلبسته جواد عزتی هستند، وقعی به این محدودیت سست و غیررسمی ننهند و به‌ناچار با صحنه‌های سیگارکشیدن قهرمان و بازیگر محبوب‌شان مواجه شوند و آن بدآموزی و الگوبرداری که نباید اتفاق بیفتد.

گرچه ممکن است توجیهاتی از این قبیل از سوی سازندگان سریال مطرح شود که شخصیت‌هایی سیگار می‌کشند که درواقع و در عمل ضدقهرمان محسوب می‌شوند و آدم‌های صالح و درستکاری نیستند، از جمله خود مالک مالکی که دست به جنایت می‌زند یا ناصر که شخصیت تندخویی است، هرچند تا اینجا دست به قتل و جنایت نزده اما آدم مثبتی هم به نظر نمی‌رسد. با این حال تعدد و حجم بالای صحنه‌های سیگار که بسیاری از آنها غیرضروری و فاقد بار دراماتیک هستند، باعث اعتراضاتی در فضای خانواده‌ها و رسانه شده‌است و جنبه بدآموزی و منفی اثر را تقویت و تشدید می‌کند. فارغ از بی‌ملاحظگی سازندگان سریال که می‌توانستند کمی در این زمینه خوددارانه عمل کنند و از فضای باز موجود در این خصوص استفاده و چه‌بسا سوءاستفاده نکنند، بحث کنترل و نظارت شبکه نمایش خانگی و سازمان سینمایی هم مطرح می‌شود که باز همچون موارد مشابه دیگر دقیق و درست و کافی عمل نکرده و اجازه چنین فضای دودآلودی را به یک اثر نمایشی داده است. ضمن این‌که این فقط محدود و منحصر به زخم کاری نیست و دیگر سریال‌های شبکه نمایش خانگی، با چنین دود و دمی (هرچند با میزان و شدت کمتر) پیش می‌روند اما سریال مهدویان دیگر نوبر است در این خصوص و چشم بازار را با دود سیگار کور کرده‌است.

چرا سریال‌های شبکه نمایش خانگی همگی دودزا هستند!

روز – خارجی – سیگار!

ما با بررسی چهار قسمت منتشر شده زخم کاری تاکنون به آمار جالبی رسیدیم و تا اینجا ۴۲ پلان (نما) سیگار کشیدن و در مواردی تریاک کشیدن را در این سریال دیده‌ایم. به تفکیک در قسمت اول ۶ صحنه، در قسمت دوم ۱۵ صحنه، در قسمت سوم ۸ صحنه و در قسمت چهارم ۱۳ صحنه.

اگر سریال با همین میزان و شدت صحنه‌های سیگار و مصرف تریاک و دیگر مخدرات پیش برود، دست سریال «آینه عبرت» و شخصیت آتقی را هم می‌بندد!حالا بیایید و صحنه‌های سیگاری و دود و دمی زخم کاری را با هم مرور کنیم و ببینیم چقدر نمایش چنین صحنه‌هایی ضرورت داشت و حاوی بار دراماتیک بود و چقدر هم غیرمنطقی و غیرضروری این کار صورت گرفت.

اول از همه این‌که خود تیتراژ ابتدایی به اندازه کافی گویاست و نشان می‌دهد که چقدر در طول خود سریال، قرار است صحنه‌های سیگار کشیدن ببینیم. مالک مالکی (جواد عزتی) را در چند نمای کارتونی شده، در حال کشیدن سیگار می‌بینیم. هرچند در کلیت موافق این حجم از مصرف سیگار آن هم در یک اثر نمایشی محبوب و پربیننده نیستیم اما انصافا سازندگان سریال در همین تیتراژ اول صادقانه عمل کرده‌اند و چشمه‌هایی از تفکیک‌ناپذیری مالک و سیگار را به مخاطب نشان می‌دهند. به‌جز مالک، در یکی از نماهای تیتراژ، شخصیت نجفی با بازی مهدی زمین‌پرداز را هم در حال کشیدن سیگار می‌بینیم.

اولین شخصی که در قسمت اول، سیگار می‌کشد ناصر (سعید چنگیزیان) است. او سیگار را در حضور پدرش، حاج عمو (سیاوش طهمورث) می‌کشد که خودش همزمان مهیای مصرف تریاک است. فارغ از این شروع که بدآموزی در آن موج می‌زند، نکته‌ای قابل طرح است. به‌جز غیرضروری بودن کشیدن سیگار توسط ناصر، حرمت نگاه نداشتن پدر مساله مهمی است. معمولا در فرهنگ ایرانی، سیگاری‌ترین افراد هم احترام بزرگ‌ترها به‌ویژه پدر را  نگاه می‌دارند و دست‌کم در حضور او سیگار نمی‌کشند اما ناصر این مساله را رعایت نمی‌کند. توجیه البته می‌تواند بی‌ملاحظگی و بی‌ادبی شخصیتی چون ناصر باشد، ولی تعداد و تکرار این کار، حتی بار نمایشی اثر را مخدوش می‌کند و توی ذوق مخاطب می‌زند. با یک بار نمایش این کار هم می‌شد منظور را درباره شخصیت ناصر منتقل کرد.

چرا سریال‌های شبکه نمایش خانگی همگی دودزا هستند!

مالک موقع ثبت قرارداد با نروژی‌ها حتی دیالوگی در ترویج سیگار می‌گوید که واقعا ضروری نیست. نجفی: «مالک کجا رفتی؟ اینا خیلی وقته منتظرن.» مالک: «بیا، بیا یه سیگار بکشیم! »بازی مالک با فندک سر میز قرارداد، سیگار کشیدن مالک بعد از قرارداد، تصویر جعبه سیگار و زیرسیگاری پر سمیرا (رعنا آزادی ور)، سیگار و زیرسیگاری و جعبه سیگار ناصر در دفتر، سیگار کشیدن مالک درحالی‌که رب دوشامبر به تن دارد، دیگر صحنه‌های مروج دود و دومی قسمت اول هستند. در این میان شاید تنها سیگارکشیدن پایانی که مالک استرس فراوانی از خیانت به حاج عمو در انعقاد قرارداد دارد، توجیه داشته‌باشد و باقی صحنه‌های سیگاری غیرضروری باشد.

شروع قسمت دوم که اصلا بساط تریاک‌کشیدن حاج‌عمو و شخصیت احمد (کاظم هژیرآزاد) است که ظاهرا بیشتر خوشایند جماعت تریاکی باشد، چرا که احساس می‌کنند جزئی‌ترین آداب این کار رعایت شده. تعارف وافوری حاج عمو به پدر عروسش را به یاد بیاورید: «می‌خوای یه دود بزنی؟ صابخونه پک نزنه به آدم برمی‌خوره… جنسش خیلی خوبه. تفاله که نیستش که. مرده رو هم زنده می‌کنه!»
باز هم در ادامه یک دیالوگ ترویجی دیگر درباره سیگارکشیدن داریم. وقتی سمیرا به عنوان لیدی مکبث ماجرا می‌خواهد همسرش را برای جنایت وسوسه کند، می‌گوید: «یه سیگار روشن کن.» آیا واقعا راه دیگری برای آرام کردن یک فرد پریشان احوال به جز سیگار کشیدن وجود ندارد؟

سیگار کشیدن کریم (امیرحسین هاشمی) که مشکل عصبی دارد و درگیر مشکلات حضانت فرزندش است، شاید توجیه نصفه نیمه‌ای داشته‌باشد،ولی باز تعدد و تکرار آن است که آزاردهنده و بیش از حد به نظر می‌رسد.  شاید با ارفاق برای تعداد بالای سیگارکشیدن مالک، توجیهاتی وجود داشته‌باشد اما سیگارکشیدن‌های ناصر غیرضروری‌تر به نظر می‌رسد. سیگارکشیدن او در حیاط در قسمت دوم از این جنس است، بعد هم که نجفی با سیگار به او اضافه می‌شود. آن وسط هم که یک لول تریاک که جنسش از ناف پنجشیر است، از سوی مالک به احمد تعارف می‌شود. واقعا چقدر نمایش این صحنه ضرورت دارد؟
سیگارکشیدن مالک در ماشین در راه ویلای کلاردشت در ادامه چقدر منطق و ضرورت نمایشی دارد؟ پایپ کشیدن کریم حتما باید نشان داده می‌شد؟ سیگار کشیدن ناصر موقع جر و بحث با پدرش، سیگارکشیدن مالک در همراهی با حاج عمو، سیگارکشیدن نجفی، اینها همه چه کمکی به قصه می‌کند؟

در این میان سیگارکشیدن سمیرا موقع جنایت، بار دراماتیک دارد و بجا به نظر می‌رسد. همین‌طور سیگارکشیدن مالک بعد از جنایت.در قسمت‌سوم هم مرگ حاج عمو، بهانه‌ای برای سیگار کشیدن‌های مدام شخصیت‌ها به دست می‌دهد که البته به لحاظ نمایشی و دراماتیک واقعا ضروری به نظر نمی‌رسند. تعارف کردن سیگار توسط اخوان به مالک چه ضرورتی دارد واقعا؟ تنها سیگارکشیدن فاتحانه مالک در پایان این قسمت است که مناسب است و توجیه دارد و او بعد از تشری اساسی به عموزاده‌ها و خط و نشان کشیدن و به میمنت این فتح و آغاز سلطنت، سیگار سرخوشانه‌ای می‌گیراند.
قسمت چهارم با سیگارکشیدن غیرضروری مالک در جشن‌تولد شروع می‌شود و با سیگارکشیدن‌های بی‌دلیل دیگر همچون مالک در باشگاه سوارکاری، مالک موقع مکالمه با احمد، نجفی وقتی می‌خواهد از مالک باجگیری کند، ناصر در دفتر کار، نجفی در باجگیری دوباره از مالک، ادامه می‌یابد. در این میان سیگارکشیدن مالک بعد از تهدید نجفی منطقی است. همچنین سیگارکشیدن کریم در شبی بارانی و کمی قبل از قتل نجفی.

سیگاری‌های بد یا بدهای سیگاری

گمان نکنید می‌شود پای یکی از سریال‌های شبکه‌ نمایش‌خانگی نشست و یک آدم سیگاری یا حتی یک نخ سیگار ندید؛ داستان هر چه باشد و سریال از هر گونه‌ای که باشد، باز می‌توان یک صحنه سیگارکشیدن در آن پیدا کرد. همان‌طور که در این دو صفحه می‌بینید و لابد در سریال‌های نمایش‌خانگی دیده‌اید، تقریبا به سختی می‌توان سریالی در این پلتفرم پیدا کرد که در آن حتی یک فرد سیگاری وجود نداشته‌باشد. درست است که در دنیای واقعی همه جا و در میان هر قشری می‌توان آدم‌های سیگاری را دید اما جهان درام، قواعد خودش را دارد و حتی سیگارکشیدن شخصیت‌های منفی آثار نمایشی باید دلیل و کارکرد داشته‌باشد. دانستن این نکته هم خالی از لطف نیست که در شبکه‌های تلویزیونی کشور ترکیه که سریال‌هایش مخاطبان پرو پاقرص کم ندارد، حتی شخصیت‌های منفی در حال سیگار کشیدن دیده نمی‌شوند و در بازنمایی خلافکارها یا گنگ‌های بزهکار استانبول هم از سیگار خبری نیست! از میان انبوه سریال‌های عرضه شده در شبکه  نمایش خانگی از جمله: ممنوعه، سیاوش، می‌خواهم زنده بمانم، خوب بد جلف، نهنگ آبی، هیولا، کرگدن و چند نمونه‌ای که در ادامه می‌خوانید تقریبا هیچ سریالی نیست که در آن از دود و دم خبری نباشد. به نمایندگی از این سریال‌ها این سه مورد را به لحاظ ضرورت استعمال سیگار بررسی کرده‌ایم.

چرا سریال‌های شبکه نمایش خانگی همگی دودزا هستند!

ضدقهرمان‌های سیگاری

اجازه بدهید از سریال گیسو شروع کنیم که یک درام خانوادگی است و بر اساس منطق داستانی می‌توانست از سیگار به عنوان یکی از نمادهای معرفی شخصیت‌های بزهکار در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی، دور مانده‌باشد اما در این سریال یونس با بازی مسعود رایگان سیگار می‌کشد و از آنجا که حضورش در سریال بسیار کمرنگ است، سیگار کشیدنش هم بسیار کم دیده می‌شود. گروه خلافکارهایی که برای به دام انداختن یونس، پسرش رضا را ربوده‌اند نیز بر اساس ارتباط نمادین سیگار و آدم‌بدها، سیگاری هستند. استعمال سیگار در سریال گیسو به همین دو مورد ختم نمی‌شود و سیگاری قهار این سریال پیمان است با بازی هومن سیدی که هر بار به هر بهانه در هر فضایی و نیز حتی در مقابل بازیگر کودک سریال هم سیگار دود می‌کند.

چرا سریال‌های شبکه نمایش خانگی همگی دودزا هستند!

قهرمان ضد قهرمان دودی‌
وقتی در سریال‌های معمولی و درام‌های خانوادگی شبکه نمایش‌خانگی می‌توان آدم‌های سیگاری را دید و سیگارکشیدنشان را به وضوح تماشا کرد، سریال ملکه‌گدایان با توجه به داستانی که دارد، نمی‌تواند از سیگار که هیچ، از هر نوع ماده مخدری خالی باشد. در این سریال قهرمان و ضدقهرمان سیگاری هستند؛ البرز با بازی آرمان درویش که قهرمان داستان است و شبیر با بازی رضا بهبودی که یکی از ضدقهرمان‌هاست، سیگار می‌کشند.
اگرچه جهان روایت و موقعیتی که داستان ملکه‌گدایان در آن رخ می‌دهد، در مابه‌ازای واقعی و بیرونی‌اش خالی از آدم‌های سیگاری نیست اما سیگار کشیدن‌های شخصیت‌های این سریال به‌خصوص شخصیتی مانند شبیر در این حد و اندازه، از چارچوب قراردادهای درام هم بیرون زده و منطقی به نظر نمی‌رسد.

چرا سریال‌های شبکه نمایش خانگی همگی دودزا هستند!
مورد عجیب مهران مدیری
سریال دراکولا؛ کمدی نه چندان موفق مهران‌مدیری که این روزها از شبکه نمایش‌خانگی عرضه می‌شود از معدود سریال‌های این شبکه  است که می‌شود گفت از دود و دم برحذر بوده‌است اما نه کاملا. یکی از معدود قسمت‌های سریال دراکولا که در آن می‌شود سیگارکشیدن یکی از شخصیت‌ها را دید، همین نمای سیگارکشیدن مهران مدیری است که البته خالی از معنا هم نیست. کامروا در حال فریب‌دادن ژاله و جلب اعتماد اوست، چرب‌زبانی، زبان بدن، رفتار اطمینان‌دهنده به‌علاوه سیگار کشیدن که رهایی و بی‌خیالی را تداعی می‌کند، ابزاری هستند که مدیری به کمک آنها سعی دارد کامروا و شخصیت حیله‌گرش را به مخاطب معرفی کند.
از مهران مدیری که در نشست خبری و در حضور خبرنگاران و اهالی رسانه، سیگارش را آتش‌زده و دودش را به کام کشیده، بعید بود صحنه‌های سیگار کشیدن در سریالش را تا این اندازه محدود کند هر چند برخی همکاران حاضر در نشست خبری ساعت ۵ عصر، اذعان دارند او پیش از روشن کردن سیگارش از حضار اجازه گرفته‌است. 

منبع: جام جم آنلاین

زخم کاری

چرا سیگارکشیدن و به نمایش درآوردن آن به یکی از ملزومات سریال‌های شبکه نمایش خانگی تبدیل شده است؟



منبع خبر

چرا سریال‌های شبکه نمایش خانگی همگی دودزا هستند! بیشتر بخوانید »