هویزه

سند/ عملیات «طریق‌القدس»؛ از برهم خوردن خطای محاسباتی صدام تا امداد غیبی شبانه


گروه ساجد دفاع‌پرس: عملیات «طریق‌القدس» که در هشتم آذر سال ۱۳۶۰ به اجرا درآمد، اولین حلقه از زنجیره طرح‌های دوازده‌گانه‌ای «کربلا» و استراتژی جدید جمهوری اسلامی ایران برای آزادسازی سرزمین‌های اشغالی و رسیدن به مرز‌های بین‌المللی محسوب می‌شد؛ عملیاتی که شیوه اجرایی آن مبتنی بر تجارب جنگ انقلابی سپاه در بیش از ۲۰ عملیات به‌دست آمده بود که سرانجام منجر به آزادسازی ۶۵۰ کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی؛ شامل شهر بستان، حدود ۷۰ روستا، پنج پاسگاه مرزی و نیز تنگه استراتژیک چذابه و همچنین دسترسی به بخشی از مرز‌های بین‌المللی شد.

بر اساس اسناد به یادگار مانده از دوران دفاع مقدس، گزارشی از شرح و طرح عملیات طریق‌القدس همراه با جزئیات عملیات در سه محور این عملیات و نتایج آن را در ادامه مشاهده می‌کنید که از جانب یکی از رزمندگان یا فرماندهان مکتوب شده هست.

دفاع مقدس” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/9/8/2709141_344.jpg” alt=”تشریح عملیات طریق‌القدس به روایت سندی از دوران دفاع مقدس” width=”600″ height=”818″>

گزارش در مورد «شرح» و «طرح» عملیات طریق‌القدس

نام عملیات: طریق‌القدس (کربلا یکم)

تاریخ عملیات: ۶۰/۹/۸

نیرو‌های شرکت‌کننده در عملیات:

محور بستان:

نام خطوط (الله‌اکبر – صالح حسن – فنیخی – رمل – حمودعاصی) که عملیات از آن‌جا آغاز شد.
تیپ امام حسین (ع): متشکل از ۱۰ گردان تقویت‌شده، ۸ گردان عمل کننده و ۲ گردان پشتیبانی.
تیپ ۳ لشکر ۹۲ اهواز به‌نام تیپ دشت‌آزادگان، پشتیبان تیپ امام حسین (ع) بوده هست.

هدف‌های تعیین‌شده از قبل دز طرح عملیات (برای این محور):

۱-    آزادسازی جبهه‌های غرب بستان به نام جابر حمدان و شمال بستان، پل ابوجلاج و چزابه.
۲-    آزادسازی شهر مرزی بستان.
۳-    تشکیل یک جناح محاصره.
۴-    قطع خطوط ارتباطی شمال و جنوب (فکه و خیبر) و پدافند نوار مرزی تنگه چذابه.

وضعیت نیرو‌های دشمن در این محور:

حدود یک تیپ تقویت‌شده زرهی با دو گردان پیاده مکانیزه و ۲ گردان کماندو.

آرایش نیرو‌های دشمن در این محور:

خطوط اول جبهه پیاده و کماندو.
خطوط دوم جبهه پیاده و مکانیزه.
خطوط سوم جبهه واحد‌های زرهی و سلاح‌های سنگین.

دفاع مقدس” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/9/8/2709142_501.jpg” alt=”تشریح عملیات طریق‌القدس به روایت سندی از دوران دفاع مقدس” width=”600″ height=”844″>

وضعیت نیرو‌های دشمن در این محور:

یک تیپ باز از لشکر ۶ عراق به‌نام تیپ ۳۶

آرایشات دشمن:

مواضع شدید پدافندی و استقرار تعداد بی‌شماری تیربار در خطوط اول در خطوط بعد مثل محور بستان.

جمعاً:

تعداد نفرات سپاه و بسیج ۹۰۰۰ نفر
تعداد نفرات عمل‌کننده ۷۸۰۰ نفر
از ارتش ۳ تیپ زرهی

شروع عملیات: (در محور بستان)

ساعت ۱۲:۳۰ شب ۶۰/۹/۸ همراه با ریزش باران شدید در ساعت اولیه، خطوط اول دشمن سقوط می‌کند؛ با نیرو‌های پیاده سپاه و بسیج و ارتش. که مقاومت دشمن در این منطقه یک ساعت و نیم بوده و در این محور تیپ امام حسین (ع) که یک تیپ تقویت‌شده بوده هست، شبیه یک لشکر، موفق به تصرف مناطق از قبل تعیین‌شده می‌شود؛ که از یک تیپ دشمن، فقط تعدادی توانستند خود را به آن طرف مرز برسانند.

خسارت دشمن:

در این منطقه بسیار سنگین بوده و با به جا گذاشتن بی‌شمار کشته و غنایم بسیار (توپخانه – ماشین‌های راه‌سازی از انواع گوناگون و خودرو) عقب‌نشینی می‌کند و نیرو‌های اسلام خیلی راحت توانستند تا مرز بروند و فعلا در ۳ کیلومتری مرز به حالت پدافند از نوار مرزی هستند.
علت پیشروی در این محور، منطقه‌ای به نام رملی بوده هست که در پشت نیرو‌های عراقی واقع شده که دشمن فکر این‌که نیرو‌های اسلام بتوانند از این منطقه نفوذ کنند را نمی‌کرده هست و بعد از گذشتن نیرو‌ها از این منطقه شنزار، بعد از ۲۴ ساعت از پشت، دشمن را دور می‌زنند و نزدیک به ۵۰۰ تن از ارتش «جیش‌العشبی» بعثی‌ها را اعدام می‌کنند.

در این محور، جاده ارتباطی فکه به جفیر (شمال و جنوب) قطع می‌شود، نیسان بعد از ۲۴ ساعت پاکسازی می‌شود و تعداد بیشماری روستا‌های اطراف بستان تسخیر، و تقریباً ۹۵ درصد عملیات موفق واقع می‌شود.

یادآوری؛ در بین‌المجالس گفته شده بود از طرف صدام که ما شدیدترین موضع پدافندی را در بستان داریم و نیرو‌های ایرانی فکر این‌که بتوانند این منطقه را تسخیر کنند را نمی‌توانند داشته باشند.

دفاع مقدس” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/9/8/2709143_553.jpg” alt=”تشریح عملیات طریق‌القدس به روایت سندی از دوران دفاع مقدس” width=”600″ height=”846″>
محور دهلاویه:

نام خطوط (جاده دهلاویه بستان – مگاسیس – رمله) که عملیات از آن‌جا آغاز شده.

نیرو‌های شرکت‌کننده در عملیات:

از سپاه و بسیج: تیپ کربلا با ۸ گردان (۶ گردان عمل‌کننده و ۲ گردان پشتیبان‌کننده.
از ارتش: تیپ ۲ زنجان وابسته به لشکر ۱۶ قزوین، پشتیبان تیپ کربلا.

هدف‌های تعیین شده از قبل در طرح‌های عملیات (برای این محور):

۱-    پیشروی در عمق و فشار به نیرو‌های در محاصر. تسخیر پل سابله. آزادسازی جاده بستان به دهلاویه. تصرف جاده سابله به الوان و جاده دوم سابله به الوان و پیشروی به جنوب و رودخانه نیسان و کمک به تیپ امام حسین (ع).

وضعیت نیرو‌های دشمن در این محور:

تیپ ۱۲ از لشکر ۶ عراق که بک تیپ دست‌نخورده بوده هست و از اول جنگ تا حال وارد عملیات نشده بود و از نیرو‌هایی بوده هست که در جنگ اعراب و اسرائیل شرکت داشته و لشکر ۶ عراق یکی از قدیمی‌ترین لشکر‌های عراق می‌باشد، و ثانیاً در منطقه قصرشیرین به‌طور احتیاط به‌سر می‌برده هست.

آرایش دشمن:

خط پدافند بسیار قوی و شکل استقرار در محور بستان.

محور سویدانی:

نام خطوط (چولانه – دقاقله و سویدانی) که عملیات از آن‌جا آغاز شد.

نیرو‌های شرکت‌کننده در عملیات:

از سپاه و بسیج: تیپ عاشورا با ۸ گردان (۶ گردان عمل‌کننده و ۲ گردان پشتیبان).
از ارتش: تیپ ۱ قزوین وابسته به لشکر ۱۶، پشتیبان تیپ عاشورا.

هدف‌های تعیین‌شده از قبل در طرح عملیات در این محور:

۱-    تسخیر رودخانه نیسان و پدافند آن و منهدم کردن ۳ پل، تانک و خودرو و یک پل پی‌ام‌پی (سرپل) و جناح دیگر محاصره.
۲-    به تصرف درآوردن روستای زین‌العابدین.

دفاع مقدس” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/9/8/2709144_912.jpg” alt=”تشریح عملیات طریق‌القدس به روایت سندی از دوران دفاع مقدس” width=”600″ height=”844″>
ضمیمه:

از استراق که از بیسیم نیرو‌های بعثی شده، چنین برآمد که دشمن از ساعت شروع عملیات با اختلاف یک‌ساعت و نیم با خبر بوده و به تمام واحدهایش آماده‌باش ۱۰۰ درصد داده بود که تمام نیروهایش بعد ار تسخیر سنگرهایشان با پوتین و تجهیزات کامل دیده شده بودند. وقتی خدمه‌های تانک در کنار زره‌پوش‌های خود آماده به‌سر می‌بردند که به‌محض حمله، تانک‌های خود را عقب بکشند، و به علت آمادگی دشمن و تدافع شدید و مقاومت بی‌حساب دشمن، باعث تلفات زیادی بود که به نیرو‌های اسلام وارد شد.

حملات هوایی:

در روز ۶۰/۹/۸ تا ظهر به علت این‌که هوا ابر و بارانی بوده هست، هیچ حمله‌ای نداشته و از بعدازظهر به بعد، شدیدترین بمباران هوایی را در یک‌سال جنگ داشته تا روز بعد از آن و چند روز دیگر. هواپیما‌های عملیاتی آن «میراژ» بوده هست و بمب‌افکن‌هایش خودِ توپولوف (و مناطق حمله هوایی شهر سوسنگرد، شهر بستان، خطوط پشت جبهه (که اطلاعات بیشتر در این مورد نداریم)).

خسارات وارده به دشمن: در محور بستان به میزان ۱۰۰ درصد، در محور دهلاویه ۵۰ درصد و در محور سویدانی ۳۰ درصد.

شهدای ما: این آماد دقیق نیست! ۱۳۰۰ نفر که ۹۸۰ نفر آن را بسیج و سپاه تشکیل می‌دهد.

زخمی: ۴۵۰۰ نفر

تانک و خودرو: نزدیک به ۶۲ عدد که ۴۰ تانک و پی‌امپی و اسکورپین و بقیه خودرو بوده هست.

تلفات جانی و مالی نیرو‌های بعثی:

تانک منهدم شده: ۱۹۰ دستگاه
هواپیما: ۹ فروند
هلی‌کوپتر: ۳ فروند
کشته: حدود ۱۱۰۰ نفر
اسیر: حدود ۱۰۰۰ نفر
بولدوزر: ۲۰ دستگاه از انواع گوناگون

دفاع مقدس” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/9/8/2709145_181.jpg” alt=”تشریح عملیات طریق‌القدس به روایت سندی از دوران دفاع مقدس” width=”600″ height=”849″>
محور دهلاویه در شروع عملیات:

در این محور، نیرو‌های دشمن خط پدافندی قوی داشته‌اند و نیرو‌های اسلام باید رو در رو با کفر می‌شدند. در صورتی که پیاده باید در عملیات به‌صورت غافلگیرانه یا به‌طور محاصره و دور زدن عمل می‌کردند که به این علت، نیرو‌های خودی با مقاومت شدبد بعثی‌ها مواجه شده و باعث تلفات زیادی می‌شویم.

تاکتیک دشمن در این محور به این صورت بوده هست که در چندساعت قبل از حمله، نیرو‌های زرهی خود را که در خاکریز سوم بودند، به عقب می‌کشند تا ضربه کمتری را متحمل شوند که با روشن شدن هوا که بهترین موقع برای مانور تانک هست، دست به حمله بزنند. در این صورت با مقاومت شدید و پدافند قوی پعثی‌ها در این منطقه تیپ کربلا با دو گردان توانست پل سابله را آزاد کند و سمت چپ سابله حدود ۲ کیلومتر پیشروی بشود.

در استراق سمعی که در این محور از بیسیم دشمن شده، از فرمانده عملیات نیرو‌های بعثی این دو موضوع فهمیده شد بود که اصرار زیادی به نیرو‌های خودشان داشته‌اند که شرافت و حیثیت ما در پل سابله هست.

و در این قسمت از یک تیپ عراق به مقدار ۵۰ درصد ضربه می‌خورد.
و در این محور ما موفق به گرفتن پل سابله و جاده دهلاویه به بستان می‌شویم.

محور سویدانی: (در شروع عملیات)

در این محور در ساعت ۴ بامداد از چند پل یاد شده، یک پل به تصرف نیرو‌های ما در می‌آید و عراق ار چند نقطه آن‌ها را مورد حمله قرار می‌دهد؛ البته با روشن شدن هوا، بدین‌صورت تلفات ما در این نقطه زیاد می‌شود؛ و عده‌ای از برادران اسیر می‌شوند و عده‌ای در محاصره قرار می‌گیرند که خبری از آن‌ها به‌دست نیامده؛ و بعد از مقاومت بسیار، تصمیم می‌گیرند از یک پل تصرف‌شده به‌مقدار ۱۰۰ متر عقب نشسته و همان‌جان را موضع پدافند خود قرار دهند و عراق تا پایان عملیات از چند پل دیگر استفاده می‌کرده هست.

از یک تیپ عراق در این منطقه به‌مقدار ۳۰ درصد ضربه می‌خورد.
و در این محور ما موفق به تثبیت نیرو بر روی یکی از پل‌های نیسان می‌شویم.

دفاع مقدس” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/9/8/2709146_444.jpg” alt=”تشریح عملیات طریق‌القدس به روایت سندی از دوران دفاع مقدس” width=”600″ height=”846″>

حرکات تازه عراق در منطقه (عقب‌نشینی)

در مورخه ۶۰/۹/۳۰

طی چند شب متمادی عراق از منطقه جنوب بستان تا پشت رودخانه نیسان عقب‌نشینی می‌کند.
بعد از گرفتن پل سابله و قطع (جفیر به فکه) جاده تدارکاتی دشمن دو تیپ شکست‌خورده عراق که مابین رودخانه نیسان و رودخانه سابله قرار داشتند، به فاصله ۱۰۰ کیلومتر مربع که از پشت به باتلاق ختم می‌شود و از جنوب یک نیم‌دایره محاصره تکمیل‌شده بودند، دست به عقب‌نشینی می‌زنند.

چون عراق در منطقه موضع پدافند دارد و موضع پدافند باید نقطه استراتژیک باشد؛ این [گونه] بود که این منطقه برای ماندن خطرناک بود و امکان هرلحظه در محاصره قرار گرفتن و ضربه خوردن را داشت؛ و با به‌جا گذاشتن تعدادی لودر و تانک و وسایل دیگر از سابله در شب اول ۳ کیلومتر و بعد در شب‌های دوم و سوم تماماً از منطقه فرار می‌کند و در پشت رودخانه نیسان در منطقه هویزه پدافند می‌کند (احتمال می‌رود که امدادهای غیبی شبانه به آن‌ها حمله کرده باشند!)

و فعلا با همین نیرو و مقداری دیگر، تأمین رودخانه نیسان را برقرار کرده که مبادا پیشروی کنیم به طرف هویزه.

و باز به احتمال زیاد شدید عراق از طرح دوم عملیات قدس آگاه بوده و طرح دوم عملیات قدس، پاکسازی همین نقطه بوده هست

و با این کار عراق طرح طریق‌القدس کاملا تکمیل شده هست. با تفاوت این‌که یکی از اهداف طرح قدس از بین بردن نیرو‌های بعثی هست و با این فرارشان، بدون ضربه عقب‌نشینی کردند.

و سلام
و من الله توفیق

اهواز ۶۰/۱۰/۶

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سند/ عملیات «طریق‌القدس»؛ از برهم خوردن خطای محاسباتی صدام تا امداد غیبی شبانه بیشتر بخوانید »

ماجرای تغییر چهره دخترکی که عاشق شهادت بود!

ماجرای تغییر چهره دخترکی که عاشق شهادت بود!


ماجرای تغییر چهره دخترکی که عاشق شهادت بود!

به گزارش خبرنگار نوید شاهد در سالروز شهادت سهام خیام، دخترک ۱۲ ساله ای که با اعمال و رفتارش، دشمن را به ستوه آورده بود، به روایت گوشه ای از زندگی و شهادتش می پردازیم که در ادامه می خوانید:

 

سهم بزرگِ سهام کوچک از خوش فهمی

سهام خیام در روز ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۴۷ در شهر هویزه دیده به جهان گشود. نام پدر او کاظم و نام مادرش نسیمه بود و چهار خواهر و دو برادر داشت. او کودکی بسیار پر جُنب و جوش بود. وی دانش آموز درس خوان مدرسه بود و پنج سال تحصیل در دبستان را با نمرات بالا سپری کرد. در کلاس اول راهنمایی ثبت نام کرده بود، اما به دلیل آغاز جنگ تحمیلی و اشغال شهر هویزه، نتوانست به مدرسه برود. با وجود سن کمی که داشت، از بیشتر اوضاع داخلی شهر و کشورش با خبر بود. نماز می خواند و با قرآن مأنوس بود. در جلسات و دوره های مذهبی که در محل برپا می شد، شرکت می کرد. خوش رویی و اخلاق نیکوی او او باعث شده بود تا همه دوستش داشته باشند. بسیار کنجکاو بود و احساس مسوولیت، تمام وجودش را فرا گرفته بود. سهام خیلی می فهمید. او از همان کوچکی بزرگ بود. خیلی بزرگ.

 

آرزویش شهادت بود نه خوش رقصی مدادهای رنگی

او دلش نمی خواست در اتاقش بنشیند و مدادهای رنگی را روی کاغذهای سفید دفترش برقصاند و نقاشی بکشد. گرچه به قول اطرافیان دختر بود و نمی توانست تفنگ به دست بگیرد، فریاد می زد و بر دشمن لعنت می فرستاد. دامنش را پر از سنگریزه می کرد و بر وجود پوشالی دشمنان، باران وحشت می بارید. کار دیگری از دستش برنمی آمد، اما همین شجاعتش، نیروهای انقلابی را روحیه می داد. او هرگز از مبارزه و کشته شدن ابایی نداشت. می گفت:«بگذار مرا بکشند. بگذار شهیدم کنند. من عاشق شهادتم». آری سهام عاشق شهادت بود.

 

تیر دشمن و مُشت پر سنگ

رژیم اشغالگر بعث در همان روزهای آغازین جنگ از مرزهای دشت آزادگان گذشت و روز ششم مهرماه ۱۳۵۹، هویزه را به اشغال کامل خود در آورد.

نیروهای بعثی عراقی به غارت اموال دولتی پرداختند و از آزار و اذیت مردم شهر، ابایی نداشتند. سهام به شدت از این وضع ناراحت و عصبانی بود و مدام به عراقی ها دشنام می داد.

روز نهم مهرماه ۱۳۵۹، مردم هویزه که سه روز بود شاهد اشغال شهرشان توسط نظامیان عراقی و ارتش متجاوز صدام بودند، طاقتشان طاق شد و دست به قیامی سراسری زدند. کنار رودخانه، زنان و دختران هویزه به پرتاب سنگ و فحش دادن به سربازان دشمن پرداختند. تا اینکه سربازان دشمن به طرف آنها تیراندازی کردند.

 

میهمانی باشکوه با ظرف های آلوده!

آن روز مادر وضعیت شهر را ناامن دید؛ لذا کودکان خود را به کناری برد و خواست آنها را پنهان کند. همه در گوشه ای  جمع شده و نشسته بودند، ولی تنها کسی که ننشست و آرام نبود، سهام بود. در آن لحظه سهام رو به مادر خود کرده و می گوید:«اگر تمام درها را ببندی، من امروز باید از منزل بیرون بروم و حتما باید دفاع کنم. مگر فقط مردان می توانند دفاع کنند؟ من هم می توانم، من نیز از همین مردم هستم و باید دفاع کنم». دور از چشم مادر به این فکر افتاد که با تغییر لباس و به صورت ناشناس به هدف خود برسد. سهام پس از استحمام و تعویض لباس و مرتب کردن خود، گویی که می داند لحظات آخر را سپری می کند و می خواهد به میهمانی باشکوهی برود، بهترین راه و بهانه را که همان قطع شدن آب لوله کشی شهر بود، انتخاب کرد و جهت شستن ظروف به طرف رودخانه حرکت می کند.

 

از تلافی دشمنِ کلافه تا شهادت دخترک جسور

در مسیری که طی می کرد، درمانگاه هویزه قرار داشت. مادر با او برخورد می کند و به او می گوید:«برگرد، تو بچه هستی و توانایی مقابله نداری» و سهام انگار نه انگار که می شنود. در این حالت ظرف ها را روی زمین می گذارد و دو انگشت دست خود را به نشانه پیروزی بالا می برد و در این حالت می گوید:«پیروزی..» و این کلمات را تکرار می کند. به دشمن که رسید، تنها کاری که می توانست انجام دهد، شعار بر ضد نظامیان غاصب بود که در مقابل او قرار داشتند. او مرتب اظهار تنفر می کرد و از اسلام، شهر، حق مردم و کشورش دفاع می کرد. با این عمل سهام و اصرار ورزیدنش دشمنان تصور می کردند که او کودکی بیش نیست و نمی تواند کاری را از پیش ببرد. کمتر به او توجه می کردند تا این که این بار وی دامن خود را پر از سنگ ریزه کرده و به همراه جمعی از مردم، دشمن اشغالگر را سنگ باران می کند. او در حالی که سنگ می انداخت با صدای بلند می گوید:«مرگ بر صدام، بروید گم شوید». آن قدر این عمل را ادامه می دهد تا باعث برافروختن خشم آن مزدوران می گردد و به قول شاهد این صحنه ی تحسین برانگیز، در مقابل چشم های بهت زده اهالی، یکی از افراد نظامی ارتش بعث که از دست او به ستوه آمده بود، به سربازان خود می گوید:« این دختر از دیروز تا حالا ما را کلافه کرده است، او را بزنید». در این حال گلوله ای از سوی دشمن به سمت او که شجاعانه از دین و وطن دفاع می کرد، شلیک شد و سرزمین پاکش را به خونش رنگین کرد.

 

بازنشر از کتاب جاودانه ها؛ نشر شاهد



منبع خبر

ماجرای تغییر چهره دخترکی که عاشق شهادت بود! بیشتر بخوانید »

دستور ویژه پلیس برای دستگیری قاتل اعضای یک خانواده

دستور ویژه پلیس برای دستگیری قاتل اعضای یک خانواده



معاون فرهنگی واجتماعی فرماندهی انتظامی استان خوزستان از صدور دستور ویژه برای دستگیری قاتل اعضای یک خانواده در هویزه خبر داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سرهنگ حکیم عبداللهی عصر امروز دوشنبه در گفت و گویی رسانه‌ای اظهار کرد: به‌دنبال وقوع قتل ۳ نفر از اعضای یک خانواده در شب گذشته در یکی از روستاهای شهرستان هویزه، فرمانده انتظامی شهرستان ضمن صدور دستورات ویژه، بلافاصله کارآگاهان پلیس آگاهی در صحنه قتل حاضر شدند و تحقیقات پلیسی را آغاز کردند.

وی بابیان اینکه پلیس در تحقیقات اولیه دریافت که هیچ گونه سرقتی از اموال یا احشام مقتول به سرقت نرفته، افزود: در این خصوص پرونده‌ای در پلیس آگاهی تشکیل شده است و رسیدگی لازم تا حصول نتیجه در دستور کار قرار دارد و نتیجه اقدامات متعاقباً اطلاع‌رسانی خواهد شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دستور ویژه پلیس برای دستگیری قاتل اعضای یک خانواده بیشتر بخوانید »

دشمنان در آزادی خرمشهر غافلگیر شدند

دشمنان در آزادی خرمشهر غافلگیر شدند


به گزارش نوید شاهد به نقل از ایرنا، عملیات بیت‌المقدس بامداد دهم اردیبهشت سال 1361 در حالی که تنها دو ماه از عملیات گسترده فتح المبین در جبهه جنوب می‌گذشت، آغاز شد و خرمشهر پس از 576 روز اشغال در سوم خردادماه همان سال از دست بعثی‌ها آزاد شد. این عملیات با رمز «یا علی بن ابی طالب(ع)»، با هدف آزادسازی خرمشهر که به مسئله حیثیتی تبدیل شده بود و از نظر سوق الجیشی بسیار اهمیت داشت، در وسعتی حدود پنج هزار و 400 کیلومتر مربع و در چند مرحله برگزار شد.

دشمنان در آزادی خرمشهر غافلگیر شدند

شکستن محاصره آبادان در عملیات ثامن الائمه، آزادی بستان در عملیات طریق القدس و سپس عملیات فتح المبین برای آزادی قسمتی از خاک ایران، روحیه سربازان اسلام را تقویت کرده بود. انهدام ضد انقلاب در داخل نیز سبب آرامش داخلی کشور، توجه بیشتر به مناطق جنگی و نیز آسودگی خاطر رزمندگان از جریان‌های داخلی شد.

اوضاع منطقه به سبب پیروزی‌های ایران بسیار متشنج بود؛ زیرا آمریکا و سایر دولت‌های غربی آشکارا از این امر ناراحت بودند. در چنین شرایطی، عملیات بسیار پر اهمیت بیت‌المقدس مطرح شد. اهمیت این موضوع، به آن دلیل است که خرمشهر، استراتژیک‌ترین نقطه درگیری محسوب می‌شد؛ به گونه‌ای که گروه غالب و مسلط بر آن، برنده جنگ محسوب می‌شد.

دشمنان در آزادی خرمشهر غافلگیر شدند

جزییات عملیات بیت‌المقدس

با مشورت فرماندهان ارتش و سپاه، جنوب کرخه و غرب کارون؛ شهرهای اهواز، دشت آزادگان، هویزه، پادگان حمید و خرمشهر به عنوان منطقه عملیاتی بیت‌المقدس انتخاب و برنامه‌ریزی‌های اجرای آن از همان روزهای عملیات فتح‌المبین در فروردین سال 1361 آغاز شد. اصلی‌ترین هدف عملیات بیت المقدس، آزادسازی خرمشهر بود و رزمندگان با روحیه و عزمی جزم رسیدن به این هدف را 30 دقیقه بامداد دهم اردیبهشت آغاز و سوم خرداد به انجام رساندند. این عملیات هم مانند فتح‌المبین، حاصل همکاری مشترک ارتش به فرماندهی شهید «علی صیادشیرازی» و سپاه به فرماندهی «محسن رضایی» بود و شهید «حسین خرازی» از تیپ 14 امام حسین (ع)، «احمد متوسلیان» از تیپ 27 محمد رسول الله، شهید «حسن باقری» از قرارگاه نصر و شهید سردار «قاسم سلیمانی» از تیپ 41 ثارالله، از مهمترین فرماندهان عملیات بیت‌المقدس بودند.

موقعیت جغرافیایی

منطقۀ عملیاتی مزبور، شامل جنوب غربی اهواز و غرب کارون بود که میان چهار مانع طبیعی، محصور بود: از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانۀ کارون و از غرب به هور الهویزه و شط العرب منتهی می‌شود.

اهمیت منطقه، سبب شده بود که عراق برای حفظ آن، بسیار مصمم باشد. هموار بودن این قسمت، امتیازی برای عراق محسوب می‌شد اما محدودیت نیرو و وسعت منطقه، از نقاط ضعف دشمن بود. سپاه صدام، به دلیل همین محدودیت‌ها، قوای خود را در نقاط مهم جیفر و خرمشهر متمرکز کرده بود و در تدبیر پدافندی خود، بیش از همه به خرمشهر و بصره اهمیت داده بود. پس از عملیات فتح المبین لشکرهای سپاه و ارتش به مناطق در نظر گرفته شده اعزام شدند.

دشمنان در آزادی خرمشهر غافلگیر شدند

نحوه عملیات

فرماندهان غیور اسلام، پس از جلسات متعدد، بهترین شیوه برای اجرای عملیات بیت المقدس را عبور از رودخانۀ کارون دانستند؛ زیرا دشمن، هرگز تصور نمی‌کرد که نیروهای ایران، بتوانند از کارون عبور کنند بدین ترتیب دشمنان، غافلگیر می‌شدند و پیروزی به دست می‌آمد. طرح عملیات آماده شد و قرارگاه مرکزی کربلا، فرماندهی کل آن را به عهده گرفت؛ بعد مقرر شد سه قرارگاه قدس، فتح و نصر برنامه را اجرا کنند.

بنا بود در شمال منطقه (رودخانۀ کرخه) قرارگاه قدس به متجاوزان حمله کند و آنان را سرگرم کند سپس نیروهای قرارگاه فتح، در منطقۀ میانی عملیات از کارون بگذرند و خود را به جاده اهواز – خرمشهر برسانند که 15 –20 کیلومتر از رودخانه فاصله دارد و پشت آن جاده، مستقر شدند تا در صورت حملۀ دشمن، مقاومت کنند. پایین‌ترین قسمت منطقۀ عملیاتی، محوطه‌ای بود که قرارگاه نصر وارد عمل شد؛ نیروهای این قرارگاه باید از کارون عبور می‌کردند و سپس برای آزادسازی خرمشهر و رسیدن به مرزهای بین الملل با دشمن می‌جنگیدند.

مرحله نخست عملیات در ساعت 30 دقیقه بامداد دهم اردیبهشت 1361 در غرب کارون، آغاز شد. تمام برنامه براساس پیش بینی انجام شد ولی آخرین گروه نتوانستند طبق برنامه، برای آزادسازی خرمشهر حرکت کنند؛ زیرا کناره‌های جاده اهواز – خرمشهر باتلاقی بود و نیروهای عراقی در این منطقه، تمرکز داشتند. در بخشی از این جبهه، نیروها تا ساعت 3 عصر مقاومت و به ناچار تا حدودی عقب‌نشینی کردند پس از آن 3 مرحله عملیاتی دیگر اجرا شد که در سوم خرداد به آزادی خرمشهر انجامید این در حالی بود که متجاوزان به سبب وضعیت داخلی ایران و نیز عملیات‌های ناموفق بر ضد عراق در پاییز و زمستان 1359، گمان می‌کردند سقوط دولت ایران تا پاییز سال1360 قطعی است.

این عملیات، همۀ دشمنان نظام را غافلگیر کرد و سرانجام سبب شد که نیروهای متجاوز، برای حفظ بصره، با سرافکندگی از خاک ایران خارج شوند.

نتایج عملیات بیت‌المقدس

در عملیات بیت‌المقدس پنج هزار و 38 کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده شهرهای خرمشهر، هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شد. علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج و 180 کیلومتر از خط مرزی تأمین شد.

فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونه‌ای که نظامیان عراقی تا مدت زیادی نتوانستند از لاک دفاعی خارج شوند. عملیات بیت‌المقدس موجب شد تا کشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند. طی این عملیات حدود 19 هزار تن از نیروهای عراق به اسارت درآمدند و بیش از 16 هزار تن کشته و زخمی شدند.

 

انتهای خبر/ ر



منبع خبر

دشمنان در آزادی خرمشهر غافلگیر شدند بیشتر بخوانید »

راهیان نور باید مخاطب را به یک فرد پرانرژی و امیدوار تبدیل کند

راهیان نور باید مخاطب را به یک فرد پرانرژی و امیدوار تبدیل کند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «نصرت‌الله محمودزاده» جامعه شناس و نویسنده باسابقه دفاع مقدس در زیارتگاه شهدای هویزه با بیان اینکه راهیان نور یک سیرت و معرفت دارد و یک صورت و شناخت فیزیکی، اظهار داشت: صورت راهیان نور همان دیدار از یادمان‌ها و مناطق عملیاتی است، اما سیرت این حرکت عظیم همان چیزی است که در ذات و هدف شهدا بوده است. اینکه چرا رزمندگان به جبهه آمدند؟ چرا مقاومت کردند؟ و… لذا توجه به سیرت و رفتار‌ها مهم‌تر است و به راهیان نور عمق می‌بخشد.

وی با تأکید بر اینکه حضور رزمندگان و پیشکسوتان در راهیان نور نباید کمرنگ شود، افزود: دوره‌های آموزشی برای راویان جوان باید توسط بازماندگان عملیات‌ها برگزار شود تا حال و هوای آن روز‌ها بی واسطه به نسل بعد منتقل شود.

این رزمنده باسابقه ضمن آسیب شناسی برخی روایت‌ها و برنامه‌های اجرا شده در یادمان‌ها عنوان کرد: اینجا کربلا است، اما نباید به این بهانه فقط اشک مردم را دربیاوریم. سفر راهیان نور باید مخاطب را به یک فرد پرانرژی و امیدوار تبدیل کند و یاد بگیرد در بدترین شرایط هم باید زندگی کرد. همان طور که شهدا با عشق اینجا زندگی کردند و این شعار نیست.
 
برگزیده جایزه کتاب سال دفاع مقدس تصریح کرد: باید تلاش کنیم راهیان نور و روایت شهدا به شغل تبدیل نشود. کار برای شهدا عشق است و عشق همان چیزی است که ما را داوطلبانه به جنگ آورد. پس هرکس باید به رسالت زینبی خود عمل کند نه اینکه خدای ناکرده از مسیر روایت شهدا دنبال خودنمایی باشد.

محمودزاده در ادامه با اشاره به اینکه هویزه برای من بخشی از زندگی است، گفت: بخشی از هویت من در هویزه است لذا آمدنم به اینجا هم برای خودم است. من هنوز بعد از ۴۳ سال به هویزه وابسته ام و می‌آیم تا خاطرات آن سال‌ها را زنده کنم. شاید تنها سفری که حتی اقوام و خانواده هم نگرانم نمی‌شوند همین هویزه باشد، زیرا همه می‌دانند برای پیشرفت و شارژ کردن خودم به هویزه آمده ام. سفر به هویزه برایم تجدید عهد و میثاق است.

همرزم شهید علم‌الهدی و حماسه آفرینان هویزه در پاسخ به این پرسش که در هویزه دنبال چه بگردیم؟ نیز گفت: در هویزه به دنبال جوهر وجودی خودتان باشید. همه چیز درون خود شماست. شهدا بهانه‌ای هستند برای رسیدن به خودمان. «من عرف نفسه فقد عرف ربه» تا خودتان را نشناسید نه خدا و نه شهدا را نمی‌شناسید. آنی باشید که هستید.

محمودزاده اضافه کرد: هیچ وقت ادای شهدا را درنیاورید. شهدا جوهر شما نیستند؛ شهید آن آب حیات بخش برای رشد و جوانه زدن است؛ لذا خودتان را دست کم نگیرید و بگویید من می‌توانم بهتر از شهید علم الهدی باشم. به درون خودتان پی ببرید تا به بهترین‌ها برسید. حسین علم الهدی به هویزه نیامده بود تا شهید بشود. اگر قرار بود برای شهادت به جبهه بیاییم پس کی باید می‌جنگید؟ کی باید می‌ماند تا کشور را نجات بدهد؟

نویسنده کتاب «حماسه هویزه» ادامه داد: شهدا یادمان می‌دهند که چگونه سرعت پیشرفت مان بالا ببریم. اینکه من به راهیان نور بیایم و هدفم فقط علم الهدی شدن باشد، درست نیست؛ خودت و توانایی هایت را بشناس تا شهید زنده بشوی. 

حماسه‌نگار جبهه‌ها که به تازگی نگارش کتابی درباره مرحوم حجت الاسلام ابوترابی را به اتمام رسانده است، درباره تفاوت فعالیت‌های نوشتاری اش در دوران دفاع مقدس و امروز نیز گفت: زمان جنگ یک جور می‌نوشتم و امروز جوری دیگر. زمان و مکان در ارائه یک اثر مهم است و من امروز تمام تلاشم را به کار بسته ام تا کتاب‌های بیشتری بنویسم و به زبان‌های مختلف چاپ کنم. باید فرهنگ شهدا را به جهان صادر کنیم. من باید بتوانم کتاب‌هایی بنویسم برای مخاطبی که هنوز به دنیا نیامده است. این نوع نگاه به آینده باعث ترقی و تعالی ادبیات خواهد بود.

انتهای پیام/ 141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راهیان نور باید مخاطب را به یک فرد پرانرژی و امیدوار تبدیل کند بیشتر بخوانید »