هویزه

مادر شهید «محمدجواد زاهدیان» به فرزند شهیدش پیوست


مادر شهید زاهدیان به فرزند شهیدش پیوستبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «حاجیه خانم محب» مادر دانش آموز شهید کربلای هویزه «محمدجواد زاهدیان» پس از ۴۰ سال فراق و دوری فرزند برومندش پس از طی یک دوره طولانی بیماری در شهر کرج، دعوت حق را لبیک گفت و به سوی فرزند شهیدش پر کشید.

میلاد کریمی دبیر ستاد فرهنگی زیارتگاه شهدای هویزه ضمن اعلام این خبر اظهار داشت: با توجه به محدودیت‌های کرونایی تصمیم گیری درباره زمان و مکان به خاک سپاری این مادر صبور متعاقبا اعلام خواهد شد و احتمال انتقال پیکر این بانوی مکرمه به زادگاهش خوزستان وجود دارد.

مسوول امور پژوهشی یادمان شهدای هویزه درباره فرزند شهید این مادر والامقام نیز گفت: شهید محمد جواد زاهدیان یکی از ۱۴ شهید دانش آموز حماسه هویزه، ۲۵ تیر ۱۳۴۱ در اهواز به دنیا آمده و در زمان شهادت، دانش آموز سال چهارم دبیرستان در رشته علوم تجربی بوده است.

این مسوول فرهنگی درباره حضور شهید زاهدیان در دفاع مقدس نیز اظهار داشت: با شروع جنگ تحمیلی خانواده شهید زاهدیان به اصفهان مهاجرت می‌کنند، اما این شهید عزیز در اهواز می‌ماند و از طریق مسجد فاطمیه (س) کیانپارس آماده اعزام به جبهه و رویارویی با دشمن بعثی می‌شود.

وی افزود: شهید زاهدیان، تلفنی از مادر و خانواده حلالیت می‌طلبد و خبر جبهه رفتنش را اعلام می‌کند، اما وقتی با بی تابی مادر مواجه می‌شود خودش را به اصفهان می‌رساند و پس از دستبوسی مادر، می‌گوید: «من چطور به حرف امام عمل نکنم و اسم خودم را مرد بگذارم؟ من برگشتم، ولی نه برای ماندن. برای خداحافظی و حلالیت. من امروز می‌توانم برای کشورم مفید باشم. ولی معلوم نیست فردا چه پیش آید.»

کریمی ادامه داد: این مادر بزرگوار نیز بدون معطلی پاسخ می‌دهد که «عزیزتر از جانم برو. جلوی رفتنت را نمی‌گیرم. همین امروز برو. حلالت کردم.»

میلاد کریمی در ادامه به بیان خاطره‌ای دیگر از مادر والامقام شهید زاهدیان پرداخت و گفت: مرحوم حاج خانم نقل می‌کردند: محمد جواد انگار خبر داشت که دیگر بر نمی‌گردد. آخرین بار وقتی می‌رفت، گفتم کی بر می‌گردی مادر؟ گفت: «ما راه کربلا را باز می‌کنیم و ان‌شاءالله همدیگر را کربلا می‌بینیم.»

دبیر ستاد فرهنگی زیارتگاه شهدای هویزه خاطرنشان کرد: شهید زاهدیان به همراه پسر عمه اش شهید عبدالامیر احتشام زاده (دیگر شهید دانش آموز حماسه هویزه) که از نیرو‌های شهید سید حسین علم الهدی در اهوازو سپاه هویزه بود به عملیات نصر و حماسه هویزه می‌پیوندند و سرانجام در ۱۶ دی ۱۳۵۹ هر دو در کنار هم شهد شهادت می‌نوشند و هم اکنون مزار مطهرشان در زیارتگاه شهدای هویزه مأمن عاشقان شهداست.

زیارتگاه شهدای هویزه به عنوان اولین نقطه یادمانی دفاع مقدس، محل شهادت شهید علم‌الهدی و یاران عاشورایی‌اش در عملیات نصر (۱۶ دی ۵۹) است که در ۲۴ کیلومتری شهر هویزه و ۴۰ کیلومتری اهواز واقع است.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

مادر شهید «محمدجواد زاهدیان» به فرزند شهیدش پیوست بیشتر بخوانید »

پایان غربت شهدای دست‌بسته در تنهایی دشت

پایان غربت شهدای دست‌بسته در تنهایی دشت



پایان غزبت شش ساله شهدای دست‌بسته کرخه‌نور در تنهایی دشت

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ۱۸ آبان ۵۹، بعثی‌ها ناغافل به روستاهای منطقه کرخه‌نور هویزه (در پنج کیلومتری محل فعلی زیارتگاه شهدای هویزه) حمله می‌کنند و مردم بی‌پناه را به توپ و گلوله می‌بندند و حتی به حیوانات زبان‌بسته و انبارهای آذوقه هم رحم نمی‌کنند و خوب که دِقِّ دلی‌شان را از همکاری اطلاعاتی مردم با نیروهای سپاه خالی می‌کنند، ۲۸ نفر از مردهای روستاها ـ از پیرمرد ۸۱ ساله تا نوجوان ۱۷ ساله ـ را به اسارت گرفته و به جای نامعلومی می‌بردند.

دیگر خبری از اُسرا نمی‌شود تا ۲۴ فروردین سال ۱۳۶۵ که نیروهای جهاد سازندگی هویزه هنگام اجرای عملیات تسطیح اراضی در ۳۰ کیلومتری روستای سُمیده، وسط بیابان به تل خاک مشکوکی می‌رسند که تعداد زیادی پوکه خالی فشنگ اطرافش ریخته بود. خاک‌ها را که کندوکاو می‌کنند، می‌رسند به استخوان‌های تعدادی شهید که دست و چشم بسته با رگبار گلوله به شهادت رسیده بودند.

همان ۲۸ بی‌گناهی که بعثی‌ها از روستاهایشان ربوده و احتمالا همان روز ۱۸ آبان سال ۱۳۵۹ به شهادت رسانده بودند.

مردم روستاها که عزیزی را گم کرده بودند با شنیدن خبر پیدا شدن پیکرها خودشان را به محل تفحص می‌رسانند. تنها مدرک شناسایی پیکرهای مطهر شهدای کرخه نور، لوازم شخصی باقی مانده نزد آن‌ها بود.

 پس از تشییع باشکوه پیکرهای مطهر شهدا در سوسنگرد، خانواده‌های معظم‌شان تصمیم می‌گیرند که آن‌ها را در جوار شهدای هویزه یعنی شهید علم‌الهدی و یاران باوفایش که در حماسه هویزه به شهادت رسیدند، به خاک بسپارند. لذا زیارتگاه جدیدی در جوار مزار شهدای هویزه برای این عزیزان بر پا می‌شود.

شهدای مظلوم کرخه‌نور، شهدای والامقامی هستند که تحت هیچ شرایطی حاضر به همکاری با دشمن بعثی نشدند و مرگ سرخ را به زندگی زیربار ذلت ترجیح دادند.

زیارتگاه شهدای مظلوم کرخه‌نور (از یادمان‌های دفاع مقدس خوزستان) به موازات زیارتگاه شهدای هویزه در ۴۰ کیلومتری اهواز و ۲۴ کیلومتری شهر هویزه است.

 بیشتر ۲۸ شهید مظلوم کرخه‌نور از دو طایفه عرب‌زبان «بوعذار» و «بوغنیمه» هستند. از پیرمرد ۸۱ ساله تا نوجوان ۱۷ ساله. برخی پدر و پسرند. برخی برادر و برخی پسرعمو و… اهل روستاهای سُمیده، سیار موالی و سیار احمدآباد از توابع شهر جاودان حماسه‌ها، هویزه قهرمان. نمادی مانا از جنایت صدام بی‌رحم و حامیان پلید غربی و شرقی‌اش که می‌گفت برای نجات عرب‌های خوزستان به ایران لشکر کشیده است!

اما عشایر غیور درس سازش‌ناپذیری خوبی به این متجاوزان مزدور دادند. بی‌خود نبود که حضرت آقا فرمودند: «عشایر در جنگ تحمیلی، خوب امتحانی دادند.»



منبع خبر

پایان غربت شهدای دست‌بسته در تنهایی دشت بیشتر بخوانید »

پایان غربت شش ساله شهدای دست‌بسته کرخه‌نور در تنهایی دشت


ماجرای شهدای کرخه نور چه بود؟به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ۱۸ آبان ۵۹، بعثی‌ها ناغافل به روستا‌های منطقه کرخه‌نور هویزه (در پنج کیلومتری محل فعلی زیارتگاه شهدای هویزه) حمله می‌کنند و مردم بی‌پناه را به توپ و گلوله می‌بندند و حتی به حیوانات زبان‌بسته و انبار‌های آذوقه هم رحم نمی‌کنند و خوب که دِقِّ دلی‌شان را از همکاری اطلاعاتی مردم با نیرو‌های سپاه خالی می‌کنند، ۲۸ نفر از مرد‌های روستا‌ها ـ از پیرمرد ۸۱ ساله تا نوجوان ۱۷ ساله ـ را به اسارت گرفته و به جای نامعلومی می‌بردند.

دیگر خبری از اُسرا نمی‌شود تا ۲۴ فروردین سال ۱۳۶۵ که نیرو‌های جهاد سازندگی هویزه هنگام اجرای عملیات تسطیح اراضی در ۳۰ کیلومتری روستای سُمیده، وسط بیابان به تل خاک مشکوکی می‌رسند که تعداد زیادی پوکه خالی فشنگ اطرافش ریخته بود. خاک‌ها را که کندوکاو می‌کنند، می‌رسند به استخوان‌های تعدادی شهید که دست و چشم بسته با رگبار گلوله به شهادت رسیده بودند.

همان ۲۸ بی‌گناهی که بعثی‌ها از روستاهایشان ربوده و احتمالا همان روز ۱۸ آبان سال ۱۳۵۹ به شهادت رسانده بودند.

مردم روستا‌ها که عزیزی را گم کرده بودند با شنیدن خبر پیدا شدن پیکر‌ها خودشان را به محل تفحص می‌رسانند. تنها مدرک شناسایی پیکر‌های مطهر شهدای کرخه نور، لوازم شخصی باقی مانده نزد آن‌ها بود.

 پس از تشییع باشکوه پیکر‌های مطهر شهدا در سوسنگرد، خانواده‌های معظم‌شان تصمیم می‌گیرند که آن‌ها را در جوار شهدای هویزه یعنی شهید علم‌الهدی و یاران باوفایش که در حماسه هویزه به شهادت رسیدند، به خاک بسپارند. لذا زیارتگاه جدیدی در جوار مزار شهدای هویزه برای این عزیزان بر پا می‌شود.

شهدای مظلوم کرخه‌نور، شهدای والامقامی هستند که تحت هیچ شرایطی حاضر به همکاری با دشمن بعثی نشدند و مرگ سرخ را به زندگی زیربار ذلت ترجیح دادند.

زیارتگاه شهدای مظلوم کرخه‌نور (از یادمان‌های دفاع مقدس خوزستان) به موازات زیارتگاه شهدای هویزه در ۴۰ کیلومتری اهواز و ۲۴ کیلومتری شهر هویزه است.

 بیشتر ۲۸ شهید مظلوم کرخه‌نور از دو طایفه عرب‌زبان «بوعذار» و «بوغنیمه» هستند. از پیرمرد ۸۱ ساله تا نوجوان ۱۷ ساله. برخی پدر و پسرند. برخی برادر و برخی پسرعمو و… اهل روستا‌های سُمیده، سیار موالی و سیار احمدآباد از توابع شهر جاودان حماسه‌ها، هویزه قهرمان. نمادی مانا از جنایت صدام بی‌رحم و حامیان پلید غربی و شرقی‌اش که می‌گفت برای نجات عرب‌های خوزستان به ایران لشکر کشیده است!

اما عشایر غیور درس سازش‌ناپذیری خوبی به این متجاوزان مزدور دادند. بی‌خود نبود که حضرت آقا فرمودند: «عشایر در جنگ تحمیلی، خوب امتحانی دادند.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

پایان غربت شش ساله شهدای دست‌بسته کرخه‌نور در تنهایی دشت بیشتر بخوانید »

پایان غزبت شش ساله شهدای دست‌بسته کرخه‌نور در تنهایی دشت


ماجرای شهدای کرخه نور چه بود؟به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ۱۸ آبان ۵۹، بعثی‌ها ناغافل به روستا‌های منطقه کرخه‌نور هویزه (در پنج کیلومتری محل فعلی زیارتگاه شهدای هویزه) حمله می‌کنند و مردم بی‌پناه را به توپ و گلوله می‌بندند و حتی به حیوانات زبان‌بسته و انبار‌های آذوقه هم رحم نمی‌کنند و خوب که دِقِّ دلی‌شان را از همکاری اطلاعاتی مردم با نیرو‌های سپاه خالی می‌کنند، ۲۸ نفر از مرد‌های روستا‌ها ـ از پیرمرد ۸۱ ساله تا نوجوان ۱۷ ساله ـ را به اسارت گرفته و به جای نامعلومی می‌بردند.

دیگر خبری از اُسرا نمی‌شود تا ۲۴ فروردین سال ۱۳۶۵ که نیرو‌های جهاد سازندگی هویزه هنگام اجرای عملیات تسطیح اراضی در ۳۰ کیلومتری روستای سُمیده، وسط بیابان به تل خاک مشکوکی می‌رسند که تعداد زیادی پوکه خالی فشنگ اطرافش ریخته بود. خاک‌ها را که کندوکاو می‌کنند، می‌رسند به استخوان‌های تعدادی شهید که دست و چشم بسته با رگبار گلوله به شهادت رسیده بودند.

همان ۲۸ بی‌گناهی که بعثی‌ها از روستاهایشان ربوده و احتمالا همان روز ۱۸ آبان سال ۱۳۵۹ به شهادت رسانده بودند.

مردم روستا‌ها که عزیزی را گم کرده بودند با شنیدن خبر پیدا شدن پیکر‌ها خودشان را به محل تفحص می‌رسانند. تنها مدرک شناسایی پیکر‌های مطهر شهدای کرخه نور، لوازم شخصی باقی مانده نزد آن‌ها بود.

 پس از تشییع باشکوه پیکر‌های مطهر شهدا در سوسنگرد، خانواده‌های معظم‌شان تصمیم می‌گیرند که آن‌ها را در جوار شهدای هویزه یعنی شهید علم‌الهدی و یاران باوفایش که در حماسه هویزه به شهادت رسیدند، به خاک بسپارند. لذا زیارتگاه جدیدی در جوار مزار شهدای هویزه برای این عزیزان بر پا می‌شود.

شهدای مظلوم کرخه‌نور، شهدای والامقامی هستند که تحت هیچ شرایطی حاضر به همکاری با دشمن بعثی نشدند و مرگ سرخ را به زندگی زیربار ذلت ترجیح دادند.

زیارتگاه شهدای مظلوم کرخه‌نور (از یادمان‌های دفاع مقدس خوزستان) به موازات زیارتگاه شهدای هویزه در ۴۰ کیلومتری اهواز و ۲۴ کیلومتری شهر هویزه است.

 بیشتر ۲۸ شهید مظلوم کرخه‌نور از دو طایفه عرب‌زبان «بوعذار» و «بوغنیمه» هستند. از پیرمرد ۸۱ ساله تا نوجوان ۱۷ ساله. برخی پدر و پسرند. برخی برادر و برخی پسرعمو و… اهل روستا‌های سُمیده، سیار موالی و سیار احمدآباد از توابع شهر جاودان حماسه‌ها، هویزه قهرمان. نمادی مانا از جنایت صدام بی‌رحم و حامیان پلید غربی و شرقی‌اش که می‌گفت برای نجات عرب‌های خوزستان به ایران لشکر کشیده است!

اما عشایر غیور درس سازش‌ناپذیری خوبی به این متجاوزان مزدور دادند. بی‌خود نبود که حضرت آقا فرمودند: «عشایر در جنگ تحمیلی، خوب امتحانی دادند.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

پایان غزبت شش ساله شهدای دست‌بسته کرخه‌نور در تنهایی دشت بیشتر بخوانید »

. …./هوالرفیق… . گاهی، فاصله ما و فقط یک سیم خاردار است به اسم از اینها که بگذریم،…


.
…./هوالرفیق…
.

گاهی،
فاصله ما و
فقط یک سیم خاردار است
به اسم
از اینها که بگذریم،
تازه می رسیم به
بیایید از سیم خاردار نفس عبور کنیم
خیلی ها بودند که تا یک قدمی رفتند
ولی با یک امتحان به عقب برگشتند…
.

شادی روحش شهدا صلوات
.
.
به وقت ۲۵ مهرماه۹۹
.
آرشیو
یادمان شهید حسن باقری
____________________________________________



منبع

hajammar.118@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. …./هوالرفیق… . گاهی، فاصله ما و فقط یک سیم خاردار است به اسم از اینها که بگذریم،… بیشتر بخوانید »