هویزه

روایتی از آمادگی جهاد چند شهید با شنیدن اولین صدای جنگ

روایتی از آمادگی جهاد چند شهید با شنیدن اولین صدای جنگ


به گزارش مجاهدت از خبرنگارحماسه و جهاد دفاع‌پرس، روز ۳۱ شهریور و با اولین حملات صدام به مرزهای کشور و نیز فرودگاه مهرآباد تهران بسیاری گمان می‌کرد غائله‌ای که اتفاق افتاده در عرض چند روز جمع می‌شود. کمتر کسی فکر می‌کرد حمله دیوانه‌ای چون صدام هشت سال به طول انجامد و هزاران شهید، زخمی، مفقودالاثر، جانباز و اسیر را داشته باشد. بسیاری از بسیجی‌ها و رزمنده‌ها پس از چند ماه از آغاز دفاع مقدس وارد صحنه نبرد با دشمن بعثی شدند در این میان افرادی هم بودند که در اولین روزهای حمله صدام لباس رزم به تن کردند و به میدان دفاع قدم گذاشتند، آن‌هایی که روحشان را آماده جهاد در راه خدا کرده بودند تا چنین روزی که برای کمک به اسلام و وطن جان در راه مبارزه بگذارند.

نخستین واکنش و مواجهه برخی از حماسه آفرینان کربلای هویزه با خبر آغاز دفاع مقدس و نبرد نور و آتش در روایتی که در ادامه آمده است می‌خوانید.

بسیجی شهید سید مهدی جعفری: یکی از اقوام شهید تعریف می‌کرد دشمن که با همه توش و توان آمد به جنگ، معطل نکرد.
می‌گفت: «می خواهم اولین شهید روستایمان باشم. می‌خواهم اولین کسی باشم که در راه خدا، انقلاب و کشورم به دفاع بر می‌خیزم.» سید مهدی، اولین شهید روستا شد و خیلی زود ندای «هل من ناصر؟» جد غریبش را با «جان» پاسخ داد.

بسیجی شهید علی اصغر فرهمندفر: مادر شهید تعریف می‌کرد رفته بودیم مشهد، زیارت. همانجا دختر نجیبی را برایش پسند کردیم. داشتیم قرار مدار خواستگاری می‌گذاشتیم که خبر حمله عراق را شنید. بی درنگ گفت: «خب، خواستگاری ما هم حل شد. دیگه پیگیری نکنید. تا وقتی جبهه و جنگ است، زن می‌خوام چیکار!»

بسیجی شهید محمد حسین آقا رضازاده: یکی از اعضای خانواده شهید تعریف می‌کند جنگ که شد، معطل نکرد. با اجازه و بی اجازه خانواده می‌رفت منطقه. از شهریور تا دی که شهید شد خیلی کم می‌آمد خانه.

پاسدار شهید عبدالمحمد چهارمحالی: یکی از همرزمان شهید می‌گوید مأموریت کردستان که تمام شد، بچه‌ها گفتند کارمان تمام شده برگردیم شوشتر. گفت: «مأموریت ما تموم شده، انقلاب که تموم نشده. تازه جنگ شروع شده. بر می‌گردیم نه برای استراحت و رفاه؛برای دفاع.»

پاسدار شهید قدیر قدرتی: مادر شهید روایت می‌کند از مدرسه با عجله آمد خانه. گفت: «مامان، خیلی جا‌های خوزستان را گرفتند. ما هم داریم اعزام می‌شیم» گفتم مگر امام نگفتند مدرسه سنگر شماست. کجا می‌خواهی بروی؟
گفت: «دارند اهواز رو می‌گیرن. ما باید بریم تا شهر خالی نمونه. الان سنگر اونجاست.» و رفت که رفت…

پاسدار شهید محمد رضا ملایی زمانی: مادرش می‌‎گوید سوم مهر ۵۹ ازدواج کرد. دلم خوش بود. گفتم حالا که ازدواج کردی، درست و حسابی بچسب به کار. مغازه اش را بست. گفت: «حالا وقت کاسبی نیست. وقت دفاعه.» رفت بسیج؛ یک هفته بعد هم جبهه. همه جوانی و زندگی اش را بُرد جنگ.

انتهای پیام/ 141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی از آمادگی جهاد چند شهید با شنیدن اولین صدای جنگ بیشتر بخوانید »

چگونگی محاصره ۹۰ تانک عراقی

چگونگی محاصره ۹۰ تانک عراقی


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ زمانی که ارتش صدام در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ از مرز‌های بین‌المللی عبور کرد و پا به سرزمین خوزستان گذاشت، برخی از مردم منطقه بواسطه ترس از شکنجه و اسارت و حتی کشته شدن به دست و سربازان عراقی قبل از رسیدن آن‌ها به خانه و کاشانه خود، محل زندگی را رها کردند و به مناطق دورتر رفتند که در این رابطه می‌توان به برخی کشاورزان منطقه حمیدیه اشاره کرد.

مردم این منطقه از خوزستان برای تامین آب کشاورزی زمین‌های خود بر روی رودخانه کرخه پمپ‌های آب نصب کرده بودند و با این وسیله آب را به زمین‌های کشاورزی منتقل می‌کردند، اما زمانی که ارتش عراق به منطقه نزدیک می‌شود، کشاورزان به دلایلی که عنوان شد، زمین و خانه‌های خود را رها می‌کنند و به عقب می‌روند.

ولی به جهت عجله در تخلیه منطقه، موتور‌های پمپ آب را خاموش نمی‌کنند به همین علت آبی که پمپاژ می‌شد به دشت حمیدیه سرازیر و باعث بوجود آمدن منطقه‌ای باتلاقی در جلوی لشکر عراق شد؛ رزمندگان کشورمان هم وقتی به منطقه مورد نظر می‌رسند با دیدن این صحنه اجازه می‌دهند پمپ‌های آب همچنان روشن بمانند.

چون بواسطه باتلاقی شدن منطقه، ارتش عراق امکان پیشروی در آن محدوده را نداشت آن‌ها در چندین نوبت تلاش کردند این پمپ‌ها با شلیک گلوله‌های توپخانه منهدم کنند که موفق نبودند.

به گِل نشستن یک تانک عراقی در حومه شهر اهواز 

در اقدام مشابه دیگری برای جلوگیری از پیشروی بیشتر عراق سد «جرگه سید علی» واقع در روستای «سید شریف» منطقه «دب حردان» را رزمندگان کشورمان می‌بندند که با این کار آب را به زیر پای عراقی‌ها در «دب حردان» می‌فرستند؛ بدین شکل علاوه بر اینکه سدی در جلوی پیشروی تانک‌های عراقی بواسطه باتلاقی شدن بوجود آمد، تعداد ۹۰ دستگاه تانک آن‌ها در محدوده جنوب جاده حمیدیه ـ اهواز بعد از پل «گلف» و پایین‌تر از روستای «گل بهار» تا «هویزه» و «ساریه» در باتلاق ایجاد شده هم گیر کردند که بعد از مدتی این تانک‌ها توسط رزمندگان کشورمان از منطقه سالم خارج و بکارگیری شدند؛ اقدامی که اگر صورت نمی‌گرفت سقوط اهواز جدی بود.

البته علت موفقیت این اجرای طرح آب انداختن مقابل حرکت ارتش عراق این بود که شیب زمین در منطقه خوزستان جنوب و جنوب غربی و عراقی‌ها هم به همین شکل وارد منطقه شده بودند یعنی جهت حرکت آن‌ها از جنوب و جنوب غرب خوزستان بود.

نکته‌ای که در اینجا می‌توان به آن اشاره کرد وقوع سیلی بود که باعث شد حمله سراسری عراق شش ماه به تعویق بیفتد؛ به عبارت دیگر طرح حمله سراسری عراق طبق پیش بینی‌های صورت گرفته، زمان اجرای آن برای فروردین سال ۱۳۵۹ بود، ولی وقوع سیل خوزستان در همین زمان موجب شد آغاز تهاجم سراسری ارتش عراق به سمت شهر‌های کشورمان شش ماه به تعویق بیفتد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چگونگی محاصره ۹۰ تانک عراقی بیشتر بخوانید »

۳ عضو شورای شهر هویزه بازداشت شدند

۳ عضو شورای شهر هویزه بازداشت شدند



دادستان عمومی و انقلاب هویزه از بازداشت سه نفر از اعضای شورای شهر این شهرستان خبر داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کاظم نوروزی دادستان عمومی و انقلاب هویزه، از بازداشت سه نفر از اعضای شورای شهر این شهرستان خبر داد.

نوروزی بیان کرد: اتهام این افراد، جعل اسناد، استفاده از سند مجعول و تحصیل مال از طریق نامشروع است که با صدور قرار تامین منتهی به بازداشت، روانه زندان شدند.

دادستان هویزه افزود: پرونده برای شناسایی سایر عوامل مرتبط با موضوع در مرحله تحقیقات قرار دارد.

دادستان خرمشهر نیز در روزهای اخیر از بازداشت رئیس شورای شهر خرمشهر خبر داد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

۳ عضو شورای شهر هویزه بازداشت شدند بیشتر بخوانید »

زن و خانواده ایرانی؛ الگو‌هایی که قابلیت جهانی دارند

زن و خانواده ایرانی؛ الگو‌هایی که قابلیت جهانی دارند


«محمد مجیدپور» کارگردان مستند زنان جبهه شمالی، برگزیده جشنواره فیلم و فیلمنامه ایثار در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، بیان اینکه زن و خانواده ایرانی در مقابل زن غربی حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، اظهار داشت: زن ایرانی طی ۴۳ ساله‌ی پس از انقلاب اسلامی با حفظ حیا و عفاف توانسته وارد عرصه اجتماعی شود و بسیاری از کار‌هایی که در ۱۰۰ سال گذشته تابو بود را به نام خودش ثبت و محقق کرد.

وی به ذکر مثال‌هایی از موفقیت زنان ایرانی پرداخت و گفت: موارد موفقیت‌های خانم‌هایی که امروز در عرصه‌های پزشکی، علم و ورزش فعالیت دارند و مایه افتخار شده‌اند به‌هیچ وجهه با گذشته قابل مقایسه نیست؛ موفقیت زنان ایرانی بخاطر زیرساخت‌هایی که کشور در اختیار آن‌ها قرار داده است به‌شرایط فوق‌العاده‌ی رسیده است که بی‌نظیر و باعث امیدواری است.

کارگردان مستند زنان جبهه شمالی، به جشنواره حوا که به‌طور تخصصی به مسئله زن و خانواده می‌پردازد، اشاره و عنوان کرد: جای جشنواره‌ای که به‌صورت تخصصی و ویژه به موضوع زن و خانواده بپردازد خالی بود؛ این جشنواره اگر بتواند جوایز ویژه‌ای را در بخش تحقیق و مطالعات درباره زن قرار دهد تا خروجی آن منجر به تولید فیلم داستانی، سریال و مستند شود می‌تواند بهانه و شروع خوبی برای پرداختن به موضوع زن و خانواده در کشورمان باشد.

وی نگاه سطحی به زن و خانواده را مورد نقد قرار داد و تاکید کرد: برخی از فیلم‌های تولید شده سینمای جهان درخصوص زن و خانواده از آثار سینمایی ما پرمضمون‌تر به‌نظر می‌آیند چراکه به لایه‌های مهم‌تری از این موضوع پرداخته است لذا سینما هرچه عمیق‌تر به سوژه زن و خانواده بپردازد، موثر است.

مجیدپور تصریح کرد: یکی از کارکرد‌های جشنواره فیلم حوا در گام اول باید شناسایی تولیدات و دغدغه‌مندانی باشد که درخصوص زن و خانواده دست به تولید زده‌اند و از کار‌های تولید شده کنونی حمایت کند تا ضریب بیشتری برای دیده شدن و جریان‌سازی پیدا کنند و همچنین انگیره و حمایت مورد نیاز ایجاد شود تا آثار جدیدی در این زمین تولید شود.

این مستندساز در پاسخ به اینکه مسائل زن و خانواده ایرانی چقدر قابلیت تولید فیلم و مستند دارند، عنوان کرد: موارد زیادی از شخصیت زنان ایرانی وجود دارند که قابلیت تولید مستند و حتی فیلم داستانی دارند. آداب و رسوم، سبک زندگی و نوع فرهنگ و ده‌ها موضوع دیگر درباره زنان ایران وجود دارد که قابلیت انعکاس جهانی دارد و تاکنون از آن‌ها غفلت شده است.

کارگردان مستند «زنان جبهه شمالی» به ذکر تجارب خود پرداخت و گفت: سال‌ها قبل کتاب «جنگ چهره زنانه دارد» را مطالعه کردم؛ این کتاب درباره زنانی بود که در جنگ جهانی فعالیت داشتند. من این کتاب را از کتابخانه شهرستان رودسر استان گیلان تهیه و مطالعه کردم؛ خیلی برای من دردناک بود که چطور امکان مطالعه این کتاب از تجربه زنان جنگ جهانی وجود دارد، اما کمترین اطلاعات از مشارکت زنان این سرزمین در دوران دفاع مقدس وجود دارد چراکه روایت‌های ما درباره زنان جنگ کم بوده است.

زن و خانواده ایرانی؛ الگو‌هایی که قابلیت جهانی دارند

وی افزود: کم‌کاری‌های در زمینه روایت زنان ایرانی در دفاع از کشورمان باعث شد تا پیگیر تولید مستندی با موضوع مشارکت زنان استان گیلان در دفاع مقدس شدم؛ بعد از گفت‌وگو‌هایی که درباره فعالیت و مشارکت‌های این زنان صورت گرفت، متوجه شدم ۲۲۰ تن از این زنان به مسوولیت خانم جنیدی که خودشان یک شیرزن و همسر امام جمعه وقت رودسر بودند، و همراهی گردان ۱۴ صاحب‌الزمان (عج) جهاد سازندگی گیلان راهی هویزه می‌شوند و همانجا آشپزخانه جهاد را که مسوولیت پخت غذا برای رزمندگان را داشت را سامان می‌دهند. این آشپزخانه کمتر از ۴۰ کیلومتر تا خط مقدم فاصله داشت و این سوژه برای من خیلی جذاب بود و در مباحث تربیتی می‌توانند الگو‌های خوبی از دفاع مقدس باشند که برای دختران و زنان معرفی شوند.

مجیدپور با تاکید براینکه هم‌اکنون ده‌ها سوژه جذاب درباره زنان در استان گیلان وجود دارد که می‌تواند دستمایه ساخت آثار پرتره و یا داستانی باشند، گفت: به نظرم بخش اعظمی از جنگ ما بردوش زنان بوده است که روایت نشده است؛ امیدوارم جشنواره فیلم حوا در سال‌های آینده زمینه‌ساز حمایت از فیلم‌سازان در سطوح مختلف شود تا روایت زنان این سرزمین در سینما و تلویزیون بیشتر شود و به جایگاه اصلی آن برسد.

گفتنی است؛ نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا به دبیری مهدیه سادات محور و با همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد ۱۶ تا ۲۳ تیر ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زن و خانواده ایرانی؛ الگو‌هایی که قابلیت جهانی دارند بیشتر بخوانید »

شهید علم الهدی با یکنواختی زندگی چه می‌کرد؟

راهکار شهید علم‌الهدی برای مدیریت یکنواختی زندگی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «محمدحسین علم الهدی» فرمانده نامدار هویزه از نوجوانی با افق دید بلند و روحیه سلحشوری‌اش پا در مسیر سخت مبارزه با نفس و جهاد در راه خدا گذاشت.

زندگی سراسر پر فراز و نشیب او همواره بر چند اصل مهم استوار بود، اول ایمان و اعتقاد راسخش به خدا و اسلام، دوم حرکت در مسیر الهی و در این راه گذشتن از جان، سوم پرورش فکر در ابعاد علمی و معنوی در برهه‌های مختلف که باعث شد از او انسانی بزرگ، در ابعاد مختلف و الگو بسازد.

شهید علم الهدی در عرصه‌های مختلفی ورود کرد و در هر عرصه خوش درخشید، چه در در و تحصیل، چه یادگیری آموزه‌های دینی و آشنایی با قرآن و نهج البلاغه و چه در جهاد و دفاع از کشور و مبارزه با رژیم پهلوی. به دست آوردن همه این‌ها جز با خودسازی و پرورش نفس و روح امکان پذیر نبود، موضوعی که به اعتبار عمل به دستورات الهی و انس با قرآن به دستش آورده بود.

یادداشت‌ها خودنوشته‌های شهید علم الهدی سند خوبی برای شناخت هرچه بیشتر این شهید و نشان دهنده عمق اندیشه خدایی اوست.

او در یکی از یادداشت‌های خود در پاسخ به سوال یک پرسش مهم درباره یکنواختی زندگی اینگونه پاسخ می‌دهد:

«گاهی این تصور غلط به ذهنم می‌آید که در یک تکرار به سر می‌برم، یکنواختی و عادت را احساس می‌کنم. اما زندگی در این خانه کوچک که یک قلب پرتپش است، یک دل خالی است در زمین خدا، در متن پاکی، نمی‌تواند تکرارپذیر باشد؛ زیرا که لحظاتی با خدا سخن می‌گویم و لحظات و ساعت‌هایی را با شهدا و زمانی به خود می‌اندیشم و زمانی به خمینی، روح خدا و به مردم و فضای پر غوغای راهپیمایی‌ها و زمانی لحظه‌ای هم…

آری، تنهایی موهبتی است الهی؛ در تنهایی از تنهایی به در می‌آییم.

در تنهایی به خدا می‌رسیم؛ و در سنگر تنها هستم. روز‌ها به فکر سربازان صدر اسلام وحماسه‌های آن‌ها می‌افتم. جنگ بدر، غزوه احد، غزوه خندق، خیبر، تبوک و…

آن‌ها چگونه جهاد کردند و ما چگونه می‌توانیم به آنان نزدیک شویم؟»

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راهکار شهید علم‌الهدی برای مدیریت یکنواختی زندگی بیشتر بخوانید »