واشنگتن

واشنگتن پست: نگرانی آمریکا از تثبیت موقعیت چین در غرب آسیا

واشنگتن پست: نگرانی آمریکا از تثبیت موقعیت چین در غرب آسیا


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، واشنگتن پست گزارش می‌دهد؛ در سال ۲۰۲۰ دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا از «توافقنامه ابراهیم» (عادی‌سازی روابط میان رژیم صهیونیستی با امارات و بحرین) به عنوان «طلوع خاورمیانه جدید» استقبال کرد. البته در این زمینه حق با وی بود؛ اما نه آن‌گونه که می‌خواست. مورخان آینده احتمالاً توافقنامه ابراهیم را یکی از نخستین نشانه‌های نظم نوظهور خاورمیانه پساآمریکا خواهند دانست.

واشنگتن در حالی که در میانجی‌گری توافقنامه ابراهیم نقش مهم و تعیین‌کننده‌ای ایفا کرد، اما درک کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس این بود که قدرت و نفوذ آمریکا در منطقه رو به زوال است و کشور‌های عربی باید برای تضمین امنیت خود با قدرتمندترین کشور‌های منطقه همکاری کنند.

توافقنامه کنونی ایران و عربستان سعودی می‌تواند مسیر را برای صلح یمن هموار کند، جایی که عربستان سعودی در حال جنگ وحشیانه علیه حوثی‌ها هستند. همین انگیزه برای تنش‌زدایی با ایران در تلاش‌های کشور‌های عربی برای پایان دادن به انزوای سوریه مشهود است. امارات متحده عربی سفارت خود را در دمشق بازگشایی کرد و وزیر امور خارجه عربستان ماه آوریل برای نخستین دیدار عمومی یک مقام ارشد سعودی (از زمان آغاز بحران سوریه) به دمشق رفت. یکشنبه گذشته نیز بعد از ۱۲ سال سوریه بار دیگر جایگاه خود را در اتحادیه عرب پس گرفت.

مقام‌های دولت بایدن در اظهارات خود سعی کردند تأکید کنند نقش میانجی گرایانه چین در بهبود روابط ایران و عربستان سعودی نگران کننده نیست. طبق گزارش‌ها، چین در حال ساخت تأسیسات نظامی در امارات متحده عربی است، ولی ایالات متحده که همچنان بیش از ۳۴ هزار نظامی در خاورمیانه دارد، به این زودی جای خود را به چین نخواهد داد؛ اما پرسنل نظامی ایالات متحده ممکن است مجبور شوند همزیستی با نیرو‌های چینی را بیاموزند، همان‌گونه که پیش‌تر در جیبوتی انجام داده بودند.

سیاستگذاران واشنگتن نباید از کاهش نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه شوکه شوند؛ این نتیجه مستقیم سیاست‌هایی است که به وسیله سه رئیس جمهور گذشته آمریکا دنبال شده است. از زمانی که حمله به عراق و افغانستان به باتلاق‌های پرهزینه تبدیل شد، جانشینان جورج دبلیو بوش به دنبال این بودند ایالات متحده را از «جنگ‌های همیشگی» خارج و از درگیر شدن در جنگ‌های جدید خودداری کنند.

باراک اوباما، رئیس جمهور اسبق آمریکا از موازنه بخشی مجدد در آسیا خبر داد. وی نیرو‌های آمریکایی را قبل از بازگرداندن برای جنگ با داعش از عراق خارج و از مداخله در جنگ داخلی سوریه یا پاسخ به روسیه خودداری کرد. وی برخلاف دیدگاه اسرائیل و کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس، به سمت مذاکره با ایران گام برداشت و به توافق هسته‌ای موسوم به «برجام» دست یافت.

دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا روابط نزدیکی با اسرائیل و کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس برقرار کرد، اما با خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ میلادی هیچ لطفی به آن‌ها نکرد. ترامپ همچنین تلاش کرد تمام نیرو‌های آمریکا را از سوریه خارج و همچنین در زمینه توافق یک طرفه برای خروج از افغانستان مذاکره کند.

مهم‌تر از دیدگاه اعراب خلیج فارس، خودداری ترامپ از پاسخ به حملات موشکی و پهپادی به دو تأسیسات بزرگ نفتی عربستان بود که به طور موقت تولید نفت عربستان را ۵۰ درصد کاهش داد. آرون دیوید میلر، تحلیلگر کهنه کار ایالات متحده گفت: شکست ما در پاسخ گویی، سعودی‌ها را متقاعد کرد دیگر متحد قابل اعتمادی نیستیم.

جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا که روی مقابله با عملیات نظامی روسیه و ظهور چین متمرکز شده، روند جدایی و عقب نشینی ایالات متحده از خاورمیانه را ادامه داده است. وی تمام نیرو‌های آمریکا را از افغانستان خارج کرد و در نتیجه، طالبان توانست کنترل افغانستان را به دست بگیرد.

دولت بایدن به سختی به حملات گروه‌های نیابتی ایران به پایگاه‌های آمریکا در سوریه پاسخ می‌دهد و همچنین به شکست در مذاکرات هسته‌ای یا نقش فزاینده ایران در تأمین تسلیحات روسیه هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد. وی نتوانسته است عربستان سعودی را برای برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل متقاعد کند.

علاوه بر این، محمد بن سلمان ولیعهد عربستان را مسئول قتل جمال خاشقجی، فعال مخالف سعودی دانست و به حمایت آمریکا از جنگ عربستان در یمن پایان داد. این موضوعات باعث شده است روابط تنش‌آمیزی میان آمریکا و عربستان سعودی حاکم باشد.

تغییر ژئوپلیتیک منطقه لزوماً فاجعه‌ای برای ایالات متحده نیست. میلر این گونه استدلال می‌کند: ما تنها سه منفعت اساسی در خاورمیانه داریم؛ مبارزه با تروریسم، تضمین دسترسی جهانی به نفت و جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای. در دو زمینه نخست خوب عمل کرده ایم، اما مشکل اصلی موضوع سوم است. اگر ایران هسته‌ای شود، ممکن است سعودی‌ها، اماراتی‌ها و ترک‌ها به سمت دستیابی به بمب هسته‌ای حرکت کنند.

بایدن همچنان اصرار دارد ایالات متحده هرگز اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، اما هیچ نشانه‌ای از نحوه جلوگیری از آن ارائه نکرده است. هیچ کس تصور نمی‌کند او جنگی علیه ایران راه بیندازد و همچنین حتی حاضر نبود تضمین‌های امنیتی یا کمک‌های ایالات متحده در توسعه برنامه هسته‌ای غیرنظامی را که ریاض به عنوان بهای عادی‌سازی با اسرائیل می‌خواهد، به عربستان سعودی گسترش دهد.

دولت آمریکا باید در زمینه چگونگی حفاظت از منافع حیاتی ایالات متحده در میان شن و ماسه‌های در حال تغییر خاورمیانه بیندیشد. تظاهر به اینکه تغییر قدرت رخ نمی‌دهد و ایالات متحده می‌تواند مانند هژمون عمل کند، کارساز نیست. دولت بایدن باید از انکار خارج و با واقعیت جدید مواجه شود.

برای نخستین‌بار در دهه‌ها، ایالات متحده باید برای نفوذ در خاورمیانه رقابت کند، نه اینکه اولویت خود را بدیهی بداند. واشنگتن حتی ممکن است مجبور شود به نقش تثبیت شده چین در خاورمیانه عادت کند. این ممکن است بسیاری از آمریکایی‌ها را ناراحت کند، اما این بهای عقب‌نشینی ایالات متحده از حضور در خاورمیانه است و طبعاً با مداخله کمتر، نفوذ کمتری حاصل می‌شود.

منبع: راهبرد معاصر

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

واشنگتن پست: نگرانی آمریکا از تثبیت موقعیت چین در غرب آسیا بیشتر بخوانید »

نامه فراحزبی قانونگذاران آمریکایی به سران ۴ کشور برای اقدام علیه سپاه

نامه فراحزبی قانونگذاران آمریکایی به سران ۴ کشور برای اقدام علیه سپاه



گروهی از قانونگذاران از هر دو حزب آمریکا با ارسال نامه‌ای به سران ۴ کشور خواستار اقدام علیه سپاه شدند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ائتلافی متشکل از قانونگذاران هر دو حزب آمریکا روز پنجشنبه با ارسال نامه‌ای به سران کشورهای استرالیا، هند، انگلیس و کانادا از این کشورهای متحد واشنگتن خواسته‌اند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمان‌های اصطلاحاً «تروریستی» قرار دهند.

۲۲ قانونگذار جمهوری‌خواه و دموکرات این نامه‌ها را که به صورت جداگانه خطاب به سران هر یک از چهار کشور نگاشته شده امضا کرده‌اند.

اقدام نماینده‌های کنگره بخشی از جنگ ترکیبی کشورهای غربی برای فضاسازی علیه ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که به ویژه در ماه‌های گذشته قوت گرفته است.

از ماه گذشته تا کنون قانونگذاران آمریکایی چندین اقدام مشابه با تمرکز بر سپاه انجام داده‌اند. به عنوان مثال روز سوم فروردین، ۱۲ سناتور جمهوری‌خواه به رهبری سناتور «جیمز ریش» سناتور جمهوری‌خواه ایالت «آیداهو» و عضو کمیته روابط خارجی سنا در نامه‌ای به «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواستار قرارگیری نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان‌های تروریستی اتحادیه اروپا شدند.

کمتر از ۲۰ روز بعد، یک گروه دو حزبی متشکل از ۱۳۰ قانونگذار آمریکایی بار دیگر در نامه‌ای به بورل از اتحادیه اروپا خواستار اقدام علیه سپاه شدند.

روز ۲۵ فروردین‌ماه، تنها سه روز بعد از نامه ۱۳۰ قانونگذار به بورل یک قانونگذار آمریکایی با معرفی قطعنامه‌ای از اتحادیه اروپا خواسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمان‌های اصطلاحاً «تروریستی» آن اتحادیه قرار دهد.

فشارهای قانونگذاران آمریکایی بر کشورهای اروپایی برای اقدام علیه سپاه بعد از آن صورت می‌گیرد که پارلمان اروپا چند ماه پیش قطعنامه‌ای غیرالزام‌آور برای اقدام علیه سپاه به تصویب رساند.

با وجود این، اتحادیه اروپا یک هفته بعدتر علی‌رغم اعمال تحریم‌های جدید علیه برخی از اعضای سپاه پاسداران، از قرار دادن نام سپاه در فهرست مذکور خودداری کرد.

ایران پیش‌تر هشدار داده بود که در صورت هرگونه اقدام اتحادیه اروپا علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پاسخی متناسب به این اقدام خواهد داد.

بورل روز سوم بهمن‌ماه قبل از آغاز نشست شورای وزرای خارجه اتحادیه اروپا تأکید کرد که قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سازمان‌های تروریستی نیازمند تصمیم دادگاه است.

پس از این عقب‌نشینی از سوی بورل، مقام‌های سایر کشورهای اروپایی هم از وعده‌های تند اولیه خود درباره انجام چنین اقداماتی عقب نشستند.

به عنوان مثال، «آنالنا بائربوک»، وزیر امور خارجه آلمان هم روز یک اسفند گفت کارشناسان آلمانی هیچ مبنای حقوقی برای قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان‌های اصطلاحاً «تروریستی» اروپا پیدا نکرده‌اند او گفت: «تا الان ما دلایل حقوقی در اتحادیه اروپا برای قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی را نداریم.»

وزارت خارجه آلمان روز ۳۰ دی‌ماه هم اعلام کرده بود که قرار دادن سپاه در چنین فهرستی با موانع حقوقی روبرو است.

کریستوفر برگر، سخنگوی وزارت خارجه آلمان روز ۳۰ دی‌ماه در یک نشست خبری در برلین گفته بود: «موضع ما این است که چنین اقدامی از لحاظ سیاسی با عقل جور در می‌آید- و وزیر خارجه‌مان چندین بار این موضوع را مورد تأکید قرار داده است.»

اقدام ضد ایرانی پارلمان اروپا علیه سپاه پاسداران دنباله‌روی از سیاست ترامپ است که برای اولین بار نهاد نظامی رسمی یک کشور را در فهرست موسوم به تروریستی قرار داد.

تحرکات اروپایی‌ها برای اقدام ضد سپاه پاسداران با واکنش مقام‌های جمهوری اسلامی ایران روبرو شده است.

سید ابراهیم رئیسی رئیس‌ جمهوری اسلامی ایران این حرکت را از روی استیصال خواند و افزود این اقدام «پس از تلاش‌های ناموفق خیابانی آن‌ها برای ضربه به مردم ایران انجام شد تا بلکه به خیال خود بتوانند ملت ایران را متوقف کنند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیروی رسمی و بخشی از سازمان نظامی کشور است و این اقدام برخلاف قوانین بین‌الملل و منشور ملل متحد است».

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نامه فراحزبی قانونگذاران آمریکایی به سران ۴ کشور برای اقدام علیه سپاه بیشتر بخوانید »

بحران اوکراین؛ از اعتماد به نفس کاذب زلنسکی تا وحشت بورل!

بحران اوکراین؛ از اعتماد به نفس کاذب زلنسکی تا وحشت بورل!


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، پیچیده‌تر شدن مختصات و معادلات جنگ اوکراین موضوعی است که طی روز‌های اخیر از سوی تحلیل‌گران حوزه روابط بین‌الملل، بسیار بر آن تأکید می‌شود.

این پیچیدگی ناظر به هر دو بعد متنی و فرامتنی ماجراست. به عبارت بهتر؛ بخشی از این پیچیدگی ناظر بر ماهیت جنگ و بخشی دیگر ناظر به معادلات نظامی-امنیتی نبرد است.

در چنین شرایطی، اخباری که از ضد حمله‌ی ادعایی مقامات اوکراینی به گوش می‌رسد، بازیگران اروپایی را حتی بیش از آمریکایی‌ها نگران ساخته، زیرا سکوت روس‌ها در برابر این رویکرد اوکراینی‌ها، قطعا مترادف با بی‌تدبیری آن‌ها در برابر هرگونه تحرک نظامی جدید از سوی کی‌یف نیست.

در واقع؛ غیر قابل پیش‌بینی بودن بازی روس‌ها در میدان نبرد می‌تواند مولد بحران‌های پیچیده‌ای برای ناتو و اوکراین باشد که کنترل و جبران آن در آینده تقریبا ناممکن است.

بی‌دلیل نیست که بازیگران غربی حتی در ترکیب مولفه‌های هشدار و دیپلماسی در جنگ اوکراین نسبت به هر زمان دیگری سردرگم‌تر به نظر می‌رسند.

«جوزف بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اخیرا از روس‌ها خواسته تا در برابر حمله پهپادی ناموفق اوکراین به کاخ کرملین واکنشی از خود نشان ندهند، خواسته‌ای که البته مورد پذیرش روسیه قرار نگرفته و همین مسئله، اروپا را نسبت به آینده محتاط‌تر و نگران‌تر ساخته است.

در مقابل، یکی از موضوعاتی که موجب نگرانی اروپایی‌ها در پشت پرده مواضع سلبیِ ظاهری خود در قبال روس‌ها شده، مربوط به هرگونه اقدام یا حرکتی است که هزینه‌های شکست اوکراین و متعاقبا ناتو را در جنگ افزایش دهد.

اخیرا نخست‌وزیر اوکراین در مصاحبه‌ای با اسکای‌نیوز اعلام کرد که نظامیان کشورش در تدارک انجام ضد حمله‌ای بزرگ علیه مواضع روسیه هستند.

همچنین «ولودیمیر زلنسکی» طی سخنانی به مناسبت برپایی مراسم روز پیروزی در اواکراین مدعی شد که اوکراین آنچه را که به دست آورده از دست نمی‌دهد و هر چه به تصرف دشمن در آمده را نیز پس می‌گیرد!

مقامات اوکراینی پیش‌تر اعلام کرده بودند که در حال تکمیل مقدمات یک حمله بزرگ برای بازپس گیری سرزمین‌های اشغال شده توسط روسیه در شرق و جنوب، علاوه بر کریمه هستنند که پیش‌تر در سال ۲۰۱۴ ضمیمه شده است.

اسناد لو رفته‌ امنیتی و نظامی در آمریکا، اما نشان می‌دهد که پنتاگون نسبت به این ضدحمله ادعایی به شدت نگران بوده و این نگرانی را به «جو بایدن» نیز منتقل کرده است.

شکست اوکراینی‌ها در هرگونه تحرک پرهزینه‌ای در میدان نبرد، قطعا به ضرر آمریکا و اروپا تمام خواهد شد، زیرا امکان کنترل حداقلی میدان نبرد را در داخل و خارج از میدان از آن‌ها سلب خواهد کرد.

فراتر از آن، چنین شکستی دست روس‌ها را در انعقاد هرگونه توافق صلحی پُرتر و در مقابل، دست اوکراینی‌ها و ناتو را خالی‌تر خواهد ساخت.

آنچه مسلم است اینکه؛ در هفته‌های آغازین نبرد، واشنگتن و اعضای اروپایی ناتو هرگز تصور قرار گرفتن در این موقعیت پیچیده را نمی‌کردند، موقعیتی که در آن گزینه‌ای به نام پیروزی ناتو در جنگ اوکراین مصداق معینی پیدا نخواهد کرد.

منبع: نورنیوز

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بحران اوکراین؛ از اعتماد به نفس کاذب زلنسکی تا وحشت بورل! بیشتر بخوانید »

وحدت در غرب آسیا هم‌زمان با افول هژمونی آمریکا

وحدت در غرب آسیا هم‌زمان با افول هژمونی آمریکا


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، المیادین در گزارشی با موضوع وحدت در غرب آسیا هم‌زمان با افول هژمونی آمریکا آورده است؛ از دهه ۱۹۴۰ دولت آمریکا با هرگونه ابتکاراتی که باعث می‌شد کشور‌های خاورمیانه متحد شوند، مخالفت کرد و جلوی اجرا و تحقق آن را گرفت. گرچه دولت آمریکا تأکید می‌کرد نفوذ هژمونیک در منطقه در راستای پیشبرد دموکراسی دارد، اما در واقعیت هر چه نفوذ و قدرت این کشور در منطقه کاهش یافت، شاهد موج جدیدی از صلح و سازش در منطقه هستیم.

با شروع جنگ اوکراین و اِعمال تحریم‌ها علیه روسیه، تصور قدرت بی‌بدیل آمریکا در چشم جهانیان فروپاشید، زیرا تحریم‌های آمریکا نه تنها نتوانست روسیه را فلج کند، بلکه ضربه بزرگی به اروپا وارد کرده و باعث شده است خارج از حوزه نفوذ واشنگتن، شاهد اتحاد‌های اقتصادی جدید باشیم.

شکست فاجعه بار آمریکا در بحبوحه عقب نشینی عجولانه اش از افغانستان مشابه خروج این کشور از سایگون ویتنام (۱۹۷۵) بود. درسی که از خروج افغانستان در سال ۲۰۲۱ حاصل شد، این بود که واشنگتن بیش از حد به دنبال توسعه طلبی و این، نشان دهنده تغییر نظم جهانی است.

از سرگیری روابط ایران و عربستان سعودی با میانجی‌گری چین موجی از سازش، مذاکرات صلح و احیای روابط میان دشمنان و رقبای منطقه‌ای را فراهم کرد. این واقعیت که چین، بهبود روابط میان دو کشور را تسهیل بخشیده گویای این نکته است که نفوذ و نقش آفرینی آمریکا در خاورمیانه رو به کاهش است؛ منطقه‌ای که آمریکا آن را حیاط خلوت خود می‌دید.

از زمان جنگ عراق به کویت در سال ۱۹۹۰، دولت آمریکا توانست با حمایت و پشتیبانی نظامی از کشور‌های عربی زمینه استقرار نیرو‌های نظامی خود را در این کشور‌ها فراهم کند. با توجه به اینکه ایالات متحده برای مدت طولانی این موقعیت را به عنوان تنها قدرت جهانی در اختیار داشت.

به نظر می‌آید این همان چیزی است که در تصمیمات بسیاری از کشور‌ها برای پیروی از دستورات آن نقش داشته است، زیرا کسانی که برخلاف تصمیمات آمریکا عمل می‌کردند، معمولاً مورد تهاجم قرار می‌گرفتند یا در معرض کودتا و جنگ اقتصادی بودند.

به دنبال توافق صلح ایران و عربستان سعودی، مذاکرات صلح عربستان و دولت نجات ملی یمن برای پایان دادن به جنگ هشت ساله انجام شد. اکنون سوریه به آغوش جهان عرب بازگشته است و تونس آخرین کشوری بود که به طور رسمی روابط دیپلماتیک خود را با سوریه ازسر گرفت.

فیصل بن فرحان آل سعود، وزیر امور خارجه عربستان برای دیدار با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه وارد دمشق شد. سپس شاهد احیای روابط میان قطر و بحرین بودیم و همچنین قرار است قطر روابط دیپلماتیک خود را با امارات متحده عربی ازسر بگیرد و پس از مناقشه طولانی مدت، سفارت خود را بازگشایی کند.

شاید مهم‌ترین تحولی که در راه است، امکان نزدیکی ترکیه و سوریه باشد. در صورتی که دمشق به طور رسمی روابط خود را با آنکارا عادی کند، این موضوع می‌تواند منافع گسترده‌ای برای سوریه داشته باشد. گرچه جنگ در سوریه تا حدودی متوقف شده است، حضور نیرو‌های ترکیه در شمال غرب مانعی برای بازپس گیری این سرزمین به وسیله دولت سوریه است.

مهمترین موضوع تأثیری است که عادی‌سازی امکان دارد بر شمال شرق سوریه داشته باشد، جایی که ایالات متحده به طور غیرقانونی تقریباً یک سوم خاک سوریه را با کمک نیرو‌های دموکراتیک به سرکردگی کُرد‌ها اشغال کرده است.

اگر روابط ترکیه و سوریه بهبود یابد و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه تصمیم به انجام عملیات نظامی دیگری علیه نیرو‌های دموکراتیک سوریه در شمال شرق سوریه بگیرد، احتمال دارد نیرو‌های آمریکایی مستقر در آنجا بار دیگر منطقه را ترک کنند. در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، زمانی که نیرو‌های ترکیه برای مبارزه با گروه‌های نیرو‌های دموکراتیک به خاک سوریه حمله کردند، ارتش ایالات متحده متحدان کُرد خود را ترک کرد، زیرا از تشدید تنش با ترکیه، متحد خود در ناتو می‌ترسید.

اهمیت یک سوم خاک سوریه تحت اشغال عملی آمریکا به این دلیل است که این سرزمین حاصلخیزترین زمین‌های کشاورزی سوریه و ۹۰ درصد منابع نفتی آن است. اگر ترکیه و سوریه روابط خود را عادی کنند، آن گاه ترکیه دوباره به نیرو‌های دموکراتیک سوریه حمله می‌کند و احتمال خروج یا عقب‌نشینی نیرو‌های آمریکایی زیاد است.

با توجه به این سناریو، دمشق و آنکارا می‌توانند به طور مستقیم با هم ارتباط برقرار کنند و این فرصتی را برای حمله ارتش عربی سوریه برای بازپس‌گیری میادین نفتی آن‌ها فراهم می‌کند. پس از باز پس‌گیری میادین نفتی، هیچ دلیلی برای بازگشت ایالات متحده به سوریه وجود ندارد و راه‌اندازی جنگ تمام عیار بسیار پرهزینه خواهد بود.

به نظر می‌آید قدرت و نفوذ آمریکا در منطقه خاورمیانه رو به کاهش است. گرچه واشنگتن دائم خود را به عنوان تأمین‌کننده صلح معرفی می‌کند، اما به محض اینکه قدرتش رو به افول رفت، شاهدیم این کشور بزرگترین مانع صلح در خاورمیانه است.

منبع: راهبرد معاصر

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وحدت در غرب آسیا هم‌زمان با افول هژمونی آمریکا بیشتر بخوانید »

پکن: آمریکا رفتار خود در قبال تایوان را اصلاح کند

پکن: آمریکا رفتار خود در قبال تایوان را اصلاح کند



وزیر خارجه چین در نشست با سفیر آمریکا، ضمن تاکید بر لزوم اصلاح رفتار واشنگتن در قبال مسئله تایوان، گفت که تثبیت روابط آمریکا-چین یک امر ضروری است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «کین گانگ» وزیر امور خارجه چین امروز (دوشنبه) با «نیکلاس برنز» سفیر آمریکا در پکن دیدار و رایزنی کرد.

کین که میزبان برنز در وزارت خارجه چین بود، ضمن تاکید بر لزوم اصلاح رفتار واشنگتن در قبال مسئله تایوان، تثبیت روابط آمریکا-چین را یک امر ضروری توصیف کرد.

به نوشته خبرگزاری «رویترز»، وی گفت که تثبیت روابط چین و آمریکا، آنهم پس از اینکه مجموعه‌ای از اظهارات و اقدامات غلط منجر به تنش عمیق در روابط شد، ضروری است.

وزیر خارجه چین همچنین خواستار اصلاح نحوه رفتار آمریکا در موضوع تایوان و جلوگیری از تبدیل‌شدن سیاست اصل «چین واحد» به یک پوسته توخالی شد.

طبق این گزارش، کین در این‌باره توضیح داد: «اظهارات و اقدامات نادرست آمریکا تاکنون، شتاب مثبت روابط با چین را که به سختی به‌دست آمده بود، تضعیف کرده است. دستور کار گفتگو و همکاری توافق‌شده بین دو طرف مختل و روابط دو کشور بار دیگر دچار سردی شده است. اولویت اصلی، تثبیت روابط چین و آمریکا، اجتناب از مارپیچ نزولی و جلوگیری از هرگونه حادثه بین واشنگتن و پکن است».

پیش از این، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ضمن متهم کردن چین به رفتار تحریک‌آمیز و غیر ایمن در دریای جنوبی، گفته بود که هرگونه حمله نظامی به نیروهای فیلیپینی، واکنش واشنگتن را در پی خواهد داشت. (جزئیات بیشتر)

پکن: آمریکا رفتار خود در قبال تایوان را اصلاح کند

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پکن: آمریکا رفتار خود در قبال تایوان را اصلاح کند بیشتر بخوانید »