واقعه عاشورا

«غدیر» را در کجای آثار فرهنگی جستجو کنیم؟

«غدیر» را در کجای آثار فرهنگی جستجو کنیم؟


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس _ رسول حسنی؛ هجرت پیامبر مکرم اسلام (ص) از مکه به مدینه اولین قدم‌های تشکیل حکومت اسلامی بود. آن جناب بعد از ورود مدینه و در مدت ۱۰ سال آهسته آهسته مدلی از حکومت را پی ریزی کردند که قبل از آن نظیر نداشت. این حکومت در مسیر ده‌ساله خود بنیان‌های استوار خود را طرح ریزی کرد و برای همیشه به عنوان الگویی در نظام سیاسی جهان ثبت شد.

آنانی که با شعار جدایی دین و سیاست را سر می‌دهند از این نکته غافل هستند که دین اسلام در ذات و اساس خود سیاسی است و همه شعائر مذهبی آن در مرتبه بعد قرار می‌گیرند.
تعیین جانشینی برای پیامبر (ص) نیز دلیل این ادعا است که اسلام منهای حکومت عملا دینی خنثی است. تعیین امام علی علیه السلام به جانشینی پیامبر (ص) اگر به دادن فتوا و تفسیر و گرفتن خمس و زکات محدود می‌شد که حوادث بعد از رحلت پیامبر (ص) روی نمی‌داد.
به همین دلیل باید واقعه غدیر را باید با نگاه سیاست نگریست نه اتفاقی مذهبی که مختص به شیعیان باشد. اگر بگوییم نگاه ما انقلاب اسلامی ایران باید غدیری باشد و بعد عاشورایی سخنی به گزاف نگفته‌ایم. چرا که اول باید حکومتی باشد تا برای حفظ آن عاشورایی عمل کنیم.
امیرالمومنین امام سیاست‌های ما در مواجه با جهان است و نه فقط امام احکام و حدود. حضرت علی علیه السلام به رهبری تعیین شدند تا بر اساس قرآن و سنت رسول الله (ص) حکومتی را رهبری کنند که انسان به عالی‌ترین مرتبه خود برسد.
دلیل قیام عاشورا و فلسفه انتظار نیز ادامه غدیری است که اهداف غایی آن در آن مقطع زمانی محقق نشد. چگونه است که در احادیث اهل بیت علیهم السلام آمده که انتظار فرج بالاترین عبادات است. اگر گمان کنیم مراتب این انتظار خواندن دعای فرج است کمی ساده‌انگارانه رفتار کرده‌ایم. انتظار فرج در تشکیل حکومت اسلامی محقق می‌شود که به دست با کفایت امام خمینی (ره) انجام شد و حالا بخش مهم آن حفظ این حکومت با همه توان و استعداد است.
جای تأسف در اینجا است که دستگاه فرهنگی این حکومت نسبت به واقعه غدیر نگاه کاملا حاشیه‌ای دارد. جز اینکه در صداوسیما به پخش چند برنامه سفارشی اکتفا کنیم جای سوال دارد. مخاطب چگونه باید فلسفه غدیر را دریابد حال آنکه مدیران فرهنگی حتی قدمی کوچک برای شناساندن غدیر برنداشته‌اند.
شاید تصور شود که ممکن است پرداختن به غدیر سبب انشقاق وحدت مذاهب اسلامی شود که البته گمانی ناصواب و بهانه‌ای برای کم‌کاری است، واقعه غدیر چنان که در آثار شیعیان نمود فراوان دارد در آثار عالمان اهل سنت نیز از بسامد بالایی برخوردار است. اتفاقا واقعه غدیر بیش از آنکه تصور شود می‌تواند دلیل وحدت باشد.
سیاست‌گذاران فرهنگی کشور که در واقع سکان داران اندیشه نسل جوان کشور هستند باید با دعوت از اصحاب قلم و هنر و روحانیون صاحب ذوق قدمی اساسی برای معرفی و ترویج مفاهیم غدیر بردارند و قطره‌ای این دریای بی‌انتها را نسل امروز معرفی کنند.
انتهای پیام/ ۱۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«غدیر» را در کجای آثار فرهنگی جستجو کنیم؟

«غدیر» را در کجای آثار فرهنگی جستجو کنیم؟ بیشتر بخوانید »

روایت غلط دشمن از دفاع مقدس برای نسل جوان/ یکی از مصادیق جهاد تبیین بیان حقایق دفاع مقدس است

روایت غلط دشمن از دفاع مقدس برای نسل جوان/ یکی از مصادیق جهاد تبیین بیان حقایق دفاع مقدس است


حجت‌الاسلام و المسلمین سید علیرضا ادیانی رئیس سازمان عقیدتی سیاسی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی دفاع‌پرس، با بیان اینکه جوانان امروزی ما دوران هشت سال دفاع مقدس را درک نکردند، اظهار داشت: یکی از مصادیق بارز عرصه‌های جهاد تبیین، بیان خاطرات و معارف هشت سال دفاع مقدس به نسل جوان است.

حجت‌الاسلام ادیانی گفت: پیشکسوتان و یادگاران هشت سال دفاع مقدس وظیفه‌شان تبیین مسائل دفاع مقدس برای نسل جوان است.

رئیس عقیدتی سیاسی فراجا افزود: یکی از پرچمداران شاخص جهاد تبیین در صدر اسلام وجود مقدس حضرت زهرا سلام‌الله‌علی‌ها است که توانستند با آن خطبه‌های قرا پیام واقعه غدیر را منتقل کنند؛ حضرت زینب (س) هم پرچمدار جهاد تبیین واقعه عاشورا است. اگر ما روایت نکنیم دیگران به غلط روایت می‌کنند و جای جلاد و شهید را عوض می‌کنند.

وی با تاکید بر اینکه هدف دشمنان اسلام این است که معارف و فرهنگ حیاتبخش دفاع مقدس به گوش جوانان ما نرسد، اظهار داشت:  اگر ما وارد جهاد تبیین نشویم قطعأ همرزمان شهید ما را مورد سوال و مؤاخذه قرار خواهند داد.

حجت‌الاسلام ادیانی اضافه کرد: باید در همه مقاطع تحصیلی از دبستان تا مقطع دکتری، این ایثارگری‌ها و رشادت‌های رزمندگان برای نسل جوان بازگو شود تا نسل جوان درک و شناخت درست و واقعی از دوران دفاع مقدس داشته باشند.

رئیس عقیدتی سیاسی فراجا گفت: بیان معارف دفاع مقدس یک اقدام مقدس و ارزشمندی است و همگان تکلیف دارند. ملت ما عاشق جهاد و شهادت است و همگان تشییع باشکوه شهدای گمنام را چند روز پیش دیدیم که چطور ملت ایران از این قهرمانان استقبال کردند و تا زمانی که این فرهنگ در بین ملت ما رایج است، شکست دشمنان همیشگی و دائمی است.

وی ادامه داد: یکی از مصادیق بارز عرصه جهاد تبیین، بیان رشادت‌های رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس است. اگر ما واقعیت‌های جنگ هشت‌ساله را روایت نکنیم قطعا مورد مواخذه و سوال شهدا و خانواده‌های شهدا قرار خواهیم گرفت

انتهای پیام/241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت غلط دشمن از دفاع مقدس برای نسل جوان/ یکی از مصادیق جهاد تبیین بیان حقایق دفاع مقدس است

روایت غلط دشمن از دفاع مقدس برای نسل جوان/ یکی از مصادیق جهاد تبیین بیان حقایق دفاع مقدس است بیشتر بخوانید »

لازمه ایفای شبیه حضرت ابوالفضل (ع) بصیرت و شناخت جایگاه آن حضرت است

لازمه ایفای شبیه حضرت ابوالفضل (ع) بصیرت و شناخت جایگاه آن حضرت است


«آرش کیانپور» تعزیه‌خوان بندرعباسی و شبیه‌خوان حضرت عباس علیه‌السلام، در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع پرس در هرمزگان، شبیه‌خوانی در استان هرمزگان را یکی از قدیمی‌ترین و سنتی‌ترین مراسم مذهبی در ایام محرم عنوان کرد و اظهار داشت: شبیه‌خوان حضرت ابوالفضل علیه‌السلام باید دارای بصیرت باشد و نسبت به جایگاه آن حضرت آگاهی داشته باشد.

این تعزیه خوان بندرعباسی ادامه داد: مقام حضرت ابوالفضل علیه السلام به حدی بالا بود که لقب باب الحوائج را به ایشان دادند. باید تعزیه خوان این نقش بصیرت داشته باشد، زمانی که امان‌نامه از لشکر دشمن برای آن حضرت آمد با آن بصیرتی که داشت پشت به دشمن کرد و برادر و امام زمان خودش را تنها نگذاشت.

کیانپور تصریح کرد: یکی از حس هایی که موقع اجرا کردن نقش حضرت ابوالفضل علیه السلام به من دست می دهد این است که وفاداری را حس می کنم یک حس وفاداری، یک حس خدایی به من دست می دهد.

وی با بیان اینکه نزدیک به ۱۰ سال نقش حضرت ابوالفضل علیه السلام را ایفا می کنم، اضافه کرد: یکی از علت هایی که این نقش را انتخاب کردم این بود که پدرم همین نقش را اجرا می کرد من هم به دنبال علاقه ای که به این نسخه و این شبیه داشتم توانستم راه پدرم را ادامه بدهم و نقش حضرت ابولفضل را اجرا کنم.

کیانپور گفت: می‌توان گفت تعزیه خوانی به عنوان یک واژه عربی و به معنای عزاداری و برگرفته از فرهنگ نمایش منحصر به فرد ایرانی است.

این تعزیه خوان بندرعباسی اظهار داشت: تعزیه به معنای اجرای نوعی نمایش مذهبی به یاد حادثه عاشورا که «شبیه خوانی» هم گفته می شود. زنده نگه‌داشتن فرهنگ عاشورا از جمله کارهای فرهنگی است و تعزیه هنری است که می‌تواند در ارتقا فرهنگی چون فرهنگ عاشورا و شهادت تأثیر گذار باشد و نباید از اهمیت آن غافل بود.

کیانپور بیان کرد: قیام و پیام عاشورا و امام حسین (ع) همیشه جاوید و ماندگار است و هنرمندان با هنر تعزیه این واقعه ماندگار را روایت می کند چراکه بیان واقعه عاشورا در قالب هنر احساس و رابطه ای با مخاطب ایجاد می کند که سبب جذب مخاطب و مصائب و وقایع آن زمان می شود و هدف از برگزاری سوگواره تعزیه خوانی تحریف زدایی از متون نسخ شبیه خوانی و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است.

وی خاطرنشان کرد: هنر تعزیه در کشورمان در طول سال‌ها اگرچه فراز و نشیب‌های زیادی را طی کرده اما همچنان فعال است و مناسبت‌های مذهبی همیشه بهانه‌ای است که هنرمندان تعزیه هنر خود را به نمایش بگذارند و به بهترین شکل نسل جدید را با وقایع مذهبی آشنا کنند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

لازمه ایفای شبیه حضرت ابوالفضل (ع) بصیرت و شناخت جایگاه آن حضرت است

لازمه ایفای شبیه حضرت ابوالفضل (ع) بصیرت و شناخت جایگاه آن حضرت است بیشتر بخوانید »

امام حسین علیه‌السلام: دور است از ما زندگی با ذلت

امام حسین علیه‌السلام: دور است از ما زندگی با ذلت


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ واقعه کربلا در سال ۶۱ هجری قمری تنها یک اتفاق تاریخی نیست که آن را برای گذران وقت مطالعه کرد، این حادثه عظیم مانند رودی حیات‌بخش تا همیشه جریان دارد و به همه آزادی‌خواهان زندگی می‌بخشد. حادثه کربلا را باید مطالعه کرد و از آن عبرت گرفت.

در مطالعه حادثه کربلا با شخصیت‌های پرشماری برمی‌خوریم که هر یک می‌تواند درسی برای ما باشد، از یزید بن معاویه به عنوان منفورترین نام در حادثه کربلا تا حبیب بن مظاهر بزرگترین فدایی امام حسین علیه‌السلام. به مناسبت ایام ماه محرم روایت‌هایی از حادثه کربلا از کتاب «سلیمان کربلا» منتشر می‌شود که قسمت هفتم آن را در ادامه می‌خوانید:

آخرین احتجاج

حسین (ع) بر ناقه خويش سوار شد و به مقابل ايشان آمده و طلب سكوت کرد، ايشان ساكت شدند، پس آن حضرت حمد و ثناى الهى را به‌جای آورد و بر حضرت رسالت پناهى (ص) و بر ملائكه و ساير انبيأ و رُسل درود بليغى فرستاد پس‌ازآن فرمود: «هلاكت و اندوه باد شما را اى جماعت غدار و اى بى‌وفایان جفاكار كه به جهت هدايت خويش ما را به‌سوی خود طلبيديد و ما اجابت شما كردیم و به‌سوی شما آمديم؛ پس به روى ما کشیدید شمشيرهايى كه برای ما مهیا کرده بودید. برافروختيد به روى ما آتشى را كه براى دشمن ما شعله‌ور کرده بودید.

پس شما به كين و حیله با دشمنان خود هم‌داستان شديد بدون آن‌که دلیلی برای شما ظاهر كرده باشند و بى‌آن‌که طمع و اميد رحمتى به آن‌ها داشته باشید. پس بر شما باد ويل‌ و حسرت كه از ما دست كشيديد. حال آن‌که شمشيرها در حبس نيام بود و دل‌ها مطمئن و آرام مى‌زيست تا آن‌که شتاب كرديد در برانگیختن فتنه مانند ملخ‌ها و خويشتن را ديوانه‌وار در كانون آتش درانداختید چون پروانگان.

پس دور باشيد از رحمت خدا اى معاندين امت و تاركان قرآن و تحریف‌کنندگان آیات آن. ای گروه گناه‌كاران و پيروان وسوسه‌های شیطان و محوکنندگان شريعت و سنت نبوى، آيا ظالمان را یاری مى‌كنيد و از يارى ما دست برمى‌داريد؟ سوگند به خدا كه غدر و مكر از قديم در شماها بوده اصول شما با آن به‌هم‌ پیچیده و فروغ شما از او قوت گرفته است. شما پليدترین ميوه‌ در گلوگاهید و كمترین لقمه‌ غاصبانه‌اید.

آگاه باشيد كه زنازاده فرزند زنازاده عبیدالله ابن زياد مرا ميان دو چيز مخیر کرده؛ يا آن‌که شمشير كشيده و در ميدان جنگ بكوشم و يا آن‌که لباس ذلت بپوشم. دور است از ما ذلت و خداوند راضی نباشد و رسول (ص) او نفرمايد و مؤمنان و پروردگان دامن‌هاى طاهر و صاحبان حميت و ارباب‌هاى غيرت ذلت لئام را بر شهادت كرام اختيار نكنند، اكنون حجت را بر شما تمام كردم و با قلت اعوان و كمى ياران با شما رزم خواهم كرد.»

آن‌گاه فرمود: «سوگند به خداى كه شما بعد من فراوان و افزون از مقدار زمانى كه پياده سوار اسب باشد زنده نمانيد، روزگار آسياى مرگ بر سر شما بچرخاند و شما مانند ميله سنگ آسيا در اضطراب باشيد، اين عهدى است که از پدر و جدم رسیده است.

اكنون رأى خود را فراهم كنيد و با یاران خود هم‌دست شويد و مشورت كنيد تا امر بر شما پوشيده نماند پس قصد من كنيد و مرا مهلت مدهيد همانا من توكل كرده‌‎ام بر خداوندى كه پروردگار من و شما است، بدانید كه جان‌دارى نيست مگر آن‌که در قبضه قدرت باشد. همانا پروردگار من بر صراط مستقيم و عدالت استوار است و جزاى هرکسی را مطابق عمل او مى‌دهد.»

پس زبان به نفرين آن‌ها گشود و گفت: «پروردگارا باران آسمان را از اين جماعت قطع كن و برانگيز بر ايشان قحطى مانند قحطى زمان يوسف (ع) كه مصريان را به آن آزمايش فرمودى و غلام ثقيف را برايشان سلطنت ده تا آن‌که به كام‌هاى ايشان كاسه‌هاى تلخ مرگ را بچاشند؛ زيرا كه ايشان حیله کردند و دست از يارى ما برداشتند. تویى پروردگار ما پس بر تو توكل می‌کنیم و به‌سوی تو است بازگشت همه.»

منبع: «سلیمان کربلا» رسول حسنی

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امام حسین علیه‌السلام: دور است از ما زندگی با ذلت

امام حسین علیه‌السلام: دور است از ما زندگی با ذلت بیشتر بخوانید »

حالا نوبت کره جنوبی است!

حسین(ع) روی سخن با که داشت ؟



… حسین ما، ‌اما می‌دانست که «عصر خمینی» در راه است و ندای «هل من ناصر» عصر عاشورای او در گوش زمان می‌پیچد و در «عصر خمینی» به گوش کربلایی‌هایی می‌رسد که آن روز به کربلا نرسیده بودند».

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- وقتی به آن صحرای داغ و تب‌دار رسید، عنان کشید، و اسب هم از حرکت ایستاد و قدم از قدم برنداشت. این بخش از صحرا با بخش‌های دیگر آن که تاکنون پیموده بود، تفاوتی نداشت. همه جا پوشیده از ریگ‌های داغ و آفتاب خورده بود و آسمانی که از شدت گرما، رنگ دود گرفته بود.

سوار، اما انگار چیز دیگری می‌دید که عنان می‌کشید! دست را سایبان چشم‌ها کرده و به افق نگریست. پیرمردی به کنار ایستاده بود. سوار روی به او کرد و پرسید؛ نام این سرزمین چیست؟ نام آن « غاضریّه» است. نام دیگری ندارد؟

این سرزمین را «‌نینوا» و «‌شاطی الفرات- شرق فراط‌» هم می‌نامند. همه آن نشانه‌ها که او می‌دید و دیگران نمی‌دیدند، نشانه‌های همان سرزمینی بود که به او خبر داده بودند … نامش اما، آن نبود. باز پرسید؛ نام دیگری ندارد؟ پیرمرد گفت: این سرزمین را «‌کربلا» هم می‌نامند.

سوار آهی از ژرفای دل کشید و زیر لب زمزمه کرد: «أَرْضُ کَرْبٍ وَ بَلاَءٍ … سرزمین ‌اندوه و بلا» … همان صحرایی بود که نام آن را از جدش رسول خدا(ص) شنیده بود و پدرش امیر مومنان‌(ع) در میانه سفر صفین در آنجا درنگ کرده، خاکش را بوئیده و بوسیده وگریسته بود، «‌ای خاک! چقدر خوش بویی! از تو مردمانی برمی‌خیزند که بی‌حساب به بهشت می‌روند. این‌جا قربانگاه عاشقان شهیدی است که هیچیک از گذشتگان و آیندگان به مقام و منزلت آنها نمی‌رسند» … این‌جا همان جا بود که به او وعده داده بودند … کاروان «‌خوش به نشان‌» آمده بود. این‌جا همان جاییست که قرار است بزرگ‌ترین و سرنوشت‌سازترین واقعه تاریخ بشر، بعد از بعثت رسول خدا(ص) رقم بخورد.

سرنوشت‌سازترین رخداد بعد از بعثت پیامبر اسلام که اولین بود و قبل از قیام قائم آل محمد (ارواحنا له الفداء) که سومین است. قافله‌سالار، فرمان فرود داد، بارها را بگشایید و خیمه‌ها را برپا کنید، حسین‌(ع) می‌دانست که مقصد همین جاست و آن واقعه عظیم که خبر داده بودند، قرار است در همین وادی واقع ‌شود… ۸روز بعد، دهم محرم (عاشورای‌) سال ۶۱ هجری آن واقعه بزرگ اتفاق افتاد و …

۲ – بخشی از بیانات حضرت آقاست که می‌فرمودند « لُب و جوهر حادثه عاشورا این است که در دنیایی که همه جای آن را ظلمت و فساد و ستم گرفته بود، حسین بن علی‌(ع) برای نجات اسلام قیام کرد و در این دنیای بزرگ، هیچ کس به او کمک نکرد! حتی دوستان آن بزرگوار، یعنی کسانی که هر یک می‌توانستند جمعیتی را به این میدان و به مبارزه با یزید بکشانند، هر کدام با عذری، از میدان خارج شدند وگریختند! …ابن عباس یک طور، عبدالله بن جعفر یک طور، عبدالله بن زبیر یک طور، بزرگان باقیمانده از صحابه و تابعین یک طور… شخصیت‌های معروف و نام و نشاندار و کسانی که می‌توانستند تاثیری بگذارند و میدان مبارزه را گرم کنند، هر کدام یک طور از میدان خارج شدند.

این، در حالی بود که هنگام حرف زدن، همه از دفاع از اسلام می‌گفتند. اما وقتی نوبت عمل رسید و دیدند که دستگاه یزید، دستگاه خشنی است رحم نمی‌کند و تصمیم بر شدت عمل دارد، هرکدام از گوشه‌ای فرار کردند و امام حسین‌(ع) را در صحنه تنها گذاشتند. حتی برای اینکه کار خودشان را توجیه کنند، خدمت حسین بن علی‌(ع) آمدند و به آن بزرگوار اصرار کردند که «‌آقا، شما هم قیام نکنید! به جنگ با یزید نروید» … چرا این‌گونه شد؟! بخوانید!

۳- بازهم به قول رهبر معظم انقلاب «‌مهم‌تر از درس‌های عاشورا عبرت‌های عاشوراست‌». درس گرفتن از عاشورا، دقت در گفتار و رفتار و سلوک عاشورائیان است … از سیدالشهدا(ع) گرفته تا امام سجاد و ابوالفضل العباس و  علی‌اکبر و قاسم بن حسن و ظهیر بن قین و حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه و حرّ و وهب و جون و … تا زینب کبری -علیهم‌السلام‌- و… گفتار و رفتار آنان در مواجهه با آن رخداد عظیم، می‌تواند و باید برای همه شیعیان و مخصوصاً همه کربلایی‌هایی که آن روز به کربلا نرسیدند و زمزمه «‌یا لیتنی کنت معکم‌» بر دل و زبان دارند، الگو و «‌درس‌» آموز باشد. 

۴- « عبرت » اما حساب دیگری دارد. عبرت از ریشه عبور است. یعنی از ظاهر یک رخداد عبور کردن و به باطن آن رسیدن. تعبیر خواب از همین مقوله است و … «‌عبرت‌» گرفتن از قیام عاشورا، یعنی عبور از ظاهر آن واقعه عظیم و کشف چرایی وقوع آن. در جامعه اسلامی آن روزها چه تغییراتی پدید آمده بود که در فاصله کوتاهی (۵۰ سال‌) بعد از رحلت رسول خدا – سال ۱۱ هجری-‌ فرزند آن بزرگوار را – سال ۶۱ هجری- به آن طرز وحشیانه و فجیع به قتل رسانند؟! چرا مردم آن زمان ساکت بودند؟! چرا خواص آن دوران که از حقانیت حسین بن علی‌(ع) با خبر بودند، نه فقط به یاری او نرفتند، بلکه صدایی نیز به اعتراض بلند نکردند؟!… و چرا هزار و چند صد سال بعد، مردم ایران با الگو گرفتن از عاشورا و با دست خالی، علیه حکومت تا دندان مسلح و تحت حمایت تمامی قدرت‌های ریز و درشت دنیا به پا خاستند، بساط ظلم را برانداختند و پس از آن تا به امروز در مقابل توطئه یکپارچه همه قدرت‌های جهانی ایستاده و قد برافراشته‌اند؟!

۵- خواص آلوده به چرب و شیرین دنیا و فاصله گرفته با آموزه‌های اصیل اسلام، در پیدایش واقعه عاشورا نقش برجسته‌ای داشته‌اند. خواص، یعنی کسانی که موضوع را می‌شناسند و می‌دانند چه می‌کنند.

اما، خواص آلوده در صدر اسلام با برخی از خواص آلوده در دوران انقلاب اسلامی چه تفاوت‌هایی داشتند؟ در صدر اسلام و دوران منجر به شهادت حضرت ابا عبدالله علیه‌السلام، آموزه‌های اسلام مانند دوران ما فراگیر نبود و نگاه مردم برای کسب تکلیف و آگاهی از دستورات اسلامی به دهان خواص بود.

از این روی، وقتی یک یا چند تن از آنها با خط اصیل اسلام فاصله می‌گرفتند و می‌لغزیدند، جمع نسبتاً فراوانی را با خود به لغزشگاه می‌کشاندند. اما، در دوران وقوع انقلاب اسلامی، تلاش جانفرسا و منجر به شهادت ائمه اطهار علیهم‌السلام برای آگاهی‌بخشی به  امت و روشنگری درباره بایدها و نبایدها و مخصوصاً زنده نگاه داشتن یاد و خاطره عاشورا، نتیجه داده بود و مردم «نقشه» راه را می‌شناختند و آنجا که با ابهامی روبه‌رو می‌شدند به عالمان وارسته و مشهور به تقوی مراجعه می‌کردند.

این‌گونه بود که در دوران ما اگر برخی از خواص، به هر علت (آلودگی به چرب و شیرین دنیا، قدرت‌طلبی، حسادت و …) می‌لغزیدند به جای آنکه توده‌های مردم را به انحراف بکشند و بلغزانند، [‌به قول حکیمانه حضرت آقا]، خود سقوط کرده و رفوزه می‌شدند. به عنوان نمونه (و فقط یک نمونه‌)، فتنه آمریکایی – اسرائیلی ۸۸ را برخی از خواص آلوده به چرب و شیرین دنیا و دلبسته به دشمنان تابلودار بیرونی پدید آوردند ولی در انحراف مردم موفق نبودند و خود به رسوایی و سقوط کشیده شدند و…

۶- آیا امروزه می‌توان از توطئه دشمنان و از جمله، فتنه خواص غافل بود؟! پاسخ بدون کمترین تردیدی منفی است. اما، خواص آلوده را چگونه می‌توان شناخت؟! در این باره گفتنی‌هایی هست که بیرون از محدوده یادداشت پیش روی است و از آن میان، تنها به این نکته اشاره می‌کنیم که وظیفه این نوع از نفوذی‌ها، انفجار و ترور نیست.

ماموریت این نوع از نفوذی‌ها، نفوذ به مراکز تصمیم‌ساز و سیاست‌پرداز و تغییر محاسبات مسئولان در این مراکز است. بنابراین، دیدگاه‌ها و نظرات انحرافی خود را بر زبان و قلم می‌آورند و مقایسه دیدگاه‌های آنان با خط اصیل اسلام و انقلاب قابل شناسایی خواهند بود. به قول حضرت امیر علیه‌السلام «ما اضمر احد شیئا الاّ ظهر فی فلتات لسانه و صَفَحَاتِ وجهه… هیچ‌کس چیزی را در دل پنهان نمی‌کند مگر آنکه در گفته‌هایش آشکار می‌شود». 

۷- و بالاخره نوشته پیش روی را با اشاره به نکته‌ای که قبلاً در یکی از یادداشت‌های کیهان آورده بودیم به پایان می‌بریم:« بعد از ظهر آن روز غمزده، ساعتی قبل از آن که مولای مظلوم ما «سر» بدهد، ندای «هل من ناصر» سر داده بود و شیطان انگشت حیرت به دندان گزیده بود که فرزند رسول‌خدا(ص) را چه می‌شود؟ چه کسی را به یاری می‌طلبد؟ در این سو که یارانش همه به خون غلتیده‌اند و در آن سوی، دشمنانش با شمشیرهای آخته به ریختن خونش ایستاده‌اند!

پس حسین روی سخن با که دارد؟ و در این صحرای داغ و تب‌دار، کدام لبیک را انتظار می‌کشد؟ و کدام جماعت را به یاری می‌طلبد؟ این‌جا که کسی نیست!… شیطان نمی‌دانست- و حرامیان نیز- که کربلا سرزمینی است به پهنای همه سرزمین‌ها و عاشورا، روزی است به درازای همه روزها… نمی‌دانست که کربلا آغاز راه است و عاشورا، شروع ماجرا… حسین ما، ‌اما می‌دانست که «عصر خمینی» در راه است و ندای «هل من ناصر» عصر عاشورای او در گوش زمان می‌پیچد و در «عصر خمینی» به گوش کربلایی‌هایی می‌رسد که آن روز به کربلا نرسیده بودند».

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حسین(ع) روی سخن با که داشت ؟

حسین(ع) روی سخن با که داشت ؟ بیشتر بخوانید »