گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: پیروزیهای رزمندگان ایرانی در عملیات «والفجر هشت» و فتح شهر «فاو» در سال ۱۳۶۴، موجب شد تا ارتش بعث عراق از وضعیت «دفاع ثابت» خارج شده و راهبرد «دفاع متحرک» را در پیش گیرد. به عبارت دیگر؛ وقوع عملیات والفجر هشت، همه ذهنیت و توان دشمن بعثی را به خود مشغول کرد؛ بنابراین آنچه برای دشمن اهمیت و ارزش حیاتی داشت، بازپسگیری فاو یا پوشاندن هرچند موقت شکستهای ناشی از این عملیات بود. از این رو، دشمن بعثی در چهارچوب دفاع متحرک، دست به تعرضهایی زد و عملیاتهای نسبتاً محدودی در منطقه عملیاتی والفجر ۹ (۱۶ اسفند سال ۱۳۶۴)، ارتفاعات دربندیخان (۱۵ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات سومار (۲۲ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات منطقه لولان (۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۵)، منطقه فکه (۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) و ارتفاعات حاجعمران (۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) انجام داد تا شاید به ارتش خود که آسیبهای عمدهای را متحمل شده بود، جانی دوباره بخشد و فضای مناسبی برای حفظ روحیه ارتش و رژیم بعث فراهم کند.
راهبرد «دفاع متحرک» عراق
بعد از این عملیاتها که با شکست روبهرو شد، فرماندهان ارشد ارتش بعث عراق تشکیل جلسه داده و طرح اشغال شهر «مهران» را مورد تصویب قرار دادند و در این رابطه یک فرماندهی عملیاتی مشترک با شرکت سرلشکر «ضیاء توفیق ابراهیم» فرمانده سپاه دوم، سرلشکر «ثابت احمد سلمان» فرمانده سپاه چهارم و سپهبد «طالع خلیل الدوری» فرمانده سپاه پنجم در منطقه میانی عملیات تشکیل شد؛ بر این اساس، سپاه دوم عراق در منطقه مهران وارد عمل شده و لشکر ۱۷ عراق با سه تیپ زرهی به همراه حدود پنج تیپ پیاده و از چند محور عمل کرد.
همچنین ارتش بعث عراق با بهکارگیری ۲۶ گردان مختلط با پشتیبانی چندین اسکادران از هواپیماهای پایگاه هوایی «واسط» عراق در حالی که به شدت از سوی یگانهای آتشبار زمینی حمایت میشدند، توانست هجوم خود را با تصرف ارتفاعات ۳۰۷ تپه رحمان و پاسگاه آبزیادی آغاز کرده و سپس موفق به قطع جاده دهلران – مهران شود و بدینوسیله شهر مهران در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ اشغال کند؛ این درحالی است که بعثیها چندروز قبل از آن یعنی ۲۴ اردیبهشت نیز یک حمله شیمیایی را به شهر مهران صورت داده بودند.
پس از اشغال شهر مهران، عراق با تبلیغات گستردهاى سعى کرد تا اشغال مهران را همسان با پیروزى رزمندگان ایرانی در فاو قلمداد کند؛ از این رو اعلام کرد که تنها در مقابل عقبنشینى جمهورى اسلامى از عراق و مشخصا فاو، مهران را باز پس خواهد داد! بنابراین رادیو عراق با قرائت اطلاعیهای اعلام کرد: «ایران از عقبنشینی عراق به مرزهای بینالمللی و سیاست پدافندی سوءاستفاده کرده است. تصرف فاو توسط ایران به دنیا نشان داد که ایران دنبال کشورگشایی است. اکنون سپاههای مختلف عراق عملیات دارند و این در حالی است که تنها سپاه هفتم جلوی ایران را گرفته است. عراق اقدام به تصرف مهران نمود که ایران فکر نکند ما ضعیف هستیم. ما اعلام میکنیم در همین حال حاضر به عقبنشینی از مهران هستیم در صورتی که ۱- عقبنشینی ایران و عراق به مرزهای بینالمللی و عدم دخالت در مسائل داخلی یکدیگر صورت گیرد. ۲ – عقبنشینی ایران از فاو و در مقابل عقبنشینی عراق از مهران خواهد بود و الا شهر مهران را در اشغال خود نگه میداریم».
شهر «فاو» پس از اینکه به تصرف رزمندگان اسلام درآمده بود
همچنین دشمن در شب ۲۷ اردیبهشت با نمایش فیلمی در تلویزیون بغداد، صحنههایی را نشان داد که در آن شهر مهران در اشغال سربازان عراقی بود و تعدادی از آنها در حالی که پرچم این کشور را در دست داشتند، شادیکنان میدویدند و بر پشتبام خانهها میرفتند و پرچمهایشان را تکان میدادند و دستهایشان را به علامت پیروزی بلند میکردند. از سویی دیگر نیز دشمن بعثی غنائم مختصر و تعداد اندکی اسیر ایرانی را هم که گرفته بود، به شکلهای مختلف سواره، پیاده، ستونی و… بیش از ۲۰ بار به نمایش گذاشت.
با وجود ادعاها و شرایطی که عراق برای خروج از مهران اعلام کرده بود، برخى شواهد نشان مىداد که علیرغم شکست دشمن در حملات قبل از آن، از حملات زمینى خود دست بر نداشته و با عنوان دفاع متحرک، همچنان در محورهایى خود را آماده تک مىکند؛ لذا چنانچه نیروهاى خودى به دشمن زمان مىدادند، علاوه بر از دست دادن نقاط استراتژیک و بعضى شهرهاى مرزى، ممکن است برروى روحیه نیروهاى خودى نیز اثر سوء بگذارد و تبعات سیاسى هم براى نظام بهدنبال داشته باشد و تصرف هر نقطه شبیه مهران، باعث تقویت روحیه دشمن شود لذا چنین ضرورتهای سیاسی و نظامی، برای بازپسگیری مهران آنقدر مهم بود که حتی امام خمینی (ره) مکرراً پیگیر این مسئله بودند و ۲ بار به مسئولان جنگ فرموده بودند: «پس مهران چه شد؟»؛ بر این اساس در نهم تیر سال ۱۳۶۵ عملیات «کربلای یک» با رمز مبارک «یا ابوالفضلالعباس (ع)» اجرا شد و مهران را مجدداً آزاد و به آغوش میهن اسلامی بازگشت.
دشمن بعثی در طول مدتی که راهبرد دفاع متحرک را اتخاذ کرده بود، در مجموع متحمل دهها هزار کشته یا زخمی و اسیر شده و چندین فروند هواپیما، ۲۷ فروند بالگرد و ۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر خود را هم از دست داده بود؛ بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که نیروهای خودی هم در عملیات تاکتیکی و هم در رویارویی با راهبرد کلی دشمن مبنی بر پدافند متمرکز، موفق بودند و در عمل دشمن را چنان زمینگیر کردند که دیگر توان ادامه تک نداشت و نیروهایش به دلیل تلفات وارد شده و از ترس اینکه مبادا توان لازم برای رویارویی با عملیات «والفجر ۱۰» یا هرگونه تحرک در فاو و دیگر منطقههای عملیاتی را از دست دهند، بار دیگر ناتوانتر و مأیوستر از گذشته در لاک دفاعی فرو رفتند.
از سویی دیگر، بهطور قطع اگر عراق در موضع عملیات تهاجمی در زمین، قادر به اثبات تواناییهای خود و نمایاندن آنها به غرب و متحدانش در منطقه بود، در اوایل جنگ تحمیلی میتوانست نقشی اساسی در روند جنگ و آینده آن بازی کند؛ ولی ضعفهای عمده دشمن در زمینههای مختلف، در عمل نشان داده بود که عراق نهتنها در موضع تهاجم؛ بلکه در دفاع مطلق هم موفق نیست و با گذشت زمان، بهسمت فرسایش و اضمحلال پیش میرود.
تانک منهدمشده ارتش بعث عراق باقیمانده از دوران جنگ تحمیلی
انتهای پیام/ 113