والفجر 8

تقدیر فرمانده کل سپاه و فرمانده لشکر ۲۵ کربلا از سردار «عبدالعلی عمرانی»+ سند

تقدیر فرماندهان کل سپاه و لشکر ۲۵ کربلا از سردار «عبدالعلی عمرانی»+ سند


به گزارش مجاهدت از گروه ساجد دفاع‌پرس، سردار سرلشکر «محسن رضایی» فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس، ۲۹ استفند سال ۱۳۶۴ تقدیرنامه‌ای متبرک به دست مبارک امام خمینی (ره) را به پاس مجاهدت‌های سردار «عبدالعلی عمرانی» پایه‌گذار و اولین فرمانده لشکر ۲۵ کربلا، به وی اهدا کرده است.

همچنین سردار «مرتضی قربانی» فرمانده وقت لشکر ویژه ۲۵ کربلا نیز، سوم فروردین سال ۱۳۶۵، دست‌نوشته‌ای را خطاب به سردار «عمرانی» در این تقدیرنامه نگاشته و از مجاهدت‌های این سردار سپاه اسلام به‌جهت تلاش‌های شبانه‌روزی وی در عملیات «والفجر هشت»، تقدیر کرده است.

باسمه تعالی

فرا رسیدن سال نو که با عنایت خاصه خداوند متعال با پیروزی‌های افتخارآفرین سپاهیان اسلام توام گشته است بر تمامی رزمندگان کفرستیز و سلحشور مبارک باد.

امید است ایزد منان توفیق دهد تا با پاسداری از حرمت خون شهیدان و استمرار مقاومت و تلاش بی‌وقفه برپایی حکومت جهانی مسلمین که در سایه پیروزی کامل اسلام بر کفر میسر است را بعنوان عید واقعی جهان اسلام جشن بگیریم.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
برادر شما محسن رضایی
۶۴/۱۲/۲۹

«باسمه تعالی»

برادر عمرانی

ضمن عرض تبریک و تشکر از فعالیت‌های شبانه‌روزی شما در عملیات پیروزمند والفجر ۸ هدیه فرماندهی محترم کل سپاه را که به دست مبارک حضرت امام روحی له الفداء تبریک گردیده است به شما سردار اسلام تقدیم می‌گردد.

از خداوند قادر متعال توفیقات روزافزون آن برادر و همه خدمتگزاران باسلام و جمهوری اسلامی را خواهان است.

اجرکم عند الله

«نصر من الله و فتح قریب»

فرماندهی لشکر ویژه ۲۵ کربلا
مرتضی قربانی
۶۵/۱/۳

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تقدیر فرماندهان کل سپاه و لشکر ۲۵ کربلا از سردار «عبدالعلی عمرانی»+ سند بیشتر بخوانید »

حاکمیت صدام بعد از عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» در معرض خطر قرار گرفت

حاکمیت صدام بعد از عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» در معرض خطر قرار گرفت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات‌های بزرگ شرق بصره در افکار عمومی به‌عنوان عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» شناخته می‌شوند که این‌روز‌ها در آستانه سی‌وپنجمین سالروز برگزاری این عملیات‌ها قرار داریم. در این راستا «نشست واکاوی نبرد‌های شرق بصره» با هدف بررسی شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منتهی به این ۲ عملیات، با این رویکرد که این ۲ عملیات سرنوشت جنگ را تعیین کردند و در حقیقت سال ۱۳۶۵، سال تعیین سرنوشت جنگ به شمار می‌رود، برگزار شد و از شبکه یک سیما به‌روی آنتن رفت.

ماحصل «نشست واکاوی نبرد‌های شرق بصره» توسط خبرگزاری دفاع مقدس در چند بخش منتشر خواهد شد که پس از بخش اول، در ادامه ماحصل بخش دوم آن را می‌خوانید:

ادامه «نشست واکاوی نبرد‌های شرق بصره» با بررسی انتظاراتی که بعد از فتح فاو در کشور ایجاد شده بود، ادامه پیدا کرد که در این راستا، سردار «احمد غلام‌پور» اظهار داشت: برای این‌که سال ۱۳۶۵ سال سرنوشت‌ساز جنگ باشد، از ما یک طرح خواستند. طرحی که در ذهن ما بود، این بود که ما با ۵۰۰ گردان نه‌تنها شرق بصره، بلکه کل استان بصره را هدف قرار دهیم. به این معنا که ۱۵۰ گردان از منطقه هور، ۱۵۰ گردان از منطقه فاو (یعنی ادامه پیشروی از فاو به ام‌القصر) و ۲۰۰ گردان هم در منطقه شلمچه برای ما محیا کنند تا با این سه مسیر حمله، کل استان بصره را در اختیار بگیریم؛ لذا این طرح می‌توانست ضربه‌ای باشد که رژیم بعث عراق را به تسلیم وادار کند.

وی ادامه داد: مسئولان سیاسی کشور این طرح را پذیرفتند و مرحوم حجت‌الاسلام «هاشمی رفسنجانی» گفت که من می‌روم و در تریبون نماز جمعه طرحِ موضوع می‌کنم و به همه ائمه جمعه سراسر کشور نیز اعلام می‌کنیم تا ورود کرده و یک نیروی عظیمی را محیا کنند. این اتفاق افتاد و یک جمعیت ۱۰۰ هزار نفری در استادیوم آزادی جمع شدند؛ اما ما با این استعداد نیرو طبیعتاً می‌توانستیم تنها طرح را در محور شلمچه را اجرا کنیم و طرح قبلی عملاً منتفی شده بود؛ لذا طبیعی بود که عملیات در یک محور نیز سختی‌های خود را داشته باشد.

فرمانده «قرارگاه کربلا» در دوران دفاع مقدس تصریح کرد: دلیل این‌که ما ترجیح دادیم تا در منطقه شلمچه عمل کنیم، این بود که در طرح‌ریزی‌های خود، تنگه «ابوالخصیب» را هدف قرار داده بودیم؛ بنابراین همه امید ما این بود که به این تنگه برسیم که اگر به آن دسترسی پیدا می‌کردیم، با توجه به وجود هور در سمت چپ و شرایطی که در راست ما قرار داشت، می‌توانستیم به‌راحتی پدافند کنیم. ضمن این‌که نزدیک بودن نقطه‌ای که ما می‌خواستیم در آن عمل کنیم به بصره نیز اهمیت داشت؛ چراکه اگر ما به نزدیکی هور می‌رفتیم، باید یک مسیر طولانی را طی می‌کردیم تا به بصره برسیم و در فاو هم همین‌طور؛ اما اگر از این محور وارد می‌شدیم، «ابوالخصیب» که جزو بصره بود را در اختیار می‌گرفتیم؛ یعنی عملاً وارد حومه بصره و سپس شهر بصره می‌شدیم. براساس طرح‌ریزی‌ها، ضرورت نداشت که ما وارد شهر بصره شویم، کافی بود که شهر را در شرایطی قرار دهیم که از لحاظ نظامی، «سقوط کرده» محسوب شود.

سردار غلامپور ادامه داد: وقتی محور شلمچه برای عملیات انتخاب شد، همه تمرکز روی این منطقه رفت؛ اما به مشکلاتی در منطقه برخوردیم که یکی از این مشکلات، پیچیدگی منطقه از لحاظ جغرافیایی بود؛ این پیچیدگی به آن معنا بود که علی‌رغم تجربه ما در عملیات «والفجر هشت» که از اروندرود عبور کردیم؛ اما در این‌جا نقطه اصلی عملیات روبه‌روی رودخانه کارون بود؛ چون ما می‌خواستیم از رودخانه کارون استفاده کنیم تا بخش عظیمی از شناور‌ها را از این طریق به اروند وارد کنیم؛ ولی نوع استقرار جزایر متعدد در اروندرود، به‌گونه‌ای بود که ما را مجاب می‌کرد تا از مسیر‌هایی مانند تنگه عبور کنیم؛ یعنی مثلاً باید به‌صورت زیگزاگ رد می‌شدیم که این موضوع، طرح‌ریزی مانور را مقداری سخت کرده بود.

همچنین سردار «علی‌محمد نائینی» رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه، در ادامه این نشست، در توضیح این‌که چرا ما برای رسیدن به بصره از محور‌های هور و یا فاو (ادامه عملیات والفجر هشت) استفاده نکردیم، گفت: همه ریسک‌هایی که در محور شلمچه بود، در محور‌های دیگر نیز وجود داشت. ضمن این‌که اگر ما در هر منطقه‌ای به خط عراق می‌زدیم، چون عراق در سه‌ماهه آخر سال منتظر عملیات بزرگ ما بود؛ لذا سرعت جابه‌جایی یگان‌های اصلی آن در این منطقه‌ی محدود، چه شمال بصره، چه شرق بصره و چه جنوب بصره فوق‌العاده بود. در عملیات «کربلای پنج» نیز این‌گونه بود؛ یعنی ما خط را شکستیم، اما عراق بعد از ۲۴ ساعت یگان‌های اصلی خود را وارد کرد.

حاکمیت صدام بعد از عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» در معرض خطر قرار گرفت

رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس خاطرنشان کرد: وقتی که ما به نتایج و دستاورد عملیات‌های «کربلای چهار» و «کربلای پنج» به‌صورت مجموع نگاه کنیم، مشخص می‌شود که انتخاب منطقه درست بوده است.

«یدالله ایزدی» پژوهشگر و راوی دوران دفاع مقدس نیز در ادامه این نشست، در توضیح چرایی انتخاب محور شلمچه به‌عنوان محور عملیات‌های «کربلای چهار» و «کربلای پنج»، اظهار داشت: سه هدف بزرگ در آن سوی مرز‌ها وجود داشت؛ در جنوب منطقه بصره، در جبهه میانی العماره و در شمال‌غرب کرکوک.

ایزدی با بیان این‌که وقتی فاصله، اهمیت و تأثیرگذاری این سه منطقه را نگاه کنیم، بدون تردید منطقه بصره به دلایل متعدد در اولویت بود، گفت: بصره از لحاظ عمق جغرافیایی، یک اولویت قابل وصول بود؛ چراکه وقتی به خرمشهر و شلمچه نگاه کنیم، در خشکی فاصله بسیار اندکی دارند و فاصله آبی آن‌ها نیز عرض یک رودخانه است؛ لذا بصره در راهبرد نظامی جمهوری اسلامی ایران و راهبرد عملیاتی، در مقایسه با دیگر اهداف، یک هدف با اولویت بود.

این پژوهشگر و راوی دوران دفاع مقدس با اشاره به جایگاه تصرف بغداد در راهبرد جمهوری اسلامی ایران، گفت: این موضوع در پیشینه منازعات ایران و عراق از گذشته‌های دور مطرح بوده؛ اما هیچ‌گاه شکل عملیاتی پیدا نکرده است؛ البته طرح‌هایی برای بغداد از گذشته نوشته شده و تقریباً در جمهوری اسلامی نیز به‌روز شد.

ایزدی با تأکید بر این‌که ۲ مسیر برای «بصره» متصور بود، گفت: اول این‌که مستقیماً از محور شلمچه وارد شویم. در حالی که ما هیچ‌موقع در شلمچه عملیات نکرده بودیم؛ البته در عملیات خیبر یا مواردی دیگر، نگاهی به آن منطقه و شمال آن یعنی «زید» داشتیم؛ اما تصور، باور و تحلیل نظامی این بود که شلمچه یک دژ شکست‌ناپذیر است.

حاکمیت صدام بعد از عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» در معرض خطر قرار گرفت

وی ادامه داد: رودخانه «شط‌العرب» که ادامه آن به‌صورت اروندرود، مرز بین ایران و عراق می‌شود، حد سپاه دوم و سپاه سوم عراق بود. سپاه سوم عراق در منطقه عمومی شلمچه تا طلائیه، دژ‌های بسیار مستحکمی داشت که در عملیات «رمضان» به بخشی از این دژ‌ها برخورد کرده بودیم؛ اما جنوب شط‌العرب یعنی محدوده سپاه هفتم عراق به فرماندهی «ماهر عبدالرشید»، منطقه‌ای است که در عملیات «کربلای چهار» مورد توجه قرار گرفت.

این پژوهشگر و راوی دوران دفاع مقدس تأکید کرد: تمرکز و توان سپاه هفتم عراق در نقطه‌ای قرار داشت که به‌نظر فرماندهان ما قابل دسترس بود؛ یعنی اگر ما موفق می‌شدیم از اروندرود عبور می‌کردیم و یک خیز برمی‌داشتیم، به‌نظر می‌رسید که به قرارگاه سپاه هفتم عراق واقع در جنوب بصره (ابوالخصیب) برسیم؛ یعنی جغرافیای منطقه به‌گونه‌ای بود که به تنگه معروف شد؛ چراکه حدفاصل غرب رودخانه اروند تا خور «زبیر» قرار داشت و جاده‌هایی که از جنوب بصره به فاو می‌رسد، محدود به این ۲ آب است؛ لذا اگر در این منطقه مستقر می‌شدیم، امکان دفاع را متصور می‌کرد. عملیات «کربلای چهار» که با عدم توفیق همراه بود و از دل آن عملیات «کربلای پنج» بیرون آمد، هرچند همه اهداف مورد نظر ما را تأمین نکرد؛ اما جامعه جهانی را قانع کرد که ساختار نیرو‌های مسلح عراق در دژ‌های شلمچه شکست خورده است و در صورت اصرار مجدد ایران، ممکن است که حاکمیت حکومت بعث عراق در معرض خطر قرار گیرد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حاکمیت صدام بعد از عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» در معرض خطر قرار گرفت بیشتر بخوانید »

فضای جنگ بعد از عملیات «والفجر ۸» به‌طور کلی تغییر کرد/ فتح «فاو» مانند فتح «خرمشهر» اهمیت داشت

فتح «فاو» مانند فتح «خرمشهر» اهمیت داشت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات‌های بزرگ شرق بصره در افکار عمومی به‌عنوان عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» شناخته می‌شوند که این‌روز‌ها در آستانه سی‌وپنجمین سالروز برگزاری این عملیات‌ها قرار داریم. در این راستا «نشست واکاوی نبرد‌های شرق بصره» با هدف بررسی شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منتهی به این ۲ عملیات، با این رویکرد که این ۲ عملیات، سرنوشت جنگ را تعیین کردند و در حقیقت سال ۱۳۶۵، سال تعیین سرنوشت جنگ به شمار می‌رود، برگزار شد و از شبکه یک سیما به‌روی آنتن رفت.

ماحصل «نشست واکاوی نبرد‌های شرق بصره» توسط خبرگزاری دفاع مقدس در چند بخش منتشر خواهد شد که در ادامه ماحصل بخش اول آن را می‌خوانید:

فضای جنگ بعد از عملیات «والفجر ۸» به‌طور کلی تغییر کرد

سردار «احمد غلام‌پور» فرمانده «قرارگاه کربلا» در دوران دفاع مقدس در ابتدای این نشست، به تشریح اجمالی عملیات «والفجر ۸» و تأثیرات آن پرداخت و اظهار داشت: وقتی درباره انجام عملیات «والفجر ۸» به نتیجه قطعی رسیدیم، تعدادی از فرماندهان به اتفاق «محسن رضایی» در تهران با مرحوم حجت‌الاسلام «هاشمی رفسنجانی» جلسه‌ای برگزار کرده و با وی طرح موضوع کردیم. حجت‌الاسلام «هاشمی رفسنجانی» در این جلسه، نه‌تنها انجام عملیات را نپذیرفت؛ بلکه آن را یک نوع شوخی تلقی کرد و گفت که شما پاسدار‌ها هم سیاسی شدید! نمی‌توانید جنگ را ادامه دهید، توپ را می‌اندازید در زمین من. یک پیشنهادی می‌کنید که من بگویم نه، بعداً بروید به امام بگویید که ما می‌خواهیم عملیات کنیم، اما آقای هاشمی نمی‌گذارد!

وی ادامه داد: ما خیلی ناراحت شدیم و قسم خوردیم که چهار ماه است داریم روی این طرح کار می‌کنیم؛ لذا آقای هاشمی وقتی دید که موضوع شوخی نیست، قبول کرد که درباره آن توضیح دهیم. زمانی که ما توضیحات جزئی‌تر را ارائه کردیم، آقای هاشمی گفت که شما اگر این کار را بکنید، کار بسیار بزرگی را انجام دادید. اگر شما بتوانید این کار را بکنید، من جنگ را تمام می‌کنم! بنابراین انجام عملیات تصویب شد.

سردار غلام‌پور با بیان این‌که عملیات «والفجر ۸» بهمن سال ۱۳۶۵ انجام شد، تصریح کرد: با وجود این که کل عملیات تهاجمی ما و گرفتن اهداف، یک‌هفته بیشتر طول نکشید؛ اما ۷۶ شبانه‌روز طول کشید تا ما بتوانیم منطقه را تثبیت کنیم و در واقع به مرحله‌ای برسیم که عراقی‌ها پدافند کنند؛ یعنی عراق ۷۶ شبانه‌روز با همه توان خود، پاتک کرد تا منطقه را پس بگیرد.

وی با تأکید بر این‌که بعد از عملیات «والفجر ۸» در فضای سیاسی کشور و خارج از کشور اتفاقاتی افتاد، گفت: پس از این عملیات، هم خودی‌ها به یک خودباوری رسیدند که می‌شود کار‌های بزرگ انجام داد و انتظارات آن‌ها از سپاه بالا رفت و هم این‌که خودمان در سپاه به این نتیجه رسیدیم که می‌شود کار‌های بزرگ‌تر از قبل انجام دهیم. در خارج از کشور نیز متولیان اصلی اداره نظام جهانی که عمده آن برعهده شوروی و آمریکا بود، دیدند که با این روندی که ایرانی‌ها در پیش گرفته‌اند، فاتحه حزب بعث عراق خوانده می‌شود؛ خصوصاً این‌که ما با کویت هم‌مرز شده بودیم؛ بنابراین بعد از عملیات «والفجر ۸»، هم نگاه ما به جنگ تغییر کرد و هم نگاه شروع‌کنندگان و اداره‌کنندگان اصلی جنگ؛ بر این اساس شوروی و آمریکا تصمیم می‌گیرند که جنگ را بدون طرف پیروز تمام کنند.

فرمانده «قرارگاه کربلا» در دوران دفاع مقدس ادامه داد: فضای جنگ بعد از عملیات «والفجر ۸» به‌طور کلی تغییر کرده و عراق به‌صورت وحشیانه شهر‌های ما را بمباران و به‌طور گسترده از سلاح شیمیایی استفاده کرد و جنگ کم‌کم به خلیج فارس کشید و آمریکا خودش به‌صورت مستقیم وارد جنگ شد، همه این اتفاقات از تبعات پیروزی بزرگ در عملیات «والفجر ۸» بود.

اهمیت فتح فاو مانند فتح خرمشهر بود

سردار «علی‌محمد نائینی» رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در ادامه این نشست، در تشریح تغییر فضایی که بعد از عملیات «والفجر ۸» در ابعاد نظامی، سیاسی و اجتماعی کشور ایجاد شد، اظهار داشت: عملیات «والفجر ۸» یک عملیات بسیار بزرگ و موفقی بود که در پی آن، به اعتبار سیاسی و نظامی حزب بعث عراق خدشه وارد شده و محاسبات در هم ریخت و رژیم بعث عراق در یک وضعیت بسیار سخت و دشواری قرار گرفت؛ البته ممکن است که محاسبات حجت‌الاسلام «هاشمی رفسنجانی» درست بوده باشند، اما ابرقدرت‌ها اجازه ندادند که ایران به‌عنوان پیروز جنگ معرفی و خواسته‌های آن پذیرفته شود؛ لذا ادامه این روند در سال ۱۳۶۵ به عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» منجر شد و پنج ماه بعد از عملیات «کربلای ۵» بخش زیادی از خواسته‌های ایران پذیرفته شد.

سردار نائینی تأکید کرد: حامیان منطقه‌ای صدام و قدرت‌های بزرگ، ۲ راهکار داشتند؛ یا باید این موقعیت برتر ایران را می‌پذیرفتند که طبیعتاٌ باید به ایران امتیاز می‌دادند؛ لذا این راهکار با ماهیت تحمیل جنگ سازگار نبود؛ اگر می‌خواستند این کار را انجام دهند، بعد از فتح خرمشهر انجام می‌دادند، در حالی که در آن مقطع هم ایستادند؛ چراکه دشمنان احساس کردند، آن شرایطی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با آن مواجه شدند، بعد از فتح فاو نیز ایجاد می‌شود؛ یعنی بالندگی انقلاب اسلامی ایران منتقل می‌شد؛ چون انقلاب اسلامی ایران توانست در این مقطع از جنگ، موازنه قدرت را تغییر دهد. در واقع فتح فاو مانند فتح خرمشهر بااهمیت بود؛ یعنی تأثیری که فتح فاو در جنگ داشت، مانند تأثیر فتح خرمشهر در جنگ بود.

فضای جنگ بعد از عملیات «والفجر ۸» به‌طور کلی تغییر کرد/ فتح «فاو» مانند فتح «خرمشهر» اهمیت داشت

رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس گفت: راهکار دوم حامیان منطقه‌ای صدام و قدرت‌های بزرگ این بود که بدون توجه به خواسته‌های جمهوری اسلامی ایران، فشار‌ها را افزایش داده و شرایط را در دست بگیرند و به ارتش بعث عراق کمک کنند؛ بنابراین فشار‌های متعددی خصوصاً فشار‌های سیاسی و اقتصادی را علیه ایران تعریف کردند و برای این‌که روحیه ملی را در هم بشکنند، جنگ شهر‌ها را گسترش داده و برای این‌که کشور را در تامین منابع مورد نیاز خود برای ادامه جنگ دچار مشکل کنند، مراکز صنعتی و نفتی را هدف قرار دادند. از طرفی دیگر نیز توسعه ارتش بعث عراق و کمک‌هایی که به آن شد، آن‌قدر گسترده بود که در واقغ یک بسیج ملی در این کشور برای مقابله با قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت؛ البته توسعه سازمان رزم جمهوری اسلامی ایران، بیشتر بعد از عملیات «کربلای ۵» خود را نشان داد.

ماهیت جنگ و صلح، ماهیت سیاسی است

«یدالله ایزدی» پژوهشگر و راوی دوران دفاع مقدس نیز در ادامه این نشست، اظهار داشت: بعد از آزادسازی سرزمین‌های اشغال‌شده خوزستان که سرانجام به آزادسازی خرمشهر منجر شد، عملیات «رمضان» سرآغاز یک دوره‌ای سخت در جنگ بود؛ چراکه جدا از برخی عملیات‌های معدود موفق، عملیات‌های بزرگ بعد از آن؛ یعنی از سال ۱۳۶۱ عملیات‌های «رمضان»، «والفجر مقدماتی»، «والفجر یک»، «خیبر» و «بدر»، علی‌رغم برخی از دستاورد‌هایی که داشتند، دوره سختی را در کشور نسبت با جنگ ایجاد کرده بودند؛ اما بعد از عملیات «والفجر ۸»، در عین حال که ما از این شرایط سخت عبور کردیم، سرآغاز دوره‌ای شد که اعتماد به نفس ناشی از آن، این باور را ایجاد کرد که باید تکلیف جنگ مشخص شود.

فضای جنگ بعد از عملیات «والفجر ۸» به‌طور کلی تغییر کرد/ فتح «فاو» مانند فتح «خرمشهر» اهمیت داشت

ایزدی افزود: ماهیت جنگ و صلح، ماهیت سیاسی است؛ یعنی بایستی در حوزه سیاسی برای جنگ تعیین تکلیف می‌شد که قطعاً بدون ابزار نظامی به‌ویژه با دشمنی که ما با آن هم‌مرز بودیم، این موضوع محقق نمی‌شد و اراده نظام بین‌الملل و قدرت‌های بزرگ هم بر این مدار نبوده است؛ بنابراین باید یک اقدام نظامی مشخص و دارای چارچوب، همراه با دستاوردی روشن بایستی به دست می‌آمد که در مذاکرات سیاسی قابل ارائه باشد.

وی ادامه داد: حوادث سال ۱۳۶۴ که ادامه آن به بهار و تابستان سال ۱۳۶۵ می‌رسد، از جمله بازپس‌گیری مهران که به‌معنای شکست استراتژی «دفاع متحرک» عراق بود، یا مثلاً عملیات «کربلای ۳» در البکر و الأمیه؛ موجب بازیابی روانی و ذهنی عموم جامعه و درک سیاستمداران نسبت به قابلیت‌ها و توان نیرو‌های مسلح به‌ویژه سپاه شد؛ لذا در چنین شرایطی، اندیشه انجام یک عملیات سرنوشت‌ساز ایجاد شد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فتح «فاو» مانند فتح «خرمشهر» اهمیت داشت بیشتر بخوانید »

قرارگرفتن اقتدار فردا در گرو فعالیت‌های مهندسی رزمی

حفظ اقتدار کشور در گرو فعالیت‌های مهندسی رزمی


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ در جنگی که شهریور ۱۳۵۹ توسط عراق به جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد، فقدان آمادگی‌های لازم برای دفاع از مرز‌های کشورمان باعث شد تا ارتش صدام در خاک کشورمان پیشروی کند تا حدی که شهر اهواز در معرض سقوط قرار گرفت، اما بعد از اینکه رزمندگان کشورمان توانستند به وضعیت خود سامان دهند، در طی مدت حدود ۹ ماه، ۹۸ درصد مناطق اشغالی را از اشغال دشمن بعثی آزاد کردند و به دنبال آن، جنگ تا سال ۱۳۶۷ ادامه یافت تا اینکه در این سال جنگ تحمیلی، با قبول درخواست‌های جمهوری اسلامی ایران از سوی عراق، خاتمه یافت.

آنچه در این جنگ باعث شد تا رزمندگان بتوانند برابر دشمنی که از سوی دول شرقی، غربی و عربی مورد حمایت و پشتیبانی قرار داشت، ایستادگی کرده و خواسته خود را به دشمن تحمیل کنند، فعالیتی بود که واحد‌های مهندسی رزمی در کنار سایر رزمندگان انجام دادند.

به عبارت دیگر با شروع جنگ تحمیلی و تشکیل یگان‌های رزمی، ضرورت وجود واحد‌های مهندسی رزمی نیز در کنار یگان‌های رزمی احساس شد به همین جهت در کنار این یگان‌ها، واحد‌های مهندسی رزمی شکل گرفتند و فعالیت خود را آغاز کردند.

در واقع یگان رزمی در صورتی می‌توانست فعالیت خود را با موفقیت به سرانجام برساند که واحد‌های مهندسی رزمی هم دوشادوش آن‌ها نقش‌آفرینی کند؛ چون عملیات آفندی نیاز به فعالیت واحد‌های مهندسی دارد؛ یعنی احداث جاده، ایجاد موانع فیزیکی، ساخت استحکامات دفاعی و یا ساخت پل بر روی آب، اقداماتی است که انجام آن‌ها بر عهده واحد‌های مهندسی رزمی قرار دارد.

مهندسی رزمی از چنان اهمیت و جایگاهی برخوردار است که پیروزی رزمندگان در میدان نبرد، کاهش تلفات انسانی و نیز خسارات ناشی از انهدام ادوات و تجهیزات با استفاده درست و به‌موقع از توانمندی‌های آن‌ها رابطه مستقیم دارد؛ زیرا فعالیت هرکدام از بخش‌ها در صحنه نبرد مانند بهداری و توپخانه متکی به اقداماتی است که مهندسی رزمی انجام می‌دهد.

قرارگرفتن اقتدار فردا در گرو فعالیت‌های مهندسی رزمی

اهمیت کار این واحد‌ها در دفاع مقدس به حدی بود که برای افزایش کارایی آن‌ها دست به ابتکاراتی مانند دو زیست کردن تعدادی بیل مکانیکی و لودر به منظور عبور از مناطق آبی زدند یا تعدادی لودر را با ایجاد تغییراتی به صورت کنترل از راه دور درآوردند و در ادامه این واحد‌ها در سال ۱۳۶۳ به تیپ و لشکر ارتقاء یافتند که اوج فعالیت آن‌ها را می‌توان در عملیات‌های والفجر هشت و کربلای پنج دید؛ در این رابطه اولین لشکر مهندسی رزمی که در جنوب تشکیل شد، لشکر ۴۲ قدر با گردان‌های پل عبور، عملیات آبی خاکی، تخریب، استحکامات و برخی گردان‌های جانبی بود.

مهندسی رزمی در جبهه‌ها علاوه بر فعالیت‌های راه‌سازی، احداث سنگر، ایجاد موانع  … در چند بخش دیگر نیز فعالیت‌هایی داشت که از آن جمله می‌توان به ساخت ماکت‌هایی برای منحرف کردن موشک‌های دشمن و ساخت خودرو‌های مقابله با عوامل شیمیایی اشاره کرد.

قرارگرفتن اقتدار فردا در گرو فعالیت‌های مهندسی رزمی

اما جنگ تحمیلی که به اتمام رسید، عده‌ای در شمال غرب و جنوب شرق کشور دست به اقداماتی برای ایجاد ناامنی در بخش‌های مورد اشاره کردند به همین دلیل سپاه برای ایجاد امنیت پایدار در مرز‌های کشورمان آن هم در اتفاعات ۳۷۰۰ متری شمال غرب، با استفاده از یگان‌های مهندسی رزمی راه و استحکامات دفاعی ایجاد کرد؛ زیرا بخشی از این مناطق علی‌رغم گذشت حدود ۳۰ سال از عمر انقلاب به واسطه نبودِ راه ارتباطی مناسب و صعب العبور بودن، همچنان در اشغال گروه‌های تروریستی قرار داشت، اما با تلاش مهندسی رزمی در ایجاد راه مناسب و به دنبال آن، ساخت پاسگاه‌های مرزی، سپاه توانست حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را در مناطق یادشده هم برقرار کند.

قرارگرفتن اقتدار فردا در گرو فعالیت‌های مهندسی رزمی

پس اگر می‌خواهیم در آینده هم مقتدر باشیم و اقتدار و امنیت کشور ارتقا یابد، بایستی امروز در بخش مهندسی رزمی به خوبی کار شود.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حفظ اقتدار کشور در گرو فعالیت‌های مهندسی رزمی بیشتر بخوانید »

فیلم/ چرایی و چگونگی عملیات کربلای ۴ و ۵ از زبان سردار کوثری

فیلم/ چرایی و چگونگی عملیات کربلای ۴ و ۵ از زبان سردار کوثری

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ چرایی و چگونگی عملیات کربلای ۴ و ۵ از زبان سردار کوثری بیشتر بخوانید »