وبلاگ مشرق

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی/ چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی/ چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟

هدایت‌ا… آقایی، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی درباره پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا گفته است: آمدن جو بایدن در ریاست جمهوری آمریکا فضای اقتصادی ایران را به سمت جلو حرکت می‌دهد!

او همچنین تصریح می‌کند: “تیم جدیدی که در آمریکا با ایران مذاکره می‌کند به‌نظر بنده باید از دونالد ترامپ منطقی‌تر باشند و این موضوع حتما در دولت جدید آمریکا وجود خواهد داشت. دونالد ترامپ بسیار از حوزه قدرت در مقابل ایران برخورد می‌کرد و از تمام اهرم‌های خود هر لحظه ممکن بود استفاده کند و شرایط را برای مردم ایران بسیار سخت‌تر می‌کرد. دموکرات‌ها حداقل در شعارهای خود به مذاکره و تعامل اعتقاد دارند و به‌نظر من با آمدن بایدن فضای اقتصادی بهتری ایجاد می‌شود. من فکر می‌کنم که فشار کمتری هم در مسائل اقتصادی وارد می‌شود و مردم ایران فشار کمتری را نسبت به گذشته تحمل خواهند کرد. “[۱]

*اظهارات آقایی در حالی است که مسئله گرانی در ایران دقیقا هیچ ربطی به آمریکا و اذناب او ندارد. بلکه به “عدم نظارت بر قیمت‌ها” از سوی آقای روحانی و دستیاران دولتی ایشان مربوط است.

و اکنون سؤال اینجاست که چرا آقایی و امثال آقایی به جای گفتن حقیقت با مردم، راه “دروغ” را برگزیده‌اند و ترجیح می‌دهند مثل ۸۸ با مردم ناراستی کنند؟

آقایی حکما می‌داند اما نمی‌گوید که صرفا با “رأی خوب” مردم در انتخابات آینده و آمدن دولتی که معتقد به جهش تولید و نظارت بر قیمت‌ها باشد؛ نرخ‌ها وارد فرایند کاهشی خواهند شد. و این یک حقیقت واضح در اقتصاد ایران است که البته لیبرالها و حامیان دولت فعلی قصد کتمان آنرا دارند.

جالب است که اصلاح‌طلبان برای فرار از ننگ اجنبی‌پرستی می‌گویند بایدن در روش با ترامپ متفاوت است اما توضیح نمی‌دهند که چرا این تفاوت در روش قرار است به زعم آنها به ارزانی در ایران منتج شود!

شوق و شعف ستاد مشترک دولت و اصلاح‌طلبان گویا از پیروزی جو بایدن آمریکایی از شخص بایدن و همکاران او نیز بیشتر است که این مسئله تأملات فراوانی را می‌طلبد.

“علی ربیعی”، فعال چپ و سخنگوی دولت نیز به تازگی در یک توییت نوشته است: نمی‌فهمم که چگونه عده‌ای در داخل از نتیجه انتخابات آمریکا حتی داغ‌تر از طرفداران کاندیدای شکست خورده نگران بودند،  برخی او را با اسطوره‌های مذهبی ما هم شبیه سازی کردند. نیل به هدف سیاسی به چه قیمت!

او با اشاره به پیروزی بایدن تصریح می‌کند: در مرحله‌ تضعیف تحریم‌های یک جانبه و فرصت پیش‌آمده برای عقب‌راندن جنگ اقتصادی با تأکید بر مواضع اصولی و تکیه بر دیپلماسی چندجانبه، نیاز به حمایت از دولت مستقر است. نباید جریان‌هایی با اهداف کوتاه‌مدت سیاسی احساس کنند پیروزی دولت در این عرصه به زیانشان است. پیروز نهایی ملت ایران است. “! [۲]

***

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی

حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی، از مراجع عظام تقلید و مفسّر قرآن کریم طی سخنانی در یازدهمین گردهمایی اساتید علوم عقلی که همزمان با ایام بزرگداشت علامه طباطبایی (ره) در مؤسسه اسراء برگزار شد، پیرامون علوم عقلانی و فلسفه اسلامی گفت: در هیچ عصری علوم عقلی و علوم اسلامی مورد حمایت نبود و به خصوص علوم عقلی مورد بی‌مهری قرار می‌گرفت. در دوره‌هایی که حکومت با علوم عقلی همراه شد، مردان بزرگی رشد کردند. اگر حکومت بغداد محور علوم عقلی در دوره صادقین(ع) و امام کاظم(ع) شد، زیرا این ائمه(ع) شاگردان خود را با براهین عقلی تربیت کردند.

او می‌افزاید: مرحوم مجلسی در بحارالانوار در خلال مذاکرات علمی امام صادق(ع) نقل کرده است که امام صادق(ع) فرمود: ارسطو چنین گفته است. این حرمت نهادن به یک حکیم یونانی است. استاد ما علامه شعرانی در شرح اصول کافی ملاصالح همین مطلب را نقل کرده و در عین حال آورده است که ارسطو کجا و امام صادق(ع) کجا و این فخر ارسطوست که نامش بر زبان امام صادق(ع) جاری شده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از شفقنا، این مفسّر برجسته قرآن کریم با بیان اینکه هیچ وقت ندیده‌ایم که ائمه(ع) آنها (فلاسفه) را مورد بی‌مهری قرار دهند تصریح کرد: در دوره صفویه هم چون انس نسبت به علوم عقلی و نقلی از سوی دولت صفویه نشان دادند، شیخ بهایی و ملاصدرا پیدا شدند. امروز که حوزه قم از نجف و اصفهان بالاتر است، چه نعمتی بالاتر از این، اگر الان انجام وظیفه نکنیم، هیچ عذری نداریم.

علامه جوادی آملی گفته است: چه زمانی رهبری سراغ داشتیم که این طور از علوم عقلی و فلسفه حمایت کند!؟ [۳]

*اهتمام رهبر معظم انقلاب به علوم عقلانی و فلسفه موجب اعجاب دانشمندان و اهالی حکمت شده و به گواه تاریخ نیز بیسابقه است.

اهتمامی که البته نشانه‌های آن در کلام معظم‌له به وضوح هرچه‌تمامتر قابل رؤیت است.

رهبر انقلاب در سال ۹۱ و در دیدار با اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی در این رابطه می‌فرمایند:

“باید گسترش گفتمان فلسفه‌ی اسلامی در دنیا باشد؛ این را هدف قرار دهید. امروز مطلقاً اینجور نیست، بلکه بعکس است. یعنی امروز در ایران مثلاً در محیطهای دانشگاهی و علمی ما فلسفه‌ی کانت بمراتب رائج‌تر و شناخته شده‌تر است از فلسفه‌ی بوعلی سینا. یعنی ابن‌سینای با این عظمت که همه‌ی تاریخ بشر، از هزار سال پیش به این طرف، با اسم او درگیر است، در مجامع دانشگاهی ما حکمت و فکر فلسفی‌اش شناخته شده نیست به آن اندازه‌ای که کتاب فکر فلسفیِ مثلاً کانت شناخته شده است. این یک مسئله‌ی مهمی است. ما باید عکس این را عمل کنیم. یعنی باید هدف را این قرار بدهیم که تفکر فلسفه‌ی اسلامی – حالا با همان مشخصاتی که دارد؛ که خود این، جای بحث و گفتگو دارد که فلسفه‌ی اسلامی چیست – در دنیا به عنوان گفتمان فلسفی شناخته شود، در دانشگاه‌ها رواج پیدا کند، متفکرین عالم از آنها مطلع باشند، روی آنها بحث کنند، نقد و انتقاد کنند، در مجلات علمی‌شان منعکس شود. “[۴]

ایشان همچنین در یک سخنرانی در حدود ۱۸ سال قبل نیز فلسفه اسلامی را “فقه اکبر” و “پایه‌ی دین” معرفی می‌کنند و می‌فرمایند:

“در گذشته در حوزه‌ی قم با فلسفه و وجود مرحوم آقای «طباطبایی» مخالفت میشد. میدانید درس اسفار ایشان به دستور تعطیل گردید و ایشان مجبور شد شفا تدریس کند. در دوره‌ی اخیر، قم مرکز حوزه‌ی فلسفی ما بوده است؛ آقای طباطبایی هم انسان کاملاً متشرّع، مواظب، دائم‌الذّکر، متعبّد، اهل تفسیر و اهل حدیث بوده؛ از آن قلندرمآبهای آن‌طوری نبوده است – البته جلسات خصوصی را کاری نداریم – مراتب علمی و فقه و اصولش هم طوری نبوده که کسی بتواند آنها را انکار کند؛ درعین‌حال کسی مثل آقای طباطبایی که جرأت کرد و فلسفه را ادامه داد و عقب نزد، این‌طور مورد تهاجم قرار گرفت. نتیجه چیست؟ نتیجه این است که امروز سطح تفکّرات و معرفت فلسفی ما در جامعه و بین علمای دین محدود است. با بودنِ استادی مثل آقای طباطبایی، جا داشت امروز تعداد زیادی استاد درجه‌ی یک از تلامذه‌ی ایشان در قم و دیگر شهرستانها داشته باشیم. آقای طباطبایی فرد فعّالی بود؛ بنابراین جریان فلسفی‌ای که به وسیله‌ی ایشان پایه‌گذاری شد، باید به شکل وسیعی گسترش پیدا میکرد، که نکرده است. البته ما همان وقت مقلّد آقای «بروجردی» بودیم و الان هم با چشم تجلیل و تعظیم به ایشان نگاه میکنیم؛ اما بالاخره هرچه بود، نتیجه‌اش این شد. این نباید تکرار شود.

فلسفه‌ی اسلامی – همان‌طور که شما فرمودید و درست هم گفتید – فقه اکبر است؛ پایه‌ی دین است؛ مبنای همه‌ی معارف دینی در ذهن و عمل خارجی انسان است؛ لذا این باید گسترش و استحکام پیدا کند و برویَد و این به کار و تلاش احتیاج دارد. “[۵]

جالب است بدانیم که رهبر فرزانه انقلاب بر “آموزش فلسفه اسلامی حتی به کودکان” نیز تأکید دارند و در یکی از بیانات خود با طرح مثالی جالب در این رابطه می‌فرمایند:

“یک مسئله، مسئله‌ی نوشتن کتاب فلسفی برای کودکان است، که غربی‌ها دارند این کار را میکنند. دو سه سال قبل از این، یک کتابی برای من آوردند، من مبالغی نگاه کردم. خب، از همان اوّلی که شروع میکند، واقعاً فلسفه است؛ لیکن باب کودکان است. این کتاب، یک کتاب خیلی قشنگی است در باب فلسفه – حالا اسمش یادم نیست؛ توی کتابهایم هست – به نظرم یک آمریکائی این را نوشته. ما به اینجور کتابی احتیاج داریم. بچه‌های ما ذهنشان دارد فلسفی میشود. خوشبختانه حرکت جامعه و نظام موجب شده که ذهنها عقلانیت پیدا کند. جوانهای ما واقعاً سؤال میکنند. این سؤالهائی که زیاد شده، این را باید مبارک دانست؛ منتها ما باید جوابگوئی داشته باشیم. حس سؤال کنندگی دارد زیاد میشود، و این همین‌طور دارد به نسلهای پائین‌تر منتقل میشود.

 ما یک نوه‌ی کوچکی داریم، دو سال و نیمش است و هنوز درست حرف هم نمیزند. چند روز پیش یک میزی اینجا بود، داشت می‌انداخت. به او گفتم این میز را نینداز. گفت: چرا؟ خوشم آمد از این که گفت چرا. چرا نیندازم؟ دنبال علت میگردد. بعد پنجه میزد به یک بچه‌ی دیگری، گفتم آقاجان نکن. گفت: چرا؟ این سؤال کردن از علت، خیلی چیز مهمی است. این حالت دارد به وجود می‌آید. حالا وقتی او ده ساله بشود، سؤالات زیادی برایش مطرح است: چرا؟ چرا؟ چرا؟ وقتی همین بچه، یک جوان هجده نوزده ساله‌ای باشد، سؤالات قوی‌تری در ذهنش ایجاد میشود. ما باید برای این سؤالات جواب داشته باشیم. این کار، کار شماهاست. شما واقعاً میتوانید این کار را انجام دهید. “[۶]

***

تکرار تئوری تحریم انتخابات توسط مباشر روحانی

اکبر ترکان، فعال اصلاح‌طلب و از مقامات سابق دولت آقای روحانی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ گفته است: کیفیت انتخابات ۱۴۰۰ بستگی به نظر شورای نگهبان دارد. اگر این شورا مانند انتخابات مجلس یازدهم عمل کند فضا رقابتی نخواهد شد. شاهد بودیم که در انتخابات مجلس یازدهم، در تعداد بسیاری از حوزه‌ها، نامزدهای اصلاح‌طلبان مورد تایید شورای نگهبان واقع نشدند و در نتیجه اصلاح‌طلبان امکان رقابت نداشتند.

او می‌افزاید: در نتیجه این عمل شورای نگهبان، انتخابات مجلس یازدهم به رقابتی بین خود اصولگرایان تبدیل شد. اگر شورای نگهبان مثل انتخابات مجلس عمل کند نتیجه‌اش هم مانند انتخابات مجلس می‌شود.  اما اگر وضعیت تایید صلاحیت‌ها تغییر کند و نامزدهای اصلاح‌طلبان تایید شوند، امکان دارد وجود برخی چهره های اصلاح‌طلب، موجب مشارکت وسیع‌تر مردم شود.[۷]

*ترکان در حال تکرار تئوری “تحریم انتخابات ۱۴۰۰” است که به تازگی در زمزمه‌هایی از سوی ستاد اصلاحات و امثال خوئینی‌ها مورد تأکید قرار می‌گیرد. [۸]

رفتاری شریرانه که ستاد اصلاحات آنرا برای انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ نیز تجویز کرد و مشارکت کسانی از مردم را کاهش داد.

هدف این تئوری نیز القای نامشروع بودن نظام اسلامی در پی کاهش مشارکت کسانی از مردم بود.

اصلاح‌طلبان البته به مردم توضیح ندادند که شورای نگهبان هرگز نمی‌تواند چهره‌های بدسابقه و اشرار سیاسی را تأیید صلاحیت کند و چپ‌ها بعنوان یک طیف سیاسی مکلف هستند نامزدهایی مورد تأیید قانون را به نهاد نظارتی معرفی کنند نه اینکه با اشرار و فتنه‌گران هم‌کاسه باشند.

حرف و حدیث‌ها اینطور می‌گوید که ستاد اصلاحات از آنجا که ایران را در آستانه شعله‌ور شدن فتنه اقتصادی می‌داند؛ قصد دارد رفتار تحریمی خود را در انتخابات ۱۴۰۰ نیز تکرار کند و با معرفی چند نامزد بدسابقه که بی‌صلاحیتی آنها از هم‌اکنون محرز است؛ به انتظار عدم تأیید صلاحیت آنها بنشیند و بعد هم در حالی که منتظر فتنه اقتصادی است، به مردم بگوید نظام اسلامی اجازه حضور ما در انتخابات را نداد!

در بحث میزان مشارکت انتخاباتی همچنین لازم به اشاره است که اگرچه بالا بودن مشارکت یک امتیاز بزرگ محسوب می‌شود اما حیات و قوام یک انتخابات به رعایت “مُرّ قانون” است نه به میزان مشارکت.

به عبارت دیگری نظام اسلامی همواره باید تلاش کند تا انتخابات با هر میزان مشارکتی اما قانونی برگزار شود و منتخب یا منتخبین بتوانند مثل انتخابات مجلس یازدهم با طی شدن فرایندهای قانونی پا به عرصه بگذارند.

***

1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/301907

2_ https://etemadonline.com/content/446970

3_ https://fa.shafaqna.com/news/1048878/

4_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898

5_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8616

6_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898

7_ www.irna.ir/news/84119138/

8_ mshrgh.ir/1121882



منبع خبر

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی/ چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟ بیشتر بخوانید »

علوی‌تبار: اصلاح‌طلبان جنبش خیابانی خود را آغاز کنند/ زیدآبادی: ایران مجبور است به پذیرش برجام‌های جدید بیاندیشد!

علوی‌تبار: اصلاح‌طلبان جنبش خیابانی خود را آغاز کنند/ زیدآبادی: ایران مجبور است به پذیرش برجام‌های جدید بیاندیشد!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

بروز مالیخولیای تحلیلی چپ‌ها پس از پیروزی بایدن

کسانی از مردم ایران طرفدار ترامپ بودند چون به حاکمیت فشار می‌آورد!

حمیدرضا جلایی‌پور، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد با طرح یک فرض خودساخته مبنی بر “طرفداری کسانی از مردم ایران از ترامپ” گفته است:

“در بیست سال گذشته مردم در انتخابات کرارا شرکت کردند. به امید اصلاح امور رای دادند. ولی می‌دیدند دولت موازی در حاکمیت در برابر مطالبه «اصلاح» مقاومت می‌کند. رخدادها و اعتراضات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ نشان داد بخشی از مردم از امید به تغییر ناامید شدند. در چنین فضای ناامیدانه‌ای، عده‌ای از مردم احساس کردند برای حاکمیتی که تن به اصلاح نمی‌دهد موجود تندرویی مثل ترامپ زورگو خوب است تا به جمهوری اسلامی فشار بیاورد! اینک همین مردم امید بسته به ترامپ می‌بینند پس از سه سال فشار حداکثری ترامپ، این ترامپ در انتخابات آمریکا در حال شکست است، لذا ناراحت‌ می‌شوند و آمادگی ندارند شکست او را تحمل کنند حتی بشنوند. “[۱]

*ما قضاوت درباره این تحلیل عجیب را به مخاطبان محترم واگذار می‌کنیم.

بیان این نکته ضروریست که ایران در بخش اعظم ۲۰ سالی که جلایی‌پور به آن اشاره می‌کند در اختیار دولت‌های منتخب اصلاح‌طلبان بوده است.

ادعای مضحکی به نام “اصلاح‌ناپذیری حاکمیت ایران” نیز با دلایلی مثل تفاوت فاحش رؤسای جمهور با یکدیگر، حمایت راستین رهبر معظم انقلاب از تمام دولت‌ها، به پیش رفتن خواسته‌ها و آمال رؤسای جمهور ولو با شکسته شدن خطوط قرمز کشور (مثل برجامِ روحانی) و… رد می‌شود.

لازم به تأکید است که چپ‌های ستادی از آنرو که خود به دوران پیری حیاتی و سیاسی رسیده‌اند و نتوانسته‌اند تئوری براندازی را در قبال نظام اسلامی پیاده کنند؛ لذاست که بر طبل ناامیدی می‌کوبند و تقلا می‌کنند که گزاره ذهنی “انسداد” در ذهن کسانی از مردم ایجاد شود.

رفتاری که با راهبری کسانی از آنها قصد دارد به عنوان آخرین هدف و راه ممکن؛ موجبات “فتنه اقتصادی” را به بهانه‌های واهی فراهم بیاورد.

همانطور که فتنه ۸۸ را به بهانه واهی تقلب به نظام و مردم تحمیل کرد و البته نتوانست کاری از پیش ببرد.

***

زیدآبادی: ایران مجبور است به پذیرش برجام‌های جدید بیاندیشد!

احمد زیدآبادی، تئوریسین چپ و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ به تازگی در قسمتی از یک مصاحبه که اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، گفته است: اکنون پاره ای از این اصولگرایان مدعی و یا حتی واقعا متوهم هستند و ذیل این توهم و ادعای خود بر این باورند که اگر قوه مجریه و ریاست جمهوری به آنها برسد با سیاست ها و برنامه های خاص داخلی و خارجی می توانند بر مشکلات، چالش ها و معضلات فائق آیند. ولی واضح است که این مسئله به دور از واقعیت های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی است. بنابراین من این احتمال را چندان دور از ذهن نمی دانم که اگر در انتخابات ۱۴۰۰ دولتی از جریان اصولگرا روی کار بیاید به زودی متوجه واقعیات ناخوشایند کشور و حجم گسترده ای از چالش‌ها و معضلات خواهد شد. در این صورت یکی از راه‌ها و یا شاید مهمترین راه برای خروج از این چالش ها، بحران های کنونی و کاهش مشکلات ایجاد یک روزنه جدید به سوی دنیا باشد و این مسئله هم قطعا از طریق و مسیر مذاکره با آمریکا عبور می کند.

او در بخش دیگری از اظهارات خود همچنین تصریح می‌کند:‌ شدت چالش ها، معضلات و مشکلات داخلی کشور به قدری جدی است که اگر ساختار بخواهد سیاست های کنونی را ادامه بدهد، هزینه‌ های پیگیری این سیاست ها را به قدری بالا ببیند که مجبور به انتخاب بین گزینه «بد» و «بدتر» باشد. لذا امکان پذیرش برجام های جدید در قالب مذاکره پیرامون توان موشکی و دفاعی، نفوذ منطقه ای و دیگر مسائل برای جلوگیری وقوع امر بدتر که همان فروپاشی کامل است، وجود دارد. چون به باور آنها حفظ نظام از اوجب واجبات است و برای تحقق این هدف اتخاذ هر تصمیم، انتخاب هر مسیر و پیگیری هر اقدامی، ولو ناخوشایند و تلخ را قابل توجیه می دانند.

زیدآبادی این نکته را هم اضافه کرده است که: “باز تاکید می کنم که اکنون چالش جدی ساختار سیاسی کشور آن است که باید به این سوال به طور جدی و راهبردی پاسخ دهد که چه برنامه‌ای برای نظم نوین منطقه ای و جهانی دارد؟ آیا به دنبال تقابل با آن است و یا به دنبال همراهی؟ قطعاً انتخاب هر کدام از این مسیرها تبعات و هزینه های خاص خود را دارد. پس اگر در آینده مذاکراتی شکل بگیرد، مذاکراتی روی برجام های جدید خواهد بود. “[۲]

*این تحلیل‌های آقای زیدآبادی یادبودی از رمان “آلیس در سرزمین عجایب” است.

در بحث اصولگرایان و فرمول‌های آنها برای حل مشکلات کشور؛ منطقی نیست که آقای زیدآبادی قبل از امتحان پس دادن اصولگرایان بگویند آنها غیر ممکن حرف می‌زنند!

چه اینکه اصولگرایان اولا کارنامه‌هایی مثل به کارنامه جهادی قالیباف در شهرداری تهران را در چنته دارند که در سونامی تحریم داخلی و خارجی اما بهترین کارنامه را برجا گذاشت و ثانیا آقای زیدآبادی و دوستان ایشان از پس سال‌ها حضور در قدرت و اشغال ساختمان پاستور تن به رقابت جوانمردانه انتخاباتی هم بدهند تا اصولگرایان پیروز بشوند و مردم بفهمند که راست‌ها برای مشکلات کشور نسخه کارآمد اجرایی دارند یا ندارند!؟

در بحث برجام و پسرعموهای آن هم آقای زیدآبادی باید بداند که حتی همین برجامِ روحانی و اصلاح‌طلبان هم اولا هرگز مورد طلب و خواست نظام اسلامی نبود و ثانیا وقوع آن نیز هیچ نانی را ولو برای نمایش در سفره آقای روحانی و شرکای اصلاح‌طلب او نگذاشت که اکنون امیدی به برجام‌های دیگر باشد!

پس بنا به رویه معقولات، اولا کسی جز اصلاح‌طلبان دنبال برجام نیست و ثانیا نسخه اصلی برجام هم فاقد دستاوردهای “تقریبا هیچ” بوده است؛ چه رسد به نسخ آزمایشی آن.

و حال سؤال اینجاست که علت اصرار بیقاعده امثال زیدآبادی به برجام‌های ۲ و ۳ و ۴ و… چیست!؟

گفتنیست، اعضای ستاد مشترک دولت و اصلاحات از انتخاب آقای بایدن در آمریکا به وجد آمده‌اند و البته دلیل این شور و شعف نیز در ظاهر امر بر ما پوشیده است…

***

با تأکید بر بسیج کردن مردم

علوی‌تبار: اصلاح‌طلبان جنبش خیابانی خود را آغاز کنند

علیرضا علوی‌تبار، تئوریسین چپ و از حامیان رئیس‌جمهور روحانی که ۳ ماه قبل از اغتشاشات آبان از اشرار خواسته بود مراکز حساس نظام را اشغال کنند! [۳] به تازگی در یادداشتی با عنوان “سیاست‌ورزی در تعلیق! ” فرمان داد که اصلاح‌طلبان “جنبش مسالمت‌جویانه و فراگیر” خود را کلید بزنند!

او در این یادداشت مدعی می‌شود که سیاست‌ورزی در ایران به بن‌بست رسیده است و از آنجا که حاکمیت واکسن ناکارآمدی را به هر دولتی که بخواهد تزریق می‌کند؛ اصلاح‌طلبان نمی‌توانند کنشگری خاصی داشته باشند!

او همچنین مدعی ناامیدی مردم از روند امور هم می‌شود و می‌نویسد:‌ هسته اصلی قدرت در ایران (یا همان حاکمیت) یک‌بار دیگر تصمیم گرفته است به سوی «حاکمیت یکدست با محوریت نظامیان» حرکت کند. این سومین بار است که برای یکدست‌سازی کامل حاکمیت و تبدیل آن از اندک‌سالاری به تک‌سالاری اقدام می‌شود. در مرتبه نخست که از دور دوم ریاست‌جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی شروع شد، به دلیل اشتباه محاسباتی، دوم خرداد پدید آمد. دفعه دوم که از دور دوم آقای خاتمی آغاز گشت، به پیدایش دولت مهرورزی که شکل کاریکاتوری دولت انقلابی بود، منجر گردید؛ دولت ویرانگری که نظام اداری، نظام اقتصادی و روابط بین‌المللی کشور را شخم زد و میلیاردها دلار درآمد نفتی را به باد فنا داد! اینک ظاهرا دور سوم تلاش آغاز شده است! طلیعه آن هم همین مجلس یازدهم است! مجلسی که هر روز باید نمایندگانش را کنترل کرد تا با پای پیاده برای تبدیل کردن کاخ سفید به حسینیه! به راه نیفتند! ظاهرا هسته اصلی قدرت در ایران قرار نیست از گذشته چیزی بیاموزد و شاید قدرت یادگیری ندارد.

علوی‌تبار در بخش پایانی یادداشت خود نیز که حاوی “فرمان اصلی” است تصریح می‌کند:

“اصلاح‌طلبان با تصمیمی بن‌بست‌شکن با مدیریت منسجم و برنامه‌های عملی، مردم را بسیج کرده و با تکیه بر تعداد و تشکیلات، توازن قوای موجود را به نفع مردم‌سالاری‌خواهان تغییر دهند. جنبشی مسالمت‌جویانه و فراگیر و در عین حال واقع‌بینانه ایجاد شود و جهان با چهره دیگری از ایران مواجه گردد.  چهره‌ای که با اقتدار به دنبال تنش‌زدایی و گفت‌وگو از موضع برابر است. برخی از این گزینه‌ها در شرایط موجود بیشتر به یک معجزه می‌ماند! ‌اما در کشور ما همه چیز ممکن است. اگر دگرگونی اساسی رخ ندهد، به نظر می‌رسد سیاست‌ورزی به سوی تعلیق خواهد رفت. در چنین وضعیتی سرنوشت آینده کشور را جوانان مومن و انقلابی چون آقای جنتی تعیین خواهند کرد! “[۴] 

*آقای علوی‌تبار گویا کم‌صبری کرده‌اند و منتظر هماهنگی با سایر فرماندهان “فتنه اقتصادی” نمانده‌اند که چنین فرمان اغتشاش قبل از انتخابات ۱۴۰۰ و بسیج کردن مردم را داده‌اند!

بایستی توضیح داد که منظور او از “جنبش مسالمت‌جویانه و فراگیر” یک اعتراض خیابانی گسترده است که همانطور که اشاره شد باید به سمت اشغال مراکز حساس نظام نیز حرکت کند!

و پر واضح است که الصاق صفت “مسالمت آمیز” به این فرمان مبارزه خیابانی هم صرفا یک ماسک مضحک برای فرار از برخورد امنیتی است.

علوی‌تبار پیش از این و در توضیحات بیشتری که پیرامون جنبش مد نظر خود در “مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری دولت آقای روحانی”! داده بود نیز گفته بود:‌ بگذارید با صراحت بگویم که اعتقاد ندارم که زمان زیادی داریم. فکر می‌کنم نقطه عطفی در ایران در حال اتفاق‌افتادن است و ایران نیاز به یک تغییر بنیادین دارد. تغییری که امیدوارم برای انجام‌شدن آن جامعه ما وارد یک دوره از خشونت فراگیر نشود. آرزو می‌کنم که با اتکا به نیروهای شهروندان ایران با روش مسالمت‌آمیز بتوانیم از عهده اصلاحات سخت در ایران بربیاییم. به‌ نظرم نمی‌رسد که برای این‌ کار افق زمانی زیادی داشته باشیم. ما باید در دوران همین رئیس‌جمهور وارد یک دوره از تصمیم‌گیری‌های سخت و اصلاحات‌ ساختاری به‌ صورت یک مجموعه به‌هم‌پیوسته شویم.

او افزوده بود: وضعیت طوری است که من به‌شدت ترسیده‌ام؛ نه به دلیل تظاهراتی که از سوی در حدود ۱۱۰ تا ۱۵۰هزار نفر شده است. البته آنها هم مردم هستند و حق اعتراض دارند، ولی اتفاق بزرگی نیست. یادتان باشد ما در همین تهران تظاهرات سه‌میلیونی مسالمت‌آمیز هم داشته‌ایم؛ یعنی می‌شود نیروی اجتماعی بزرگ‌تری نیز فراهم کرد، بدون آنکه به خشونت منتهی شود. [۵]

در کنار علوی‌تبار، موسوی‌خوئینی‌ها نیز اخیرا در بیانیه‌ای اصلاح‌طلبان را به تکرار رفتار شریرانه تحریم انتخابات و خروج از دموکراسی در صورت عدم تأیید نامزدهای مسئله‌دارشان فرا خواند. [۶]

سعید حجاریان نیز که سال‌هاست چیزی غیر از “آدرس خیابان” را در پیش پای مردم نگذاشته و دائماً و بدون هیچ شماتتی از اغتشاش و عام‌البلوی بودن جامعه حرف می‌زند؛ چندی قبل تصریح کرد که در انتخابات سال ۱۴۰۰ شاهد اغتشاش خواهیم بود. [۷]

علی ربیعی، سخنگوی دولت و البته یار غار اشخاص فوق‌الذکر هم چندی پس از اغتشاشات آبان ۹۸ تأکید کرد که “حکایت اغتشاشات آبان ۹۸ همچنان باقیست”!

و البته او هم بدون اینکه حتی یک کلمه دست به شماتت اغتشاش و اعتراض خیابانی بزند…

تاجزاده نفر دیگر این زنجیره است که حتی در زمان دلار ۱۰ هزار تومانی هم برای سیاه‌نمایی، نمایش گرسنگی را اجرا می‌کرد [۸] و البته یکماه پس از اغتشاشات آبان هم گفته بود: اغتشاشات آبان “خشن‌تر” تکرار می‌شود.

به این سریال تلخ البته بایستی سیاه‌نمایی و ناامید سازی گسترده کسانی از برنشستگان در ستاد مشترک دولت و اصلاح‌طلبان را نیز اضافه کرد. که از بام تا شام و به هر بهانه‌ای، از کرونا گرفته تا سیل و زلزله و خشکسالی و گرانی و… مشغول بن‌بست‌نمایی از شرایط کشور و بزرگنمایی از تحریم‌ها هستند و فی‌الجمله مشغول فراهم‌آوردن هیزم برای آتش فتنه اقتصادی شده‌اند.

راه برخورد با این فتنه و نجات کشور و نظام از این مهلکه وسیع احتمالی؛ در گام اول برخورد امنیتی نیست بلکه “روشنگری خواص”، بیان مثبتات کشور، واقع‌نمایی از مشکلات و بیان راه‌حل‌هایی مثل رأی خوب در انتخابات و کارآمد بودن مدیریت جهادی برای رفع مشکلات کشور است.

فرماندهان فتنه اقتصادی یک شیشه عمر دارند که از زمین خوردن و شکستن آن به شدت هراسانند!

و آن چیزی جز گفتن راه‌حل‌های معقول مشکلات کشور به مردم نیست…

***

1_ https://bitn.ir/1JNAE

2_ https://etemadonline.com/content/444288

3_ mshrgh.ir/1011192

4_ http://mashghenow.com/%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%d8%aa%e2%80%8c%d9%88%d8%b1%d8%b2%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d8%b9%d9%84%db%8c%d9%82/

5_ mshrgh.ir/836280

6_ mshrgh.ir/1121882

7_ mshrgh.ir/1119442

8_ mshrgh.ir/1130569



منبع خبر

علوی‌تبار: اصلاح‌طلبان جنبش خیابانی خود را آغاز کنند/ زیدآبادی: ایران مجبور است به پذیرش برجام‌های جدید بیاندیشد! بیشتر بخوانید »