وداع با شهید

مردم خمینی‌شهر با پیکر شهید مهدی پریشانی وداع کردند

مردم خمینی‌شهر با پیکر شهید مهدی پریشانی وداع کردند


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از اصفهان، مراسم وداع با پیکر مطهر شهید «مهدی پریشانی» از شهدای حادثه تروریستی تفتان امشب در امامزاده سید ابراهیم(ع) درب سید (محله فروشان) خمینی‌شهر، برگزار شد.

«مسلم نبی» از راویان دفاع مقدس در این مراسم با اشاره به جایگاه شهدا، اظهار داشت: این شهدا قطعا مهمان امام حسین (ع) خواهد بود.

وی ادامه داد: این شهدا در راه دفاع از اسلام و مسیر اهل بیت (ع) جان خود را فدا کردند و در پیشگاه خداوند جایگاه ویژه دارند.

مراسم تجمع مردمي در محکوميت جنايات رژيم صهيونيستي و تروريست هاي مزدورش همراه با سخنراني و مداحي سه‌شنبه هشتم آبان ساعت ۱۴:۳۰ در ميدان شهداي شهرستان برگزار و سپس پيکر مطهر شهيد از ميدان شهدا به سمت ميدان ۲۲ بهمن و بلوار توحيد تشييع و نهايتاً در گلزار شهداي امام زاده سيد ابراهيم به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/ 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مردم خمینی‌شهر با پیکر شهید مهدی پریشانی وداع کردند بیشتر بخوانید »

تصاویر/ حضور پیکر مطهر شهید دکتر علی حیدری در جمع زائران حرم حضرت معصومه(س)

تصاویر/ حضور پیکر مطهر شهید دکتر علی حیدری در جمع زائران حرم حضرت معصومه(س)


این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تصاویر/ حضور پیکر مطهر شهید دکتر علی حیدری در جمع زائران حرم حضرت معصومه(س) بیشتر بخوانید »

اعلام جزییات مراسم تشییع شهید دکتر علی حیدری در قم

اعلام جزییات مراسم تشییع شهید دکتر علی حیدری در قم


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از قم، روابط عمومی سپاه امام علی بن ابی طالب (ع) در اطلاعیه‌ای جزئیات مراسم وداع و تشییع پیکر مطهر شهید دکتر علی حیدری (پزشک ایرانی مستقر در بیروت) در شهر مقدس قم را اعلام کرد. 
در این اطلاعیه آمده هست: مراسم وداع با پیکر مطهر شهید دکتر علی حیدری، در ساعت ۳ بامداد روز جمعه ۴ آبان ماه در حرم مطهر امامزاده موسی برقع (ع) برگزار می‌شود.

اطلاعیه فوق افزوده هست: پیکر مطهر شهید حیدری در روز جمعه ۴ آبان ماه، بعد از نماز جمعه، با اقامه نماز به امامت آیت الله اعرافی، از مصلای نمازجمعه تا چهارراه شهدا تشییع خواهد شد.

امشب نیز مراسم وداع با پیکر شهید همزمان با آیین روحبخش دعای کمیل در حرم مطهر حضرت معصومه (س) برگزار شد.

روابط عمومی سپاه استان قم ضمن محکومیت اقدامات تروریستی رژیم غاصب صهیونیستی آورده هست: از کلیه مردم مومن و شهیدپرور استان قم، دعوت می‌شود که با حضور پرشکوه و دشمن شکن خود در مراسم وداع و تشییع این شهید والامقام، ضمن تجدید عهد و پیمان با شهدای گرانقدر و اعلام همبستگی و حمایت از جبهه مقاومت، اقدامات وحشیانه رژیم نامشروع صهیونیستی و حامیان آن را محکوم نمایند.

مجاهد شهید دکتر علی حیدری پزشک قمی مستقر در لبنان، اول آبانماه در آمبولانس مورد هدف پهپاد‌های رژیم صهیونیستی قرار گرفت و به شهادت رسید. 

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

اعلام جزییات مراسم تشییع شهید دکتر علی حیدری در قم بیشتر بخوانید »

پایان ۴۱ سال چشم‌انتظاری مادر و فرزند در خیابان بهشت+ فیلم

پایان ۴۱ سال چشم‌انتظاری مادر و فرزند در خیابان بهشت+ فیلم


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: باز هم خبر می‌دهند که لاله‌ای گمگشته، به شهر و دیار خود بازگشته هست؛ بنابراین این‌بار هم دوباره چراغ‌های حسینیه معراج‌الشهدای تهران برای برگزاری مراسم وداع با شهیدی روشن می‌شود و تا دوباره خانواده‌ای در آن حسینیه، شهید خود را که حالا چند تکه استخوان بیشتر از او باقی نمانده هست، پس از سال‌ها چشم‌انتظاری در آغوش بگیرند.

حسینیه معراج‌الشهداء همانند همیشه زیارتگاه شهداست؛ زمانی که به آن‌جا می‌روم، چند تابوت سه‌رنگ شهید گمنام روی هم قرار داده شده و هرکسی که برای وداع با «سید محسن غریبیان لواسانی» آمده و منتظر هست تا تابوت او را برای وداع بیاورند، فاتحه‌ای هم برای شهدای گمنام می‌خواند؛ آخر هرکس سید محسن را می‌شناسد، سال‌های سال آن حس و حال چشم‌انتظاری خانواده شهدای گمنام را درک کرده هست؛ چراکه سید محسن هم از سال ۱۳۶۲ که به شهادت رسید تا حالا که قرار هست خانواده‌اش با او وداع کنند، گمنام بوده هست.

«سید محسن» را که می‌آورند، خانواده‌اش دور او حلقه می‌زنند و پیکرش را از تابوت درآورده و در آغوش می‌گیرند؛ اما در این میان، «سیده نرگس غریبیان لواسانی» مادر شهید که نزدیک به ۴۲ سال چشم‌انتظار فرزندش بوده هست، حال و هوای دیگری دارد؛ این را زمانی که شهید را در آغوش او می‌گذارند، می‌فهمم؛ مادری که سال‌های سال هروقت شهید می‌آوردند، به معراج‌الشهداء می‌آمده هست، تا شاید نام و نشانی از فرزند شهید خود بیابد!

کد ویدیو

مادر در مراسم وصال با فرزند شهید ۱۸ ساله خود، اگرچه وقتی کفن فرزند خود را پس از سال‌ها چشم‌انتظاری می‌بیند، بی‌قراری مادرانه می‌کند؛ اما آن‌قدر باصلابت هست که پس از پایان مراسم، از همه کسانی که در مراسم حضور پیدا کرده‌اند، خصوصاً اصحاب رسانه تشکر می‌کند؛ وقتی صلابت این مادر شهید را می‌بینم، در حضور جمعی از اقوام شهید، از ایشان می‌خواهم تا کمی از فرزندش روایت کند و ایشان هم با همان صلابت خود، از سید محسن می‌گوید.

مادر که حالا پس از ۴۱ سال به مراد دل خود رسیده و یوسف گمگشته خود را یافته هست، ابتدا از لحظه‌ای که سید محسن می‌خواست به جبهه برود، می‌گوید؛ از اصرار‌ها و جمله تأثیرگذاری که او به مادرش گفت؛ از لحظه‌ای که او را علی‌اکبرِ حسین (ع) سپرد و از پاسخی که فرزندش به او داد و گفت: این راهی که من می‌روم، راه برگشت نیست!

مادر شهید سید محسن غریبیان لواسانی روایت را از آن‌جایی که فرزندش اصرار داشت به جبهه برود، شروع می‌کند و می‌گوید: سید محسن وقتی می‌خواست به جبهه برود، به چند مسجد رفت؛ اما چون خیلی کوچک بود، قبول نمی‌کردند که او را اعزام کنند تا این‌که از مسجد جوادالأئمه تهران به منزل ما آمدند و گفتند که این بچه اصرار می‌کند که او را به جبهه ببریم؛ پدرش گفت که «این‌همه دارند به جبهه می‌روند، یک‌نفر آن‌ها هم فرزند من. هرچه صلاح خودش هست، ما هم می‌گوییم که هنوز کوچکی و زود هست که به جبهه بروی؛ اما او می‌گوید آب که می‌توانم دست رزمندگان بدهم!».

شهید گمنامی که سرانجام به محل چشم‌انتظاری مادرش آمد+ فیلم

مادر درحالی که برخی اطرافیان هنوز اشک از چشمان آن‌ها جاری هست، روایت خود را این‌گونه ادامه می‌دهد: وقتی به جبهه اعزام شد، برای فراگیری دوره آموزشی یک‌ماه به یزد رفت و بعد از یک ماه هم به کلانتری صفا آمد و در آن‌جا نیز دوره دید؛ سپس آمد و به من گفت که «مادر! همه دارند به جبهه می‌روند، من بروم یا نروم؟». گفتم: «مادر هنوز زود هست که تو بروی». گفت: «مادر! من الان رفتم به ۱۸ سال؛ آب که می‌توانم به رزمندگان بدهم، اجازه بده که بروم». گفتم: «من اجازه می‌دهم؛ اما دلم نمی‌آید که بروی». گفت: «اگر اجازه ندهی، من در حضور جدم حضرت رسول (ص) جلوی تو را خواهم گرفت و می‌گویم که مادرم نگذاشت به جبهه بروم»؛ لذا زدم به پشت او و گفتم: «مادر برو، من تو را به علی‌اکبرِ حسین (ع) سپردم؛ ولی قول بده که برگردی»؛ اما او گفت: «مادر! برگشتنم دیگر با خداست؛ این راهی که من می‌روم، راه برگشت نیست».

رفت بلیط گرفت و به جبهه رفت و سه ماه در سرپل‌ذهاب بود؛ بعد از سه ماه برگشت؛ آن‌ روز‌ها بچه خواهر من تازه شهید شده بود؛ بنابراین بعد از ۱۰ – ۱۲ روز که دوباره گفت می‌خواهم به جبهه بروم، گفتم: «مادر! صبر کن چهلم ابوالفضل بشود، بعداً برو!»، گفت: «نه آنها یک شهید در راه خدا دادند؛ اما تو چهار فرزند داری و یکی از آنها را باید همانند خمس در راه خدا بدهی»؛ آن‌جا بود که گفتم: «برو مادر! خداوند پشت و پناهت».

وقتی می‌خواست برود، او را سه مرتبه از زیر قرآن رد کردم. وقتی به سر کوچه رسید، دویدم و به تاکسی رسیدم و گفتم: «محسن جان! برمی‌گردی یا نه؟»، گفت: «با خداست که برگردم یا برنگردم». گفتم «حداقل اگر شهید شدی، به دوستانت بگو که پیکرت را برای من برگردانند و اسیر هم نشو!». گفت: «منتظر من نباش» و رفت… سه ماه جبهه بود؛ در این مدت هم چندبار نامه‌اش آمد».

مادر شهید سید محسن غریبیان لواسانی به لحظه شنیدن خبر شهادت فرزندش اشاره کرده و با همان صلابتی که داشت، ماجرا را این‌گونه روایت می‌کند: من داشتم به امامزاده می‌رفتم که یکی از اقوام را دیدم که به عروس خود می‌گفت «سید محسن شهید شده هست»، تا این جمله را شنیدم، خودم را عقب کشیدم که من را نبینند، وقتی آنها رد شدند، در امامزاده به همسرم گفتم که «سید محسن شهید شده هست»؛ اما او تعجب کرد. وقتی به منزل آمدیم، گفت چه‌کسی این حرف را گفته هست؟ گفتم از اقوام شنیده‌ام… زمانی که موضوع را پیگیری کردیم، متوجه شدیم نامه‌ای آمده که روی آن نوشته شده هست: گیرنده: شهید… لذا آن‌جا فهمیدیم که سید محسن شهید شده هست و بعد از آن چند نفر سمت فکه رفتند تا پیکر سید محسن را برگردانند که شهید هم دادند؛ اما نتوانستند.

شهید گمنامی که سرانجام به محل چشم‌انتظاری مادرش آمد+ فیلم

روایت آخر مادر شهید، روایت سال‌های چشم‌انتظاری او و سرگذشت اغلب مادران شهدایی هست که پیکر عزیزشان برنگشته هست. سیده نرگس غریبیان لواسانی می‌گوید: وقتی پیکرش برنگشته بود، هربار تلفن زنگ می‌زد، می‌گفتم محسن آمد؛ هربار کسی زنگ حیاط را می‌زد، می‌گفتم محسن آمد و همیشه منتظر او بودم و تا ۱۵ سال هرچه پیکر‌های شهدا را به معراج‌الشهداء می‌آوردند، به آن‌جا می‌رفتم تا ببینم که پیکر او برگشته هست یا نه؟ تا این‌که به من گفتند مادر جان آن‌قدر اینجا نیا! شماره تلفن بگذار اگر پیکر شهیدت را آوردند با شما تماس می‌گیریم.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

پایان ۴۱ سال چشم‌انتظاری مادر و فرزند در خیابان بهشت+ فیلم بیشتر بخوانید »

تصاویر/ وداع با پیکر شهید «محمدمهدی فانی» در طبس

تصاویر/ وداع با پیکر شهید «محمدمهدی فانی» در طبس


 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تصاویر/ وداع با پیکر شهید «محمدمهدی فانی» در طبس بیشتر بخوانید »