ورامین

تهمت دزدی اسلحه و قتل به مدافع حرم! +‌ عکس

تهمت دزدی اسلحه و قتل به مدافع حرم! +‌ عکس



شهید مدافع حرم، عباس حیدری - کراپ‌شده

گروه جهاد و مقاومت مشرق – همین چند روز پیش، زیر تیغ آفتاب ظهرگاهی تابستان، روبروی دانشگاه آزاد شهر پیشوا ایستاده بودیم که مردی میان‌سال با قامتی متوسط و نگاهی که برقش از پشت عینک قابل تشخیص بود، ما را از گرمازدگی نجات داد و به خنکای خانه‌اش در خیابان بالایی برد.

حاج خدابخش حیدری،  پدر شهید مدافع حرم فاطمیون، عباس حیدری، همراه با همسرش (مادر شهید) بدون فوت وقت، روی مبل‌های راحتی و ساده نشستند تا با دقت و جزئیات به سئوالات ما درباره پسرشان پاسخ بدهند. پسری که رزمنده‌ای کارکشته و حرفه‌ای بود و همسر و پسرش را به عشق دفاع از حرم گذاشت و رفت؛ پسری که با همسرش از ایران ردمرز شده بود اما اعتقادات مذهبی و شیعی‌اش را وسط سختی‌ها و در به دری‌های زندگی معامله نکرد؛ پسری که پدری پولدار داشت اما وقتی شور حرم به سرش افتاد، زن و زندگی آرام و مرفه در هرات را کنار گذاشت و قاچاقی خودش را به ایران رساند تا به سوریه برود؛ پسری که حالا در چند قسمت، این شمایید و این گفته‌های صادقانه و خواندنی مادر و پدرش حاج خدابخش حیدری.

قسمت اول و دوم این گفتگو را هم بخوانید:

دسته اسکناس دولت افغانستان روی تابوت شهدا!

روزی ۳۰۰ گرم گوشت برای نظامیان افغانستان!

برادر «اردلان» از پاسداران سپاه پیشوا که رسیدگی به امور خانواده‌های مدافع حرم را برعهده دارد، ما را با این خانواده آشنا کرده و مقدمات گفتگو را فراهم کرد که سپاسگزارش هستیم.

تهمت دزدی اسلحه و قتل به مدافع حرم! +‌ عکس

**: شما در این فاصله کجا بودید؟

پدر شهید: در هرات.

**: آن خانه ای که می خواستید بسازید، ساخته شده بود؟

پدر شهید: بله. از آن نظرها خیالمان راحت شده بود.

**: شما که کار و شغل و درآمد نداشتید، چطور خانه ساختید؟ وضعتان خوب شد الحمدلله؟

پدر شهید: کار پیدا کردم. وضعمان هم بهتر شد چون حقوق عباس هم آمد. ماه به ماه حقوقش را می فرستاد. در افغانستان جنس در مقابل پول خیلی ارزان بود. ما همه چیزهایی که نیاز داشت را خریدیم. آهن‌های خانه را هم از همین فولاد مبارکه اصفهان خریدیم. از آنجا خریدیم و آوردند و خانه را ساختیم. خانه بزرگی هم ساختم. ۲۵۰متر بود. روزگار ما خوب شد. چند تا پاکستانی هم رفیق پیدا کردم که «کوره‌چین» (کسانی که خشت‌های خام را در کوره‌های آجرپزی می‌چینند تا پخته شوند) بودند.

آجرهای خام را می‌چیدند. بعد چون اخلاقم شاد بود، شوخی می کردم با اینها؛ می‌آوردمشان در خانه‌مان. بعضی مواقع یک ناهار و شامی هم بهشان می دادم، البته نه به خاطر اینکه بگویم اینها با من خوب شوند، برای اینکه اینها مسافر بودند و دلم به حالشان می سوخت. می گفتم از خانواده دور هستند، بالاخره یک لقمه نان درست نمی خورند سر کوره. هفته‌ای یا یک هفته در میان می‌آوردمشان به خانه. بعد آمدند گفتند که شما را خواسته‌اند بیایید ایران. گفتم من بروم، زندگی‌ام نمی گذرد؛ بروم ایران کار کنم، بعد شما بیایید. بعد یکی از آن بنده‌خداهای پاکستانی گفت: نه؛ ما نمی‌گذاریم تو بروی ایران، بنشین همین جا، ما خودمان کار را یادت می‌دهیم و دستت را به یک لقمه نان می رسانیم. بعد این بندگان خدا باعث شدند که من این کوره چینی را یاد بگیرم. در عرض یک سال یاد گرفتم. درآمدش خیلی خوب بود. یعنی من در روز ۲۰۰۰ افغانی یا ۲۵۰۰ افغانی کار می کردم. خیلی پول است ۲۰۰۰؛ امروز ۲۰۰۰ افغانی می شود نزدیک به ۶۰۰ هزار تومان.

**: آن موقع ارزش زیادی داشت؛ البته الان هم زیاد می شود. روزی ۶۰۰ هزار تومان خیلی زیاد است…

پدر شهید: بله. من این مقدار در می آوردم. ما خانه را آنطور که دلمان می خواست ساختیم. تا اینکه کارهای عباس آقا در نظام تقریبا ۸ سال طول کشید. بعد آمد ایران و اینجا برایش زن گرفتیم. یک بچه کوچک دارد الان که می رود کلاس اول ابتدایی.

**: عباس‌آقا وقتی خسته شد و می خواست کار نظامی‌اش را تغییر بدهد، مجبور بود به ایران بیاید به خاطر اینکه آنجا نمی شود به این راحتی مرخص شد. کسی که بخواهد از نظام جدا شود نمی تواند غرامت بدهد و جدا شود؟

پدر شهید: واقعیتش این است که غرامتش خیلی سنگین است. شما حساب کن برای هر سرباز، افغانستان در روز تقریبا آنطور که خودشان می گفتند «هزار افغانی» مصرف می کند.

**: کسی که بخواهد برود همه اینها را باید پس بدهد؟

پدر شهید: باید بدهد، علافی و زمای که صرف کرده را هم باید به دولت بدهد. جبران ناپذیر است.

بعد عباس آقا آمد ایران و اینجا ازدواج کرد و تقریبا یک سال و نیم ماند.

تهمت دزدی اسلحه و قتل به مدافع حرم! +‌ عکس

**: الان ایران آمدن عباس‌آقا می شود سال ۹۳؟

پدر شهید: بله، سال ۹۳ را صحبت می کنم. او [عباس] برگشت و ما ماندیم. عباس آمد ایران و با دخترعمویش اینجا عروسی کرد.

**: برادرتان اینجا بودند؟ وقتی شما برگشتید به اغغانستان، آنها برنگشتند؟

پدر شهید: برگشتند ولی نتوانستند آنجا کار کنند و دوباره آمدند به ایران.

**: به این معنا که شما در ازدواج عباس آقا نبودید؟

پدر شهید: نه؛ من و مادرش نبودیم. خب این طرف هم غریبه نبودند، عمویش بود. ما گفتیم بالاخره دست عباس را می گذارد به دست همسرش و با همدیگر می‌روند سر خانه و زندگی. زندگیشان هم خیلی ساده برگزار شد. عروسی هم نگرفتند. فقط رفتند ریارت حضرت شاه عبدالعظیم و بعدش رفتند سر خانه و زندگیشان.

**: عباس آقا سال ۹۳ چند سالشان بود؟ اصلا ایشان متولد چه سالی بودند؟

پدر شهید: متولد ۱۳۶۸ بود. ما سال ۱۳۸۲ رفتیم به افغانستان. سال ۹۰ هم عباس آقا آمدند ایران.

**: ایشان متولد ۶۸ بودند و ۲۲ ساله شان بود که ازدواج کردند؟

پدر شهید: بله؛ ۲۲  ساله بود.

**: سال ۹۱ هم داستان نبرد سوریه شروع شد؟ با این حساب، عباس‌آقا قبل از آن ماجرا ازدواج کرده بودند؟

پدر شهید: بله، در همین جمال‌آباد زندگی می کردند. اینجا یک روستایی هست به نام جمال‌آباد، مربوط به پاکدشت می شود. ما افغانستان بودیم، او یک وقتی زنگ زد، گفت خانمم امیدوار شده (یعنی باردار شده) وضعیت خوبی ندارد، نمی دانم قندش بالاست، فشارش می رود بالا، خلاصه من نمی دانم چه کار باید بکنم؛ شما یک کاری بکنید. یکی از شما بیایید اینجا بالای سر او که من بروم دنبال یک لقمه نان. اگر من بنشینم کنار او، جفتمان گرسنه می مانیم! این باعث شد که من بیایم ایران.

**: از خانواده عروس خانم، کسی نبود؟

پدر شهید: چرا بودند، اما او می گفت شما باید باشید.

**: شما به نیت اینکه بیایید و ماندگار شوید آمدید؟

پدر شهید: نه، من گفتم بروم بچه‌اش به دنیا بیاید؛ چون من درآمدی که آنجا داشتم، اینجا نداشت. آنجا من اصلا خواب این درآمد را هم نمی دیدم؛ آنجا درآمدم خیلی خوب بود. بعد آمدم اینجا و تقریبا چند ماهی اینجا ماندم تا حدودا ده ماه بعد، بچه‌اش به دنیا آمد. نوه‌ام سه روزه بود، همین طور که من و شما داریم چایی می خوریم، چایی ریخته بودیم و داشتیم می خوردیم که عباس‌آقا گفت: من یک دقیقه بروم دم در و برگردم. خانه آنها دم جاده اصلی بود. چایی‌اش هم همین طور گذاشت و رفت. رفت و دیگر برنگشت. با خودمان گفتیم:‌ ای بابا این کجا رفت؟ چایی‌اش سرد شد! دو ساعت گذشت، سه ساعت گذشت، هر چه هم به گوشیش زنگ زدیم فایده نداشت. گوشی‌اش را هم همانجا در خنه گذاشته بود و همراهش نبرده بود. گفت: می روم دم در و برمی‌گردم. شب هم شد و نیامد. فردایش زنگ زد و گفت: من دم در که آمدم، گشت اتباع نیروی انتظامی من را گرفت و برد. (آن زمان که افغانی‌ها را می گرفتند) عباس را برده بودند به اردوگاه عسکرآباد.

**: عسکرآباد کجاست؟

پدر شهید: ورامین. با خودم گفت:‌ای بابا چه کار کنیم؟ من هم که آمده بودم، مدرکی نداشتم. چه کارکنیم چه کار نکنیم…

**: شما هم از طریق قاچاق آمده بودید؟

پدر شهید: بله، چون عباس گفت من عجله دارم و خانومم اینطور است، من گفتم تا ویزا بگیرم طول می کشد، این بود که من هم قاچاقی آمدم.

**: این طریق آمدنتان را بعدا می پرسم تا جزئیاتش را برایمان بگویید…

پدر شهید: بعد از سه روز به دنیا آمدن بچه‌اش، فرستادنش افغانستان.

**: می برند دم مرز و رد مرزش می کنند. درست است؟

پدر شهید: بله، رد مرزش می کنند. من ماندم با یک بچه و یک عروس. دیگر گرفتاریمان خیلی زیاد شد. گفتیم چه‌کار کنیم چه‌کار نکنیم! پسرم عباس گفت که خانوم من را با بچه‌ام بفرست بیایند افغانستان. ما رفتیم با برادرمان (پدر عروسم) مشورت کردیم و گفتیم نظر شما چیست؟ اگر عباس بیاید به ایران، باز هم دو روز دیگر می‌گیرندش. همه با هم به این توافق رسیدیم که زن و بچه عباس را ببریم افغانستان. خلاصه جمع کردیم بار اینها را و با ماشین‌های باربری بار زدم و فرستادم هرات و اینها را هم در ماشین نشاندم و فرستادم افغانستان. خانومش پاسپورت اقامتی افغانستان داشت. بعد رفتیم پلیس گذرنامه در تهران. آنجا یک مقدار پول از ما گرفتند و خروج از مرز زدند و دوباره آمدیم ورامین و آمدیم اینجا یک مقدار پول از ما گرفت تا این‌ها را خروج از مرز زدند که با هزینه رد مرز، تا مرز افغانستان برود.

تهمت دزدی اسلحه و قتل به مدافع حرم! +‌ عکس

**: خودتان نمی خواستید برگردید؟

پدر شهید: من مدرک نداشتم و باید از بیراهه می رفتم.

**: از همان مرز دوغارون؟

پدر شهید: بله دوغارون. عروس و نوه‌ام رفتند افغانستان؛ من خودم بعد از آن سه چهار ماهی در ایران ماندم.

**: این سه چهار ماه که تنها بودید چطور گذشت؟

پدر شهید: سخت گذشت اما چاره‌ای نبود دیگر. خانه خواهرم اینجا بودم می رفتم بیشتر آنها؛ خانه برادرم بود که پیش آن‌ها هم می رفتم. خلاصه سه چهار ماه بعد من رفتم خودم را معرفی کردم به اردوگاه عسکرآباد و گفتم من مدرک ندارم تا من را هم رد مرز کنند. بعد، ما را فرستادند. رفتیم. من آنجا دو تا «سه چرخ» داشتم و یک موتور سواری دوچرخ. را تابستان باربند این سه چرخه را باز می کردم و کفی می شد و از سر کوره با آن، آجر می آوردیم. چون در افغانستان بیشتر با همین آجر می آورند. زمستان باربندش را می زدیم و صندلی‌هایش را می‌گذاشتیم و خودم با آن مسافرکشی می کردم. یکی از این سه چرخه ها را دادم به عباس.

**: یعنی این سه چرخه ها چیزی که بهش وصل می شود هم باربند می تواند باشد هم صندلی؟

پدر شهید: نه، صندلی رویش می گذارند و جای نشستن را درست می کنند. زمستان‌ها در همان شهر هرات کار می کردم. عباس که آمد آنجا، من یکی از سه چرخه هایی که داشتم را دادم به او و گفتم این سوئیچش هم مال تو، ولی امانت به تو می دهم نه اینکه بگویی مال خودم است. برو کار کن، تا روزی که کار می کنی کار کن، نمی گویم یک ماه، نمی گویم دو ماه، تا روزی که کار می کنی کار کن تا خرج زن و بچه ات را دربیاوری.

**: عباس آقا وقتی برگشتند به افغانستان، ارتش آنجا دنبالش نبود؟

پدر شهید: ارتش هم دنبالش بود، ولی او وقتی آمد افغانستان، شناسایی نشد، چون کسانی بودند آنجا که نمی گفتند عباس برگشته و خبر بدهند. پرونده اش را کلا جمع کردند و گفتند فراری شده و فعلا تا بیاید کاری بهش نداریم. البته به عباس تهمت زده بودند که چند میل اسلحه دزدیده و چند نفر را هم کشته است!

*میثم رشیدی مهرآبادی

ادامه داد…



منبع خبر

تهمت دزدی اسلحه و قتل به مدافع حرم! +‌ عکس بیشتر بخوانید »

مردم ورامین در سوگ شهادت امام جواد الائمه (ع) مراسم عزا برپا کردند

مردم ورامین در سوگ شهادت امام جواد الائمه (ع) مراسم عزا برپا کردند



رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان تهران در این مراسم گفت: امام جواد الائمه (ع)، مظهر جود و کرم بوده و بسیاری از مردم، برای رفع گرفتاری‌های خود، به ایشان متوسل می‌شوند و شفاخانه ما در همین مراسم و توسل‌ها است.

حجت الاسلام سیدمحسن محمودی افزود: محضر ائمه اطهار، محل توبه به درگاه خداوند است ولی امروز در کوچه و بازار نشانه‌ای از توبه دیده نمی‌شود برخی از افراد با مظاهر علنی فساد، کوچه و خیابان شهر را ناامن کرده‌اند.

وی گفت: برخی از کانال‌های نان به نرخ روز خور و فاسد، در مقابل حرف حقی که در مورد بدحجابی‌ها و وجود فساد زده می‌شود، به دلسوزان توهین می‌کنند و مسوولانی که باید طرفدار حقوق عامه مردم و اسلام باشند، فقط تماشاچی مظاهر فساد شده‌اند و به بهانه آزادی، نسبت به هتاکان دین و فرهنگ اصیل ایرانی بی تفاوت‌اند که امید می‌رود این بی‌تفاوتی در دولت بعد برطرف شود.

امام جمعه موقت ورامین با انتقاد در خصوص برخی از آرای شبهه ناک در انتخابات شورای اسلامی شهر بیان کرد: برخی در این انتخابات به وظیفه خود در صیانت از آرای مردم به درستی عمل نکردند و از گوشه و کنار می‌شنویم که برخی‌ برای انتخابات چهار سال دیگر، پول خرید رأی را کنار گذاشته اند، اما اینبار کور خوانده اند و امیدواریم مجلس برای انتخابات شوراها تصمیمی عاجل و کامل بگیرد.

سی‌ام ذی‌القعده سالروز شهادت امام جواد(ع) است.



منبع خبر

مردم ورامین در سوگ شهادت امام جواد الائمه (ع) مراسم عزا برپا کردند بیشتر بخوانید »

امام جمعه ورامین: با اتمام انتخابات، اکنون زمان خدمت به مردم است

امام جمعه ورامین: با اتمام انتخابات، اکنون زمان خدمت به مردم است



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از ایرنا، حجت الاسلام «سیدمحسن محمودی» در خطبه‌های این هفته نماز جمعه ورامین اظهار داشت: خداوند یک بار دیگر مسئولیت دستگاه اجرایی را با رأی آگاهانه مردم به دست عناصر انقلابی سپرده است و حالا وقت عمل و کار است.

وی افزود: دولت انقلابی و جهادی باید با تجربه بالا شکل گیرد و همانطور که رئیس جمهور منتخب اعلام کرده، سپردن مسئولیت‌ها باید بر اساس شایسته سالاری باشد.

وی با بیان اینکه در مورد وضعیت رد یا تایید صلاحیت‌ها به هیچ عنوان بی توجهی صورت نگرفته است، گفت: با این حال در برگزاری انتخابات، شائبه‌ها و نگرانی‌هایی وجود دارد که مسئولان باید آنها را رفع کنند.

محمودی با بیان اینکه از مستندات تخلفاتی نظیر خرید و فروش رأی بی‌اطلاع است، اظهار داشت: این وظیفه دستگاه‌های اطلاعاتی و قضایی است که به تخلفاتی نظیر خرید و فروش رأی ورود کنند ولی باید نگرانی مردم در این خصوص رفع شود.

وی با تقدیر از مسئولان برگزاری انتخابات ورامین در بازشماری تعدادی از صندوق‌های رأی، گفت: از مسئولان انتخاباتی که برای رفع نگرانی‌های مردم اقدام به بازشماری تعدادی از صندوق‌های رأی کرده‌اند تشکر می‌کنیم که این امر باعث حفظ اعتماد مردم به انتخابات می‌شود.

امام جمعه موقت ورامین تاکید کرد: اگر خرید و فروش رأی اتفاق افتاده لازم است تا با قدرت و قانونی با آن برخورد شود تا از سلامت انتخابات مطمئن شویم.

رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان تهران در بخش دیگری از خطبه‌های نماز جمعه ورامین با گرامیداشت هفته قوه قضائیه گفت: اقدامات قضایی طی سال‌های اخیر باعث امیدواری مردم شده و برخورد قاطع با دانه درشت‌ها، مفسدان اقتصادی و احیای تولید در کارخانجات از اقدامات ارزشمند این دستگاه بوده است.

محمودی با اشاره به قرار گرفتن در آستانه هفته بازخوانی و افشای حقوق بشر آمریکایی شهادت شهید بهشتی و ۷۲ تن از یاران و بمباران شیمیایی سردشت توسط رژیم بعث عراق گفت: این موارد از جمله رخدادهای این هفته است و باید متذکر شویم که تمام این جنایات با حمایت‌های رژیم مستکبر آمریکا صورت گرفته است.

وی اظهار داشت: آمریکا بر علیه ملت‌های مسلمان و غیرمسلمان حتی بر علیه ملت خودش و سیاهپوستان آمریکایی جنایت‌های زیادی را مرتکب شده است ولی امروز دیگر شرایط فرق کرده و حتی خود صاحبنظران آمریکایی معتقد هستند آمریکا در سراشیبی افول و فروپاشی قرار گرفته است.

دشمن هشت سال تلاش کرد که انتخابات ۱۴۰۰ تحریم شود
امام جمعه شهرستان پیشوا نیز در خطبه های نماز جمعه این هفته اظهار داشت: یکی از رویدادهای مهم کشور ما انتخاباتی بود که با حضور هوشمندانه مردم در روز ٢٨ خرداد به حماسه‌ای دیگر از مردم تبدیل شد.

حجت السلام روح الله باقری افزود: دشمن هشت سال جنگ رسانه‌ای انجام داد تا این انتخابات تحریم شود، از خدشه دار کردن نامزدها، حرکت مهندسی شده مقابله با مشارکت مردم و مقابله همه جانبه با امید مردم که کمتر از هشت سال دفاع مقدس نبود علیه نظام هجمه وارد شد تا بین مردم و نظام فاصله ایجاد شود.

وی همچنین از حضور مردم در پای صندوق های رای قدردانی و خاطرنشان کرد: البته نباید از وضعیت کرونایی که تأثیر ۱۰ درصدی در مشارکت مردم در انتخابات داشت به راحتی عبور کرد.
 



منبع خبر

امام جمعه ورامین: با اتمام انتخابات، اکنون زمان خدمت به مردم است بیشتر بخوانید »

جشن پیروزی رییس جمهوری منتخب در پاکدشت برگزار شد

جشن پیروزی رییس جمهوری منتخب در پاکدشت برگزار شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از ایرنا، صدها نفر از مردم و هواداران رئیس جمهوری منتخب در شهرستان پاکدشت، عصر روز دوشنبه با تجمع در مصلای نماز جمعه، به شکرانه حضور باشکوه مردم در انتخابات ۲۸ خرداد و کسب اکثریت آراء توسط سیدابراهیم رئیسی تجمع کرده و به شادی پرداختند.

حاضران در این جشن با در دست داشتن پرچم مقدس جمهوری اسلامی و تصاویری از امام راحل، رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهوری منتخب، پیروزی ملت در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را گرامی داشتند.
 

در این اجتماع خودجوش که با حضور اقشار مختلف مردم از زن و مرد، پیر و جوان و با رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی برگزار شد، حاضران با پخش شیرینی و شکلات به شادی و سرور پرداختند.

خارج از محوطه مسجدجامع شهرستان پاکدشت نیز گروه‌های مردمی، بین رهگذران شربت و شیرینی پخش کرده و دیگران را نیز در شادی خود سهیم کردند.

گروه‌های منتخب سرود و تواشیح در این جشن برنامه‌های متنوعی را اجرا کردند.

یکی از شرکت کنندگان در این جشن به خبرنگار ایرنا گفت: این شادی، نشأت گرفته از پیروزی نظام مقدس جمهوری اسلامی در مقابله با هجمه دشمنان قسم خورده نظام است که تلاش کردند از حضور مردم در این انتخابات سرنوشت ساز جلوگیری کنند.
 

جشن پیروزی رییس جمهوری منتخب در پاکدشت برگزار شد

محمد پازوکی افزود: مردم ایران به خاطر عشق به نظام و فارغ از این که چه کسی پیروزی انتخابات است، شادی می‌کنند و قطعا این امر، اتحاد و همدلی مردم را در پیشبرد اهداف نظام بیشتر می‌کند.

یکی دیگر از این افراد نیز اظهار داشت: فصل انتخابات و رقابت‌های مرسوم این ایام به پایان رسیده و رئیس دولت سیزدهم، رئیس جمهوری همه افراد و حتی کسانی است که به هر دلیل در این انتخابات شرکت نکرده‌اند.

مریم خانی افزود: مهمترین اصل، سربلندی نظام مقدس جمهوری اسلامی است و امروز همه وظیفه دارند پشت سر رهبر معظم انقلاب، با حفظ وحدت و همدلی، از رئیس جمهوری منتخب حمایت کرده و او را در پیشبرد اهداف والای نظام یاری رسانند.

سید ابراهیم رییسی روز ۲۸ خرداد ماه با ۱۷ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۳۴۵ رای به عنوان رییس جمهوری منتخب ایران انتخاب شد.



منبع خبر

جشن پیروزی رییس جمهوری منتخب در پاکدشت برگزار شد بیشتر بخوانید »

باند زورگیران در پاکدشت منهدم شد

باند زورگیران در پاکدشت منهدم شد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، “سرهنگ رضا علی بخشی” روز دوشنبه گفت: در پی دریافت اخبار متعدد از سطح شهرستان مبنی بر سرقت اموال تعدادی از شهروندان توسط عده‌ای سودجو، رسیدگی به این موضوع به صورت ویژه در دستور کار پلیس آگاهی پاکدشت قرار گرفت.

وی بیان کرد: با اقدامات فنی و اطلاعاتی عوامل پلیس آگاهی شهرستان پاکدشت، دررابطه با این پرونده سه سارق و ۲ مالخر شناسایی و در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شدند.

وی افزود: این افراد شبانه و با خودروی شخصی در بزرگراه امام رضا(ع) و در مسیر پاکدشت به شریف آباد اقدام به سوارکردن مسافر کرده و با تهدید سلاح سرد، اموال و اشیاء با ارزش آنان را به سرقت می بردند و در نهایت مسافران را در بیابان‌های اطراف شهر رها می‌کردند.

بخشی اظهار داشت: تاکنون این افراد به ۱۵ فقره سرقت از وجه نقد، کارت‌های بانکی، گوشی موبایل و اشیای قیمتی مسافران اعتراف کردند.

فرمانده انتظامی پاکدشت گفت: از شهروندانی که طی دو ماه گذشته در سطح شهرستان به این روش مورد سرقت قرار گرفتند درخواست می‌شود به پلیس آگاهی شهرستان پاکدشت مراجعه کند.

وی تأکید کرد: از شهروندان درخواست می‌شود برای رفت آمد حتما از وسایل نقلیه عمومی و تاکسی استفاده کنند و در صورت استفاده از وسایل نقلیه شخصی، پلاک خودر را یاداشت کنند.

پاکدشت با۳۵۰ هزارنفر جمعیت در ۲۵ کیلومتری جنوب شرق تهران واقع ده است.

منبع: ایرنا



منبع خبر

باند زورگیران در پاکدشت منهدم شد بیشتر بخوانید »