وزارت دفاع

مزاح شهید ابراهیم هادی با رزمندگان

مزاح شهید ابراهیم هادی با رزمندگان



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، در چهلمین سالگرد دفاع مقدس، سراغ بخشی از خاطرات رزمندگان رفته‌ایم تا با انتشار آن یاد و نام آنها را گرامی‌ بداریم و بتوانیم بخشی از سختی‌ها و مشکلات این عزیزان را برای نسل آینده نقل کنیم.

در یکی از روزها خبر رسید که ابراهیم و جواد و رضا گودینی پس از چند روز مأموریت از سمت پاسگاه مرزی در حال بازگشت‌اند. از اینکه آنها سالم بودند خیلی خوشحال شدیم.

جلوی مقر شهید اندرزگو جمع شدیم. دقایقی بعد ماشین آنها آمد و ایستاد. ابراهیم و رضا پیاده شدند. بچه‌ها خوشحال دورشان جمع شدند و روبوسی کردند. یکی از بچه‌ها پرسید: آقا ابرام،‌ جواد کجاست؟!

یک لحظه همه ساکت شدند. ابراهیم مکثی کرد، درحالی که بغض کرده بود، گفت: جواد! بعد آرام به سمت عقب ماشین نگاه کرد.

یک نفر آنجا دراز کشیده بود. روی بدنش هم پتو قرار داشت! سکوتی کل بچه‌ها را گرفته بود. ابراهیم ادامه داد: جواد….جواد…! یک دفعه اشک از چشمانش جاری شد. چند نفر از بچه‌ها با گریه داد زدند: جواد،‌ جواد! و  به سمت عقب ماشین رفتند! همینطور که بقیه هم گریه می‌کردند،‌ یک دفعه جواد از خواب پرید! نشست و گفت: چی، چی شده؟! جواد هاج و واج اطراف خودش را نگاه کرد. بچه‌ها با چهره‌هایی اشک‌آلود و عصبانی به دنبال ابراهیم می‌گشتند. اما ابراهیم سریع رفته بود داخل ساختمان!

منبع: کتاب سلام بر ابراهیم جلد اول صفحه 144

منبع: تسنیم



منبع خبر

مزاح شهید ابراهیم هادی با رزمندگان بیشتر بخوانید »

از شاهکار خلبانان ایرانی تا شاگردهای ناخلف آمریکایی

از شاهکار خلبانان ایرانی تا شاگردهای ناخلف آمریکایی



میزگرد «هوانیروز» در تسنیم|از شاهکار خلبانان ایرانی تا شاگردهای ناخلف آمریکایی/ روز اول دفاع مقدس «بکاو و بکش» راه انداختیم

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، با نگاهی عمیق و منطقی به ۸ سال دفاع مقدس درمی‌یابیم که این اتفاق بیشتر شبیه معجزه الهی است تا یک حادثه تاریخی. یک جهان پشتیبان رژیم بعث عراق برای تصرف یک انقلاب بود. بسیار ساده‌انگارانه است که بگوییم موضوع اروند و عرب‌زبانان خوزستان دغدغه اصلی صدام برای حمله به ایران بود چراکه با ورق زدن اسناد تاریخی دوران «قبل از جنگ» ــ یعنی از سال ۵۸ تا ابتدای جنگ ــ این عراق بود که به تجهیز گروهک‌های مرزی و اقدامات خرابکارانه در خاک کشورمان پرداخت و با بمب‌گذاری‌های متعدد مردم این خطه را به خاک و خون کشید.

به‌عقیده بسیاری از کارشناسان هم‌راستا شدن منافع صدام و آمریکا برای حمله به کشورمان دلیلی بود که صدام نقشه هجوم سراسری را در ذهن خود بپروراند، از طرفی دیکتاتور عراق خواستار افزایش سرزمینی خود بود و از طرفی زمین زدن انقلابی اسلامی که بلای جان آمریکا شده بود؛ منافع هر دو مستکبر را کنار یکدیگر قرار داد تا با یک‌کاسه کردن تمام اهداف خود در آخرین روز تابستان ۵۹، به ایران اسلامی هجوم بیاورند.

نه‌تنها آمریکا و شوروی بلکه اروپا و حتی کشورهای آفریقایی هم به کمک صدام آمدند تا آمریکا و صدام را به اهدافشان برسانند اما با وجود نیروی انسانی فراوان و تجهیزات گسترده‌ای که برای عراق گسیل شد؛ این امر نتیجه‌ای نداشت و پیروزی از آن ملت ایران شد. اگر معجزه نیست، چه‌چیزی است؟ اگر آن را از الطاف الهی ندانیم، چه‌چیزی می‌تواند پاسخ آن باشد که یک ملت نوپا که ارتش آن از بین رفته است و هیچ تجهیزاتی ندارد، چگونه در برابر اَبَر امکانات عراقی ایستادگی می‌کند؟

آری این دفاع مقدس برای آن دفاع مقدس شد، که امدادهای الهی، رهنمودهای حکیمانه حضرت امام خمینی(ره) و ایثار رزمندگان اجازه نداد ملت ایران سر تعظیم در برابر مستکبران فرود بیاورد و اجازه ندهد حتی سانتی‌متری از سرزمینمان زیر چکمه‌های بعثی قرار بگیرد.

حال ما به بررسی قسمت‌های مختلف دفاع مقدس پرداخته ایم و می‌خوایم حال‌ و هوای آن روزها را تداعی کنیم و به مشکلات و فعالیت‌های مختلف رزمندگان بپردازیم.
در این قسمت بر آن شدیم که به یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین قسمت‌های جنگ یعنی به فعالیت «هوانیروز» بپردازیم. «هوانیروز» یگانی که در روزهای ابتدایی جنگ نقش کلیدی داشته و ضمن جلوگیری از پیشروی دشمن، در جابه‌جایی مجروحین و رزمندگان ابتکار عمل‌های بسیار جدی داشته‌ است. به همین دلیل برای درک بیشتر روزهای آغازین جنگ با امیرسرتیپ دوم خلبان محمد طاعتی که دوره‌های آموزشی خود را در کشور آمریکا گذرانده و در روزهای ابتدایی جنگ در غرب کشور حضور داشته است و همچنین سرهنگ خلبان حسین فلک‌پور از فرماندهان هوانیروز که از نیروهای آمریکایی در زمان طاغوت خلبانی را فراگرفته گفت‌وگو کردیم. مشروح میزگرد به شرح زیر است:

گزیده میزگرد:

* گزارش تجمع بعثی‌ها در مرز را قبل از جنگ به تهران ارسال کرده بودیم.

* در روز اول جنگ بکاو و بکش راه انداختیم. یعنی هلیکوپترها پرواز می‌کردند هرجا بعثی می‌دیدند، می‌زدند.

* هوانیروز فرصت داد تا لشکرها خود را بازسازی کنند.

*  هوانیروز در جنگ توانست پیشروی بعثی‌ها را بگیرد.

 * افسر نیروی زمینی باور نمی‌کرد چه‌کار کردیم, شهید شیرودی مجبورش کرد تا تک تک ادوات منهدم شده را بشمارد.

* هوانیروز به دلیل آتش و حرکت کارایی بسیار بالایی دارد.

*جابه‌جایی آوارگان جنگ یکی از کارهای هوانیروز بود.

جناب آقای طاعتی با توجه به اینکه حضرتعالی از ابتدای جنگ در هوانیروز به عنوان خلبان حضور داشتید، بفرمایید هوانیروز چه نقشی در جلوگیری از پیشروی دشمن در روزهای آغازین جنگ داشت؟

جنگ ۸ ساله ایران و عراق در ساعت ۱۴:۰۵ دقیقه بعد از ظهر در کرمانشاه شروع شد؛ یک فروند هواپیما سوخو ۷ نیروی هوایی رژیم بعث با عجله – که معلوم بود خلبان جوانی دارد- بمبی در باند فرودگاه انداخت و دور زد و به عراق بازگشت. -البته آن باند فوراً تعمیر شد- همین موضوع دلیلی شد که آغاز جنگ را یقین کنیم. البته هنوز سیاسیون کشور می‌گفتند این جنگ نیست و باور نمی‌کردند. چراکه قبل از آن هم بعثی‌ها به پاسگاه‌های کشورمان در غرب و جنوب حمله کرده بودند.

البته خلبان‌های ما که برای کمک به پاسگاه‌ها می‌رفتند، گزارش می‌دادند که نیروی زیاد بعثی پشت پاسگاه‌ها جمع شده- یعنی بعثی‌ها آماده حمله به خاک کشورمان هستند- که این گزارش‌ها به تهران هم ارسال شد.

دفاع مقدس ,

فرض کنید اگر عراق می‌خواست یکی از پاسگاه‌های ما را بزند می‌توانست با یک گروهان زرهی -تعداد محدود نیرو- بیاید و آن را تصاحب کند ولی وقتی لشکرها را مشاهده کردیم متوجه شدیم که بحث دیگری است.

 البته هم در سپاه و هم در ارتش این بحث است که آیا ایران از حمله عراق غافلگیر شده‌است یا نه؟ جواب‌های مختلفی هم داشته‌ است. ولی عرض می‌کنم روز و ساعت حمله مخفی است، اگر این‌طوری بگوییم بله ما غافلگیر شدیم، ولی چند ماه قبل ما گزارش کرده بودیم که نیروها اینجا هستند و مسائلی در حال اتفاق افتادن است.

خلاصه جنگ شروع شد؛ در روز اول جنگ، من از گردان به خانه سازمانی می‌آمدم،‌ درحالی که زیپ لباس پروازم را درمی‌آوردم، دیدم بمباران شروع شد که سریعاً خود را به مقر رساندم.در گردان طرح‌هایی را پیش‌بینی کرده بودیم که اگر جنگ شد، کجا برویم. برای همین پشت کارخانه سیمان فعلی کرمانشاه حدود ۳ ماه مستقر شدیم و گردان مسلح ما هم در تنگه کُنش مسلح  شدند.

*  روز اول جنگ بکاو و بکش راه انداختیم

وقتی جنگ شروع شد یگان‌های مسلح گروه‌بندی شدند. چند تیم آتش با شهید شیرودی به سرپل ذهاب و چند تیم آتش با شهید کشوری به ایلام رفتند. البته در آن زمان کسی نبود که به اینها بگوید چه‌کار کنند، برای همین این افراد با یک فروند هلیکوپتر ۲۱۴ و یک فروند هلیکوپتر ۲۰۶ به عنوان دیدبان به منطقه رفتند تا بِگردند و هرجا بعثی دیدند، بزنند. ما به این وضعیت می‌گفتیم بکاو و بکش!

 ما در تاکتیک‌هایی که تدریس می‌کردیم، چنین تاکتیکی نداشتیم و این الزامات جنگی بود که ما را وادار کرد چنین تصمیمی بگیریم. البته در سر پل ذهاب وضعیت فرق می‌کرد یک سرهنگ دومی از نیروی زمینی آنجا حضور داشت و تانک‌های تحت امر خود را فرستاده بود تا با بعثی‌ها روبرو شوند که متاسفأنه اکثر تانک منهدم و نیروهایش هم پراکنده شده بودند.

گردان هجومی در روز دوم پای کار آمد- گردان هجومی گردانی بود که از ارومیه تا ایلام پخش و مستقر شده بود؛ فرماندهی در چنین شرایطی خیلی سخت است که ماشین و نیروها از ارومیه و سقز بیاید و همین‌طور گسترش پیدا کند.- جناب سرگرد صادق قیاهی معاون گردان را به عنوان مسئول سرپل‌ذهاب قرار دادیم و چند هلیکوپتر ۲۱۴ هم آنجا بودند که در زمان مقتضی وارد عمل شوند. آنجا بود که صادق جان به من گفت عراق در حال طرح‌ریزی است که سر پل ذهاب را بگیرد…

این اطلاعات هیچ‌جا گفته نشده چراکه در سال‌های ابتدایی جنگ، ارتش به شدت از هم پاشیده شده بود و تنها نیرویی که مانده بود – آن هم به دلیل تخصص خاصی که داشتند- «هوانیروز» بود که پای وسایل پرنده خود نشسته بودند.

* جان‌فشانی شهید شیرودی و خلبان‌های هوانیروز/ عدم شناخت هوانیروز توسط بعثی‌ها آنها را زمین‌گیر کرد

 من خودم پروازی به سر پل ذهاب کردم و دیدم وضعیت خیلی خراب است و عراق آماده شده که شهر و پادگان سرپل‌ذهاب را تصاحب کند. فرمانده‌ای که سر پل‌ذهاب بود گفت که من می‌خواهم زاغه مهمات پادگان را منفجر کنم – که اگر منفجر می‌شد نصف شهر هم از بین می‌رفت- شهید شیرودی و خلبان‌ها می‌گفتند ما جلوی عراق را می‌گیریم و نمی‌گذاریم به اینجا بیاید؛ اما ایشان مُسِر بود که باید آنجا را منفجر کنیم. چیزی که باعث شد این اتفاق نیفتد این بود که یگان‌های ما آنجا ماندند و ایشان هم نتوانست آنجا را منفجر کند.

همچنین قرار شد با لشگر ۸۱ صحبت و تصمیم‌گیری کنیم؛ جناب سرهنگ روحی‌پور فرمانده پادگان بود او هم نظر بچه‌ها را می‌پرسید و وقتی می‌گفتیم بچه‌ها این را می‌گویند قبول می‌کرد؛ به بچه‌ها اعتقاد داشت. با لشکر صحبت کرد و گفت شما تعهد می‌دهید که شهر و پادگان را نمی‌تواند بگیرد؟

دفاع مقدس ,

 این شوخی که نیست یک جای خیلی مهمی است و آدم بدون مطالعه و از روی احساس نمی‌تواند تعهد دهد، ولی صحبت شد و شهید شیرودی گفت «بله من تعهد می‌دهم که بچه‌های ما جلویش را می‌گیرند.»

* هوانیروز را نشناختند؛ نه ایرانی‌ها و نه بعثی‌ها/ تانک بعثی‌ها بود؛ راننده ایرانی نبود

 خلاصه هلیکوپترها را فرستادند که مسیر را نگاه کنند که منطقه در چه حالی است. گزارش دادند که تانک‌های بعثی در حال حرکت‌اند که بیایند سر پل‌ذهاب را بگیرند.  بچه‌ها پرواز کردند آن‌طور که ما در بی‌سیم کنترل می‌کردیم تانک اول را زدند راه بسته شد. تانک میانی و انتهایی را هم زدند. جالب است بعثی‌ها گزارش می‌دادند – ما هم از این طرف در بی‌سیم گوش می‌کردیم- که می‌گفتند توپخانه ایرانی‌ها فقط تانک‌های ما را می‌زند. در حالی که نمی‌دانستند که هوانیروز آنها را مورد اصابت قرار می‌دهد.

  هوانیروز را نه ارتش ایران می‌شناخت و نه ارتش عراق و این خودش یک مسئله است که یک نیروی تأثیرگذار وجود دارد که نه متخاصم و نه مدافع، هیچ‌کدام به درستی آن را نمی‌شناسند.

 بچه‌ها دوباره آمدند سوخت‌گیری کردند و رفتند؛ جالب است ناهار هم ساندویچ مانندی بود که داخل هلیکوپترها می‌خوردند که نیازی به پیاده شدن نباشد. همین امر باعث شد تا شب جلوی پیشروی عراق را بگیریم و تعداد زیادی از نیروهای بعثی تانک‌ها را رها و فرار کردند.

 شهید شیرودی گزارش جالبی داد که نیروهای عراقی تانک‌ها را گذاشته و فرار کردند.صبح فردا مجدداً شهید شیرودی در حال پرواز بود که گفت: «چندین تانک اینجا بدون خدمه است، راننده بفرستید اینها را تخلیه و مصادره کنیم.»

 راننده تانک نداشتیم که بیایند اینها را ببرند، بنابراین مجبور شدیم اینها را دوباره منفجر کنیم -حتی ما می‌گفتیم حیف این موشک‌ها که به این تانک‌ها می‌زنیم.

* درخواست ارشدیت برای شهید شیرودی پس از یک روز عملیات نفس‌گیر/شهیدان شیرودی و کشوری دو بال برای نابودی رژیم بعث

عراق از آنجا عقب‌نشینی کرد و در سرآبگرم مستقر شد، شهید شیرودی گفت: اینها مجبورند در کیسه خواب‌ها، بخوابند برای همین من پرواز می‌کنم و با فلشت -نوعی موشک است که آمریکایی‌ها علیه ویتنامی‌ها استفاده می‌کردند- آنها را می‌زنم. چراکه تلفات زیادی از آنها می‌گیریم. همینطوری هم شد بسیاری از عوامل دشمن کشته و زخمی شدند.

 از آن طرف هم شهید کشوری گزارش می‌داد که تعدادی تانک اینجا وجود دارد که اطراف آن صبحانه می‌خورند برای همین با راکت و موشک آنها را فراری داد و تانک‌ها را از بین برد.

 فرمانده پایگاه و آن سرهنگی که گفته بود می‌خواهم زاغه مهمات را منفجر کنم از منطقه بازدید کردند و ایشان – آن فردی که می‌خواست زاغه مهمات را منهدم کند- به لشکر گزارش داد و گفت: «در اینجا اتفاقی افتاده که من در عمر نظامی خودم ندیده بودم و فکر نمی‌کردم چنین اتفاقی بیفتد.» برای همین بود که برای شیرودی ارشدیت درخواست شد (آن زمان استواریار بودند) و ایشان هم البته قبول نکرد.

* هوانیروز فرصت داد تا لشکرها خود را بازسازی کنند

 عراق از سرآبگرم هم به علت تلفاتی که داشت حرکت کرد و  در بازی‌دراز مستقر شد. به نظرم هوانیروز فرصت داد تا لشکرها خود را بازسازی کنند. پس از آن هم هوانیروز در عملیات‌های مختلفی شرکت کرد.

دفاع مقدس ,

جناب طاعتی در خصوص نقش هوانیروز در عملیات‌ها بفرمایید.

در منطقه میمک اسماعیل سهرابی – که بعدها رئیس ستاد مشترک ارتش شد- نزدیکی ظهر دادش در آمده بود که بعثی‌ها درحال پیشروی‌اند و برای جلوگیری نیازمند هلیکوپتر کبری هستم. ما به همراه آقای تختوانه به منطقه رفتیم. تختوانه افسر ضداطلاعات زمان شاه بود که پس از انقلاب افسر اطلاعات انقلاب شد؛ افسر خوب و محلی بود و همه آن اطراف را می‌شناخت.

اسماعیل سهرابی گفت: هواپیماهای عراقی همین‌طور می‌آیند و می‌ایستند به نیروهای ما راکت و مسلسل می‌زنند و می‌روند -تاکتیکشان روسی بود. ما تاکتیکمان جا عوض کردن و حرکت مارپیچی است ولی آنها همین‌طور می‌ایستادند علتش هم این است که بدنه‌شان ضد کالیبر کوچک است- من رفتم و دیدم همینطور است، گفتم ما در جاهای دیگر درگیریم و نمی‌توانیم به شما کمک کنیم اما اگر موشک تاو داشته باشید، مشکل شما قابل حل است. یکی از رزمنده‌ها جیپی آورد و یک موشک تاو هم داشت. یکی از هلیکوپترهای بعثی را نشانه گرفت و آن را منهدم کرد و از آن به بعد میان رزمنده‌ها برای زدن هلی‌کوپترهای بعثی  مسابقه بود.

* ماجرای جالبی از اسیر کردن بعثی‌ها با هلی‌کوپتر کبری/ در دفتر فرماندار پاوه چه چیزی بود؟

به خاطر دارم، در غرب بعد از کرمانشاه و پاوه، دو شهر نورسو و نورچه است که از قبل و بعد از انقلاب ارتباطشان با مرکز کشور به کلی قطع شده بود و با کردهای عراقی و ایرانی ارتباط داشتند که متأسفانه برای حمله به برخی از مراکز از آنها سوء استفاده می‌شد.

در آن منطقه یک آنتن بلندی مربوط به رادیو و تلویزیون ایران را منفجر کرده بودند و همین کار باعث شده بود، صدای جمهوری اسلامی ایران به آنها نرسد و مورد توجه تبلیغات بعثی‌ها قرار بگیرند؛ این را هم بگویم که عراق در آن زمان در تمام نقاط غرب و جنوب عوامل ستون پنجم داشت و مسائل ایران را کاملا به آنها گزارش می دادند.

شهرام‌فر یک افسر نیروهای ویژه بود که در بانه و سردشت و آن اطراف‌ عملیات انجام می‌داد اینها آمدند در گردان پیش آقای روحی‌پور گفتند ما چندین بار است که می‌خواهیم به عراق حمله کنیم و نورچه و نورسو را بگیریم ولی یک رودخانه‌ای وجود دارد که خیلی عمیق است. صبح زود از رودخانه بیرون می‌آییم تا برسیم به آنجا، هم کردها و هم عراقی‌ها متوجه می‌شوند و ما را می‌زنند و ما مجبور می‌شویم عقب‌نشینی کنیم و تا حالا سه بار این وضعیت را امتحان کردیم و موفق نشدیم تا یاد شما افتادیم که شما نیروهای ما را به آنجا منتقل کنید.

 ما رفتیم پاوه اتفاقاً شهید بختیاری و شهید بخشی هم همراه ما بودند؛ برای هماهنگی بیشتر به دفتر فرماندار پاوه رفتیم. جالب است که بگویم شهید کاظمی فرماندار پاوه دفترش را از نوشته پر کرده بود و دعاهای خاصی  مبنی بر اینکه «خدایا به ما اخلاص بده» و…. روی آن نوشته بود.

 گفتم: «آقا این چیه نوشتی اینجا؟ یه ناهاری چیزی بده بخوریم!»(باخنده)

گفت: من برای ناهار خودم سیب زمینی پخته گذاشتم و برای شما همین را پیش‌بینی کردم.

دفاع مقدس ,

با لباس مبدل به ارتفاعی به اسم نونان‌ویژه رفتیم که به دشت و ارتفاع دیگری مسلط بود یک جاده هم وجود داشت که بالای ارتفاع آنتن رادیو و تلویزیون در آنجا منفجر شده بود و آن جاده می‌خورد به نورچه و نورسو و از طرفی هم با حلبچه، سید صالح و سلیمانیه ارتباط داشت.

بررسی کردیم و برای عملیات مشکلی نبود؛ قرار شد ۸۸ نفر نیرو -که غالباً فرمانده‌های سپاهی بودند که در دفاع مقدس شهید شدند و نامدار هستند- سوار ۱۰ الی ۱۲ هلیکوپتر شوند و سه فروند هلیکوپتر کبری هم آنها را پشتیبانی کند.

 برنامه‌ریزی شد که ساعت ۶ ما در ارتفاعات باشیم چون ساعت ۶ و ۵ دقیقه آفتاب درمی‌آمد و این موضوع برای خلبان‌ها مشکل به وجود می‌آورد و دید آنها را کور می‌کرد. بنابراین ساعت ۶ باید اینها را پیاده می‌کردیم و برمی‌گشتیم البته کبری‌ها می‌ماندند و آنها را پشتیبانی می‌کردند.

 روز اول هواشناسی گزارش داد که به شدت ابری و مه‌آلود است و دید وجود ندارد روز دوم و سوم هم همین‌طور شد. یعنی اینها می‌آمدند و سوار هلی‌کوپتر می‌شدند و بعد پیاده می‌شدند و می‌رفتند. پنجشنبه بود اتفاقاً مأموریت گرفتم بروم جای دیگری به همین خاطر فرماندهی مأموریت را به شهید علی‌محمد بختیاری دادم که فرمانده گروهان سوم گردان هجومی بود.

 گفتم ما به وسیله بی‌سیم با شما در ارتباطیم شما باید پرواز کنید که الحمدالله هوا خوب بود و پنجشنبه پرواز کردند و من از طریق رادیو بی‌سیم گوش می‌کردم. رزمنده‌ها از رودخانه رد شدند و رفتند در بیده؛ به این بچه‌ها گفتند ما می‌توانیم شما را در ارتفاع بعدی هم پیاده کنیم؛ گفتند: بسیار عالی است! چراکه هدف بعدی ما آنجا بود. برای همین همان‌جا کنار آنتن رادیو تلویزیون نیروها را پیاده کردند. یک گردان عراقی آنجا مستقر بود و عده زیادی از کردها و بعثی‌ها آمدند که آنها را محاصره کنند، خودشان غافلگیر شدند و  ۲۵۴ نفر اسیر گرفته شد. چراکه کبری رزمنده‌ها را به خوبی پشتیبانی می‌کرد و در این پیروزی بسیار مؤثر بود.

عده‌ای از این اسرا بعثی بودند و عده‌ای هم کُرد که اصلا نمی‌دانستند انقلاب چیست؟ چراکه آدم‌های ساده‌ای بودند که وقتی به پایگاه آوردنشان با تعهد اینکه دیگر دشمنی نمی‌کنند آنها را آزاد کردند و رفتند منتهی بعثی‌ها را نگه داشتند.

دفاع مقدس ,

* افسر نیروی زمینی باور نمی‌کرد ما چه‌کار کردیم, شهید شیرودی مجبورش کرد تا تک تک ادوات منهدم شده را بشمارد

به موضوع دیگری اشاره کنم. بچه‌های ما می‌گفتند عراق تغییر مسیر داده و آمده گیلانغرب و از این محور می‌خواهد وارد خاک کشورمان شود. ساعت ۲ بعد از ظهر بود شیرودی به پایگاه آمد و گفت: من مهمات زیاد می‌خواهم چراکه عراق آمده و گیلانغرب را گرفته است. بنابراین تیم هوانیروز وارد عمل شد. از هر جهت گیلانغرب را خیلی خوب می‌شناختیم و قبل از انقلاب آنجا تمرینات هوایی داشتیم. به همین دلیل در هر گوشه‌ای از این دشت گیلانغرب یک خودرو یا ادوات زرهی یا نفربر بعثی‌ها را به آتش کشیدیم و آنها فرار کردند. خلاصه تا ساعت ۶ بعد از ظهر بعثی‌ها عقب‌نشینی کردند.

به لشکر ۸۱ رفتم و گفتم: ۷۰ یا ۸۰ دستگاه از ادوات بعثی‌ها که به گیلانغرب آمده منهدم شده‌ است. برای یک افسر نیروی زمینی باور اینکه یک تیپ با یک تیپ اضافه توسط ۴ یا ۶ هلیکوپتر از بین برود قابل باور نیست و اصلاً در فکرش هم نمی‌گنجد و برای همین او باور نکرد. با این واکنش،‌ شیرودی عصبانی شد و  این سرگرد -که افشین نام داشت-را سوار هلیکوپترش کرد و بهش گفت باید اینها را بشماری و یکی یکی اینها را شمرد.

به نظرم اگر هوانیروز تشکیل شد که فقط در این روز عملیات انجام دهد و این چنین شاهکاری را رقم بزند، ارزش داشت.

* ماجرای عراقی که در کباب‌فروشی نشسته بود و آدرس تهران را می‌پرسید

یکی از دوستان تعریف می‌کرد یک استوار عراقی به کباب‌فروشی در غرب آمده و گفته بود: تهران کجاست؟ او هم گفته بود این ارتفاعات را رد کنی آن طرف تهران است. یعنی این‌قدر به خودشان مغرور شده بودند که آدرس تهران را می‌پرسیدند.

دفاع مقدس ,

* تفاوت هوانیروز  و نیروی هوایی ارتش/ دست‌های خیانتکاری برای اضمحلال ارتش

جناب فلک‌پور در خصوص دلایل تشکیل هوانیروز بفرمایید و این نیرو چه کمکی به رزمندگان در سال‌های دفاع مقدس داشت؟

کلمه هوانیروز مخفف هواپیمایی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. نیروی هوایی یک نیروی مستقل است و هوانیروز هم زیر نظر نیروی زمینی ارتش فعالیت می‌کند.

دست‌های خیانتکار بسیاری در ارتش بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان آن را به هم زدند و آن را تا مرز اضمحلال پیش‌ بردند. اینکه استاد خودم جناب طاعتی می‌گویند راننده تانک نداشتیم که برود تانک‌ها را بیاورد به خاطر این بود که راننده تانک را با نانوا و لوله‌کش عوض کرده یا سربازی را به یک سال تقلیل داده بودند.

همین موضوعات باعث شد آمریکا، عراق را وادار کرد که به کشورمان حمله کند و به آنها گفته بود که ایرانی‌ها چیزی برای گفتن ندارند و مطمئن باشید بعد از ۴۸ ساعت تکلیف جنگ روشن و تو –صدام- پیروزی می‌شوی.

البته نظر صدام این بود که در ۴۸ ساعت اول جنگ استان خوزستان را جدا و به خلیج فارس دسترسی پیدا کند چراکه استان خوزستان را جزو استان‌های خودش می‌دانست.

برای همین با نیروی هوایی خودش حمله را آغاز می‌کند که فردای آن روز نیرو هوایی ما جواب دندان‌شکنی به او می‌دهد.

دفاع مقدس ,

* آمریکا به بعثی‌ها اطمینان داده بود که هوانیروز عملیاتی نمی‌تواند انجام دهد

 این مسائل خیلی حائز اهمیت است که آمریکایی‌ها اصلا تصورش را نمی‌کردند که یک یگانی -هوانیروز-که خودش  آن را تشکیل داده،‌ این‌چنین ضربه‌ای سهمگین به دشمن وارد کند. چراکه اساتید  آن همه آمریکایی بودند و ما هم توسط خود آمریکایی‌ها دوره دیده بودیم به همین دلیل آمریکایی‌ها به بعثی‌ها قول داده بودند که هوانیروز ایران نمی‌تواند از آن امکانات استفاده کند.

ما دیگر با آمریکا و عراق طرف نشدیم و از همان دوران با تمام ارتش‌های دنیا جنگیدیم چراکه همه ارتش‌های دنیا به کمک صدام رفتند و ما تنها بودیم.

تحریم شدیم -مردم فکر می‌کنند تحریم‌ها برای الان است نه ما از فردای انقلاب تحریم شدیم- تحریم نظامی و تحریم اقتصادی. ما در طول جنگ ۴۲۰ هزار ساعت پرواز کردیم. هر ساعت پرواز به ۷ ساعت کار فنی لازم دارد یعنی ۷ ساعت کار فنی باید انجام شود تا یک هلی‌کوپتر بتواند یک ساعت پرواز کند ببینید پرسنل فنی ما چه زحماتی متحمل شده‌اند.

* هوانیروز به دلیل آتش و حرکت کارایی بسیار بالایی دارد/ جابه‌جایی آوارگان جنگ یکی از کارهای هوانیروز بود

هوانیروز واحد عظیمی‌ است که هنوز هم سرپا است؛ می‌تواند بجنگد. هوانیروز کارایی‌اش عالی است چراکه که هم می‌تواند با سرعت خیلی بالا حرکت و هم اجرای آتش کند.

وقتی جنگ شروع شد؛ مردم همه آواره شدند و از شهرها بیرون می‌رفتند و تخلیه می‌کردند و تنها وسیله‌ای که به داد این مردم رسید همین هلی‌کوپترها بود. این موضوع تا به حال گفته نشده؛ هلیکوپتری که تا ۴۰ نفر را می‌توانست سوار کند، ۶۰ نفر را سوار می‌کرد و خلبان ما که سه تا چهار ساعت می‌توانست پرواز کند تا ۱۰ ساعت بدون غذا و استراحت پرواز می‌کرد. بدون اینکه هلیکوپتر خودش را خاموش کند، سوخت‌گیری می‌کرد و مجدداً به مأموریت خودش را ادامه می‌داد. مثلاً مردم آبادان و خرمشهر را در عرض سه روز تخلیه کردیم که این هنوز جایی گفته نشده‌ است. این یکی از شاهکارهای هوانیروز بود.



منبع خبر

از شاهکار خلبانان ایرانی تا شاگردهای ناخلف آمریکایی بیشتر بخوانید »

وزیر دفاع عراق فردا به تهران می‌آید

وزیر دفاع عراق فردا به تهران می‌آید



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «جمعه عناد سعدون» وزیر دفاع جمهوری عراق به دعوت رسمی امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران در صدر یک هیئت بلند پایه از فرماندهان نظامی به تهران می‌آید.

وزیر دفاع عراق علاوه بر دیدار و گفتگو با همتای ایرانی خود با مقامات بلند پایه سیاسی و نظامی کشورمان نیز دیدار خواهد داشت.

گسترش همکاری‌های دفاعی، نظامی از جمله اهداف سفر وزیر دفاع عراق به ایران به شمار می‌رود.

منبع: مهر



منبع خبر

وزیر دفاع عراق فردا به تهران می‌آید بیشتر بخوانید »

عملکرد سالانه قرارگاه مهارت آموزی ستادکل نیروهای مسلح

عملکرد سالانه قرارگاه مهارت آموزی ستادکل نیروهای مسلح



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار موسی کمالی، اظهار کرد: عملکرد سال ۹۸ قرارگاه در سالنامه مهارت ایران که از سوی دبیرخانه شورای عالی آموزش و تربیت فنی، حرفه‌ای و مهارتی کشور انتشار یافته است، درج شده است.

بیشتر بخوانید:

برقراری پوشش بیمه‌ای و توانمندسازی سربازان برای ورود به بازار کار

وی افزود: بر اساس این گزارش در سال ۱۳۹۸، نیروهای مسلح با مشارکت دستگاه‌های غیر نظامی در دو بخش مهارت‌های تخصصی و عمومی بیش از ۲۲۰۰۰۰ نفر را آموزش داده‌اند که از این تعداد ۱۲۵۰۰۰ نفر آموزش تخصصی و ۹۴۰۰۰ نفر آموزش‌های عمومی، کسب و کار، سبک زندگی، امداد و نجات را طی کرده‌اند.

مشاور عالی قرارگاه مرکزی مهارت آموزی گفت: در بخش تخصصی تعداد حدود ۵۷۲۰۰ نفر ارتش، ۳۲۶۰۰ نفر سپاه، ۳۲۹۰۰ نفر ناجا، ۲۳۰۰ نفر وزارت دفاع و ۳۶۶ نفر ستاد کل، آموزش دیده‌اند.

سردار کمالی بیان کرد: در بخش عمومی (کسب و کار، سبک زندگی، امداد و نجات و…) ارتش ۴۱۵۰۰ نفر، ناجا ۳۸۶۰۰ نفر، سپاه ۱۳۵۰۰ نفر، وزارت دفاع ۲۹۰۰ نفر آموزش داده‌اند.

وی خاطرنشان کرد: آموزش‌های تخصصی به تفکیک، فنی و حرفه‌ای ۴۷۱۰۰ نفر، جهاد کشاورزی ۶۴۷۰۰ نفر، ورزش و جوانان ۱۰۰۰۰ نفر، ارتباطات و فناوری اطلاعات ۳۴۰۰ نفر می‌باشد.

مشاور عالی قرارگاه مرکزی مهارت آموزی در پایان گفت: در بخش آموزش عمومی نیز هلال احمر ۷۳۸۰۰ نفر و وزارت ورزش و جوانان ۲۲۸۰۰ نفر در موضوعاتی همچون خودآگاهی، مدیریت زمان، ارتباطات مؤثر، راه اندازی کسب و کار، آشنایی با قوانین کسب و کار، کسب و کارهای تعاونی و… آموزش داده است که این آموزش در سال ۱۳۹۹ با ظرفیت ۶۵ درصد سربازان موجود ادامه خواهد داشت تا ان شاء الله در ۱۴۰۰ به ۸۵ درصد سربازان و ۱۴۰۱، صد در صد تحت پوشش قرار گیرند.

منبع: مهر



منبع خبر

عملکرد سالانه قرارگاه مهارت آموزی ستادکل نیروهای مسلح بیشتر بخوانید »

نمایش عضو جدید شاخه مخفی نهاجا

نمایش عضو جدید شاخه مخفی نهاجا


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، رزمایش هوایی بزرگ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران طی روزهای اخیر با محوریت پایگاه هوایی شهید بابایی در اصفهان و مشارکت سایر پایگاه‌ها برگزار شد.

بیشتر بخوانید:

این سومین حضور نهاجا پس از شرکت در رزمایش‌های ذوالفقارــ‌۹۹ و مدافعان آسمان ولایت ۹۹ در سال جاری بود که طی ۲ روز (۱۲ و ۱۳ آبان) به‌شکل تخصصی با به‌کارگیری ده‌ها فروند از انواع هواپیماهای شکاری، بمب‌افکن، سوخت‌رسان، جنگ الکترونیک و پهپادها انجام شد.

همچون سال‌های گذشته مراحل استقرار، تمرینات بدون سلاح و نیز مرحله نمایش اقتدار با به‌کارگیری انواع تسلیحات در این رزمایش صورت پذیرفت. ترکیبی از نیروهای باتجربه و جوان در این رزمایش حضور داشتند تا کار انتقال تجربه عملیاتی در محیطی نزدیک به شرایط رزم واقعی صورت پذیرد. در این گزارش مروری بر مهمترین اتفاقات و اخبار این رزمایش داریم.

* پهپادها، رکن رو به توسعه در نهاجا

در سالهای اخیر یگان‌های پهپادی در نیروی هوایی ارتش روند رو به توسعه‌ای داشته‌اند، علاوه بر پهپادهایی نظیر ابابیل‌ــ‌۳، مهاجرــ۴ و کرار که ساخت سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع هستند خود نیروی هوایی نیز متناسب با نیاز خود، پهپاد شناسایی و رزمی کمان‌ــ‌۱۲ را ساخته است. در این رزمایش علاوه بر پهپاد کرار و کمان‌ــ‌۱۲ یک پهپاد انتحاری به‌نام آرش نیز معرفی شد.

پهپاد کمان‌ــ‌۱۲ ساخت نیروی هوایی ارتش

پهپاد کرار به‌گفته مسئولین رزمایش هم در اجرای عملیات جنگ الکترونیک و هم بمباران هوایی شرکت داشت. این پهپاد در رزمایش اخیر اقدام به رهایی بمب ۵۰۰پوندی یا ۲۲۵کیلوگرمی نمود که با دقت خوبی به هدف اصابت کرد. این بمب از نوع سقوط آزاد و غیر هدایت‌شونده است و برای انهدام اهداف معمولی کاربرد دارد.

پهپاد کرار مسلح‌شده به بمب ۵۰۰پوندی

رهایی بمب از پهپاد کرار از نمای دوربین نصب‌شده روی پهپاد

اصابت بمب به نزدیک دایره مرکزی هدف

اما کرارهای نهاجا قابلیت به‌کارگیری بمب‌های هوشمند و دورایستا را نیز دارند که بمب بالابان با برد ۲۵ کیلومتر یکی از آنها است. مشخص نشد پهپاد کرار در مأموریت جنگ الکترونیک از چه سامانه‌ای استفاده می‌کند اما نیروی هوایی ارتش غلاف‌های حامل تجهیزات جنگ الکترونیک قابل نصب روی هواپیما و پهپاد را توسعه داده است که احتمالاً کرار حامل یکی از همین غلاف‌ها بوده است.

پهپاد کمان‌ــ‌۱۲ قابلیت حمل سه موشک اخگر یا بمب‌های همرده با آن را دارد. البته در این رزمایش و نیز رزمایش مشترک ذوالفقارــ‌۹۹، پهپاد کمان‌ــ‌۱۲ در نقش‌های شناسایی، هدفیابی و نظارت وارد عمل شد.

پهپاد کمان‌ــ‌۱۲؛ سامانه الکترواپتیکی پایدارشده زیر دماغه قابل مشاهده است

تصاویر ارسالی از اهداف و قفل اپتیکی روی آن

پهپادهای انتحاری از جمله تسلیحاتی هستند که عملکرد قابل توجه آنها در جنگ اخیر قره‌باغ بار دیگر ارزش عملیاتی بالای آنها را نشان داد. در ایران نیز از دو دهه پیش انواعی از پهپادهای انتحاری ساخته شده بودند.

پهپاد آرش که البته تصویر مناسبی از آن منتشر نشد تا بتوان نگاه دقیقتری به ویژگی‌های آن داشت اما اعلام شد که در این رزمایش با طی مسافت ۱۰۰ کیلومتر به هدف رسیده و پس از شیرجه از ارتفاع پایین روی هدف به‌دقت به آن اصابت کرده است. با توجه به مشابهت‌های این پهپاد با نمونه کیان در نیروی پدافند هوایی ارتش احتمالاً این پهپاد برد بسیار بیشتری دست‌کم تا ۵۰۰ کیلومتر دارد.

شیرجه پهپاد آرش روی هدف

نمایشگر کنترل پهپاد آرش نشان می‌دهد که این پهپاد در ارتفاع ۲۹۸متری با سرعت ۳۲۴ کیلومتر بر ساعت روی هدف شیرجه رفته است

* عملیات ترکیبی پهپاد و جنگنده

یکی از ویژگی‌های نیروهای هوایی پیشرفته دنیا، اجرای عملیات‌های ترکیبی توسط پرنده‌های بدون سرنشین و هواپیماهای رزمی سرنشین‌دار است. پهپادها در چنین مأموریتی عمدتاً در نقش هدفیابی برای هواپیماهای جنگنده پیش از رسیدن آن به منطقه هدف عمل می‌کنند.

جنگ الکترونیک، نشانه‌گذاری لیزری و عملیات‌های فریب از دیگر فعالیت‌های پهپادها در چنین نقشی است.

علاوه بر ارزش‌هایی که این عملیات ترکیبی به قابلیت‌های رزمی نیروی هوایی می‌افزاید، به‌کارگیری سامانه‌های مخابراتی امن و تجهیزات الکترونیکی لازم برای دریافت و به‌کارگیری اطلاعات در هواپیمای جنگنده به‌طوری که در شرایط مختلف این ارتباط پایدار بماند و مأموریت تا انتها انجام شود از دیگر وجوه مهم در پس‌پرده رسیدن به توانایی عملیات ترکیبی پهپاد و جنگنده است.

با توجه به تنوع مناسبی از پهپادها که در نیروی هوایی ارتش به‌وجود آمده این نوع عملیات ترکیبی در مأموریت‌های مختلف قابل اجراست و مؤلفه بسیار مهمی به توانمندی تأثیرگذاری نیروی هوایی ارتش روی صحنه رزم ایجاد می‌کند.

* چشم جدید برای فتوفانتوم‌ها

یکی از اخبار اعلام‌شده در این رزمایش، عملیات گونه شناسایی جنگنده F-۴ فانتوم یعنی RF-۴E معروف به فتوفانتوم با دوربین جدیدی به‌نام «سمات» بود.

این هواپیما در دوران جنگ تحمیلی که پهپاد و تصاویر ماهواره‌ای در اختیار نیروی هوایی نبود نقش بی‌نظیری در تهیه اطلاعات مورد نیاز برای اجرای عملیات هوایی داشت.

امروزه با وجود پهپادها، به‌علت قابلیت حمل محموله‌های سنگین، جنگ الکترونیک و سرعت و برد پروازی بالا، همچنان فتوفانتوم‌ها در برخی مأموریت‌ها اولویت اول را دارند.

نمونه شناسایی هواپیمای F-۴ فانتوم

متخصصان نیروی هوایی ارتش با کمک سایر بخش‌های تخصصی در کشور موفق به طراحی و ساخت یک دوربین جدید به‌نام سمات شده‌اند که در نهمین رزمایش فدائیان حریم ولایت به‌کارگیری آن رسماً اعلام شد.

از مشخصات این دوربین اطلاعی در دست نیست اما نگاهی به تجهیزات الکترواپتیکی ساخت وزارت دفاع نشان می‌دهد که امروزه توانایی کشور در توسعه چنین تجهیزاتی به‌صورت جهشی افزایش یافته است.

پیش از این در گزارش مستقلی برخی از این تجهیزات را معرفی کرده بودیم؛ دوربین‌هایی با برد بسیار بالا و دقت زیاد که حتی در ماهواره‌های ساخت داخل نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند.

با توجه به اینکه توانایی ارسال بی‌درنگ تصاویر از دوربین در ماهواره‌های ساخت داخل و حتی ماهواره‌برهایی که با سرعت بسیار بالا پرتاب می‌شوند و پرواز با سرعت‌های هایپرسونیک را تجربه می‌کنند، احتمالاً در دوربین جدید نصب‌شده روی فتوفانتوم‌ها نیز قابلیت ارسال بی‌درنگ (Realtime) ایجاد شده است. توانایی به‌اشتراک‌گذاری این تصاویر با سایر پرنده‌های رزمی همان‌طور که عملیات ترکیبی پهپاد و جنگنده صورت می‌پذیرد از دیگر گمانه‌های قابل طرح در مورد این قابلیت جدید فانتوم‌های شناسایی کشور است.

* بمب‌های دورایستا، سلاح کاربردی‌شده در نهاجا

بمب قاصدــ۱ که در شهریور ۱۳۸۶ همزمان با افتتاح خط تولید در وزارت دفاع، معرفی شد اولین سلاح دورایستای نسل جدید در نیروی هوایی ارتش بود.

این بمب با هدایت اپتیکی، قابلیت رسیدن به برد چند ده کیلومتر و بیشتر از همه تسلیحات قبلی هواپایه ساخت داخل را داشت. کمی بعد نمونه جدید آن با اصلاحاتی از جمله در سامانه پرواز با برد نزدیک به دو برابر عملیاتی شد و برد دورایستایی تسلیحات نیروی هوایی ارتش را به حدود ۶۰ کیلومتر رساند.

در رزمایش سال ۱۳۹۹ نهاجا نیز بمب قاصد که از سر جنگی ۲۰۰۰پوندی (۹۰۷ کیلوگرمی) بهره می‌برد و جرم نهایی آن به بیش از ۱۰۰۰ کیلوگرم می‌رسد توسط جنگنده‌های F-۴E به‌کارگیری شد. این بمب با دقت بسیار بالا و خطای نزدیک به صفر به هدف اصابت می‌کند و به‌علت سر جنگی بسیار سنگین، علیه اهداف مهم کاربرد دارد.

بمب قاصد روی جنگنده F-۴ فانتوم

بمب یاسین نوع دیگری از تسلیحات هواپرتاب دورایستای ساخت وزارت دفاع کشورمان است که در سال ۱۳۹۸ به‌طور رسمی رونمایی شد. این بمب نسل جدید و پیشرفته هم از پهپادها و هم جنگنده‌ها پرتاب می‌شود و به برد ۱۰۰ کیلومتر می‌رسد. ویژگی آن استفاده از بال‌هایی مشابه پهپادها است که امکان پرواز طولانی‌تری را نسبت به بالهای مورد استفاده در بمب قاصد می‌دهد.

این بمب از سر جنگی ۵۰۰پوندی یا ۲۲۵کیلوگرمی استفاده می‌کند و وزن کلی آن با کیت افزایش برد و افزایش دقت شامل بالها و بالک ها و سامانه های ناوبری و هدایت به حدود ۳۰۰ کیلوگرم می رسد.

یاسین با برخورداری از سامانه های ناوبری و هدایت ماهواره ای به دقت اصابت بسیار بالایی می رسد که در حد خطای کمتر از ۱۰ متر در آزمایش های قبلی دیده شده است.

بمب هدایت شونده و دورایستای یاسین زیر بال جنگنده فانتوم

در سالهای گذشته بمب یاسین با موفقیت از شکاری های سبک F-۷ رها شده و با کاربردی شدن روی این هواپیما، ارزش عملیاتی آن را بسیار بالاتر برده بود.

در رزمایش سال ۹۹ تصویری از نصب بمب یاسین روی جنگنده F-۴ فانتوم منتشر شد که نشان می دهد روند توسعه تسلیحات دورایستای نسل جدید روی سایر هواپیماهای جنگنده نیروی هوایی ارتش نیز ادامه دارد.

با توجه به قابلیت حمل محموله زیاد در جنگنده F-۴ انتظار می رود که در آینده شاهد حمل و به کار گیری تعداد بالاتری از این نوع تسلیحات روی این جنگنده بوده و سایر هواپیماها نظیر سوخو su-۲۴ و F-۵ و صاعقه و کوثر نیز به این تسلیحات جدید مجهز شوند.

* بمب افکن های سنگین سوخو su-۲۴ با بمب های تأخیری

علاوه بر هواپیماهای F-۴ فانتوم و F-۵ تایگر که به بمب های تأخیری دارای پره های فلزی باز شونده برای اجرای عملیات بمباران در ارتفاع پائین مجهز هستند سوخوهای ارتش نیز در این رزمایش اقدام به رها کردن بمب های تأخیری نمودند.

این نوع بمب ها بر خلاف نمونه های مورد استفاده در جنگنده های فانتوم و تایگر به جای پره های فلزی از چترهای باز شونده برای کاهش سرعت برخوردار هستند.

پرتاب بمب تأخیری با پره باز شونده توسط فانتوم ها

پرتاب بمب تأخیری دارای چتر از سوخوهای ارتش

هدف از کاهش سرعت در بمباران های ارتفاع پائین ایجاد فرصت فرار برای هواپیمای رها کننده بمب ها است تا از ترکش ها و شعاع انفجار بمب های خود در امان بماند. در عوض رها کردن بمب های بدون هدایت از ارتفاع پائین موجب اصابت با دقت بسیار بالا به اهداف می شود.

همچنین گفته شد که بمب افکن های سوخو su-۲۴ ارتش علیه رادارهای دشمن فرضی نیز اقدام به شلیک موشک نمودند که از توانمندی های خاص این هواپیما توانایی شلیک موشک های ضد رادار KH-۵۸ است.

* جدیدترین عضو به مخفی ترین شاخه نیروی هوایی ارتش اضافه شد

مجموعه هواپیماهای جاسوسی و نظارت الکترونیک و جنگ الکترونیک در نیروی هوایی ارتش، یکی از ناشناخته ترین شاخه های این نیرو هستند که معمولاً جزو اولین دریافت کنندگان تجهیزات جدید مخابراتی، الکترونیکی و جاسوسی هوایی ساخت جهاد خودکفایی ارتش و وزارت دفاع هستند.

دو فروند بوئینگ ۷۰۷ و یک یا تعداد بیشتری هواپیمای C-۱۳۰ (خفاش) اعضای اصلی این یگان را تشکیل می دادند.

در رزمایش اخیر نیروی هوایی ارتش، یک هواپیمای سه موتوره فالکن۵۰ با نام مستعار سایه به شاخه پرنده های جاسوسی و جنگ الکترونیک نیروی هوایی ارتش اضافه شد و تصاویری از آن به طور رسمی منتشر شد.

فالکن۵۰ هواپیمای جنگ الکترونیک جدید ارتش

این هواپیماها مجهز به انواع تجهیزات شنود و جمع آوری اطلاعات سیگنالی و تحلیل و بررسی آنها هستند. سامانه های کشف محل رادارها و ارتباطات بیسیم و نیز سامانه هایی برای ایجاد اخلال در عملکرد رادارها و مخابرات دشمن در باندهای فرکانسی مختلف روی این نوع پرنده ها نصب می شوند.

فالکن۵۰ هواپیمایی با طول نزدیک به ۱۹ متر، بیشترین جرم برخاست کمتر از ۱۷.۵ تن سرعت پروازی بیشینه نزدیک به ۸۹۰ کیلومتر بر ساعت و مداومت پروازی ۷.۵ تا نزدیک به ۸ ساعت و برد نهایی بیش از ۵۹۰۰ کیلومتر است. این هواپیما توانایی بلند شدن از باندهای ۱۵۰۰ متری و فرود در باندهای کمتر از ۱۰۰۰ متری را دارد. بین ۵۸۰ تا ۱۶۰۰ کیلوگرم بار در این پرنده قابل حمل است. ظرفیت سرنشین آن نیز به جز خلبان و کمک خلبان، ۹ نفر است.

فالکن۵۰ در حال رها کردن فریب دهنده های حرارتی

این پرنده جدا از افزودن به کمیت هواپیماهای با مأموریت ویژه جاسوسی و جنگ الکترونیک، به واسطه ابعاد کوچکتر خود نسبت به بوئینگ۷۰۷ و سی-۱۳۰ به راحتی می تواند در تمام فرودگاه های کشور رفت و آمد داشته و مأموریت های خود را بدون نیاز به مراجعه به فرودگاه های محدود و مشخصی به انجام برساند.

از دیگر عملیات های انجام شده در رزمایش، شلیک راکت های ۷۰ میلیمتری ساخت داخل از جنگنده های صاعقه-۱ و ۲ و F-۷ و نیز رها کردن بمب های آتشزا توسط جنگنده های F-۵ بود. تمرین نبرد هوایی جنگنده های شکاری رهگیر Mig-۲۹ و F-۱۴ از دیگر رخدادهای این رزمایش بود. یکی از هواپیمای F-۱۴ حاضر در صحنه رزمایش به جایگاه های حمل یا پایلون موشک های فینیکس و فکور مجهز بود. مشخص نیست که آزمایشی برای شلیک این موشک های نیز خارج محدوده دید ناظران رزمایش صورت گرفته یا خیر.

شلیک انبوه راکت ۷۰ میلیمتری توسط جنگنده صاعقه-۲

جنگنده F-۱۴ تامکت در حال رها کردن فریب دهنده حرارتی؛ پایلون های موشک فینیکس و فکور زیر بالها مشخص است

تمرین انهدام موشک هدف توسط موشک هوا به هوای جنگنده میگ همچون برخی از رزمایش های گذشته در این رزمایش نیز تمرین شد با این تفاوت که این بار هدف دارای انحراف زاویه ای زیادی نسبت به مسیر پروازی جنگنده شکار کننده بود. در نتیجه مانور سنگین با شتاب جی بالا توسط موشک R-۷۳ برای رسیدن به هدف با موفقیت صورت پذیرفت.

مانور شدید موشک R-۷۳ برای اصلاح مسیر به سمت هدف

منبع: تسنیم



منبع خبر

نمایش عضو جدید شاخه مخفی نهاجا بیشتر بخوانید »