وصیتنامه شهید

«شهید حسن خسروی بیژائم»

مروری کوتاه بر وصیت‌نامه «شهید حسن خسروی بیژائم»


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از بیرجند، «شهید حسن خسروی بیژائم» در تاریخ ۳ تیر ۱۳۴۸ در روستای «بیژائم» به دنیا آمد و در ۳ مرداد ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۱ منطقه حاج عمران بر اثر اصابت به ترکش به سر شهادت رسید.

گزیده‌ای از وصیتنامه «شهید حسن خسروی بیژائم» 

قدر امام عزیزمان را بدانید و رهنمودهایش را با جان و دل عمل کنید دنیا به غیراز انبیاء و ائمه اطهار(ع) تاکنون چنین رهبری را به خود ندیده هست در رابطه با مسئله جنگ همانگونه که شرکت فعال دارید ثابت قدم باشید از جنگ خسته نشوید که ما هنوز اول درگیریمان با آمریکاست تا آمریکا باقی هست ما هم هستیم. سرنوشت اسلام بستگی به سرنوشت جنگ دارد پس بکوشیم تا باعث سرفرازی اسلام عزیز باشیم.

انتهای‌پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مروری کوتاه بر وصیت‌نامه «شهید حسن خسروی بیژائم» بیشتر بخوانید »

مروری بر زندگینامه شهید «غلامحسین محمدزاده»

مروری بر زندگینامه شهید «غلامحسین محمدزاده»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از استان کهگیلویه و بویراحمد، سردار شهید «غلامحسین محمدزاده» فرزند علی‌حسن در ۲٠ آذر ۱۳۴۱، در شهرستان چرام چشم به جهان گشود.
 
دوران نوجوانی او به مبارزه با رژیم شاهنشاهی گذشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اخذ مدرک دیپلم در کمیته فرهنگی جهاد سازندگی دهدشت به فعالیت پرداخت. 
 
با شروع جنگ تحمیلی با گذراندن دوره نظامی به عنوان پاسدار، رهسپار جبهه‌های حق علیه باطل شد. سرانجام این سردار والامقام در ۵ مهرماه ۱۳۶۰، باشرکت در عملیات ثامن الائمه (ع) و در منطقه عملیاتی آبادان براثر اصابت ترکش خمپاره به فیض شهادت نائل آمد.
 
فرازی از وصیتنامه شهید: 
 
امت به پا خواسته و قهرمان ایران، بدانید که منافقان کوردل و فریب خوردگان آمریکایی و غیره، با این ترور‌ها نمی‌توانند کاری از پیش ببرند.
 
با این اعمال ضد انسانی نمی‌توان روحیه رزمندگان ما را در جبهه‌ها تضعیف و آنها را از جنگ بر علیه کفر و امپریالیسم آمریکا باز دارند. 
 
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مروری بر زندگینامه شهید «غلامحسین محمدزاده» بیشتر بخوانید »

خدا نکند عده‌ای انقلاب را از درون تهی کنند

خدا نکند عده‌ای انقلاب را از درون تهی کنند


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید «رمضان پناهی» فرزند «پناه‌علی» ۶ مهرماه ۱۳۳۲ در ساوه دیده به جهان گشود. این شهید والامقام ۱۱ تیرماه ۱۳۶۴ به فیض شهادت نائل آمد. بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید را به بهانه سالگرد شهادتش می‌خوانیم.

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.

با توکل بر خداوند متعال و با دورود بر مهدی موعود (عج) و با درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران. با دورود فراوان بر مادرم، همسرم، فرزندانم، خواهرم، برادرانم و با دورود بر کلیه امت حزب‌الله و شهیدپرور ایران.

توبه نامه‌ام را به شما که وصیت‌نامه‌ام می‌باشد، خطاب به شما عزیزان ایثارگرم که وارث همه مسئولیت شهادتم (البته اگر خدای متعال قبول کند) در بین بستگانم می‌باشید می‌نویسم.

من با آگاهی کامل این راه را که همان ردپای امام حسین (ع) است انتخاب نموده‌ام. من یک سرباز راه حق علیه باطل هستم و با میل و رغبت خودم این مسیر را که راه شهدای اسلام است انتخاب نموده‌ام. من این راه را برای رضای خدا متعال و به خاطر قرآن و اسلام انتخاب نموده‌ام؛ چرا که خون سرخ شهیدان از صدر اسلام تا شهدای کربلای جنوب و غرب ایران فریاد می‌زند که چرا نشسته‌اید؛ آخر ما مسلمان هستیم. ما در عصری زندگی می‌کنیم که کفر و نکبت سراسر دنیا را گرفته است. به قول امام عزیز ما باید آنقدر شهید و خون بدهیم تا فتنه و کفر از روی زمین برداشته شود. ما باید آنقدر شهید بدهیم تا اسلام عزیز با ظهور مهدی (عج) پیروز شود و عدل الهی در سایه توحید برقرار گردد.

عزیزان من! مبادا روزی امام امت و فقیه عالی‌قدر را تنها بگذارید. ما در حال حاضر هرچه داریم از روحانیت مبارز داریم. واقعا کشور ما در لجنزار فرو رفته بود که نجاتش را باید مدیون این رهبر عالی‌قدر و روحانیت مبارز دانست. در حال حاضر تمام کشور‌های غرب و شرق بر علیه این رهبر کبیر انقلاب و ایران اسلامی توطئه می‌کنند؛ تمام کشور‌های جنایتکار هم‌دست شدند بلکه این انقلاب را شکست بدهند، نکند خدای ناکرده عده‌ای هم پیدا شوند از داخل مثل خوره این انقلاب را بخورند.

امیدوار هستم که مکر و حیله دشمنان، چه داخلی و چه خارجی به خودشان باز گردد.

باز هم توصیه می‌کنم اگر می‌خواهید در ادامه راه شهدا باشید؛ اگر می‌خواهید شهدا را خشنود کنید، اگر می‌خواهید رزمندگان را یاری کنید، امام و فقیه عالی‌قدر را کاملا حمایت کنید و آن‌ها را تنها نگذارید.

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار 

والسلام

رمضان پناهی، مورخ ۱۳۶۴/۱/۱۷

منبع: نوید شاهد

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خدا نکند عده‌ای انقلاب را از درون تهی کنند بیشتر بخوانید »

آرزوی فروختن دینم را به گور می‌برید

آرزوی فروختن دینم را به گور می‌برید


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید «محمد دامغانی محمودآبادی» فرزند «ابراهیم» ۲۰ آبان ۱۳۴۴ در شهرستان گرمسار استان سمنان دیده به جهان گشود. این شهید والامقام ۱۹ تیرماه ۱۳۶۲ در اهواز به فیض شهادت نائل آمد. بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید را به بهانه سالگرد شهادتش می‌خوانیم.

تفنگم را بیاورید تا سینه دشمن را سوراخ سوراخ کنم که دیگر تحمل این همه نامردی و نامردمی را ندارم. آخر مگر این ملت آزادی‌خواه و حق‌پرست چه کرده است که این‌چنین ناجوانمردانه علیه او بسیج گشته‌اند؟ آخر مگر در این دنیا استقلال و آزادی جرم است که این‌چنین ملت‌های آزادی‌خواه را به محاصره اقتصادی و نظامی می‌کشند؟

کفنم را بیاورید تا بپوشم که خون من از خون حسین (ع) و على (ع) و زهرا (س) به خون خفته رنگین‌تر نیست. به جهان‌خواران شرق و غرب بگویید که اگر خانه و کاشانه‌ام را به اسارت برید؛ اگر پول و ثروتی را که ندارم تاراج کنید؛ اگر گلوله‌های شما قلبم را سوراخ کند؛ آرزوی شنیدن یک کلمه ضعف و زبونی از دهانم، آرزوى فروختن دینم را به گور خواهید برد.

به آن‌ها بگویید اگر پیکرم را صدپاره کنید؛ اگر پاره‌های تنم را به آتش بسوزانید؛ اگر خاکسترم را در دریا بریزید؛ از دل امواج خروشان دریا صدایم را خواهید شنید که فریاد می‌زنم: «اسلام پیروز است و منافق نابود است.»

پدرجان! اگر شهید شدم مرا تشیع جنازه نکنید که از روى هزاران شهیدی که بی هیچ تشییع جانشان را در راه انقلاب فدا کرده‌اند شرمنده‌ام. بر روى سنگ قبرم اسمم را ننویسید، چون می‌خواهم همچون دَه‌ها هزار شهید دیگر گمنام باقی بمانم. اگر خواستید فقط این جمله را بنویسید: «پر کاهی تقدیم به آستانه کبریایی الله»

خداحافظ که من رفتم به امید خدا در کربلا زیارت می‌کنم و خدمت می‌رسم.

از پدر، مادرم، برادرم و خواهرم خواستارم که به جای عزاداری برایم جشن بگیرید؛ به امید پیروزی.

خداحافظ

منبع: نوید شاهد

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آرزوی فروختن دینم را به گور می‌برید بیشتر بخوانید »

به یاد شهدا باشید و در کارهایتان خدا را در نظر بگیرید

به یاد شهدا باشید و در کارهایتان خدا را در نظر بگیرید


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید علی عبدلیان فینی، دهم خرداد ۱۳۴۷، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش حسن، کارگر شهربانی بود و مادرش گیلان نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته عمران درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم خرداد ۱۳۶۷، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد. مزار او در زیارت امامزاده هادی (ع) فین واقع است.

بسم رب الشهداء

به نام خدای یکتا، معبود رحمان، یاری بخش مظلومان، نصرت دهنده رزمندگان، یاور ستم دیدگان و به امید فرج آقا امام زمان، سلامتی پیرجماران، سرافرازی امت مسلمان ایران، پیروزی رزمندگان، باز شدن راه کربلای معلا، راهی شدن به سوی قدس عزیز.

خدمت کلیه استادان و هنرجویان و دانش آموزان سلام عرض می‌کنم و سلامتی شما و موفقیت شما را که موفقیت خدائی است که نصیب امت اسلام می‌شود را از خدای منان خواهانم و امیدوارم که همه شما راهرو خون شهدا باشید و موجب رضایت و شادی ارواح شهدا و خانواده‌های معظم آن‌ها باشید.

استادان عزیز هنرجویان و دانش آموزان خوب، علت نوشتن این نوشتار طلب مغفرتی از کلیه شما‌ها است، برادران عزیز چند سالی که این حقیر در هنرستان مشغول تحصیل بودم شاید از سوی این بنده گنه کار به فردی از شما بدی کرده باشم در اینجا عاجزانه از همه شما مغفرت می‌طلبم و امیدوارم که همه ما را خداوند ببخشد، برادران عزیز در اینجا لازم می‌داند که به چند نکته اشاره کنم

استادان و برادران، دانش آموزان هر روز که از این جنگ تحمیلی می‌گذرد وظیفه یک به یک شما زیادتر می‌شود، برادران عزیز به خصوص دانش آموزان توجه داشته باشید که شما در موقعی حساس قرار گرفته اید که اگر بکوشید آینده کشور را آینده درخشان خواهید ساخت پس باید توجه کنید که به خواست شهدا باشید که اگر ان شاء الله (که حتما”) در آینده پست‌های مهم کشور را در دست گرفتید آن زمان به یاد شهدا باشید و در کارهایتان خدا را در نظر بگیرید.

دانش آموزان عزیز توجه شما را به این نکته جلب می‌کنم که دشمنان اسلام و انقلاب برای خراب کردن آینده انقلاب و کشور هیچ راهی را بهتراز این ندیدند که دانش آموزان را از انقلاب جدا کنند و برای همین خاطر حیله‌های زیادی را برای منحرف کردن شما به کار بردند و همه آن‌ها نقش بر آب شده است و نقشه جدیدی که برای منحرف کردن شما کشیده اند و تا حدودی هم موفق بوده اند کشاندن جوانان مخصوصا” شما‌ها به فساد منجمله پوشیدن لباس‌های کذایی، پخش کردن نوار‌های فاسد بین شما بوده است و الحمدالله شما‌ها با هوشیاری تان آن‌ها را ناامید کرده اید، ولی باید توجه داشته باشید که شهدایتان خیلی در مقابلشان قوی و پیروز بودند من از شما‌ها عاجزانه می‌خواهم که در همه حال یاد شهدا باشید و هر کاری می‌کنید خشنودی آن‌ها را در نظر بگیرید به خصوص در درس خواندن تان که اگر با هدف برای خدا درس بخوانید حتما” پیروز و موفق در دو سرا خواهید بود و اگر خلاف این را بکنید بدانید که حتما” زیان کار خواهید شد و از کارتان متاسف خواهید بود.

از شما و کلیه استادان می‌خواهم که جبهه را فراموش نکنید اگر قدرت این را دارید که در جبهه حضور به هم رسانید حتما” بیایید به جبهه و اگر با درس خواندن و درس دادن خوب در پشت جبهه همیشه دعاگوی رزمندگان باشید و به شما سفارش می‌کنم که امام را هیچ وقت تنها نگذارید و همیشه دعاگوی این پیر خستگی ناپذیر باشید که اگر سایه این ابرمرد جهان از سر شما کم شود خیلی دیر به مقصود خواهید رسید، پشتیبان ولایت فقیه باشید. در پایان بار دیگر از کلیه استادان، مسئولین هنرستان، دانش آموزان و هنرجویان بالاخص از هنر جویان و استادان رشته ساختمان طلب مغفرت می‌کنم و از آن‌ها می‌خواهم که این بنده حقیر را عفو کنند که به بخشش ایشان نیازمندم.

به امید باز شدن راه کربلا و به امید پیروزی نهایی – ان شاءالله التماس دعا – حقیر علی عبدلیان ۱۱/بهمن/۶۶

منبع: نوید شاهد

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

به یاد شهدا باشید و در کارهایتان خدا را در نظر بگیرید بیشتر بخوانید »