ولایت فقیه

«رویش‌ها» ضامن بقای انقلاب اسلامی هستند


رویش‌ها تضمین‌کننده بقای انقلاب اسلامی هستندبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ریزش‌ها در انقلاب اسلامی هنوز هم ادامه دارند؛ کسانی که در مقاطع مختلف با ضدانقلاب مقابله می‌کردند، امروز به دلیل زیاده‌خواهی‌ها گرفتار مشکلاتی شده‌اند. تا وقتی خط حق وجود دارد ما نباید از ریزش‌های این دسته از افراد تعجب کنیم! اما انقلاب اسلامی رویش‌های تأثیرگذاری هم معرفی کرده که نمونه بارز آن جوانان مدافع حرم هستند که در میدان نبرد با تکفیری‌ها برای دفاع از دستاورد‌های انقلاب اسلامی سلحشورانه گام برمی‌دارند. دشمن تلاش دارد این روح انقلابی را از ارکان نظام، خاصه مجلس و حوزه‌های علمیه بگیرد؛ باید در مقابل این طرز تفکر تمام‌قد بایستیم.

محمدحسین رجبی‌دوانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع) درباره ریزش‌ها و رویش‌های انقلاب اسلامی و ویژگی‌های مجلس و حوزه علمیه انقلابی مصاحبه‌ای با «صبح صادق» داشته است که در ادامه مشروح آن آمده است.

تحلیل شما از ریزش‌ها و رویش‌های انقلاب اسلامی چیست؟

انقلاب اسلامی همچون انقلابی که وجود مقدس پیامبر اسلام (ص) پدید آورد، در حرکت رو به جلوی خود با ریزش‌هایی مواجه بود؛ زیرا گروهی همان‌گونه که به پیامبر (ص) پیوستند و به آن حضرت ایمان آوردند، پس از رحلت آن بزرگوار به سبب اینکه ایمانی استوار نداشتند و ولایت پیامبر را به‌درستی درک نکرده و به ولایتش ایمان نیاورده بودند، با وجود ابراز ارادت و علاقه به پیامبر (ص)، اما بزرگ‌ترین سفارش و مهم‌ترین رکن اسلام که ولایت اهل‌بیت (ع) بود را نادیده گرفتند و ریزش کردند؛ افراد با سابقه‌ای که بعضاً هم سوابق خوب و درخشانی داشتند.

گروهی همان موقع پس از رحلت پیامبر (ص) با قصد خلافت و کنار زدن حضرت علی (ع) و گروهی هم هنگامی که امیرالمؤمنین (ع) به خلافت رسید با وجود اینکه در دوران پیامبر (ص) از یاران و مدافعان آن وجود مقدس بودند، چون در طول این ۲۵ سال به قصد خلافت به مظاهر دنیا آلوده شده بودند و ارزش‌های دنیایی جای ارزش‌های الهی را گرفته بود، با امیرالمؤمنین (ع) درافتادند و حتی به قصد براندازی، فتنه‌هایی را به آن وجود مقدس تحمیل کردند. در این عرصه هم ما چنین مسئله‌ای را شاهد هستیم. با انقلاب اسلامی بسیاری که با حرکت نجات‌بخش حضرت امام (ره) همراه بودند و چه‌بسا تلاش‌ها و زجر‌هایی را هم در این راه تحمل کرده بودند، اما چه در حیات حضرت امام (ره) و چه پس از رحلت آن مرد الهی وقتی انتظارات‌شان برآورده نشد، ریزش کردند. افرادی که بعضاً در جایگاه فقاهت هم بودند و در این مسیر سختی‌هایی را نیز متحمل شده بودند.

این‌ها وقتی انتظار داشتند مسئولیتی از جانب امام (ره) بگیرند و به آن نرسیدند، یا توقع داشتند که موقعیت ویژه‌ای پیدا کنند و به آن دست نیافتند، دچار ریزش شدند. افرادی مانند آقای لاهوتی که چقدر حضرت امام (ره) به او به دلیل سوابقش علاقه داشت، ولی او که اولین نماینده امام در سپاه بود کارش به جایی رسید با سپاهی که در اوج معنویت در آن دوران به‌سر می‌برد، درافتاد و جسارت‌ها و اهانت‌ها به سپاه کرد و با ضدانقلاب همگام و همزبان شد و ریزش کرد.

یا کسی مانند آقای منتظری که از برجسته‌ترین شاگردان امام (ره) بود و چه تلاش‌هایی را به کار بست و چه زندان‌ها و تبعید‌هایی را متحمل شد، اما می‌بینیم با اینکه مجلس خبرگان او را در جایگاه جانشینی امام (ره) برگزیدند، ولی متأسفانه به سبب همان لغزش‌ها و انتظارات نابجایی که داشت مقابل خط و راه امام (ره) می‌ایستد و جسارت‌هایی می‌کند و می‌گوید: «من کاری می‌کنم که خواب از چشمان امام (ره) برود» و حتی به امام (ره) نامه می‌نویسد و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را از ساواک شاه بدتر تلقی می‌کند و آن‌گونه، هم خود را ضایع کرد و هم کسانی را که تحت تأثیر او بودند.

این ویژگی حرکت‌های حق است که با یک چنین مواردی مواجه می‌شوند و این ریزش هنوز هم ادامه دارد. ما الآن هم می‌بینیم کسانی که سوابق و خدماتی در عصر امام داشتند، چگونه در آن دوره در برابر حوادث ضدانقلابی و استکباری که انقلاب را تهدید می‌کرد، ایستادند و عملکرد مناسبی از خود نشان دادند، اما بعضاً، چون آنچه را می‌خواستند و انتظار داشتند؛ البته زیاده‌خواهی هم بود و آنچه در اختیارشان بود این‌ها را اشباع نکرد، حاضر می‌شوند با همان‌هایی که پیشتر در قالب مخالفان خط انقلاب و امام (ره) با این افراد مقابله داشتند در یک جبهه قرار گیرند و به گونه‌ای عمل کنند که دشمنان روی آن‌ها و عملکردشان حساب باز کنند.

تا وقتی حق وجود دارد و افرادی هستند که زیاده‌خواهی‌هایی دارند و توجه به دنیا چشم آن‌ها را بر روی حقایق می‌بندد، این مسئله ادامه دارد و ما نباید از ریزش‌های آن‌ها تعجب کنیم. به لطف الهی در کنار ریزش‌ها که هر انقلابی هم با هر مرام و ایدئولوژی این ریزش‌ها را به خود دیده، اما انقلاب اسلامی ما رویش‌هایی هم دارد و این هم به سبب این ریزش‌هاست که شخصیت‌های باسابقه و دست‌اندرکار همین حرکت انقلابی به آن خیانت و از آن ریزش می‌کنند.

از سوی دیگر ما می‌بینیم نسل جوانانی که انقلاب را ندیده و امام را درک نکرده‌اند پدید می‌آید که شگفت‌انگیزتر از آن نسلی که با امام (ره) بوده، ایشان را درک کرده و با هدایتگری‌های ایشان انقلاب کرده، دغدغه انقلاب و حفظ آن را دارد. به همین سبب وارد عرصه می‌شود و از انقلاب و ارزش‌های آن دفاع می‌کند. این امر تضمین‌کننده بقای خط امام و انقلاب است که با چنین رویش‌هایی نه‌تنها خیانت ریزش‌شده‌ها جبران می‌شود، بلکه ضمانتی برای حفظ انقلاب و دستاورد‌های آن با این وضعیت و عملکرد این رویش‌ها ایجاد می‌شود.

همان‌طور که اشاره شد خداوند به وسیله همین رویش‌ها انقلاب را حفظ می‌کند، مانند این جوانانی که ما امروز در عرصه‌های گوناگون علمی، فرهنگی و دفاعی می‌بینیم؛ عزیزان جوان متولد دهه ۷۰ که در دفاع از انقلاب اسلامی و در پاسداری از حرم حضرت زینب (س) این‌طور مظلومانه، عاشقانه و آگاهانه به شهادت می‌رسند. این‌ها رویش‌هایی است که تضمین‌کننده بقای انقلاب و نظام حاصل از انقلاب اسلامی است.

با توجه به تأکید رهبر معظم انقلاب بر حفظ روحیه انقلابی و انقلابی‌گری، شاخصه‌های مجلس انقلابی و حوزه‌های علمیه انقلابی چیست؟

تا هنگامی که ظلم، زور و ستم بر مستضعفان وجود دارد، انقلاب هم ادامه دارد. انقلاب تنها متعلق به ایران نیست. درست است که از ایران برخاسته و ایران مهد انقلاب اسلامی است، اما انقلاب، چون حاصلش نظام ولایت است و ولایت هم مأموریتی جهانی دارد، متعلق به یک کشور خاص یا جهان اسلام نیست. در واقع، برای نجات بشریت است و در عصر غیبت امام زمان (عج) این مأموریت الهی وقتی با انقلاب اسلامی و نظام ولایت ایجاد شد، برعهده، ولی فقیه است؛ لذا انقلاب تداوم دارد.

انقلاب هم از اصول با تکیه بر آرمان‌ها و اهداف مقدس بهره می‌گیرد و لذا معنا ندارد تا وقتی ظلم هست انقلاب بخواهد با ظالم کنار بیاید و با توجه به اینکه انقلاب تا ظهور امام زمان (عج) ادامه دارد، بنابراین نظامی که از انقلاب برخاسته باید در همه ارکان و ابعادش انقلابی باشد؛ از جمله آن‌ها مجلسی است که با وضع قوانین و نظارت بر دولت وظیفه بسیار سنگینی را برعهده دارد؛ بنابراین با توجه به اینکه به تعبیر حضرت امام (ره) مجلس عصاره ملت است و در مقابل ملت هم ملتی انقلابی است که یک نظام انقلابی دارد، طبیعتاً باید این مجلس انقلابی باشد.

اگر انقلابی نباشد مانند دیدگاه برخی می‌شود که می‌گفتند انقلاب تمام شده و مردم باید به خانه‌های خود برگردند، در حالی که امام این دیدگاه نادرست را درهم کوبیدند. از سویی اگر کشور، انقلاب و نظام با این مسئله درگیر شود خدایی ناکرده به کشوری مانند رژیم منحط سعودی و کشور‌هایی که ظواهری از دین و مذهب دارند که یا خنثی هستند یا ناخواسته مجری سیاست‌های استکبار می‌باشند، تبدیل می‌شود! لذا باید مجلس انقلابی باشد؛ باید حوزه‌های علمیه مورد توجه قرار گیرند؛ زیرا انقلاب از حوزه‌ها پا گرفت.

امام (ره) که رهبر بزرگ‌ترین انقلاب عصر حاضر بود، برخاسته از حوزه‌های علمیه است. رهبر معظم انقلاب هم که به زیبایی بیان فرمودند یک انقلابی هستم، برخاسته از حوزه‌های علمیه هستند. کسی که در طول این ۳۷ سال به خوبی با احساس مسئولیت نظام مقدس ولایت را همراهی کرده و با توطئه‌های دشمنان مقابله کرده این‌ها به سبب برخورداری از روحیه انقلابی بوده است؛ لذا دشمن تلاش دارد که این روح انقلابی را از ارکان نظام بگیرد. یکی از رکن‌های بزرگ حوزه‌های علمیه و دیگر ارکان مهم هم مجلس شورای اسلامی است که قانون تصویب می‌کند. اگر قوانین ما بخواهد مانند سایر کشور‌ها بدون حاکم بودن روح انقلابی وضع و تصویب شود، قطعاً به قهقرا می‌رویم؛ لذا اینکه رهبر معظم انقلاب تأکید دارند ارکان نظام کماکان باید انقلابی باشد و درباره مجلس خبرگان نیز همین موضوع را بیان فرمودند، بر اهمیت این موضوع دلالت دارد؛ چراکه انقلاب زنده است، تداوم دارد و ارکان نظام برخاسته از انقلاب هم همچنان باید انقلابی باشد.

به نظر شما چه آسیبی از ناحیه کسانی که روحیه انقلابی ندارند می‌تواند به پیکره نظام وارد شود؟

اگر یک جریان غیرانقلابی بخواهد بر مجلس ما سیطره پیدا کند، همان طرز تفکری که معتقد است به دلیل ترس از آمریکا و زور او باید کوتاه آمد و از ارزش‌ها و آرمان‌ها عدول کرد، در حقیقت آنچه را که آمریکا و دشمنان آرزو دارند، محقق می‌کند. مجلسی که در مقابل تهدیدات آمریکا جا بزند و روحیه انقلابی نداشته باشد و به بهانه اینکه ما هم‌وزن قدرتی مانند آمریکا نیستیم و برای دفع خطر او باید از اصول‌مان عدول کنیم، نشان می‌دهد که خدایی ناکرده چه وضعیت نامطلوبی در انتظار خواهد بود.

همین‌طور اگر در حوزه‌های ما به این بهانه که حوزه‌ها نباید در مسائل سیاسی ورود پیدا کنند و فقط به درس و بحث و فقه و اصول بپردازند، این پشتوانه بزرگ حوزه از انقلاب دریغ داشته می‌شود و لذا وقتی که خدای نکرده انقلاب اسلامی از یک چنین پشتوانه‌ای تهی شود معلوم است که آسیب خواهد دید؛ چراکه مردم به هر حال مردمی مذهبی هستند و به روحانیت و به حوزه‌ها اعتماد و از آن‌ها حرف‌شنوی دارند. وقتی روحانیت در عرصه دفاع از انقلاب و نظام حضور نداشته باشد و وظیفه شرعی مردم در دفاع از نظام و ولایت را برای آن‌ها تبیین نکند، طبیعی است که چه پیامد‌های جبران‌ناپذیر و خطرناکی خواهد داشت.

انتهای پبام/ 112



منبع خبر

«رویش‌ها» ضامن بقای انقلاب اسلامی هستند بیشتر بخوانید »

اهمیت و نقش تصمیمات حکیمانه امام خمینی (ره) در صیانت از انقلاب اسلامی


اهمیت و نقش تصمیمات حکیمانه امام خمینی (ره) در صیانت از انقلاب اسلامیگروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ رسول سنایی‌راد؛ اهمیت و نقش خطیر تصمیم‌گیری در مدیریت بدان پایه است که گاه تصمیم‌گیری و مدیریت را دو واژه هم‌معنا و مترادف می‌گیرند و کیفیت مدیریت را تابع کیفیت تصمیم‌گیری مدیر تلقی می‌کنند. منطق این برداشت و تلقی هم تا حدودی پذیرفتنی است؛ چراکه گرچه مدیریت و رهبری وظایف و جنبه‌های حساس دیگری، چون برنامه‌ریزی، ارتباطات، هماهنگی، تنظیم و هدایت نیز دارد، اما در فرایند مدیریت و رهبری، آنچه به کارآمدی و اثربخشی این وظایف کمک می‌کند، تصمیم‌گیری صحیح و به‌موقع است و از این رو نتایج اقدامات مدیریت و رهبری تابع تصمیمات بجایی است که اتخاذ می‌کند.

این اهمیت و نقش برای رهبری، چون حضرت امام خمینی (ره) که هدایت یک نهضت انقلابی تا پیروزی و تأسیس و تثبیت یک نظام سیاسی نوپا را با دشمنی‌های پیچیده و سرسخت عهده‌دار بوده، به مراتب بیشتر و ارزشمندتر است، چون تصمیمات خطیر ایشان نه در شرایط عادی و معمولی و در موقعیت‌های پیش‌بینی‌پذیر، بلکه معمولاً در موقعیت‌های بحرانی، آشوب و در عین حال سرنوشت‌ساز صورت می‌گرفته است؛ تصمیماتی، چون رفتن به پاریس پس از فشار صدام در عراق، بازگشت به کشور ایران از فرانسه در حالی که هنوز رژیم طاغوت فرونپاشیده و مستقر بود، دستور ماندن مردم در کف خیابان‌ها در روز ۲۱ بهمن که به پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن منجر شد، صدور حکم ارتداد سلمان رشدی و عزل آقای منتظری که به اجرا درآمد و نتایج آن روشن شد. همچنین می‌توان به این نمونه اشاره کرد که امام در مقابل ورود آمریکایی‌ها به خلیج‌فارس خطاب به مسئولان و فرماندهان وقت فرمودند: «من جای شما بودم، آن‌ها را می‌زدم». این سخن گرچه اجرایی نشد، اما بعد‌ها معلوم شد که چنانچه به آن عمل می‌شد، کشور را از بسیاری از هزینه‌ها، چون همراهی آمریکایی‌ها با متجاوزان عراقی و فرسایش بخشی از توان نظامی ما به نفع متجاوزان تا زدن هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی معاف می‌کرد.

یا تأکید معظم له به اینکه اگر از صدام بگذریم، از آل‌سعود نخواهیم گذشت، گرچه به حاشیه رفت و در بازی‌های سیاسی برخی دولتمردان و سیاستمداران رنگ باخت، اما واقعیت بعدی صحت چنین نگاه و تصمیمی را نشان داد و غفلت از اجرایی کردن آن سبب شد تا بعد‌ها آل‌سعود نه‌تن‌ها موج بیداری اسلامی را در منطقه به انحراف ببرد؛ بلکه در آتش‌افروزی جنگ نیابتی علیه مقاومت اسلامی و فرسایش ظرفیت‌های تمدن‌ساز جهان اسلام به نفع جهان کفر و استکبار عمل کرده و تروریسم وحشی و خشن تکفیری را به نفع راهبرد اسلام‌هراسی نظام سلطه ایجاد و پشتیبانی کند.

برای فهم چگونگی اتخاذ این تصمیمات از سوی حضرت امام خمینی (ره) باید به عناصر اصلی یا متغیر‌های ورودی در تصمیم‌گیری در نزد معظم‌له توجه داشت که عبارتند از: ۱ـ اصول و مبانی اعتقادی، ۲ـ شناخت ایشان از موضوعات، ۳ـ نگاه به موقعیت و شرایط تصمیم‌گیری.

واقعیت این است که حضرت امام (ره) سیاستمداری بود که پایه سیاست او اسلام و شریعت بود و در حالی که فقه و اصول می‌دانست، فیلسوف و عارف نیز بود و در عین حال مؤلفه‌هایی، چون نظم حاکم بر روابط بین‌الملل و نقش بازیگرانی، چون حکومت‌ها، ملت‌ها، نخبگان و گروه‌های اجتماعی را نیز در نظر گرفته و در عین آرمان‌گرایی به واقعیت‌ها نیز توجه داشت.

معظم‌له در حالی که انقلابی و تکلیف‌گرا بودند، اما همزمان به مصالح نیز نظر داشته و لذا به تصمیمات حکیمانه می‌رسیدند.

در مدیریت اسلامی انواع تصمیمات را به مصلحت‌گرایانه، تکلیف‌گرایانه، خردگرایانه و حکیمانه تقسیم‌بندی می‌کنند که تصمیمات مهم و مشهور حضرت امام (ره) در زمره تصمیمات حکیمانه قرار می‌گیرد که مبتنی بر آرمان‌گرایی واقعیت‌نگر بوده و لذا در حالی که به واقعیت‌ها توجه داشته‌اند، از آرمان‌ها کوتاه نیامده و محافظه‌کاری در اتخاذ تصمیم را برنتافته‌اند.

بر اساس این، معظم‌له در فرایند تصمیمات متغیر‌های اساسی را در نظر داشته و در چند گام آن را تنظیم می‌فرموده‌اند که عبارتند از: ۱ـ شناخت موضوع، ۲ـ نگاه به اصول و مبانی مرتبط با موضوع، ۳ـ تصمیم‌سازی، ۴ـ تصمیم‌گیری، ۵ـ ایجاد عزم و آمادگی برای اجرا، ۶ـ تحقق تصمیم و اجرا. افزون بر این، ایشان به آثار تصمیمات پس از اجرا نیز عنایت داشته و به عبارتی قائل به بازخوردگیری و اصلاح نیز بوده‌اند.

اما اینکه برخی از تصمیمات معظم‌له به اجرا درنیامده است، به دلیل همراهی نکردن برخی مسئولان و پدید آمدن تغییر در شرایط بوده است. برای نمونه، تصمیم ایشان برای ادامه جنگ و ضربه به فتنه‌گری صدام با دیوار عقلانیت ابزاری مسئولان محافظه‌کار مواجه شد، اما معظم‌له با تصمیم به پذیرش قطعنامه و نوشیدن جام زهر، جولان جریان عافیت‌طلب به بهانه آبرو گذاشتن برای مردم را از آن سلب کردند، یا اینکه گرچه تصمیم حضرت امام (ره) برای پخش نامه ششم فروردین ۱۳۶۸ به آقای منتظری با مقاومت و مصلحت‌گرایی برخی از مسئولان، چون آقای هاشمی رفسنجانی به سرانجام نرسید، اما وقایع بعدی و رفتار آقای منتظری پس از ارتحال حضرت امام (ره) صحت تصمیم امام و حکیمانه بودن آن را نشان داد.

این مدل تصمیم‌گیری بود که دشمنان انقلاب و نظام را منفعل و تدابیر و تصمیمات امام (ره) را موجه و در نوع حکمت‌آمیز قرار می‌داد که خلف صالح او امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) نیز بر اساس آن عمل می‌نمایند.

در پایان باید گفت همین اهمیت تصمیم گیری است که دشمنان را متقاعد کرده است که با نفوذ به مراکز تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر نظام، اهداف پلیدشان را دنبال کنند و باز همان جریان عافیت‌طلب دیروز با پوشش عقلانیت و توجیه ضرورت برجام‌های ۲ و ۳، زمینه‌ساز نفوذ دشمن هستند.

منبع: هفته‌نامه صبح صادق

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

اهمیت و نقش تصمیمات حکیمانه امام خمینی (ره) در صیانت از انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »

پشت سر ولی فقیه حرکت کنیم


پشت سر امام خمینی (ره) متوقف نشوید!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «حمید داودآبادی» نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس در صفحه مجازی خود با اشاره به خاطره‌ای از سفرش به جنوب لبنان در خرداد سال ۱۳۷۵، نوشت:

«همراه چند تن از بچه‌های مقاومت اسلامی، روستا به روستا و شهر به شهر، جنوب لبنان را زیر پا می‌گذاشتیم. می‌رفتم تا از نزدیک، سنگر‌ها و مواضع مقابله با تجاوزگری صهیونیست‌ها را ببینم و تصویر و گزارش تهیه کنم.

هنگام عبور از شهرک‌های مسیر، آن‌چه توجهم را بسیار جلب کرد، تصاویر بزرگی بود که در ورودی و خروجی هر شهر به‌چشم می‌خورد. تابلو‌های فلزی بزرگ با طول حداقل چهار متر که بر روی آن‌ها تصاویری نقاشی شده بود. با یک حساب سرانگشتی، فهمیدم از حدود ۱۰۰ تابلو، ۳۰ عدد متعلق به رئیس جمهوری و رئیس مجلس لبنان استژ و از هفتادتای بقیه، حدود ۲۰ تابلو متعلق به حضرت امام خمینی (ره) ۱۰ تابلو متعلق به سید حسن نصرالله دبیر کل حزب‌الله و ۴۰ تابلو اختصاص به تصاویر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) دارد.

وقتی به حاج حسّان تعجبم را از این ترکیب گفتم، و این‌که چرا تعداد تصاویر امام خمینی (ره) کم‌تر از تصاویر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) است، با تبسمی زیبا گفت: «مگر بین امام و سید قائد تفاوتی هست؟»، گفتم: «نه خب، ولی هرچه باشد او امام خمینی (ره) [بنیانگذار انقلاب اسلامی]است». بازخندید و گفت: «اشتباه نکنید. الان (سال ۱۳۷۵) هفت سال از رحلت امام خمینی (ره) می‌گذرد و ایشان به ملکوت اعلا سفر کرده است، ولی آن‌که امروز حیّ و حاضر است و به‌درستی همان شیوه و مرام امام خمینی (ره) را ادامه می‌دهد، سید قائد است. حواست باشد، خیلی‌ها بعد از فوت پیامبر اسلام (ص)، پشت سر پیغمبر گیر کردند و مدام از ایشان دم زدند. انگاری امروز هم که ایشان نیست، باید به جسم پیامبر (ص) اقتدا کنند. همان شد که از امام زمان خویش یعنی مولا علی (ع) وا ماندند. تاریخ همواره تکرار می‌شود؛ آن‌هایی که پشت سر امام خمینی (ره) گیر کردند، همان‌جا خواهند ماند. امروز نیاز است که پشت سر، ولی فقیه حاضر و حیّ خویش حرکت کنیم. اگر قرار باشد ما هم پشت امام (ره) بمانیم که باید در همان روز وفات ایشان، دیگر قدم از قدم بر نداریم و فقط توی سر خود بزنیم و گریه کنیم. ما امروز با اقتدا به، ولی زمان خویش است که این‌گونه جلوی صهیونیست‌ها قد علم می‌کنیم و به‌لطف خدا پیروز هم خواهیم شد».

«حسّان اللّقیس» از فرماندهان حزب‌الله لبنان، نیمه‌شب سه‌شنبه ۱۲ آذر سال ۱۳۹۲، توسط تیم تروریستی صهیونیست‌ها، در برابر منزلش در جنوب بیروت هدف گلوله قرار گرفت و شهید شد».

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

پشت سر ولی فقیه حرکت کنیم بیشتر بخوانید »

پشت سر امام خمینی (ره) متوقف نشوید!


پشت سر امام خمینی (ره) متوقف نشوید!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «حمید داودآبادی» نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس در صفحه مجازی خود با اشاره به خاطره‌ای از سفرش به جنوب لبنان در خرداد سال ۱۳۷۵، نوشت:

«همراه چند تن از بچه‌های مقاومت اسلامی، روستا به روستا و شهر به شهر، جنوب لبنان را زیر پا می‌گذاشتیم. می‌رفتم تا از نزدیک، سنگر‌ها و مواضع مقابله با تجاوزگری صهیونیست‌ها را ببینم و تصویر و گزارش تهیه کنم.

هنگام عبور از شهرک‌های مسیر، آن‌چه توجهم را بسیار جلب کرد، تصاویر بزرگی بود که در ورودی و خروجی هر شهر به‌چشم می‌خورد. تابلو‌های فلزی بزرگ با طول حداقل چهار متر که بر روی آن‌ها تصاویری نقاشی شده بود. با یک حساب سرانگشتی، فهمیدم از حدود ۱۰۰ تابلو، ۳۰ عدد متعلق به رئیس جمهوری و رئیس مجلس لبنان استژ و از هفتادتای بقیه، حدود ۲۰ تابلو متعلق به حضرت امام خمینی (ره) ۱۰ تابلو متعلق به سید حسن نصرالله دبیر کل حزب‌الله و ۴۰ تابلو اختصاص به تصاویر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) دارد.

وقتی به حاج حسّان تعجبم را از این ترکیب گفتم، و این‌که چرا تعداد تصاویر امام خمینی (ره) کم‌تر از تصاویر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) است، با تبسمی زیبا گفت: «مگر بین امام و سید قائد تفاوتی هست؟»، گفتم: «نه خب، ولی هرچه باشد او امام خمینی (ره) [بنیانگذار انقلاب اسلامی]است». بازخندید و گفت: «اشتباه نکنید. الان (سال ۱۳۷۵) هفت سال از رحلت امام خمینی (ره) می‌گذرد و ایشان به ملکوت اعلا سفر کرده است، ولی آن‌که امروز حیّ و حاضر است و به‌درستی همان شیوه و مرام امام خمینی (ره) را ادامه می‌دهد، سید قائد است. حواست باشد، خیلی‌ها بعد از فوت پیامبر اسلام (ص)، پشت سر پیغمبر گیر کردند و مدام از ایشان دم زدند. انگاری امروز هم که ایشان نیست، باید به جسم پیامبر (ص) اقتدا کنند. همان شد که از امام زمان خویش یعنی مولا علی (ع) وا ماندند. تاریخ همواره تکرار می‌شود؛ آن‌هایی که پشت سر امام خمینی (ره) گیر کردند، همان‌جا خواهند ماند. امروز نیاز است که پشت سر، ولی فقیه حاضر و حیّ خویش حرکت کنیم. اگر قرار باشد ما هم پشت امام (ره) بمانیم که باید در همان روز وفات ایشان، دیگر قدم از قدم بر نداریم و فقط توی سر خود بزنیم و گریه کنیم. ما امروز بااقتدا به، ولی زمان خویش است که این‌گونه جلوی صهیونیست‌ها قد علم می‌کنیم و به‌لطف خدا پیروز هم خواهیم شد».

«حسّان اللّقیس» از فرماندهان حزب‌الله لبنان، نیمه‌شب سه‌شنبه ۱۲ آذر سال ۱۳۹۲، توسط تیم تروریستی صهیونیست‌ها، در برابر منزلش در جنوب بیروت هدف گلوله قرار گرفت و شهید شد».

انتهای پیام/



منبع خبر

پشت سر امام خمینی (ره) متوقف نشوید! بیشتر بخوانید »

نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه



نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سید حسین علم‌الهدی فرزند مرحوم آیت‌الله حاج سید مرتضی علم‌الهدی، در سال ۱۳۳۷ متولد شد و متاثر از محیط خانواده، تربیت دینی او با مبارزات سیاسی توأم شد.

سید حسین در سن ۱۴ سالگی، کاباره سیرک مصری را که در اهواز برنامه اجرا می‌کرد، برچید و چندی بعد با سازمان دادن به یک گروه ۲۰۰ نفره، در روز عاشورا در خیابان‌های اهواز با شعار «انّ الحیاه عقیده و جهاد» به راهپیمایی و عزاداری پرداختند که با دخالت مأمورین شهربانی این مراسم به زد و خورد کشیده شد و در جریان آن، حسین دستگیر شد و چهار ماه با تحمل شکنجه‌های مختلف، در زندان بسر برد.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

سید حسین پس از آزادی از زندان، علیرغم سن کمش، همچنان به فعالیت‌ها و مبارزات خود ادامه داد و در سال ۱۳۵۵ درحالی‌که فقط ۱۸ سال داشت، با عده‌ای از جوانان مؤمن، گروه «موحدین» را بنیان‌گذاری کردند.

او در جریان پیروزی اتقلاب اسلامی نقش فعالی داشت و بارها دست به حمله مسلحانه علیه نیروها و مراکز در ارتباط با رژیم شاه زد. او در جریان تسخیر سفارت آمریکا توانست با یافتن مدارکی در لانه جاسوسی که ارتباط دریادار احمد مدنی با آمریکایی‌ها را بر ملا می‌کرد مانع از حضور او در انتخابات ریاست جمهوری شده و مجبور به استعفا از استانداری خوزستان شود.

سید حسین با شروع جنگ تحمیلی، در تجهیز و سازمان‌دهی نیروها در اهواز، برای مقابله با دشمن، نقش فعالی داشت و همزمان به ارائه برنامه «جنگ‌های پیامبر» در رادیو اهواز می‌پرداخت. او سرانجام به‌عنوان فرمانده یکی از گردان‌های عمل‌کننده در عملیات هویزه شرکت کرد و در ۱۶ دی ۱۳۵۹ به شهادت رسید.

در ادامه روایت‌هایی از این شهید که در کتاب «سید حسین» آمده است را می‌خوانید.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

روایت اول

«اتاقی ۹ متری طبقه بالای نهضت سوادآموزی شده بود اتاق مطالعه حسین. جایی که داشت برای آرزوی دوره مدرسه‌اش تلاش می‌کرد. یادت هست کدام آرزو را می‌گویم؟ یکبار سحر یکی از دوستانش رفته بود طبقه بالا، می‌بیند حسین روی کتاب خوابش برده. پاورچین به سمت کلید می‌رود و چراغ را خاموش می‌کند. حسین از خواب می‌پرد و می‌گوید چراغ را روشن کن. فردا امتحان دارم. گفتم: مرد حسابی، چه امتحانی؟ بخواب هنوز گیج خوابی مثل اینکه؟ گفت: «بیدارم. هر روز دارد خدا از ما امتحان می‌گیرد و ما حواسمان نیست» بلند شد، چراغ را خودش روشن کرد و به مطالعه اش ادامه داد. کاش چراغ را خاموش نکرده بودم.

روایت دوم

جنگ شروع نشده بود. حسین هم که دیوانه امیرالمؤمنین علیه السلام.‌ می‌خواست راه امامش را دنبال کند. لباس و مواد خوراکی جور می‌کرد و می‌رفت مناطق مرزی. روستائیان دوستش داشتند. ایرانی و عراقی هم نداشت. می‌گفت: آن‌ها هم مسلمانند و مستمند. به آن‌ها هم کمک می‌کرد. صدام، اما نگذاشت… نگذاشت…

روزهای آخر عمرش هم توی هویزه کباب می‌خرید و به مردم مستمند می‌داد و ناهار خودش فقط چند لقمه نان و سبزی بود. این غیر از ستاد ارزاق عمومی بود که راه انداخت و به همه مردم سهمیه‌ای از ارزاق عمومی و هدایای رسیده می‌دادند.

روایت سوم

یکی از مهمترین ویژگی‌های حسین، بصیرت و آینده نگری‌اش بود. کمتر کسی مثلش توی این قضیه شاید بشود پیدا کرد. پیش‌نویس قانون اساسی که در روزنامه‌ها منتشر شد، اولش کلی با آقای کیاوش که استاد قرآن و اولین نماینده اهواز بود بحث کرد. بعدش آمد خانه. یک احوالپرسی سریع و کوتاه.

«من چند روز مطالعه دارم و می‌روم توی اتاقم. لطفا هیچکس مزاحم نشه!» بعد از چند روز هم که از اتاق آمد بیرون کلی نوشته را گذاشت توی کیف و خداحافظ. باید برم تهران کار مهمی دارم! بعد چند روز برگشت و گفت آیت الله موسوی جزایری باید موضوع مهمی را در مجلس خبرگان قانون اساسی مطرح کند. نیاز به پشتوانه مردمی دارد.

راهپیمایی راه انداخت، اما این دفعه شعار می‌داد: «اصل ولایت فقیه در قانون اساسی منظور باید گردد». خواسته‌اش را چند روزی طول کشید دیدیم به کرسی نشانده است. اصل ولایت فقیه با اکثریت قاطع آرا تصویب شد.»



منبع خبر

نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه بیشتر بخوانید »