جهاد تبیین مهم ترین مسئله در صیانت از جایگاه ولایت است
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
جهاد تبیین مهم ترین مسئله در صیانت از جایگاه ولایت است بیشتر بخوانید »
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
جهاد تبیین مهم ترین مسئله در صیانت از جایگاه ولایت است بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از سمنان، سرهنگ پاسدار «محمدحسن سلامی» مدیر کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان سمنان در جلسه ستاد بزرگداشت مناسبتهای دفاع مقدس و مقاومت مهدیشهر که در فرمانداری شهرستان مهدیشهر برگزار شد اظهار داشت: دوران دفاع مقدس برگ زرینی در تاریخ انقلاب و سرمایهای بینظیر برای مردم و نسل جوان کشور است که باید به خوبی از آن درس گرفت.
وی با بیان این که لحظه به لحظه تاریخ انقلاب و دفاع مقدس درس های و عبرتهای فراوان دارد افزود: دفاع مقدس از مهمترین مقاطع تاریخ انقلاب است و باید حقایق و دستاوردهای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مقاومت برای جوانان و نوجوانان به صورت دقیق در مجالس و محافل مختلف روایتگری شود.
سلامی گفت: امروز همه ما وظیفه داریم سیره شهدا و آموزه های دفاع مقدس را برای مردم به ویژه جوانان بازگو و تبیین نماییم، امروز مهمترین نقشه دشمن ناامید نمودن مردم از آینده این نظام و انقلاب است و سعی می کنند مردم و خصوصاً جوانان ما را از آینده این نظام ناامید کنند.
این مسئول ایمان، از خود گذشتگی، ایثار، وحدت، توکل به خدا، وعده نصرت الهی و پیروی مطلق از ولایت فقیه را از ویژگیهای بارز رزمندگان در دوران دفاع مقدس دانست و گفت: امروز نیز با الگوگیری از ویژگی رزمندگان دوران دفاع مقدس باید در جبهه جنگ نرم ایستادگی کرد.
وی افزود: ما امروزه با یک جنگ ترکیبی مواجه هستیم و دشمن سعی در نابود کردن جمهوری اسلامی از طریق ابعادی همچون اقتصاد، سیاست، فرهنگ و… دارد و از هر طریقی در تلاش است برای خود دستاوردی داشته باشد.
سلامی با بیان اینکه دستکاری ذهن نسل جوان اولین اولویت در جنگ ترکیبی دشمن است، متذکر شد: دشمن از جنگ فیزیکی و درگیری نظامی با کشورمان مایوس و نا امید شده است و با راه اندازی جنگ ترکیبی علیه ایران اسلامی به دنبال آسیب زدن به باورهای دینی ملت است.
وی عنوان کرد: تبیین و نهادینه کردن فرهنگ دفاع مقدس، بصیرت افزایی و تبعیت بی چون و چرا از ولایت فقیه موثرترین راهکار برای مقابله با جنگ ترکیبی و شناختی دشمنان است.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
دفاع مقدس گنجینه و میراث گرانبهای شهداست بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار ساجد دفاعپرس، شهید مرتضی شفیعی پنجم آذر سال ۱۳۴۵ در «نور» چشم به جهان گشود. وی تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. جنگ تحمیلی که آغاز شد، «مرتضی شفیعی» از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جبههها حضور یافت تا اینکه سرانجام بیست و سوم دی سال ۱۳۶۵ با سمت فرمانده واحد اطلاعات و عملیات در شلمچه بر اثر اصابت گلوله شهید شد.
شهید مرتضی شفیعی در وصیتنامه خود آورده است:
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
بعضی از مومنان بزرگمردانی هستند که بهعهد و پیمانی که با خدای خود بستند، کاملا وفا کردند بعضی هم برآن عهد ایستادگی کردند تا در راه او شهید شدند.
با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و با درود به تمام شهدای انقلاب اسلامی و با درود به خانوادههای شهدا و تمام رزمندگان پروردگارا تو را سپاس فراوان میگویم که به من توفیق دادی تا بتوانم به سهم خود برای این انقلاب کار کنم. اکنون که حسین زمان خمینی بتشکن ندای «هل من ناصرا ينصرنی» سر داده چگونه یک فرد مسلمان میتواند آرام بنشیند و ندای امامش را لبیک نگوید؛ پس بنده به نوبه خود وظیفه شرعی و انسانی خود دیدهام اکنون که به اسلام تجاوز و كتابمان قرآن مورد حمله کافران قرار گرفته، به نهادی مانند سپاه که با خون رشد کرده بیایم و از طریق سپاه به جبهه حق علیه کفر بشتابم، شاید بتوانم بهیاری خدا گوشهای از وظیفه خود را انجام دهم. ای کاش هزارها جان داشتم و هزارها بار جان خود را فدای اسلام و قرآن میکردم.
و شما ای ملت عزیز و برادران و خواهران! اکنون انقلاب اسلامی که ثمره خون هزاران هزار شهید است و مورد هجوم ابر جنايتكاران و ملحدان قرار گرفته است، احتیاج به حفظ و نگهداری شدید دارد و هر فرد مسلمان و انقلابی موظف است به هر نحوی که میتواند در حفظ و نگهداری این انقلاب بکوشد.
برادران و خواهران! ولایت فقیه که ولایت خدا و رسول است از آن پشتیبانی کنید و نگذارید امام عزیز که اکنون بر همه ما ولایت دارند، تنها بمانند و از روحانیت که حق بزرگی در بیشبرد این انقلاب دارند، حمایت کنید و نگذارید روحانیت تنها بماند؛ چون حق بزرگی به گردن ما دارند و از شما ملت عزیز و خانواده و بستگان گرامیام خواهشمندم که فرائض دینی و سیاسی همچون نماز جمعه، دعای کمیل، بهشتزهرا و غیره را ترک نکرده و با شرکت خود در این مراسمها، مشت محکمی بر دهان یاوهگویان بزنید، هرکاری که میکنید برای رضای خدا باشد، مبادا ریائی در آن باشد مخلصانه کارکنید که سرافراز باشید. و از شما خواهران عزیز تقاضا دارم که سنگر خود یعنی حجابتان را حفظ کنید تا با حفظ این سنگر، کاری فاطمهگونه کرده باشید. و از شما خانواده عزیزم و بستگانم مخصوصا مادر خوبم که سالها مرا با زحمت بزرگ کردی، میخواهم اگر خداوند لیاقت شهادت را به این بنده حقیر داد، مبادا برای من گریه کنید؛ چون شهید گریه لازم ندارد؛ بلکه احتیاج به پیرو دارد که راه او را ادامه دهند و نگذارند تا خون او یایمال گردد. برای امام حسین گریه کنید که گریه بر امام حسین عبادت است. انسان، امانتی است از طرف خدا در این دنیا؛ پس چه بهتر که با مرگ باعزت یعنی شهادت در راه خدا از این دنیا بهسوی دنیای آخرت هجرت کند. و تو ای مادر عزیز افتخار کن که چنین فرزندی را بزرگ کردی و آن را برای خدمت به اسلام تقدیم کردی و مسئولیتی که پیش خدا داشتی، با سرافرازی انجام دادی.
در یایان از شما میخواهم دعا که سلاح مومن است یادتان نرود و در نمازها برای امام عزیزمان و برای پیروزی رزمندگان و غیره دعا کنید. از کلیه بستگان و دوستان و آشنایان تقاضای حلالیت میکنم. بهامید فرج آقا امام زمان و پیروزی و نشر اسلام در جهان
(والسلام ) ۶۳/۴/۹
انتهای پیام/ 113
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
شهید مرتضی شفیعی: حجابتان را حفظ کنید تا کاری فاطمهگونه کرده باشید بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از سمنان، دوران دفاع مقدس گنجینهای ارزشمند برای یادآوری و معرفی رشادتهای رزمندگان در دفاع از آب و خاک و نوامیس وطن است. تاریخ هیچگاه مجاهدتها، رشادتها و ایثارگریهای رزمندگان هشت سال دفاع مقدس را فراموش نخواهد کرد.
«محمدرضا باشی زرگرآبادی» یکی از ۳ هزار شهید استان سمنان و اهل شهرستان «دامغان» است که در ادامه فرازی از وصیتنامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
«محمدرضا باشی زرگرآبادی» فرزند «عباسقلی» یازدهم اردیبهشت ۱۳۳۹ در شهرستان دامغان به دنیا آمد و در تاریخ یکم آذر ۱۳۶۲ با سمت تکتیرانداز در پنجوین عراق بر اثر اصابت ترکش به پا و پهلو، شهید شد و پیکر پاکش در گلزار شهدای فردوس رضای زادگاهش به خاک سپرده شد.
فرازهایی از وصیتنامه شهید:
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَٰئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ، همانا آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا امید دارند رحمت خدا را و خدا است آمرزنده و مهربان.»آیه ۲۱۸ سوره بقره
ما همانند حسین (ع) وارد جنگ شدیم و باید همانند حسین (ع) شهید شویم. (امام خمینی (ره))
بار خدایا! به من یاری ده که جز در راه تو قدم برندارم و جز در راه تو سخنی نگویم و جز در راه تو ننویسم. بار خدایا! با نام تو حرکت میکنم و با نام تو میجنگم و با نام تو شهید میشوم. بار خدایا! به این حقیر چنان مزه شهادت را بچشان که به یاران حسین چشاندی. آمین یا ربالعالمین.
پدر و مادر عزیزم! سلام و درود بر شما که مرا چنین تربیت کردید که در راه حق قدم بردارم و حسین زمانم را یاری کنم. پدر و مادر عزیز! اگر من شهید شدم زیاد ناراحت نباشید، چون شامل آیه بالای نامه میشوم و اگر گریه کردید صدایتان را بلند نکنید که منافقان و دشمنان اسلام را به سرور آورید. به خدا راضی نیستم کسی در تشییع جنازهام شرکت کند که منافق باشد یا دودل به انقلاب اسلامی به رهبری ولایت فقیه و چند نکته که قابل عرض است که به ملت شهیدپرور بگویم این است که اول نفس اماره را از خود دور کنید که باید قلب از هر گونه گناه و خودپسندی پاک باشد.
دوم آن که پشتیبان روحانیت متعهد انقلابی باشیم و هر چه ولایت امر گفت بیچون و چرا اجرا کنیم. سوم آنکه نماز جمعه را فراموش نکنید و همیشه شبهای جمعه بر مزار شهدا و دعای کمیل حاضر باشید، البته عذر میخواهم و کوچکتر از آنم که این حقیر شما را نصیحت کنم، ولی خب تذکری که لازم بود بدهم انشاءالله خداوند همه ما را توفیق خدمت به اسلام و انقلاب بدهد. انشاءالله
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
قلبتان را از هر گونه گناه و خودپسندی پاک کنید بیشتر بخوانید »
گروه سایر رسانههای دفاعپرس – سعید توتونکار؛ روز ۱۴ خرداد سال ۶۸ در حالی که آزادگان جهان غرق در ماتم و اندوه فقدان مردی از سرآمدان تاریخ بودند؛ چشم دشمن به سوی ایران خیره بود تا پایان خمینی کبیر را جشن بگیرد، رؤیایی که هیچگاه تعبیر نشد.
اما، خمینی تنها یک تن نبود. حیّ متأله، پرچم حکمرانی انسان ناطق را برافراشت. او بیشتر جان بود در کالبد زمانه که زمینههای تغییر و دگرگونی را طراحی و هدایت میکرد. بلوغ تاریخی انسان مدرن بود که در جسم شریف آن مرد بزرگ تجلی یافت و بشر عصر حاضر را از بنبست تاریک حیات غریزی نجات داد و مقدمه اعتلای کلمة الله را فراهم کرد. خمینی یک اندیشه بود. یک منطق الهی بازمانده از نسل پیامبران. یک امانت آسمانی که بر دوش سرآمدان، دست به دست و نسل به نسل میگردد.
انقلاب اسلامی، ولایت الهی پنهان در قلوب مردمان را در قالب نظام ولایی جمهوری اسلامی ایران آشکار کرد؛ تا امکان ظهور و حکمرانی آن فراهم گردد. نظام مبتنی بر ولایت فقیه مقدمهای بر روند فروافتادن پرده غیبت بود. تمرین و تجربهای اجتماعی از سبک زندگی ولایتمدارانه.
نرمافزار شخصیت امام امت برخلاف تصور مشاهده گران مادی گرا بیش و پیش از سختافزار شخصش عمل میکرد؛ لذا مرگ ظاهری او، باعث مرگ انقلاب نشد. روح انقلاب امتداد یافت و صورتی دیگر برای خود برگزید.
انقلاب یعنی تحول در قلب و قالب. مسأله کانونی انقلاب اسلامی تحول است. تحول یعنی حیات، حرکت، رشد، تولد، تکثیر و پیشرفت.
مسأله حیات انسانی همین گونه گون شدن و روزآمدی و امتداد در زمینهها و زمانههاست. جلوه اجتماعی این خصیصه به مراتب جدیتر و بنیادیتر است. اگر تحول به مسأله اجتماعی تبدیل نشود و مردمان یک سرزمین ترجیح دهند که عوامل حرکت و پویایی و شکوفایی خود را خنثی کنند و به سمت آسودگی و بیمسئلگی و راحتطلبی حرکت نمایند و آماده پذیرش زحمت و هزینه تغییر و تحول و انقلاب مدام نباشند و مسیر بازی و سرخوشی و بیمسؤولیتی و تعلیق و عدم تعلق را پی بگیرند به زودی در دامی گرفتار خواهند شد که تفریح و تفرعن تار و پود آن و فساد حرث و نسل حاصل آن است.
تغییر، قاعده ناگزیر تکوینی است. انسان میتواند با امکان انتخابی که در اختیار دارد، تغییرات را مدیریت کند و تحول بیافریند و یا تسلیم روند خود به خودی تغییرات شود و به سراشیبی افول و سقوط و اضمحلال دچار گردد. انسان با ایمان و علم و امید و عمل، قدرت تسخیر و تقدیر در عالم را خواهد داشت. این آگاهی، همان آورده امام برای ملت مظلوم ایران و امت ستمدیده اسلام و مستضعفان جهان است. هر نگاهی تحول و انقلاب نمیآفریند. محصول تصورات مادی از ساختار عالم، ارتجاع و تحجر است.
انسان معاصر شاهد انتشار موج عظیم تحول از وجود مردی بود که با ایمان و عمل صالح، قدرت روحانی را در دوران اصرار بشر بر جمود و مادیگری و مجسمهسازی از زندگی آشکار کرد. امام خمینی رحمت الله علیه گمشده عصر بود. کسی که نگاه حداقلی مادی به انسان را برنمیتافت و ظرفیتهای عظیم معنوی بشر را دوباره به یاد او آورد. بزرگمردی که با کمترین ابزار مادی، قویترین پدیدههای معنوی را در جهان رقم زد.
کسی که نشان داد، معنویت سهم بسیار زندهتر و واقعیتری نسبت به مادیت در عالم دارد. تجربهای که ثابت کرد بخش عمده تعریف زندگی در حصار جامد و مرده معرفت غربی از یاد برده شده است.
نگاه حداقلی و منفعل مادی همواره بخش اعظمی از حقایق انسانی و واقعیات اجتماعی را از معادلات قدرت حذف میکند. نتیجه، پاسخهای اشتباه پی در پی به مسائل پیش آمده است. همین جا تفاوت آرمانخواهی الهی و رؤیابافی مادی را میتوان از هم بازشناخت. تقدیرات خشک و شکننده منطق مادی، عرصه بیانتهای امکان انتخاب در عقلانیت معنوی را برنمیتابد.
خیره شدن در امکانات عالم ماده چنان تذللی در مادیگرایان به وجود آورده که ناچیزی آن در برابر پدیدههای نوظهور معجزهگون از عوالم معنوی را نادیده میگیرند.
انقلاب ملتی با دستان خالی از ابزارهای مادی؛ اما با قلبی آکنده از داشتههای معنوی، معجزهای بود که حقانیت امام و ایمان او را برای تمام مردم عالم ثابت کرد. امام اینگونه مبعوث شد و به دیگران این نوید و امید را داد که هر چند مستکبران و مستبدان عالم در تلاشند تمام نشانههای ایمان را در بشر امروزی کور کنند و ریشههای معنویت و روحانیت را بخشکانند؛ اما امکان تحول از درون و انتشار آن در جامعه میتواند، بتشکنی کند و ساختارهای خشک و بسته مادی را فروریزد.
خمینی کبیر مسأله نجات انسان را در تمام سطوح فردی و اجتماعی و بینالمللی آن شناسایی کرد و تمام نظامات جهان را با آن توضیح داد. غلبه مادیت بر معنویت و کفر بر ایمان و یأس بر امید و شیطان بر انسان، مسئلهای فراگیر بود. باورها شکست خورده بود و گویی همگان سلطنت مطلق استبداد و استکبار را پذیرفته بودند و روزنه رهایی را نمییافتند.
انقلاب اسلامی پاسخی مناسب به این مسأله بود. تحولی روحانی و عمیق که ظرفیت بیانتهای آسمان را به رخ زمین کشید. تقابل توحید و شرک، سستی باطل را اثبات کرد. سقف همت و اراده انسانی که در تنگنای مادیات فشرده شده بود ناگهان کنار زده شد و آرمانهای بلند به صحنه آمد و با تکیه بر قدرت ایمان و امید فصل جدید زیست انسان را آغاز کرد.
به اذعان کارشناسان بینالمللی کوه یخ قدرت غرب ناباورانه در حال ذوب شدن است و ساکنانش را تهدید به نابودی میکند. این نشانه آشکار یک تغییر جهانی است. تغییری که پس از انقلاب اسلامی ایران سرعت گرفت و هیچ گاه متوقف نشد. انقلاب اسلامی روندی را که باعث سرنگونی استبداد داخلی شد ادامه داد تا نشانههای فروپاشی استکبار جهانی را آشکار کند. همان ایمان و امیدی که از دهه ۲۰ قیام لله را فریاد زد، امروز در منطق و منش جانشین حضرت امام خمینی قدس الله نفسه الزکیة، یعنی حضرت امام خامنهای حفظه الله تعالی زنده و پاینده است. پرچمی که پیر جماران در ایران به اهتزاز درآورد با همان شعارها و رهنمودها، امروز در جای جای جهان خودنمایی میکند تا دایره تحول را تکمیل کند.
ولایت فقیه آن حقیقت ناب است که تمام امکانهای خمینی بودن و خمینی ماندن را در خود به یادگار دارد. ولایت فقیه شخصیت امام روح الله است. میراث بزرگی که دشمنی شیاطین جهانی و هواهای نفسانی و امتدادهای داخلی و خارجیشان روی آن متمرکز شده است. منطق جاهلیت ولایت عقل و ایمان را برنمیتابد. جنگ و جهاد تا غلبه مطلق حق بر باطل ادامه دارد. تا ولایت فقیه زنده است، انقلاب زنده است؛ تحول زنده است؛ ایمان زنده است؛ امید زنده است.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
امتداد راه امام خمینی (ره) بیشتر بخوانید »