ولایت پذیری

خطابه‌های حضرت زینب (س) در زمان اسارت، امویان را رسوا کرد

خطابه‌های حضرت زینب (س) در زمان اسارت، امویان را رسوا کرد


حجت‌الاسلام «کاووس عطائی» مسئول دفتر نمایندگی ولی‌فقیه لشکر 10 حضرت سیدالشهدا (ع) در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در کرج ضمن عرض تسلیت به مناسبت وفات حضرت زینب کبری (س) به جمیع شیعیان آن حضرت اظهار داشت: حضرت زینب (س) در تاریخ 5 جمادی‌الاول سال پنجم یا ششم هجری متولد شد؛ سال تولد این حضرت، محل اختلاف است.

وی مطرح کرد: حضرت زینب (س) توسط رسول مکرم اسلام (س)، زینب نام‌گذاری شد و در دامان مبارک پیامبر (ص)، امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) تربیت شد. ایشان سومین فرزند حضرت علی (ع) و خانم فاطمه زهرا (س) بود که پس از امام حسین (ع) و امام حسن (ع) متولد شد.

مسئول دفتر نمایندگی ولی‌فقیه لشکر 10 حضرت سیدالشهدا (ع) عنوان کرد: آن حضرت با پسرعموی خود یعنی عبدالله بن جعفر ازدواج کرد؛ ایشان در واقعه کربلا حضور پررنگ و پرثمر داشت و پس از شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا به اسارت درآمد و در نهایت در تاریخ 15 رجب سال 62 وفات یافت. حضرت زینب (س) به‌عنوان یک الگو و اسوه برای ما شیعیان مطرح است.

حجت‌الاسلام عطائی با اشاره به ویژگی‌های خاص حضرت زینب (س) بیان داشت: ایشان عالمه غیر معلمه بود و در زمان امام علی (ع)، در مسجد کوفه برای بانوان تدریس می‌کرد. دومین ویژگی ایشان، ولایتمداری و ولایت‌پذیری بود؛ به‌ویژه زمانی که امام حسین (ع) روانه کربلا و کوفه شد. مهم‌ترین عاملی که موجب شد ایشان همراه با امام حسین (ع) روانه کربلا شود، ولایت‌پذیری و پیروی ایشان از ولایت بود.

وی گفت: سومین ویژگی حضرت زینب (س)، صبر و شکیبایی است؛ وی درحالی‌که در واقعه کربلا عزیزان خود از جمله برادران، برادرزاده‌ها و فرزندان خود را در راه خداوند از دست داد اما صبر و بردباری ایشان زبانزد خاص و عام است و همواره به‌عنوان بهترین الگوی صبر مطرح است. به‌عنوان چهارمین ویژگی می‌توان گفت که رشادت‌ها و خطابه‌های این حضرت در زمان اسارت، یزید و امویان را رسوا کرد.

مسئول دفتر نمایندگی ولی‌فقیه لشکر 10 حضرت سیدالشهدا (ع) در پایان خاطرنشان کرد: امید است خداوند به همه ما توفیق بدهد که در دنیا رهرو راه حضرت زینب کبری (س) باشیم و در بدو ورود به قبر و قیامت نیز مورد شفاعت آن حضرت قرار گیریم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خطابه‌های حضرت زینب (س) در زمان اسارت، امویان را رسوا کرد بیشتر بخوانید »

ایام الله دهه مبارک فجر تداعی کننده ایثار و رشادت مردم قهرمان ایران است

دهه فجر تداعی کننده ایثار و رشادت مردم ایران است


حجت‌الاسلام «سید احمد جباری» امام جمعه محمودآباد در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در ساری اظهار داشت: دهه مبارک فجر تداعی کننده ایثار، رشادت، شجاعت، همبستگی و ولایت‌پذیری مردم قهرمان، اظهار قدردانی و تجلیل از زحمات و فداکاری‌های امام راحل، شهدای گرانقدر و میثاق مجدد ملت ایران با مقتدای خویش و رهبر فرزانه‌ای است که ۳۳ سال مدبرانه سکانداری نظام مقدس را با وجود تمامی مشکلاتی که دشمنان ناجوانمردانه بر مردم مظلوم ما تحمیل نموده‌اند؛ برعهده دارند.

وی تصریح کرد: ملت عزیز ما نیز بیش از چهار دهه با عبور از موانع دشوار و تحریم‌های ظالمانه در برابر مستکبران جهانی ایستاده‌اند و در مسیر فتح قله‌های افتخار و کسب عزت به پیش می‌روند.

امام جمعه محمودآباد خاطرنشان کرد: بی‌تردید این طریق نورانی و مقدس با پیروی از رهنمود‌های داهیانه رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب با نگاه امیدوارانه به آینده استمرار خواهد داشت.

حجت‌الاسلام جباری افزود: اکنون که در چهل‌وسومین سالگرد شکوهمند انقلاب اسلامی قرار گرفته‌ایم؛ ایام الله دهه مبارک فجر را به محضر مقام عظمای ولایت (مدظله العالی) و خانواده‌های مکرم شهداء، جانبازان، ایثارگران، ملت بزرگ ایران، مسئولین مخلص و صدیق و مردم مومن و انقلابی شهرستان محمود آباد تبریک و تهنیت می‌گویم.

وی در پایان گفت: از خداوند قادر متعال سعادتمندی، پیشرفت، پیروز و توفیقات در عرصه‌های مختلف را برای همگان مسالت خواهم داشت.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دهه فجر تداعی کننده ایثار و رشادت مردم ایران است بیشتر بخوانید »

توصیه‌ شهید خرازی برای حفظ اجر جهاد در راه خدا/ ماجرای سربازی که شهید خرازی را نشناخت


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: خوزستان در زمستان سال ۱۳۶۵ تحرک دیگری داشت. زمزمه انجام عملیات گسترده توسط ایران ورد زبان رسانه‌های گروهی شده و ماهواره‌های جاسوسی دنبال رد پای ۱۰۰ هزار نفری می‌گشتند که وارد خوزستان شدند. سپاه سوم عراق در یک آماده‌باش کامل به سر می‌برد و ژنرال «ماهر عبدالرشید» خطوط شلمچه تا طلاییه را بیش از سایر جبهه‌ها زیرنظر داشت. با وجود آن همه امکانات مهندسی برای پدافند شرق بصره، هنوز تجربه تلخ عملیات والفجر ۸ چون پتکی بر سرش فرود می‌آمد. رادارها و دستگاه‌های استراق سمع، حساسیت ایرانی‌ها در اطراف جزیره ام‌الرصاص را هشدار می‌دادند. تب و تاب غرب خرمشهر همه را حساس کرده و عراقی‌ها در آماده‌باش کامل به سر می‌بردند. با وجود این، تحرکات یگان‌های نظامی ایران در منطقه عمومی خرمشهر هر روز به طور تصاعدی بیشتر می‌شد.

جنگ به مرحله‌ای رسید که دو طرف با آمادگی کامل رودرروی یکدیگر قرار گرفتند.

قرارگاه خاتم الانبياء (ص) طرح عملیات کربلای چهار را از چند منطقه به اجرا درآورده و به رغم موفقیت چندگردان، با آمادگی عراق در محور جزیره ام‌الرصاص، عملیات متوقف شد. سپاه سوم عراق جشن و پایکوبی راه انداخت و ماهر عبدالرشید، ژنرال پیروز شرق بصره، در برابر خبرنگاران خارجی مانور می‌داد. مارش پیروزی سراسر رسانه‌های عراق را فرا گرفت، اما فرماندهان عراق همچنان به دنبال رد پای ۱۰۰ هزار نفری می‌گشتند که به جبهه‌ها اعزام شدند. در آمار عراق آمده بود که نزدیک به ۹۰ هزار نفر ایرانی کشته شدند، اما خودشان می‌دانستند این افراد در خوزستان کمین کرده‌اند.

منطقه برای چند روز آرام گرفت، اما عراق هنوز مست پیروزی کربلای چهار بود و به تحرکات پشت پرده ایران توجهی نمی‌کرد. این شناسایی ها توسط گروه هایی از اطلاعات عملیات قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) صورت می‌گرفت و فرماندهان قرارگاه در زمانی بسیار کوتاه طرحی را در دستور کار خود قرار دادند. اگر چه هنوز لشکرها در منطقه حضور داشتند، اما تحرکی از خود نشان نمی‌دادند. حاج حسین که در عملیات کربلای چهار با استعداد دو گردان وارد عمل شده بود، پس از توقف عملیات به سازماندهی آن دو گردان پرداخت. حضور اغلب نیروها در اطراف مناطق عملیاتی شلمچه، ایجاب می‌کرد که قرارگاه عملیات بعدی را در همان منطقه تدارک ببیند و به طور گسترده‌تری وارد عمل شود. جمعی از فرماندهان نظامی در قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) جمع شدند. فرمانده یکی از قرارگاه‌های سپاه گفت: «شلمچه مركز ماشین‌های جنگی عراق است. ما از اینجا به بصره نزدیک‌تر خواهیم شد. رمز شکست با پیروزی ارتش عراق در این منطقه نهفته است و باید تکلیف آن را روشن کنیم.»

حاج حسین تردید داشت که عملیات در این مدت کوتاه شکل بگیرد. با وجود این، تصمیم گرفت نظر خود را اعلام کند.

فرمانده سپاه با اشاره از او خواست تا نظرش را بگوید.

– تا بیاییم لشکرها را آماده کنیم، حداقل یکماه طول می‌کشد. ما شرق بصره را برای انجام عملیاتی وسیع بررسی نکردیم. اگر عملیات کربلای چهار تکرار شود، چه خواهد شد؟ مگر این که…

حاج حسین سکوت کرد و چیزی نگفت، اما فرماندهان مشتاق بودند تا نظرش را کامل کند. همان طور که سرش پایین بود، خیلی آرام ادامه داد: «کاش عملیات متوقف نمی‌شد. ما باید پاسخگوی مردم باشیم. با وجود این، در صورت شروع عملیات، لشکر امام حسین (ع) آماده است.»

بار دیگر جلسه در سکوت فرو رفت. یکی باید پادرمیانی می‌کرد و جلسه را از آن حالت بیرون می‌آورد. فرمانده قرارگاه احساس کرد نظرات حضرت امام (ره) راه‌گشای جلسه است. چشم از حاج حسین برداشت و گفت: «وقتی خدمت حضرت امام (ره) گزارش عملیات را ارائه دادیم، ایشان فرمودند: شما از شکست یا توقف عملیات خوف نداشته باشید. ترس از این داشته باشید که در این ناملایمات سستی بین رزمندگان ایجاد شود. اجازه ندهید که بین عملیات وقفه ای ایجاد شود. بروید و هرطور شده عملیات را ادامه بدهید.» فرمانده قرارگاه تأملی کرد و سپس ادامه داد: «راستی چرا حضرت امام به این نتیجه رسیدند که باید عملیات را ادامه بدهیم؟» حاج حسین قبل از همه گفت: «من دیگر روی کم و کیف این عمليات بحثی ندارم. این تکلیفی که امام برای ما تعيين فرمودند، اتمام حجت است. باید با تمام توان مهیای این عملیات شویم.» دیگر حاج حسین در جلسه حرفی نزد و سعی کرد حساس‌ترین محورهای عملیات را انتخاب کند.

فارغ‌التحصیل مکتب ولایت که عاقبت به خیر شد

چند روز از آغاز عملیات می‌گذشت. حاج حسین از عملیات راضی به نظر می‌رسید. شاید نتیجه آن همه گریه و زاری خود در برابر خدا را به عینه می‌دید. او با تمام وجود وارد این عملیات شد. انگیزه اطاعت از فرمان امام برایش شیرین و گوارا بود. اگر تجربه هفت سال جنگ مغرورش می‌کرد، اکنون نمی‌توانست رابطه امام با جنگ را به خوبی لمس کند. اگرچه قبل از عملیات امیدی به پیروزی نداشت اما پس از سپری شدن چند روز، لشکرش پشت سومین دژ شرق بصره در غرب نهر جاسم مستقر شده بود. آنها آنچه را در شرق بصره می‌خواستند، به دست آورده و برای تثبیت این مواضع، به سلسله عملیات‌های دیگری نیاز بود…

فارغ‌التحصیل مکتب ولایت که عاقبت به خیر شد

آن‌چه خواندید بخش‌هایی از کتاب «عقیق» مجموعه خاطرات سردار رشید اسلام «حاج حسین خرازی» بود. در ادامه به مناسبت سالروز شهادت این فرمانده دلیر (هشتم اسفند)، خاطراتی از زندگی او را می‌خوانید.

///

///

///

///

///

///

///

///

انتهای پیام/ 711



منبع خبر

توصیه‌ شهید خرازی برای حفظ اجر جهاد در راه خدا/ ماجرای سربازی که شهید خرازی را نشناخت بیشتر بخوانید »

کلاغ‌پر دادن یک سرباز به شهید «حسین خرازی»/ توصیه‌ای برای حفظ اجر جهاد در راه خدا


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: خوزستان در زمستان سال ۱۳۶۵ تحرک دیگری داشت. زمزمه انجام عملیات گسترده توسط ایران ورد زبان رسانه‌های گروهی شده و ماهواره‌های جاسوسی دنبال رد پای ۱۰۰ هزار نفری می‌گشتند که وارد خوزستان شدند. سپاه سوم عراق در یک آماده‌باش کامل به سر می‌برد و ژنرال «ماهر عبدالرشید» خطوط شلمچه تا طلاییه را بیش از سایر جبهه‌ها زیرنظر داشت. با وجود آن همه امکانات مهندسی برای پدافند شرق بصره، هنوز تجربه تلخ عملیات والفجر ۸ چون پتکی بر سرش فرود می‌آمد. رادارها و دستگاه‌های استراق سمع، حساسیت ایرانی‌ها در اطراف جزیره ام‌الرصاص را هشدار می‌دادند. تب و تاب غرب خرمشهر همه را حساس کرده و عراقی‌ها در آماده‌باش کامل به سر می‌بردند. با وجود این، تحرکات یگان‌های نظامی ایران در منطقه عمومی خرمشهر هر روز به طور تصاعدی بیشتر می‌شد.

جنگ به مرحله‌ای رسید که دو طرف با آمادگی کامل رودرروی یکدیگر قرار گرفتند.

قرارگاه خاتم الانبياء (ص) طرح عملیات کربلای چهار را از چند منطقه به اجرا درآورده و به رغم موفقیت چندگردان، با آمادگی عراق در محور جزیره ام‌الرصاص، عملیات متوقف شد. سپاه سوم عراق جشن و پایکوبی راه انداخت و ماهر عبدالرشید، ژنرال پیروز شرق بصره، در برابر خبرنگاران خارجی مانور می‌داد. مارش پیروزی سراسر رسانه‌های عراق را فرا گرفت، اما فرماندهان عراق همچنان به دنبال رد پای ۱۰۰ هزار نفری می‌گشتند که به جبهه‌ها اعزام شدند. در آمار عراق آمده بود که نزدیک به ۹۰ هزار نفر ایرانی کشته شدند، اما خودشان می‌دانستند این افراد در خوزستان کمین کرده‌اند.

منطقه برای چند روز آرام گرفت، اما عراق هنوز مست پیروزی کربلای چهار بود و به تحرکات پشت پرده ایران توجهی نمی‌کرد. این شناسایی ها توسط گروه هایی از اطلاعات عملیات قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) صورت می‌گرفت و فرماندهان قرارگاه در زمانی بسیار کوتاه طرحی را در دستور کار خود قرار دادند. اگر چه هنوز لشکرها در منطقه حضور داشتند، اما تحرکی از خود نشان نمی‌دادند. حاج حسین که در عملیات کربلای چهار با استعداد دو گردان وارد عمل شده بود، پس از توقف عملیات به سازماندهی آن دو گردان پرداخت. حضور اغلب نیروها در اطراف مناطق عملیاتی شلمچه، ایجاب می‌کرد که قرارگاه عملیات بعدی را در همان منطقه تدارک ببیند و به طور گسترده‌تری وارد عمل شود. جمعی از فرماندهان نظامی در قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) جمع شدند. فرمانده یکی از قرارگاه‌های سپاه گفت: «شلمچه مركز ماشین‌های جنگی عراق است. ما از اینجا به بصره نزدیک‌تر خواهیم شد. رمز شکست با پیروزی ارتش عراق در این منطقه نهفته است و باید تکلیف آن را روشن کنیم.»

حاج حسین تردید داشت که عملیات در این مدت کوتاه شکل بگیرد. با وجود این، تصمیم گرفت نظر خود را اعلام کند.

فرمانده سپاه با اشاره از او خواست تا نظرش را بگوید.

– تا بیاییم لشکرها را آماده کنیم، حداقل یکماه طول می‌کشد. ما شرق بصره را برای انجام عملیاتی وسیع بررسی نکردیم. اگر عملیات کربلای چهار تکرار شود، چه خواهد شد؟ مگر این که…

حاج حسین سکوت کرد و چیزی نگفت، اما فرماندهان مشتاق بودند تا نظرش را کامل کند. همان طور که سرش پایین بود، خیلی آرام ادامه داد: «کاش عملیات متوقف نمی‌شد. ما باید پاسخگوی مردم باشیم. با وجود این، در صورت شروع عملیات، لشکر امام حسین (ع) آماده است.»

بار دیگر جلسه در سکوت فرو رفت. یکی باید پادرمیانی می‌کرد و جلسه را از آن حالت بیرون می‌آورد. فرمانده قرارگاه احساس کرد نظرات حضرت امام (ره) راه‌گشای جلسه است. چشم از حاج حسین برداشت و گفت: «وقتی خدمت حضرت امام (ره) گزارش عملیات را ارائه دادیم، ایشان فرمودند: شما از شکست یا توقف عملیات خوف نداشته باشید. ترس از این داشته باشید که در این ناملایمات سستی بین رزمندگان ایجاد شود. اجازه ندهید که بین عملیات وقفه ای ایجاد شود. بروید و هرطور شده عملیات را ادامه بدهید.» فرمانده قرارگاه تأملی کرد و سپس ادامه داد: «راستی چرا حضرت امام به این نتیجه رسیدند که باید عملیات را ادامه بدهیم؟» حاج حسین قبل از همه گفت: «من دیگر روی کم و کیف این عمليات بحثی ندارم. این تکلیفی که امام برای ما تعيين فرمودند، اتمام حجت است. باید با تمام توان مهیای این عملیات شویم.» دیگر حاج حسین در جلسه حرفی نزد و سعی کرد حساس‌ترین محورهای عملیات را انتخاب کند.

فارغ‌التحصیل مکتب ولایت که عاقبت به خیر شد

چند روز از آغاز عملیات می‌گذشت. حاج حسین از عملیات راضی به نظر می‌رسید. شاید نتیجه آن همه گریه و زاری خود در برابر خدا را به عینه می‌دید. او با تمام وجود وارد این عملیات شد. انگیزه اطاعت از فرمان امام برایش شیرین و گوارا بود. اگر تجربه هفت سال جنگ مغرورش می‌کرد، اکنون نمی‌توانست رابطه امام با جنگ را به خوبی لمس کند. اگرچه قبل از عملیات امیدی به پیروزی نداشت اما پس از سپری شدن چند روز، لشکرش پشت سومین دژ شرق بصره در غرب نهر جاسم مستقر شده بود. آنها آنچه را در شرق بصره می‌خواستند، به دست آورده و برای تثبیت این مواضع، به سلسله عملیات‌های دیگری نیاز بود…

فارغ‌التحصیل مکتب ولایت که عاقبت به خیر شد

آن‌چه خواندید بخش‌هایی از کتاب «عقیق» مجموعه خاطرات سردار رشید اسلام «حاج حسین خرازی» بود. در ادامه به مناسبت سالروز شهادت این فرمانده دلیر (هشتم اسفند)، خاطراتی از زندگی او را می‌خوانید.

///

///

///

///

///

///

///

///

انتهای پیام/ 711



منبع خبر

کلاغ‌پر دادن یک سرباز به شهید «حسین خرازی»/ توصیه‌ای برای حفظ اجر جهاد در راه خدا بیشتر بخوانید »