معنی ولایتپذیری با ذکر مثال
معنی ولایتپذیری با ذکر مثال بیشتر بخوانید »
گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: خوزستان در زمستان سال ۱۳۶۵ تحرک دیگری داشت. زمزمه انجام عملیات گسترده توسط ایران ورد زبان رسانههای گروهی شده و ماهوارههای جاسوسی دنبال رد پای ۱۰۰ هزار نفری میگشتند که وارد خوزستان شدند. سپاه سوم عراق در یک آمادهباش کامل به سر میبرد و ژنرال «ماهر عبدالرشید» خطوط شلمچه تا طلاییه را بیش از سایر جبههها زیرنظر داشت. با وجود آن همه امکانات مهندسی برای پدافند شرق بصره، هنوز تجربه تلخ عملیات والفجر ۸ چون پتکی بر سرش فرود میآمد. رادارها و دستگاههای استراق سمع، حساسیت ایرانیها در اطراف جزیره امالرصاص را هشدار میدادند. تب و تاب غرب خرمشهر همه را حساس کرده و عراقیها در آمادهباش کامل به سر میبردند. با وجود این، تحرکات یگانهای نظامی ایران در منطقه عمومی خرمشهر هر روز به طور تصاعدی بیشتر میشد.
جنگ به مرحلهای رسید که دو طرف با آمادگی کامل رودرروی یکدیگر قرار گرفتند.
قرارگاه خاتم الانبياء (ص) طرح عملیات کربلای چهار را از چند منطقه به اجرا درآورده و به رغم موفقیت چندگردان، با آمادگی عراق در محور جزیره امالرصاص، عملیات متوقف شد. سپاه سوم عراق جشن و پایکوبی راه انداخت و ماهر عبدالرشید، ژنرال پیروز شرق بصره، در برابر خبرنگاران خارجی مانور میداد. مارش پیروزی سراسر رسانههای عراق را فرا گرفت، اما فرماندهان عراق همچنان به دنبال رد پای ۱۰۰ هزار نفری میگشتند که به جبههها اعزام شدند. در آمار عراق آمده بود که نزدیک به ۹۰ هزار نفر ایرانی کشته شدند، اما خودشان میدانستند این افراد در خوزستان کمین کردهاند.
منطقه برای چند روز آرام گرفت، اما عراق هنوز مست پیروزی کربلای چهار بود و به تحرکات پشت پرده ایران توجهی نمیکرد. این شناسایی ها توسط گروه هایی از اطلاعات عملیات قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) صورت میگرفت و فرماندهان قرارگاه در زمانی بسیار کوتاه طرحی را در دستور کار خود قرار دادند. اگر چه هنوز لشکرها در منطقه حضور داشتند، اما تحرکی از خود نشان نمیدادند. حاج حسین که در عملیات کربلای چهار با استعداد دو گردان وارد عمل شده بود، پس از توقف عملیات به سازماندهی آن دو گردان پرداخت. حضور اغلب نیروها در اطراف مناطق عملیاتی شلمچه، ایجاب میکرد که قرارگاه عملیات بعدی را در همان منطقه تدارک ببیند و به طور گستردهتری وارد عمل شود. جمعی از فرماندهان نظامی در قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) جمع شدند. فرمانده یکی از قرارگاههای سپاه گفت: «شلمچه مركز ماشینهای جنگی عراق است. ما از اینجا به بصره نزدیکتر خواهیم شد. رمز شکست با پیروزی ارتش عراق در این منطقه نهفته است و باید تکلیف آن را روشن کنیم.»
حاج حسین تردید داشت که عملیات در این مدت کوتاه شکل بگیرد. با وجود این، تصمیم گرفت نظر خود را اعلام کند.
فرمانده سپاه با اشاره از او خواست تا نظرش را بگوید.
– تا بیاییم لشکرها را آماده کنیم، حداقل یکماه طول میکشد. ما شرق بصره را برای انجام عملیاتی وسیع بررسی نکردیم. اگر عملیات کربلای چهار تکرار شود، چه خواهد شد؟ مگر این که…
حاج حسین سکوت کرد و چیزی نگفت، اما فرماندهان مشتاق بودند تا نظرش را کامل کند. همان طور که سرش پایین بود، خیلی آرام ادامه داد: «کاش عملیات متوقف نمیشد. ما باید پاسخگوی مردم باشیم. با وجود این، در صورت شروع عملیات، لشکر امام حسین (ع) آماده است.»
بار دیگر جلسه در سکوت فرو رفت. یکی باید پادرمیانی میکرد و جلسه را از آن حالت بیرون میآورد. فرمانده قرارگاه احساس کرد نظرات حضرت امام (ره) راهگشای جلسه است. چشم از حاج حسین برداشت و گفت: «وقتی خدمت حضرت امام (ره) گزارش عملیات را ارائه دادیم، ایشان فرمودند: شما از شکست یا توقف عملیات خوف نداشته باشید. ترس از این داشته باشید که در این ناملایمات سستی بین رزمندگان ایجاد شود. اجازه ندهید که بین عملیات وقفه ای ایجاد شود. بروید و هرطور شده عملیات را ادامه بدهید.» فرمانده قرارگاه تأملی کرد و سپس ادامه داد: «راستی چرا حضرت امام به این نتیجه رسیدند که باید عملیات را ادامه بدهیم؟» حاج حسین قبل از همه گفت: «من دیگر روی کم و کیف این عمليات بحثی ندارم. این تکلیفی که امام برای ما تعيين فرمودند، اتمام حجت است. باید با تمام توان مهیای این عملیات شویم.» دیگر حاج حسین در جلسه حرفی نزد و سعی کرد حساسترین محورهای عملیات را انتخاب کند.

چند روز از آغاز عملیات میگذشت. حاج حسین از عملیات راضی به نظر میرسید. شاید نتیجه آن همه گریه و زاری خود در برابر خدا را به عینه میدید. او با تمام وجود وارد این عملیات شد. انگیزه اطاعت از فرمان امام برایش شیرین و گوارا بود. اگر تجربه هفت سال جنگ مغرورش میکرد، اکنون نمیتوانست رابطه امام با جنگ را به خوبی لمس کند. اگرچه قبل از عملیات امیدی به پیروزی نداشت اما پس از سپری شدن چند روز، لشکرش پشت سومین دژ شرق بصره در غرب نهر جاسم مستقر شده بود. آنها آنچه را در شرق بصره میخواستند، به دست آورده و برای تثبیت این مواضع، به سلسله عملیاتهای دیگری نیاز بود…

آنچه خواندید بخشهایی از کتاب «عقیق» مجموعه خاطرات سردار رشید اسلام «حاج حسین خرازی» بود. در ادامه به مناسبت سالروز شهادت این فرمانده دلیر (هشتم اسفند)، خاطراتی از زندگی او را میخوانید.








انتهای پیام/ 711
گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: خوزستان در زمستان سال ۱۳۶۵ تحرک دیگری داشت. زمزمه انجام عملیات گسترده توسط ایران ورد زبان رسانههای گروهی شده و ماهوارههای جاسوسی دنبال رد پای ۱۰۰ هزار نفری میگشتند که وارد خوزستان شدند. سپاه سوم عراق در یک آمادهباش کامل به سر میبرد و ژنرال «ماهر عبدالرشید» خطوط شلمچه تا طلاییه را بیش از سایر جبههها زیرنظر داشت. با وجود آن همه امکانات مهندسی برای پدافند شرق بصره، هنوز تجربه تلخ عملیات والفجر ۸ چون پتکی بر سرش فرود میآمد. رادارها و دستگاههای استراق سمع، حساسیت ایرانیها در اطراف جزیره امالرصاص را هشدار میدادند. تب و تاب غرب خرمشهر همه را حساس کرده و عراقیها در آمادهباش کامل به سر میبردند. با وجود این، تحرکات یگانهای نظامی ایران در منطقه عمومی خرمشهر هر روز به طور تصاعدی بیشتر میشد.
جنگ به مرحلهای رسید که دو طرف با آمادگی کامل رودرروی یکدیگر قرار گرفتند.
قرارگاه خاتم الانبياء (ص) طرح عملیات کربلای چهار را از چند منطقه به اجرا درآورده و به رغم موفقیت چندگردان، با آمادگی عراق در محور جزیره امالرصاص، عملیات متوقف شد. سپاه سوم عراق جشن و پایکوبی راه انداخت و ماهر عبدالرشید، ژنرال پیروز شرق بصره، در برابر خبرنگاران خارجی مانور میداد. مارش پیروزی سراسر رسانههای عراق را فرا گرفت، اما فرماندهان عراق همچنان به دنبال رد پای ۱۰۰ هزار نفری میگشتند که به جبههها اعزام شدند. در آمار عراق آمده بود که نزدیک به ۹۰ هزار نفر ایرانی کشته شدند، اما خودشان میدانستند این افراد در خوزستان کمین کردهاند.
منطقه برای چند روز آرام گرفت، اما عراق هنوز مست پیروزی کربلای چهار بود و به تحرکات پشت پرده ایران توجهی نمیکرد. این شناسایی ها توسط گروه هایی از اطلاعات عملیات قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) صورت میگرفت و فرماندهان قرارگاه در زمانی بسیار کوتاه طرحی را در دستور کار خود قرار دادند. اگر چه هنوز لشکرها در منطقه حضور داشتند، اما تحرکی از خود نشان نمیدادند. حاج حسین که در عملیات کربلای چهار با استعداد دو گردان وارد عمل شده بود، پس از توقف عملیات به سازماندهی آن دو گردان پرداخت. حضور اغلب نیروها در اطراف مناطق عملیاتی شلمچه، ایجاب میکرد که قرارگاه عملیات بعدی را در همان منطقه تدارک ببیند و به طور گستردهتری وارد عمل شود. جمعی از فرماندهان نظامی در قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) جمع شدند. فرمانده یکی از قرارگاههای سپاه گفت: «شلمچه مركز ماشینهای جنگی عراق است. ما از اینجا به بصره نزدیکتر خواهیم شد. رمز شکست با پیروزی ارتش عراق در این منطقه نهفته است و باید تکلیف آن را روشن کنیم.»
حاج حسین تردید داشت که عملیات در این مدت کوتاه شکل بگیرد. با وجود این، تصمیم گرفت نظر خود را اعلام کند.
فرمانده سپاه با اشاره از او خواست تا نظرش را بگوید.
– تا بیاییم لشکرها را آماده کنیم، حداقل یکماه طول میکشد. ما شرق بصره را برای انجام عملیاتی وسیع بررسی نکردیم. اگر عملیات کربلای چهار تکرار شود، چه خواهد شد؟ مگر این که…
حاج حسین سکوت کرد و چیزی نگفت، اما فرماندهان مشتاق بودند تا نظرش را کامل کند. همان طور که سرش پایین بود، خیلی آرام ادامه داد: «کاش عملیات متوقف نمیشد. ما باید پاسخگوی مردم باشیم. با وجود این، در صورت شروع عملیات، لشکر امام حسین (ع) آماده است.»
بار دیگر جلسه در سکوت فرو رفت. یکی باید پادرمیانی میکرد و جلسه را از آن حالت بیرون میآورد. فرمانده قرارگاه احساس کرد نظرات حضرت امام (ره) راهگشای جلسه است. چشم از حاج حسین برداشت و گفت: «وقتی خدمت حضرت امام (ره) گزارش عملیات را ارائه دادیم، ایشان فرمودند: شما از شکست یا توقف عملیات خوف نداشته باشید. ترس از این داشته باشید که در این ناملایمات سستی بین رزمندگان ایجاد شود. اجازه ندهید که بین عملیات وقفه ای ایجاد شود. بروید و هرطور شده عملیات را ادامه بدهید.» فرمانده قرارگاه تأملی کرد و سپس ادامه داد: «راستی چرا حضرت امام به این نتیجه رسیدند که باید عملیات را ادامه بدهیم؟» حاج حسین قبل از همه گفت: «من دیگر روی کم و کیف این عمليات بحثی ندارم. این تکلیفی که امام برای ما تعيين فرمودند، اتمام حجت است. باید با تمام توان مهیای این عملیات شویم.» دیگر حاج حسین در جلسه حرفی نزد و سعی کرد حساسترین محورهای عملیات را انتخاب کند.

چند روز از آغاز عملیات میگذشت. حاج حسین از عملیات راضی به نظر میرسید. شاید نتیجه آن همه گریه و زاری خود در برابر خدا را به عینه میدید. او با تمام وجود وارد این عملیات شد. انگیزه اطاعت از فرمان امام برایش شیرین و گوارا بود. اگر تجربه هفت سال جنگ مغرورش میکرد، اکنون نمیتوانست رابطه امام با جنگ را به خوبی لمس کند. اگرچه قبل از عملیات امیدی به پیروزی نداشت اما پس از سپری شدن چند روز، لشکرش پشت سومین دژ شرق بصره در غرب نهر جاسم مستقر شده بود. آنها آنچه را در شرق بصره میخواستند، به دست آورده و برای تثبیت این مواضع، به سلسله عملیاتهای دیگری نیاز بود…

آنچه خواندید بخشهایی از کتاب «عقیق» مجموعه خاطرات سردار رشید اسلام «حاج حسین خرازی» بود. در ادامه به مناسبت سالروز شهادت این فرمانده دلیر (هشتم اسفند)، خاطراتی از زندگی او را میخوانید.








انتهای پیام/ 711
کلاغپر دادن یک سرباز به شهید «حسین خرازی»/ توصیهای برای حفظ اجر جهاد در راه خدا بیشتر بخوانید »

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، «سمیرا درودگر جهرمی» همسر شهید مدافع حرم «مجتبی ذوالفقارنسب» در برنامه سلام سردار اظهار داشت: شهید ذوالفقارنسب ۲۰ سال در ارتش خدمت کرد و به صورت نیروی داوطلب به سوریه اعزام شد و یکی از نفراتی بود که مرتبا پیگیر اعزام خود بود.
وی افزود: شهید ذوالفقار نسب از اولین نیروهایی بود که از ارتش جمهوری اسلامی ایران به سوریه اعزام میشد و هدف از حضور خود را در این راه ادای دین خود به اسلام میدانست و تنها کاری که از دست ما برای ادای دین به اسلام بر میآمد این بود که مانع رفتن وی نشویم بلکه با پیمودن راهی که انتخاب کرده بود همراه باشیم و کمترین کاری بود که از دست ما بر میآمد.
این همسر شهید اشاره کرد: شب قبل از اعزام شهید ذوالفقار نسب پسرم علی خطاب به من گفت، مادر تو که پدرت را از دست دادی و با درد یتیمی آشنایی داری پس چرا مانع رفتن پدر نمیشوی که شهید جواب داد ما در ماه محرم زیر پرچم امام حسین (ع) ندای لبیک یا حسین (ع) سر میدهیم و امروز روز وفا و عمل به همان ندای لبیک یا حسینهایی است که در ماه محرم میگفتیم و شما نیز باید در این مسیر با لبیک یا زینب (س) مرا در این راه همراهی کنید و این صحبتها آرامشی شد برای تحمل دوری پدر توسط فرزندان.
انتهای پیام/ 112
امروز روز عمل به ندای لبیک یا حسینهای ماه محرم است بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روح اله سجادی در خصوص نقش حضرت زهرا(س) در دفاع از حریم ولایت بیان کرد: در تاریخ و در سیره اهل بیت عصمت و طهارت منقول است که حرکت انقلابی ام ابیها ازصراط مستقیم الهی از همان روزهای اولیه رحلت رسول خدا (ص) آغاز شد، هنگامی که برخی با جانشینی و امامت حضرت علی(ع) مخالفت کرده و از پذیرش رهبری امیرالمؤمنین سر باز زدند؛ ایشان به عنوان اولین حامی و مدافع ولایت بر حق الهی و آغازگر دفاع از حریم ولایت بودند.
وی با بیان اینکه مهم ترین و بزرگترین ستم بر امیرالمومنین(ع) غصب خلافت و مسائل پیرامون آن بود، گفت: هنگامی که ولی جامعه تنها مانده بود تنها گزینه حضرت زهرا(س) به عنوان دختر پیامبر و به عنوان یک جایگاه با عظمت معنوی و اجتماعی که داشت که در روایات هم به آن اشاره شده ” ای آزموده ای که آفریدگارت تو را قبل از آفریدنت آزمود و تو را شکیبا یافت” اقدام به روشنگری با قرائت خطبه فدکیه کردند.
مسئول کمیته خادمین الشهداء زاهدان تصریح کرد: حضرت زهرا(س) با قرائت خطبه ای معروف به فدکیه، پس از حمد و ثنای الهی، بعثت پیامبر (ص) را یادآور و سپس به ویژگی های امیرمومنان (ع) اشاره کردند، آنگاه برخی از یاران پدرش را به شدت سرزنش کرده و با استناد به آیات قرآن، موضوع را به قیامت واگذار کردند.
خطبه فدکیه جریان ساز مبارزه با ظلم در تاریخ شد
وی افزود: مبارزه با حاکمیت ظلم بعد از وفات رسول خدا (ص) با خطبه فدکیه شروع شد و اهل بیت با الگو قرار دادن روش حضرت زهرا (س) به مبارزه با ظلم پرداختند و در واقع این خطبه، سرچشمه مقابله با ظلم و حاکمیت جور بود.
این مقام مسئول با تاکید بر اینکه دفاع از حریم ولایت پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) تا زمان شهادت دختر پیامبر، از فرازهای مهم تاریخ اسلام به شمار می رود، ادامه داد: حضرت زهرا(س) یک نمونه اسوه است که امروز همسران، مادران و فرزندان و خواهران شهیدان با تاسی به مکتب ایشان در صحنه دفاع مقدس، در عرصه های مختلف انقلاب و هم اکنون در بحث مدافعان حرم عمل کرده و الگو گرفته اند که نتیجه آن ایفای نقش بی نظیر و پیروزی بوده و است.
وی خاطر نشان کرد: نقش دختر پیامبر(س) در دفاع از ولایت باید برای نسل امروز بازخوانی شود.
سجادی در ادامه به بیان برخی از ویژگی های اخلاقی ایشان اشاره کرد و افزود: فاطمه (س)حوریه ای است که همانند صورت انسان خلق شده، عظمت وی بی نهایت است که فقط خدا و اهل بیت علیهم السلام می دانند ولاغیر؛ بر این اساس ولایت مداری و بصیرت، تهجد شبانه، راز و نیاز با خدا، پارسایی و قناعت به ثروتی اندک و امکاناتی ناچیز در عین امکان بهره مندی از بالاترین امکانات، انفاق و ایثار فراوان در اشیای مورد علاقه و نیاز خویش، تبلور حیا و عفت، الگوی کامل پوشش و حجاب، تربیت فرزندان از ویژگی های بارز دختر پیامبر(ص) بود.
وی اذعان کرد: در روایتی از امام حسن(ع) نقل شده که مادرم زهراء (س) را در شب جمعه دیدم که تا سپیده صبح مشغول عبادت و رکوع و سجود بود و مؤمنان را یک به یک نام میبرد و دعا میکرد، اما برای خود دعا نکرد، وقتی علت را از ایشان جویا شدند حضرت گفتند “فرزندم اول همسایه، بعد خانه”، این درس بزرگی است که به ما می فهماند در سختی ها باید توسل به خدا کرد و برای رفع گرفتاری دیگران هم تلاش و دعا کرد.
این کارشناس مذهبی در ادامه سخنان خود به موضوع انفاق فاطمه(س) نیز اشاره کرد و گفت: از داستان انفاق پیراهن توسط حضرت زهرا(س) در شب عروسی، درس هایی می توان گرفت و آن اینکه در هر شرایطی نباید از توجه به فقرا و نیازمندان غافل شد و بهترین ها را در راه خدا انفاق کرد.
وی در خصوص حیا و عفت حضرت زهرا(س) بیان کرد: روزی فرد نابینایی در خانه ایشان وارد شد حضرت خود را پشت پرده یا دیوار پوشاند، پیامبر (ص) فرمود چرا با این که نابینا تو را نمیبیند از وی حجاب میگیری؟ که ایشان گفتند”اگر او مرا نمیبیند، من که او را میبینم و او نیز بوی مرا استشمام میکند”، این ویژگی امروز باید الگویی برای زنان جامعه باشد و بدانند که دشمن با از بین بردن حیا و عفت آنان قصد بی حرمتی به آنان را دارد.
مسئول کمیته خادمین الشهداء زاهدان ادامه داد: تربیت فرزندان مقوله مهمی است که متاسفانه امروز با توجه به تکنولوژی روز دنیا، مادران به فرزندان و کودکان خود بی رحمی کرده و وقتی برای برقراری ارتباط صمیمی و آموختن فنون دینی، اخلاقی و ارزشی نمی گذارند، دختری که به خانه بخت می رود مبحث شوهرداری و خانه داری را نمی داند و اینها همه آسیب است که می طلبد بانوان جامعه از سیره اهل بیت درس گرفته؛ همانطور که می بینیم حضرت زهرا(س) به شدت بر روی تربیت فرزندانش وقت گذاشت و امروز عالم را متحیر خود کرده اند.
ولایت مداری مهمترین درس از سیره اجتماعی دخت پیامبر
وی در بخش دیگر سخنان خود به دفن شبانه حضرت زهرا(س) اشاره کرد و گفت: این مسئله که بخشی از وصیت دختر پیامبر(ص) بود هم اعتقادی و هم سیاسی است، اعتقادی از جنبه تولی و تبری که گفتند”یاعلی، نمی خواهم کسانی که با ولایت تو مشکل داشته در تشییع من حضور داشته باشند”، سیاسی از این بُعد که برخی با ولایت حضرت علی(ع) مخالفت داشتند و این وصیت ضربه سنگینی بر پیکره و جایگاه اجتماعی آنان وارد کرد.
وی تصریح کرد: شفاعت حضرت در آخرت شامل کسانی خواهد شد که راه اهل بیت و سیره عملی، رفتاری و اعتقادی آنها را در زندگی خود عملی کرده باشند یعنی تولی و تبری؛ امروز امثال حاج قاسم سلیمانی و شهدای والا مقام مورد شفاعت ایشان قرار می گیرند. هرکس که راه شهدا، امام، صالحان را در حرف و عمل پیش برده باشد.
این کارشناس مذهبی خاطر نشان کرد: امروز باید ببینیم اهل بیت ار ما چه خواسته و ما چگونه رفتار کنیم، چگونه به دیگران رسیدگی و از ولایت دفاع کنیم، ولاتی که دست ما امانت است.
وی در بخش دیگر سخنان خود به ولایت پذیری سردار شهید حاج قاسم سلیمانی اشاره کرد و گفت: عبودیت و راز و نیاز و توسل به اهل بیت، ولایت مداری و ولایت پذیری از ویژگی های بارز سردار دلها بود، تقوا و توسل و تمسک به ولایت آل الله در میدان عمل، بصیرت شناسی، مام شناسی و دشمن شناسی، روحیه انقلابی، مدیریت جهادی، رسیدگی به مستضعفان وسرکشی از خانواده شهدا جزو صفاتی بود که حاج قاسم را بزرگ و محبود و خاری در چشم دشمنان کرد.
حاج قاسم سلیمانی گوش به فرمان ولایت بود
سجادی در خصوص جایگاه ولایت بیان کرد: جایگاه ولایت در جامعه مانند ستونی است که وقتی باشد خیمه پابرجاست لذا امام جامعه به عنوان شخصیت و جایگاهی که آسیب ها را دیده، نقاط قوت و ضعف را می داند، مردم را به سمت توکل و اتکا به خداوند متعال سوق می دهد، دارای مدیریت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و سایر موارد است؛ نقشی بسیار جدی به خصوص در دفع فتنه های اقتصادی و سیاسی، تهاجم فرهنگی، آسیب های اجتماعی و .. دارد و اینهاست که جامعه را به بالندگی می رساند.
این کارشناس مذهبی افزود: حاج قاسم سلیمانی گوش به فرمان ولایت بود و سخنان رهبر انقلاب را فصل الخطاب می دانست نگاه ولایت را شناخته و درک کرده بود به گونه ای که قبل از اشاره به موضوعات ایشان نیت ولایت را عملی می کرد و رمز موفقیت این مسئله نیز در تمامی عرصه ها “ولایت مداری” و “ولایت پذیری” است.
این مقام مسئول در پایان خاطر نشان کرد: درسی که از حضرت زهرا (س) میگیریم، تبعیت از ولی فقیه بوده، اینکه در میدان عمل با داشتن بصیرت و اقدام به موقع ولایت مداری خویش را ثابت کنیم چنانچه این مساله را در زندگی با برکت شهید حاج قاسم سلیمانی که نماد بارز ولایتمداری و حرکت در مسیر ولایت در عصر کنونی بود مشاهده میکنیم.
سردار سلیمانی نماد بارز بصیرت و ولایتمداری بود بیشتر بخوانید »