منابع خبری اماراتی اعلام کردند که جنگ قدرت در امارات وارد فاز جدیدی شده است و در این راستا، «محمد بن زاید»، رئیس جدید امارات درخواست دیگر حاکمان اماراتی برای تعیین ولی عهد جدید را رد کرده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، منابع آگاه اظهار داشتند که «محمد بن زاید» رئیس این کشور درخواست دیگر حکام اماراتی برای حل مسئله جانشینی و تسریع در انتصاب ولیعهد ابوظبی را رد کرده است.
این منابع اعلام کردند که درخواست مذکور در حاشیه نشست اعضای شورای عالی فدرال به مناسبت عید سعید قربان به محمد بن زاید ارائه شده است.
به گفته این منابع، حاکمان امارات ضرورت تعیین ولیعهد ابوظبی و پایان دادن به جنجال های همراه با این پرونده را مطرح کردند، اما محمد بن زاید از هرگونه دخالت آنها خودداری و بر ورود شخصی به این موضوع تاکید کرده است.
این منابع تاکید کردند: از آنجا که محمد بن زاید در تحمیل انتصاب «خالد»، پسر ارشد خود به عنوان ولی عهد ابوظبی با تعارض و اختلاف شدید مواجه است، به عمد تلاش دارد، پرونده تعیین جانشین را به تعویق بیاندازد تا به اختلافات موجود در این زمینه رسیدگی کند.
این اتفاقات در حالی در سطح خانوادههای حاکم بر امارات رخ می دهد که منابع اماراتی چند روز پیش از ناپدید شدن اسرارآمیز پسر خلیفه بن زاید آل نهیان، رئیس پیشین امارات، در بحبوحه کشمکش شدید برای تعیین ولی عهد ابوظبی خبر دادند.
این منابع ضمن تاکید بر ناپدید شدن شیخ «سلطان بن خلیفه بن زاید»، پسر ارشد شیخ خلیفه بن زاید، مشاور رئیس سابق حکومت و رئیس هیئت مدیره شرکت هلدینگ (SBK) اظهار داشتند: ناپدید شدن سلطان در شرایط اسرارآمیز کمتر از دو ماه پس از مرگ شیخ خلیفه، پدرش و در پی تشدید جنگ قدرت برای دستیابی به مقام ولی عهد ابوظبی رخ میدهد.
به گفته این منابع، سلطان بن خلیفه در جلسات خاندان حاکم در ابوظبی اعلام کرده بود که وی گزینه اول و مناسب ترین گزینه برای تصدی این سمت است و آشکارا با هر تصمیمی که بر خلاف آن از سوی محمد بن زاید، عمویش اتخاذ شود، مخالفت خواهد کرد.
این منابع احتمال میدهند که سلطان بن خلیفه در بازداشت سرویسهای امنیتی امارات باشد که توسط خالد، پسر محمد بن زاید اداره می شوند و مهم ترین گزینه برای تصدی سمت ولی عهدی ابوظبی به توصیه پدرش محسوب میشود.
منابع آگاه اماراتی پیشتر فاش کرده بودند که اختلافات و نزاع بر سر تصدی پست ولی عهد ابوظبی در خانوادههای حاکم به شکل بیسابقه ای تشدید شده و به بالاترین حد خود رسیده و موجب شده، محمد بن زاید دست به اقدامات غیر منتظرهای از جمله بازداشت خانگی برادرانش بزند.
در آن زمان، منابع آگاه فاش کرده بودند که جنگ قدرت بین محمد بن زاید و مخالفان خاندان حاکم بر سر تصدی منصب ولی عهدی، پس از خالی شدن این منصب و انتصاب محمد بن زاید به ریاست امارات پس از مرگ شیخ خلیفه بن زاید، برادر ناتنی اش اوایل ماه مه تشدید شده است.
این منابع اظهار داشتند: سلطان پسر خلیفه خواستار حق خود برای به دست گرفتن حکومت به جانشینی پدرش است، اما آنچه مانع این امر می شود، حضور پسران شیخ زاید از همسر یمنی اش، فاطمه در ارگانهای حکومت است.
به گفته این منابع، محمد بن زاید با توجه به رقابت بین خالد، پسر ارشدش با طحنون و منصور، عموهایش برای تصدی منصب ولی عهدی هنوز نتوانسته موافقت خاندان آل نهیان را با نظر خود به دست آورد.
این موضع باعث شده تا محمد بن زاید از نیروهای مزدور شرکتهای امنیتی خصوصی مانند شرکت آمریکایی «بلک واتر» برای حفاظت شخصی خود و حلقه نزدیکش استفاده کند.
این منابع با اشاره به اینکه این نیروها خانه سلطان، پسر شیخ خلیفه و منازل شخصیتهای برجسته قبایل اماراتی حامی شیخ خلیفه (قبایل سواحل عمان) را در محاصره دارند، افزودند: اقدامات محمد بن زاید فقط به پسر شیخ خلیفه و شخصیتهای ارشد اماراتی حامی وی محدود نمیشود، بلکه برادران تنی اش را هم دربرگرفته است که خواهان انتصاب ولی عهد از میان یکی از پسران شیخ حمدان، برادر محمد بن زاید هستند که گفته میشود، در یک سانحه مشکوک هوایی کشته شد.
این منابع تاکید کردند که جنگ قدرت در امارات دهههاست که در این کشور به عنوان یک جنگ خونین شناخته می شود، چون تنها راه رسیدن به قدرت در ابوظبی و دبی کودتاهای خونین است که در آن یکی از اعضای خاندانهای حاکم بر امارات با خیانت به برادر، عموزاده یا پسر خود، آنها را از پیش رو برداشته و راه خود را برای رسیدن به قدرت هموار میکند.
منبع: تسنیم
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
پاریس تلاش میکند با مهرههایی که بهظاهر فعال اقتصادی هستند، نفوذ سیاسی و نظامی خود در خاورمیانه را گسترش دهد و در عین حال، دستهای خونآلودش را مخفی کند.
سرویس جهان مشرق – شواهد نشان میدهد فرانسه طی سالهای گذشته از راه برقراری روابطِ بهظاهر اقتصادی با برخی کشورهای منطقهی خلیج فارس، در صدد نفوذ سیاسی و حتی نظامی در این منطقه است. پاریس اگرچه در ظاهر نقش پررنگی در بحرانهای خاورمیانه بازی نمیکند، اما از طریق فروش تسلیحات به ائتلاف عربی تحت رهبری سعودی، دستش به خون یمنیها آلوده است، و با گرداندن مهرههای متعددش در کشورهایی مانند عربستان، تلاش میکند اثر انگشتش را از روی این بحرانها پاک کند. در گزارش پیش رو، بیشتر با نقش فرانسه در خاورمیانه و مهرههای این کشور برای بازی در شطرنج منطقه آشنا خواهید شد.
استقبال «امانوئل مکرون» (چپ) رئیسجمهور فرانسه، از «محمد بنسلمان» (راست) ولیعهد سعودی، در کاخ «الیزه» در پاریس در ماه آوریل سال ۲۰۱۸. فرانسه از طریق کشورهایی مانند عربستان و امارات، سعی دارد ضمن تأمین منافع اقتصادیاش، در امور خاورمیانه نیز دخالت کند. (+)
نشانِ افتخاری برای مزدوران منطقه
هشت سال پیش، وقتی «محمد بنلادن» مدال افتخار «شوالیه» (اولین درجه از بالاترین نشان افتخار فرانسه، یعنی «لژیون دونور[۱]») را از «فرانسوا اولاند» رئیسجمهور وقت فرانسه، دریافت کرد، کمتر کسی او را میشناخت. البته هنوز هم نام او کاملاً در سایه قرار دارد و احتمالاً با بزرگِ خاندانش اسامه بنلادن یا دیگر اعضای شجرهی ثروتمندش اشتباه گرفته میشود. بنلادن تحصیلات آکادمیک خود را در پاریس به اتمام رساند. آن زمان بهتازگی ریاست شورای بازرگانی عربستان و فرانسه را پذیرفته بود[۲]. با گذشت هشت سال و درخشش محمد بنلادن در تحکیم روابط اقتصادی فرانسه و عربستان، چند هفته پیش، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، او را به درجهی افسری، که دومین درجهی افتخار فرانسه است، مفتخر کرد. این اتفاق در آخرین روز از سال ۲۰۲۱ و پس از سفر مکرون به کشورهای عربی منطقه، در سکوت کامل خبری، رخ داد. همزمان، ژان-ایو لودریان، وزیر خارجهی فرانسه، به افراد دیگری مانند «محمد بنظاهر المنجد» و «ژان-مارک بودین» نیز، که در تعاملات تجاری ریاض-پاریس همکاری فعال دارند، این نشان را اعطا کرد. جالب اینجاست که این افراد، کاملاً در پشت پرده فعال هستند و اطلاعات بسیار کمی از آنها در رسانهها منتشر میشود.
«محمد بنلادن» (تصویر بالا) رئیس «شورای بازرگانی عربستان و فرانسه»، در آخرین روز سال ۲۰۲۱، دومین نشان افتخار «لژیون دونور» را از دست امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، دریافت کرد. (+)
اگرچه نشان افتخار فرانسه یک نشان تشریفاتی است و از لحاظ مالی یا قانونی امتیازِ خاصی برای دارندهاش محسوب نمیشود، اما دریافت این نشان در سیاست خارجی فرانسه به معنای حمایت دولت از شخص دارندهی این نشان و نشانگر رویکرد او نسبت به چهرهها و اتفاقات خارجی است. به عنوان نمونه، خدمات محمد بننایف، ولیعهد سابق عربستان و رئیس وقتِ دستگاه اطلاعاتی این کشور، به کشورهای غربی در سال ۲۰۱۶ و همچنین به طور ویژه در بحبوحهی جنگ سوریه، سبب شد تا موفق به دریافت عنوان شوالیه به خاطر «تلاش در مبارزه با تروریسم و افراطیگری» شود. چند ماه بعد نیز سازمان اطلاعاتی آمریکا، سیآیای، با اعطای «مدال جورج تِنت»، از او به خاطر فعالیتهای «ضدتروریستی» و ایجاد «صلح و امنیت» تقدیر کرد.
فرانسوا اولاند (جلوی تصویر، چپ)، رئیسجمهور وقت فرانسه، اوایل ماه مارس سال ۲۰۱۶، در پاریس، نشان شوالیه (اولین درجهی «لژیون دونور»، بالاترین نشان افتخار اهدایی در فرانسه، چه نظامی و چه غیرنظامی) را به «محمد بننایف» ولیعهد سابق سعودی و رئیس وقت دستگاه اطلاعاتی عربستان، اهدا میکند. (+)
با این وجود، رسانهها در قبال این سیاست فرانسه سکوت نکردند و از اولاند، رئیسجمهور وقتِ این کشور، به خاطر اعطای نشان افتخار به بننایف انتقاد کردند. انتقاد رسانهها از آن رو بود که محمد بننایف یکی از مسئولان قتلعام وحشیانهی شیعیان و خصوصاً «نمر باقر النمر» از رهبران شیعیان عربستان، در ماه ژانویهی همان سال بود[۳]. اما وقتی محمد بنلادن، چهرهی بانفوذ و پشت پردهی عربستانی، مدال افتخار لژیون دونور را برای دومین بار دریافت کرد، رسانهها سکوت کردند. دلیل این سکوت آن بود که، بر خلاف موردِ بننایف که سیاست پاریس در آن علناً و مستقیماً جنگطلبانه بود، بنلادن چهرهای اقتصادی و در ظاهر پاک است. با این حال، سؤال اینجاست که چرا یک چهرهی اقتصادی تا این اندازه محبوبِ پاریس واقع شده است؟ آیا سیاستِ فرانسویها در قبال کشورهای عربی منطقه تغییر کرده، یا قرار است همان سیاست اینبار در لباس میش پیاده شود؟
«محمد بنلادن» تحت پوشش فعالیتهای اقتصادی و روابط بازرگانی با فرانسه، سیاستهای این کشور را در قبال عربستان و منطقهی خاورمیانه پیش میبرد. (+)
منافع اقتصادی فرانسه در فروش تسلیحات نظامی
در پیِ انتشارِ سند چشمانداز دهسالهی عربستان موسوم به «رؤیه ۲۰۳۰»، برخی از مسئولین عربستانی اخیراً مدعی شدهاند که این کشور بیش از بیست میلیارد دلار برای تجهیزات نظامی هزینه خواهد کرد[۴]. احتمالاً سهم زیادی از این بودجه نصیب شرکتهای فرانسوی خواهد شد. حال اگر بیفزاییم که محمد بنلادن (دارای نشان درجهی دوم لژیون دونور) مشاور ارشد شرکت نظامی فرانسوی «تالِس[۵]» در عربستان است، سیاست «اقتصادی» پاریس در منطقه کمی شفافتر میشود. از سوی دیگر، ژان-مارک بودین، رئیس شبکهی بینالمللی کمپانی تالس، نیز چند هفته پیش، همزمان با محمد بنلادن، نشان شوالیهی لژیون دونور را دریافت کرد.
«محمد بنلادن» علاوه بر مدیریت روابط بازرگانی فرانسه با عربستان، مشاور ارشد شرکت نظامی فرانسوی «تالس» در عربستان نیز هست. (+)
در دنیای اقتصاد، این اولین بار نیست که فروشندهای، خریدار و دلالِ خرید را با خود همراه کرده است. جالب است بدانید که محمد بنظاهر المنجد نیز، که نشان افتخار فرانسه را پذیرفت، رئیس بخش مالی «اتحادیهی فرانسه در عربستان» است. مقر اصلی فعالیت المنجد در شهر جده قرار دارد که به لحاظ راهبردی نسبت به ریاض (مقر فعالیت ملک سلمان و محمد بنسلمان) فاصله دارد و وی گاهی از آنجا قراردادهای مستقلی با شرکتهای فرانسوی امضا میکند. به عنوان مثال، یکی از سِمتهای متعدد المنجد عضویت در هیأتمدیرهی شرکت سعودی «خدمات آبرسانی کنداسه[۶]» است و اخیراً در همین سِمت طی قراردادی با شرکت فرانسوی «ویولیا[۷]» خواستار راهاندازی کارخانهی شیرینسازی آب دریا در شهر جده شده است.
فرانسه سومین صادرکنندهی بزرگ صنایع نظامی بعد از آمریکا و روسیه است. تنها از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹، صادرات ادوات نظامی فرانسه ۷۲ درصد رشد داشته است[۸]. در سوی دیگر، حتی در سال ۲۰۲۰، که همهگیری کرونا اقتصاد جهان را تحت تأثیر قرار داده بود، عربستان با صرف ۷۰۳ میلیون دلار، بزرگترین واردکنندهی تسلیحات نظامی از فرانسه بود. جالب است بدانید که اغلب این تسلیحات، راهبردی و در حوزهی رادار، ماهوارههای ردیاب، سامانههای کنترلی و رباتهای مینیاب دریایی بود، و جالبتر اینکه بخش بزرگی از این قراردادها سهم شرکت تالس شد. در واقع، به نظر میرسد فرانسه درصدد است کشورهای عربی منطقه را از لحاظ دفاعی تجهیز کند، تا در مقابل تهدیدهای گروههای مقاومت توانایی مقابله داشته باشند. حملهی پهپادی به تأسیسات نفتی «آرامکو»ی عربستان در سال ۲۰۱۹ و حملهی اخیر انصارالله یمن به چند نفتکش و فرودگاه بینالمللی ابوظبی، چراغ خطر را برای همپیمانان پاریس در منطقهی خلیج فارس روشن کرده است.
امضای قرارداد تعمیر و نگهداری صنایع هوافضای عربستان با شرکت فرانسوی «تالس» در حاشیهی اولین روز از نمایشگاه هوایی دبی، در ۱۴ نوامبر ۲۰۲۱ (+)
فرانسه و امارات «شریکان جنایت در یمن»
از سوی دیگر، بازوی نظامی فرانسه در منطقه، امارات، عربستان و قطر هستند. بنابراین عجیب نیست که همزمان با سفر اخیر مکرون به امارات، خبرِ فروش هشتاد جنگندهی «رافال[۹]»، ساخت شرکت فرانسوی «داسو[۱۰]»، به قیمت ۱۹ میلیارد دلار، منتشر میشود. وزیر دفاع فرانسه پس از عقد این قرارداد مدعی شد که بزرگترین قرارداد صادرات تسلیحات نظامی تاریخ فرانسه امضا شده است[۱۱]. این ادوات نظامی به طور مستقیم و غیرمستقیم علیه مردم مظلوم یمن و بحرین استفاده میشوند، در حالی که فرانسه تلاش میکند جنایتهای خود را پشت پردهی تعاملات تجاری مخفی کند.
شماری از شهروندان اماراتی، اواسط ماه نوامبر سال ۲۰۱۷، از مقابل یک فروند جنگندهی «رافال» ساخت شرکت فرانسوی «داسو» در نمایشگاه هوانوردی دبی در امارات، عبور میکنند. امارات اخیراً با خرید هشتاد فروند جنگندهی رافال به مبلغ حدوداً ۱۹ میلیارد دلار، بزرگترین صادرات تسلیحات فرانسه را رقم زد. (+)
پیشتر، «فدراسیون بینالمللی حقوق بشر[۱۲]» طی گزارشی فرانسه و امارات را «شریکان جنایت در یمن» خوانده بود[۱۳]. علاوه بر حملاتی که مستقیماً از سوی پایگاههای اماراتی یا سعودی علیه یمن تدارک دیده میشود، ابوظبی به «منطقهی خاکستری» فروش تسلیحات نظامی به گروههای تروریستی نیز تبدیل شده است. در واقع، فرانسه و امارات تلاش میکنند با مدیریت این حوزهی اقتصادی، جنگ در منطقه را هدایت کرده و در عین حال، منافع اقتصادی خود را نیز تضمین کنند. فدراسیون جهانی حقوق بشر در گزارش مذکور خواهان توقف صادرات تسلیحات نظامی به امارات و تشکیل گروه تحقیق و تفحص دربارهی صادرات نظامی فرانسه به امارات شد. در این گزارش، فاجعهی یمن با کشتار بیش از ۴۰۰,۰۰۰ انسان، «بزرگترین فاجعهی بشری» خوانده شده و امارات و فرانسه شریکان این جنایت توصیف شدهاند.
جلد گزارش «فدراسیون بینالمللی حقوق بشر» که دربارهی شراکت فرانسه و امارات در جنایات جنگی در یمن توضیح داده است (+)
نفوذ در منطقه بدون آلوده شدن دست
با همهی اینها، نفوذ اقتصادی فرانسه در منطقه صرفاً منحصر به فروش تسلیحات نظامی نیست. سیاستهای پاریس در منطقه از طریق همپیمانان عربیاش در پوشش همکاریهای اقتصادی اجرا میشود. به عنوان مثال، میتوان به خانم «فیروز ویلین» هنرمند و مجموعهدار برندهی مدال افتخار لژیون دونور، اشاره کرد. ویلین رئیس «انجمن دوستان دانشگاه سوربن در ابوظبی» است. «ژان-پل ویلین»، همسر ویلین، که او نیز نشان لژیون دونور را به سینه دارد، بیش از بیست سال رئیس بخش راهبردی «صندوق سرمایهگذاری ابوظبی» بوده است. این زوج یکی از عوامل اقتصادی پاریس در منطقهی خلیج فارس محسوب میشوند.
«ژان-پل ویلین» (راست) بیست سال رئیس بخش راهبردی «صندوق سرمایهگذاری ابوظبی» بوده و همسرش «فیروز ویلین» (چپ) رئیس «انجمن دوستان دانشگاه سوربن در ابوظبی» است. هر دو برندهی نشان افتخار «لژیون دونور» فرانسه و از عوامل نفوذ اقتصادی این کشور در منطقهی خلیج فارس هستند (+)
دقیقاً به همین شکل، خانوادهی «کاپلان» («دافنه» و «توماس») نیز که هنرمند و هنردوست هستند[۱۴]، در فعالیتهای اقتصادی منطقه مشارکت فعال دارند. «توماس کاپلان» که یک تاجر، هنرمند و فعال اجتماعی آمریکایی است، روابط بسیاری خوبی با پاریس دارد. وی همچنین با حمایت ابوظبی از گروههای فشار متعددی مانند «پروژهی مقابله با افراطیگری[۱۵]» و «اتحاد علیه ایران هستهای[۱۶]» حمایت مالی کرده است. برخی از مؤسسههای کاپلان، مانند «ائتلاف بینالمللی حمایت از میراث در مناطق جنگی[۱۷]» تحت حمایت مالی مستقیم محمد بنزاید، ولیعهد ابوظبی، و اولاند و مکرون، رؤسایجمهور فرانسه، هستند. کاپلان اکنون از «پروژهی دموکراسی در ترکیه[۱۸]» و «عدالت برای کردها[۱۹]» حمایت میکند.
«توماس اس. کاپلان» (تصویر بالا) مجموعهدار ثروتمند آمریکایی، و همسرش «دافنه کاپلان»، یکی از بزرگترین مجموعههای خصوصی نقاشیهای هلندی متعلق به قرن هفدهم میلادی را در اختیار دارند. تصویر بالا، توماس کاپلان را در کنار تعدادی از این نقاشیها نشان میدهد که ماه فوریهی سال ۲۰۱۷ در موزهی «لوور» پاریس به نمایش گذاشته شدهاند (+)
اگرچه تعامل پاریس با همپیمانان عربیاش در ریاض، دوحه و ابوظبی مستقیم است، اما با تأثیرگذاری غیرمستقیم بر اهدافی مانند بیروت، دمشق، بغداد و حتی تهران، قصد مشارکت حداکثری در فضای منطقه را دارد. به عنوان نمونه، چند سال قبل، عربستان با حمایت آمریکا قول مساعدتی سه میلیارد دلاری به بیروت داد تا بتواند از شرکت تالس بالگرد سبک و ادوات نظامی-مخابراتی خریداری کند. اما با تغییر شرایط منطقه، تشنج در روابط ریاض-تهران و نفوذ حزبالله در این کشور، این تعهد، نیمهکاره رها شد[۲۰]. اکنون که لبنان با بحران اقتصادی دستوپنجه نرم میکند، فرانسه و عربستان مجدداً به فکر نفوذ در این کشور افتادهاند. حدود یک ماه پیش، رئیسجمهور فرانسه و ولیعهد سعودی در تماس مشترکی که با نجیب میقاتی، نخستوزیر لبنان، داشتند، دربارهی رفع بحران بیروت هماندیشی کردند.
شبکهی اقتصادی فرانسه در کشورهای عربی منطقه به قدری وسیع است که در برخی موارد، به نوعی بدهبستان تبدیل شده است. به عنوان مثال، سازمان غیردولتی و حامی محیطزیست «پانترا» به طور مستقیم تحت حمایت محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، است و به «انجمن صلح پاریس» کمک مالی کرده است. حدود دو سال پیش که پروندهی حامیان محیطزیست در ایران جنبهی امنیتی پیدا کرد، سروکلهی توماس کاپلان نیز به عنوان واسط امنیتی آمریکا در پروژههای زیستمحیطی ایران، پیدا شد [جزئیات بیشتر]. رسانهها نوشتند «پولهای کاپلان در جهان چرخید و بالأخره دغدغههای سیاسی و زیستمحیطی او با یکدیگر تلاقی پیدا کرد[۲۱].»
اسم «توماس کاپلان» اخیراً در گزارشهای مربوط به جاسوسی در ایران تحت پوشش حمایت از محیطزیست و یوزپلنگ ایرانی مطرح شد [جزئیات بیشتر] (+)
در همینباره بخوانید:
›› اتحاد مؤسسات محیطزیستی با اسرائیل برای «به زانو درآوردن ایران بدون حمله نظامی»
›› برنده جایزه کاپلان چه نقشهای برای یوزپلنگ ایرانی دارد
به نظر میرسد سیاست پاریس در غرب آسیا و حوزهی خلیج فارس وارد لایههای عمیقتر و جدیتری شده است. از یک سو، فروش مستقیم و غیرمستقیم تسلیحات نظامی به متحدان عربی و گروههای تروریستی سود کلانی برای این کشور به بار آورده، و از سوی دیگر، این تعاملات تجاری باعث گسترش نفوذ آنها در منطقه شده است. این در حالی است که پوشش تجاری و اقتصادی، توجیه خوبی برای دوری از چالش رسانهها و رسوایی جنایات فرانسه در این منطقه است.
[۱] لژیون دونور لینک
[۲]Biography of Mohamed Ben Laden Link
[۳]France awards Legion d’Honneur to Saudi prince ‘for terror fight’ Link
[۴]Saudi Arabia to invest more than $۲۰ billion in its military industry over next decade Link
[۵] گروه تالس لینک
[۶]Kindasa Water Services Link
[۷] وئولیا لینک
[۸]Here’s what’s behind France’s ۷۲% jump in weapons exports Link
[۹] داسو رافال لینک
[۱۰] داسو اویاسیون لینک
[۱۱]UAE signs $۱۹ billion fighter jet deal with France Link
[۱۲] فدراسیون جهانی جامعههای حقوق بشر لینک
[۱۳]Arms sales: France and the United Arab Emirates, partners in the crimes committed in Yemen? Link
[۱۴]Billionaire’s Spending Spree Creates ‘Lending Library for Old Masters’ Link
[۱۵]Counter Extremism Project Link
[۱۶] اتحاد علیه ایران هستهای لینک
[۱۷]International alliance for the protection of heritage in conflict areas Link
[۱۸]Turkish Democracy Project Link
[۱۹]Justice for Kurds Link
[۲۰]Saudi Arabia halts $۳ billion package to Lebanese army, security aid Link
[۲۱]Did an American Billionaire Philanthropist Play a Role in the Imprisonment of Iranian Environmentalists? Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
«دیوید میدان» مقام عالیرتبهی سابق موساد، میداند در هر کشوری باید از چه راهی نفوذ کند؛ در امارات با کمک به جاسوسی از مردم، در مصر با همکاری اطلاعاتی، و در ترکیه با فروش تسلیحات.
سرویس جهان مشرق – روابط میان برخی کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی لایههای عمیقی دارد که ریشه در توهمِ وجودِ منافع مشترک و البته عوامل نفوذی اسرائیل در نقاط مختلف خاورمیانه دارند. یکی از این عوامل، «دیوید مِیدان» مقام ارشد سابق موساد است که در گزارش پیش رو به معرفی او خواهیم پرداخت.
«دیوید مِیدان» مقام عالیرتبهی سابق موساد و مأمور اسرائیل برای نفوذ در کشورهای منطقه است (+)
دیوید میدان کیست؟
«دیوید مِیدان[۱]» سال ۱۹۵۵ در مصر متولد شد و سال ۱۹۵۷ به همراه والدینش به سرزمینهای اشغالی فلسطین مهاجرت کرد. میدان ابتدا در تشکیلات اطلاعاتی ارتش اسرائیل، موسوم به یگان ۸۲۰۰، خدمت کرد. سپس در سال ۱۹۷۷ به موساد منتقل شد و در بخش «تزومت» (به معنای تقاطع) مسئولیت جذب و فعال کردن عوامل اطلاعاتی را بر عهده گرفت. همچنین در مدت فعالیت خود در موساد مسئولیت چندین یگان عملیاتی این سازمان در خارج از کشور را به عهده داشت. سال ۲۰۰۶ به عنوان رئیس بخش «تِوِل» انتخاب شد که مسئول روابط خارجی موساد با سازمانهای همتایش در سراسر جهان است. یکی از مهمترین فعالیتهای میدان در این سِمت، برقراری روابط غیررسمی با کشورهای خاورمیانه بود که هیچ رابطهی دیپلماتیکی با اسرائیل نداشتند. نام وی بعدها، در همین جایگاه، با ماجرای آزادی گیلعاد شلیط[۲] گره خورد؛ سرباز اسرائیلیای که سال ۲۰۰۶ به دست نیروهای فلسطینی اسیر شد و نزد حماس در حبس ماند تا اینکه سال ۲۰۱۱ در جریان تبادل اسرا میان حماس و اسرائیل، آزاد شد. دوران فعالیت میدان در موساد نیز همان سال ۲۰۱۱ به صورت رسمی پایان یافت.
استقبال «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر سابق اسرائیل (چپ، پشت به تصویر)، ساعاتی پس از آزادی «گیلعاد شلیط» (در حال ادای احترام نظامی به «نتانیاهو») در جریان مبادلهی اسرا میان اسرائیل و حماس؛ «دیوید میدان» (پشت سر شلیط سمت چپ تصویر) نیز که نقش اصلی را در تضمین آزادی شلیط ایفا کرده بود، در تصویر مشخص است (+)
ماه آوریل سال ۲۰۱۱، میدان توسط نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو، به عنوان جانشین هاگای هاداس (عضو موساد که نتانیاهو او را نمایندهی ویژهی اسرائیل در پروندهی آزادی شلیط کرده بود[۳]) در مذاکرات مربوط به آزادی گیلعاد شلیط انتخاب شد و یکی از اعضای کلیدی هیأت اسرائیلی بود که با مقامات دولتی در مصر ارتباط داشت و مقدمات آزادی شلیط را فراهم کرد. در این سمت، با افراد مختلفی گفتوگو کرد و ارتباطات فراوانی با افراد بانفوذ در کشورهای منطقه برقرار نمود. در نهایت، ماه اکتبر سال ۲۰۱۱، قراردادی میان صهیونیستها و حماس امضا، و شلیط در ازای آزادی ۱۰۲۷ فلسطینی در بند رژیم صهیونیستی، آزاد شد. میدان، سال ۲۰۱۱، از سوی نتانیاهو به عنوان مسئول امور اسرا و مفقودین جنگی منصوب شد.
با کنار رفتن نتانیاهو، میدان نیز از فعالیت رسمی دولتی کنار رفت؛ اما از یک سو، ارتباط نزدیکش با مقامات امنیتی-اطلاعاتی اسرائیل، و از سوی دیگر، روابط گستردهاش در منطقه، سبب شد تا به یک گزینهی غیرقابلحذف برای تمام سرمایهداران اسرائیلیای تبدیل شود که میخواستند فرصتهای پرمنفعت اقتصادی در خاورمیانه را از آن خود کنند. از این رو، میتوان دیوید میدان را یک عامل تجاری و یک دلال برجسته در عرصهی تمام فناوریهای پیشرفتهای تلقی کرد که اسرائیل به اشکال مختلف در آنها صاحب دانش و تخصص است؛ از جمله تسلیحات، فضای سایبری (اطلاعات و ارتباطات)، و تصفیهی آب. میدان در هر سهی این بخشها به صاحبان صنایع خصوصی و بازیگران وابسته به رژیم صهیونیستی کمک کرده تا در کشورهای منطقهی خاورمیانه رخنه کنند.
«دیوید مِیدان» را میتوان یک عامل تجاری و یک دلال کاربلد با مأموریت گسترش نفوذ اسرائیل در کشورهای منطقه دانست (+)
وی همچنین در برخی کشورها به عنوان عامل تثبیتکننده عمل کرده است. به این معنا که پیش از او دیگر چهرههای اسرائیلی، که عمدتاً کهنهکاران تشکیلات امنیتی-اطلاعاتی اسرائیل هستند، بستر لازم برای فعالیت کمپانیهای اسرائیلی را فراهم کردهاند و بنا به دلایلی از صحنه خارج شدهاند و سپس دیوید میدان مسیر ایشان را ادامه داده و این روابط را تثبیت کرده و گسترش داده است. برای مثال، در بخش سایبری و تسلیحاتی در امارات میتوان به ماتی کوچاوی (یا کوخاوی)اشاره کرد. کوچاوی را میتوان پدرخواندهی فناوری سایبری امارات دانست، اما او پس از مدتی با خاندان آلنهیان دچار مشکل شد و صحنه را ترک کرد. آنجا بود که «میدان» جای او را گرفت و همان مسیر او را ادامه داد؛ کوچاوی بزرگترین قراردادهای اطلاعاتی و امنیتی سایبری را با امارات منعقد کرد، اما این میدان بود که روابط اسرائیل با امارات در این حوزه را ادامه و گسترش داد.
«ماتی کوچاوی» اسرائیلی (تصویر بالا) را میتوان «پدرخواندهی فناوری سایبری امارات» دانست، اما این «دیوید میدان» بود که راه او را ادامه داد و جای پای اسرائیل را در حوزهی سایبری امارات محکم کرد (+)
دیوید میدان، به دلیل برخورداری از روابط شخصی گسترده با مقامات و چهرههای ذینفوذ در خاورمیانه، همواره به عنوان مأمور مذاکرهکننده، مسیر اسرائیل را برای برقراری روابط گرم با کشورهای منطقه همواره کرده و سابقهی چشمگیری در این عرصه از خود بر جای گذاشته است. بسته به اینکه اسرائیل از تعاملات خود با هر یک از کشورهای منطقهی خاورمیانه چه میخواهد، دیوید میدان همیشه مانند یک پیشاهنگ به خدمت گرفته شده و کانالهای ارتباطاتی لازم را فعال کرده است.
سابقهی فعالیت امنیتی-اطلاعاتی، بهرهمندی از شبکهی ارتباطاتی گسترده و متنوع، و اتصال به منابع سرمایهگذاری و صاحبان ثروت در اسرائیل، دیوید میدان را به یکی از مؤثرترین گزینههای مذاکراتی تلآویو تبدیل کرده است. مأموریت تبادل اطلاعاتی در مصر، راضی کردن ترکیه به تجدید روابط گرم، و تثبیت ریشههای نفوذ فناورانهی اسرائیل در امارات در زمرهی مأموریتهای فراوانی قرار میگیرند که میدان برای رژیم صهیونیستی انجام داده، و مرور و بررسی آنها کمک میکند تصویر نسبتاً کاملی از شخصیت او به دست آوریم.
نقش «دیوید میدان» در نفوذ اسرائیل در کشورهای منطقه آنقدر پررنگ بود که برخی او را «وزیر خارجهی واقعی نتانیاهو» توصیف میکردند (+)
تثبیت ریشههای اسرائیلی در امارات متحدهی عربی
چنانکه گفته شد، میدان متولد مصر است و سابقهی فعالیت در سرویس اطلاعات نظامی، یگان ۸۲۰۰،را نیز در کارنامه دارد. در موساد، میدان تا جایگاه ریاست ادارهی هماهنگی با دیگر سرویسهای اطلاعاتی، یعنی تول،پیش رفت. از زمانی که فعالیت کاریاش را آغاز کرد با محمد دحلان (سیاستمدار فلسطینی و رهبر سابق فتح در نوار غزه) آشنا بود و همچنان روابط عمیقی با او دارد. میدان، از سوی دیگر، به بنیامین نتانیاهو نزدیک بود و پروندهی اسرای اسرائیلی را برای او پیگیری میکرد؛ که همین مسئله، سبب شده با دولت خودگردان فلسطین و مقامات در غزه نیز ارتباط دائمی داشته باشد؛ بهویژه زمانی که دحلان تشکیلات امنیت پیشگیرانه[۴] (یکی از دستگاههای امنیتی دولت فلسطین) را هدایت میکرد.
«محمد دحلان» (چهارم از چپ)، سیاستمدار فلسطینی و از نزدیکان مشترک «دیوید میدان» و «محمد بنزاید آلنهیان» (چهارم از راست) ولیعهد ابوظبی (+)
محمد دحلان پس از کنار زده شدن از تشکیلات اطلاعاتی فلسطین، تبعید خودخواسته به امارات را پذیرفت، و به مشاور مورداعتماد محمد بنزایدآلنهیان، ولیعهد ابوظبی و جانشین فرماندهی کل نیروهای مسلح امارات،تبدیل شد. میدان یکی از رابطهای اصلی سیاسی و تجاری محمد دحلان در اسرائیل است. این دو سبب شدند تا صنعت سایبری اسرائیل در دههی ۲۰۱۰ روابط خود را با تشکیلات دولتی امارات توسعه چشمگیری ببخشد. پیشتر دربارهی روابط امارات و اسرائیل در حوزهی سایبری توضیح داده شد؛ میدان کسی است که در کنار محمد دحلان، روابط مذکور را به اوج خود رساند[۵].
میدان چندین سال نمایندگی کمپانی سیرکلز، تولیدکنندهی جاسوسافزار ردیاب موقعیتی گوشیهای همراه (که اکنون زیرمجموعهی گروه اناساو است) و اولین متخصص شنود «اساس۷[۶]» (جاسوسی از سامانهی مدیریت تماسهای تلفنی در اکثر نقاط جهان) در اسرائیل، را در امارات به عهده داشت و شرایطی را فراهم کرد تا این شرکت بتواند با دولت امارات قرارداد ببندد. سیرکلز متعاقباً به گروهاناساو[۷] ملحق شد. شریک محلی سیرکلز در این قرارداد، کمپانی مشاوره و تحقیقات الثریا (مستقر در قبرس) بود که در حقیقت، تحت کنترل دحلان است. به این ترتیب بود که سیرکلز با سازمان ملی امنیت الکترونیک امارات (که اکنون آژانس اطلاعات سیگنالی نام دارد) وارد همکاری شد. خالد بنمحمد آلنهیان، فرزند محمد بنزاید آلنهیان، ولیعهد امارات، بهتدریج مسئولیت این سرویس شنود را از طحنون بنزاید آلنهیان، برادر محمد بنزاید، تحویل گرفت. طحنون، مشاور امنیت ملی امارات است و به نوبهی خود یک امپراتوری بزرگ تجاری در عرصهی امنیت خصوصی در اختیار دارد، که البته مجال بررسی آن در اینجا نیست[۸].
«خالد بنمحمد بنزاید» (تصویر بالا) فرزند «محمد بنزاید آلنهیان» ولیعهد ابوظبی؛ «دیوید میدان» رابط میان «خالد» و کمپانی جاسوسی سایبری اسرائیلی «سلبرایت» است (+)
در همینباره بخوانید:
››آنچه باید درباره جاسوسافزار صهیونیستی «پگاسوس» بدانید
›› «جاسوسِ داخل گوشی شما»/ همدستی امارات و اسرائیل در نقض حقوق بشر +دانلود مستند
میدان مدتها در امارات با تاجری به نام آوی لئومی همکاری میکرد. لئومی یکی از بنیانگذاران و مدیر سابق کمپانی اسرائیلی اِروناتیکس دیفنس سیستمز[۹] (تولیدکنندهی پهپادهای نظامی و زیرمجموعهی سامانههای دفاعی پیشرفتهی رافائل[۱۰]، غول نظامی اسرائیل) است و سال ۲۰۱۲ یکی از اولین قراردادهای فناورانهی اسرائیل با امارات را امضا کرد. به موجب این قرارداد، امارات با همکاری این کمپانی اقدام به تولید پهپاد نمود. لئومی نیز، مانند ماتی کوچاوی، در زمرهی اولین افرادی است که مقدمهی ارتباط فناورانهی امارات و اسرائیل را فراهم آوردند[۱۱].
«آوی لئومی» یکی از بنیانگذاران کمپانی اسرائیلی «اِروناتیکس دیفنس سیستمز» (تولیدکنندهی پهپادهای نظامی) و یکی از عوامل اصلی توسعهی روابط نظامی-تسلیحاتی اسرائیل و امارات (+)
میدان به عنوان حلقهی اصلی، روابط امنیتی میان اسرائیل و امارات را تثبیت کرد. سال ۲۰۲۰ در قراردادی که به سلبرایت[۱۲] (کمپانی اسرائیلی فعال در حوزهی جمعآوری، بررسی، تحلیل و مدیریت دادههای دیجیتال) واگذار شد، نقش مهمی ایفا کرد، و اوایل سال ۲۰۲۱ نیز مذاکرهکنندهی اصلی در مناقصهای اسرائیلی بود که توسط البیت سیستمز[۱۳] (کمپانی بینالمللی تجهیزات الکترونیک دفاعی، مستقر در اسرائیل) و چند شرکت دیگر با هدف تقویت ساختار امنیت سایبری امارات برگزار شد. سلبرایت در این مناقصه برنده شد و برای تکمیل معماری سایبری امارات، تشکیل تیمهای واکنش رایانهای اضطراری[۱۴] (گروههای متخصص برای حلوفصل مشکلات امنیتی رایانهای-سایبری) را در دستورکار قرار داد، که اولینِ آنها به ارزش ۳۴۰ میلیون دلار در دوبی ایجاد شد.
میدان، علاوه بر مدیریت کمپانی خودش، تحت عنوان دیوید میدان پراجکتس[۱۵]، بنیانگذار و عضو هیأتمدیرهی کمپانی اسرائیلی تصفیهی آب پیورامون[۱۶] نیز هست و به کمپانی سرمایهگذاری خصوصی آمریکایی کورِت[۱۷] (مستقر در سانفرانسیسکو و حامی یهودیان ساکن آمریکا و فلسطین اشغالی) و کمپانی داروسازی اسرائیلی ردهیل بایوفارما[۱۸] مشاوره میدهد. همچنین با کمپانی اسرائیلی یادگیری ماشینی و رصد سیستمهای رایانهای لوم سیستمز[۱۹]همکاری میکند[۲۰].
«دیوید میدان» (چپ) در کنار «شیمون پرز» رئیس و نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی (+)
نقش میدان در انعقاد قرارداد امنیتی سلبرایت با امارات
چنانکه گفته شد، سلبرایت یک کمپانی اسرائیلی فعال در عرصهی دادههای دیجیتال است. توضیحات تکمیلی در اینباره، اینکه مشتریان محصولات سلبرایت نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و مجری قانون در سراسر جهان و همچنین شماری از بزرگترین کمپانیهای دیجیتالی دنیا از جمله اپل، گوگل، ورایزن و بانکهای بزرگی هستند که برای انجام تحقیقات حقوقی داخلی خود از محصولات این کمپانی بهره میگیرند. سلبرایت، سال ۲۰۲۰، موفق شد با میانجیگری دیوید میدان و چانهزنی محمد دحلان با ولیعهد امارات، یک قرارداد مهم، به ارزش تقریبی ۳ میلیون دلار، با تشکیلات امنیتی این کشور امضا کند[۲۱].
اماراتیها از محصولات سلبرایت برای جمعآوری و تحلیل دادههای تلفنهای همراه و کامپیوترهای شخصی، اطلاعات موجود در فضای پردازش ابری، و حتی پهپادهای شخصیای استفاده میکنند که نیروهای امنیتی این کشور آنها را ضبط کردهاند. لازم به ذکر است که طبق آمارهای اواسط سال ۲۰۱۹، سلبرایت تا پیش از عقد قرارداد با امارات، ۴۵ درصد از بازار بهاصطلاح «پزشکی قانونی گوشی همراه» (جمعآوری و بررسی شواهد و مدارک از درون گوشیهای همراه) را به خود اختصاص داده بود و محصولاتش بیشترین نقش را در ۷۵ درصد از تحقیقات پلیسی در سراسر جهان ایفا میکردند.
بنابراین انعقاد چنین قراردادی توسط دولت امارات دورازانتظار نبود؛ بهویژه با توجه به خط مشی خاندان بنزاید، استفاده از ابزارهای جاسوسی در عرصهی سایبری امری متعارف تلقی میشود. بر همین اساس هم هست که سلبرایت، در کنار کمپانیهای اسرائیلی دیگری مانند اناساو و البیت سیستمز به امارات در اجرای سیاست سهلایهی شنود شهروندان، جاسوسی همسایگان، و تحدید ترافیکِ داده در این کشور، کمک میکند[۲۲].
نقش جاسوسافزار اسرائیلی «پگاسوس» در ترور وحشیانهی «جمال خاشقجی» خبرنگار سعودی [دانلود]
توصیفات میدان از شیوهی مدیریتی آلنهیان
چنانکه پیش از این نیز اشاره شد، دیوید میدان مشاور و عامل تجاری شماری از کمپانیهای اسرائیلی در امارات است. وی همچنین به سرمایهگذاران و کارآفرینان اسرائیلی در امارات نیز کمک میکند. توصیفات وی از دوبی، به عنوان یکی از امیرنشینهای مهم امارات، قابلتوجه است. میدان مدعی است آنچه که دوبی، و در مجموع امارات، را از دیگر مناطق عربی و منطقهای متمایز میکند این است که در آنجا «مدیریت کارآمد وجود دارد. رهبری در امارات به شیوهای کاملاً سالم و حرفهای کار خود را انجام میدهد. شما این واقعیت را در تمام نقاط این کشور مشاهده میکنید. شهروندان واقعاً رهبران خود را محترم میشمارند. دولت نیز شهروندان را شریک ثروت این کشور میداند و همین سبب شده تا مدیریت، کارآمد باشد[۲۳].»
البته باید توجه داشت که مردم امارات را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: ۱/۲ میلیون اماراتی و ۷ میلیون کارگر خارجی. میدان در این رابطه چنین میگوید: «از هند، پاکستان و تمام نقاط جهان در این کشور کارگر وجود دارد، اما توجه داشته باشید که این کارگران خارجی بسیار راضی هستند. از حقوق خوبی بهرهمند هستند، دستمزد خوبی دریافت میکنند، و رفتار عادلانهای با آنها میشود.»
«محمد الکویتی» (تصویر بالا) رئیس «آژانس اطلاعات سیگنالی» (سرویس شنود و جاسوسی) امارات و از دوستان نزدیک «دیوید میدان» (+)
از نگاه میدان، زاید بنسلطان آلنهیان، بنیانگذار و پدر خودخواندهی امارات «بنگوریونِ اماراتیهاست» که توانست تمام قبایل مهم این کشور را با هم متحد کرده و یک فدراسیون تشکیل دهد. میدان معتقد است: «دیدگاه او بسیار ساده و قابلدرک است: مسامحه، میانهروی، و سازش. این موارد با سرمایهگذاریهای کلان در بخش آموزش و توسعه همراه شده است. اماراتیها استعدادهای جوان خود را شناسایی میکنند و برای تحصیل به بهترین دانشگاههای جهان میفرستند. سپس ثمرات آن را جمعآوری کرده و به سرمایهگذاری خود ادامه میدهند. این روند، بسیار فوقالعاده است. به عنوان مثال، محمد الکویتی، وزیر امنیت سایبری امارات، را در نظر بگیرید. این آدم، اسرائیل را مثل کف دستش میشناسد. سه مدرک معتبر مهندسی رایانه را از بهترین دانشگاههای آمریکا دریافت کرده است. آدمی حرفهای است و اصلاً سیاستزده نیست. تمام توجه او به امنیت سایبری و چشمانداز کشور در این حوزه است.»
«اندکی از دانش اسرائیل برای تحول مصر کافی است»
تشکیلات امنیتی مصر تحت ریاستجمهوری السیسی، یکی از بزرگترین مشتریان ابزارها و راهکارهای اسرائیلی در عرصهی جاسوسی است. همکاری دوجانبه در این حوزه، از طریق عوامل فعلی یا سابق موساد رقم میخورد. به طور خاص، دیوید میدان، که خودش متولد مصر است، در این بخش نقش بسیار پررنگی ایفا میکند. به عنوان نمونه، سال ۲۰۱۸ یک قرارداد رسمی در عرصهی امنیتی میان مصر و رژیم صهیونیستی امضا شد که مقدمات آن توسط دیوید میدان فراهم شده بود.
(از راست) «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهور مصر، «سامح شکری» وزیر خارجهی مصر، و «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر سابق اسرائیل، در نیویورک؛ «شکری» از دوستان نزدیک «دیوید میدان» است (+)
این ماجرا از قول خود دیوید میدان بهتر توصیف شده است. وی دربارهی تعاملات اطلاعاتی-امنیتی میان مصر و اسرائیل چنین میگوید: «بخش اندکی از ظرفیتهای شگرف اطلاعاتی اسرائیل میتواند به مصر این قدرت را ببخشد که با خطرات امنیتی پیش روی خود مقابله کند. همکاری میان دو کشور در جهت ریشهکن کردن تهدیداتی است که هر دو با آن مواجه هستند.» میدان همچنین تأکید میکند انتقال دانش اطلاعاتی اسرائیلی به مصر با استفاده از «روشهای محرمانه» انجام میشود و تماس تلفنی «برای انتقال اطلاعات طبقهبندیشده میان دو کشور، امن نیست.»
میدان پیش از این، در زمان خدمت در موساد و حتی پس از آن، به عنوان هماهنگکنندهی همکاریهای اطلاعاتی میان اسرائیل و مصر عمل کرده است؛ همکاریهایی که به گفتهی او روی «مبارزه با تروریسم» متمرکز هستند. میدان مدعی است مصر در برابر این حمایتها «اطلاعاتی در اختیار اسرائیل قرار میدهد که بر امنیت ملی اسرائیل تأثیرگذار است.» وی همچنین ادعا میکند: «از آنجایی که اسرائیل بسیار قویتر از مصر است، توانایی آن در به دست آوردن اطلاعات نیز بیشتر است. لذا هدف اصلی اسرائیل در این همکاری مستمر اطلاعاتی با مصر در صحرای سینا آن است که از امنیت شهر «ایلات» در اسرائیل [نزدیک مرز با مصر] مطمئن شود. هرچه سازمانهای تروریستی دامنهی فعالیت خود را بیشتر گسترش دهند، خطراتی که متوجه ایلات است، بیشتر خواهند شد. وجود هرگونه تهدید امنیتی در صحرای سینای مصر، به منزلهی تهدید برای اسرائیل خواهد بود[۲۴].»
دلال محبت صهیونیستها نزد اردوغان
پس از ماجرای شلیط، در سال ۲۰۱۱، نتانیاهو میدان را به عنوان فرستادهی جدید اسرائیل در ترکیه منصوب کرد تا روابط «گرم»با آنکارا را احیا کند. البته آنکارا نیز او را تأیید کرد و پذیرفت؛ و پس از این ماجرا بود که ترکیه به اسرائیل اجازه داد کمکهای بشردوستانهی را برای زلزلهزدگان ۲۳ اکتبر این کشور ارسال کند. همچنین در همان دوره بود که آنکارا نسبت به جلوگیری اسرائیل از کمکرسانی دو کشتی ترکیهای و تلاش آنها برای شکستن محاصرهی غزه، واکنشی نشان نداد. به علاوه، میدان در این مأموریت موظف شد ترکها را متقاعد کند در اصرار خود برای معذرتخواهی رسمی اسرائیل از ترکیه، استفاده از واژهی «معذرتخواهی» را حذف کنند و از این راه، مسیر را برای احیای روابط میان ترکیه و رژیم صهیونیستی مهیا سازد[۲۵].
(از راست) «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر سابق اسرائیل، «یوحانان لاکر» وزیر ارتش و عضو تیم مذاکرهکنندهی اسرائیل با حماس دربارهی آزادی «گیلعاد شلیط»، و «دیوید میدان» نمایندهی ویژهی نتانیاهو در مذاکرات بر سر آزادی «شلیط» (+)
روابط میان رژیم صهیونیستی و ترکیه، در حال حاضر، بسیار گسترده و البته پیچیده است. این تعاملات را میتوان در چند بخش به صورت خلاصه مرور کرد:
◄ دادوستد اطلاعاتی از طریق عقد قرارداد میان کمپانیهای امنیت سایبری اسرائیلی با نهادهای دولتی ترکیه؛
◄ اقدام ترکیه به خرید تجهیزات نظامی و تسلیحات از کمپانیهای اسرائیلی به منظور تقویت ظرفیتهای تسلیحاتی خود؛ ترکیه در این بخش نیمنگاهی به انتقال فناوری نیز دارد و بهشدت در تلاش است تا در بخش پهپادی به ظرفیت کامل (تهاجمی و اطلاعاتی) دست پیدا کند؛ و
◄ گسترش نفوذ ترکیه در شمال آفریقا با اتکا بر ظرفیتهای اطلاعاتی اسرائیل در این منطقه و استفاده از فرصتهای ناشی از تعاملات اسرائیل با مصر و بازیگران متعدد در لیبی.
البته این روابط، به همین چند مورد منحصر نمیشود، اما تشریح کامل این مسئله از حوصلهی گزارش حاضر خارج است. با این وجود، آنچه درک آن اهمیت دارد این است که دیوید میدان در هر سه مورد بالا ایفای نقش نموده و در جایگاه یک مذاکرهکننده و البته دلال عمل کرده است. در حال حاضر، البیت سیستمز به عنوان پیمانکار برخی پروژههای مهم تسلیحاتی ترکیه، چندین قرارداد با کارخانههای تسلیحات و مهماتسازی این کشور منعقد نموده است. در بسیاری از این موارد، دیوید میدان مشاور طرف اسرائیلی و رابط کارخانههای ترک در اسرائیل بوده است.
علاوه بر این، دیوید میدان یکی از دوستان نزدیک هاکان فیدان، رئیس تشکیلات اطلاعاتی ترکیه، است. میدان، سال ۲۰۱۴، در گفتوگو با فیدان به او هشدار داده بود ترکیه نباید علیه اسد اقدام نظامی کند[۲۶]. البته ترکیه به این هشدارها توجه نکرد، اما نکته اینجاست که دیوید میدان در سطوح عالی با نهادهای اطلاعاتی-امنیتی ترکیه رابطه داشته و همچنان دارد.
در همینباره بخوانید:
›› همه جنایتهای رژیم صهیونیستی؛ از اشغالگری تا ترور و کودککشی
[۱]David Meidan Link
[۲]Gilad Shalit Link
[۳]Appointment of Hagai Hadas as PM Netanyahu’s Special Representative on the Return of Abducted IDF Soldier Gilad Shalit Link
[۴]Palestinian Preventive Security Link
[۵]Stinging Blow for Israel in Major Dubai Cyber Bid Link
[۶]Signalling System No. ۷ Link
[۷]NSO Group Link
[۸]The Real Deal for Israel and the UAE Is Weapons Link
[۹]Aeronautics Defense Systems Link
[۱۰]Rafael Advanced Defense Systems Link
[۱۱]Intelligence Report: The Israel-Abu Dhabi connection Link
[۱۲]Cellebrite Link
[۱۳]Elbit Systems Link
[۱۴]Computer emergency response team Link
[۱۵]David Meidan Projects
[۱۶]Purammon Link
[۱۷]Koret Foundation Link
[۱۸]RedHill Biopharma
[۱۹]Loom Systems Link
[۲۰]David Meidan Link
[۲۱]Israeli cyber intelligence co Cellebrite signs deal in UAE Link
[۲۲]Cyber, defense and water projects: Israeli companies have made billions working in the UAE Link
[۲۳]Emirates or bust – Israeli entrepreneurs spend productive week in Dubai Link
[۲۴]Ex-Mossad agent: Egypt benefits from Israel’s intelligence capabilities Link
[۲۵]David Meidan is New Israeli Envoy to Turkey Link
[۲۶]Israel said to warn Turkey: Don’t attack Assad Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش مجاهدت از گروه بینالملل دفاعپرس، «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا دوشنبه شب (دیشب) وارد رباط پایتخت مغرب شد و قرار است بار دیگر با «ناصر بوریطه» همتای مغربی خود و نیز «عزیز اخنوش» نخست وزیر این کشور دیدار کند.
شبکه فرانس ۲۴ گزارش داد که بلینکن در مغرب همچنین با «محمد بن زاید آل نهیان» ولیعهد ابوظبی که به این کشور آفریقایی سفر کرده است، دیدار میکند.
انتظار میرود بلینکن در دیدار با مقامات مغرب نیز مسائل امنیتی دوجانبه، موضوعات منطقهای، مبارزه با تروریسم در منطقه ساحلی و مسائل حقوق بشری و نیز پیآمدهای اقتصادی جنگ اوکراین به ویژه اثرات آن بر واردات گندم را بررسی کند.
خبرگزاری رویترز نیز گزارش کرد که هدف از دیدار بلینکن با ولیعهد ابوظبی، تلاش برای کاهش اختلافات دوجانبه به خصوص درباره بحران نفت، ایران و اوکراین است.
نشست ولیعهد ابوظبی با بلینکن از آن جهت اهمیت دارد که وی در این دوره از سفر منطقهای خود در هیچ یک از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس توقف نکرده و با مقامات سعودی نیز گفتوگو نکرده است.
روز یکشنبه نیز بلینکن به همراه وزیر خارجه رژیم صهیونیستی و وزرای خارجه چهار کشور عربی اعم از مصر، امارات، بحرین و مغرب در نشستی مشترک در نقب واقع در فلسطین اشغالی شرکت کرد.
انتهای پیام/ 241
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
نخست وزیر اردن روز شنبه در سفر به امارات ضمن انتقال پیام پادشاه کشورش برای ولیعهد ابوظبی با همتای اماراتی خود درباره روابط دوجانبه گفتوگو کرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، «بشر الخصاونه» نخست وزیر اردن پیام شفاهی «عبدالله دوم» شاه اردن را به شیخ «محمد بن زاید آل نهیان» ولیعهد ابوظبی انتقال داد.
خبرگزاری اردن(بترا) گزارش داده که در این پیام تمایل امان به تقویت روابط با ابوظبی در زمینههای مختلف آمده و همچنین تاکید شده از آنجایی که امنیت امارات بخشی از امنیت اردن است، مقامات امان حمایت همیشگی خود را از امارات اعلام میدارند.
الخصاونه عملیات نظامی نیروهای مسلح یمن در عمق امارات را که در پاسخ به تجاوز نظامی این کشور در یمن انجام شده است، محکوم کرد و گفت که در برابر هر آنچه امنیت کشور امارات را هدف بگیرد در کنار آن است.
وی تاکید کرد: عمق روابط برادرانه و راهبردی که دو کشور را متحد میکند و راههای حمایت و تقویت آنها در زمینههای مختلف در خدمت منافع دو کشور و ملت برادر است.
آل نهیان، نخست وزیر اردن نیز بر روابط برادرانه راهبردی بین دو کشور و بر ادامه تحکیم این روابط در زمینههای مختلف و ادامه رایزنی و هماهنگی بین دو کشور در زمینه مسائل مختلف عربی، منطقه ای و بین المللی تاکید کرد.
الخصاونه روز شنبه در یک سفر کاری کوتاه وارد ابوظبی شد و طی آن دیدارهایی با تعدادی از مقامات اماراتی در مورد روابط دوجانبه، مسائل مورد علاقه مشترک و همکاریهای اقتصادی و سرمایه گذاری دو کشور داشت.
در آبان ماه گذشته نیز وزیر خارجه امارات در سفر به امان به بررسی راههای توسعه روابط دوجانبه بین دو کشور و مسائل منطقه پرداخته و از آنچه تلاش اردن برای تقویت تلاش عربی مشترک و تحقق امنیت و ثبات در منطقه خوانده بود، تقدیر کرد.
مقامات اردنی نیز از ایستادن امارات در کنار کشورش و حمایت مستمر از آن برای عبور از چالشهای اقتصادی تقدیر کرده بودند.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است