وندی شرمن

«وندی شرمن» از معاونت وزیر خارجه آمریکا کنار می‌رود

«وندی شرمن» از معاونت وزیر خارجه آمریکا کنار می‌رود



منابع مطلع می‌گویند وزارت خارجه آمریکا طی هفته‌های پیش رو شاهد تغییراتی خواهد بود که مهمترین آن کناره‌گیری شرمن از معاونت وزیر خارجه این کشور است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، رسانه‌های آمریکایی بامداد امروز (جمعه) از تصمیم «وندی شرمن» معاون وزیر امور خارجه آمریکا برای کناره‌گیری از این سمت خبر دادند.

شبکه «سی‌ان‌ان» به نقل از منابع مطلع دولتی گزارش داد که شرمن قصد دارد در تابستان سال جاری، پست معاونت وزارت خارجه آمریکا را ترک کند.

با این حال منابع سی‌ان‌ان دلیلی برای کناره‌گیری یا تغییر شرمن از معاونت وزیر خارجه آمریکا و همچنین جایگزین‌های احتمالی وی اعلام نکردند.

شرمن ۷۳ ساله که سابقه طولانی در سیاست‌گذاری خارجی دولت‌های آمریکا دارد، از آوریل ۲۰۲۱ معاونت «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا را برعهده داشته و در حوزه‌های متعددی از جمله روابط واشنگتن-پکن فعالیت می‌کرد.

همزمان خبرگزاری «رویترز» نیز به نقل از منبع مطلع خود گزارش داد که تغییر دیگری نیز در وزارت خارجه آمریکا رخ خواهد داد و به‌احتمال بسیار زیاد، «جیمز اُبراین» مسئول بخش تحریم‌ها در این وزارتخانه به‌عنوان دستیار وزیر خارجه در امور اروپایی انتخاب می‌شود.

وزارت خارجه آمریکا هنوز به گزارش مجاهدت از‌های سی‌ان‌ان و رویترز درباره این تغییرات احتمالی واکنش نشان نداده است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«وندی شرمن» از معاونت وزیر خارجه آمریکا کنار می‌رود بیشتر بخوانید »

۳۷ سفیر در نوبت جابه‌جایی هستند

یادتان رفته که می‌نوشتید تحقیر مردم عیبی ندارد؟!



خبرگزاری وابسته به مدیران دولت سابق نوشت بخشی از علت اعتراضات و اغتشاشات، مشکلات اقتصادی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: خبرآنلاین نوشت: اکنون که اعتراضات فروکش کرده است بد نیست مروری بر گذشته داشته باشیم و از آن درس عبرتی بگیریم. در این اعتراضات چه کسی مقصر است؟ بحث اغتشاش از اعتراض جداست.

اغتشاش همواره محکوم است و آن نوعی کودتا به نفع دیگران است. کسی که امنیت را به هم می‌زند خود نمی‌داند چه می‌خواهد. آنها اگر وابسته به خارج نباشند که اهداف مشخصی را برای ما در سر دارند خود اغتشاشگران آینده‌ای مشخصی در نظر ندارند و امیدشان بر وعده‌های دیگران است. اما اعتراض با احساسات عده‌ای جوان توأم است که باید حساب آن را از اغتشاش جدا کرد. بسیاری از کسانی که با احساس وارد میدان می‌شوند و مورد سوءاستفاده دیگران قرار می‌گیرند، به این دلیل است که هیچ دلبستگی ندارند.

کار و شغل اعم از دولتی یا غیردولتی ندارند. پول ندارند. بدیهی است وقتی شغل نباشد جوان پول هم ندارد و مسلم است که تحت تأثیر قرار گیرد. مسکن ندارند. زن و بچه ندارند. این افراد اغلب دانشجو هم نیستند که از ترس نمره یا اخراج تظاهرات نکنند، یا چه بسا وعده‌هایی را از جایی دریافت کرده باشند که چنین عمل می‌کنند. عِرق خدمت‌گزاری هم ندارند که بروند در خدمات عام‌المنفعه شرکت کنند. در عوض آنچه دارند و می‌بینند یا می‌شنوند البته چه بسا با بزرگ‌نمایی تبعیض و رانت‌خواری و عدم عدالت و آرزوهای بر باد رفته است. پس می‌ماند جوانی و احساسات و خواسته‌های برآورده نشده. البته بگذریم از اینکه بسیاری از جوانان ما زیر بار هر کاری هم نمی‌روند و اگر درآمدهایی هم داشته باشند خود رابه عنوان بیکار معرفی می‌کنند.

خوب در این شرایط مقصر کیست؟ این مسایل فقط مربوط به دولت فعلی نیست؛ این مشکلات و فرآیندهای آن در اغلب دولت‌ها بوده و اینکه چرا در بعضی زمان‌ها شدت می‌گیرد خود نیاز به موشکافی و تحقیق دارد و کار جمعی می‌طلبد. بدیهی است مسئول رفع این مشکلات فقط یک واحد نیست، اگرچه رئیس‌جمهور به عنوان هماهنگ‌کننده همواره مورد سؤال است. بنابراین بازنگری در انجام وظایف لازم است که اهم آن عبارت است از: بهبود شرایط اقتصادی و در رأس آن تقویت پول ملی؛ توجه هر سازمان به وظایف روزآمد شده خود؛ هماهنگی کامل درونی و برونی مؤسسات و سازمان‌ها با هم در انجام وظایف.

آنچه در تحلیل خبرآنلاین مغفول مانده نقش منحصر به فرد دولت روحانی در زمینه سوءمدیریت، ناکارآمدی و تولید انواع نارضایتی (از حقوق‌های نجومی و زد و بند و فساد برخی مدیران تا برجا گذاشتن مشکلاتی مانند رکود تورمی سنگین و بیکاری و…) است. یک علت را باید در سیاسی کاری و غربگرایی حادّ برخی دولتمردان سابق جست و جو کرد؛ تا آنجا که همین خبرگزاری 19 بهمن 1392 (چند روز پس از ماجرای مشکوک و شرم‌آور توزیع سبد کالا) در تحلیلی وقیحانه با عنوان «جایزه بهترین کارگردانی برای روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی» نوشت: «توزیع سبد کالا با شیوه‌ای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیش‌بینی باشد. او دقیقا همین اتفاق- ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن در زیر دست و پا- را پیش‌بینی می‌کرد و اصلا آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت[!] روحانی به یک نمایش داخلی برای ارائه در جشنواره‌های خارجی نیازمند بود. نگاه کنیم به اظهارات اخیر وندی شرمن که گفته «شما در اخبار دیدید ایران اخیرا به طور قابل مشاهده‌ای غذا بین مردم فقیر جامعه توزیع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحریم‌ها، تاثیر مستقیم داشته.» این دقیقا همان نتیجه‌ای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا داشته، اینکه تحریم‌ها روی مردم تاثیر مستقیم و انکارناپذیر داشته؛ اینکه اوضاع اقتصادی مردم نه تنها رو به راه نیست بلکه حاضرند برای چند عدد مرغ و چند کیلو برنج با یکدیگر درگیر شوند. درست است که روش توزیع سبد کالا چندان مناسب نبود، اما اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چند روزه‌ای که بازیگران آن شدند، می‌ارزید»!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

یادتان رفته که می‌نوشتید تحقیر مردم عیبی ندارد؟! بیشتر بخوانید »

ادعاهای وندی شرمن درباره مذاکرات وین

ادعاهای وندی شرمن درباره مذاکرات وین



معاون وزیر خارجه آمریکا ادعاهای جدیدی درباره مذاکرات رفع تحریم‌های وین مطرح کرده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، وندی شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا که کشورش ناقض توافق هسته‌ای برجام به شمار می‌رود مدعی شده که مذاکرات رفع تحریم‌های وین به «بن‌بست» برخورده است.

شرمن امروز جمعه در جلسه‌ای به میزبانی واشنگتن‌پست مدعی شد ماه گذشته اتحادیه اروپا به عنوان تسهیل‌کننده مذاکرات وین پیشنهادی در خصوص احیای توافق ارائه کرد. او گفت پاسخ ایران به این پیشنهاد «برای ما غیرقابل قبول» بود.

شرمن گفت: «ما در بن‌بست هستیم از این لحاظ که ایران در آخرین دور مذاکرات پاسخ بسیار سرسختانه‌ای به ما داد که برای ما قابل قبول نبود. ما پیام خود درباره اینکه فکر می‌کنیم چه چیزهایی ضروری چه هستند و مولفه‌های اصلی در اینجا چه هستند را برای ایران فرستادیم.»

روزنامه واشنگتن‌تایمز نوشته ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه از ارائه توضیحات بیشتر درباره جزئیات پاسخ ایران خودداری کرده است. چند روز پیش آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا به خبرنگاران گفت که حصول توافق در آینده نزدیک محتمل نیست.

ادعاهای وندی شرمن در شرایطی مطرح شده که آمریکا اصلی‌ترین مقصر وضعیت فعلی برجام است. این کشور در سال ۲۰۱۷ با نقض تمامی تعهدات خود از برجام که یک توافق مورد تأیید شورای امنیت بود خارج شد.

دور جدید مذاکرات رفع تحریم‌های ایران پس از وقفه‌ای پنج‌ ماهه از پنجشنبه گذشته، ۱۳ مردادماه در شهر وین آغاز شد. این مذاکرات به مدت چهار روز ادامه داشت و روز دوشنبه ۱۷ مرداد با پرواز هیئت‌های شرکت‌کننده به پایتخت‌ها به پایان رسید.

تحلیلگران می‌گویند برخی عوامل مانند فشارهای رژیم صهیونیستی، اختلافات با کنگره و مشکلات داخلی در آمریکا دلیل بی‌میلی دولت بایدن برای بازگشت به برجام در ماه‌های گذشته بوده است.

بایدن در شرایطی سال ۲۰۲۱ بر سر کار آمد که سیاست فشار حداکثری علیه ایران در دستیابی به اهدافش ناکام مانده بود.  این سیاست علاوه بر ناکامی در شکل دادن به یک توافق هسته‌ای جدید، باعث ایجاد تفرقه در روابط میان کشورهای دو سوی آتلانتیک، به خطر افتادن اثربخشی نظام تحریم‌ها به عنوان یکی از ابزارهای اصلی سیاست خارجی آمریکا و مهم‌تر از همه تقویت جریان استکبارستیز در ایران شد.

جمهوری اسلامی ایران راستی‌آزمایی رفع تحریم‌ها، اخذ تضمین در خصوص ماندگاری برجام و رفع ادعاهای پادمانی آژانس اتمی را اصلی‌ترین مطالبه خود در مذاکرات رفع تحریم‌ها قرار داده و تأکید کرده که تنها بازگشت به قرارداد دوجانبه‌ای که در ازای برخی محدودیت‌ها نفع ملموس اقتصادی برای ملت ایران به همراه داشته باشد را منطقی می‌داند و آن را می‌پذیرد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ادعاهای وندی شرمن درباره مذاکرات وین بیشتر بخوانید »

نفر دوم وزارت خارجه آمریکا: جهان به نفت ایران نیاز دارد

نفر دوم وزارت خارجه آمریکا: جهان به نفت ایران نیاز دارد



قائم مقام وزارت خارجه آمریکا با تأکید بر این که هنوز شانس احیای برجام علی‌رغم اختلافات فعلی وجود دارد، گفت که جهان به نفت ایران نیاز دارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «وندی شرمن» نفر دوم وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا در مراسمی در «خانه بین‌المللی دانشجویان» (ISH) تصریح کرد که توافق هسته‌ای ایران موسوم به برجام هنوز از بین نرفته است.

وبگاه «واشنگتن دیپلمات» گزارش کرد که علی‌رغم آن که مذاکرات برای احیای توافق هسته‌ای ایران از ماه فوریه در جریان بوده است و نشانه‌های اندکی از احتمال رسیدن به توافق جدید وجود دارد اما وندی شرمن بر این باور است که همچنان شانس رسیدن به توافق وجود دارد.

شرمن در این خصوص گفت: «فکر می‌کنم که یک توافق بسیار عملی وجود داشته باشد و ایران باید به آن پاسخ «آری» دهد. به بهترین شکلی که می‌توانیم بگوییم این است که آن‌ها نمی‌توانند به یک تصمیم برسند».

قائم مقام وزارت خارجه آمریکا همچون دیگر مقام‌های آمریکایی توپ را در زمین ایران انداخت و گفت که رسیدن به توافق به نفع ایران است و گفت: «آن‌ها کاهش تحریم‌ها دریافت می‌کنند. اقتصاد آن‌ها بهبود پیدا می‌کند و بار دیگر نفت خود را به فروش می‌رسانند و جهان به نفت ایران نیاز دارد بنابراین می‌توانند قیمت خوبی برای آن تعیین کنند. به نفع ایران است که این کار را انجام دهد اما آن‌ها در رسیدن به اجماع مشکل دارند. اتحادیه اروپا،‌ فرانسه، آلمان و انگلیس که در خصوص این توافق مذاکره کرده‌اند به همراه چین و روسیه همگی خواهان این توافق هستند».

وندی شرمن در خصوص سفر «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا به عربستان سعودی که انتقادات زیادی را به همراه داشت، گفت که هدف این سفر افزایش پتانسیل ثبات در یک بخش بی‌ثبات از جان بوده است. وی افزود: «وقتی خاورمیانه (غرب آسیا)، بی‌ثبات است، به نوعی به دیگر بخش منطقه و به جهان نیز نفوذ می‌کند».

علی‌رغم آن که دولت بایدن بارها بر سیاست دولت قبلی آمریکا مبنی بر سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران تأکید کرده اند و خروج ترامپ از برجام را یک اشتباه تلقی کرده‌اند و مدعی هستند که قصد دارند به توافق هسته‌ای ایران بازگردند اما رسماً اقدام ملموسی در این راستا انجام نمی‌دهند و از تریبون‌ها مختلف برای مسئول شناختن ایران استفاده می‌کنند.

علی‌رغم تاکید مقامات جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه تهران از توافق هسته‌ای خارج نشده بلکه واشنگتن است که ابتدا باید خروج خود از برجام را جبران کند، اما مسئولان آمریکایی همچنان به ادعای خود مبنی بر لزوم بازگشت ایران به پایبندی به توافق اصرار دارند.

«جان کربی» هماهنگ‌کننده ارتباطات استراتژیک در شورای امنیت ملی کاخ سفید بامداد سه‌شنبه تهدید کرد اگر ایران به پایبندی به توافق هسته‌ای بازنگردد، واشنگتن به اعمال فشارها بر تهران ادامه خواهد داد.

مذاکرات دوحه روزهای هفتم و هشتم تیرماه برگزار شد. ایران و آمریکا در این مذاکرات دو روزه به صورت غیرمستقیم و با وساطت «انریکه مورا» معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره توافق هسته‌ای برجام گفت‌وگو کردند.

آمریکا بعد از اتمام این مذاکرات مدعی شد که طرح پاره‌ای مطالبات فراتر از برجام عامل به نتیجه نرسیدن گفت‌وگوها بوده است. ایران، نتیجه‌بخش نبودن گفت‌وگوها را رد کرده است.

تحلیلگران می‌گویند برخی عوامل مانند فشارهای رژیم صهیونیستی، اختلافات با کنگره و مشکلات داخلی در آمریکا دلیل بی‌میلی دولت بایدن برای بازگشت به برجام در ماه‌های گذشته بوده است.

«لورنس نورمن» روزنامه‌نگار روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» در صفحه توییتری خود به نقل از منابع ارشد اروپایی مدعی شده است که علی‌رغم آن که تقریباً هر روز تماس با جمهوری اسلامی ایران وجود دارد اما برگزاری دور جدیدی از مذاکرات رفع تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران پیش‌بینی نشده است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نفر دوم وزارت خارجه آمریکا: جهان به نفت ایران نیاز دارد بیشتر بخوانید »

این مانع را نادیده نگیرید

امنیت تصویر یا تصویر امنیتی



بر این اساس است که می‌توان گفت دست‌اندرکاران فرهنگ و هنر یک کشور می‌توانند با ارائه تصویری مناسب برای آن کشور امنیت بسازند و یا با ارائه تصویری امنیتی و رعب‌آور از آن امنیت‌زدایی کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سید محمدعماد اعرابی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: صبح دوم جولای ۱۹۶۱ جسد «ارنست همینگوی» داستان‌نویس پرآوازه آمریکایی و برنده نوبل ادبیات ۱۹۵۴ در حالی توسط همسرش در طبقه دوم خانه‌شان پیدا شد که او با محبوب‌ترین تفنگش مغز خود را متلاشی کرده بود. سال‌ها بعد با آشکار شدن اسناد دولتی آمریکا مشخص شد علت خودکشی او نه بیماری روانی پارانویا یا نوعی توهم توطئه آزارنده در همینگوی که ناشی از آزار واقعی او توسط نهادهای امنیتی آمریکا بوده است.

در واقع همینگوی برای مدت‌ها و تا آخر عمر تحت نظر و تعقیب FBI و CIA در داخل و خارج آمریکا قرار داشت. «هوچنر» دوست و نویسنده زندگی‌نامه شخصی همینگوی پنجاه سال بعد گفت: «معتقدم که او به درستی به تعقیب خود آگاه بود و همین موضوع به شدت بر نگرانی و ‌اندوه و در نهایت خودکشی‌اش تأثیر گذاشته است.»

شاید اگر همینگوی می‌دانست «جورج پلیمبتون» یکی از نزدیک‌ترین دوستانش که با او ارتباط صمیمانه پدر و فرزندی داشت، یکی از عوامل CIA بود که به صورت هدفدار در مسیر او قرار گرفته تا با ایجاد رابطه‌ای دوستانه او را به مهره‌ای قابل کنترل برای مقامات آمریکایی تبدیل کند، خیلی زودتر از این، خودکشی می‌کرد! مشکل مقامات فرهنگی و امنیتی آمریکا با خالق رمان «پیرمرد و دریا» یک چیز بود: همینگوی به عنوان یک نویسنده نامدار آمریکایی در آثار، مصاحبه‌ها و موضع‌گیری‌هایش، تصویرمطلوبی از آمریکا و ارزش‌های آمریکایی ارائه نمی‌کرد.

این مشکل برای «چارلی چاپلین»، اسطوره سینمای صامت جهان نیز وجود داشت. او نیز برای سال‌ها تحت نظر دستگاه‌های امنیتی آمریکا بود. سال ۱۹۵۲ وقتی چاپلین برای اولین نمایش فیلم «روشنی‌های صحنه» به لندن رفت مقامات آمریکایی، دیگر به او اجازه بازگشت به آمریکا را ندادند.

دو سال بعد «آرتور شلزینگر»، یکی از عوامل کمیته فرهنگی CIA از مجبور کردن چاپلین به ترک آمریکا ابراز نارضایتی کرد و به دوستانش گفت: «فکر نمی‌کنم سیاست ما در مورد او را بتوان یک پیروزی آمریکایی به شمار آورد.» با این حال حتی تا سال‌های بعد CIA با اعمال نفوذ بر سازمان اطلاعات داخلی انگلستان(MI۵) آنها را نیز مجبور کرد تا «چارلی چالین» را تحت تعقیب و نظارت قرار دهند. مهم‌ترین آثار چاپلین یا نتوانستند در جشنواره‌های اروپایی و آمریکایی جایزه بگیرند و یا سال‌ها پس از تولیدشان توانستند در این جشنواره‌ها نمایش داده شده و مورد ارزیابی قرار بگیرند.

فیلم «عصر جدید» او که نگاهی انتقادی به جریان کار و کارگری در آمریکای زمان خود داشت، ۵۳ سال پس از تولید(۱۲ سال پس از مرگ چاپلین) و با تغییر شرایط زمانه، توسط کتابخانه کنگره آمریکا از لحاظ فرهنگی قابل توجه ارزیابی شد و در فهرست ملی ثبت فیلم آمریکا قرار گرفت و ۶۷ سال پس از تولید در سال ۲۰۰۳ توانست در بخش خارج از مسابقه «جشنواره فیلم کن» به نمایش دربیاید و البته هرگز جایزه‌ای سینمایی دریافت نکرد.

مخابره تصویری مطلوب از آمریکا به جهان، دغدغه مدیران سیاست خارجی ایالات متحده چه در وزارت خارجه و چه در CIA بود. به همین علت «سرویس موشن پیکچر» (Motion Picture Service) راه‌اندازی شد تا حضور سینمای آمریکا را در جشنواره‌های جهانی فیلم از جمله «جشنواره فیلم کن» ساماندهی کند و آن‌طور که «جوئل ویتنی» پژوهشگر آمریکایی حوزه فرهنگ و هنر می‌گوید: «به شدت فعالیت کرد تا تهیه‌کنندگان و فیلم‌های آمریکایی را که از سیاست خارجی آمریکا حمایت نمی‌کردند، کنار بگذارد.»

بر این اساس اصول اولیه سانسور فیلم‌ها تصویب و اجرا شد. یکی از این موارد عدم نمایش بدمستی برای نقش‌های مهم و نه نقش‌های جانبی در فیلم‌های آمریکایی بود، از نظر سیاستگذاران آمریکایی مستی بیش از حد در شخصیت‌های کلیدی فیلم‌ها، چهره آمریکا را در افکار عمومی جهان مخدوش می‌کرد. طبق گزارش‌های عوامل فرهنگی CIA در شرکت پارامونت(Paramount Pictures) که بعدها از طبقه‌بندی محرمانه خارج شدند. در فیلم «هودینی»(جورج مارشال-۱۹۵۳) صحنه گزارشگر مست آمریکایی کاملا حذف شد و حتی عوامل مجبور شدند تا آن صحنه را دوباره فیلم‌برداری کنند. در «افسانه اینکاها»(جری هوپر-۱۹۵۴) تمام بخش‌های مربوط به بدمستی نقش اول، از فیلم‌نامه حذف شد. این اتفاق برای «لینینگر و مورچه‌ها»(بایرون هسکین-۱۹۵۴- این فیلم‌نامه با نام «جنگل عریان» ساخته شد) هم رخ داد و تمام بخش‌های بدمستی نقش اول آمریکایی از فیلم‌نامه حذف شد.

در «ردپای فیل» (ویلیام دیترل-۱۹۵۴) صحنه‌های مستی فقط در بخش‌هایی که برای اهداف فیلم‌نامه لازم بود، حذف نشد. یکی دیگر از ممنوعیت‌ها، نمایش واقعیت‌های نژادپرستی و تبعیض در آمریکا بود. کار حتی از این هم بالاتر رفت و به تصویر کشیدن زندگی در ایالت‌های جنوبی و سیاهپوست نشین آمریکا که اغلب از فقر رنج می‌بردند به فهرست ممنوعه‌ها اضافه شد.

«اریک جانستون» مدیر آکادمی موشن پیکچر آمریکا در این باره به کنایه گفت: «ما دیگر خوشه‌های خشم(جان فورد-۱۹۴۰) نخواهیم داشت، ما جاده‌های تنباکو(جان فورد-۱۹۴۱) نخواهیم داشت. ما دیگر فیلمی درباره ابعاد ناخوشایند زندگی آمریکایی نخواهیم داشت.» اما عدم نمایش سیاهان که عمدتا در فقر به سر می‌بردند در فیلم‌های آمریکایی امری غیرممکن بود؛ پس برای این موضوع هم شیوه‌نامه‌ای در نظر گرفته شد.

در گزارشی که عوامل شرکت پارامونت برای مقامات مافوق خود در CIA نوشته‌اند آمده است: «تفاهم‌نامه را با چند مدیر انتخاب بازیگر در میان گذاشته و آنها قول همکاری داده‌اند تا در چند صحنه از فیلم‌ها سیاهپوستانی با سر و وضع مناسب نشان داده شوند… این مسئله[نمایش فقر سیاهپوستان] تا حد زیادی با قرار دادن یک سر پیشخدمت سیاهپوست موقر در منزل یکی از هنرپیشه‌های اصلی فیلم به تعادل می‌رسید.»

ارائه هر تصویر سینمایی از آمریکا که منجر به تبلیغات علیه این کشور شود فارغ از حقیقی بودنش با حذف روبه‌رو می‌شد. با همین منطق فیلمی از «بیلی وایلدر» که در مورد فرزند نامشروع یک ژاپنی از یک سرباز آمریکایی بود نامطلوب تشخیص داده شد. علت آن واضح بود؛ تجاوز سربازان آمریکایی به زنان هرگز نباید روایت می‌شد. فیلم‌نامه‌ای که بر اساس رمان «غول» اثر «ادنا فربر» نوشته شده بود بارها مورد جرح و تعدیل قرار گرفت چون در آن آمریکایی‌های ثروتمند، بی‌رحم و بی‌فرهنگ نشان داده شده و اشاراتی مبنی بر استثمار نیروی کار مکزیکی توسط تگزاسی‌های ثروتمند داشت. شاید چندان خلاف نباشد اگر بگوییم آمریکا با مدیریت تصویر و تصویرسازی‌های هدفمند از خود، بهشت غربگرایان در سراسر دنیا شد نه با واقعیت‌های سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی‌اش.

همه اینها گفته شد و موارد بسیار دیگری هم ناگفته ماند تا نشان دهیم ایالات متحده برای تأمین منافع و تثبیت جایگاهش در جهان از رهگذر استیلای فرهنگی، پروژه تصویرسازی از خود را هم‌تراز پروژه‌های امنیت ملی‌اش رتبه‌بندی کرد و به اعمال چارچوبی سخت‌گیرانه در این زمینه پرداخت تا جایی که برخی از شاخص‌ترین چهره‌های فرهنگی و هنری خودش را به تبعید و خودکشی سوق داد.

البته ما با بیان این شواهد نمی‌خواهیم چنین سیاستی را برای کشورمان تجویز کنیم اما قطعا دنبال این هستیم تا دست‌اندرکاران فرهنگ و هنر کشور به مقایسه عملکرد و سیاستگذاری خود در این زمینه با نسخه آمریکایی‌اش بپردازند و بدانند در تمام این سال‌ها چقدر نسبت به ارائه تصویری واقع‌نما از ایران غیرمسئولانه عمل کرده‌اند.

مهر ١٣٩٢ وقتی وندی شرمن گفت فریب بخشی از ژن ایرانیان است باعث رنجش و عصبانیت مردم و مسئولان ایرانی شد اما ما اصلا توجه نکردیم کمتر از دو سال قبلش خودمان چنین تصویری به دنیا مخابره کرده بودیم؛ وقتی مسئولان دولتی فیلمی را به جشنواره‌های جهانی فرستادند که تمام شخصیت‌های آن به جز یک نفر دروغ می‌گفتند و آن فرد نیز از قضا معتقد بود ایران مکان مناسبی برای زندگی نیست و باید مهاجرت کرد.

تعجبی نداشت که آمریکایی‌ها به این فیلم جایزه اسکار دادند و البته کاملا تعجب‌آور بود که این فیلم از برگزیدگان بیست و نهمین جشنواره فجر انقلاب اسلامی بود! این روزها رقابت نفس‌گیر عوامل فارسی‌زبان حاضر در هفتاد و پنجمین جشنواره فیلم کن با یکدیگر برای بدبخت نمایاندن ملت ایران یک بار دیگر نشان داد در نبود سیاست‌گذاری منسجم برای مواجهه با جشنواره‌های جهانی و حضور در آنها، همچنان با شلختگی در ارائه تصویری بین‌المللی از ایران مواجهیم.

در حمله نظامی به یک کشور پیش از آنکه‌ تانک‌ها، جنگنده‌ها و سایر ادوات نظامی شروع به حرکت کنند باید ذهن‌ها را به حرکت ‌انداخت و برای اشغال آن کشور در افکار عمومی زمینه‌سازی کرد. همین‌طور تجاوز در قالب اعمال تحریم‌های اقتصادی نیز احتیاج به دستگاهی مشروعیت‌ساز برای ابزار تحریم دارد. ارائه تصویری معوج از ایران همسو با اهداف سیاست خارجی کشورهای بیگانه، قسمتی از این دستگاه مشروعیت‌ساز است که مسیر مداخله خارجی را هموار می‌کند. بر این اساس است که می‌توان گفت دست‌اندرکاران فرهنگ و هنر یک کشور می‌توانند با ارائه تصویری مناسب برای آن کشور امنیت بسازند و یا با ارائه تصویری امنیتی و رعب‌آور از آن امنیت‌زدایی کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امنیت تصویر یا تصویر امنیتی بیشتر بخوانید »