وندی شرمن

این مانع را نادیده نگیرید

امنیت تصویر یا تصویر امنیتی



بر این اساس است که می‌توان گفت دست‌اندرکاران فرهنگ و هنر یک کشور می‌توانند با ارائه تصویری مناسب برای آن کشور امنیت بسازند و یا با ارائه تصویری امنیتی و رعب‌آور از آن امنیت‌زدایی کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سید محمدعماد اعرابی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: صبح دوم جولای ۱۹۶۱ جسد «ارنست همینگوی» داستان‌نویس پرآوازه آمریکایی و برنده نوبل ادبیات ۱۹۵۴ در حالی توسط همسرش در طبقه دوم خانه‌شان پیدا شد که او با محبوب‌ترین تفنگش مغز خود را متلاشی کرده بود. سال‌ها بعد با آشکار شدن اسناد دولتی آمریکا مشخص شد علت خودکشی او نه بیماری روانی پارانویا یا نوعی توهم توطئه آزارنده در همینگوی که ناشی از آزار واقعی او توسط نهادهای امنیتی آمریکا بوده است.

در واقع همینگوی برای مدت‌ها و تا آخر عمر تحت نظر و تعقیب FBI و CIA در داخل و خارج آمریکا قرار داشت. «هوچنر» دوست و نویسنده زندگی‌نامه شخصی همینگوی پنجاه سال بعد گفت: «معتقدم که او به درستی به تعقیب خود آگاه بود و همین موضوع به شدت بر نگرانی و ‌اندوه و در نهایت خودکشی‌اش تأثیر گذاشته است.»

شاید اگر همینگوی می‌دانست «جورج پلیمبتون» یکی از نزدیک‌ترین دوستانش که با او ارتباط صمیمانه پدر و فرزندی داشت، یکی از عوامل CIA بود که به صورت هدفدار در مسیر او قرار گرفته تا با ایجاد رابطه‌ای دوستانه او را به مهره‌ای قابل کنترل برای مقامات آمریکایی تبدیل کند، خیلی زودتر از این، خودکشی می‌کرد! مشکل مقامات فرهنگی و امنیتی آمریکا با خالق رمان «پیرمرد و دریا» یک چیز بود: همینگوی به عنوان یک نویسنده نامدار آمریکایی در آثار، مصاحبه‌ها و موضع‌گیری‌هایش، تصویرمطلوبی از آمریکا و ارزش‌های آمریکایی ارائه نمی‌کرد.

این مشکل برای «چارلی چاپلین»، اسطوره سینمای صامت جهان نیز وجود داشت. او نیز برای سال‌ها تحت نظر دستگاه‌های امنیتی آمریکا بود. سال ۱۹۵۲ وقتی چاپلین برای اولین نمایش فیلم «روشنی‌های صحنه» به لندن رفت مقامات آمریکایی، دیگر به او اجازه بازگشت به آمریکا را ندادند.

دو سال بعد «آرتور شلزینگر»، یکی از عوامل کمیته فرهنگی CIA از مجبور کردن چاپلین به ترک آمریکا ابراز نارضایتی کرد و به دوستانش گفت: «فکر نمی‌کنم سیاست ما در مورد او را بتوان یک پیروزی آمریکایی به شمار آورد.» با این حال حتی تا سال‌های بعد CIA با اعمال نفوذ بر سازمان اطلاعات داخلی انگلستان(MI۵) آنها را نیز مجبور کرد تا «چارلی چالین» را تحت تعقیب و نظارت قرار دهند. مهم‌ترین آثار چاپلین یا نتوانستند در جشنواره‌های اروپایی و آمریکایی جایزه بگیرند و یا سال‌ها پس از تولیدشان توانستند در این جشنواره‌ها نمایش داده شده و مورد ارزیابی قرار بگیرند.

فیلم «عصر جدید» او که نگاهی انتقادی به جریان کار و کارگری در آمریکای زمان خود داشت، ۵۳ سال پس از تولید(۱۲ سال پس از مرگ چاپلین) و با تغییر شرایط زمانه، توسط کتابخانه کنگره آمریکا از لحاظ فرهنگی قابل توجه ارزیابی شد و در فهرست ملی ثبت فیلم آمریکا قرار گرفت و ۶۷ سال پس از تولید در سال ۲۰۰۳ توانست در بخش خارج از مسابقه «جشنواره فیلم کن» به نمایش دربیاید و البته هرگز جایزه‌ای سینمایی دریافت نکرد.

مخابره تصویری مطلوب از آمریکا به جهان، دغدغه مدیران سیاست خارجی ایالات متحده چه در وزارت خارجه و چه در CIA بود. به همین علت «سرویس موشن پیکچر» (Motion Picture Service) راه‌اندازی شد تا حضور سینمای آمریکا را در جشنواره‌های جهانی فیلم از جمله «جشنواره فیلم کن» ساماندهی کند و آن‌طور که «جوئل ویتنی» پژوهشگر آمریکایی حوزه فرهنگ و هنر می‌گوید: «به شدت فعالیت کرد تا تهیه‌کنندگان و فیلم‌های آمریکایی را که از سیاست خارجی آمریکا حمایت نمی‌کردند، کنار بگذارد.»

بر این اساس اصول اولیه سانسور فیلم‌ها تصویب و اجرا شد. یکی از این موارد عدم نمایش بدمستی برای نقش‌های مهم و نه نقش‌های جانبی در فیلم‌های آمریکایی بود، از نظر سیاستگذاران آمریکایی مستی بیش از حد در شخصیت‌های کلیدی فیلم‌ها، چهره آمریکا را در افکار عمومی جهان مخدوش می‌کرد. طبق گزارش‌های عوامل فرهنگی CIA در شرکت پارامونت(Paramount Pictures) که بعدها از طبقه‌بندی محرمانه خارج شدند. در فیلم «هودینی»(جورج مارشال-۱۹۵۳) صحنه گزارشگر مست آمریکایی کاملا حذف شد و حتی عوامل مجبور شدند تا آن صحنه را دوباره فیلم‌برداری کنند. در «افسانه اینکاها»(جری هوپر-۱۹۵۴) تمام بخش‌های مربوط به بدمستی نقش اول، از فیلم‌نامه حذف شد. این اتفاق برای «لینینگر و مورچه‌ها»(بایرون هسکین-۱۹۵۴- این فیلم‌نامه با نام «جنگل عریان» ساخته شد) هم رخ داد و تمام بخش‌های بدمستی نقش اول آمریکایی از فیلم‌نامه حذف شد.

در «ردپای فیل» (ویلیام دیترل-۱۹۵۴) صحنه‌های مستی فقط در بخش‌هایی که برای اهداف فیلم‌نامه لازم بود، حذف نشد. یکی دیگر از ممنوعیت‌ها، نمایش واقعیت‌های نژادپرستی و تبعیض در آمریکا بود. کار حتی از این هم بالاتر رفت و به تصویر کشیدن زندگی در ایالت‌های جنوبی و سیاهپوست نشین آمریکا که اغلب از فقر رنج می‌بردند به فهرست ممنوعه‌ها اضافه شد.

«اریک جانستون» مدیر آکادمی موشن پیکچر آمریکا در این باره به کنایه گفت: «ما دیگر خوشه‌های خشم(جان فورد-۱۹۴۰) نخواهیم داشت، ما جاده‌های تنباکو(جان فورد-۱۹۴۱) نخواهیم داشت. ما دیگر فیلمی درباره ابعاد ناخوشایند زندگی آمریکایی نخواهیم داشت.» اما عدم نمایش سیاهان که عمدتا در فقر به سر می‌بردند در فیلم‌های آمریکایی امری غیرممکن بود؛ پس برای این موضوع هم شیوه‌نامه‌ای در نظر گرفته شد.

در گزارشی که عوامل شرکت پارامونت برای مقامات مافوق خود در CIA نوشته‌اند آمده است: «تفاهم‌نامه را با چند مدیر انتخاب بازیگر در میان گذاشته و آنها قول همکاری داده‌اند تا در چند صحنه از فیلم‌ها سیاهپوستانی با سر و وضع مناسب نشان داده شوند… این مسئله[نمایش فقر سیاهپوستان] تا حد زیادی با قرار دادن یک سر پیشخدمت سیاهپوست موقر در منزل یکی از هنرپیشه‌های اصلی فیلم به تعادل می‌رسید.»

ارائه هر تصویر سینمایی از آمریکا که منجر به تبلیغات علیه این کشور شود فارغ از حقیقی بودنش با حذف روبه‌رو می‌شد. با همین منطق فیلمی از «بیلی وایلدر» که در مورد فرزند نامشروع یک ژاپنی از یک سرباز آمریکایی بود نامطلوب تشخیص داده شد. علت آن واضح بود؛ تجاوز سربازان آمریکایی به زنان هرگز نباید روایت می‌شد. فیلم‌نامه‌ای که بر اساس رمان «غول» اثر «ادنا فربر» نوشته شده بود بارها مورد جرح و تعدیل قرار گرفت چون در آن آمریکایی‌های ثروتمند، بی‌رحم و بی‌فرهنگ نشان داده شده و اشاراتی مبنی بر استثمار نیروی کار مکزیکی توسط تگزاسی‌های ثروتمند داشت. شاید چندان خلاف نباشد اگر بگوییم آمریکا با مدیریت تصویر و تصویرسازی‌های هدفمند از خود، بهشت غربگرایان در سراسر دنیا شد نه با واقعیت‌های سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی‌اش.

همه اینها گفته شد و موارد بسیار دیگری هم ناگفته ماند تا نشان دهیم ایالات متحده برای تأمین منافع و تثبیت جایگاهش در جهان از رهگذر استیلای فرهنگی، پروژه تصویرسازی از خود را هم‌تراز پروژه‌های امنیت ملی‌اش رتبه‌بندی کرد و به اعمال چارچوبی سخت‌گیرانه در این زمینه پرداخت تا جایی که برخی از شاخص‌ترین چهره‌های فرهنگی و هنری خودش را به تبعید و خودکشی سوق داد.

البته ما با بیان این شواهد نمی‌خواهیم چنین سیاستی را برای کشورمان تجویز کنیم اما قطعا دنبال این هستیم تا دست‌اندرکاران فرهنگ و هنر کشور به مقایسه عملکرد و سیاستگذاری خود در این زمینه با نسخه آمریکایی‌اش بپردازند و بدانند در تمام این سال‌ها چقدر نسبت به ارائه تصویری واقع‌نما از ایران غیرمسئولانه عمل کرده‌اند.

مهر ١٣٩٢ وقتی وندی شرمن گفت فریب بخشی از ژن ایرانیان است باعث رنجش و عصبانیت مردم و مسئولان ایرانی شد اما ما اصلا توجه نکردیم کمتر از دو سال قبلش خودمان چنین تصویری به دنیا مخابره کرده بودیم؛ وقتی مسئولان دولتی فیلمی را به جشنواره‌های جهانی فرستادند که تمام شخصیت‌های آن به جز یک نفر دروغ می‌گفتند و آن فرد نیز از قضا معتقد بود ایران مکان مناسبی برای زندگی نیست و باید مهاجرت کرد.

تعجبی نداشت که آمریکایی‌ها به این فیلم جایزه اسکار دادند و البته کاملا تعجب‌آور بود که این فیلم از برگزیدگان بیست و نهمین جشنواره فجر انقلاب اسلامی بود! این روزها رقابت نفس‌گیر عوامل فارسی‌زبان حاضر در هفتاد و پنجمین جشنواره فیلم کن با یکدیگر برای بدبخت نمایاندن ملت ایران یک بار دیگر نشان داد در نبود سیاست‌گذاری منسجم برای مواجهه با جشنواره‌های جهانی و حضور در آنها، همچنان با شلختگی در ارائه تصویری بین‌المللی از ایران مواجهیم.

در حمله نظامی به یک کشور پیش از آنکه‌ تانک‌ها، جنگنده‌ها و سایر ادوات نظامی شروع به حرکت کنند باید ذهن‌ها را به حرکت ‌انداخت و برای اشغال آن کشور در افکار عمومی زمینه‌سازی کرد. همین‌طور تجاوز در قالب اعمال تحریم‌های اقتصادی نیز احتیاج به دستگاهی مشروعیت‌ساز برای ابزار تحریم دارد. ارائه تصویری معوج از ایران همسو با اهداف سیاست خارجی کشورهای بیگانه، قسمتی از این دستگاه مشروعیت‌ساز است که مسیر مداخله خارجی را هموار می‌کند. بر این اساس است که می‌توان گفت دست‌اندرکاران فرهنگ و هنر یک کشور می‌توانند با ارائه تصویری مناسب برای آن کشور امنیت بسازند و یا با ارائه تصویری امنیتی و رعب‌آور از آن امنیت‌زدایی کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امنیت تصویر یا تصویر امنیتی بیشتر بخوانید »

ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی‌خواهند تحریم‌ها رفع شود/ زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم»

ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی‌خواهند تحریم‌ها رفع شود/ زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم»


حامیان دولت سابق ۲ دستور کار را در رأس فعالیت رسانه ای خود قرار داده اند؛ یکی انکار موفقیت های دولت سیزدهم است و دیگری مصادره موفقیت ها به نفع دولت روحانی است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی خواهند تحریم ها رفع شود

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «‌حمله اصولگرایان به برجامی که آن را نخوانده‌اند؛ آیا ظریف نخوانده برجامی را که خودش نوشته امضا کرده است؟ ! » نوشت: «با افزایش احتمال ازسرگیری مذاکرات وین، حمله نمایندگان مجلس و اصولگرایان تندرو به ظریف با هدف عدم بازگشت ایران به میز مذاکرات در وین، شدت گرفته است و از هر سو طعنه و کنایه و حمله‌ای است که روانه طریف می‌شود. حال دلیل این واکنش‌های تند احساسی چیست؟ ! وجود بهانه نخواندن برجام توسط ظریف هم شده دستاویز اصولگراهای تندرو تا ارتباط با دنیا و رفع تحریم‌ها در دولت اصولگرای مورد حمایت خودشان را هم نپذیرند و به بهانه حمله به ظریف خواستار ترک میز مذاکرات برجامی شوند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «کلمه تعلیق در متن اصلی برجام وجود ندارد و آنچه ظریف به آن اشاره کرده است به متن ضمایم که مربوط به اتحادیه اروپا هم می‌شد، بازمی‌گردد اما همین سوءبرداشت از یک سخن سبب شده اصولگرایان تندرو با حمله به ظریف و روحانی خواستار عدم بازگشت ایران به برجام شوند. البته این حملات یک نتیجه مهم هم در برداشت و آن اینکه اصولگرایان و تندروها همچنان متن برجام را نخوانده‌اند و با هر شایعه‌ای موضع‌گیری می‌کنند».

ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی‌خواهند تحریم‌ها رفع شود/ زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم»

پس از انتشار اعتراف اخیر ظریف در کلاب هاوس، رسانه های اصلاح طلب روزه سکوت گرفته و همگی به صورت هماهنگ این اعتراف را سانسور کردند. حالا که چند روز از این قضیه سپری شده گویا رسانه های اصلاح طلب تازه از شوک خارج شده و در پی رفع و رجوع اظهارات وزیر سابق امور خارجه هستند.

حامیان برجام به گونه ای درباره متن اصلی و ضمائم این توافق سخن می گویند که گویا بخش ضمیمه، صرفا تعداد صفحات بسیار محدود و بی اهمیت بوده است. این در حالی است که برجام و ضمائم آن مجموعاً ۱۱۰ صفحه است. از این ۱۱۰ صفحه که مجموعه برجام را تشکیل می‌دهد، ۱۸ صفحه برجام است و تمام نکات دقیق، ظریف، زمان‌بندی‌های اجرایی در ۹۲ صفحه باقی مانده و به عبارتی همان ضمایم برجام است.

ظریف در گفت‌وگوی اخیر ادعا کرده که تعلیق در برجام نیامده و او برجام را خوانده است. یعنی وی فقط ۱۸ صفحه را خوانده و از ۹۲ صفحه دیگر که اساسی‌ترین مسائل برجام در آن بوده، بی‌خبر بوده است!

به همین خاطر بود که «وندی شرمن»   عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته‌ای آمریکا و مقام ارشد فعلی وزارت خارجه این کشور – فروردین ۹۶ – در اندیشکده وودرو ویلسون و در حضور «کاترین اشتون» مسئول اسبق سیاست خارجی اتحادیه اروپا با تمسخر درباره توافق هسته‌ای گفته بود: «اعضای ۵+۱ و اتحادیه اروپا توافق کردند که (با پوزخند) تحریم‌های هسته‌ای را “موقتاً متوقف کنند“،     lift لغتی است که در زبان انگلیسی به معنی (معلق نگاه داشتن و یا موقتاً متوقف کردن) است اما طرف ایرانی  lift  را به معنی «پایان دادن و خاتمه دادن ترجمه می‌کرد» و به همین دلیل هم ما از این لغت استفاده کردیم».

یکی از فعالین رسانه‌ای در روزهای گذشته در توییتر نوشته بود: «کلمه‌ «تعلیق» رو به شما اطلاع ندادن، جناب دکتر ظریف! بتن‌ریزی در رآکتور اراک چی؟ مکانیزم ماشه چی؟ تغییر ماهیت مجتمع غنی‌سازی فردو چی؟ بازجویی از اساتید دانشگاه و بازدید از آزمایشگاه‌های تحقیقاتی چی؟ بازگشت تحریم‌های ایران در صورت بدعهدی طرف آمریکایی چی؟».

رویکرد غلط «رسیدن به هر توافق، بهتر از عدم توافق»، اجرای توافق به‌صورت یکطرفه، عجولانه، نامتوازن و غیرهمزمان در ۲ ماه، نگرفتن تضمین قوی و کافی برای لغو تحریم‌ها، ادامه اجرای تعهدات برجامی علی‌رغم نقض فاحش برجام توسط آمریکا و اروپا از مصادیق قصور و تقصیرهای فاحش تیم مذاکره‌کننده به ریاست ظریف در پرونده برجام است. همچنین اجرای تعهدات علی‌رغم گزارش نادرست آژانس در موضوع PMD، مرجع بودن تفسیر طرف مقابل و مبهم بودن متن برجام، قصور و تقصیر در انتخاب اعضای تیم مذاکره‌کننده و حمایت از جاسوس‌ها، اعتماد بلاوجه به طرف بدعهد و تضمین نامیدن امضای وزیر خارجه آمریکا، پیش‌بینی نکردن خروج طرف مقابل و انکار احتمال خروج آمریکا از توافق و… ابعاد دیگری از فاجعه بزرگ برجام است.

مالک شریعتی، نماینده مجلس در توییتر نوشت: «این را هم انکار می کنید!؟ نخواندن کامل متن و پیوست متن، خطای بزرگی است؛ اما خطای بزرگتر مربوط به فرامتن است:”اعتماد به آمریکا”».

بزک کنندگان برجام با توهین به فهم و شعور مردم به گونه ای وانمود می کنند که گویا منتقدان ظریف، مخالف مذاکره و لغو تحریم ها هستند. این در حالی است که منتقدان به هیچ عنوان چنین نظری نداشته و نه با مذاکره مخالف هستند و نه با لغو تحریم ها مخالفت دارند.

منتقدان سیاست خارجی دولت سابق، با امتیازدهی یکطرفه و اعتماد بلاوجه به آمریکا مخالف هستند.

«مهدی رحمانیان» مدیرمسئول روزنامه شرق در سالهای گذشته درباره چرایی بزک و مبالغه درباره برجام اذعان کرده بود که: «من مبالغه را قبول دارم. این مبالغه‌ها باید می‌شد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک می‌کرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند».

** زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم»

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «فریدون مجلسی» دیپلمات سابق و فعال اصلاح طلب نوشت: «اکنون که به جای ایران از پاکستان دوردست در رزمایش مشترک آذربایجان دعوت شده است، بر نگرانی نظامیان جمهوری اسلامی افزوده است، زیرا پاکستان با روی کار آوردن دست‌پروردگان طالبانی خود در افغانستان عملا دست جمهوری اسلامی را از افغانستان نیز کوتاه و بندر تدارکی چابهار را هم با رکود مواجه کرده است. خصوصا که اسراییل پس از برقراری روابط با امارات متحده در همین زمان سفارت خود را در بحرین نیز گشوده است. این وضع موجب خشم مقامات جمهوری اسلامی و تحریک احساسات بخشی از مردم شده است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «اکنون جمهوری آذربایجان کشوری ثروتمند و در حال سازندگی است و در شرایط متعارف بازار کالاهای ساختمانی و نیروی کار ایران و توریسم متقابل می‌تواند باشد. چرا ایران نباید بزرگ‌ترین طرف بازرگانی جمهوری آذربایجان باشد؟ آیا زمان آن نیست که تفنگ را زمین بگذاریم و به مسالمت و رابطه محترمانه و دوستانه و کار و تجارت و دیدار و توریسم بیندیشیم؟ ».

ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی‌خواهند تحریم‌ها رفع شود/ زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم»

جریان اصلاح طلب با وارونه نمایی واقعیت های موجود در حوزه سیاست خارجی و منطقه غرب آسیا(خاورمیانه) اینگونه القاء می کند که ایران بازنده اصلی تحولات منطقه ای است.

این طیف تعمدا خروج فضاحت بار آمریکا از افغانستان را سانسور و بر استیصال و درماندگی اسرائیل در مقابل محور مقاومت سرپوش می گذارد. این جریان سیاسی از وضعیت بغرنج آل سعود در یمن سخنی نمی گوید و اتفاقات اخیر در فروش سوخت ایران به لبنان بیخ گوش اسرائیل و ناتوانی این رژیم از واکنش را ندید می گیرد.

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی پیش از این در پاسخ به مروجان برجام منطقه ای گفته بود: «اگر بعضی از کارها با دیپلماسی قابل حل بود، هیچ کس مصلح تر از امیرالمومنین(ع) نبود، هیچ کس مصلح تر از امام حسین(ع) نبود، چرا امام حسین و چرا امیرالمونین در بعضی جاها دست به شمشیر بردند و چرا امام حسین با خون خودش و فرزندانش آمد دفاع کرد از اسلام، با خون؛ چون آن منطق، منطق دیپلماسی نبود.  در مورد تروریست های منطقه راهی جز مقابله نیست، وقتی که منطق طرف مقابل این است که شما از نظر دینی واجب القتل هستید و کشتن تو به هر تعداد بهشت را بر او واجب می کند، آیا امکانی برای این دیپلماسی وجود دارد؟ ».

حاج قاسم در اظهارنظری دیگر گفته بود: «گاهی از راه دیپلماسی اقداماتی می کنیم. اما برخی گره ها و حل برخی مشکلات فقط با دیپلماسی حل نمی شود».

سردار سلیمانی همچنین در اظهارنظری دیگر تاکید کرده بود: «اینکه اصرار می کنند بر برجام ۲ در منطقه، برای این است که می خواهند این تحرکی را که از ایران اسلامی به جهان اسلام روح و جان داده، این خونی را که در عالم اسلامی جریان پیدا کرده، بخشکانند. اگر العیاذبالله ما رفتیم و در برجام ۲ شرکت کردیم، به همین تمام می شود؟ نه، برجام اصلی در داخل ایران است. تلاش آنها به اینجا منتهی نخواهد شد و برجام ۳ هم خواهند داشت، چون دشمنان معتقدند که چشمه باید خشکانده شود و این چشمه، ایران است».

اقتدار لازمه پیشرفت و امنیت است. اما متاسفانه جریان تندروی اصلاحات به طرق مختلف در پی تخطئه و تخریب اقتدار جمهوری اسلامی ایران است.

** جامعه هنوز علامت مثبتی از دولت رئیسی دریافت نکرده است

روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «نیمی از جامعه در انتخابات شرکت کرده‌اند و اغلب آنها نیز به آقای رئیسی رأی داده‌اند. به همین دلیل نوعی امید در این رأی دادن وجود داشته است. امیدها نسبت به این موضوع نیز وجود داشته که با انتخاب آقای رئیسی به‌عنوان رئیس‌جمهور حاکمیت یکدست می‌شود و لجاجت‌ها در تصمیم‌گیری‌ها کاهش پیدا می‌کند و احتمالاً عقلانیت در مجموعه نظام تصمیم‌گیری کشور بیشتر می‌شود».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در شرایط کنونی جامعه در حال رصد وضعیت دولت است که آیا این دولت در مسیر حل تعارض‌ها و برداشته شدن تحریم‌ها حرکت می‌کند یا خیر. واقعیت این است که موضوع تحریم‌ها نقش مستقیمی در وضعیت اقتصادی کشور دارد. از سوی دیگر جامعه در حال رصد ترکیب کابینه و انتصاباتی است که در دولت صورت می‌گیرد. جامعه به دنبال این است که آیا در دولت جدید فرصتی  به وجود خواهد آمد که افراد توانمند مورداستفاده قرار بگیرند و یا بیشتر از افراد وفادار سیاسی استفاده خواهد شد. من فکر می‌کنم در هر دو مورد جامعه علامت مثبتی از دولت دریافت نکرده است».

ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی‌خواهند تحریم‌ها رفع شود/ زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم»

حامیان دولت سابق ۲ دستور کار را در رأس فعالیت رسانه ای خود قرار داده اند؛ یکی انکار موفقیت های دولت سیزدهم است و دیگری مصادره موفقیت ها به نفع دولت روحانی است.

تسریع در واکسیناسیون سراسری و کاهش تلفات کرونایی، پیوستن ایران به پیمان شانگهای، سفرهای استانی، کاهش قیمت سیمان و برخی دیگر از مصالح ساختمانی، ساخت یک میلیون مسکن در سال، تلاش برای کاهش قیمت اقلام خوراکی و…بخشی از موارد مذکور است.

جریان اصلاح طلب می خواهد اینگونه القا کند که عدم توفیق دولت روحانی صرفا به دلیل سنگ اندازی های داخلی بوده و کارنامه غیرقابل دفاع دولت تدبیر و امید هیچ ربطی به سوءمدیریت ندارد.



منبع

ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی‌خواهند تحریم‌ها رفع شود/ زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم» بیشتر بخوانید »

پاسخ ظریف به وندی شرمن: برجام قابل مذاکره مجدد نیست

پاسخ ظریف به وندی شرمن: برجام قابل مذاکره مجدد نیست


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، «محمد جواد ظریف»، وزیر خارجه ایران به اظهارات «وندی شرمن» گزینه دولت بایدن برای تصدی سمت قائم مقام وزارت خارجه آمریکا درباره برجام پاسخ داد.

ظریف در حساب کاربری‌اش در توییتر نوشت: «برجام قابل مذاکره مجدد نیست-والسلام. اگر ۲۰۲۱ سال ۲۰۱۵ نیست، ۱۹۴۵ هم نیست. پس بیایید منشور سازمان ملل متحد را عوض کرده و حق وتو که این همه توسط آمریکا مورد سوءاستفاده قرار گرفته است را حذف کنیم. بیایید دست از ژست گرفتن که هر دوی ما از ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۲ انجام دادیم برداشته و به اجرای برجام که هر دوی ما آن را امضا کرده‌ایم رو بیاوریم.»

اشاره ظریف به اظهاراتی است که روز گذشته (چهارشنبه» وندی شرمن در جلسه بررسی صلاحیتش در کمیته روابط خارجی سنا گفته بود. او تصریح کرد که ژئوپولتیک منطقه نسبت به زمان حصول و اجرای برجام تغییر پیدا کرده است.

او گفت: «من درباره ایران هوشیار هستم. سال ۲۰۲۱، مثل سال ۲۰۱۵ که برجام مورد توافق قرار گرفت نیست. مثل ۲۰۱۶ که برجام اجرا شد هم نیست. واقعیت‌های میدانی تغییر کرده‌اند. ژئوپولتیک منطقه تغییر کرده است.»

منظور آقای ظریف از سال ۱۹۴۵ هم اعطای حق وتوی شورای امنیت به طرف‌های پیروز در جنگ جهانی دوم است.

مقام‌های دولت «جو بایدن»، رئیس‌جمهور آمریکا در روزهای گذشته اعلام کرده‌اند که  قصد دارند آمریکا را به توافق هسته‌ای برجام بازگردانند.

با وجود این، دولت جدید آمریکا هنوز ساز و کار خود برای بازگشت به توافق هسته‌ای را مشخص نکرده. اعضای تیم بایدن در اظهاراتی مبهم می‌گویند قصد دارند از بازگشت به برجام به عنوان مبنایی برای «قوی‌تر و طولانی‌تر کردن» توافق هسته‌ای استفاده کنند.

با آنکه واشنگتن طرفی بوده که توافق هسته‌ای را نقض کرده و از آن خارج شده است دولت آمریکا می‌گویند بازگشت به برجام منوط به این است که جمهوری اسلامی ایران گام‌هایی را که در واکنش به نقض عهد آمریکا برداشته به عقب برگرداند.

جمهوری اسلامی ایران تصریح کرده که با توجه به آنکه واشنگتن طرفی بوده که توافق را نقض کرده و کاهش تعهدات تهران در واکنش به اقدام غیرقانونی آمریکا انجام شده هر گامی از سوی تهران بعد از رفع تحریم‌ها صورت خواهد گرفت.

آمریکا اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۷ با نقض تعهداتش از این توافق مورد تأیید شورای امنیت سازمان ملل متحد خارج شد.

 ایران تا یک سال بعد از خروج آمریکا به طور کامل تعهداتش در توافق هسته‌ای را اجرا کرد و به کشورهای اروپایی که وعده جبران آثار این خروج را می‌دادند برای عمل به تعهداتشان فرصت داد.

یک‌سال بعد که دولت‌های اروپایی نتوانستند به وعده‌هایشان عمل کنند تهران اعلام کرد طبق مفاد مندرج در توافق هسته‌ای طی چند گام تعهداتش در توافق هسته‌ای را کاهش خواهد داد.

ایران از آن زمان اعلام کرده الزامی برای رعایت محدودیت‌های مندرج در برجام در زمینه غنی‌سازی، میزان ذخائر اورانیوم و تحقیق بر روی سانتریفیوژهای پیشرفته ندارد. تهران علاوه بر این کار بر روی یک خط مونتاژ جهت ساخت اورانیوم فلزی را هم از سر گرفته است.

جمهوری اسلامی ایران گفته همه این گام‌ها بازگشت‌پذیر هستند و چنانچه واشنگتن به برجام برگردد ایران نیز این اقدامات را به عقب برخواهد گرداند.

انتهای پیام/





منبع خبر

پاسخ ظریف به وندی شرمن: برجام قابل مذاکره مجدد نیست بیشتر بخوانید »

وندی شرمن فرد شماره ۲ وزارت خارجه آمریکا می‎شود

وندی شرمن فرد شماره ۲ وزارت خارجه آمریکا می‎شود



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «وندی شرمن»، مذاکره کننده اصلی آمریکا در مذاکرات هسته‌ای با ایران را به عنوان معاون وزارت خارجه این کشور معرفی کرد.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از رویترز، بایدن همچنین «ویکتوریا نولاند» را که برای وزرای خارجه و روسای جمهور هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه فعالیت کرده است، به عنوان معاون وزیر خارجه در امور سیاسی و عملا مقام رده سوم این وزارتخانه معرفی کرد.

بیشتر بخوانید

بانوی دیپلمات یا جانور آمریکایی!؟

بهترین فرصت برای انتقام آمریکا از ژن ایرانی!

پیشتر «آنتونی بلینکن» که در کابینه «باراک اوباما»، عهده دار سمت‌هایی بود، از سوی جو بایدن به عنوان وزیر خارجه پیشنهادی، معرفی شد.

بلینکن از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ در کابینه «باراک اوباما»، معاون مشاور امنیت ملی بود و از سال ۲۰۱۵ تا پایان دوره ریاست جمهوری او، در سمت معاون وزیر خارجه فعالیت کرد.

منبع: میزان



منبع خبر

وندی شرمن فرد شماره ۲ وزارت خارجه آمریکا می‎شود بیشتر بخوانید »