ویروس کرونا

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!



حتی با محافظان حضرت آقا گفت‌وگو کردیم و عموم این افراد کسانی بودند که پیدا کردنشان راحت نبود. ولی اول با لطف خدا و بعد با همکاری خانواده شهدا توانستیم با این افراد ارتباط بگیریم.

گروه جهاد و مقاومت مشرق – در هفته دفاع‌مقدس، نشست بررسی کتاب «راز ‌بی‌بی جان» پربرکت بود. غیرازخانم الناز عباسیان که به‌عنوان نویسنده دعوت ما را پذیرفت، خانم مهدیه زکی‌زاده به نمایندگی از انتشارات روایت فتح و حجت‌الاسلام سیدحمید علم‌الهدی، (برادر شهید) و همسرشان به نمایندگی از خانواده شهید علم‌الهدی در گفتگو حاضرشدند.همه‌مان تلاش کردیم چراغی باشیم برای بهتر دیده‌شدن این کتاب که زوایای پنهانی از زندگی یک شیرزن را نشان‌مان می‌دهد.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

از آغاز کار این کتاب برایمان بگویید.
الناز عباسیان: پیشنهاد این موضوع از طرف انتشارات روایت فتح به من داده شد. خانم زکی‌زاده تماس گرفتند و موضوع را مطرح کردند. آن لحظه من فکر می‌کردم مادر هنوز در قید حیات هستند.۱۷- ۱۸ سالی بود که از شهدا می‌نوشتم و کارم بیشتر در حوزه مادران شهدا بود و به‌راحتی پذیرفتم چون نسبت به کار با مادران شهدا حس خوبی داشتم.فکر نمی‌کردم ایشان ۳۳ سال پیش به رحمت خدا رفته و کسانی که با او ارتباط تنگاتنگی داشتند نیز در قید حیات نیستند. حتی فکر می‌کردم این خانواده در تهران ساکن هستند و نمی‌دانستم باید منابع‌مان را از اهواز پیگیری کنیم.من با خواب‌هایم زندگی می‌کنم. حدودا شش‌ماه پیش از این‌که این کار به من پیشنهاد داده شود، خواب عجیبی دیدم و آن خواب برای من بسیار باارزش بود. می‌دانستم پرونده‌ای از شهید عزیزی به دست من می‌رسد. بعد از مدت‌ها متوجه شدم که شمایل آن مرد در خواب من، چقدر شبیه شهید عزیز سیدحسین ‌علم‌الهدی است.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!
مادر شهید سیدحسین علم‌الهدی در زمان جنگ

درگذشت پری‌خانم
تازه می‌خواستم کار را شروع کنم که با دختر مرحوم ‌بی‌بی خدیجه تماس گرفتم. پری‌خانم گفتند که با شما هماهنگ می‌کنیم چون ایشان مریض‌احوال و به کرونا مبتلا بودند. شنیدم که چند روز بعد ایشان به رحمت خدا رفتند. خانواده تحت‌تاثیر فوت ایشان قرار داشتند. در آن دوره اکثر اعضای خانواده کرونا گرفته بودند و شروع کار ما تا مهرماه سال ۱۳۹۹ به تاخیر افتاد.در اولین دیدار ما با خانواده شهید همه با ماسک و الکل حاضر شدند و درفاصله دوری ازهم نشسته بودیم.این مصاحبه برای من عجیب بود. می‌ترسیدم مشکلی ایجاد کنم، چون از خواهران سن و سالی گذشته بود و خانواده هنوز داغدار بودند.

به یاد دارم پری‌خانم از اول تا آخر آن جلسه گریه می‌کردند. شروع کار ما این‌طور بود و خود من از این بابت ناراحت بودم.نوشتن از بی‌بی‌جان برای من مانند کار در معدن بود که می‌شکافتیم، پیش می‌رفتیم و به طلا دست می‌یافتیم. از ‌بی‌بی‌جان به خانواده‌ای رسیدیم که هرکدام از اعضایش پتانسیلی خاص برای داستانی متفاوت دارند. به دختران و پسران ایشان رسیدیم؛ به اطرافیان و کسانی که در چایخانه اهواز و تهران با ‌بی‌بی‌جان بودند.هر کدام از این مراحل گنجی بود. خصلت‌هایی از ‌بی‌بی جان به دستم می‌آمد که حیران می‌ماندم. ماجراهایی تعریف می‌شد که وقتی برای خانواده تعریف می‌کردم به من می‌گفتند ما نمی‌دانستیم و برای من بسیار جالب بود.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!
الناز عباسیان / نویسنده

گفتند عجله نکنید!
ازطرف روایت فتح به من گفته شد دست شما باز است ووقت دارید وبا حوصله کار کنید، چون نمی‌خواستند بعد از اتمام کار متوجه شوند با یکی از افراد مرتبط مصاحبه نشده یا اثری جا مانده و روایتی مفقود است.فکر کردم می‌توانم کار را زیر یک سال جمع کنم چون دیگر کتاب‌های من نهایتا با ۲۰ تا ۳۰ مصاحبه و رجوع به تعدادی کتاب در عرض یک سال به انتشارات تحویل داده می‌شد، ولی مصاحبه‌های این کتاب خیلی زیاد شد و من هم دلم نمی‌آمد جمعش کنم. حاج حمید هم کمک می‌کرد و مرتبا شماره‌هایی ارسال می‌کرد.

خدمت خیلی از عزیزان رفتیم و بعد به جایی رسیدیم که مصاحبه‌های ما بیشتر از حجم کتاب شده بود. باید ۲۰۰ صفحه تحویل می‌دادیم اما حدود ۵۰۰ صفحه مطلب داشتیم. دوستان در روایت فتح لطف کردند و اجازه بالا بردن حجم کتاب را تا ۳۰۰ صفحه صادر شد. اما باید باز هم بخشی از مصاحبه‌ها حذف می‌شد. قرار بر این بود کتاب دو جلدی باشد.بنا بر لیست در دستم با حدود ۹۰ نفر گفت‌وگو شد که این تعداد لزوما افراد عادی نبودند. برای مثال یکی از آنها آقا مجتبی، پسر شهید مطهری و عروس شهید مطهری بودند. با خانواده شهید رجایی مصاحبه شد.

حتی با محافظان حضرت آقا گفت‌وگو کردیم و عموم این افراد کسانی بودند که پیدا کردنشان راحت نبود. ولی اول با لطف خدا و بعد با همکاری خانواده شهدا توانستیم با این افراد ارتباط بگیریم. آقای آهنگران هم به ما کمک زیادی کرد و در مورد بخش‌هایی از کتاب، ایشان واسطه ارتباط‌ما با خانواده‌هایی در اهواز بود که کار آسانی نبود. باید بگویم ‌بی‌بی جان قلاب را انداخت و مرا به طرف خودش کشید.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

چطور برای تدوین کتاب به این سیستم رسیدیم و زاویه دید دانای کل و سوم شخص را انتخاب کردید؟
حدود ۱۳ تا ۱۴ نفر از مصاحبه شوندگان را از لیست ‌بی‌بی جان حذف کردیم و برای کتاب سید حسین نگه داشتیم چون اختصاصا در مورد ایشان بود. سیر تاریخی کتاب سه برهه مهم تاریخ ایران را در بر می‌گیرد. کسی که این کتاب را می‌خواند تاریخ معاصر را ورق می‌زند.

کنش‌گری نوجوانانه و حتی کودکانه سوژه با موضوع کشف حجاب رضاخان و نوع مبارزه او با موضوع، مخالفت با کاپیتولاسیون درحالی که مسئولیت بچه‌های خود و خواهرش را بر عهده داشت. او نه در سال‌های نزدیک به پیروزی انقلاب، بلکه در سال ۱۳۴۲ فعالیت انقلابی داشت.حیف است از همسر ایشان یاد نکنم. این دو با وجود تفاوت سنی، زندگی عارفانه‌ای با هم داشتند و ‌بی‌بی جان تحت تاثیر ایشان رشد کرد. برای من عجیب است که در آن دوران چطور یک زن کم سن و سال در اهواز خانم‌ها را جمع می‌کند و برای سلامتی آیت‌ا… خمینی مراسم ختم صلوات هفتگی می‌گیرد؟! رساله امام را می‌خوانند، طومار ‌می‌نویسند، امضا می‌کنند و به شاه تلگراف می‌فرستند که این تلگراف در اسناد ساواک موجود است.

هر برهه زندگی این زن الگوست و باید به آن پرداخته شود. حیف است از زندگی چنین الگوهایی فیلم ساخته نشود و آنها به زنان و مادران معرفی نشوند.من توفیق داشتم و در خدمت مادران شهید بودم، ولی بسیاری از این مادران به‌واسطه شهادت پسران‌شان وارد فعالیت و کنشگری شده‌اند، اما ‌بی‌بی جان قبل از شهادت پسرش، فرمانده‌ای در جامعه زنان بود. ‌بی‌بی جان، عمری کوتاه، ولی با برکت داشتند.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

تجدید بیعت با امام
پس از پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ دوران سکوت بسیاری از مادران شهداست، ولی این مادر در آن دوره شخصیتی طلایی بود. زنان را جمع می‌کند و از اهواز با وسایل حمل‌ونقل آن زمان برای تجدید بیعت با امام راهی تهران می‌شوند. یکی از آن زنان به ما گفت ‌بی‌بی جان در تک‌تک ماها را می‌زد و می‌گفت من راهی می‌شوم اگر دوست دارید بیایید و اگر طلایی دارید در راه انقلاب بدهید. این کارها به ذهن چه کسی می‌رسد؟!در سه ماهه اول جنگ بسیاری جان خودشان و فرزندان‌شان را برداشتند و به جایی امن رفتند. این مادر نه‌تنها از شهر نرفت، بلکه به مادران دیگر گفت شهر را خالی نکنند.

عکسی از ‌بی‌بی جان در میان آوارهای بمباران اهواز وجود دارد. این زن در آن زمان خانه خود را خالی کرده و به مامنی برای رزمنده‌ها و پایگاهی برای کمک به جبهه تبدیل کرده است.یکی از پارامترهای سوگ‌درمانی این است که وقتی کسی عزیزی را از دست داده و به آرامش رسیده، دیگر داغداران را تسلی بدهند. ‌بی‌بی جان اوایل جنگ سوگ‌درمانی را درک کرده بود و همراه با مادران شهید به دیگر مادران داغدار دلداری می‌داد.

دوست دارم تا جایی که می‌توانم ‌بی‌بی جان را معرفی کنم. به دوستان و همکارانی که برای ساخت مستند می‌آیند؛ می‌گویم که من تا جایی که بتوانم همکاری می‌کنم تا اتفاقات خوبی‌ بیفتد.

در کار شهدا دنبال پول و نام نیستم
از صمیم قلب می‌گویم که در کار شهدا به‌دنبال دو چیز نبوده و نیستم؛ یکی پول و دیگری اسم است. با وجود این‌که از لطف این عزیزان هر دوی اینها به من می‌رسد، اما من به دنبال‌شان نیستم. حساب و کتاب من با شهدا جداست.همان‌طور که گفته شد، ‌بی‌بی جان برای کارهایش الهی، هیأتی و مردمی جلو می‌رفتند. با خودم گفتم یعنی من نمی‌توانم به‌عنوان ذره‌ای کوچک که خود را به این اسم بزرگوار چسبانده‌ام، این نیت را داشته باشم و در این اثر بحث پول و مادیات نداشته باشم؟! به همین دلیل هیچ‌وقت عواید مادی این اثر را پیگیری نکرده‌ام در حالی‌که در مورد آثار دیگر قراردادهای سنگین‌تری بسته‌ام و حساب آنها جداست.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

حجت‌الاسلام سیدحمید علم‌الهدی (برادر شهید): خانم عباسیان کاری کرد کارستان
برای نوشتن کتابی درباره مادر، چند بار تصمیم گرفته شد، ولی همتی درست و حسابی نبود. کار از این بابت که از مادرمان تعریف کنیم، خوشایند خانواده نبود؛ ولی شخصیت ایشان ابعاد مختلفی داشت و می‌توانست الگو باشد. چنین زندگی با شخصیتی چندجانبه که از ازدواجش تا فرزندآوری او،ایثار وخدمت بود.

ایشان قبل وبعد ازپیروزی انقلاب و دردفاع‌مقدس شخصیتی اجتماعی داشت و حضور ومحوریت‌شان باعث تاثیرگذاری بود.مادر، شخصیت عجیبی داشت و کار شگرفی کرد. دختری ۱۴ساله از خرم‌آباد با مردی ۳۰ساله ازدواج می‌کند و به نجف می‌رود تا پنج فرزند شوهرش را بزرگ کند. فرزند اول فقط یک‌سال از ایشان کوچک‌تر بود. ایشان با وجود چنین مسئولیت سنگینی و سکونت درنجف با همسران مراجع رفت‌وآمد فراوان داشت. ما نمی‌دانیم ایشان چطور عربی یاد گرفته بودند، تا دوره‌ای که منزل ما در زمان جنگ، پایگاه بود.خاطره‌ای برای شما تعریف می‌کنم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

نیمه اول دهه ۷۰ بود، در ایام سالگرد شهید مطهری بودیم. من در نهاد رهبری در دانشگاه مشغول بودم. حاجیه‌خانم مطهری را دعوت کرده بودیم و می‌خواستیم نامه‌ای بفرستیم. به راننده آدرس دادم و از او خواستم نامه را به منزل شهید مطهری ببرد. راننده که آمد گفت حاجیه‌خانم من را ۲۰ دقیقه پشت در نگه داشته و برای من تعریف می‌کرد که مادرتان که بود و چه شخصیتی داشت. ولی وقتی می‌خواستند مصاحبه‌های این کتاب را انجام دهند حاجیه‌خانم مطهری مریض‌احوال بودند و شرایط گفت‌وگو نداشتند.خانم عباسیان را خدا رساند و کاری کارستان انجام دادند. مادر ما عبارتی داشتند وهمیشه می‌گفتند:«کار باید این ویژگی‌ها راداشته باشد؛الهی، هیأتی، مردمی» اگر پیگیری، همت و پشتکار خانم عباسیان نبود این کتاب تهیه نمی‌شد. ما با تمام وجود برای ایشان و دوستان روایت فتح دعا می‌کنیم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

از نگاه عروس خانواده
حاجیه‌خانم شخصیتی مهربان داشتند و نه‌فقط با ما که عروس‌شان بودیم بلکه با هرکسی که برخورد می‌کردند، او حس مهربانی را درک می‌کرد. ما ساکن قم بودیم و حداقل ماهی یک‌بار به اهواز می‌رفتیم و برمی‌گشتیم. پسر بزرگ من روح‌ا… به ایشان وابسته بود و مادربزرگش را خیلی دوست داشت.در قم در خانه خودمان نشسته بودیم. من بودم و دو فرزندم، ‌بی‌بی‌خدیجه و حاجیه‌خانم که کمی ناخوش‌احوال بودند و می‌خواستند بخوابند. من و ‌بی‌بی‌خدیجه، احوال حاجیه‌خانم را خیلی تحویل نگرفتیم. دخترم رضوان حدودا دوساله بود، تازه کمی حرف‌زدن یاد گرفته بود.پیش حاجیه‌خانم رفت و به او گفت ‌بی‌بی‌جان چرا ناراحتی؟ ‌بی‌بی‌جان آن‌قدر از برخورد بچه خوشش آمده بود که به من و ‌بی‌بی‌خدیجه گفت از این بچه یاد بگیرید ببینید چقدر با محبت و مهربان است.قبل از ازدواج من در اهواز، پسرخاله‌ام سال۱۳۵۹ قبل از شهادت سیدحسین، شهید شده بود. خاله من در خانه مستاجری ما بودند. زمان جنگ و موشکباران بود و در زیرزمین زندگی می‌کردیم. در زدند و دیدیم خانم ‌علم‌الهدی است. ما نسبت فامیلی داشتیم و ایشان برای دیدار پیش ما آمده بودند. تا نشستند شروع به دلداری خاله من کردند. این رفتار ایشان برای ما خیلی جالب بود. خودشان شهید نداده بودند ولی درک خوبی از وضعیت مادر شهید داشتند. چند روز بعد، حسین شهید شد.

نسبت انتشارات روایت فتح با این کتاب
مهدیه زکی‌زاده: برنامه کتاب شهید حسین ‌علم‌الهدی و مادر ایشان به سال ۱۴۰۰برمی‌گردد. تصمیم مجموعه بر این بود تا به شهدای مظلوم هویزه که در رابطه با آنها کم کار شده، بپردازیم. پررنگ‌ترین شهید در این حوزه، شهید ‌علم‌الهدی است و دیدیم پای کسی چون نصرت‌ا…محمودزاده در میان است وایشان علاقه زیادی به شهید ‌علم‌الهدی دارند و روی این موضوع بسیار حساس هستند. ایشان یکی از پایه‌های روایت فتح هستند.متوجه شدیم در مورد محمدحسین ‌علم‌الهدی کار شده است، پس چه باید می‌کردیم؟! در وهله اول سه شهید هویزه در نظر گرفته شد تا در مورد آنها کار کنیم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

«به رنگ خاک» از اینجا شروع شد و مجموعه خاطراتی است درباره شهید ‌علم‌الهدی که توسط خانم مهدویان مورد بازنویسی قرار گرفت. با وجود این‌که کتاب مجموعه خاطره است اما استقبال خوبی از آن شد.در این رفت‌وآمدها متوجه مادر شهید ‌علم‌الهدی شدیم که چه زندگی پررنگی دارند و چه سوژه‌ بابرکتی هستند و حیف که این‌قدر دیر به سراغ‌مان آمدند، چون ما اعتقاد داریم خودشان سراغ ما می‌آیند. با وجود این‌که خانواده ‌علم‌الهدی دست به قلم هستند و می‌شود بین نوه‌ها چند نویسنده یافت؛ از این جهت کار نشدن این موضوع عجیب بود و می‌شود گفت توفیق ما بوده است.

وقتی به مادرها رسیدیم تصمیم گرفتیم اثری جدید منتشر کنیم که قبلا کار نشده است. در رفت‌وآمد با خانواده ‌علم‌الهدی در کتاب به رنگ خاک متوجه شده بودیم با خانواده‌ای صاحب‌نظر طرف هستیم و کار چیزی نیست که بتوانیم کمی پا کج بگذاریم.ما به کسی احتیاج داشتیم که در مرحله تحقیق و نویسندگی با خانواده همراهی کامل داشته باشد. نترسد، چون تجربه ما می‌گفت این میزان حساسیت خانواده‌ها، نویسنده‌ها را می‌پراند، طاقت نمی‌آورند و می‌ترسند، چون فکر می‌کنند وقتی حین مصاحبه و نوشتن این همه حساسیت وجود دارد، شاید خانواده بعد از اتمام کار اثر را قبول نکنند.

موارد زیادی داشتیم که خانواده‌ها کتاب را کنار گذاشتند و اثر به انتشار نرسید. از این رو نویسنده‌ای می‌خواستیم که از نظر اخلاقی صبور باشد، همراهی کند و دل بدهد. دل‌دادن برای من بسیار مهم بود. انتخاب نویسنده دو دوتا چهارتا نیست. می‌شود موضوع توفیق را کنار ماجرا گذاشت. این همه نویسنده داریم و خانم عباسیان در انتشارات ما و درمیان این جمع فردی تازه‌کاربه حساب می‌آمد.مدت زیادی از دوستی و همکاری ایشان با ما نمی‌گذشت. از واژه دوستی استفاده می‌کنم، چون اخلاق زیبا و پسندیده ایشان ارتباط را صمیمی‌تر کرد و همکاری ما با خانم عباسیان به دوستی رسید.

ما با بچه‌های خبرنگار خوب جلو می‌رویم. خبرنگارانی که وارد فضای نویسندگی می‌شوند با ما همراه‌تر هستند؛ شاید چون روحیه کنجکاوی در این گروه بالاتر است و ما از بابت تحقیق خیال‌مان آسوده است و می‌دانیم تا به هدفی که می‌خواهند نرسند، ول نمی‌کنند.من خانم عباسیان را برای تالیف این اثر پیشنهاد دادم. قلم ایشان را می‌شناختم و می‌دانستم خبرنگارها خیلی راحت می‌توانند خط کار را بگیرند. این کتاب برای ما بسیار مهم بود، چون حساسیت خانواده را می‌شناختیم، از این رو به خانم عباسیان گفتیم با خیال راحت و فراغ بال کار کنند و باهم کاری به زمان تحویل اثر نداشتیم تا کار درستی ارائه شود.

میثم رشیدی مهرآبادی – قفسه کتاب/ روزنامه جام‌جم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟! بیشتر بخوانید »

الگوگیری کودکان از والدین در استفاده از فضای مجازی

الگوگیری کودکان از والدین در استفاده از فضای مجازی


گروه اجتماعی دفاع‌پرس – سعید نوروزی‌پور؛ امروزه شبکه‌های اجتماعی به پدیده‌ای مهم و شایع در میان تمامی سنین تبدیل‌ شده و همه گروه‌های سنی را درگیر خود کرده است؛ طی سال‌های گذشته و با همه‌گیری ویروس کرونا و مجازی شدن کلاس‌های درسی، کودکان و نوجوانانی با تشکیل دادن گروه‌های مختلف در این فضا بیشتر حضور پیدا کردند.

هرچند حضور در شبکه‌های اجتماعی مختلف در قرن حاضر امری اجتناب‌ناپذیر است اما ممکن است در کنار محاسنی که برای کاربران خود به همراه دارد، مشکلاتی نیز ایجاد کند که می‌تواند تبعات فراوانی برای تمام سنین و اقشار و به‌خصوص کودکان و نوجوانان داشته باشد.

کودکان و نوجوانان قشری آسیب‌پذیر هستند که استفاده بدون نظارت آنها از فضای مجازی و بسترهای اجتماعی بزرگتر، امکان ایجاد ذهنیت‌های نادرست و هدایت آنها به مسیرهای غلط را در پیش دارد.

در این میان کودکان که به جهت سرگرمی و گذران وقت خود به شبکه‎های مجازی دسترسی بیشتری پیدا کرده‌اند، نیاز به نظارت و مدیریت بیشتر و هوشمندانه تری دارند.

الگوسازی و سواد رسانه‌ای از راهکارهای مهم برای استفاده موثر و هوشمندانه تر از فضای مجازی و اجتماعی است. به طور حتم مهم‌ترین الگو برای کودکان، گروه خانواده و دوستان هستند که تاثیر مستقیم بر نحوه کارکرد و استفاده کودک را در بر می گیرد.

قطعا والدینی که به صورت نادرست از فضای مجازی استفاده می‌کنند، نباید توقع داشته باشند که نحوه استفاده کودک آنها از تلفن همراه و شبکه های مجازی به کمترین میزان ممکن کاهش پیدا کند. پس الگوسازی والدین از مهم ترین راهکارهای استفاده و تاثیر شبکه های اجتماعی بر کودکان و قشر آسیب پذیر جامعه است.

والدینی که اطلاعات رایانه ای و مجازی فرزندانشان نسبت به آنها بیشتر است، باید بدانند که کودکان به اندازه کافی بزرگ نیستند تا همه رفتارها و موارد گوناگونی که در شبکه های اجتماعی وجود دارد را درک کنند. پس والدین باید روی استفاده فرزندانشان از تلفن همراه نظارتی دقیق داشته باشند.

در گستردگی بی اندازه فضای مجازی و همچنین وجود شبکه های اجتماعی گوناگون، میزان تهدید و تحمیل مطالب غیر اخلاقی و آسیب زننده به کودکان توسط افراد غریبه به حداکثر می رسد. مطالبی از قبیل جملات ناپسند، عکس و ویدئو های غیر اخلاقی و مطالبی از این قبیل امکان تخریب زیرساخت های ذهنی مثبت کودک را محیا می‌سازد.

در فضای مجازی به خصوص اینستاگرام، امکان مشاهده گروه عظیمی از افراد با رفتارها و فرهنگ های مختلف وجود دارد که کودکان ناخواسته به سمت آنها جذب می شوند و فرهنگ های نادرست از جمله پوشش نادرست و طرز گفتار غلط را به خاطر می سپارند.

کودکان به دلیل عدم آموزش قدرت مقاومت در برابر افراد غریبه را ندارند و ممکن در فضای مجازی با در اختیار قرار دادن اطلاعات خود و خانواده به دیگران مشکلات عدیده‌ای به وجود بیاورند.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

الگوگیری کودکان از والدین در استفاده از فضای مجازی بیشتر بخوانید »

شناسایی ۱۷ بیمار جدید کرونایی در کشور/ ۴ نفر بستری شدند

شناسایی ۱۷ بیمار جدید کرونایی در کشور/ ۴ نفر بستری شدند



بنابر اعلام وزارت بهداشت، در شبانه روز گذشته ۱۷ بیمار مبتلا به کووید ۱۹ در کشور شناسایی شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، از دیروز تا امروز ۱۶ تیرماه ۱۴۰۲ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۷ بیمار جدید مبتلا به کووید ۱۹ در کشور شناسایی و ۴ نفر از آنها بستری شدند.

مجموع بیماران کووید ۱۹ در کشور به ۷ میلیون و ۶۱۲ هزار و ۶۵۴ نفر رسید.

در طول ۲۴ ساعت گذشته، هیچ یک از بیماران کووید ۱۹ در کشور جان خود را از دست ندادند و مجموع جان باختگان این بیماری، در عدد ۱۴۶ هزار و ۳۰۱ نفر ثابت ماند.

تا کنون ۷ میلیون ۳۷۰ هزار و ۳۲۸ نفر از بیماران، بهبود یافته و یا از بیمارستان‌ها ترخیص شده اند.

۱۰ نفر از بیماران مبتلا به کووید ۱۹ در بخش‌های مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌ها تحت مراقبت قرار دارند.

تا کنون ۵۶ میلیون و ۹۰۵ هزار و ۲۸۶ آزمایش تشخیص کووید ۱۹ در کشور انجام شده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شناسایی ۱۷ بیمار جدید کرونایی در کشور/ ۴ نفر بستری شدند بیشتر بخوانید »

شناسایی ۴۹ بیمار جدید کرونایی در کشور/ فوت یک نفر در شبانه روز گذشته

شناسایی ۱۱ بیمار جدید کرونایی/ تکرار روز بدون فوتی کرونا در کشور



در شبانه روز گذشته ۱۱ بیمار مبتلا به کرونا در کشور شناسایی شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، بنابر اعلام وزارت بهداشت، از دیروز تا امروز ۱۲ تیرماه ۱۴۰۲ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۱ بیمار جدید مبتلا به کووید ۱۹ در کشور شناسایی و ۸ نفر از آنها بستری شدند.

مجموع بیماران کووید ۱۹ در کشور به ۷ میلیون و ۶۱۲ هزار و ۵۷۸ نفر رسید.

در طول ۲۴ ساعت گذشته، هیچ یک از بیماران کووید ۱۹ در کشور جان خود را از دست ندادند و مجموع جان باختگان این بیماری، در عدد ۱۴۶ هزار و ۲۹۵ نفر ثابت ماند.

تا کنون ۷ میلیون ۳۶۹ هزار و ۸۷۳ نفر از بیماران، بهبود یافته و یا از بیمارستان‌ها ترخیص شده اند.

۸ نفر از بیماران مبتلا به کووید ۱۹ در بخش‌های مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌ها تحت مراقبت قرار دارند.

تا کنون ۵۶ میلیون و ۸۸۰ هزار و ۹۳۵ آزمایش تشخیص کووید ۱۹ در کشور انجام شده است.

شناسایی ۱۱ بیمار جدید کرونایی/ تکرار روز بدون فوتی کرونا در کشور

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شناسایی ۱۱ بیمار جدید کرونایی/ تکرار روز بدون فوتی کرونا در کشور بیشتر بخوانید »

سونامی دکتر و مهندس‌های قاتل به دلیل وجود یک استفساریه اشتباه در حوزه آموزش عالی

سونامی دکتر و مهندس‌های قاتل به دلیل وجود یک استفساریه اشتباه در حوزه آموزش عالی



استفساریه ماده ۱۱ قانون جرائم متخلفان آزمون‌های سراسری، فارغ التحصیلی ۹ هزار دکتر و مهندس بی‌سواد از دانشگاه‌ها را در پی خواهد داشت .

به گزارش مجاهدت از مشرق، همزمان با اپیدمی ویروس کرونا ماجرای تقلب و تخلف در کنکور هم به خبر روز رسانه‌ها تبدیل شد، همان زمان که به دلیل شیوع ویروس کرونا برای بیماران کرونایی در حوزه برگزاری آزمون مکانی جداگانه در نظر گرفته می‌شد و برخی داوطلبان از این فرصت استفاده کرده و توانستند از دفترچه سؤالات عکس گرفته و منتشر کنند.

از همان زمان عده‌ای سودجو هم با راه‌اندازی کانال‌هایی در شبکه‌های مجازی مدعی فروش سوالات کنکور شدند و پس از آن با فروش وسایل پیشرفته به بازار تقلب و تخلف در کنکور رونق بخشیدند تا جایی که آمار متخلفان در کنکور ۱۴۰۱ به حدود ۸۰۰ نفر رسید.

اما برخورد قانونی با افراد متخلف چه زمانی و به چه صورت انجام می‌شود؟

به گفته کارشناسان، منطق این است که داوطلب متخلف از ورود به دانشگاه حتی تا چند سال منع شود اما در اجرا گویا مسأله دیگری انجام شده است چرا که پیگیری تخلف متخلفان کنکور ۱۴۰۱ زمانی نهایی شد که داوطلبان متخلف، نتیجه کنکور خود را هم دریافت کرده و دانشجو شده بودند.

حالا قضیه فرق می‌کرد، چرا که قانون فقط برای تخلف «داوطلبان» لحاظ شده و برای فردی که نامش «دانشجو» باشد حکمی دیده نشده است.

بله، درک این جمله دشوار است؛ توضیح آن این است که در ماده ۱۱ قانون رسیدگی به تخلفات و جرایم در آزمون‌های سراسری آمده است که اگر نسبت به نتایج یک داوطلب شبهه‌ای وجود دارد، باید برای رفع این شبهه آزمون مجددی برگزار شود؛ در این ماده واژه «داوطلب» کاملا مشخص است و به فردی می‌گویند که وقتی برای شرکت در آزمون ثبت نام می‌کند، شماره داوطلبی دریافت کرده و از آن روز تا پیش از ثبت‌نام در دانشگاه و دریافت شماره دانشجویی همچنان داوطلب محسوب می‌شود؛ اما اگر تخلف کنکوری همین فرد در زمانی که وی به دوره دانشجویی رسیده است ثابت شود دیگر ماده ۱۱ شامل حال او نمی شود چون وی دیگر داوطلب نیست.

پس با فردی که با تخلف در کنکور وارد دانشگاه شده است چطور برخورد می‌شود؟ سازمان سنجش آموزش کشور براساس ماده ۱۱ قانون رسیدگی به تخلفات و جرایم آزمون‌های سراسری به این صورت عمل می‌کند که برای داوطلبی که رتبه وی دارای شک و شبهه باشد، آزمون مجددی برگزار می‌کند، سال گذشته نیز همین اتفاق رخ داد و اتفاقا بسیاری از افراد متخلف در آزمون مجدد هم نمره قابل قبول را کسب نکردند، هرچند این مسأله تا زمانی قابل اجراست که فرد سمت داوطلب را داشته باشد اما اگر تخلف وی پس از دانشجو شدن آن فرد محرز شود دیگر نام وی داوطلب نیست بلکه دانشجو است و در صورت برگزاری آزمون مجدد برای چنین فردی وی از ادامه تحصیلش محروم می‌شود که این مسأله بار روانی برای آن فرد و خانواده‌اش دارد، از این رو مجلس شورای اسلامی درنظر گرفت که به دلیل حفظ آبروی افراد و برخورد عادلانه‌تر با متخلفان این ماده را اصلاح کند.

اصل بحث استفساریه قانون رسیدگی به تخلفات و جرایم در آزمون‌های سراسری این است که رسیدگی به تخلفات کنکوری تا قبل از اعلام نتایج نهایی آزمون انجام شود.

براساس استفساریه قانون رسیدگی به تخلفات و جرایم در آزمون‌های سراسری، داوطلب کسی است که هنوز وارد دانشگاه نشده و تا آن زمان می توان براساس ماده ۱۱ قانون رسیدگی به تخلفات با تخلف او برخورد کرد، اما وقتی داوطلب وارد دانشگاه می شود دیگر دانشجو است و ماده ۱۱ برای او قابل پیگیری نیست؛ استفساریه به این دلیل تصویب شده که در حال حاضر قانون تا حدودی واضح نیست و مجریان به طرق مختلف عمل می‌کنند.

* ماجرای هزار و یک شب متخلفان کنکور ۱۴۰۱

براساس تصمیم مسؤولان قرار شد متخلفان کنکور ۱۴۰۱ در آزمون رفع شبهه شرکت کنند، به گفته رئیس سازمان سنجش حدود ۸۵۰ نفر در جلسه کنکور با تجهیزات تقلب شناسایی شدند، حدود هزار نفر هم دارای نتایج آزمون شبهه دار بودند که از میان این هزار نفر حدود ۷۷۰ نفر در آزمون رفع شبهه شرکت کردند و حدود ۲۰۰ نفر هم در آزمون شرکت نکردند؛ از میان کسانی که در آزمون رفع شبهه کنکور ۱۴۰۱ شرکت نکردند با توجه به اینکه به آنها فرصت داده شد که از خودشان رفع شبهه کنند و این افراد اقدامی نکردند به هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات آزمون‌ها معرفی می‌شوند و احتمالاً محکوم می‌شوند.

اما ادامه ماجرا…

افراد شبهه دار آن‌هایی بودند که عمدا یا سهوا معدل‌شان را در دفترچه کنکور اشتباه درج کرده بودند و نتایج آزمون آن‌ها با توجه به معدل اشتباه اعلام شده بود و آن‌ها با همان نتیجه وارد دانشگاه شدند.

حالا این افراد دانشجویانی بودند که با وجود گذشت یکی دو ماه از حضورشان در دانشگاه، براساس قانون باید از دانشگاه اخراج می‌شدند چرا که با تخلف در اعلام معدل واقعی خود یک صندلی آموزش عالی را تصاحب کرده بودند.

اما این داوطلبان با تجمع در مقابل سازمان سنجش آموزش کشور، وزارت علوم و حتی مجلس شورای اسلامی فریاد وااسفا سر دادند که حق ما همین صندلی دانشگاه است که بر روی آن نشسته‌ایم و نباید آن را از ما بگیرید، دلیلشان هم این بود که تقریبا دو ماه از آغاز سال تحصیلی گذشته و افرادی که در کنکور پذیرفته شدند در دانشگاه مورد پذیرش خود ثبت نام کردند و کتاب خریدند و درس خواندند، حالا اگر این افراد از دانشگاه اخراج شوند با لطمه شدید روحی خودشان و خانواده‌هایشان مواجه می‌شوند.

نمایندگان مجلس هم برای اینکه بار روانی برای این افراد و خانواده‌هایشان ایجاد نشود و برای حفظ آبروی این افراد، ماده قانونی را تغییر دادند و به نوعی اصلاح کردند اما چه اصلاحی؟!

همان زمان علی خضریان سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی گفت: بر اساس شکایتی که از سوی جمعی از داوطلبان و دانشجویان پیرامون طرز کار سازمان سنجش در اجرای ماده ۱۱ قانون رسیدگی به تخلفات و جرایم در آزمون‌های سراسری داشتیم، جلسه‌ای با حضور وزیر علوم و رئیس سازمان سنجش تشکیل شد و مستندات و شکایات مختلفی که به کمیسیون اصل نود از نقاط مختلف کشور ارائه شده بود، مجدد و برای چندمین بار به وزیر و رئیس سازمان سنجش ارائه شد.

وی ادامه داد: مقرر شد پرونده اخراج آن دسته از دانشجویانی که پس از ابلاغ استفساریه مجلس یعنی دوم مهرماه ۱۴۰۱ هستند، طی دو ماه آینده در شورای عالی تجدید نظر وزارت علوم مطرح شده و حکم اخراج آن ها کان‌لم‌یکن شود تا در سال تحصیلی پیش رو امکان تحصیل برایشان فراهم شود.

خضریان افزود: همچنین مقرر شد پرونده دانشجویان اخراجی که پس از این تاریخ حکم از دیوان عدالت اداری مبنی بر اعاده رسیدگی گرفته‌ و پرونده آنها به سازمان سنجش یا وزارت علوم اعاده شده، به عنوان غیرمختومه تلقی شده و برای تعیین تکلیف بر اساس استفساریه در هیات عالی تجدید نظر وزارت علوم طی دو ماه مطرح و تعیین تکلیف شود.

سخنگوی کمیسیون اصل نودم قانون اساسی درباره داوطلبان آزمون مجدد نیز گفت: در خصوص داوطلبانی که نتایج آزمون آنها از سوی سازمان سنجش طبق ماده ۱۱ قانون رسیدگی به تخلفات و جرایم در آزمون‌های سراسری مورد شبهه واقع شده و به آزمون مجدد دعوت شده‌ و نسبت به این اقدام به کمیسیون اصل نود شکایت کرده‌اند؛ مقرر شد سازمان سنجش با عنایت به تصریح قانون در وجود حداقل دو شرط از شروط پیش‌بینی شده برای انجام این اقدام، دلایل و مستندات قانونی خود را در توجیه وارد کردن شبهه را به کمیسیون اصل نود مجلس اعلام کند.

و این پایان شیرین یک ماجرای تلخ برای افرادی بود که با مغایرت معدل و تخلف دانشجو شده بودند.

اما پایان این ماجرا قطعا برای کشور و هم میهنان ما شیرین نیست، چرا که داوطلبان متخلفی با معدل غیرواقعی وارد دانشگاه شدند و این مسأله سبب می‌شود تا فارغ التحصیلانی بی‌سواد از دانشگاه خارج شوند، حال این فارغ التحصیلان قطعا دکتر یا مهندسانی هستند که با اشتباهات خود یا حتی شاید در آن مقطع هم با تخلف در کار خود، جامعه را با مشکل مواجه می‌کنند.

یعنی می توان گفت یک استفساریه اشتباه سبب ایجاد ۹ هزار تهدید بالقوه برای مرگ ملت ایران به جامعه وارد می شود چرا که بیشتر این افراد در رشته های پزشکی و مهندسی در حال تحصیل هستند و پس از فارغ التحصیلی خطر قتل مراجعانشان را با خود به جامعه می آورند.

* داوطلبان کنکور خواستار اصلاح قانون در راستای عدالت محوری

شاید ماجرای کنکور ۱۴۰۱ و متخلفانش به اتمام رسیده باشد اما آنچه مسلم است هنوز قانون برای رسیدگی به تحلفات کنکوری‌ها با مشکل مواجه است.

شاید همین وجود کلمه «داوطلب» در ماده ۱۱ قانون رسیدگی به جرائم و تخلفات آزمون‌های سراسری سبب شده تا مسؤولان نتوانند براساس آنچه عدالت است با متخلفان برخورد کنند بنابراین قطعا لازم است قانونگذاران فکری برای این مسأله کنند تا در سال‌های آینده هم با ورود افراد متخلف به دانشگاه مواجه نشویم.

در هر صورت داوطلبان واقعی کنکور خواستار اصلاح قانون در راستای عدالت محوری هستند تا اگر افرادی با تخلف به دانشگاه وارد می‌شوند بدون در نظر گرفتن مسائل روحی و بار روانی آن‌ها براساس قانون با این افراد برخورد شود چرا که ورود چنین افرادی بدون بار علمی به دانشگاه و اشتغال آن‌ها در هر رشته‌ای پس از فارغ‌التحصیلی برای جامعه فاجعه بار است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سونامی دکتر و مهندس‌های قاتل به دلیل وجود یک استفساریه اشتباه در حوزه آموزش عالی بیشتر بخوانید »