پالایشگاه آبادان

فیلم/ دود منتشر شده از پالایشگاه آبادان خطرناک نیست

فیلم/ دود منتشر شده از پالایشگاه آبادان خطرناک نیست



رییس مهندسی و پالایش پالایشگاه آبادان گفت: دود سفید منتشر شده از پالایشگاه خطرناک نیست و به تدریج کم و تا فردا به طور کامل قطع می شود.


دریافت
14 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ دود منتشر شده از پالایشگاه آبادان خطرناک نیست بیشتر بخوانید »

فاز دوم پالایشگاه آبادان افتتاح شد/تولید بنزین درکشور افزایش یافت

فاز دوم پالایشگاه آبادان افتتاح شد/تولید بنزین درکشور افزایش یافت



رئیس جمهور دقایقی قبل، فاز دوم پالایشگاه آبادان به منظور افزایش تولید بنزین و گازوئیل در کشور را افتتاح کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سید ابراهیم رئیسی صبح امروز با حضور در آبادان، فاز دوم پالایشگاه آبادان را که هدف آن افزایش تولید بنزین و گازوئیل در کشور است را افتتاح کرد.

با افتتاح این واحد صنعتی تمام ایرانی، ۳۰ درصد بنزین کشور در آبادان تأمین خواهد شد. با بهره‌برداری از فاز دوم پالایشگاه آبادان، میزان تولید بنزین از ۱۰ میلیون لیتر در روز به ۱۴ میلیون لیتر در روز و تولید نفت گاز (گازوئیل) از ۱۶ میلیون لیتر در روز به ۲۰ میلیون لیتر در روز افزایش خواهد یافت.

در فاز دوم پالایشگاه واحدهای تولید هیدروژن HPU، هیدروکراکر HCU، گاز مایع LPG، واحد تقطیر نفت خام و واحد تقطیر خلأ CDU/VDU و واحدهای یوتیلیتی و تأسیسات جانبی با سرمایه‌گذاری ۱.۲ میلیارد دلار احداث شده‌اند.

واحدهای تصفیه تعریف شده در فاز دوم پالایشگاه منجر به ارتقای کیفیت محصولات تولیدی این پالایشگاه به یورو پنج خواهند شد.

فاز دوم پالایشگاه آبادان با ظرفیت ۲۱۰ هزار بشکه در روز تعریف شده است که با بهره‌برداری نهایی از آن این پالایشگاه جوان‌تر و توان تولید آن نیز افزایش خواهد یافت.

این طرح در شرایط سخت تحریمی و تکیه بر توان داخلی اجرا و از ابتدای آغاز احداث این فاز امکان اشتغال برای هفت هزار و ۴۰۰ نفر فراهم شد که با بهره‌برداری از آن شرایط برای اشتغال ۳۰۰ نفر فراهم شده است.

پالایشگاه نفت آبادان یکی از بزرگترین پالایشگاه‌های ایران است که فرآورده‌هایی همچون گاز مایع، بنزین موتور، نفت سفید، نفت گاز، سوخت جت، نفت کوره، انواع روغن موتور پایه، انواع قیر، انواع حلال‌های نفتی، گوگرد و نفتای (خوراک آروماتیک پتروشیمی بندرامام) تولید می‌کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فاز دوم پالایشگاه آبادان افتتاح شد/تولید بنزین درکشور افزایش یافت بیشتر بخوانید »

دلیل انتشار گرد سفید از پالایشگاه آبادان چیست؟/ گردهای منتشر شده سمی است؟

دلیل انتشار گرد سفید از پالایشگاه آبادان چیست؟/ گردهای منتشر شده سمی است؟



مدیر عامل پالایشگاه آبادان گفت: گرد سفیدی که از واحد کت کراکر فاز ۳ پالایشگاه نفت آبادان نشت و در سطح شهر انتشار یافته کاتالیست سمی نیست.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حکیم قیم اظهار داشت: گردوغبار سفید رنگ منتشر شده از یکی از دودکش‌های پالایشگاه ناشی از عملیات راه‌اندازی آن واحد بوده و در سال‌های گذشته نیز این موضوع به تناوب وجود داشته است و جزو ماهیت واحد تولیدی و فرآیند آن می‌باشد.

وی افزود: کاتالیست به کار گرفته شده در مراحل راه‌اندازی بر اساس استاندارد روز بین المللی و از نوع خاک رسی است که فاقد مواد سمی است.

قیم اظهار داشت:در سال های گذشته نیز شاهد انتشار گردوغبار سفید رنگ از این واحد بودیم ولی با اقدامات انجام شده میزان دود سفید منتشر شده از ۹دهم در سال گذشته به چهار دهم در سالجاری کاهش یافته است و پالایشگاه آبادان نیز در راستای مسوولیت‌ اجتماعی روز گذشته اقدام به شستشوی معابر و خیابان‌های اطراف کرد.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دلیل انتشار گرد سفید از پالایشگاه آبادان چیست؟/ گردهای منتشر شده سمی است؟ بیشتر بخوانید »

حس پدرانه کارگر پالایشگاه که در آتش و دود سوخت


پالایشگاه بچه و زندگیم بود!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، علی عچرش، امدادگر آبادانی، در کتاب «امدادگر کجایی» به نویسندگی معصومه رامهرمزی که توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است، بخشی از خاطرات خود در رابطه با وابستگی زندگی مردم آبادان به پالایشگاه را بازگو کرده است که در زیر می‌خوانیم.

«یک شب در ستاد، بر سر محل خوابیدن با هم بحثمان شد. علیرضا و نصرالله گفتند: «بهتره امشب تو حیاط بخوابیم، فضای باز برای خوابیدن امن تره.» امیر گفت: «اگه تو حیاط بخوابیم ممکنه خمپاره با فاصله از ما منفجر بشه، اما به خاطر فضای باز ترکشا به ما بخوره. کلاسا امن تره.» به بچه‌ها گفتم: «بچه‌ها من هر دو تا شو رفتم اگه قرار باشه بمیریم، میمیریم. بذارین لااقل تو هوای آزاد بمیریم.»

ایرج گفت: «علی کدوم هوای آزاد. هوا بوی بنزین و نفت و دود میده. از آسمونم که ذرات سیاه نفت سوخته پالایشگاه روی سرمون میریزه. تحمل هوای گرم و دم کرده کلاس بهتر از این هواست.»

از روز اول جنگ مخازن نفت پالایشگاه، آتش گرفته و می‌سوخت و دود سیاهش آسمان شهر را پرکرده بود. ستاد به پالایشگاه نزدیک بود. هر روز ذرات سوخته و سیاه در حیاط ستاد روی سرمان می‌ریخت.

یک روز در کنار درمانگاه ایستگاه پنج، پیرمردی را دیدم که به پالایشگاه خیره بود و گریه میکرد. ناراحت شدم، جلو رفتم و پرسیدم: «پدرجان چی شده؟ مشکلی پیش اومده؟ میتونم به شما کمک کنم؟» پیرمرد در حالی که سعی میکرد بغضش را بخورد، گفت: «بچه م!» نگران‌تر شدم وگفتم: «بچه ت؟ چه اتفاقی برای بچه شما افتاده؟

مرد جدی و ناراحت گفت: «پالایشگاه بچه منه. این پالایشگاه با خون و عرق امثال من پالایشگاه شد. از روز اولی که کار ساختن این پالایشگاه شروع شد اونجا کار کردم. صدای فیدوس (آژیر فیدوس پالایشگاه زنگ بیدارباش، آغاز و پایان کار روزانه بود. صدای فیدوس درآبادان صدایی آشنا بود که نه تنها کارکنان پالایشگاه که همه اهالی آن را میشنیدند و فعالیت‌های روزانه خود را با آن تنظیم می‌کردند) پالایشگاه قشنگ‌ترین صداییه که توی تمام عمرم شنیدم. هر روز با صدای فیدوس به پالایشگاه رفتم و بعد از ظهر خسته به خونه برگشتم. پالایشگاه محل کار من نبود. بچه و زندگیم بود! امروز نمی‌تونم شاهد سوختن بچه ام باشم.»

آن روز حرف‌های آن پیرمرد شرکت نفتی را درک نکردم و حتی در دلم به او خندیدم و با خودم گفتم: «یعنی چی؟ مگه آهن و فولاد و بنزین و نفت می‌تونه جای بچه‌ی آدم رو بگیره؟!» جوان بودم و خام. برای هیچ چیز، سال‌ها زحمت نکشیده بودم. بچه‌ای هم نداشتم که حس پدرانه را درک کنم و حرف‌های پیرمرد برایم عجیب بود.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

حس پدرانه کارگر پالایشگاه که در آتش و دود سوخت بیشتر بخوانید »

حس پدرانه کاگر پالایشگاه که در آتش و دود سوخت


پالایشگاه بچه و زندگیم بود!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، علی عچرش، امدادگر آبادانی، در کتاب «امدادگر کجایی» به نویسندگی معصومه رامهرمزی که توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است، بخشی از خاطرات خود در رابطه با وابستگی زندگی مردم آبادان به پالایشگاه را بازگو کرده است که در زیر می‌خوانیم.

«یک شب در ستاد، بر سر محل خوابیدن با هم بحثمان شد. علیرضا و نصرالله گفتند: «بهتره امشب تو حیاط بخوابیم، فضای باز برای خوابیدن امن تره.» امیر گفت: «اگه تو حیاط بخوابیم ممکنه خمپاره با فاصله از ما منفجر بشه، اما به خاطر فضای باز ترکشا به ما بخوره. کلاسا امن تره.» به بچه‌ها گفتم: «بچه‌ها من هر دو تا شو رفتم اگه قرار باشه بمیریم، میمیریم. بذارین لااقل تو هوای آزاد بمیریم.»

ایرج گفت: «علی کدوم هوای آزاد. هوا بوی بنزین و نفت و دود میده. از آسمونم که ذرات سیاه نفت سوخته پالایشگاه روی سرمون میریزه. تحمل هوای گرم و دم کرده کلاس بهتر از این هواست.»

از روز اول جنگ مخازن نفت پالایشگاه، آتش گرفته و می‌سوخت و دود سیاهش آسمان شهر را پرکرده بود. ستاد به پالایشگاه نزدیک بود. هر روز ذرات سوخته و سیاه در حیاط ستاد روی سرمان می‌ریخت.

یک روز در کنار درمانگاه ایستگاه پنج، پیرمردی را دیدم که به پالایشگاه خیره بود و گریه میکرد. ناراحت شدم، جلو رفتم و پرسیدم: «پدرجان چی شده؟ مشکلی پیش اومده؟ میتونم به شما کمک کنم؟» پیرمرد در حالی که سعی میکرد بغضش را بخورد، گفت: «بچه م!» نگران‌تر شدم وگفتم: «بچه ت؟ چه اتفاقی برای بچه شما افتاده؟

مرد جدی و ناراحت گفت: «پالایشگاه بچه منه. این پالایشگاه با خون و عرق امثال من پالایشگاه شد. از روز اولی که کار ساختن این پالایشگاه شروع شد اونجا کار کردم. صدای فیدوس (آژیر فیدوس پالایشگاه زنگ بیدارباش، آغاز و پایان کار روزانه بود. صدای فیدوس درآبادان صدایی آشنا بود که نه تنها کارکنان پالایشگاه که همه اهالی آن را میشنیدند و فعالیت‌های روزانه خود را با آن تنظیم می‌کردند) پالایشگاه قشنگ‌ترین صداییه که توی تمام عمرم شنیدم. هر روز با صدای فیدوس به پالایشگاه رفتم و بعد از ظهر خسته به خونه برگشتم. پالایشگاه محل کار من نبود. بچه و زندگیم بود! امروز نمی‌تونم شاهد سوختن بچه ام باشم.»

آن روز حرف‌های آن پیرمرد شرکت نفتی را درک نکردم و حتی در دلم به او خندیدم و با خودم گفتم: «یعنی چی؟ مگه آهن و فولاد و بنزین و نفت می‌تونه جای بچه‌ی آدم رو بگیره؟!» جوان بودم و خام. برای هیچ چیز، سال‌ها زحمت نکشیده بودم. بچه‌ای هم نداشتم که حس پدرانه را درک کنم و حرف‌های پیرمرد برایم عجیب بود.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

حس پدرانه کاگر پالایشگاه که در آتش و دود سوخت بیشتر بخوانید »