پاوه

دیدار دبیرستاد مرکزی راهیان نور کشور با استاندار کرمانشاه


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کرمانشاه، در راستای توسعه فعالیت‌های فرهنگی و تقویت جریان راهیان نور،  سرتیپ دوم پاسدار «سعید محمدی» دبیر ستاد مرکزی راهیان نور کشور امروز با دکتر منوچهر حبیبی استاندار کرمانشاه دیدار و گفت‌وگو کرد.

 در این دیدار، حبیبی با اشاره به نقش برجسته استان کرمانشاه در دفاع مقدس، گفت: استان کرمانشاه با تقدیم ۹۸۰۰ شهید از فرزندان غیور خود به انقلاب اسلامی و میزبانی از بیش از ۱۶ هزار شهید دیگر استان‌ها که در خاک این دیار به شهادت رسیدند، در زمره پرافتخارترین استان‌ها در دوران دفاع مقدس قرار دارد.

وی افزود: سراسر استان کرمانشاه درگیر جنگ تحمیلی بود و مقاومت جانانه مردم در آن دوران باید به خوبی به نسل جدید معرفی شود. روایت این حماسه‌ها از طریق حرکت عظیم فرهنگی راهیان نور یک ضرورت راهبردی هست.

استاندار کرمانشاه ضمن اعلام آمادگی کامل استان برای میزبانی گسترده از زائران راهیان نور، تأکید کرد: کرمانشاه با بهره‌مندی از پیشینه غنی فرهنگی و معنوی، شرایط آب‌و‌هوایی متنوع و موقعیت جغرافیایی ممتاز، آماده میزبانی مطلوب از کاروان‌های راهیان نور هست. همچنین در زمینه تقویت زیرساخت‌ها و تسهیل شرایط اردوهای راهیان نور، استان همراهی کامل خواهد داشت.

سردار «محمدی» ضمن قدردانی از استقبال مسئولان استان، به جایگاه ویژه کرمانشاه در میزبانی زائران اربعین حسینی از مرز بین‌المللی خسروی و نیز وجود ۷ یادمان شهدای دفاع مقدس در استان اشاره کرد.

 وی کرمانشاه را قطب راهیان نور غرب کشور دانست و بیان داشت: کرمانشاه هر ساله میزبان هزاران زائر راهیان نور، به‌ویژه در مناطق عملیاتی مرصاد و پاوه هست که این ظرفیت نیازمند تقویت زیرساخت‌ها و تسهیل مسیرهای دسترسی به یادمان‌هاست.

دبیر ستاد مرکزی راهیان نور کشور همچنین بر لزوم حضور فعال‌تر الگوهای فرهنگی و تربیتی در قالب راهیان نور در استان کرمانشاه تأکید کرد و خواستار پیگیری جدی برای ارتقای شرایط یادمان‌ها و ارتباط مؤثر با نسل جوان شد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

دیدار دبیرستاد مرکزی راهیان نور کشور با استاندار کرمانشاه بیشتر بخوانید »

صوت/ شهید چمران: شب قدر هر انسان، شبی است که او بین حق و باطل آزمایش می‌شود


گروه ساجد دفاع‌پرس: شب قدر، شبی هست که از هزار شب برتری دارد و سرنوشت انسان در آن معین می‌شود؛ اما به تعبیر شهید مصطفی چمران، شب قدر برای هر انسانی قراتر شب‌های قدر ماه مبارک رمضان هست؛ نه این‌که شب‌های ۱۹، ۲۱ و ۲۳ ماه مبارک رمضان، تقدیر انسان‌ها نوشته نشود؛ بلکه به تعبیر گسترده‌تر این شهید والامقام، علاوه‌بر آن، شب قدر هر انسان، آن‌جایی هست که او مورد آزمایش الهی قرار می‌گیرد که بین راه حق و باطل، کدام راه را تصمیم‌گیری کند؛ یعنی در واقع آن شب، شب سرنوشت اوست؛ برای مثال، آن‌جایی که «حر ریاحی» تصمیم گرفت تا از مسیر باطل ابن زیاد، به مسیر حق حسین بن علی (علیه‌السلام) هجرت کند؛ آن‌جا شب قدر او بود؛ چون تقدیر او در آن‌جا نوشته شد.

شهید چمران در این‌باره گفته هست: «…بنابراین می‌بینیم که همه را خدای بزرگ آزمایش می‌کند که از این آزمایش چگونه پیروز می‌شود؟ وقتی بود که این سوره کوتاه و پرمعنی از قرآن را برای دوستانم در مریوان تفسیر می‌کردم؛ 

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. ‏ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ؛ وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ؛ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ؛ سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ»

این سوره برای نزول قرآن و به‌خاطر ماه مبارک رمضان نازل شده هست و می‌خواهد بگوید که هرکسی برای خود شب قدری دارد که برای نبی اکرم نیز شب قدر او، شبی بود که قرآن کریم بر او نازل شد؛ اما هر کسی برای خود شب قدری دارد، معلوم نیست که شب ما هم در نوزدهم رمضان یا بیست و یکم رمضان یا بیست و چهارم و بیست و هفتم رمضان باشد؛ هرکسی شب قدری دارد و شب قدر او ممکن هست هر شب دیگری باشد؛ اما شبی هست که در آن شب، سرنوشت این انسان نوشته می‌شود؛ آن‌جایی هست که انسان راه بین حق و باطل را برای خود تصمیم می‌گیرد؛ آن‌جا که «حر ریاحی» در مقابل لشکر حسین (علیه‌السلام) قرار می‌گیرد و بر خود می‌لرزد و تصمیم می‌گیرد که از قشون یزید و ابن زیاد جدا شود و به صف شهدا بپیوندد، آن‌جا شب قدر اوست؛ آن‌جاست که او تصمیم می‌گیرد و سرنوشت خود را از یک جهت، به جهت دیگر معین می‌کند.

به پاسداران می‌گفتم که شما هم، امشب، شب قدر شماست؛ شبی هست که سرنوشت شما در این شب معین می‌شود، که آیا مردید؟ آیا اهل شهادتید؟ یا کسانی هستید که می‌ترسید و می‌لرزید و می‌گریزید! بنابراین هرکس شب قدری دارد و شب قدر او، شبی هست که سرنوشت او در آن شب نوشته می‌شود، شخصیت او نوشته می‌شود و این شب، از هزاران شب دیگر محترم‌تر و مقدس‌تر و مهم‌تر هست؛ و فرشتگان بر کسانی که در این شب پیروز می‌شوند، درود می‌فرستند و ما هم در «پاوه» چنین شب قدری داشتیم؛ شبی که مورد آزمایش قرار گرفته بودیم و در مقابل خدای بزرگ هیچ‌کس دیگری وجود نداشت، مورد آزمایش که چگونه می‌توانیم در مقابل این مصیبت‌ها و شکست‌ها، سرنوشت خود را معین کنیم و تصمیم بگیرم و خدای را شکر می‌کنم که به ما فرصت داد که در تمام جبهه‌ها پیروز شویم، هم پاسدارانی که در پاره می‌جنگیدند، شب قدر خود را با پیروزی گذراندند و هم ملت ما پیروز شد و شب قدر خود را با پیروزی طی کرد.

من از خدای بزرگ می‌طلبم که به ما فرصت دهد، که در شب‌های قدری که در سرنوشت ما پیش می‌آید، ما را به راه راست هدایت کند؛ از خدای بزرگ می‌خواهم که در تجربه‌های تلخ تاریخ که ملت ما در برابر آن قرار می‌گیرد، راه خیر را، راه صلاح و پیروزی را در جلوی پای ملت ما قرار دهد؛ و از خدای بزرگ می‌طلبم که به همه ما فرصت دهد که تا آخرین قطره خون خود، در راه پاسداری از این انقلاب مقدس بکوشیم».

کد ویدیو

انتهای پیام/ ۱۱۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

صوت/ شهید چمران: شب قدر هر انسان، شبی است که او بین حق و باطل آزمایش می‌شود بیشتر بخوانید »

سند/ حکم انتصاب شهید همت به فرماندهی سپاه پاوه

سند/ حکم انتصاب شهید همت به فرماندهی سپاه پاوه


گروه ساجد دفاع‌پرس: سردار شهید «محمد بروجردی»، دوم آذر سال ۱۳۵۹ که فرماندهی سپاه غرب کشور را برعهده داشت، با صدور حکمی سردار شهید «محمدابراهیم همت» را به فرماندهی سپاه پاوه منصوب کرد.

آن‌چه در ادامه مشاهده می‌کنید، تصویر حکم انتصاب شهید همت به قرمانده سپاه پاوه هست.

 

به: برادر ابراهیم همت

از: ستاد سپاه پاسداران غرب کشور

موضوع: حکم مسئولیت

بدینوسیله شما به سمت فرمانده سپاه پاسداران پاوه منصوب می‌شوید.

امید هست به‌یاری خداوند بزرگ در راه به ثمر رساندن اهداف انقلاب اسلامی موفق و موید باشید.

مسئول سپاه پاسداران غرب کشور

محمد بروجردی

خاطرنشان می‌شود؛ سردار شهید «محمدابراهیم همت» خرداد سال ۱۳۵۹ مسئولیت روابط عمومی سپاه «پاوه» را برعهده داشت و از مهر سال ۱۳۵۹ تا دی سال ۱۳۶۰ نیز در پاک‌سازی روستا‌ها از وجود افراد ضدانقلاب نقش ویژه‌ای ایفا کرد، تا این‌که آذر سال ۱۳۵۹ به فرماندهی سپاه پاوه منصوب شد.

انتهای پیام/ ۱۱۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سند/ حکم انتصاب شهید همت به فرماندهی سپاه پاوه بیشتر بخوانید »

ناگفته های پاوه از نقش بر آب کردن رویای تشکیل«کردستانِ بزرگ» ضد انقلاب

ناگفته های پاوه از نقش بر آب کردن رویای تشکیل«کردستانِ بزرگ» ضد انقلاب


ناگفته های پاوه از نقش بر آب کردن رویای تشکیل«کردستانِ بزرگ» ضد انقلاب

مهرداد رضایی فر نویسنده کتاب «مرداد خونین» در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد با توضیح در خصوص موضوع این اثر، گفت: کتاب درباره نقش کرمانشاه و پاوه، در غائله حصر پاوه است. همان طور که می دانیم اوایل انقلاب، نیروهای حزب های منحله ی کومله، دموکرات، نیروهایی که از رژیم سابق باقی مانده بودند و به طور کلی دشمنان انقلاب، تصمیم گرفتند که انقلاب را به بن بست بکشانند.

 

وی ادامه داد: در راستای این هدف، ضد انقلاب تصمیم گرفت کار را از تجزیه غرب و شمالغرب ایران شروع کند؛ همان طور که پیش از این، آنها در مهاباد و سنندج این کار را انجام دادند و موفق نشدند اما در اینجا هم کرمانشاه، به کمک نیروهای مردمی شتافت و با مقاومتی که از خود نشان داد، غائله مهاباد و سنندج، ختم و دفع شد.

 

رضایی فر در ادامه با بیان اینکه اما ضد انقلاب پس از ختم ماجرای مهاباد و سنندج، توانست تقریبا شهر پاوه را محاصره کند، اضافه کرد: به دلیل نزدیکی کرمانشاه به پاوه، الزام بر این بود که کرمانشاه در این برهه حساس وارد عمل شود و از خود و ایران دفاع کند.

 

وی افزود: نخستین نیروهایی که از این اتفاق، مطلع شدند خودِ مردم پاوه بودند؛ آنها هم به سرعت مرکز استان را باخبر کرده و سپاه نوبنیاد کرمانشاه وارد عمل شد و پس از آن هم هوانیروز کرمانشاه پای کار آمد.

 

نویسنده کتاب «مرداد خونین» در ادامه بیان کرد: اولین پاسدارها به منطقه توسط هوانیروز هلی برن شدند و محاصره به طول انجامید، تا جایی که دیگر آن حلقه محاصره شکسته نشد و از طرفی دیگر دولت و وزیر دفاع وقت نیز دست به کار شدند و ارتش پای کار آمد و این غائله شکل نگرفت.

 

وی تصریح کرد: در واقع تا پیش از این، این گونه تصور می شد غائله ای اتفاق افتاده و کار تمام است چنان که نیروهای ضد انقلاب با بلندگوهای دستی در شهر فریاد می زدند مردم! تسلیم شوید، ما عن قریب است که شهر را فتح و تصرف کنیم اما با شما کاری نداریم و طرف ما تنها نیروهای مسلح و پاسدارها هستند.

 

رضایی فر با بیان اینکه این رویدادها در مرداد ماه اتفاق افتاد و ضد انقلاب تاریخی خونین را رقم زد، افزود: فضا به گونه ای بود که پاوه از دست رفته تصور می شد و همه منتظر بودند نیروهای غیر بومی بیایند و مردم را از این غائله نجات دهند. به هر حال پاوه با کمک نیروهای غیر بومی از شمالغرب کشور و نیروهای مردمی و سپاه نوبنیاد همراه هوانیروز از غرب، مقاوم ماند و این غائله خاتمه یافت.

 

وی با تاکید بر اینکه مردم  پاوه اعم از پیر و جوان، زنان، پاسدارهای جوان و مردان در حمله ضد انقلاب بسیار شجاعانه و شرافتمندانه دفاع کردند، گفت: این جان نثاری های مردم در کنار ارتش به ویژه هوانیروز و سپاه نوبنیاد موجب شد، محاصره پاوه – هر چند به طول انجامید- شکسته شود.

 

رضایی فر با تاکید بر اینکه متاسفانه کار در این حوزه مغفول مانده و نقش خودِ پاوه و کرمانشاه در این غائله دیده نشده، عنوان کرد: زنان در دفع غائله پاوه نقش مهمی را ایفا کردند؛ زنان، افرادی بی دفاعی هستند که در معرض خطر بیشتری قرار دارند. اما در غائله پاوه مشاهده می کنیم آنها نه تنها از مقاومت و دفاع همسران، برادران، پدران و فرزندان خود در برابر ضد انقلاب ممانعت نمی کنند، بلکه با تشویق آنها خود نیز مقاومت کردند.

 

رضایی فر تاکید کرد: به هر حال شکست حصر پاوه هر چند به طول انجامید اما اجازه نداد تا رویای تشکیل کردستان بزرگِ نیروهای مهاجم شکل بگیرد و بدین ترتیب ایران از تجزیه شدن و انقلاب از شکسته شدن، نجات پیدا کرد.

 

وی با بیان اینکه رویکرد کتاب «مرداد خونین» مصاحبه محور است، ادامه داد: بخشی از افرادی که با آنها در این کتاب مصاحبه شده، اهل پاوه و تعدادی دیگر اهل کرمانشاه، و بخشی هم از نیروهای هوانیروز هستند.

 

رضایی فر در پایان با اشاره به اینکه با مصاحبه های انجام شده، تلاش شد این کتاب به صورت تاریخ شفاهی همراه با اسناد بسیار متقن، مقاومت مردم کرمانشاه و پاوه را بازنویسی کند، یادآور شد: این اثر با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم پاوه مواجه شد تا جایی که امام جمعه پاوه نیز بر حاشیه این کتاب تقریری نوشته اند و علاقه مند هستند آن را خدمت رهبری ارائه دهیم تا سندی بر سند افتخارات انقلاب و دفاع جانانه مردم از انقلاب، در ایامی که تفرقه بسیار نفس گیر بود، اضافه شود.

 

گفتنی است کتاب «مرداد خونین» به قلم مشترک مهرداد رضایی فر و سوسن محمدی باغنی به تازگی از سوی نشر شاهد به چاپ رسیده است.

انتهای پیام/ع

 

 



منبع خبر

ناگفته های پاوه از نقش بر آب کردن رویای تشکیل«کردستانِ بزرگ» ضد انقلاب بیشتر بخوانید »

شهید شاخص بسیج فوزیه شیردل؛ کسی که جانش را فدای راه امام خمینی (ره) کرد

توصیف شهید چمران از لحظه شهادت خواهرم او را جاودانه کرد


شهید شاخص بسیج فوزیه شیردل؛ کسی که جانش را فدای راه امام خمینی (ره) کرد

به گزارش نوید شاهد؛ نقش آفرینی زنان در دفاع از مام وطن در سالیان سال انکارناپذیر است. شهید فوزیه شیردل همان پرستار فیلم «چ» حاتمی‌کیا نیز یکی از همین زنان است.

شهید شاخص بسیج که در شهر پاوه‌ و در لباس سفید پرستاری به شهادت رسید و شهید چمران در توصیف شهادت این شهید می‌گوید: «دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته بود خون لباس سفیدش را گلگون کرده بود، ۱۶ ساعت مانده بود و خون از بدنش می‌رفت… این فرشته بی‌گناه ساعاتی بعد، در میان شیون و ضجه‌‌زدن‌ها جان به جان آفرین تسلیم کرد.»

در ادامه مصاحبه خبرنگار نوید شاهد را با مریم شیردل خواهر شهید شاخص بسیج، فوزیه شیردل می خوانیم.

 

 لطفا کمی خودتان را معرفی کنید و بفرمایید شهید فوزیه شیردل فرزند چندم خانواده بود؟

 من مریم شیردل خواهر شهید فوزیه شیردل هستم. خواهرم در اردیبهشت‌ماه سال ۳۸ در کرماشاه به دنیا آمد. ما ۶ خواهر و برادر بودیم و فوزیه فرزند سوم خانواده بود.

 

چگونه فوزیه وارد شغل پرستاری شد؟

او بسیار دختر منظم و درسخوانی بود و همیشه در مدرسه مدیر و معلم ها برای او احترام ویژه ای قائل بودند. کمی که بزرگتر شد به پرستاری علاقه پیدا کرد. فوزیه سوم راهنمایی بود که بیمارستان ۲۰۰ تختخوابی کرمانشاه اعلام کرد که به بهیار نیاز دارد و فوزیه اینگونه وارد شغل پرستاری شد.

 

با توجه به اینکه شما در کرمانشاه زندگی می کردید چگونه به پاوه رفت؟

فوزیه مدت ۳ سال در بیمارستان کرمانشاه مشغول بود و بالاخره بعد از گذراندن دوره ای آموزشی به صورت داوطلبانه در بیمارستان مناطق محروم مشغول شد که به پاوه رفت و دو سالی در آنجا ماند.

 

شهید شاخص بسیج فوزیه شیردل؛ کسی که جانش را فدای راه امام خمینی (ره) کرد

اگر بخواهید شخصیت فوزیه را در چند جمله خلاصه کنید او چگونه بود؟

در یک کلام او بسیار مهربان و شجاع بود. شما تصور کنید در چهل سال پیش یک دختر ۲۰ ساله چگونه بار زندگی را به دوش می کشید؟ او یک وام گرفته بود و برایمان خانه ای تهیه کرده بود. در کنار پدرم خرج خانه را می داد و برای پدرم هم دختر بود و هم پسر؛ البته ناگفته نماند که ارتباط ویژه ای با  پدرم داشت. پدر حافظ قرآن بود و همیشه یکی از عکسهای امام خمینی (ره) را لای قرآن نگاه می داشت. من فکر میکنم علاقه فوزیه به حضرت امام و خط و ربط سیاسی اش همگی متاثر از پدرم بود. فوزیه مانند گل پاکی بود که خدا او را به ما داد و خیلی هم زود از ما گرفت.

 

شما از شجاعت شهید فوزیه شیردل برایمان گفتید، در این رابطه خاطره ای دارید که بیان کنید؟

زمانی که فوزیه در پاوه پرستار بود، عکس حضرت امام را در اتاقشان نصب کرده بود که رئیس بیمارستان در بازدید از اتاق به عکس روی دیوار اشاره می کند و از فوزیه می خواهد این عکس را به سرعت بردارد اما فوزیه در جواب میگوید نه‌تنها این عکس را برنمیدارم بلکه تمام جوانی ام را فدای امام خمینی (ره) میکنم. رئیس بیمارستان نیز در جواب این کار او حقوقش را به مدت یکماه قطع می کند. خیلی مهم است که یک دختر کم سن و سال و در چنین  شرایطی اینگونه عمل کند. قبلا هم اشاره کردم که فوزیه حکم برادر و نان آور خانه را داشت و در ماه یکبار با دست پر به دیدن ما می آمد اما آن ماه زمانی که به خانه برگشت با دست خالی بود و ماجرا را برای پدرم تعریف کرد و پدر بیشتر او را تشویق کرد.

 

فوزیه چگونه به شهادت رسید؟

فوزیه درست زمانی که دوره دو ساله اش تمام شده بود و قرار بود فردا به کرمانشاه برگردد توسط حزب کوموله زخمی می شود. در آن زمان فوزیه تمام وسایلش را برای برگشت آماده کرده بود اما به محض اینکه می شنود که درگیری رخ داده و دکتر چمران با عده ای از رزمندگان با نیروهای ضدانقلاب درگیر شده اند، خودش را ملزم می داند که بماند و به زخمی ها کمک کند.

در واقع بیمارستان پاوه محاصره شده و فوزیه با زبان روزه زخمی می شود. هیچ امکانی برای رسیدگی به او وجود نداشت تا اینکه حضرت امام (ره) دستور آزاد سازی پاوه را که صادر میکند بالگردی به آنجا اعزام می شود تا نیروهای زخمی و زنان و کودکان را به مکانی امن ببرد اما بالگرد در میانه راه مورد اصابت منافقان از خدا بی خبر قرار گرفته و متلاشی می شود.

و شهید چمران در حالی که صحنه شهادت خواهرم را دیده بود می گوید: «دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته بود خون لباس سفیدش را گلگون کرده بود، ۱۶ ساعت مانده بود و خون از بدنش می‌رفت… این فرشته بی‌گناه ساعاتی بعد، در میان شیون و ضجه‌‌زدن‌ها جان به جان آفرین تسلیم کرد.»

فوزیه مانند مادرمان حضرت زهرا (س) از ناحیه پهلو مجروح شد و در زمان حرکت هلی کوپتر با زبان روزه شهید شد؛ در واقع دوبار خواهرم شهید شد.

 

چگونه خبر شهادت را به شما دادند؟

یادم می آید مردادماه بود و در ایام امتحانات به سر می بردیم. من در حال درس خواندن بودم که درب منزل ما به صدا درآمد و خبر زخمی شدن فوزیه را به پدرم دادند. پدرم دم در یک آن قدش خمیده شد و در واقع شنیدن این خبر او را شکست و این در حالی است که به ما فقط گفته بودند فوزیه زخمی شده و شهید نشده است.

 

در پایان صحبتی دارید؟

من فقط می خواهم به یک نکته اشاره کنم و آن این است که شهدا بدون هیچ چشمداشتی باارزش ترین دارایی خود را کف دستشان گذاشته و با دشمن داخلی و خارجی مبارزه کردند؛ وظیفه ما ادامه راه آنان در دفاع از خاکمان است و اینکه نگذاریم خون شهدا پایمال شود.

انتهای گزارش/



منبع خبر

توصیف شهید چمران از لحظه شهادت خواهرم او را جاودانه کرد بیشتر بخوانید »