پرونده هسته ای

مهلت ۳ هفته‌ای ترامپ به نتانیاهو برای پایان جنگ غزه

مهلت ۳ هفته‌ای ترامپ به نتانیاهو برای پایان جنگ غزه



منابع آ؛مریکایی خبر دادند که صبر دونالد ترامپ در خصوص ادامه جنگ غزه و آزاد نشدن اسرای نزد حماس لبریز شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم اشغالگر اسرائیل، پس از دیدارش با دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در روز دوشنبه گذشته در واشنگتن، با افتخار اعلام کرد که ترامپ از تلاش‌های او برای بازگرداندن اسرای اسرائیلی تمجید کرده است.

با این حال، روزنامه عبری‌زبان یدیعوت آحارونوت امروز (پنج‌شنبه) به نقل از منابع آمریکایی گزارش داد که صبر ترامپ ظاهراً رو به پایان است و ممکن است به نتانیاهو بیش از سه هفته برای پایان دادن به جنگ در نوار غزه فرصت ندهد.

این روزنامه نوشت که نتانیاهو پس از دیدار با ترامپ در کاخ سفید، ترجیح داد بر سخنان رئیس‌جمهور آمریکا درباره نحوه رسیدگی او به پرونده ۵۹ اسیر اسرائیلی که همچنان در غزه نگهداری می‌شوند، تمرکز کند.

از تعداد این ۵۹ اسیر، ۲۴ اسیر زنده و ۳۴ اسیر دیگر عمدتا در حملات رژیم اشغالگر کشته شده‌اند.

نتانیاهو پیش از بازگشت به سرزمین‌های اشغالی گفته بود: «رئیس‌جمهور به من نگاه کرد و به خبرنگاران حاضر گفت: این مرد تمام وقت خود را صرف آزادسازی گروگان‌ها (اسرا) می‌کند». اما به نوشته این روزنامه، به‌نظر می‌رسد ترامپ در پشت پرده در حال از دست دادن صبر خود است و به‌دنبال توافقی جامع است که به‌زودی منجر به آزادی تمامی اسرا و پایان جنگ در غزه خواهد شد.

این روزنامه به نقل از برخی منابع آمریکایی که نامی از آن‌ها نبرده، گزارش داده که این منابع روز چهارشنبه به خانواده‌های اسرا گفته‌اند موضوع اسرا در دیدار دوشنبه بین دو رهبر در کاخ سفید توجه زیادی را به خود جلب کرده است. به گفته این منابع، آمریکا در حال اعمال فشار برای رسیدن به توافقی است که بازگرداندن اسرا را در قالب یک ابتکار بزرگ‌تر در خاورمیانه دنبال می‌کند؛ ابتکاری که هدف آن پایان دادن به جنگ غزه و سپس حرکت به‌سوی عادی‌سازی روابط با عربستان سعودی است.

بر اساس ادعای این گزارش، گفت‌وگوها با ایران درباره پرونده هسته‌ای نیز بخشی از این طرح جامع به‌شمار می‌رود و به‌صورت جداگانه دنبال نمی‌شود. آمریکایی‌ها خواهان آزادی گروه‌به‌گروه اسرا نیستند، بلکه به‌دنبال توافقی فراگیر و گسترده هستند.

دفتر نخست‌وزیری اسرائیل نیز روز چهارشنبه به نقل از آن‌چه «یک منبع بلندپایه» خوانده شده، اعلام کرد: «ترامپ از سیاست نخست‌وزیر در زمینه شکست حماس و اعمال فشار نظامی برای آزادی گروگان‌ها، حمایت کامل می‌کند. فشار سیاسی ایالات متحده بر میانجی‌گران، همراه با فشار نظامی اسرائیل، دستیابی به توافق را نزدیک‌تر کرده‌است».

با این حال، ترامپ در اظهارات خود در روز دوشنبه که عمدتاً بر طرح واشنگتن برای آغاز گفت‌وگوهای مستقیم با ایران درباره پرونده هسته‌ای متمرکز بود، گفت: «ما در تلاشیم که همه گروگان‌ها را آزاد کنیم. من می‌خواهم پایان جنگ را ببینم و امیدوارم این اتفاق به‌زودی بیفتد».

ترامپ در کنفرانس خبری مشترک با نتانیاهو در کاخ سفید افزود: «ما با مسئله گروگان‌ها روبه‌رو هستیم؛ در تلاشیم آن‌ها را بیرون بیاوریم. این روند طولانی شده، در حالی‌که نباید این‌قدر طول بکشد. امیدوارم اسرائیلی‌ها من را دوست داشته باشند. ما تمام تلاش خود را می‌کنیم تا گروگان‌ها را آزاد کنیم؛ مردم اسرائیل هم همین را می‌خواهند. ما در حال بررسی آتش‌بس دیگری هستیم. او (نتانیاهو) رهبر بزرگی است و برای آزادی گروگان‌ها سخت تلاش می‌کند. وضعیت دشواری است». نتانیاهو نیز در پاسخ گفت: «شریکی خوب دارم».

نتانیاهو نیز روز سه‌شنبه، در سخنانی پس از دیدار با رئیس‌جمهور آمریکا، بار دیگر به گفته ترامپ مبنی بر اینکه او «تمام وقت خود را صرف آزادی گروگان‌ها می‌کند» اشاره کرد و گفت: «امیدوارم این سخنان، دروغی را که هر روز درباره بی‌توجهی من به اسرا منتشر می‌شود، رسوا کند. این مسئله برای من اهمیت دارد، پیگیر آن هستم و در نهایت موفق خواهیم شد»

نخست‌وزیر رژیم اشغالگر همچنین بر کوچ اجباری اهالی غزه تأکید کرد و گفت: «ما همچنین درباره دیدگاه رئیس‌جمهور ترامپ گفت‌وگو کردیم، زیرا اکنون با کشورهایی در حال تماس هستیم که درباره احتمال پذیرش شمار زیادی از ساکنان غزه صحبت می‌کنند. این موضوع مهمی است، چون در نهایت باید همین اتفاق بیفتد».

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مهلت ۳ هفته‌ای ترامپ به نتانیاهو برای پایان جنگ غزه بیشتر بخوانید »

عراقچی: ایده‌ای جدید برای حل مسائل با آژانس مطرح شده است

عراقچی: ایده‌ای جدید برای حل مسائل با آژانس مطرح شده است



وزیر خارجه کشورمان خبر داده که تهران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همکاری دارد و یک ایده جدید برای حل مسائل مطرح است که در حال بررسی آن هستیم.

  • راحتیران - استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق، سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان در گفتگویی از تعامل سازنده با جهان بر پایه اصول بنیادین «عزت، حکمت و مصلحت» دفاع کرد، اما این را هم گفت که در ماه‌های اولیه آغاز به کار ضروری می‌نمود گام‌های معناداری برای جلوگیری از یک جنگ فراگیر منطقه‌ای بردارد و ادبیات مخصوص جنگ را بکار گیرد. وی می‌گوید: «یک جنگ تمام عیار، ادبیات و لحن خاص خود را دارد و سیاست خارجی کشور به دلیل شرایط جنگی وارد این عرصه شد. ما تعامل فراگیر را دنبال می‌کنیم و اثرگذاری سیاست را در نظر داریم.»

توضیحات عراقچی درباره دوگانه‌سازی‌های کهنه تاریخ روابط خارجی ایران به این جمله ختم شد: «من دیپلمات تربیت شدم که ملی فکر کنم و در همین جهت هم حرکت خواهم کرد. به هر جا که فکر کنم منافع ملی کشور تأمین می‌شود، می‌روم و وظیفه خود را انجام می‌دهم. حالا می‌خواهد در نیویورک باشد یا در کابل یا بیروت.»

صبرمان انفعالی نیست

بازگشت قابل انتظار «دونالد ترامپ» به کاخ سفید که نشان داد می‌خواهد همان مسیر را طی کند، کار را برای عراقچی که این بار در قامت وزیر امور خارجه، مسئول پرونده هسته‌ای هم شده، سخت‌تر کرده است. «ترامپ» با دیپلماسی مخصوص به‌خود که گاه با ابزار تحریم اقتصادی و گاه تهدید نظامی القای ترس و تهدید کشور مقابل را جست‌وجو می‌کند، می‌خواهد سناریوی تکراری خود را بازی کند.

عراقچی در توضیح واکنش ایران به سیاست فشار «ترامپ» می‌گوید: «اگر در شرایطی که طرف فشار حداکثری تحمیل می‌کند، وارد مذاکره شویم، از موضع پایین وارد مذاکره شده‌ایم و دستاوردی نخواهیم داشت. این موضوع سر لجبازی یا آرمان خواهی نیست و یک موضوع کارشناسی است. باید به طرف مقابل ثابت شود که سیاست فشار کارآیی ندارد تا آن موقع بتوانیم در شرایط برابر پشت میز مذاکره بنشینیم.»

این اما پاسخی نبود که بتوان به راحتی از آن گذشت و باز هم نپرسید؛ آیا تجربه مقاومت حداکثری در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ نمی‌توانست مبنای محاسبه او برای ناکارآمدی دوباره اش علیه ایران باشد؟ راهبرد صبر ایران مبتنی بر چه ویژگی‌ها و اقتضائاتی است و آیا می‌تواند در عین عدم امکان مذاکره مستقیم با آمریکا روزنه‌های امید را برای دیپلماسی باز بگشاید؟

عراقچی به این سوال این طور پاسخ داد: «راهبرد صبر ما مبتنی بر یک صبر انفعالی نیست، بلکه صبر همراه با ابتکار عمل است. ما اصلاً یک سیاست منفعلانه نداریم که بنشینیم نگاه کنیم چه تصمیمی برای ما می‌گیرند؛ نه، حتی در خصوص مذاکرات احتمالی هسته‌ای هم طراحی داریم و برنامه‌ریزی کرده‌ایم. مذاکرات که به صورت غیرمستقیم جریان دارد. کانال سه کشور اروپایی برقرار است؛ با آقای گروسی و آژانس هسته‌ای همکاری داریم و یک ایده جدید برای حل مسائل مطرح است که داریم بررسی می‌کنیم.»

پلن «محدودسازی دشمنی»

در این طراحی و ابتکار عمل دیپلماتیک جای کشورهای متخاصم کجاست؟ عراقچی میانداری اروپایی‌ها در مذاکرات برجام را یادآور می‌شود و می‌گوید: «اروپایی‌ها در دور گذشته نقش واسط خوبی ایفا کردند، الان هم می‌توانند ایفا کنند. ما این مذاکرات با اروپایی‌ها را ادامه می‌دهیم و به موازات آن رایزنی‌های نزدیک با روسیه و چین ادامه دارد. اما نهایتاً آمریکا باید تحریم‌ها را بردارد ولی زمانی وارد مذاکره مستقیم خواهیم شد که از حوزه برابر و فارغ از فشار و تهدید باشیم و مطمئن باشیم که در آن صورت منافع ملی مردم تأمین خواهد شد.»

این یعنی همان پلن «محدودسازی دشمنی» که بر اساس آن، تصمیم‌گیری معطوف به حوزه عمل و ضرورت‌های حوزه عمل صورت می‌گیرد؛ هدفی که وزیر خارجه در رابطه با آن می‌گوید: «ما می‌توانیم هزینه‌ها را کاهش بدهیم. آیا سیاست کاهش هزینه از مسیر احیای کانال مذاکره غیرمستقیم «مسقط» هم می‌گذرد؟» عراقچی با تأیید آن می‌گوید: «بله؛ شیوه عجیب و غریبی هم نیست مکرر در طول تاریخ اتفاق افتاده است؛ کشورهایی که حاضر نبودند با همدیگر مستقیم صحبت کنند، غیرمستقیم صحبت کردند. بنابراین مذاکره غیرمستقیم انجام شدنی است. این طور نیست که نشدنی باشد و این مدل خیلی محل ایراد نیست. مهم این است که اراده مذاکره و توافق منصفانه و عادلانه در شرایط برابر پیش بیاید و دیگر شکل آن مهم نیست.»

از آنچه عراقچی در مصاحبه مفصل خود با «ایران» گفت، این طور برمی‌آید که تهران الگوی کنش خود مقابل ترامپ را بر پایه «مقاومت حداکثری» در برابر «فشار حداکثری» شکل داده است؛ سیاستی که با تعریف زمین بازی جدید و تغییر معادله، مبنای استراتژی تهران در مواجهه با ترامپ دوم را تشکیل می‌دهد. البته باید دید سهم و نقش امید و تاب‌آوری ایرانیان برای رفع تحریم‌ها در این استراتژی چگونه دیده شده است. برای خواندن پاسخ این پرسش و پرسش‌های دیگر، گفت‌وگوی کامل ما با وزیر امور خارجه را در سالنامه نورزی‌مان بخوانید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عراقچی: ایده‌ای جدید برای حل مسائل با آژانس مطرح شده است بیشتر بخوانید »

بیانیه اخیر اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج‌فارس فاقد وجاهت و مشروعیت است

بیانیه اخیر اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج‌فارس فاقد وجاهت و مشروعیت است



رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با محکوم کردن بیانیه اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج‌فارس درباره جزایر سه‌گانه کشورمان گفت: این بیانیه فاقد وجاهت و مشروعیت بوده و غیرقابل پذیرش و بی‌اساس ا

به گزارش مجاهدت از مشرق، ابراهیم عزیزی در دیدار پال بیورنستاد سفیر نروژ در تهران در ابتدای دیدار با اشاره به اهمیت تقویت روابط پارلمانی ایران و نروژ اظهار کرد: آماده توسعه و ارتقاء سطح تعاملات دوستانه پارلمان‌های دو کشور بویژه تبادل تجربیات میان کمیسیون‌های تخصصی مجلس شورای اسلامی و کمیته‌های پارلمان نروژ هستیم.

وی اظهارات نسنجیده نمایندگان پارلمان نروژ را مانع مهمی در مسیر توسعه همکاری‌ها ارزیابی کرد و افزود: متأسفانه برخی از مواضع غیرحرفه‌ای و غیرسازنده توسط نمایندگان پارلمان نروژ مطرح می‌شوند که امیدواریم با گفتگوی میان طرفین، شاهد درک درست تحولات، رفع سوء تفاهمات و عدم تکرار چنین موضوعاتی باشیم.

وی با اشاره به مذاکرات هسته‌ای ایران با سه کشور اروپایی گفت: ما هرگز گفت‌وگوی خصمانه و مبتنی بر زور و خودبرتربینی را نمی‌پذیریم اما همواره از مذاکرات همراه با احترام متقابل و از موضع برابر که تأمین کننده منافع ملت ایران باشند استقبال کرده‌ایم و نمایندگان جمهوری اسلامی ایران با همین رویکرد با کشورهای اروپایی در حال گفتگو هستند.

رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی گفت: متأسفانه اروپایی‌ها بعضاً بدون استقلال رأی و اراده، در مذاکرات شرکت می‌کنند و دنباله‌رو سیاست‌های زورگویانه آمریکا هستند. این عدم استقلال، ضمن اینکه غیرسازنده است، شایسته ملت‌های اروپایی نیز نیست.

وی در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به تحولات منطقه گفت: مهمترین موضوع در منطقه تداوم اشغالگری، زیاده‌خواهی و جنایات رژیم صهیونیستی است. این رژیم چون در میدان نبرد موفق نیست، رو به کشتار زنان و کودکان آورده و از هیچگونه جنایت جنگی و نسل‌کشی در غزه دریغ نکرده است. ایستادگی مردم غزه و مبارزه آنها در برابر رژیم، در واقع قیام علیه اشغالگری و تجاوز است.

وی تأکید کرد: معتقدیم که در تحولات منطقه، آینده از آن جوانان و مردان استقلال‌طلب و آزادی‌خواه است و آمریکا و سایر جنایتکاران و تجاوزگران، در آینده‌ منطقه جایی نخواهند داشت.

عزیزی در پایان با محکوم کردن بیانیه اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج‌فارس در خصوص جزایر سه‌گانه کشورمان گفت: این بیانیه فاقد وجاهت و مشروعیت بوده و غیرقابل پذیرش و بی‌اساس است. این جزایر از گذشته تاکنون متعلق به ایران بوده و تا همیشه بخشی از خاک ایران خواهند بود.

سفیر نروژ در تهران: نروژ همانند اسپانیا و ایرلند کشور مستقل فلسطین را به رسمیت شناخته است

پال بیورنستاد سفیر نروژ در تهران نیز در ابتدای سخنان خود در این دیدار گفت: مأموریت من بعنوان سفیر نروژ در ایران از سپتامبر ۲۰۲۴ آغاز شده است. در این مدت رویکرد مثبت مقام ایرانی جای خرسندی و تشکر دارد.

وی افزود: اعلام آمادگی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی برای از سرگیری مذاکرات پارلمانی با نمایندگان مجلس نروژ را به پارلمان منتقل خواهم کرد.

پال بیورنستاد سفیر نروژ در تهران در ادامه با اشاره به تحولات غرب آسیا گفت: نروژ همانند اسپانیا و ایرلند کشور مستقل فلسطین را به رسمیت شناخته است. ما علیرغم فشارهای برخی از کشورها، از این رویکرد دفاع می‌کنیم و امیدواریم با همکاری شرکای بین‌المللی و منطقه‌ای این موضوع را پیش ببریم.

سفیر نروژ همچنین سوالاتی در خصوص تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی مانند جنگ اوکراین، تحولات غرب آسیا و پرونده هسته‌ای کشورمان مطرح و در این موارد با رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت‌وگو کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بیانیه اخیر اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج‌فارس فاقد وجاهت و مشروعیت است بیشتر بخوانید »

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟



پخت‌وپزهای خاص در اندرونی حکایت از آن دارد که برخی در سایه در تلاش هستند که به نام گورباچف از پزشکیان یک بنی‌صدر دیگر بسازند!

سرویس سیاست مشرق- شواردنادزه نیم ساعت زودتر از دیدار با امام رسید، اضطراب شدیدی داشت. دستش چنان می‌لرزید که صدای استکان چای و نعلبکی که در دستش بود را می‌شنیدم. شواردنادزه گفت من مأمورم این دیدار را به‌خوبی انجام بدهم و می‌ترسم بحرانی اتفاق بیفتد؛ من به شواردنادزه گفتم هر کاری که امام کرد، شما تبعیت کنید. حتی به او گفتم جلو نرود تا با امام دست بدهد. ببیند امام چکار می‌کند، او هم همان کار را تکرار کند. شواردنادزه همین کار را کرد.

این جملات بخشی از روایت دیدار وزیر خارجه شوروی از زبان آخرین سفیر ایران در مسکو پس از ابلاغ‌نامه امام (ره) به گورباچف است، آن روزها آخرین رهبر شوروی در باتلاق اعتماد به آمریکا افتاده بود و امام (ره) در یک نامه تاریخی با اشاره به عواقب اعتماد به غرب پایان کمونیسم را به رهبران آن کشور اعلام کرده بودند.

گورباچف اگرچه یک سیاست‌مدار رده میانی در حزب کمونیست شوروی محسوب می‌شد اما توانست با بالا آمدن از پله‌های سیاست یکی پس از دیگری به بالاترین سطح رسیده و مشهور شود. در اواخر دهه ۱۹۷۰ و به دلیل یک نوآوری کوچک در کشاورزی، نخستین نشانه‌های شهرت در زندگی وی پدیدار شد. این نوآوری درواقع ابداع یک سیستم منسجم گروهی برای برداشت محصول بود. از شانس خوب ناگهان محبوبیتش افزایش یافت.

گورباچف در سال ۱۹۸۰ به عضویت کامل دفتر سیاسی حزب پذیرفته شد و همین مسئله باعث شد پارها به سفرهای خارجی برود، ازجمله او چند بار به انگلستان و کانادا سفر کرد، بعدها مارگارت تاچر نخست‌وزیر اسبق بریتانیا در خاطرات خود از ملاقات با گورباچف در سال ۱۹۸۴ نوشت که از او خوشم آمد. امکان معامله با او وجود داشت!

گورباچف در مقام دبیر کلی حزب نیز سعی کرد چهره متفاوتی از رهبران گذشته از خود نشان دهد و با تکرار رویه‌هایی چون ایجاد اصلاحات ساختاری در نظام تصمیم سازی به ظن خود یک شوروی جدید بسازد البته از همان زمان مشخص بود که بخش زیادی از این تفکرات چیزی جز توهمات ذهنی او نیست، به‌عنوان‌مثال در فوریه ۱۹۸۶ در کنگره حزب کمونیست با اعلام برائت از گذشته می‌گوید: «این راه پیموده شده کشور ما و دستاوردهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن، گواهی بر نیروی بی‌کران حیات‌بخش آموزه‌های مارکسیستی – لنینیستی و پتانسیل‌های عظیم این سوسیالیسم است، اما باید آن را اصلاح اساسی کرد زیرا شکست‌خورده است».

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

افول مردی که می‌خواست ستاره باشد!

گورباچف علاوه بر تغییر در سیاست‌گذاری‌های داخلی که تحت عنوان برنامه‌های اصلاحی معروف به پروسترویکا (بازسازی) و گلاسنوست (شفافیت)، شناخته‌شده بود، در سیاست خارجی نیز یک ماجراجویی عجیب را شروع کرده و اعلام کرد که از طریق رقابت تسلیحاتی نمی‌توان بر امپریالیسم غلبه کرد. او رفته‌رفته این فکر را در دفتر سیاسی جا انداخت که برای کاهش مشکلات اقتصادی باید سلاح‌های اتمی را کاهش داد.

کار به‌جایی رسید که هاشمی رفسنجانی در شرح روزگار گورباچف به وزیر خارجه وقت پیام داد که گورباچف ضعیف و بی‌قدرت شده است! وادادگی بیش‌ازحد به غربی‌ها کار را به‌جایی رساند که گورباچف درصدر هیئت‌رئیسه اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۷ از واشنگتن نیز دیدار کرد و در جریان این سفر، معاهداتی بی‌سابقه در رابطه با تسلیحات دو کشور منعقد کرد، ازجمله آن‌ها معاهدات INF و استارت یک و دو بود.

گورباچف در غرب به یک ستاره رسانه‌ای بدل شده بود و از این اتفاق بسیار خوشحال بود، انگیزه جایزه نوبل نیز بر این تحولات روحی روی رهبر شوروی اثر بیشتری گذاشته بود تا جایی که گورباچف در ژانویه ۱۹۸۷ در کمیته مرکزی حزب اعلام کرده که ما به همان اندازه که برای نفس کشیدن به هوا نیاز داریم، محتاج دموکراسی آمریکایی نیز هستیم.

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

این جملات در حالی بیان می‌شد که در همان روزها در جمهوری‌های قفقاز یک جنبش اعتراضی راه افتاده و در بالتیک برخی علم جدایی‌طلبی را بلند کرده بودند، اما گورباچف چنان در توهمات خود غرق بود که در روز ۷ اکتبر ۱۹۸۹ در جشن‌های چهلمین سالگرد تأسیس جمهوری دموکراتیک آلمان در یک ‌سخنرانی کنایه‌آمیز گفت هر کس دیر برسد، زندگی او را تنبیه خواهد کرد. این جمله آهنگین به‌زودی ورد زبان مردم شد.

البته دوران حضیض گورباچف خیلی زود فرارسید، روز ۱۹ آگوست ۱۹۹۱ رأس ساعت ۱۶: ۳۰ خطوط تلفن و تلگراف‌خانه ویلایی گورباچف واقع در کریمه قطع شد، در همین حال ستونی از نفربرهای نظامی بدون اطلاع قبلی به‌سوی ویلای رهبر شوروی آمدند، کاملاً مشخص بود که کودتایی صورت گرفته است. فرستادگان کودتاچیان از گورباچف می‌خواستند استعفای خود را بنویسد!

گورباچف از کریمه خارج‌شده و از همان‌جا کوشید وحدت شوروی را حفظ کند و پیشنهاد میثاقی تازه داد؛ میثاقی که بر اساس آن بتوان اتحاد شوروی را بر پایه‌یک سیستم جدید فدراتیو حفظ و اداره کرد. یلتسین روز ۸ دسامبر ۱۹۹۱ به‌صورت مخفیانه توافق‌نامه‌ای را با روسای جمهور اوکراین و روسیه سفید به امضا رساند، در این توافق‌نامه انحلال شوروی و موجودیت جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته اعلام شد، تنظیم‌کنندگان این توافق‌نامه علت این تصمیم خود را رعایت حقوق بین‌الملل و توجه به واقعیت‌های ژئوپلیتیک اعلام کردند.

مجله اشپیگل در شرح آن روزها نوشته است که کرملین بلافاصله جایگاه خود را به‌عنوان مقر دولت اتحاد جماهیر شوروی، از دست داد و به مقر ریاست‌جمهوری فدراتیو روسیه بدل شد؛ مقری که ریاست آن را رئیس‌جمهور منتخب یعنی بوریس یلتسین بر عهده داشت. بدین ترتیب گورباچف به پادشاهی بی تاج‌وتخت و کشور بدل شد!

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

بیگ بنگ چپ‌ها در اتوبان یک‌طرفه گورباچف

ماجرای گورباچف در خود عبرت‌های مهمی دارد، رهبر شوروی البته در میان مردم ایران نیز چهره‌ای شناخته‌شده است و گاه‌وبیگاه شنیده می‌شود که برخی با اشاراتی به تعدادی از سیاست‌مداران، آن‌ها را با گورباچف مقایسه می‌کنند، ازجمله آن‌ها در همان دوران بهار اصلاحات بود که برخی از چپ‌های رادیکال با تدارکاتچی خواندن خاتمی سعی داشتند از او یک گورباچف بسازند.

روزنامه حیات‌نو نزدیک به اصلاح‌طلبان رادیکال در همان ایام نوشته که خاتمی گورباچف خوبی است ولی یلتسین ندارد تا با ضربه‌ای نظام را خرد کند، در همان روزها آقا فرمودند که نه آقای خاتمی گورباچف است و نه جریان افراطی یلتسین. در آن روزها برخی اصلاح‌طلبان معتقد بودند که باید در نظام یک «بیگ بنگ» بزرگ روی دهد زیرا که جامعه ایران پس از جنگ با انفجار مطالبات و تقاضاهای فروخفته‌ای مواجه شده که راه‌حل‌های حکومتی و راهکارهای مصلحتی نظیر بازنگری قانون اساسی و تأسیس مجمع تشخیص مصلحت و گفتمان سنتی از پس آن برنمی‌آید.

ابراهیم اصغر زاده ازجمله لیدرهای چپ‌ها در روزنامه همبستگی درباره گورباچفی کردن خاتمی نوشته بود:

عصری که علیرغم فرصت‌های نو برای جهان، حامل تهدیدات و خطرات جدیدی هم برای پیروزمندان و هم تماشاچیانش داشت. «دشمن‌هراسی» که بنیادی‌ترین اصل نظام معنایی جنگ سرد را تشکیل می‌داد، اینک آخرالزمان کمونیست‌ستیزی از یک‌سو و ضدیت با سرمایه‌داری از دیگر سو فرارسیده بود. کمونیست هراسی که سالیان متمادی محور اصلی امنیت جهان سرمایه‌داری و اصل راهنمای منافع ملی آمریکا بود، به‌سادگی رژیم چائوشسکو و دیوار برلین فرومی‌ریخت و بنا کردن نظم جدید بدون در دست داشتن چشم‌اندازی از دشمنان فرضی آن طنزی بیش نبود.

بیان این دست مطالب از سوی اصلاح‌طلبان حکایت از آن داشت که برخی تمایل دارند که مبارزه با استعمار آمریکایی را شعاری پوچ خوانده و با تشابه سازی از خاتمی او را وادار به گرفتن تصمیماتی کنند که به‌اندازه گورباچف بزرگ باشد، اصلاح‌طلبان در آن زمان این دگردیسی را «چپ نو» نامیده بودند.

ازجمله اثرات این معادل‌سازی‌های سیاسی راه‌اندازی گروه دوستی پارلمانی ایران و فرانسه بود که طی آن نشست‌های فراکسیون خط امام، مذاکرات و تریبون مجلس این فرصت را به اصلاح‌طلبان می‌داد تا با طرح مباحثی نظیر دوگانه «جمهوریت/ اسلامیت»، «قانونگرایی/ شخصی‌سازی»، «توسعه‌یافتگی/ عقب‌ماندگی» و ارائه تعریف جدید از امنیت ملی که متضمنِ نوسازی اجتماعی و توسعه سیاسی و پذیرش تنوع و تکثر باشد دست بزنند که به‌زعم خودشان هم سو با تحولات بین‌المللی بود!

در حالی برخی در ایران آرزوی گورباچف سازی از خاتمی را داشتند که در همان زمان در میان مردم روسیه او به فردی منفور بدل شده بود زیرا اصلاحات رهبر حزب کمونیست باعث یک تَرک بزرگ سیاسی و جغرافیایی گردیده بود. در آن زمان رهبر انقلاب تنها کسی بود که به داد خاتمی رسیده و او را از افتادن در یک دریای مواج و غرق شدن در آن نجات داد.

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

رهبر انقلاب در شرح این شبیه‌سازی‌های عجیب درباره خاتمی فرمودند:

من واقعاً دریغم می‌آید که اسم خاتمی را با گورباچف مقایسه کنم؛ ولی آن‌ها این مقایسه را کردند و صریحاً گفتند که در ایران هم گورباچفی به قدرت رسید! البته فراموش نکنیم که متأسفانه یک عدّه هم در داخل خوششان آمد و این اهانت را نفهمیدند و آن توطئه‌ای را که پشت این اهانت هست، به‌طریق‌اولی نفهمیدند! به مغرضان و آن‌هایی که می‌فهمند چه دارد اتفاق می‌افتد و چه می‌خواهند پیش بیاورند، کاری ندارم؛ اما یک عدّه از آن‌هایی که مغرض هم نبودند، نفهمیدند که چه شد و دشمن چه می‌خواهد انجام دهد.

آقا در ادامه بابیان اشتباهات اصلاح‌طلبان رادیکال در تبدیل کردن رئیس‌جمهور وقت به گورباچف می‌فرمایند:

این‌ها در چند مورد اشتباه کردند؛ اشتباه اول‌شان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دوم‌شان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سوم‌شان این است که نظام مردمیِ جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایرانِ یکپارچه، شورویِ متشکل از سرزمین‌های به هم سنجاق‌شده نیست. اشتباه پنجم‌شان این است که نقش بی‌بدیل رهبری دینی و معنوی در ایران، شوخی نیست.

بررسی اسناد نشان می‌دهد که اولین بار بحث گورباچفی کردن خاتمی توسط ضدانقلاب در خارج از کشور طراحی شده و سر از روزنامه‌های زنجیره‌ای درآورده بود، ورود رهبر انقلاب برای نجات رئیس‌جمهور اصلاحات را باید از همین زاویه تحلیل کرد.

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

چه کسی می‌خواهند پزشکیان را خاتمی، گورباچف یا بنی‌صدر بسازند؟

گورباچفی کردن پزشکیان آن‌هم در روزهای که رئیس‌جمهور نه مراسم تحلیف و تنفیذ خود را برگزار کرده و نه کابینه‌اش آماده‌شده حکایت قابل‌توجهی دارد و نشان می‌دهد دست‌هایی مرموز در تلاش است که از همین ابتدای کار بحران پس از بحران را به دولت پزشکیان تحمیل کرده و از او شخصیتی بسازد که نه سرنوشت گورباچف بلکه روزگار بنی‌صدر را پیدا کند!

نکته قابل‌توجه آن‌که گورباچفی کردن پزشکیان مانند ساختن چنین لباسی برای خاتمی از بیرون کشور هدایت‌شده و توسط موساد عملیاتی شده است، نزدیک به ۱۰ روز قبل از آنکه یک روزنامه اصلاح‌طلب برای پزشکیان مانیفست گورباچفی شدن بنویسد، شبکه اینترنشنال در یک برنامه تحلیلی به ترسیم خطوطی می‌پردازد که رئیس‌جمهور منتخب را تا سطح گورباچف پایین می‌آورد.

این شبکه تلویزیونی وابسته به صهیونیست‌ها گفته است که اگر پزشکیان به دنبال اصلاح سیاسی در ایران است باید مسئله‌هایی چون پرونده هسته‌ای و موشکی در بیرون و مواردی چون کشف حجاب در داخل را در کوتاه‌ترین زمان اصلاح کند تا خود را رئیس‌جمهوری متمایز نشان دهد، از نگاه این شبکه ضد ایرانی پزشکیان در صورت اجرای این اصلاحات ضربتی محبوبیت زیادی در میان کشورهای غربی به دست آورده و گورباچف ایران خواهد شد.

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

البته واضح است که خط گورباچفی کردن پزشکیان توسط شبکه اینترنشنال به‌صورت قطعی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی به این شبکه دیکته شده است، اما نکته مهم‌تر آن است که چه کسی این خط تحلیلی را به داخل آورده و هدفش از گورباچفی کردن پزشکیان چیست؟

پاسخ به این سؤال سخت نبوده اما بیانش نیاز به الزاماتی دارد، ازجمله آنکه از نگاه مردم ایران گورباچف یک سیاست‌مدار موفق نیست که جریانی از درون آن‌هم با نمای اصلاح‌طلب بخواهد از او الگوسازی کند، از نگاه مفسران سیاسی گورباچفی شدن پزشکیان به معنای آن است که برخی جریان‌های مرموز سیاسی درصدد هستند تا با برخی پخت‌وپزهای خاص در اندرونی از پزشکیان یک «دولت ناتمام» ساخته و به نام گورباچفی کردن پزشکیان از او یک بنی‌صدر بسازند که به کشورش خیانت نیز کرده است.

بی‌تردید میان گورباچفی شدن و بنی‌صدری کردن در سیاست ایران فاصله‌ای کمتر از یک تار مو است که عدم توجه به آن می‌تواند اثرات خطرناکی برای آینده کشور داشته باشد و ایران را از دوران «وعده صادق» به مرحله ماقبل تثبیت بازگرداند.

تحمیل این هزینه سنگین به کشور از سوی جریان‌هایی صورت می‌گیرد که از سویی با خطوط نفوذی سرویس‌های اطلاعاتی دشمن هم‌راستا وهم‌دست بوده و از سوی دیگر تلاش دارد تا با در سایه ماندن، گورباچفی کردن پزشکیان را به گردن یک جریان ساده لوح سیاسی در یک روزنامه دست چندم بیاندازد.

این عملیات خطرناک با آشکار ساختن اطلاعات محرمانه یکی از مدیران امنیتی کشور در شبکه اینترنشنال کلید خورده و قدم‌به‌قدم پیش رفته است، البته این تحرکات در سایه به‌زودی زیر تیغ آفتاب عیان شده و جریان نفوذ مجبور خواهد شد دست از این بازی خطرناک بکشد، تمامی این تحرکات ناپیدا میان سرویس جاسوسی دشمن و شبکه نفوذی آن این روزها در رصد آشکار قرار دارد!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟ بیشتر بخوانید »

لاریجانی در یک قدمی شعام است؟

لاریجانی در یک قدمی شعام است؟



احتمال انتصاب علی لاریجانی برای کرسی دبیری شورای عالی امنیت ملی بیش از قبل شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سایت خبرآنلاین در مطلبی مدعی شد که یکی از محتمل ترین گزینه‌ها برای دبیر شورایعالی امنیت ملی، علی لاریجانی است.

این سایت با بیان اینکه با پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات پانزدهم تیر ماه، گمانه‌زنی درباره اعضای دولت او نیز بالا گرفته و یکی از مهمترین کرسی‌های دولت، دبیر شورای‌عالی امنیت ملی است، می نویسد، برای این سمت اسامی زیادی به گوش می‌رسد؛ از جمله علی لاریجانی.

به نوشته این سایت، مهمترین دستور کاری که دبیر شورای عالی امنیت ملی در دولت چهاردهم خواهد داشت، پرونده هسته‌ای خواهد بود؛ لاریجانی احتمالا از این بابت نامش مطرح می‌شود که در این موضوع از جمله افراد مسلط به شمار می‌رود و البته مهمتر، قدرت لابی و چانه‌زنی اوست که لاریجانی به این توانایی‌اش شهره است. نکته دیگر در رابطه با لاریجانی، عدم درگیر ‌بودنش با مسائل حاشیه‌ای مرتبط با تحریم‌ها و رویکرد تعاملی او در زمان مذاکرات هسته‌ای منجر به توافق برجام است.

وب‌سایت نزدیک به علی لاریجانی در ادامه می‌نویسد: البته ممکن است برخی رد صلاحیت او برای ریاست‌جمهوری را به عنوان مورد منفی لاریجانی به حساب بیاورند، اما هرچند بحث و انتقادات زیادی به تصمیم شورای نگهبان می‌توان وارد کرد، که وارد است، اما طبق گفته‌های همیشگی شورایی‌ها، اگر یک نفر برای ریاست‌جمهوری تایید نشود، به معنای نداشتن صلاحیت برای پست‌های دیگر نیست.

خبرآنلاین اما در خاتمه می نویسد، با توجه به جمیع جهات و همینطور حضور همزمان و گفت‌وگوی پزشکیان و لاریجانی در مراسم عزاداری شب تاسوعا در امامزاده صالح تهران که دومین ملاقات رسانه‌ای و اعلام شده دو طرف از زمان پیروزی پزشکیان به حساب می‌آید، احتمال انتصاب علی لاریجانی برای کرسی دبیری شورای عالی امنیت ملی بیش از قبل شده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

لاریجانی در یک قدمی شعام است؟ بیشتر بخوانید »