پرونده هسته ای

همصدایی افراطیون اصلاح طلب با قاتلان حاج قاسم/ پروژه تکراری جریان تحریف با دوگانه دروغین «توافق-جنگ»

همصدایی افراطیون اصلاح طلب با قاتلان حاج قاسم/ پروژه تکراری جریان تحریف با دوگانه دروغین «توافق-جنگ»


تطهیر چهره خبیث قاتلان حاج قاسم و در ادامه هراس افکنی با کلیدواژه «توافق-جنگ» ذیل یک پروژه بزرگ تر تعریف می شود و آن، پروژه ضدایرانی «برجام پلاس» است.

سرویس سیاست مشرق – جریان تحریف هیچ خط قرمزی ندارد. یکی از کارویژه های این طیف این است که چهره خبیث آمریکا را بزک کرده و دیو را دلبر نشان می دهد.  برای نمونه، روزنامه اعتماد- به مدیرمسئولی «الیاس حضرتی» نماینده عضو فراکسیون امید مجلس دهم و از نزدیکان «مهدی کروبی» و یار گرمابه و گلستان یکی از مفسدان گردن کلفت اقتصادی در دولت اصلاحات- در شماره ۱ دی ۱۴۰۰- در مطلبی نوشت: «موارد همکاری میان ایران و امریکا کم نیست و همسویی منافع ما هم در اموری قابل بررسی است. مگر برای حذف طالبان میان ایران و امریکا همکاری صورت نگرفت؟  …در جنگ با داعش، نیروهای تحت امر شهید سلیمانی در عمل نیروی پیاده یک ائتلاف بزرگ بودند که بمباران هوایی آن را ارتش امریکا و متحدانش برعهده داشتند».

همصدایی افراطیون اصلاح طلب با قاتلان حاج قاسم/ پروژه تکراری جریان تحریف با دوگانه دروغین «توافق-جنگ»

همزمان با این تحلیل مغرضانه و کذب، برای نخستین‌بار یک مقام ارشد سابق ارتش رژیم صهیونیستی به صورت رسمی اعتراف کرد که اسرائیل در ترور سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقش‌آفرینی کرده است. «تامیر هیمن» رئیس ‌سابق دستگاه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی علنا اعلام کرد که اسرائیل در این عملیات که دو سال پیش به سرکردگی آمریکا انجام شد نقش ایفا کرده است.

وی از ترور سردار سلیمانی به عنوان یکی از «دو ترور مهم و قابل توجه» در دوران حضورش در این سمت یاد کرده است. این مقام سابق رژیم صهیونیستی گفته که ترور مهم دیگر «بها ابوالعطا»، یکی از رهبران جنبش جهاد اسلامی بود.

همصدایی افراطیون اصلاح طلب با قاتلان حاج قاسم/ پروژه تکراری جریان تحریف با دوگانه دروغین «توافق-جنگ»

دولت تروریست آمریکا در دی ماه ۹۸ در اقدامی جنایتکارانه، حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساند. این اقدام توسط دولت جمهوری خواه ترامپ انجام شد و در همان مقطع مقامات دموکرات آمریکایی و از جمله «جو بایدن» از این اقدام تروریستی و جنایتکارانه حمایت کردند.

نکته قابل تأمل اینجاست که در شرایطی که آمریکا و اسرائیل صراحتا به نقش خود در اقدام تروریستی در به شهادت رساندن سردار سلیمانی اذعان کرده اند، در این سو افراطیون اصلاح طلب با پاک کردن صورت مسئله، ردپای قاتل و ظالم را پاک می کنند.

طیف تندرو اصلاح طلب همزمان با بزک قاتلان حاج قاسم، دوگانه دروغین «توافق- جنگ» را نیز کلید زده است. در همین رابطه روزنامه آرمان- در شماره ۲ دی- در مطلبی نوشت: «هنوز این امیدواری وجود دارد که توافق صورت گرفته و تحریم‌ها برداشته شود. ولی اگر زمان بگذرد و مذاکرات قفل شود، این قفل به این سادگی‌ها باز نخواهد شد. اگر…پرونده هسته‌ای به شورای امنیت برود و یا خدایی نکرده گزینه‌های نظامی روی میز بیاید برای ما دردسر ایجاد می‌شود. چرا که بالاخره مردم مشکل معیشت دارند و این برای جامعه خطرناک است. حل کردن اقتصاد و معیشت مردم از اوجب واجبات است و باید سیاست خارجی به گونه‌ای باشد که بتوانیم مشکلات‌مان را با دنیا حل کنیم تا تحریم‌ها مرتفع شود».

هدف اصلی افراطیون اصلاح طلب در القای دوگانه های دروغین «توافق- جنگ» و «توافق- قطعنامه» هراس‌افکنی در افکارعمومی و چیدن میوه آن در میز مذاکره به نفع طرف غربی است.

همصدایی افراطیون اصلاح طلب با قاتلان حاج قاسم/ پروژه تکراری جریان تحریف با دوگانه دروغین «توافق-جنگ»

این طیف مدعی است که اگر مذاکرات وین به توافق ختم نشود، قطعا گزینه باقی مانده، یا جنگ و تقابل نظامی است و یا قطعنامه ضدایرانی در شورای امنیت. این ادعا در حالی است که اولا؛ گزینه نظامی به علت ناتوانی آمریکا، سالیان درازی است که از روی میز مقامات این کشور کنار رفته است و ثانیا؛ دیپلماسی مقتدرانه و هوشمندانه، عاملی است که مانع صدور قطعنامه علیه ایران می‌شود. به عبارت دیگر، زبان اقتدار و قدرت، طرف مقابل را هم از فکر حمله نظامی دور می‌کند و هم از صدور قطعنامه ضدایرانی.

و اما تطهیر چهره خبیث قاتلان حاج قاسم و شهید فخری زاده و دیگر شهدای والامقام و در ادامه، هراس افکنی با کلیدواژه «توافق-جنگ» ذیل یک پروژه بزرگ تر تعریف می شود و آن، پروژه ضدایرانی «برجام پلاس» است.

افراطیون اصلاح طلب مدعی هستند که که برجام «ناقص» است و باید به توافقی «طولانی‌تر و بزرگ‌تر» مبدل شود. هدف اصلی این پروژه ضدایرانی- که آمریکا، اسرائیل و تروئیکای اروپا بر اجرای آن اصرار دارند- برجامیزه کردن توان موشکی و قدرت منطقه‌ای ایران و به عبارتی بتن‌ریزی در قلب توان موشکی و منطقه‌ای ایران است.

آمریکا در پی آن است تا بدون لغو تحریم ها و به عبارتی، بدون هزینه به برجام بازگشته و در ادامه در جایگاه طلبکار نشسته و مسئله دائمی کردن محدودیت های برجام ایران و کلیدزدن برجام موشکی و منطقه ای را پیش ببرد. در این میان، طیف تندرو اصلاح طلب در نقش همکار داخلی آمریکا در پی جاانداختن این پروژه ضدایرانی و عادی سازی آن هستند.



منبع

همصدایی افراطیون اصلاح طلب با قاتلان حاج قاسم/ پروژه تکراری جریان تحریف با دوگانه دروغین «توافق-جنگ» بیشتر بخوانید »

برنامه بُرد- بُرد مقاومت

وین برای مذاکره یا نتیجه؟


بنای مذاکرات وین از استحکام چندانی برخوردار نبود؛ چرا که مذاکره برای بازگشت طرفی که از توافق امضا شده‌اش، خارج گردیده است، معنای درستی ندارد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «مذاکرات وین» در دولت جدید جمهوری اسلامی چه وجهی پیدا می‌کند؟ آیا به نتیجه‌ای منجر خواهد شد؟ چشم‌انداز مذاکرات چیست؟ مذاکرات وین حدود شش ماه پیش یعنی ۱۷ فروردین‌ماه گذشته با این داعیه که آمریکا می‌خواهد به برجام برگردد و به تعهدات خود عمل کند شروع گردید و طرف‌های اروپایی به‌خصوص فرانسه اصرار داشتند که ایران به مذاکرات وین بپیوندد. بر اثر پافشاری ایران مذاکرات وین بدون حضور مستقیم آمریکا شکل گرفت و حدود دو ماه پس از روی کار آمدن «جو بایدن» شروع شد و شش دور به درازا کشید و در نهایت عمر دولتی که به این مذاکرات و قول و قرارهای طرف اروپایی دل بسته بود، به سرانجام رسید ولی مذاکرات نتیجه ملموسی دربر نداشت و حتی به عمق بی‌اعتمادی ملت ایران به طرف غربی هم افزود، تا جایی که نتایج دو نظرسنجی اخیر که یکی توسط «گالوپ» و دیگری توسط «پیو» (با همکاری ایران پل) در ایران صورت گرفت، نشان داد حداقل ۷۶ درصد ایرانیان به نتیجه مذاکرات هسته‌ای خوش‌بین نیستند. در خصوص این موضوع نکاتی وجود دارد:

۱ـ بنای مذاکرات وین از استحکام چندانی برخوردار نبود؛ چرا که مذاکره برای بازگشت طرفی که از توافق امضا شده‌اش، خارج گردیده است، معنای درستی ندارد. وقتی برای بازگشت طرف خارج‌شده از توافق، مذاکره صورت می‌گیرد، به این معناست که طرفی که در قرارداد باقی ‌مانده آمادگی دارد تا برای جلب نظر طرف مقابل امتیازاتی بدهد و به عبارت دیگر از بخشی از حقوق پذیرفته شده خود که از سوی طرف مقابل امضا شده، عقب بنشیند. به هر ترتیب شش دور مذاکرات موسوم به ۱+۴ سپری شده و بررسی روند مذاکرات طی حدود دو ماه بیانگر آن است که طرف آمریکایی هر بار خواسته‌ای بر خواسته‌های قبلی خود افزوده است. در آن زمان استدلال وزارت امور خارجه ایران برای شرکت در مذاکرات این بود که «نظر قطعی دولت بایدن این است که برجام را احیا و به تعهدات خود عمل کند. اما از آنجا که «ابرقدرت» است، نمی‌تواند به صورت علنی تغییر سیاست در قبال دشمن خود را بپذیرد و لذا ایران باید به بایدن کمک کند تا از این مشکل شکلی عبور نماید» اما کاملاً مشخص بود که این یک حیلت و برای به دام انداختن جمهوری اسلامی است. همان موقع بعضی از متخصصین و اهل فن به‌خصوص با نگاه به دو سال مذاکره بی‌نتیجه سال‌های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ با اروپا، جمهوری اسلامی را از تن دادن به مذاکراتی که موضوع آن نه رفع تحریم‌ها بلکه صرفاً بازگرداندن آمریکا به برجام باشد، پرهیز دادند. در این بین با پافشاری دولت، رهبر معظم انقلاب اسلامی تحت شرایطی و با لحاظ کردن چند خط قرمز با مذاکره در قالب ۱+۴ (یعنی بدون آمریکا) موافقت فرمودند و در حین مذاکرات که آمریکایی‌ها نیت خود از مذاکرات را علنی و عملی کردند، نکته‌های جدیدی که حاکی از تشدید بی‌اعتمادی ایران به این روند بود، مطرح فرمودند.

۲ـ از نظر آمریکایی‌ها ـ از اوباما تا بایدن ـ توافق برجام در کنار موهبت‌های فراوانی که برای واشنگتن به ارمغان آورده است، دو عیب بزرگ دارد؛ یکی اینکه کل برجام محدود به دوره‌ای خاص است و پس از آن ایران به روز قبل از برجام برمی‌گردد. در حالی که برای غرب تحریم دوباره برنامه هسته‌ای ایران به این آسانی‌ها نخواهد بود و دوم اینکه مسئله هسته‌ای مسئله اصلی غرب با ایران نیست و اگرچه در توافق برجام ردپایی از پیگیری مسائل اصلی ـ منطقه‌ای و نظامی ـ وجود دارد اما به اندازه بحث هسته‌ای عملیاتی نیست و این در حالی است که ایران به دلیل قرار دادن برنامه هسته‌ای بازگشت‌پذیر خود در یک توافق‌نامه بین‌المللی، می‌تواند درباره فهرستی از مشکلات اقتصادی و… خود با قدرت‌های مختلف ـ منهای آمریکا ـ وارد مذاکره شده و به حل و فصل آنها بپردازد. بر این اساس اوباما و جان‌کری در زمان پذیرش برجام در حالی که می‌دانستند به یک دستاورد طلایی علیه ایران دست یافته‌اند، اعلام کردند که این یک توافق حداقلی و ناتمام درباره مسائل فی‌مابین آمریکا و ایران است و دونالد ترامپ هم ضمن آنکه آن را «بدترین توافق» خواند، دو سال پس از روی کار آمدن از برجام خارج گردید. الان ذهنیت بایدن درباره توافق هسته‌ای با ایران همان ذهنیت اوباما و ترامپ است؛ یعنی آن را ناکافی و در موضوعی غیراصلی به حساب می‌آورد و لذا بر مبنای تغییر برجام تلاش می‌کند.

۳ـ در جریان مذاکرات دو ماهه ۱+۴ آمریکا عنصر غایب ولی در واقع اداره‌کننده طرف‌های مقابل ایران بود و باید گفت مذاکرات وین عملاً به مذاکرات آمریکا و ایران تبدیل گردید، تحریم‌هایی که برجام ظاهراً برای رفع آنها به تصویب رسیده بود و اساساً فلسفه مذاکرات مابین سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ بین ایران و ۱+۵ جز این نبود، برای اغوای ایران به سه دسته تقسیم شدند تحریم‌های سبز، زرد و قرمز. تحریم‌های سبز یعنی تحریم‌هایی که مربوط به دوره ترامپ و در خصوص موضوعات مرتبط با پرونده هسته‌ای بود، به تعلیق درمی‌آمدند. ـ البته در این میان هیچ تضمینی هم وجود نداشت که همین دسته از تحریم‌ها هم دوباره برنگردند و یا با نامی دیگر بازسازی نشوند! ـ تحریم‌های زرد؛ آن دسته از تحریم‌هایی بودند که با دادن امتیاز از سوی ایران قابلیت توقف (یعنی تعلیق و نه رفع) داشتند و تحریم‌های قرمز که علی‌رغم آنکه در برجام متوقف شده‌اند مثل تحریم‌های پتروشیمی، به هیچ وجه متوقف نخواهند شد. آمریکایی‌ها حتی در مورد تحریم‌های سبز هم خدعه مضاعف کرده و چندین مورد تحریمی سبز را به گونه و با عنوان دیگر در تحریم‌های زرد آورده‌اند. در یک جمع‌بندی می‌توانیم بگوییم در مذاکرات ۱۷ فروردین تا ۲۲ خرداد ماه گذشته، هیچ نشانه و خبری از اینکه آمریکا یا اروپا قصد دارند رویه خود در قبال ایران را اصلاح کرده و به حقوق ایران اعتراف نمایند، دیده نمی‌شود.

۴ـ برای جمهوری اسلامی مذاکره موضوعیت خود را دارد؛ چرا که می‌تواند یکی از ابزارهای تأمین منافع ملی ‌باشد. مذاکره در پاره‌ای از مواقع نمی‌تواند سبب بهبود شرایط شود اما می‌تواند از وخامت بیشتر شرایط کم کند و یا مذاکره در پاره‌ای از موارد نه به قصد بهبود شرایط و نه به قصد پیشگیری از وخامت بیشتر وضعیت بلکه برای آنکه حربه تبلیغاتی از دست دشمن گرفته شود، صورت می‌گیرد. این سه نوع مذاکره در همه جا از جمله در جمهوری اسلامی سابقه داشته است. یکی از این موارد مذاکره ایران با رژیم صدام در نیویورک، برای اجرایی کردن قطعنامه ۵۹۸ بود. ایران در آن شرایط نه به بهبود وضعیت بین ایران و عراق و نه به کاهش وخامت روابط با رژیم صدام حسین امید داشت. مذاکره صورت می‌گرفت برای آنکه حریف با به دست گرفتن حربه تبلیغاتی، اذهان را به انحراف نکشاند و ایران مسئول جنگ و بی‌اعتقاد به آتش‌بسی که پذیرفته است، دیده نشود. با روندی که مشاهده می‌شود و با نگاه به تجربه دو سال مذاکره با کشورهای عضو ۱+۴ که با هدف احیای برجام و نزدیک به دو ماه مذاکره با این گروه که برای اجرای تعهدات آمریکا صورت گرفت، ایران در این مذاکرات طبعاً نمی‌تواند امید چندانی به رفع تحریم‌ها و یا امید چندانی به کاستن از خصومت آمریکا، انگلیس و فرانسه علیه خود داشته باشد و به همین دلیل هم دولت آقای رئیسی رسماً اعلام کرده است که اقتصاد کشور را به برجام و مذاکرات آن گره نمی‌زند. با این حال، ایران قطعاً موضع مذاکراتی خود را حفظ می‌کند تا حربه تبلیغاتی را از دشمن بگیرد.

۵ـ در این میان باید بدانیم که گروه ۱+۴ یک گروه متوازن نیست. فرانسه، انگلیس، آلمان، روسیه و چین در مواجهه با جمهوری اسلامی چه از حیث توانمندی و چه از حیث سطح و نوع مواجهه با ایران در وضع برابری قرار ندارند. روسیه و چین به عنوان دو عضو قدرتمند و پیشرو شورای امنیت در موضع خصومت با ایران نیستند، در حالی که فرانسه و انگلیس در وضعیت دشمنی با ایران قرار داشته و آلمان هم ـ که عضو شورای امنیت نیست و مداخله دادن آن در مذاکرات با ایران، از ابتدا محل بحث بوده است ـ موضعی نزدیک‌تر به دو کشور اروپایی دارد.

همان‌طور که می‌دانیم نه شورای امنیت و نه گروه ۱+۴ یا ۱+۵، بدون همراه کردن چین و روسیه قادر به تصمیم‌گیری علیه ایران نیستند؛ بنابراین ما در بحث هسته‌ای باید دو سیاست جداگانه تبیینی و تحکیمی را در مواجهه با این دو دسته در پیش بگیریم. ما نباید بگذاریم چین و روسیه در شورای امنیت یا در گروه ۱+۴ منفعل شده و احیاناً مورد سوءاستفاده گروه غربی قرار گیرند. این موضوع علاوه بر اقدامات دیپلماتیک نیازمند یک سازوکار مستمر اجرایی هم می‌باشد.

۶ـ ما نباید در مذاکرات پیش رو سیاست تعجیلی را در پیش بگیریم. چرا که تعجیل اولین علامت ما در آمادگی برای دادن امتیازات تازه می‌باشد که با منافع ملی کشور سازگاری ندارد. از سوی دیگر تجربه دولت روحانی ثابت کرد سیاست تعجیلی ایران جواب نمی‌دهد؛ چرا که دلیل توقف در پرونده هسته‌ای، تأخیر ایران نیست؛ بلکه عدم تمایل واقعی طرف‌های دیگر به اجرای تعهدات خود می‌باشد. برجام اگرچه عملاً وجود خارجی ندارد ولی از آنجا که ما هنوز آن را رد نکرده درون برجام تلقی می‌شویم. تعجیل در ورود برای کسی که اصلاً خارج نشده معنای درستی ندارد. آمریکا از اول از برجام خارج شده و به عبارت دقیق‌تر اصلاً به آن وارد نشده است. در زمان اوباما خروج آمریکا از برجام غیررسمی بود. در دوره ترامپ و بایدن خروج آمریکا رسمی و اعلامی شد. بنابراین اگر جای نگرانی و در نتیجه، تعجیل باشد، این آمریکاست که باید نگران بوده و تعجیل نماید، نه ایران.



منبع

وین برای مذاکره یا نتیجه؟ بیشتر بخوانید »

طعمه‌گذاری آمریکا برای دور زدن برجام با ادعای «معامله کم در برابر کم»

طعمه‌گذاری آمریکا برای دور زدن برجام با ادعای «معامله کم در برابر کم»


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: اخیرا خبرگزاری بلومبرگ گزارش داده که دولت آمریکا با شکست مسیر فعلی مذاکرات و روی کار آمدن دولت جدید در ایران که انتظارات بیشتری دارد، طرح محدود در برابر محدود را بررسی می‌کند که به مفهوم معامله در مقیاس کمتر است. این بازی سیاسی در حالی است که برجام، توافق منعقد شده می‌باشد و تعهدات طرفین در آن روشن است؛ و این آمریکا بوده که یکطرفه به مدت سه سال (بلکه از همان شروع اجرای برجام) تعهداتش را زیر پا گذاشته و سپس از برجام خارج شده است. در این میان دولت بایدن قبل از هرچه مایل است ضمن بازگشت به برجام رسمیت پیدا کند و بتواند رسما به مکانیسم ماشه برای احیای تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل دسترسی پیدا کند. بنابراین به هر قیمت که شده ولو ادعای معامله محدود در برابر محدود، این دسترسی را پیدا کند؛ و طبعا سپس، بی‌آنکه تضمینی داده یا تحریم‌های اصلی را لغو کرده باشد، بتواند شیطنت خود را در قالب جدید تکرار کند.

در همین زمینه روزنامه فرهیختگان از قول کارشناسان نوشت: پیشنهاد کمتر در برابر کمتر فقط یک طعمه برای جلب‌نظر دولت جدید ایران است.

قطعا آمریکایی‌ها با حقایق غیرقابل کتمانی روبه‌رو هستند. نخست اینکه، پیک تحریم‌های ۱۴، ۱۵ ماه پیش، یعنی اردیبهشت ۱۳۹۹ بود و از آن موقع به بعد، صادرات نفت ایران بیشتر شده و در حقیقت با طی روند فعلی و با همت همه‌جانبه‌ای که از دولت رئیسی در بی‌اثرسازی و کم‌اثرسازی تحریم‌ها انتظار می‌رود،‌مشخصا تاثیرات تحریمی رو به کاهش بیشتر خواهد گذاشت؛ دوم اینکه دولت رئیسی، به مذاکره تنها به عنوان تک ابزار نگاه نخواهد کرد و قطعا با توجه به اینکه گفتند برجام در دوران ریاست جمهوری او، نقش محوری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ندارد، قطعا به‌دنبال استفاده از ابزارهای مکمل است که باید نحوه اجرای آن را در بی‌اثرسازی تحریم‌ها و همچنین در فاز آفندی در فشار آوردن به طرف غربی دید؛ آمریکایی‌ها نمی‌خواهند که این ابزار را از دست بدهند؛ چراکه به این ابزار اصلی و اسلحه اصلی، برای توافقنامه‌های بعدی نیاز دارند تا ایران را مجبور به مذاکره و امتیاز دادن بر سر میز مذاکره کنند.

با توجه به اینکه سیاست اولیه آنها در دوره روحانی جواب نداد و کار به دولت رئیسی کشیده شد و با توجه به انتظارات و توقعاتی که از دولت رئیسی در برخورد با پرونده‌ هسته‌ای می‌رود، آمریکایی‌ها سعی می‌کنند طعمه‌گذاری کنند تا ایران را به بازگشت به توافق و پذیرش شروط آمریکایی‌ها ترغیب کنند؛ در این راه؛ طرف آمریکایی وقتی با مواضع محکم رئیسی روبه‌رو شود، سعی می‌کند با دادن امتیازات کوچک، نظر او و دولتش را جلب کند و هر میزان که اکراه، از طرف دولت رئیسی ببیند، سعی می‌کند حتی‌المقدور و تا آنجایی که امکان دارد، این امتیازات کوچک که من به آن «طعمه» می‌گویم را بیشتر کند. سیاست خارجی و گزینه‌های اقتصادی باشد.

طراحی جدید آمریکا مبنی بر «معامله کم در برابر کم» در مذاکرات وین، طعمه‌گذاری و اقدامی کلاهبردارانه است.



منبع خبر

طعمه‌گذاری آمریکا برای دور زدن برجام با ادعای «معامله کم در برابر کم» بیشتر بخوانید »

حد غنی‌سازی ایران ۲۰درصد نیست؛ متناسب با نیاز کشور ممکن است به ۶۰ درصد هم برسد

تبعیت دولت از دستور رهبر انقلاب درخصوص مصوبه هسته‌ای مجلس



 به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، دولت جمهوری اسلامی ایران در بیانیه ای  ضمن استقبال از دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی برای ایجاد یک صدایی در کشور در اجرای قانون مجلس، تاکید کرد که مذاکرات و توافقات جمهوری اسلامی ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کاملاً منطبق با قانون اساسی و قوانین کشور، و به ویژه مصوبه شورای عالی امنیت ملی بوده است و به اذعان همه کارشناسان و متخصصین و مسئولین امنیت ملی کشور کارآمدترین و کم هزینه‌ترین شیوه برای اجرای کامل مصوبه مجلس شورای اسلامی است.

متن بیانیه دولت جمهوری اسلامی ایران به این شرح است:
 
بسم الله الرحمن الرحیم

دولت جمهوری اسلامی ایران با ابراز تأسف شدید از سخنان برخی نمایندگان محترم و تصمیم غیرمنطقی و خلاف امنیت ملی امروز مجلس شورای اسلامی علیه اقدامات حساب‌شده و عزتمندانه جمهوری اسلامی ایران برای مدیریت پرونده هسته‌ای بر مبنای مصوبه شورای عالی امنیت ملی به منظور اجرای قانون مصوب مجلس شورای اسلامی، تأکید می‌کند:

۱- دولت جمهوری اسلامی ایران، صرف‌نظر از دیدگاه‌های کارشناسی و مواضع صادقانه، انقلابی و ملی خود که صحت و دقت آنها تا کنون به اثبات رسیده است، خود را موظف به اجرای قوانین کشور و منجمله قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران   مصوب مجلس دانسته و کلیه اقدامات لازم را بر اساس آئین نامه مصوب خود و حتی سریع تر از زمان تعیین شده توسط مجلس شورای اسلامی انجام داده و توقف اجرای اقدامات داوطلبانه فراتر از پروتکل الحاقی از تاریخ ۵ اسفندماه ۱۳۹۹ را در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۹۹ (۱۵ فوریه ۲۰۲۱) رسماً به اطلاع آژانس بین‌المللی انرژی اتمی رسانده و از تاریخ ۵ اسفندماه عملیاتی خواهد کرد.

۲- مذاکرات و توافقات جمهوری اسلامی ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کاملاً منطبق با قانون اساسی و قوانین کشور، و به ویژه مصوبه جلسه ۷۵۹ شورای عالی امنیت ملی (مورخ ۲۵/۱۱/۹۹) بوده است و به اذعان همه کارشناسان و متخصصین و مسئولین امنیت ملی کشور کارآمدترین و کم هزینه‌ترین شیوه برای اجرای کامل مصوبه مجلس شورای اسلامی است.

۳- هدف جمهوری اسلامی ایران و برنامه قطعی دولت احقاق حقوق مردم ایران و مقابله هوشمندانه و مقتدرانه با اقدامات و سیاست‌های غیرقانونی ایالات متحده آمریکا و رفع هرچه سریع‌تر تحریم‌های ظالمانه و غیرانسانی علیه مردم ایران است و دولت تدبیر و امید در این مسیر از هیچ تهدید و مانعی نمی‌هراسد.

۴- آنچه در سفر مدیرکل آژانس به ایران با تاکید بر ضرورت احترام به قانون مجلس و اجرای آن، توافق شد آن بود که اجرای پروتکل الحاقی و دسترسی های برجامی به طور کامل متوقف شود و صرفا تعهدات پادمانی ایران اجرا شود. بر این اساس، طبق قانون مجلس هیچ دسترسی فراپادمانی به آژانس اعطا نخواهد شد و هیچگونه بازرسی فراپادمانی نیز انجام نمی گردد.

مقصود از تداوم راستی آزمایی و نظارت  ضروری که در بند ۲ بیانیه آمده، این است که ایران به مدت ۳ ماه اطلاعات برخی فعالیت ها و تجهیزات نطارتی را که در پیوست مشخص شده ضبط کرده و نزد خود نگاه خواهد داشت. در این مدت، آژانس به این اطلاعات هیچ دسترسی نخواهد داشت و اطلاعات منحصرا نزد ایران باقی می ماند. چنانچه تا زمان ارائه گزارش سالیانه بعدی ایران به آژانس خواسته های مجلس محترم رعایت شد، ایران این اطلاعات را در اختیار آژانس می گذارد، در غیر اینصورت اطلاعات برای همیشه پاک خواهد شد.

۵- روشن است که این یک تدبیر کاملا حکیمانه بود که هم قانون مجلس اجرا شود و هم هزینه های اجرای قانون کاهش یابد. قوانین مجلس شورای اسلامی، هر چقدر هم که خوب طراحی شده باشند، زمانی به اهداف خود می رسد که خوب هم اجرا شوند. هر قانونی اگر به خوبی اجرا نشود هزینه هایی را به دنبال خواهد داشت و به همین جهت شورای عالی امنیت ملی در جلسه ۲۵ بهمن خود تصمیم گرفت از طریق راه حل های هوشمندانه و مبتکرانه هم قانون مجلس اجرا شود و هم هزینه های آن کاهش یابد.

۶- دولت با استقبال و تبعیت از دستور و فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص اتفاق نظر دولت و مجلس و رسیدن به یک صدای واحد و ممانعت از سوء استفاده دشمنان، همانطور که همواره بر گفت و گو و تعامل بویژه با سایر قوا عمل کرده، اقدام خواهد کرد و همه تلاش خود را برای ساماندهی به اقتصاد کشور، معیشت مردم و رفع عزتمندانه و خردمندانه تحریم ها بکار خواهد گرفت. در عین حال اگر مجلس محترم شورای اسلامی چنین حرکت هوشمندانه ای را خلاف قانون خود می داند و قصد دارد بیانیه مشترک صادره را غیرفعال کند باید مسئولیت عواقب آن را نزد مردم بپذیرد و پاسخگوی همه هزینه های مترتب بر آن باشد.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری



منبع خبر

تبعیت دولت از دستور رهبر انقلاب درخصوص مصوبه هسته‌ای مجلس بیشتر بخوانید »