پرونده ویژه

شوهرم را بکش تا با تو ازدواج کنم!

شوهرم را بکش تا با تو ازدواج کنم!



زن جوان که با مردی همسن پدرش ازدواج کرده بود وقتی فهمید پسری جوان عاشقش شده از او خواست شوهرش را بکشد تا با هم ازدواج کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ۳ مرداد امسال مأموران پلیس در منطقه قلعه نو شهرری جسد خونین مرد میانسالی را کنار یک خودروی تیبای سفیدرنگ کشف کردند. بررسی‌ها نشان داد خودرو متعلق به مقتول است.

در بررسی‌های میدانی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی هویت مقتول شناسایی شد و تیم جنایی به سراغ همسر مقتول رفت.

وی گفت: «همسرم با خودرویش مسافرکشی می‌کند در نزدیکی خانه ما چند مرد افغانستانی هستند که آنها را به محل کارشان می‌رساند. روز حادثه یکی از آنها به نام نظیر به سراغ شوهرم آمد و خواست او را به محل کارش ببرد. شوهرم نیز قبول کرد اما دیگر برنگشت.»

بدین ترتیب مرد افغانستانی بازداشت شد اما گفت: «من مقتول را می‌شناسم اما روز حادثه با او به محل کارم نرفتم بلکه صاحب کارم به سراغم آمد و با خودروی او به محل کارم رفتم.»

در ادامه با تأیید اظهارات مرد جوان از سوی صاحبکارش و بررسی دوربین‌های مداربسته وی از اتهام قتل تبرئه و آزاد شد.

جنایت خانوادگی

تیم جنایی این بار با زیر نظر گرفتن همسر مقتول دریافت وی با مردی جوان به نام کاوه ارتباط پنهانی دارد و جسد نیز در نزدیکی محل کار کاوه پیدا شده است. بنابراین همسر مقتول و کاوه هر دو بازداشت شدند. متهمان که در برابر مدارک پلیس قرار گرفته بودند با گذشت ۵۳ روز از جنایت به قتل اعتراف کردند. به دستور بازپرس جنایی متهمان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفتند و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

اختلاف سنی زیاد

زن جوان درباره انگیزه خود از این جنایت گفت: «با شوهرم در یک شرکت دارویی آشنا شدم. او ۲۰ سال از من بزرگ‌تر و آدم بداخلاقی بود. هر جا که می‌رفتم تصور می‌کردند او پدرم است. وقتی در تلگرام با کاوه که کارگر یک سازمان خدماتی بود آشنا شدم کم‌کم به هم علاقه‌مند شدیم.»

چه شد که تصمیم به قتل همسرت گرفتی؟

کاوه به من ابراز علاقه کرد و پیشنهاد دوستی داد، من هم به او گفتم برای اینکه به هم برسیم باید شوهرم را بکشی.

از روز حادثه بگو؟

کاوه از من خواسته بود به همسرم بگویم که یک مسافر برایش سراغ دارم. من هم به شوهرم گفتم و او هم بی‌خبر از همه جا کاوه را سوار می‌کند و بعد در نزدیکی محل کار کاوه با چاقو به شوهرم حمله می‌کند و او را می‌کشد. می‌خواستیم وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد با هم ازدواج کنیم اما لو رفتیم.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شوهرم را بکش تا با تو ازدواج کنم!

شوهرم را بکش تا با تو ازدواج کنم! بیشتر بخوانید »

مرگ زن مقیم انگلیس زیر تیغ جراح دیپلمه

مرگ زن مقیم انگلیس زیر تیغ جراح دیپلمه



مرد جوان که با مدرک دیپلم کلینیک زیبایی راه انداخته و بیماران را جراحی می‌کرد، در آخرین عمل یک زن مقیم انگلستان را به کام مرگ کشاند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چند روز قبل مرگ زن ۶۵ ساله‌ای به بازپرس مهدی صانعی اعلام شد. با گزارش این خبر تحقیقات آغاز شد و دختر متوفی در تحقیقات گفت: «مادرم ساکن انگلستان بود و برای دیدن ما به ایران آمده بود. یک روز با دیدن تبلیغات یک کلینیک زیبایی در اینستاگرام گفت می‌خواهد عمل ساکشن غبغب انجام دهد.»

دختر جوان ادامه داد: «عکس‌های زیادی در صفحه اینستاگرامی از عمل‌های دکتر وجود داشت و من به همراه مادرم برای ویزیت به کلینیک دکتر که در ولنجک بود، رفتیم. دکتر بدون هیچ آزمایش خاصی پذیرفت که مادرم را عمل کند. دو ساعتی عمل مادرم طول کشید و بعد از آن مادرم مرخص شد. اما همان شب حالش بد شد و وقتی من با دکتر تماس گرفتم مدعی بود که این روال طبیعی و از عوارض عمل است و داروهایی که به او داده شده را اگر مصرف کند، حالش بهبود می‌یابد. اما صبح روز بعد مادرم جان باخت. ما هم از کادر درمان و پزشکش شکایت کردیم و پرونده به دادسرای جرایم پزشکی ارجاع شد.»

با شکایت دختر جوان تحقیقات آغاز شد و بررسی‌ها نشان می‌داد دکتری با مشخصات پزشک معالج زن میانسال اصلاً وجود ندارد و در حقیقت او یک مداخله‌گر امور پزشکی و دکتر قلابی است. زمانی که مأموران راهی مطب شدند، مشخص شد آنها مطب را تخلیه و فرار کرده‌اند. با گذشت چند روز از ماجرا، دختر جوان به دادسرا مراجعه کرد و اطلاعاتی را در اختیار تیم تحقیق قرار داد: «از همان روزی که برای ویزیت به مطب دکتر قلابی رفتیم او به من ابراز علاقه کرد و چندین بار هم به من پیام داد اما از آنجایی که من روی خوشی به او نشان ندادم او دیگر به من پیام نداد. ولی از روز گذشته او در فضای مجازی به من پیام و پیشنهاد دوستی داده است.»

با اطلاعاتی که دختر جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد، مأموران آموزش‌های لازم را به او داده و خواستند با جلب اعتماد دکتر قلابی با او قرار ملاقات بگذارد. با آموزش‌هایی که تیم تحقیق داده بود وی با متهم فراری تماس برقرار کرده و گفت: «مادرم بعد از آن شب با تجویز داروهایی که به او دادی حالش خوب شد و مشکلی ندارد.‌»

همزمان با این تماس و اطمینان از سوی دختر جوان، دکتر قلابی که تصور نمی‌کرد زن میانسال فوت کرده باشد، صبح همان روز در قراری که با دختر جوان داشت، توسط مأموران پلیس بازداشت شد. بازپرس شعبه دوم دادسرای جرایم پزشکی وی را به اتهام مداخله در امر پزشکی، تأسیس مؤسسه پزشکی غیر مجاز و استفاده از عناوین علمی خلاف واقع(دکتر) و همچنین فوت زن میانسال بازداشت کرد و متهم در اختیار کارآگاهان پلیس قرار گرفت. این مرد حدود ۳۰ سال سن دارد و این سومین باری است که دستگیر می‌شود. وی درباره انگیزه‌اش از راه‌اندازی مرکز پزشکی گفت: «کلینیکم مجوز ندارد اما چون من عاشق جراحی و پزشکی بودم و یک زمانی هم برای یک دکتر کار می‌کردم، به صورت تجربی مواردی را یاد گرفته بودم. چون این کار درآمد بالایی داشت وسوسه شدم برای خودم کار کنم.»

یعنی عمل‌ها را خودت انجام می‌دادی؟

نه. عمل‌ها را من انجام نمی‌دهم، همان دکتری که مهرش پای برگه ویزیت می‌خورد، عمل‌ها را انجام می‌داد.

اما دختر متوفی مدعی است که خودش دیده که تو وارد اتاق عمل شدی؟

متهم جوان سکوت می‌کند.

با این کارت با جان مردم بازی کردی؟

همین یک مورد فوت شده آن هم شاید به خاطر جراحی نبوده اما خیلی پشیمانم.

چه مدت است نقش دکتر را بازی می‌کنی؟

دو سالی می‌شود. عمل‌های زیبایی؛ لیپوساکشن غبغب، لیفت شقیقه؛ تزریق فیلر و بوتاکس انجام می‌دهم.

مدرک تحصیلی‌ات؟

دیپلم تجربی دارم.

سابقه داری؟

تا به حال دوبار بازداشت شده‌ام، یک بار به اتهام دایر کردن مرکز فحشا و یکبار هم سابقه حمل سلاح دارم.

چطور تبلیغات می‌کردی؟

از طریق صفحاتی که در اینستاگرام دارم. باورتان نمی‌شود مردم به همین چند عکسی که من در فضای مجازی گذاشته‌ام اعتماد کرده و خودشان را زیر تیغ عمل جراحی‌ام قرار می‌دادند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مرگ زن مقیم انگلیس زیر تیغ جراح دیپلمه

مرگ زن مقیم انگلیس زیر تیغ جراح دیپلمه بیشتر بخوانید »