پزشکی

پزشکی که فرشته نجات زنان باردار کرونایی شده است

پزشکی که فرشته نجات زنان باردار کرونایی شده است


گروه جامعه خبرگزاری فارس؛ سودابه رنجبر: بیشتر اهالی شهر اهواز، دکتر «فرهمند کلانتری» را می‌شناسند. چه آن‌ها که به بیمارستان‌های کرونایی اهواز مراجعه کرده‌اند و چه آن‌ها که در طول سال گذشته گذرشان به بیمارستان نیفتاده است. مگر می‌شود پزشکی در طول یک سال حدود ۱۲ هزار بیمار کویید مثبت، باحال وخیم را ویزیت کرده باشد و ناشناس بماند؟ پزشکی که بیش از ۸۵۰ بیمار را اینتوباسیون کرده و بالاترین درصد برگشت به زندگی را رقم‌زده باشد و کسی او را نشناسد؟ مهم‌تر اینکه دکتر کلانتری، متخصص بیهوشی، این روزها به فرشته نجات زنان باردار کرونایی مشهور شده است. هرچند خودش می‌گوید: «وقتی بیماران تحت مراقبت من بودند بارها معجزه را شاهد بودم.» دکتر کلانتری و پرستاران همراهش در بیمارستان‌های رازی و گلستان و چند بیمارستان دیگر در شهر اهواز، باجان و دل، مراقب حال و احوال مردم شهر هستند. آن‌ها در طول سالی که گذشت داستان‌های به‌یادماندنی را رقم زدند که روایتشان در گوش شهر پیچیده و همراه با دعای خیر مردم دهان‌به‌دهان می‌چرخد.

عکس مختص به ماه های  ابتدایی ورود کرونا است .

این ویار نیست

انتظار ۹ ساله پایان گرفته، جواب آزمایش بارداری مثبت شده است. زن و مرد از شادی در پوست خود نمی‌گنجند. برای درمان ناباروری، بارها از شهر اهواز به اصفهان سفرکرده‌اند و حالا جنین در بطن مادر شکل‌گرفته است. خوشحال‌اند خیلی زیاد، به‌اندازه همه ۹ سالی که منتظر فرزند بودند. شادی به دلشان سرازیر شده است. چند روز می‌گذرد. مادر منتظر حالت‌های ویار بارداری است؛ اما به‌جای ویار، سرفه و سردرد و بی‌قراری خودش را نشان می‌دهد بزرگ‌ترها لب می‌گزند که نه! کرونا نیست! حتماً حالت‌های ویار بارداری برای شما این‌طور خودنمایی کرده است؛ هر چه می‌گذرد درد و تب وسیع‌تر می‌شود. دل‌شوره و دلهره به جانشان افتاده. جواب آزمایش کرونا مثبت افراد خانواده از راه می‌رسد. جواب آزمایش مادر نیز مثبت است از بستری شدن امتناع می‌کند. انگار شادی‌شان دوامی ندارد. کاخ آرزوهایشان ترک برداشته است. به‌زحمت مادر جنین ۱۴ هفته راضی می‌شود در بیمارستان بستری شود. مادر اجازه سی‌تی‌اسکن نمی‌دهد نگران سلامت جنینی است که سال‌ها منتظرش بوده.

درمان را شروع می‌کنند. حال عمومی چندان بد به نظر نمی‌رسد؛ اما درصد اکسیژن خون در حال پایین آمدن است دکتر «فرهمند کلانتری» و پرستاران یک‌لحظه بیمار را تنها نمی‌گذارند این در حالی است که ۴۰ بیمار بدحال دیگر در بخش «آی سی یو» بیمارستان رازی اهواز بستری هستند.

سخت‌ترین بیماری که در کرونا ویزیت کردم

 از اینجای قصه را دکتر فرهمند کلانتری دکتر معالج خانم «ناهید غلامی» تعریف می‌کند: «۴ روز نخوابیده بودم به دلیل شلوغ شدن بیمارستان و کمبود نیرو مجبور بودم در بخش «آی سی یو» بمانم. خستگی اذیتم می‌کرد. لحظه‌شماری می‌کردم که هر چه زودتر به خانه بروم و کمی، فقط کمی بخوابم. خانم بارداری از دو روز قبل در بخش کرونا بستری‌شده بود. حالش چندان بد نبود. دارو گرفته بود و امید داشتیم که زودتر بهبود پیدا کند و ترخیص شود؛ اما به‌یک‌باره شرایط برگشت. لحظه‌به‌لحظه اکسیژن خونش پایین می‌آمد. شواهد نشان می‌داد که اوضاع اصلاً خوب نیست. مادر به دلیل مراقبت از جنین اجازه سی‌تی‌اسکن نمی‌داد. اما به‌هرحال اولویت به نجات جان مادر بود. هرچند ۹ سال انتظار برای مادر شدن تصمیم‌گیری را نیز برای ما سخت می‌کرد. سی‌تی‌اسکن انجام نشد. همسرش بسیار بی‌تاب بود. پایین تخت خانمش ایستاده بود و مات و مبهوت فقط نگاه می‌کرد. تلاش کردم از طریق کپسول اکسیژن میزان اکسیژن را بالا ببرم؛ اما بی‌فایده بود. همسرش اصرار می‌کرد که او را به لوله‌های تنفسی دستگاه ونتیلاتور وصل نکنیم. مادر ۳۷ ساله همراه با جنینش در شرایط بسیار نامساعدی بودند و هرلحظه احتمال می‌رفت که برای همیشه از هوش برود.»

به همه همکارانم التماس دعا گفتم

 «باید تصمیم می‌گرفتم. مسئولیت بیمار به عهده من بود هرچند خستگی جانم را فرسوده بود؛ اما حالا وقت هوشیاری تمام و کمال من بود باید از همه توان و تجربه یک‌ساله‌ام برای نجات جان مادر و جنین استفاده می‌کردم. ساعت ۱۰ و نیم شب در گروه واتساپی که چند صد نفر از پزشکان متخصص بیهوشی در سراسر کشور در آن حضور دارند. شرح‌حال بیمار بدحال باردار را نوشتم تا ساعت ۲ نیمه‌شب همه استدلال‌ها و مشاوره‌ها رسید. تصمیم این شد که خانم باردار اینتوباسیون شود. قبل از انجام این کار در همان گروه به همه همکارانم نوشتم «در شرایط تصمیم‌گیری سخت درمانی قرار گرفتم برایم دعا کنید.» خودم را به خدا سپرده بودم و هر آنچه از دستم می‌آمد انجام می‌دادم. ساعت ۲ و نیم بامداد، مادر را بی‌هوش کردم و طبق معمول همیشه، فقط یک دقیقه فرصت داشتم که ریه‌های مادر را به دستگاه ونتیلاتور وصل کنم.»

۴۵ دقیقه تنفس دستی

 دکتر کلانتری انگار که همه خستگی‌های ده شب گذشته برجانش نشسته باشد نفس عمیقی می‌کشد و می‌گوید: «این بخش از حرف‌هایم که حالا به شما می‌گویم را برای هیچ شخصی، تعریف نکرده‌ام. هیچ‌کسی از اتفاقات آن شب باخبر نیست الا پرستارانی که خودشان شاهد ماجرا بودند. اوضاع این‌طور پیش رفت؛ وقتی لوله گزاری در ریه‌های بیمار انجام شد. بازهم میزان اکسیژن خون بالا نرفت این در حالی بود که همه اقدامات به‌صورت صحیح انجام‌شده بود انگار که دستگاه نمی‌خواست کار کند و ریه‌های خانم «ناهید غلامی» به دستگاه وصل نمی‌شد. تنها راهی که مانده بود تا مادر و جنینش در آن لحظه نفس بکشند. ایجاد تنفس دستی به‌وسیله کیسه هوا «آمبوبگ» بود. حدود ۴۵ دقیقه بالای سر بیمار نشستم و تنفس دستی را با فشار دادن کیسه آمبوبگ انجام دادم. این دقایق برای من که در طول ۴ شبانه‌روز فقط ۴ ساعت خوابیده بودم خیلی سخت می‌گذشت. در لحظه‌هایی که با آخرین توانم کیسه هوا را با ضرباهنگ تنفس مادر هماهنگ می‌کردم، حتی یک‌لحظه هم چهره همسر بیمار از جلوی چشمانم محو نمی‌شد وقتی‌که با ناله و گریه التماس می‌کرد که جان همسرش را نجات دهیم. مرتب صدایش در گوشم زنگ می‌خورد که «دکتر جان همسر من فرشته است. همسرم را به من برگردان.»

مادری که به هوش می‌آمد

 «در واپسین تلاش‌ها بالاخره دستگاه ونتیلاتور جواب داد و میزان اکسیژن به حد مطلوب رسید؛ اما شرایط به‌قدری بحرانی بود که نمی‌توانستم بیمارستان را ترک کنم. ازآنجایی‌که خودم هم دو فرزند نوزاد شیرخوار دارم. همسرم مرتب تماس می‌گرفت که شیر خشک بچه‌ها تمام‌شده من یک‌بار در فروردین‌ماه همسرم با دو فرزند دوقلوی نوزاد را یک ماهی تنها گذاشته بودم و حالا تلاش می‌کردم بیشتر کمک حالا همسرم باشم؛ اما وقتی برای همسرم از شرایط وخیم حال مادر و جنینش گفتم. همسرم گفت بمان و مراقب حال آن‌ها باش حتی تا صبح چندین بار تماس گرفت و جویای حال مادر شد. تا صبح بیدار بودم و بیماران آی سی یو را ویزیت کردم.

 تازه به بخش بیمارستان رفته بودم تا به بقیه بیمارها سرکشی کنم که تلفنم زنگ خورد خبر رسید که حال مادر بحرانی است. حس می‌کردم هیچ انرژی در من نمانده است. خودم را رساندم بیمار به هوش آمده بود خودش لوله‌ها را از ریه‌اش بیرون کشیده بود. افت شدید اکسیژن داشت سروکله‌اش پیدا می‌شد. خستگی در وجودم آوار شده بود. بازهم باید تصمیم می‌گرفتم برای بار دوم او را بی‌هوش کردم و بازهم به دستگاه ونتیلاتور وصل شد. همه نگاه‌ها به من بود. بی‌قراری‌های همسرش درودیوار را به گریه می‌انداخت. اشک گوشه چشم همه پرستارها حلقه‌زده بود. انگار دیگر جانی برای من هم نمانده بود. دنیا دور سرم می‌چرخید. پرستارها کمک کردند بنشینم. چنددقیقه‌ای بعد از ۵ روز تلاش می‌توانستم بنشینم و استراحت کنم. در همه بیمارستان صحبت خانم باردار و همسر عاشق‌پیشه‌اش بود که هرلحظه امید ما برای ماندنش کمتر و کمتر می‌شد.»

  خودش معجزه بود

دکتر کلانتری سکوت می‌کند انگار که با یادآوری آن روزهای سخت شانه‌هایش بازهم به درد آمده باشد می‌گوید: «فرصتی پیش آمد کمی استراحت کنم و بیماران بخش ای سی یو بیمارستان گلستان را هم ویزیت کنم. در تمام این مدت استادم دکتر علوی راهنماییم می‌کرد. مرتب با او تماس می‌گرفتم و شرح‌حال بیماران بدحال را می‌دادم. غروب روز ششم بود به بیمارستان رازی برگشتم هنوز به «آی سی یو» نرسیده بودم که بازهم تلفنم زنگ خورد. در ناباوری بار دیگر شنیدم که خانم باردار به هوش آمده بود و خودش لوله‌ها را از ریه‌اش بیرون کشیده؛ شتابان خودم را بالای سر بیمار رساندم؛ اما این بار میزان اکسیژن پایین نیامده بود منتظر ماندیم واکنش‌های بدنش را ببینیم. خدا را شکر اکسیژن پایین نیامد. جنین هم سالم بود. من معجزه را می‌دیدم. جلوی چشمم. هرلحظه میزان اکسیژن بالاتر می‌رفت ۴ ساعتی گذشت خانم باردار درحالی‌که همسرش هم بالای سرش ایستاده بود چشمانش را باز کرد و پرسید: بچه‌ام سالمه؟»

دکتر می‌گفت: معجزه شامل حالت شد

حالا یک‌هفته‌ای است که بیمار باردار «ناهید غلامی» با جنین سالم ۱۵ هفته‌اش ترخیص شده است. شماره همراهش را می‌گیرم چند بار گوشی زنگ می‌خورد. یکی آن طرف گوشی با صدای خش‌داری می‌گوید: «سلام»

هنوز سرفه می‌کند؛ اما اسم دکتر کلانتر که می‌آید بغض می‌دود در گلویش و می‌گوید: «دکتر، جانم را نجات داد من که از آن روزها چیزی به خاطر نمی‌آورم. وقتی به هوش آمدم دکتر فقط یک جمله گفت: «هیچ‌وقت چهره همسرت را فراموش نمی‌کنم.»

 ناهید غلامی گوشی تلفن را به همسرش می‌دهد، «محمدرضا قناد» با صدایی لرزان می‌گوید: همسرم با معجزه برگشت. این را آقای دکتر کلانتری به من گفته است. قناد درحالی‌که تلاش می‌کند گریه‌هایش را کنترل کند می‌گوید: «بارها خواستم دست دکتر را ببوسم؛ اما اجازه نداد. من هیچ‌وقت این صحنه را فراموش نمی‌کنم؛ بعدازاینکه دومین بار دکتر همسرم را به دستگاه وصل کرد از فرط خستگی در راهرو بیمارستان زمین خورد. من دکتر کلانتری را می‌دیدم که چطور خودش را فدای زنده نگه‌داشتن بیمارانش می‌کند. پرستارها بلندش کردند. او را روی صندلی نشاندند. من تا آخر عمرم مدیون او هستیم که ۴ روز نخوابید تا حواسش به نفس بیماراش باشد.

۱۱ سال حسرت مادر شدن

 یکی از پرستاران روایت دیگری از یک مادر باردار دیگر تعریف می‌کند که تحت نظر دکتر کلانتری بود. این بیمار سزارین شد و فرزندش به دنیا آمد؛ اما مادر به دلیل وخامت حالش توسط دکتر کلانتری اینتوبه شد در آخرین لحظه اسم فرزندی که ۱۱ سال منتظرش بودند را گذاشتند امیرعلی. مادر با روش‌های کمک بارداری به‌سختی باردار شده بود و سال‌ها حسرت مادر شدن برجانش نشسته بود. قبل از بیهوشی مرتب اسم امیرعلی را بر زبان می‌آورد و با سرعت به حالت بیهوشی فرورفت. بیهوشی این مادر حدود دو هفته طول کشید دکتر کلانتری روزانه بالغ‌بر ۱۰ بار او را ویزیت می‌کرد و درصد اکسیژن و دستگاه را می‌سنجید بعد از دو هفته بیمار از دستگاه جدا شد و برخلاف همه بیماران که حدود ۶ ساعتی طول می‌کشد که حواسشان سر جایش بیاید. ظرف دو ساعت به هوش کامل آمد بازهم بلندبلند امیرعلی را صدا می‌کرد. فرزندی که  به دنیا آورده بود؛ اما هنوز فرصت دیدارش را پیدا نکرده بود. دکتر کلانتری به‌قدری خوشحال شده بود که فوراً با خانواده‌ بیمار تماس گرفت و از طریق واتساپ نوزاد را به مادرش نشان داد. او معتقد بود عشق به فرزند حال مادر را به‌سرعت روبه‌راه می‌کند. این اتفاق افتاد و مادر بعد از دو سه روز از بیمارستان مرخص شد. این‌یکی از خاطرات جذاب همه پرستارانی است که با دکتر کلانتری کار می‌کنند.

 رکورددار اینتوباسیون در کشور

البته این اولین یا دومین مادر بارداری نبوده است که در طول سال گذشته دکتر کلانتری مراقب نفس‌های او و کودکش بوده، او در طول این‌یک سالی که مردم کشورمان با ویروس کرونا دست‌وپنجه نرم می‌کردند حدود ۱۶ مادر باردار را در بخش «آی سی یو» تحت نظر داشته است. این در حالی است که حدود ۱۲ هزار بیمار کرونایی را ویزیت کرده و برای حدود ۸۵۰ بیمار بدحال کووید ۱۹، اینتوباسیون انجام داده است. دکتر کلانتری بالاترین آمار را اینتوباسیون بیماران کویید را انجام داده است. بعد از او پزشک متخصص بیهوشی دریکی از شهرهای شمالی حدود ۳۵۰ اینتوباسیون را انجام داده. این آمار نشان می‌دهد کلانتری دریک سال گذشته برای حفظ جان مردم اهواز شب و روزش را به هم دوخته است.

من هم مثل پدرم، می‌مانم

 وقتی متوجه می‌شویم که دکتر کلانتری از فرزندان شهدای ۸ سال دفاع مقدس است دیگر از این‌همه ایستادگی و روحیه مقاومت او تعجب نمی‌کنیم. او دنباله‌رو پدر شهیدش بوده وقتی از دکتر کلانتری می‌پرسم آیا پدرتان را به خاطر دارید؟ می‌گوید: «یادم می‌آید که خانه‌مان نزدیک اروند بود. پدرم تحصیل‌کرده و مهندس کشاورزی بود وحسابدار آموزش‌وپرورش. صحنه‌های کمی از پدرم به یاد دارم. روز خداحافظی را ولی هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. آبادان را بمباران کرده بودند. همه خانواده‌ها شهر را ترک می‌کردند خاله، عمو، پدربزرگ مادربزرگ به دنبال ما آمده بودند همه زندگی را در چند چمدان جمع کردیم که برویم؛ اما لحظه آخر که همه ما روانه شدیم پدر رو به مادر گفت: «برید به‌سلامت من نمی‌توانم شهرم را تنها بگزارم و بیایم.» مادرم خیلی بی‌تابی کرد؛ اما حریفش نشد ما رفتیم و بمباران شهر بیشتر شد. بعدها عموهایم پیکر بی‌جان و شهید پدرم را در همان بیمارستانی پیدا کردند که من در آن به دنیا آمده بودم.»

انتهای پیام/





منبع خبر

پزشکی که فرشته نجات زنان باردار کرونایی شده است بیشتر بخوانید »

تشییع پزشک نخبه کردستانی ‌ دکتر سال ۸۹ رتبه سوم کنکور گروه آزمایشی علوم تجربی را کسب کرد…


تشییع پزشک نخبه کردستانی

?دکتر سال ۸۹ رتبه سوم کنکور گروه آزمایشی علوم تجربی را کسب کرده بود

?این مدافع بر اثر ابتلا به کرونا، در یکی از بیمارستانهای تهران به شهادت رسید‌
————————–

?لطفا جهت بیشتر دیده شدن پستهای آموزشی پیج :لایک کنید ❤?
کامنت بزارید ??
ذخیره کنید تا بعدا بتونید نگاه کنید ??
با دوستان به اشتراک بزارید?‍?‍?‍???

?? به پیج بهداشت_و_درمان_اورامانات بپیوندید?
‌‌
‏https://t.me/PublicHealthNewsandEducation

‏   @Paveh_Public_health
╰━═━⊰✹?✹⊱━═━╯
——————————— .

اگر از پست و مطالب ما خوشت اومد استوریش کن و یا به دوستانت ارسال کن??

——————————— .
صفحه ی رسمی را در اینستاگرام دنبال کنید??
.
‏@paveh_public_health
‏@paveh_public_health
.
———————————-



منبع

paveh_public_health@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

تشییع پزشک نخبه کردستانی ‌ دکتر سال ۸۹ رتبه سوم کنکور گروه آزمایشی علوم تجربی را کسب کرد… بیشتر بخوانید »

جزئیات جدید از ماجرای نوزادی که زنده شد/ مهلت 48 ساعته دادستانی ایلام به علوم پزشکی

جزئیات جدید از ماجرای نوزادی که زنده شد/ مهلت 48 ساعته دادستانی ایلام به علوم پزشکی


خبرگزاری فارس، ایلام – زهرا طیبی: از روز گذشته ویدیویی در شبکه‌های مجازی ایلام در حال انتشار است که نشان می‌دهد نوزاد 51 روزه آبدانانی پس از اعلام فوت و صدور گواهی و انتقال به غسالخانه، دوباره جان می‌گیرد.

هنگامی که والدین فرزند خود را برای تدفین به آبدانان با فاصله حدود 175 کیلومتر از ایلام، انتقال می‌دهند مسئول‌ غسالخانه آبدانان متوجه تپش قلب نوزاد می‌شود و عملیات احیاء نوزاد را شروع می‌کند.

پس از حضور اورژانس بیمارستان رسول اکرم(ص) آبدانان، زنده بودن نوزاد تایید و برای مراقبت بیشتر به بیمارستان انتقال داده می‌شود.

نوزاد هیچ گونه بیماری مادرزادی و ژنتیکی ندارد

مراد ایمانی پدر نوزاد ۵۱ روزه در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در ایلام گفت: بچه‌ی من هیچ گونه بیماری مادر زادی ندارد و تنها زمان به دنیا آمدن به علت کمبود اکسیژن در بیمارستان احیا شده است و تمامی آزمایشات دال بر سالم بودن بچه است.

وی افزود: چند روز پیش بچه را به علت تشنج به بیمارستانی در آبدانان بردیم که به علت کمبود امکانات از آن جا نوزادمان را به بیمارستان امام استان ایلام انتقال دادند؛ آنجا به دلیل عدم رسیدگی و نگه داشتن نوزادمان با حال وخیم در بخش عمومی، متاسفانه با کمبود اکسیژن مواجه می‌شود و  نوزاد به کما می‌رود.

پدر نوزاد ادامه داد: نوزاد بعد از سه روز در کما اطلاع دادند که فوت شده است و ما برای تحویل جنازه به بیمارستان رفتیم که از ما خواستند کتبا بنویسیم از تیم پرستاری هیچ شکایتی نداریم؛ بعد از اینکه نوزادمان 2 ساعت و نیم در سردخانه بود از ایلام تا آبدانان (175 کیلومتر) با ماشین خودم نوزاد را به غسالخانه انتقال دادم.

وی گفت: در غسالخانه، غسال متوجه علائم حیاتی نوزاد می‌شود که به اوژانس رسول اکرم(ص) اطلاع و بعد از تایید برای مراقبت بیشتر به بیمارستانی در آبدانان انتقال داده می‌شود و از آنجا نوزادمان را به اهواز انتقال دادند.

ایمانی افزود: نوزادمان در بخش آی سی یو بستری است؛ از مسوولین مربوطه میخواهم که توجه و دقت خود را برای اینجور موارد بالا ببرند و از اخبار و اطلاعات نادرست به مردم خودداری کنند.

هنگام غسل دادن متوجه ضربان قلب نوزاد شدم

مرتضی بیگی غسال ایثارگر آبدانانی در گفت‌وگو با فارس، در این باره گفت: طبق معمول هر روز، برای غسل جسد به غسالخانه رفتم و با نوزادی 51 روزه روبرو شدم. 

وی افزود: هنگام غسل دادن متوجه ضربان نوزاد شدم و با توجه به آموزش هایی که قبلاً در هلال احمر دیدم، نوزاد را احیا کردم و بعد با کمک اورژانس او را به بیمارستان منتقل کردیم.

تشکیل تیم ویژه پیرامون بررسی موضوع

رضا امیری ‌مقدم جانشین دادستان استان ایلام در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در ایلام گفت: به دستور دادستان تیم ویژه متشکل از دادستانی، بازرسی و نظام پزشکی تشکیل تا سریع به موضوع ورود و نسبت به بررسی موضوع اقدام کنند.

وی افزود: دادستانی به علوم پزشکی برای روشن شدن ماجرای نوزاد آبدانانی 48 ساعت مهلت داده است.

عدم پاسخگویی مسوولین

پس از گذشت بیش از 20 ساعت از این اتفاق، تاکنون مسئولان دانشگاه علوم پزشکی اظهار نظری در این خصوص نکرده اند و موضوع را در دست بررسی اعلام می کنند که تلاش های خبرنگار فارس برای یافتن جوابی منطقی، تاکنون بی نتیجه مانده و در صورت ارائه پاسخ، منتشر خواهد شد.

انتهای پیام/ 970877/ح





منبع خبر

جزئیات جدید از ماجرای نوزادی که زنده شد/ مهلت 48 ساعته دادستانی ایلام به علوم پزشکی بیشتر بخوانید »

آمادگی دانش‌بنیان‌ها برای تولید ماهانه ۵میلیون کیت تشخیص سریع کرونا

آمادگی دانش‌بنیان‌ها برای تولید ماهانه ۵میلیون کیت تشخیص سریع کرونا



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، علیرضا خاکدامن گفت: با توجه به همه گیر شدن این ویرس در کشور از خرداد ماه بررسی های تولید کیت های تشخیص سریع  با توجه به اینکه گزینه های مختلفی درغربالگری کرونا از قبیل کیت های الیزا، کیت آنتی ژن و کیت های آنتی بادی وجود داشت، آغاز شد. در بررسی های صورت گرفته وتوانمندی هایی که در کشور وجود داشت و به نوعی محصولاتی که بیشتر می توانستند کمک و دقت بیشتری در تشخیص این بیماری  داشته باشد، به بحث کیت های تشخیص سریع آنتی ژن رسیدیم که کارکرد آنها کارکرد مطلوب تری است. از ابتدای شیوع این بیماری در کشور شرکت های مختلفی فراخوانده شدند و در معاونت علمی وفناوری با آنها مرتبط شدیم، زیرساخت ها و توانمندی های آنها را بررسی کردیم و از این جمع تقریبا لیست ۴تا ۵ شرکت به عنوان شرکت های منتخب معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری که زیر ساخت لازم را داشتند و توانمندی دانشی را داشتند مورد حمایت قرار گرفتند.

وی در خصوص حمایت از شرکت های فعال درتولید محصولات مقابله با کرونا افزود:  مابه طور مشخص از ۳ شرکت حمایت مالی کردیم و از مابقی شرکت ها نیز در موضوعات لگلاتوری حمایت کردیم.

خاکدامن در خصوص فناوری کیت تشخیص سریع کرونا ادامه داد: در مورد کیت ماجرایی که وجود دارد اینکه پک کردن کیت کار پیچیده ای نیست، به این صورت که شیتی که در داخل کیت وجوددارد و اصل فناوری کیت را تشکیل می دهد به صورت کات نخورده می توان  از خارج وارد کرده و در داخل کشور کات زده و در داخل کیت قرار داد، در حال حاضر بسیاری از شرکت به این صورت کار می کنند. اما شرکت های دانش بنیان سال ها در این زمینه کار کردند و عمق دانشی نسبت به این قضیه دارند، دانش بنیان ها با استفاده از توان متخصصان داخلی موجب این می شوند که ارز بری یک محصول کاهش پیدا کند.

 افزایش تولید کیت تشخیص سریع تا ۱۰ میلیون

خاکدامن افزود: در حال حاضر شرکت های دانش بنیان نمونه های اولیه کیت های تشخیص سریع کرونا خود را ساخته اند و خط تولید آنها آماده تولید است، یعنی محصولات آنها نهایی شده اند ودر حال حاضر ظرفیت تولید ۳ تا ۵ میلیون کیت تشخیص سریع کرونا در ماه وجود دارد. این ظرفیت با کمک شرکت های دانش بنیانی که در معاونت علمی و فناوری با آنها در ارتباط مستقیم هستیم قابل افزایش به حدود ۱۰ میلیون کیت در ماه وجود دارد.

مدیرنظارت بر پروژه های بیوتک ستاد توسعه زیست فناوری یادآور شد: منتهی یک ایرادی وجود دارد که جای تاسف بسیار دارد و اینکه ما در کشوربه بهانه های مختلف، با این عنوان که کیت دقت ندارد و یا اینکه در دنیا کیت پی سی آر، کیت اصلی تشخیص کرونا است و این کیت اصلی نیست، بحث های لگلاتوری این کیت به تاخیر می افتد. الان شرکت های دانش بنیان ما این کیت را تولید کرده اند و همه به هر نحوی آمادگی همکاری دارند، این شرکت ها آمادگی دارند که کیت های تولیدی آنها در هر آزمایشگاه مرجعی تست شود.کیت تشخیص سریع به این صورت است که شاید بر اساس استانداردهای دنیا ۲۰ درصد نسبت به کیت تست پی سی آر خطا داشته باشد اما هزینه بسیار کمتر وغربالگری که توسط این کیت انجام می شود بار بسیار زیادی را از دوش سیستم درمان برمی دارد.

خاکدامن در مورد دریافت تاییدیه های لازم درخصوص کارایی تست اظهارداشت: شرکتهای دانش بنیان خودشان کیت های تولیدی شرکت را با ارایه به آزمایشگاه های مرجع تست می  کنند. ۳ شرکت دانش بنیانی که از سوی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در تولید کیت تشخیص سریع حمایت شدند همه از شرکت های سازنده کیت هستند، این شرکت ها از قبل انواع کیت های تشخیصی را تولید می کنند.

اهتمام ملی برای رفع مشکلات شرکت های دانش بنیان

مدیرنظارت بر پروژه های بیوتک ستاد توسعه زیست فناوری اظهارداشت : تا الان مشکل این بوده که اداره کل تجهیزات پزشکی به انستیتو پاستور ارجاع داده است، انستیتو پاستور نیز ابتدا این کیت ها را قبول نداشت و بعد قرار شد که آنها را تست و مورد ارزیابی قرار دهد. سازمان انستیتو پاستور ظرفیت این را ندارد که کیت ها را تست کند  چرا که آزمایشگاه تشخیص نیست و نمونه های خونی به این سازمان نمی رود، برای حل این مشکل دانش بنیان ها، باید یک اهتمام ملی شکل بگیرد و همه نهادهای ناظر بیایندو در فرآیندی شرکت هایی که معاونت علمی و فناوری آنها را از بین چندین شرکت انتخاب کرده است، محصول آنها را تست کنند.

وی در خصوص جایگاه کیت تشخیص سریع نسبت به کیت پی سی آر گفت: بر اساس پروتکل وزارت بهداشت باید به این شکل باشد که اگر کسی علایم بیماری کرونا دارد ابتدا باید کیت تشخیص سریع تست دهد، خیلی از افراد به صورت واضح با یک تیتر بالایی بدنشان دچار ویروس کرونا شده است این ها با کیت تشخیص سریع نتیجه بیماری خود را اعلام می کنند از طرف دیگر اگر بیمار دیگری آمد و تیتر بیماری در بدنش کم بود، علایم داشت و این کیت نشان نداد که به کرونا مبتلا است  در این صورت باید تست پی سی آربدهد.

وی یادآور شد: به این صورت هم هزینه ها کاهش پیدا می کند و هم فشار از روی نظام درمانی کشور برداشته می شود.

منبع: ایرنا



منبع خبر

آمادگی دانش‌بنیان‌ها برای تولید ماهانه ۵میلیون کیت تشخیص سریع کرونا بیشتر بخوانید »