پلیس آمریکا

واکنش سخنگوی دولت به حذف ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل

واکنش سخنگوی دولت به حذف ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل



علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت در صفحه شخصی خود در توئیتر به تصویب قطعنامه حذف ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل واکنش نشان داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت:

_یک سوم زندانیان زن جهان، در آمریکا زندانی هستند.

_از ۲۰۱۵ تاکنون دست‌کم ۲۵۰ زن با وحشی‌گری پلیس آمریکا، در خیابان و بدون محاکمه به قتل رسیده‌اند؛ «لئونا هیل» مادر باردار ۲۶ ساله یکی از آنهاست.

_آمریکا بانی تعلیق عضویت ایران از کمیسیون مقام زن شد!

قطعنامه حذف ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل امروز چهارشنبه با ۲۹ رأی موافق، ۸ رأی مخالف و ۱۶ رأی ممتنع به تصویب رسید.

واکنش سخنگوی دولت به حذف ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

واکنش سخنگوی دولت به حذف ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل بیشتر بخوانید »

پرونده سیاه حقوق‌بشری آمریکا در موضوع کودکان کار

پرونده سیاه حقوق‌بشری آمریکا در موضوع کودکان کار



مشکل کار کودکان مانند لکه‌ای در کارنامه حقوق بشر ایالات متحده است که ادعای به اصطلاح «فانوس دموکراسی» و رویکرد استانداردهای دوگانه آن در مورد حقوق بشر را به جهان یادآوری می‌کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، موضوع حقوق بشر نه تنها زاده عصر جدید نبوده، بلکه با پیدایش انسان در روی زمین حقوق بشر نیز شکل گرفته است، لذا حقوق بشر جز لاینفک تاریخ بشر بوده و از آن جدا نمی‌باشد. از نظر شریعت اسلامی نیز حقوق بشر از جانب خداوند متعال مشخص گردیده است و فرضیه ملزم انسانی به شمار می‌رود، به این مفهوم که میان عام و خاص هیچ فرقی وجود ندارد و همگان در برخورداری از حقوق و آزادی‌ها یکسان هستند.

لیکن در تفکر غربی حقوق بشر، شمولیت و انسان گرایی این حقوق تنزل پیدا نموده و میان حقوق شهروندان و مهاجرین، زنان و مردان، اقلیت‌ها و رنگین پوستان تفاوت قائل شده است و کشورهای غربی در موارد متعددی حقوق بشر را صرفاً به عنوان ابزار سرکوب و مداخله در امور داخلی دیگر کشورها استفاده کرده و خود را به عنوان مدعیان حقوق بشر معرفی نموده‌اند.

این کشورها با وجود آمار بالای موارد نقض حقوق بشر در رابطه با زنان، دختران و کودکان که مستندات آن نیز موجود است به عنوان داعیه دار حقوق بشر، و با استفاده از ابزارهایی همچون نقش اسطوره‌ای غرب، نقش گفتمان غرب محور در نظام جهانی و همچنین گفتمان غرب باور، پروپاگاندای وسیع رسانه‌های غربی و بزرگنمایی تبلیغاتی که غرب همواره علیه کشورهای مخالف خود اعمال می‌نماید، اصولاً با هدف مخفی نمودن نقض‌های فاحش حقوق بشر در کشورهای خود و بزرگ نمایی آن در دیگر کشورها عمل می‌نمایند.

نمونه‌های نقض حقوق بشر توسط کشورهای غربی و در رأس آن کشور آمریکا به حدی فراوان است که در این مقال نمی‌گنجد. اما نویسنده به سبب رسالت روشنگری به تعداد معدودی از موارد نقض حقوق بشر علیه زنان و دختران در کشور آمریکا به عنوان سردمدار اصلی کشورهای غربی ناقض حقوق بشر، خواهد پرداخت:

بی توجهی نظام عدالت کیفری آمریکا نسبت به برقراری عدالت برای قربانیان خشونت جنسی

براساس بررسی‌های انجام شده، آمریکا به لحاظ فراوانی تجاوز جنسی در میان کشورهای جهان در رده سوم قرار دارد. از هر سه زن آمریکایی، یک زن در طول زندگی خود آزار جنسی را تجربه می‌کند.

این در حالی است که ۶۸ درصد خشونت‌های جنسی به پلیس آمریکا گزارش نمی‌شود و ۹۸ درصد متجاوزان حتی یک روز هم در زندان نمی‌مانند. رسی تیلور (Taylor Recy) ،آفریقایی- آمریکایی، وکیل قربانیان تجاوزات جنسی به ویژه مهاجران و پناهجویان است.

وی که خود قربانی تجاوز جنسی است، قربانیان را به افشاگری و صحبت پیرامون نقض حیثیت و شرافت انسانی خود تشویق می‌کند. او می‌گوید رئیس جمهور و کمیته قضائی سنا تنها افراد و نهادهای قدرتمندی نیستند که تحقیقات را محدود می‌کنند و حتی به شکایات قربانیان تجاوزات جنسی توجه نمی‌کنند، بلکه حتی پلیس و مراکز تحقیق جرم در آمریکا نیز به قربانیان خشونت جنسی اهمیت نمی‌دهند.

افزایش تعداد و شدت تجاوزات جنسی در یگان‌های ارتش به منزله بحران مدیریت نظامی

بر اساس گزارش وزارت دفاع آمریکا، گزارش‌های تجاوز جنسی در آکادمی‌های نظامی ایالات متحده در سال تحصیلی گذشته به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.

گزارش سالانه آزار و اذیت جنسی و خشونت در آکادمی‌های خدمات نظامی (MSA) سال تحصیلی ۲۰۲۰ – ۲۰۲۱ که حاوی تعداد زیادی از موارد گزارش شده از آزار و اذیت جنسی و تجاوز جنسی است، نشان داد که این ارقام در طول این دوره تحصیلی و بعد از شیوع کرونا افزایش یافته است. عواقب آن برای بازماندگان و نیروهای مسلح به طور کلی وخیم است، و ترس و نگرانی از وقوع تجاوز جنسی، کارایی و آمادگی نظامی و توانایی نیروهای مسلح را تضعیف می‌کند.

تقریباً از هر چهار زن نظامی یک نفر در طول دوران شغلی خود در ارتش ایالات متحده مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است.

استثمار کودکان در مشاغل سخت

استثمار کودکان در مشاغل سخت و بی توجهی به قوانین منصفانه کار و وضعیت سالمت کودکان مورد توجه ماده ۳۲ کنوانسیون جهانی حقوق کودک در خصوص اشتغال بوده است و بر این اساس، دولت را موظف به تعیین استانداردهای شرایط حاکم بر هر شغل از حیث میزان آسیبی که به فرد می‌زند، کرده است.

سایت اطلاع رسانی telesurenglish در تاریخ ۱۳ ژوئن ۲۰۲۲ در یادداشتی اعلام می‌کند داده‌های وزارت کار ایالات متحده نشان می‌دهد که احتمال مرگ کودکان ۱۵ تا ۱۷ ساله در مزارع چهار برابر بیشتر از سایر اماکن کار است.

بر اساس آمار رسمی ایالت متحده، تنها در سال ۲۰۱۹ حدود ۸۵۸ مورد کودک کار برخلاف قانون استانداردهای کار منصفانه شناسایی شدند، ضمن اینکه اعلام شده ۵۴۴ کودک زیر سن قانونی در مکان‌های خطرناک مشغول به کار بودند.

گزارش‌های برخی انجمن‌های صنعتی ایالات متحده نیز حاکی از وجود حدود ۵۰۰۰۰۰ کارگر کودک در مزارع این کشور است. کمتر از یک پنجم کارگران در مزارع کاکائو و تنباکو در آمریکا را نیروی کار کودکان تشکیل می‌دهند.

مشکل کار کودکان مانند لکه‌ای در کارنامه حقوق بشر ایالات متحده است که ادعای به اصطلاح «فانوس دموکراسی» و رویکرد استانداردهای دوگانه آن در مورد حقوق بشر را به جهان یادآوری می‌کند.

بنابراین همانطور که مشاهده می‌نمایید امروزه انحراف مباحث حقوق بشری از حوزه انسانی و تبدیل آن به ابزار قدرت و اعمال فشار در عرصه مناسبات میان دولت‌ها، یکی از جدی‌ترین تهدیداتی است که حقوق بشر با آن مواجه است و ممکن است این پدیده انسانی را از مسیر طبیعی و نهادینه شده معمول خود خارج نماید. زیرا در عمل مدعیان اصلی حقوق بشر را باید در وهله اول به عنوان ناقضان این حقوق شناسایی نمود. لیکن برخورداری از قدرت نظامی و مالی توان پاسخگو نمودن آنان را فراهم نخواهد ساخت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پرونده سیاه حقوق‌بشری آمریکا در موضوع کودکان کار بیشتر بخوانید »

اعدام‌های خیابانی در آمریکا بدون دادگاه و محاکمه؛ از کودک ۳ ماهه تا پیرمرد ۸۰ ساله

اعدام‌های خیابانی در آمریکا بدون دادگاه و محاکمه؛ از کودک ۳ ماهه تا پیرمرد ۸۰ ساله



آمریکایی‌ها در حالی علیه اعدام محاربان و متجاوزان به مردم و نوامیس آنها در ایران موضع می‌گیرند که در کشور خودشان، اصلا اجازه نمی‌دهند کار به دادگاه و محاکمه بکشد به گلوله می‌بندند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، طی ۳ ماه گذشته آمریکا تمام قدرت سیاسی، اقتصادی و رسانه‌ای خود را به میدان آورد و تمام قد در کنار آشوبگران و اغتشاشگران در ایران ایستاد.

در ادامه این مداخلات و زمانی که دستگاه قضایی کشورمان حکم اعدام یکی از اغتشاشگران محارب را صادر و آن را اجرا کرد، «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا فرد اعدام شده را یک معترض و اعدام او را یک «اقدام تشدیدکننده وحشتناک» خواند و مدعی شد که حکومت ایران مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.

«جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز در تداوم دخالت در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران، اجرای این حکم را «ناعادلانه و بیرحمانه »خواند و مدعی شد: «این یک تلاش منفی برای ارعاب مردم شجاع ایران است.»

این مقام دولت بایدن مدعی شد: «ما حکومت ایران را برای خشونت بی‌رحمانه‌ای که علیه مردم خود روا می‌دارد، پاسخگو می‌کنیم.» بلافاصله کشورهای غربی وابسته به آمریکا نیز همین مفاهیم و جملات را با ادبیاتی متفاوت علیه ایران عزیزمان تکرار کردند و تحریم‌ها از راه رسید…می‌خواهیم ببینیم، دولتمردان آمریکا که می‌گویند نگران جان مردم هستند، در کشور خود چگونه با این مردم بر خورد می‌کنند.

محاکمه و اعدام در سه سوت!

کافی است به اقدامات سال‌های اخیر پلیس و دستگاه قضایی این کشور نگاهی‌انداخته شود تا معلوم شود کدام دولت وحشی است و نیروهای پلیس کدام دولت بدون تشکیل دادگاه مردم را به بهانه‌های مختلف مثل عبور از چراغ قرمز یا راهنما نزدن می‌کشند و غالبا هم تبرئه می‌شوند.

این‌جا صرفا به چند مورد اشاره کرده و بررسی کامل آن را به وقت دیگر موکول می‌کنیم.

«جورج فلوید» مرد سیاه پوست ۴۶ ساله آمریکایی دوشنبه ۲۵ می‌۲۰۲۰(۵ خرداد ۱۳۹۹) در جریان دستگیری توسط پلیس در شهر مینیاپولیس آمریکا کشته می‌شود. او بارها در جریان دستگیری و در حالی که دوربین‌های موبایل شهروندان آمریکایی آن را ثبت کرده فریاد می‌زند

«نمی‌توانم نفس بکشم» اما افسر پلیسی که زانوی خود را بر گردن وی گذاشته گوشش به این حرف‌ها بدهکار نبود. او به دوربین‌ها زل زده و با شکار خود که حالا دیگر بعد از ۸ دقیقه نفس نمی‌کشید عکس یادگاری هم گرفت.

نکته مهم این که پلیس آمریکا حتی بعد از اعتراضات گسترده به کشته شدن «جورج فلوید » نیز دست از کشتارهای خود بر نداشت و طبق داده‌های منتشره توسط پایگاه اطلاعاتی خشونت پلیس آمریکا، نیروهای پلیس این کشور بعد از قتل «جورج فلوید»، ۲۲۹ سیاه‌پوست دیگر را نیز تا پایان همان سال کشتند.

اعدام به جرم عبور از چراغ قرمز

گزارش تحقیقی دیگری که از سوی «نیویورک تایمز» در آبان ماه ۱۴۰۰ منتشر شده نشان می‌دهد نیروهای پلیس کشوری که اعدام جنایتکاران و قمه‌کشان در ایران را وحشیانه می‌خواند به خاطر جرایمی بسیار عادی مثل عبور از چراغ قرمز، راهنما نزدن یا سرعت غیر مجاز صدها نفر را طی ۵ سال گذشته کشته‌اند.

در گزارش این روزنامه آمریکایی آمده: «بیش از ۴۰۰ شهروند توسط پلیس در این کشور در ۵سال اخیر کشته شده‌اند. پلیس به‌خاطر جرائمی مانند عبور از خط ممتد، سرعت غیرمجاز، حمل قوطی‌های بازشده نوشیدنی الکلی در ماشین، عبور از چراغ قرمز، راهنما نزدن و مواردی مثل اینها به جان این راننده‌ها افتاده و آنها را کشته است…این راننده‌ها، نه اسلحه گرم حمل می‌کردند و نه اسلحه سرد و نه حتی تحت پیگرد قانونی بودند.

نکته تکان‌دهنده گزارش نیویورک تایمز این است که بیشتر افسرانی که این قتل‌ها را مرتکب شده‌اند، مصونیت داشته‌اند و تحت پیگرد قرار نگرفته‌اند و تنها ۵نفر از آنها محکوم شده‌اند.

براساس قوانین پلیس آمریکا، افسرانی که ترس از مسلح بودن فرد در حال فرار داشته باشند، می‌توانند به سمت وی شلیک کنند و حتی اگر معلوم شود که فرد مذکور غیرمسلح بوده و تهدیدی وجود نداشته است، قتل مذکور، موجه تلقی می‌شود.

به همین دلیل تعداد بسیار کمی از افسران پلیس آمریکا به قتل متهم می‌شوند. توجیه پلیس برای برخورد مرگبار، «بیم از جان خود» است. به‌گفته برخی مقامات قضایی، قانون عملا در این مورد به نفع پلیس‌هاست و آنها می‌توانند مدعی شوند که برای جلوگیری از کشته‌شدن خود پیش‌دستی کرده‌اند.

برخی رفتارهایی که افسران قاتل آنها را خطر جدی می‌خوانند، امتناع راننده از پیاده شدن از ماشین، حاضرجوابی در مقابل افسر و خاموش‌نکردن ماشین است.

گزارش نشریه تخصصی «لنست» نیز که مهر ماه ۱۴۰۰ و یک ماه پیش از گزارش نیویورک تایمز منتشر شده ابعاد کشتارهای مردم توسط پلیس آمریکا را بسیار فاجعه بارتر ذکر کرده است.

در بخشی از این گزارش آمده: «محققان در دانشکده پزشکی دانشگاه واشنگتن کشف کرده‌اند که بین سال‌های۱۹۸۰تا ۲۰۲۱میلادی، بیش از ۵۵درصد مرگ‌ها، در مجموع بیش از ۱۷هزار فقره، یا اصلا گزارش نشده و یا در دسته‌بندی‌های دیگری جاگذاری شده‌اند که شامل قتل توسط پلیس نمی‌شوند.»

در این تحقیق همچنین مشخص شده که احتمال اینکه سیاهپوستان توسط پلیس آمریکا کشته شوند ۳.۵برابر احتمال کشته‌شدن سفیدپوست‌ها توسط پلیس است.

شلیک به دانش‌آموز ۱۳ ساله

در کارنامه دولت آمریکا همه رقم جنایت از کشتار کودک سه ماهه گرفته تا پیرمرد ۸۰ ساله و البته کشتار دانش‌آموزان نیز وجود دارد. خرداد ماه گذشته انتشار ویدیویی از کشته شدن نوجوان ۱۳ ساله سیاهپوست به دست پلیس شیکاگو، ابعادی تازه از خشونت پلیس آمریکا برضد سیاهپوستان و رنگین پوستان را افشا کرد.

به گزارش مجاهدت از مهر به نقل ایندیپندنت، ویدیو نشان می‌داد که این دانش‌آموز کلاس هفتم در حالی توسط پلیس کشته شد که به نشانه تسلیم دست‌هایش را بالا گرفته و غیرمسلح بود.

پلیس شیکاگو در این باره گفته بود زمانی که این حادثه رخ داده است، این نوجوان در حال فرار از خودروی سرقتی بود. این در حالی است که تعدادی از شهود در شهادت‌های خود در این رابطه گفته بودند که نوجوان یادشده دست‌هایش را بالا برده بود و هیچ سلاحی به همراه نداشت.

ویدیوی دیگر از این حادثه تیراندازی که توسط پایگاه خبری «دیلی بیست» آمریکا منتشر شده، صحت شهادت شاهدان را تایید کرد. در این ویدیو، نوجوان نگون بخت دیده می‌شود که از پیاده‌رو به سمت نور پارکینگ پمپ بنزین در حال دویدن است و این در حالی است که دست‌هایش به وضوح در هوا بالا رفته و هیچ سلاحی در دست ندارد.

خرداد ماه همچنین رسانه‌های آمریکا گزارش کردند که ماموران پلیس در شهر کانزاس سیتی در زمان جست و جو برای یافتن یک خودروی سرقتی به یک زن باردار شلیک و با شلیک چندین گلوله وی را روانه بیمارستان کردند.

شلیک ۹۰ گلوله به جوان ۲۴ ساله

در تیرماه گذشته در جنایتی دیگر و در پی قتل یک آمریکایی آفریقایی تبار در شهر «آکرون» در ایالت اوهایو، مردم این منطقه تظاهراتی گسترده برگزار کردند که به درگیری با پلیس آمریکا منجر شد.

مهر در آن ایام به نقل از روسیا الیوم نوشت، «جایلند واکر» جوان ۲۵ ساله آمریکایی آفریقایی تبار تنها در پی ارتکاب یک تخلف رانندگی، تحت تعقیب پلیس قرار داشت که هدف قرار گرفت.

منابع محلی در ایالت اوهایو با اشاره به اینکه پلیس آمریکا جزئیات این حادثه را منتشر نکرده، اعلام کردند که در جریان قتل این جوان آفریقایی تبار، نیروهای پلیس بیش از ۹۰ گلوله به سوی وی شلیک کرده‌اند.

شلیک در رخت‌خواب

در شهریور ماه گذشته نیز پلیس آمریکا در اقدام وحشیانه دیگری با حمله به خانه یک جوان ۲۰ ساله او را در هنگام خواب به ضرب گلوله به قتل می‌رساند.

«ان بی‌سی » در این باره نوشت: «پلیس آمریکا در شهر کلمبوس در ایالت اوهایو، یک جوان سیاه پوست ۲۰ ساله را که در خواب بود با ضرب گلوله به قتل رساند».

بر اساس این گزارش در ویدئویی که در یک کنفرانس خبری منتشر شد، یک افسر پلیس دیده می‌شود که به سمت مردی که پلیس او را «دونوان لوئیس» معرفی کرده است، تیراندازی می‌کند.

طبق شواهد موجود در ویدئو به نظر می‌رسد «لوئیس» لحظاتی قبل از شلیک گلوله روی تخت نشسته و دستش را به نشانه تسلیم بلند می‌کند، اما افسر پلیس او را می‌کشد.

طبق تحقیقات تکمیلی پلیس هیچ سلاحی در اطراف مقتول پیدا نشد!

پلیس فرزندم را مثل حیوان کشت

در فروردین ماه سال جاری نیز یک جوان ۲۶ ساله در ایالت میشیگان آمریکا به دست پلیس کشته شد.

شبکه «سی بی‌اس نیوز» در همان ایام به نقل از پدر «پاتریک لیویا» که توسط پلیس آمریکا به خاطر نقض قوانین ترافیکی کشته شد، نوشت: «پلیس فرزندم را مانند حیوان کشت…من برای نجات خانواده خود به آمریکا آمده بودم. آنها فرزند من را مانند حیوان به قتل رساندند. پلیسی که باید از جان پاتریک محافظت می‌کرد، کسی بود که جان او را گرفت.»

تصاویر نشان می‌داد که افسر پلیس به خاطر مشکل در پلاک، خودروی پاتریک را متوقف می‌کند. زمانی که او از خودرو خارج می‌شود، افسر به وی هشدار می‌دهد که در داخل خودرو بماند و سپس از او می‌خواهد گواهینامه خود را نشان دهد.

در ادامه جر و بحث این دو منجر به شلیک و اعدام او در همان خودرو می‌شود!

تیرباران معلول وسط شهر

پلیس آمریکا به معلولین ویلچر نشین نیز رحم نمی‌کند. حدود دو سال پیش بود که خبر رسید پلیس شهر «توسان» یک شهروند ۶۱ ساله معلول را در مقابل یک فروشگاه‌ سوراخ سوراخ کرده است.

«رایان رمینگتون»، افسر پلیس توسان در جریان این حادثه «ریچارد لی» را هدف قرار داد و از پشت سر ۹ گلوله به او شلیک کرد.

سال ۹۹ نیز پلیس لس‌آنجلس بی‌دلیل گلوله‌ای را به صورت یک مرد بی‌خانمان معلول شلیک کرد انتشار تصاویر این مرد معلول با صورت خونین در آمریکا باعث ایجاد موج تازه‌ای از اعتراضات به خشونت دیوانه‌وار پلیس را به راه‌انداخت.

۷۰۰ اعدام خیابانی فقط در سال جاری

گزارش «پایگاه تحقیقاتی جرم و جنایت» آمریکا نشان می‌دهد که نیروهای پلیس آمریکا در سال جاری میلادی نیز بیش از ۷۰۰ نفر را حین دستگیری کشته‌اند؛ ارقامی که رکورد غم‌انگیز مرگ‌های ثبت شده در سال‌های گذشته را شکسته است.

این کشتارها آن‌قدر در جامعه آمریکا تکرار شده که، عده‌ای را واداشته تا با توجه به آنچه مشاهده می‌کنند، بتوانند قتل‌های بعدی را هم پیش‌بینی کنند! همین چند ماه پیش بود که برآورد شد تا پیش از پایان سال جاری ۴۴۰ نفر دیگر به دست پلیس آمریکا کشته خواهند شد.

منبع: کیهان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اعدام‌های خیابانی در آمریکا بدون دادگاه و محاکمه؛ از کودک ۳ ماهه تا پیرمرد ۸۰ ساله بیشتر بخوانید »

حریق و انفجار در کارخانه مواد شیمیایی در جورجیای آمریکا 

حریق و انفجار در کارخانه مواد شیمیایی در جورجیای آمریکا 



چندین انفجار و آتش سوزی گسترده در یک کارخانه مواد شیمیایی در جزیره کولونل در ایالت جورجیای آمریکا باعث شده است تا مقامات، دستور تخلیه مناطق مسکونی در جنوب شرقی این ایالت را صادر کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، به گفته پلیس شهر گلین، این آتش سوزی روز دوشنبه به وقت محلی در کارخانه مواد شیمیایی سیمرایس در نزدیکی برانسویک رخ داده است.

این مقام پلیس آمریکا گفت: این کارخانه تخلیه شده و گزارش هایی از وقوع چندین انفجار و آتش سوزی در آن منتشر شده است. 

تصاویر منتشر شده ، انتشار دود گسترده از داخل این کارخانه را نشان می دهد.

مقامات این کارخانه در بیانیه ای ادعا کردند که در بررسی های اولیه فردی در این آتش سوزی مجروح نشده است و خطری مردم و کارگران را تهدید نمی کند.

هنوز دلیل وقوع این انفجار مشخص نشده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حریق و انفجار در کارخانه مواد شیمیایی در جورجیای آمریکا  بیشتر بخوانید »

ما و آن سوی جنگ اوکراین

مدارا قبول ولی تا کی؟!



نیروی انتظامی و بسیج بارها نشان داده‌اند که مرد میدان‌های سخت و پایان‌بخش روزهای بد حادثه هستند و پرسش این است که چرا به آنها اجازه برخورد پشیمان‌کننده با آشوبگران و متجاوزان داده نمی‌شود؟!

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- سرهنگ زمانی رئیس ‌زندان‌های سیاسی دوران ستمشاهی بود. او بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به علت جنایات بیشماری که مرتکب شده بود، محاکمه و اعدام شد.

بعد از ظهر یکی از روزهای سال ۱۳۵۶ بود که سرهنگ زمانی وارد زندان شد و در حالی که تعداد دیگری از افسران شهربانی او را همراهی می‌کردند، وسط حیاط ایستاد تا برای زندانیان سخنرانی کند.

سخنان او همیشه کوتاه و موضوع آن خط و نشان کشیدن برای زندانیان بود. آن روز در حالی که به شدت خشمگین به نظر می‌رسید شروع به سخن کرد.

در بخشی از سخنان خود گفت: (نقل به مضمون‌) فرض کنید پلیس پای خود را روی گردن مجرمی قرار داده و گردن او را تا سرحد مرگ فشار می‌دهد! و در همان حال متوجه می‌شود که او بی‌گناه است. به نظر شما واکنش پلیس چه خواهد بود؟! منتظر پاسخ نماند، چون می‌دانست زندانیان سیاسی برای سخنان او ارزشی قائل نیستند و هیچ‌گاه با او هم‌دهن نمی‌شوند! سرهنگ زمانی در ادامه گفت: اگر تصور می‌کنید که پلیس بعد از اطلاع از بی‌گناهی او پایش را از گردن او بر می‌دارد، اشتباه می‌کنید! نمایش اقتدار پلیس خیلی بیشتر از جان یک انسان ارزش دارد! حتی اگر بی‌گناه باشد! 

۲- سرهنگ زمانی و سایر افسران عالی‌رتبه رژیم شاه، در مراکز نظامی آمریکا و انگلیس پرورش یافته و آموزش دیده بودند. بینش و منش وحشیانه او نسبت به مردم را امروزه در اکثر کشورهای غربی، مخصوصاً آمریکا به وضوح می‌توان دید. در آمریکا به اعتراف اف‌بی‌آی (F B I … پلیس فدرال آمریکا) همه ساله بیش از هزار شهروند آمریکایی با شلیک مستقیم پلیس در خیابان‌ها کشته می‌شوند.

قتل جرج فلوید، پس از آن‌که در «‌مینیا پلیس‌»‌، یک افسر پلیس سفیدپوست به‌نام درک شووین زانویش را به مدت ۹ دقیقه و ۲۹ ثانیه بر روی گردن وی فشار داد (‌همان اقدامی که سرهنگ زمانی به آن افتخار می‌کرد!‌)، فقط یک نمونه از هزاران نمونه است. بسیاری از قربانیان فقط با این بهانه که قصد مقاومت در مقابل دستور پلیس را داشته‌اند به قتل رسیده‌اند و… این قصه سر دراز دارد. 

۳- بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نه فقط در سازمان و ساختار پلیس تحولی جدی پدید آمد بلکه نیرو و پرسنل این نهاد نیز با تغییر و تحولی بنیادین روبه‌رو شد تا آنجا که به گفته رهبر معظم انقلاب « ‌نیروی انتظامی یکی از ستون‌های استوار امنیت در کشور است… این نقش ارزشمند، در سال‌های اخیر برجستگی بیشتری یافته است‌».

اغراق نیست اگر گفته شود که طی ۴۳ سال گذشته، همگان نیروی انتظامی را در کنار مردم، اطمینان‌بخش به عنوان یار و غمخوار ملت دیده‌اند.

از سوی دیگر، مردم ما و نیروی انتظامی که بخشی جدا نشدنی از مردم است پیرو آئین مقدس و عدالت پروری هستند که اعمال نیک و بد را حتی اگر به‌اندازه «مثقال ذره»‌ای باشد در پیشگاه خدای متعال مورد بازخواست می‌دانند و بر این باورند که ناظر امروز (خداوند تبارک و تعالی‌) قاضی فرداست.

بنابراین بدیهی است که رفتاری نظیر آنچه امروزه در میان نیروهای پلیس آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی جریان دارد، نمی‌تواند در ساحت انسان‌دوستانه پلیس جمهوری اسلامی جایی داشته باشد و همگان شاهدیم که نداشته و ندارد. اما، این وجیزه نکته دیگری را دنبال می‌کند. بخوانید!

۴- با جرأت می‌توان گفت، به همان ‌اندازه که بینش و منش و رفتار پلیس در غرب وحشی بیرون از انسانیت و نقض‌کننده ابتدایی‌ترین حقوق مدنی شهروندان است، هرگونه اقدامی که به اقتدار پلیس انسان‌دوست کشورمان آسیب برساند نیز برای مردم خطرآفرین است.

نگاهی به برخی از رویدادهای این روزها و برخوردهای وحشیانه داعشی‌های داخلی با مردم مظلوم کوچه و بازار و حتی با پلیس، قلب هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد و از آن دردآورتر مماشات غیر قابل توجیه نیروهای نظامی و انتظامی در مقابل این وحشیگری‌هاست! در فلان نقطه گلوی پلیس را می‌برند! با چاقو به پلیس حمله می‌کنند! روی بدن پلیس بنزین می‌ریزند و جسم پاک و مطهر او را به آتش می‌کشند! پلیس را به قتل می‌رسانند! و… در همان حال تقریباً هیچ واکنش بازدارنده‌ای از پلیس مشاهده نمی‌کنند!

رخداد وحشیانه پنج‌شنبه شب آشوبگران در کرج و حمله به پلیس و به خون غلتاندن آنها چگونه قابل توجیه است؟!

آشوبگرانی که چند درجه وحشی‌تر از داعشی‌ها هستند، نزدیک به دو ماه است که مملکت را به آشوب کشیده‌اند، اهانت‌های آشکار به مقدسات اسلامی، اهانت به ساحت مقدس امام حسین علیه‌السلام، حمله به حسینیه‌ها، آتش زدن قرآن، کشیدن چادر از سر زنان محجبه، آتش زدن آمبولانس‌های حامل بیمار، قتل مردم کوچه و بازار با سلاح سرد و گرم دزدی و غارت مغازه‌ها، شکنجه طلبه پاکباخته و فداکار، قتل فلان بسیجی و فلان نیروی پلیس و فلان نیروی متعهد، ترور فلان امام جماعت، سلب آرامش و آسایش مردم در این نقطه و آن نقطه و … تساهل در مقابل این همه اقدامات وحشیانه چگونه قابل توجیه است؟!

نیروی انتظامی و بسیج بارها نشان داده‌اند که مرد میدان‌های سخت و پایان‌بخش روزهای بد حادثه هستند و پرسش این است که چرا به آنها اجازه برخورد پشیمان‌کننده با آشوبگران و متجاوزان به جان و مال و ناموس مردم داده نمی‌شود؟! 

۵- دیروز در راهپیمایی حماسی مردم که حداقل در ۹۰۰ شهر با حضور چند ده میلیونی ملت برگزار شد یکی از اصلی‌ترین خواسته مردم که با گلایه‌های دوستانه نیز همراه بود، انفعال نیروهای بازدارنده نظام در مقابل جنایات وحشیانه آشوبگران بود.

این انفعال و بی‌عملی برای مردم قابل توجیه نیست و حق نیز با آنهاست.

یکی از خانم‌های میانسال که با همسر و فرزندانش در راهپیمایی حماسی دیروز شرکت کرده بود، در حالی که چشم اشکباری داشت می‌گفت «‌شما را به خدا خطاب به مسئولان بنویسید مگر ما فرزندانمان را از سر راه آورده‌ایم که آنگونه از سوی عوامل آمریکا و اسرائیل به خاک و خون کشیده شوند؟! دیگری می‌گفت: به آقایان بگویید، سهل‌انگاری را به حساب خویشتنداری ننویسند! جوانی با عصبانیت می‌گفت؛ اعلام کرده‌اند که پلیس از گلوله‌های جنگی استفاده نمی‌کند! آیا این، پیام ناخواسته به آشوبگران نیست که با خیال راحت به هر جنایتی که می‌خواهند دست بزنند و مطمئن باشند که دست پلیس از اقدام پشیمان‌کننده بسته است؟! و ده‌ها گلایه دیگر از همین جنس.

۶- برخی از دست‌اندرکاران اعلام می‌دارند که مماشات با آشوبگران با هدف جدا شدن سره از ناسره صورت می‌پذیرد! که با عرض پوزش باید گفت:‌ اولاً؛ مگر تاکنون این تفکیک و جدایی صورت نپذیرفته است؟! و ثانیاً؛ آیا هنگامی که می‌بینید آشوبگری با دشنه و یا فلان سلاح گرم در پی حمله به یکی از شهروندان است، باید صبر کرد تا انگیزه‌اش روشن شود! و یا بر اساس عقل و منطق و قانون باید از حمله وحشیانه او جلوگیری کرد؟! و ثالثاً؛ آشوبگران باید به کدام جنایت دیگر دست بزنند تا احساس شود زمان مقابله جدی و بی‌ملاحظه با آنها فرا رسیده است؟! و البته که در این میان از آتش‌افروزی برخی از مدعیان اصلاحات و سلبریتی‌های انسان‌نما نیز نباید غفلت کرد. آنها با تروریست‌های آشوبگر هم‌پیاله‌اند. چرا از آنان درباره دروغ‌های فتنه‌انگیزانه‌ای که منتشر می‌کنند بازخواست نمی‌شود؟! 

۷- خوشبختانه دو روز قبل برخی از نمایندگان محترم مجلس به انفعال کنونی در مقابل آشوبگران اعتراض کرده و از دستگاه‌های مسئول خواستند تا بدون فوت وقت به مقابله جدی با اغتشاشگران بپردازند که امید است این خواسته نمایندگان مردم با استقبال مسئولان ذی‌ربط روبه‌رو شود.

۸- و بالاخره گلایه این یادداشت برخاسته از خواسته‌ای است که این روزها بسیاری از مردم شریف و پاکباخته این مرز و بوم بر زبان دارند و خدای نخواسته به معنای نادیده گرفتن زحمات مسئولان و دست‌اندرکاران مقابله با آشوب‌ها نیست بلکه انصاف حکم می‌کند که از تلاش شبانه‌روزی این عزیزان قدردانی شود و گلایه‌ها، مصداق «لِنگش کن! پای گود نشسته‌ها نباشد»‌! که امید است چنین نباشد!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مدارا قبول ولی تا کی؟! بیشتر بخوانید »