پنجشیر

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم


این فقط داعشی‌ها نیستند که در افغانستان دست به شرارت می‌زنند؛ پیاده‌نظام آمریکایی‌ها نیز به‌صورت شبانه‌روزی برای ایجاد تفرقه میان مردم افغانستان مشغول کارند.

 سرویس سیاست مشرق پس از اعلام وزرای کابینه طالبان هواداران و مخالفان آن در شهر کابل به خیابان آمدند. گروهی چند صد نفره با برپایی راهپیمایی مخالفت خود با تشکیل امارت اسلامی را اعلام کرده و در برابرش چندین هزار نفر نیز  جشن استقلال و خروج اشغالگران را به راه انداختند. در روزهای اخیر دامنه این اختلافات به ایران نیز کشیده شده است. در شهر مشهد برخی از اتباع کشور افغانستان با چرخاندن پرچم امارت اسلامی میان مردم گل و شیرینی پخش کرده و  برخی دیگر در برابر سفارت پاکستان در تهران تجمع اعتراضی به پا کردند.

اما این فقط اتباع افغانستانی نیستند که در برابر تشکیل دولت جدید در برخی شهرهای کشور روبروی هم صف‌آرایی کرده‌اند. یک گروه سیاسی در داخل کشور نیز از فرصت پدید آمده نهایت استفاده را کرده تا بار دیگر سیاست‌گذاری‌های کلان دیپلماتیک و امنیتی در کشور را دچار چالش کنند. مانند همیشه پای  لیدر اصلاحات هم در میان است.   او به با تکیه‌بر سیاست انگلیسی «تفرقه بینداز تا حکومت کنی» ، گمان می‌کند می‌تواند با گل‌آلود کردن «آب سیاست» در داخل شکست مفتضحانه در انتخابات اخیر و اثرات «زخم کاری روحانی» به پیکر جامعه را به دست باد سپرده و دوباره به میدان بازگردد.

خاتمی در بیانیه‌ای عجیب درباره وقایع افغانستان می‌نویسد: «حمایت از مقاومت جانانه، شجاعانه و فداکارانه ملت افغانستان است که طلیعه آن را در پنجشیرِ همیشه مقاوم و در حضور حق طلبانه و مترقیانه و پرخطر زنان و مردان و در کلام و سخن بسیاری از خیرخواهان مردم، روشنفکران، علما و اصحاب دانش و فرهنگ و رسانه در درون و بیرون افغانستان می‌شنویم و می‌بینیم».

این بیانیه از لحاظ سیاسی فاقد توصیه دلسوزانه بوده و تنها بر طبل جنگ داخلی در افغانستان کوبیده است؛ نگاهی به حوادث اخیر در منطقه نشان می‌دهد که برای برخی از لیبرال‌ها و طرفداران دخالت ارتش آمریکا در منطقه، فرار شبانه و ذلت‌آور تروریست‌های گروهک سنتکام آن‌چنان تلخ، سنگین و حیرت‌آور بوده که برای لاپوشانی آن حتی حاضرند افغانستان را به آتش بکشند. لیبرال‌های وطنی و اعضای جبهه اصلاحات همواره در ذهن خود از ارتش آمریکا یک گروه شکست‌ناپذیر و هالیوودی ساخته و حالا ساخته ذهنی آن‌ها بربادرفته است.

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

بیانیه لیدر اصلاحات درباره وقایع اخیر در پنجشیر

مهره پیاده وارد بازی شد

عاموس یادلین از چهره‌های امنیتی رژیم صهیونیستی (رئیس سابق امان) خروج آمریکا از افغانستان را یک شکست فاحش اطلاعاتی نامیده و در تحلیلی نوشته است که باید این ضعف استراتژیک جبران شود. فردای آن یادداشت چند انفجار در فرودگاه کابل روی‌ داده و اعلام شد داعش مسئولیت آن را برعهده‌گرفته است! برخی تحلیل گران اعتقاد دارند که آمریکایی‌ها و نیروهای ناتو پس از فرار از افغانستان مهره‌های پیاده را به حرکت درآورده و در اولین قدم «داعش خراسان» را برای شعله‌ور کردن جنگ داخلی به میدان فرستاد. انگیزه آمریکا از این اقدام آن است که تا با ایجاد فتنه‌گری از شکست فعلی یک پیروزی در آینده بسازد.

البته این فقط داعشی‌ها نیستند که در افغانستان دست به شرارت می‌زنند؛ پیاده‌ نظام داخلی آمریکایی نیز به‌ صورت شبانه‌روزی برای ایجاد تفرقه میان مردم افغانستان تلاش می‌کنند. همکاری هم‌زمان رسانه ملکه (بی‌بی‌سی فارسی)؛ شبکه اینترنشنال (وابسته به آل سعود) و نیز برخی اصلاح‌طلبان با ایفای نقش پررنگ محمد خاتمی در ایجاد جنگ روانی در افغانستان با برجسته کردن مقاومت پنجشیر قابل‌توجه است. آن‌ها با تولید محتوای ۲۴ ساعته به‌گونه‌ای صحنه‌سازی کرده که ایران عامل گرفتاری‌های اخیر در افغانستان است و باید برای داشتن یک نقش فعال و مؤثر در حمایت از مردم آن کشور نیروی نظامی خود را به‌سوی پنجشیر گسیل کند.

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

دیالوگی جالب از برنامه یکی از اصلاح طلبان و پاسخ به آن در واکنش نظامی در افغانستان

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

برنامه های ویژه رسانه سعودی و انگلیسی در پوشش وقایع پنجشیر

جالب‌توجه آنکه کار به‌جایی رسیده که برخی اصلاح‌طلبان مدعی شده‌اند که همان‌گونه که نیروی مردمی تیپ فاطمیون در سوریه جنگیده باید در پنجشیر نیز وارد عمل شود! اما اصرار اصلاح‌طلبان برای اقدام نظامی در پنجشیر چه معنایی دارد؟ در هفته‌های اخیر احمد مسعود با رد کردن درخواست طالبان برای باز کردن کریدور گفتگوی بین افغانی‌ها با ارسال تقاضانامه‌هایی التماس‌گونه به آمریکا و فرانسه برای یاری‌گرفتن از ایشان کنشی کاملاً اشتباه و زمینه‌ساز برای فتنه‌گری‌های آمریکا را آغاز کرد. با شعله‌ور شدن جنگ داخلی، دست آمریکا بار دیگر برای هر کاری در افغانستان باز می‌شود و می‌تواند از کشته‌شدن نفرات در دو سوی جبهه بهره ببرد، داعش را بر لب مرز چین و سایر نقاط گسترش دهد و به رقبای خود لطمه بزند و در نهایت منجی‌گونه به این کشور برگردد. اصلاح‌طلبان از سر جهل یا آگاهی در این نقشه آمریکایی نقش بازی می‌کنند، بی‌جهت نیست که نتانیاهو می‌گفت اصلاح‌طلبان اصلی‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند!

رونمایی از نقشه بالکانیزه‌کردن افغانستان

با مقاومت بیست‌ ساله طالبان؛ افغانستان مزیت ژئوپلیتیکی خود را برای آمریکایی از دست‌ داده است. مروری بر اتفاقات اخیر نشان می‌دهد که این گروه جنگجو گمان می‌کرد که می‌تواند خلأ قدرت را پس از فروپاشی دولت غنی پر کند؛ حمایت عجولانه چین، پاکستان و عربستان نیز شاهدی بر این ماجراست، اما اندک زمانی بعد مشخص شد که دست‌های نامرئی آمریکایی‌ها و رقابت‌های منطقه‌ای مانعی بر سر این راه است.

برخی آگاهان منطقه اعتقاددارند که آمریکایی‌ها طرح چندتکه کردن افغانستان را در دستور کار قرار داده‌اند. واشنگتن یک‌بار تجربه فروپاشی یوگسلاوی را با موفقیت اجرا کرده است؛ آن‌ها توانستند کشوری با تضادهای قومی و مذهبی را به چندتکه تقسیم کرده و بیش از ۲۴۰ هزار کشته روی دست بالکان بگذارند. فعال‌شدن کانال تاجیکی و دخالت‌های امام علی رحمان در مناطق شمالی، اتصال مناطق ازبک نشین به کشور ازبکستان و نیز جدا شدن ولایت‌های پشتون‌نشین بخشی از این طرح سیاه برای برادرکشی و بی‌ثبات‌سازی افغانستان است. اصلاح‌طلبان با اسم رمز مقاومت پنجشیر در شبکه‌های اجتماعی به این پروژه آمریکایی/ انگلیسی رنگ و لعاب داده‌اند. این حمایت از «جبههٔ مقاومت» اگرچه لفظی و نیز خشک‌وخالی است ولی علامت‌های مخصوصی برای طرف آمریکایی دارد.

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

تا چند ماه قبل پیمانکاری ایجاد اختلاف میان مردم افغانستان و به میان کشیدن پای ایران در دست عناصر نشان‌دار و مرتبط به سازمان سیا نظیر مریم سما بود؛ پس از فرار کردن این فرد به شهر دبی؛ احتمالاً کارگزاران این پروژه  مأموریت او را به افرادی جدید واگذار کرده‌اند. گروهی که تا همین چند سال قبل جنگیدن با تروریست‌های بین‌المللی در سوریه را حرام می‌دانستند؛ به‌یک‌باره وکیل مدافع احمد مسعود شده‌اند و خواهان اقدام نظامی ایران در قلب افغانستان است! می‌دانیم که آخرین باری که یک اصلاح‌طلب اسلحه به دست گرفته در کمال ناباوری همسرش را به کشتن داد، این ادعاها برای دفاع از پنجشیر به گروه خونی لیبرال‌های وطنی نخورده و تنها آدرسی غلط برای جلو بردن طرح دشمن است.

 برنامه اصلاح‌طلبان از حمایت فتنه انگیز از مقاومت ملی، ایجاد دوقطبی و تشکیک در سیاست‌گذاری‌های کلان در داخل کشور و نیز بدبین کردن مردم مسلمان افغانستان به ویژه شیعیان آن کشور نسبت به نظام است؛ طراحی این پروژه به گونه‌ای است که مناطق شیعه نشین احساس خیانت کرده و گمان کنند ایران پشتشان را خالی کرده است. تروریست‌ها و مزدوران رسانه‌ای آن‌ها در طول جنگ ۷۲ ملت در سوریه و عراق بارها سعی کردند لشکر فاطمیون و مجاهدان زینبیون را به تخریب کنند و پرونده مقاومت مردمی منطقه را ببندند. تیر آن‌ها در این غائله به سنگ خورد. اما دنباله آن‌ها در هم دستی با قاتلان حاج قاسم فاز دوم این عملیات ایذایی را از مدتی قبل آغاز کرده اند.

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

روزگاری که اصلاح طلبان می خواستند با داعش مذاکره کنند!

البته مردم افغانستان نشان داده‌اند که به‌سادگی خام طرح‌های دشمن نمی‌شوند؛ آن‌ها چند هزار سال در کنار یکدیگر زندگی کرده‌اند. فرموده صریح رهبر معظم انقلاب پشتیبانی قوی در برابر آخرین فتنه‌سازی دشمن است؛ جایی که ایشان می‌فرمایند: ما طرفدار ملت مسلمان و مظلوم افغانستان هستیم و روابط ما با دولت‌ها، به روابط و رفتار آنها با ایران بستگی خواهد داشت. غربگراها اصرار به دوقطبی سازی در داخل ایران و زیر سوال بردن سیاست‌های جمهوری اسلامی بر سر افغانستان دارند؛ آن‌ها پیش از سیگنال فرستادن برای دشمن لازم است کمی به سرنوشت اشرف غنی فکر کنند؛ آمریکایی‌ها سگ‌های خود را به  نزدیک‌ترین متحدانشان ترجیح می‌دهند.

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم



منبع

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

فیلم/ استادیوم ورزشی پنجشیر باند بالگرد شد

فیلم/ استادیوم ورزشی پنجشیر باند بالگرد شد

طالبان استادیوم ورزشی مارشال فهیم در ولایت پنجشیر را تبدیل به باند فرود هلیکوپتر و مقری برای برخی تجهیزات نظامی خود کرده است.



منبع

فیلم/ استادیوم ورزشی پنجشیر باند بالگرد شد بیشتر بخوانید »

ماجرای افغانستان و فضاسازی‌ رادیکال‌های اصلاح‌طلب

ماجرای افغانستان و فضاسازی‌ رادیکال‌های اصلاح‌طلب


برخی اصلاح‌طلبان در روزهای گذشته خواستار ورود ایران به صحنه افغانستان و جنگ با طالبان شدند.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، در روزهای گذشته و بعد از سلطه طالبان بر کشور افغانستان و فرار رئیس جمهور این کشور، برخی چهره‌های اصلاح‌طلب در فضای مجازی خواستار ورود ایران به صحنه افغانستان و جنگ با طالبان شدند؛ دستاویز آنها برای این کار حضور مخالفان طالبان در استان پنجشیر و تشکیل مقاومت دوم بود؛ حال آنکه تجربه نشان داده است که سیاست ایران در مسائل این‌چنینی اتخاذ معقول‌ترین تصمیم با رعایت واقعیات میدان، حمایت از مردم آن از کشور از جمله افغانستان و حفظ منافع ملی است.

ماجرای افغانستان و فضاسازی‌ رادیکال‌های اصلاح‌طلب

صرف‌نظر از اینکه “جمهوری اسلامی با توجه به همسایگی با افغانستان باید چه اقدامی انجام دهد و آیا تصمیمات اتخاذشده تاکنون قابل دفاع است یا خیر؟ ” که به آن طی گزارش‌های آتی بیشتر خواهیم پرداخت، امّا در این مطلب به موضوع مشورتها و یا مواضع معمول اصلاح‌طلبان طی سالها و دهه‌های گذشته خواهیم پرداخت، این‌که؛ آیا اساساً این گروه مبنا و عقلانیتی در توصیه‌های سیاست خارجی خود، به‌ویژه آنجا که مسائلی مشابه امروز افغانستان مطرح است، دارند و یا همیشه از یک تناقض و بی‌مبنایی رنج برده‌اند؟ تجربه سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبان نشان می‌دهد که آنها همواره تلاش داشتند با تصمیمات نظام در عرصه بین‌الملل مخالفت کنند، مخالفت‌هایی که اگر در مقاطعی مورد توجه مسئولان نظام قرار می‌گرفت مشخص نبود که چه بر سر منافع ملی و تمامیت ارضی می‌آمد.

برای مثال دهه هفتاد را می‌توان اوج خطاهای محاسباتی اصلاح‌طلبان در مقوله جنگ و صلح و به‌خطر افتادن امنیت کشور دانست، از درخواست همکاری با صدام در حمله به کویت تا درخواست جنگ با طالبان در زمان تصرف این کشور به‌دست این گروه و تا درخواست همکاری با طالبان در زمان حمله آمریکا به این کشور در سال ۲۰۰۱ از جمله مواردی است که نادرستی تحلیل‌های اصلاح‌طلبان در بزنگاه‌ها را مشخص می‌کند.

اما شاید اولین نمونه از این دست اظهارنظرات که خلاف منافع ملی و واقعیات صحنه کشور و بین‌الملل بود، به دهه شصت و تلاش نهضت آزادی ـ هم‌موضع امروز دیگر اصلاح‌طلبان ـ برای پایان دادن به جنگ برگردد، همان زمان‌ها مهندس بازرگان رئیس دولت موقت در نامه‌ای سال ۶۲ به امام خمینی می‌نویسد “نظر ما تغییر کلی سیاست جنگی و برنامه، از نفی به اثبات و از تخریب و تجاوز به امنیت و دفاع است و استقبال از صلح شرافتمندانه و از سازندگی و استقلال و آزادی. “

این نامه در حالی نوشته می‌شد که ایران بعد از فتح خرمشهر مصمم به ادامه عملیات‌ها و آزادکردن سایر مناطق بود اما نهضت آزادی با بیانیه دادن و نامه‌نگاری‌های به‌ظاهر دلسوزانه و بدون توجه به خانواده‌هایی که جوانانشان را برای دفاع از مرزها می‌فرستادند، خواستار پایان جنگ بودند. این نامه‌نگاری‌ها و بیانیه‌دادن‌ها تا اردیبهشت ۶۷ ادامه پیدا کرد. در یکی از این بیانیه‌ها نهضت آزادی، ایثار شهدای جنگ تحمیلی را «عملیات فداکارانه‌ای به‌سود اسرائیل و ابرقدرت‌ها» می‌خواند!

۲ ـ درخواست همکاری با صدام!
اصلاح‌طلبان امروز که مولودِ جریان چپ در دهه شصت به‌رهبری مجمع روحانیون مبارز هستند، با شعار مبارزه با اسلام آمریکایی و ادعای شاگردی حضرت امام توانستند اکثریت مجلس سوم را از آن خود کنند، بااین‌حال در نیمه دوم این مجلس در سال ۶۹ و زمانی که صدام حسین بعد از ناکامی در جنگ با ایران، عزم تصرف کویت را کرد، ندای حمایت از صدام را سر دادند.

با تصرف خاک کویت توسط صدام، ایالات متحده به‌همراه ائتلافی از کشورهای عربی و غربی به عراق حمله کرد که به جنگ اول خلیج فارس معروف شد؛ همین زمان بود که ناگهان گروهی در مجلس سوم خواستار حمایت از صدام شدند. مرحوم شیخ صادق خلخالی از طرفداران کمک به صدام در جنگ اول خلیج فارس، معتقد بود “جنگ ما با عراق یک مسئله است و اینجا سرنوشت اسلام مطرح است”!!

وی با بیان اینکه “این جنگ یک جنگ صلیبی علیه مسلمان‌ها است” با خطاب قرار دادن رهبر انقلاب می‌گوید “ای آیت‌الله، رهبر عالی‌قدر زمان، آقای خامنه‌ای، «سلّمکم الله تعالی»، دستور بفرمایید، همان‌طور که گفتید جهاد است، کشته شدن در راه اسلام است… ما باید در اینجا آمریکا و بوش و فهد و دولت‌های انگلی مانند حسنی مبارک و اوزال را در سنگرها به‌نابودی بکشانیم، غرق خون کنیم تا این‌ها بدانند حریم اسلام حریم بزرگی است…”.

اما آتشین‌ترین نطق آن زمان متعلق به مرحوم سید علی‌اکبر محتشمی‌پور بود که صدام را به «خالدبن ولید» جنگ‌های صدر اسلام تشبیه کرد “مسلمانان جهان با پذیرش رهبری اسلامی ایران توقع دارند پرچمداری جهاد و مبارزه با آمریکا در دست ایران و انقلاب ایران باشد. حوادث و بحران اخیر یادآور رویارویی و صف‌آرایی خالدبن ‌ولید در برابر ابرقدرت‌های صدر اسلام است. او که عمری در صف کفر، شمشیر به‌روی پیامبر(ص) و مسلمانان کشید، ولی در ‌نهایت فاتح بزرگی برای مسلمانان گشت. امروز دنیای کفر در مقابل ملت مسلمان عراق و فلسطین به‌عنوان خاکریز اول قرار گرفته است و به‌یقین خاکریز بعدی، انقلاب و ملت مسلمان ایران است…”.

شورای‌عالی امنیت ملی ۲۹ دی ماه ۶۹ در حضور رهبر معظم انقلاب تشکیل جلسه داد. در این جلسه که با حضور ریاست شورای‌عالی امنیت ملی و سایر اعضای این شورا و مشاورین و فرماندهان عالی نظامی برگزار شد، ‌ بررسی جامعی از اوضاع متشنج منطقه به‌عمل آمد و سیاست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر بی‌طرفی در درگیری مورد تأیید قرار گرفت.
 
مرحوم شیخ صادق خلخالی از بنیانگذاران جناح چپ (اصلاحات) در کشور در مجلس سوم خواستار کمک ایران به صدام در جریان جنگ اول خلیج فارس شد

آیت‌الله خامنه‌ای چند روز بعد نیز در سخنانی با انتقاد از مواضع عده‌ای که می‌گویند “باید به‌کمک صدام رفت”، فرمودند “ما هرگز به‌نفع چپ، با راست دشمنی پیدا نمی‌کردیم؛ به‌نفع راست هم با چپ دشمنی پیدا نمی‌کردیم. دو اردوگاه و دو جناح‌اند که به‌خاطر اهداف غلط و غیرالهی و نامقدس ــ از نظر ما و از نظر همهٔ انسان‌های واقع‌بین ــ با هم می‌جنگند. جمهوری اسلامی، هر دو جناح را رد می‌کند؛ چون در هر دو طرف، انگیزه‌ها مادی است و به همین دلیل هم با یکدیگر تعارض پیدا کرده‌اند، آن‌ها به‌دلیل مادی بودن، با هم تعارض پیدا کرده‌اند، این‌طور نیست که یکی الهی و یکی هم مادی است، جنگ اسلام و کفر نیست، این، موضع ملت ایران ماست”.

با توجه به اینکه تنها ۲ سال از پایان جنگ می‌گذشت و اسرای زیادی در دست رژیم بعث بودند و طعم تلخ تجاوز صدام به خاک ایران همچنان حس می‌شد این مواضع جناح چپ موجب تنفر و انزجار مردم از آنها شد و نتیجه مواضع غلط، افراطی و دور از تعقل طیف خالدبن ولید در دفاع از صدام حسین موجب شد در انتخابات مجلس چهارم با شکست سنگینی روبه‌رو شوند.

ماجرای افغانستان و فضاسازی‌ رادیکال‌های اصلاح‌طلب

مرحوم شیخ صادق خلخالی از بنیانگذاران جناح چپ (اصلاحات) در کشور در مجلس سوم خواستار کمک ایران به صدام در جریان جنگ اول خلیج فارس شد

۳ـ از جنگ با طالبان تا جنگ برای طالبان!
سال ۹۸ مناظره مکتوبی میان عباس سلیمی‌نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران و محسن امین‌زاده معاون وزارت امور خارجه در دولت اصلاحات منتشر شد. این مناظره مکتوب بازخوانی یکی از کمتر گفته‌شده‌های دهه هفتاد و ماجرای درخواست بخشی از اصلاح‌طلبان برای حمله به افغانستان در زمان تصرف این کشور از سوی این گروه و عقب‌نشینی نیروهای ائتلاف شمال به‌رهبری احمد شاه مسعود بود که متن این مناظره‌های مکتوب را می‌توانید اینجا بخوانید.

ماجرا از این قرار بود که در جریان مسلط شدن طالبان بر افغانستان عواملی به کنسولگری ایران در مزارشریف وارد شدند و دیپلمات‌های ایرانی را به شهادت رساندند. جناح دوم خرداد در شورای‌عالی امنیت ملی کشور جنگ با طالبان را به‌تصویب رساند.

آن زمان نیز به‌رغم اصرار اعضای شورای‌عالی امنیت ملی که اکثراً کارگزاران دولت هستند، تدبیر رهبری مانع از ورود ایران به باتلاق جنگ افغانستان شد. سید حسین موسویان رئیس وقت کمیته سیاست خارجی شورای‌عالی امنیت ملی در گفت‌وگویی با روزنامه همشهری به‌تاریخ ۲ شهریور سال ۹۸، چنین می‌گوید: «آن زمان بحث‌های خیلی فشرده‌ای در دبیرخانه شورای امنیت داشتیم. عجیب این بود که اکثر دستگاه‌ها نظرشان این بود که ارتش ما باید برای انتقام از طالبان وارد خاک افغانستان شده و طالبان را تعقیب کند… موضوع به شورای‌عالی امنیت ملی رفت.

در آن‌جا هم اکثریت رأی به حمله نظامی دادند… معمولاً دأب (روش) آقا حداقل بر اساس تجربه ۸ساله‌ای که خودم از نزدیک داشتم این نبود که مصوبات شورای‌عالی امنیت ملی را وتو کند، خیلی وقت‌ها هم نظر موافق نداشتند اما اگر نظر اکثریت بود اجازه می‌دادند نظر اکثریت اجرا شود، ضمن این‌که ملاحظه خود را هم می‌نوشتند، این یکی از موارد نادری بود که با حمله نظامی به افغانستان برای جنگ با طالبان مخالفت و مصوبه را وتو کردند».

علی ربیعی مسئول اجرایی وقت دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی نیز در گفت‌وگویی با برنامه «دستخط»، به علاقه برخی اعضای شورای‌عالی امنیت ملی به جنگ اشاره می‌کند و می‌گوید “یک دیدگاه این بود که باید به افغانستان کمک کنیم و به نیروهای احمد شاه مسعود یا جاهای دیگر کمک کنیم که این‌ها بتوانند بازپس‌گیری کنند و لازمه این بود که بخش‌های حمایتی در داخل خاک هم صورت گیرد ولی من یاد دارم که وقتی جمع‌بندی‌ها رفت تصمیم بسیار هوشمندانه‌ای بود که ابلاغ شد ما وارد این باتلاق نخواهیم شد. بله، من ساعت ۱ یا ۲ نصف‌شب بود، جمع‌بندی را امضا کردم و فرستادم و صبح زود سر کار آمدم، نماز خواندم و به سر کار رفتم. ۷ صبح نامه روی میز من بود، ظاهراً (ساعت) ‌۵ نوشته شده بود که «ما وارد این دام نمی‌شویم» “.

ابوالفضل ظهره‌وند سفیر اسبق ایران در افغانستان سال گذشته در گفت‌وگویی با تسنیم، درباره موضع برخی در وزارت امور خارجه چنین می‌گوید: «تحلیل ما این بود که آمریکایی‌ها به‌دنبال این هستند که ما را با طالبان درگیر کنند؛ در آن مقطع دریافت بنده این بود که ایران متقاعد شده که نباید درگیر شود اما طیفی بودند که این درگیری را به‌انگیزه‌های مختلف می‌خواستند. در آن مقطع حضرت آقا به‌عنوان فرمانده‌کل قوا به این نظر رسیدند که درگیری به‌صلاح نیست و در نهایت ایشان بودند که جلوی درگیری را گرفتند».

۴ ـ طالبان گروه جهادی است؛ همکاری کنید!
اصلاح‌طلبان اگرچه در اوایل دولت خاتمی درخواست داشتند که ایران از مرز شرقی وارد خاک افغانستان شود و این جنگ با درایت رهبر انقلاب به وقوع نپیوست اما دقیقاً در سال ۸۰ و بعد از حمله ائتلاف غربی به‌رهبری آمریکا، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از احزاب اصلی این جریان به‌رهبری بهزاد نبوی، خواستار همکاری با طالبان و اعمال نفوذ بر ائتلاف شمال (دولت قانونی افغانستان به‌ریاست برهان‌الدین ربانی) بودند.

باید توجه داشت که این بیانیه دقیقاً در مقطعی بود که اصلاح‌طلبان با عبور از شعارهای جناح چپ دهه شصت و اوایل دهه هفتاد دچار دگردیسی شده بودند و سیاست تنش‌زدایی را در روابط خارجی شعار می‌دادند و مشخص می‌شود خطاهای راهبردی آنها صرفاً شامل آن دوران نمی‌شود.

سازمان مجاهدین انقلاب وزارت امور خارجه دولت خاتمی را مورد مؤاخذه قرار می‌دهد که چرا از ائتلاف شمال حمایت و علیه طالبان موضع‌گیری می‌کنند و بی‌طرفی را نقض می‌کنند!

در بخشی از این بیانیه طولانی آمده است: «باید پرسید تصریحات علنی مقامات بلندپایه و رسمی کشور علیه طالبان، تلاش دیپلماتیک و مشارکت برای تشکیل دولتی جدید در افغانستان، اظهارات وزیر امور خارجه مبنی بر عدم موافقت جمهوری اسلامی ایران با حضور طالبان در دولت آینده افغانستان، حمایت از جبهه ائتلاف شمال علیه طالبان با کدام‌یک از اصول بی‌طرفی حتی از نوع فعال آن انطباق دارد؟

…حمایت از جبهه ائتلاف شمال که با پشتیبانی زمینی و هوایی نیروهای آمریکایی و انگلیسی در یک جنگ داخلی علیه طالبان می‌جنگد و جبهه اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را در افکار عمومی مسلمانان جهان کاملاً مخدوش خواهد ساخت و اعتبار و وجاهتی که انقلاب اسلامی طی ۲۲ سال گذشته برای ایران به‌عنوان کشوری که منادی وحدت و حل مناقشات داخلی کشورها در چارچوب منافع ملی بدون دخالت قدرتهای خارجی بوده است، کاملاً از بین خواهد برد. (!)

…جمهوری اسلامی‌ می‌باید تشکیل دولت ملی افغانستان با مشارکت کلیه گروههای جهادی افغانستان از جمله طالبان را محور تلاشهای دیپلماتیک خود قرار دهد… ایران باید از نفوذ خود بر جبهه ائتلاف شمال استفاده کرده و رسماً از این جبهه بخواهد ضمن محکوم کردن جنگ و تجاوز خارجی، آمادگی خود را برای مذاکره به‌منظور تشکیل یک دولت ملی و فراگیر در افغانستان اعلام کند. ایران همچنین می‌تواند از شرایط موجود، طی تماس با طالبان، از این گروه بخواهد ضمن پذیرش گفت‌وگو با جبهه ائتلاف شمال برای تشکیل دولت ملی، آمادگی خود را برای همکاری جهت مبارزه و شناسایی تروریسم اعلام کند.»
 
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که برخی اعضای ارشد آن مانند محسن آرمین و بهزاد نبوی نمایندگان وقت مجلس بودند، در بیانیه‌ای ۵ روز قبل از سقوط کامل دولت طالبان در سال ۸۰، خواستار همکاری جمهوری اسلامی با این گروه شدند!

بهزاد نبوی که آن زمان ریاست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس را عهده‌دار بود در بیانیه حزب متبوعش طالبان را گروهی جهادی خوانده خواستار همکاری با طالبان شد، ۵ روز بعد از انتشار این بیانیه، با سقوط کابل، سلطه این گروه بر افغانستان پایان یافت و بحث‌های مربوط به افغانستانِ بعد از طالبان و ترکیب دولت آینده این کشور آغاز شده بود!

ماجرای افغانستان و فضاسازی‌ رادیکال‌های اصلاح‌طلب

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که برخی اعضای ارشد آن مانند محسن آرمین و بهزاد نبوی نمایندگان وقت مجلس بودند، در بیانیه‌ای ۵ روز قبل از سقوط کامل دولت طالبان در سال ۸۰، خواستار همکاری جمهوری اسلامی با این گروه شدند!

۵ـ با داعش مذاکره کنید!
خطای اصلاح‌طلبان در تحلیل شرایط منطقه و استراتژی جمهوری اسلامی در سیاست خارجه به سالهای دور مرتبط نمی‌شود بلکه آنها در سالهای اخیر نیز تئوری‌هایی داشتند که اگر مبنای تصمیم‌گیری قرار می‌گرفت، ممکن بود منافع ملی را به پرتگاه ببرد، برای مثال، همان‌طور که در سال ۸۰ آنها خواستار همکاری با طالبان شدند، در ماجرای جنگ سوریه نیز سعی در مهار گروه تروریستی داعش از طریق مذاکره داشتند! در حقیقت آنجا که نیاز به جنگ بود، دم از صلح می‌زدند و آنجا که باید راه‌حل گفت‌وگو و عدم تنش مبنا باشد، کشور را به‌سمت جنگ سوق می‌دادند،

برای مثال مصطفی تاج‌زاده از چهره‌های رادیکال جریان اصلاحات آبان ۹۵ در گفت‌وگو با مجله روبه‌رو خواستار مذاکره با داعش شده مدعی بود نمی‌توان به‌طریق نظامی بر داعش غلبه کرد بلکه باید اسد با آنها به مذاکره بنشیند: “مثل برجام رفتار کنیم، با قدرت‌ها بنشینیم و به توافق برسیم که این داستان، فاتح نظامی ‌ندارد. اسد نمی‌تواند مخالفان مسلح خود را نابود کند. آنها نیز نمی‌توانند اسد را به‌زیر بکشند، پس باید مذاکره کنند که چگونه می‌توانند به توافقی برسند که حداقل خواست‌های همه را پوشش دهد… داعش یک فکر و گرایش است و حالاحالاها خواهد بود…”.

آبان سال ۹۶ حکومت داعش از طریق نظامی به پایان رسید و حکومت بشار اسد نیز در سوریه تثبیت شد و کشورهای عربی مجبور شدند سفارتخانه‌های خود را در سوریه بازگشایی کنند؛ اما برجام که تاج‌زاده می‌خواست مبنای حل معادلات سوریه قرار بگیرد، اردیبهشت ۹۶ با خروج آمریکا و در ماه‌های پس از آن با تن‌دادن اروپا به تحریم‌های آمریکا علیه ایران عملاً سالبه به‌انتفاع موضوع شد!

این ایده‌ها البته از زبان غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران هم مطرح شده بود و خواستار توقف حضور نیروهای نظامی ایران در سوریه و حل‌وفصل گسترش تکفیری‌ها از طریق دیپلماسی شده بود! او در سخنرانی در اصفهان در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری گفته بود «آقاجان، ما هم دلمان می‌خواهد در سوریه و لبنان و یمن و همه این‌جا صلح برقرار شود، دفاع از مظلوم شود، شیعیان آن‌جا تقویت بشوند ولی، آیا این کار فقط با پول دادن و اسلحه خریدن و کشتن و زدن این‌ها حاصل می‌شود؟ این دولت با غیرت دینی می‌گوید که “بذارید ما از توان دیپلماسی برای حل مسائل منطقه استفاده کنیم”. توان دیپلماسی بزرگان دیپلماسی که شش تا ابرقدرت را جلوی خودش بنشاند و بزرگ‌ترین مسئله تحریم که شورای امنیت بوده را حل بکنه می‌تواند با توان دیپلماسی بیاید این مسائل را حل کند. مگر ما این جوان‌های عزیز را از سر راه آوردیم همین‌طوری بفرستیم تا شهید شوند. ما دلمان می‌سوزه که جوان‌هایمان چرا باید شهید بشوند. چرا مردم باید کشته بشوند».

         



منبع

ماجرای افغانستان و فضاسازی‌ رادیکال‌های اصلاح‌طلب بیشتر بخوانید »

مواضع طنز اصلاح طلبان در سیاست خارجی

مواضع طنز اصلاح طلبان در سیاست خارجی


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، یک کاربر فضای مجازی در توییتر نوشت:

طنز ماجرا اینجاست که؛

سال۹۶ تیتر می‌زدند “پشت صحنه یک شهادت”و ایران را بابت دفاع از مردم عراق و سوریه مقابل داعش که دشمن بشریت بود تقبیح میکردند؛

اما امروز شده‌اند نگران پنجشیر و منتقد بیطرفی ایران در نزاع دو گروه افغان!

تکلیف افغانستان را باید مردمش روشن کنند بدون دخالت خارجی.

مواضع طنز اصلاح طلبان در سیاست خارجی

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع

مواضع طنز اصلاح طلبان در سیاست خارجی بیشتر بخوانید »