پولشویی

خریدار تابلوی ۱۲ میلیارد تومانی کیست/ نکاتی پیرامون پولشویی در حراج تهران

خریدار تابلوی ۱۲ میلیارد تومانی کیست/ نکاتی پیرامون پولشویی در حراج تهران


 

خبرگزاری فارس؛ گروه هنر ـ محمد کلهر: شیوع ویروس کرونا برگزاری حراج تهران در تیرماه را لغو کرد و این حراج پس از یک سال، بار دیگر در دی‌ماه برگزار شد و مجموع فروش ۸۷ میلیارد و ۹۴۲ میلیون تومان را را رقم زد. در این حراج، تابلوی دو تکه (لت) از آیدین آغداشلو با فروش ۱۲ میلیارد تومانی، رکورد ۱۲ دوره پیشین حراج را شکست. این در حالی است که اثر یاد شده در برآورد اولیه بین ۱.۲ تا ۱.۶ میلیارد تومان قیمت‌گذاری شده بود. «خاطرات امید»‌ در سال جاری با تکنیک گواش و مدادرنگی روی مقوا خلق شده و مجموعاً ۷۶ در ۱۱۶ سانتی‌متر اندازه دارد.

 


یکی از آثار مجموعه «خاطرات انهدام»

 

این اثر در ادامه آثار آغداشلو از مجموعه «خاطرات انهدام» است؛ مجموعه‌ای که چهار دهه است ادامه یافته و بخشی از اصلی‌‌ترین آثار خالقش محسوب می‌شود. انسان‌های تصویر شده در این مجموعه، به فرد خاص تاریخی و یا اسطوره‌ای اشاره ندارند، بلکه مفهوم انسان را تصویر می‌کنند که به واسطه دور شدن از مرزهای اخلاق و سنت‌های گذشته، در حال تخریب و مرگی تدریجی است. کاتالوگ حراج تهران در ادامه توضیحات «خاطرات امید» ‌نوشته است: در این نقاشی، بر خلاف آثار پیشین، این بار تخریب و از میان رفتن نه در پیکره بلکه در فضای پیرامون آن‌ها بازنمایی شده است. این نقاشی دولته نمایانگر دو وجه زنانه و مردانه وجود انسانی است که به واسطه کمپوزیسیون ایستا در حالتی آرمانی و روبه‌روی یکدیگر ایستاده و به هم چشم دوخته‌اند.  نقاش به واسطه استفاده هنرمندانه از رنگ قرمز و سفید با نوارهای آبی، هر دو پیکره را در حالتی تجسم کرده که در عین تعادل با یکدیگر، یک جنس و مکمل هم دانسته می‌شوند؛ گویی یک روح در دو پیکر بسان زوجی زیبا و جوان در کنار هم ایستاده‌اند. اما جهانی که این زوج در آن به سر می‌برند در سیاهی فرو رفته و به واسطه شعله‌های آتش در حال سوختن، فروریختن و از میان رفتن است.

 

 

با این همه، برخی اثر «خاطرات امید» را نوعی کپی‌برداری از ایده اثر پیرو دلا فراچنسکو با نام «دوک و دوشس» می‌دانند.

 

 

 برخی هم آن را کپی اثر «دومنیکو گرلاندایو» نقاش قرن پانزدهم ایتالیامی‌دانند.

آغداشلو اثر دیگری هم در این دوره از حراج تهران با نام «خوشنویسی ساقط» داشت که ۴۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان ارزش‌گذاری شده بود و ۶۰۰ میلیون تومان چکش خورد. اما این همه حاشیه‌ها درباره حضور اثر آیدین آغداشلو در سیزدهمین حراج تهران نبود. بیشترین واکنش‌ها به این موضوع بود که چرا اثر نقاش حاشیه‌ساز طی ماه‌های اخیر، در حراج ارائه شده است که حالا رکوردشکنی کند، چرا که این موضوع نادیده‌گرفتن ادعاهای اثبات‌نشده برخی شاگردان و خبرنگاران درباره اوست. اما مدیر حراج تهران در این باره می‌گوید: «آنچه که ما درباره آقای آغداشلو می‌دانیم این است که او شاکی ندارد، اما خود او چندین فقره شکایت با عنوان افترا و تشویش اذهان عمومی تقدیم دستگاه قضایی کرده است. وی در حال حاضر شاکی است و کسانی‌که به او تهمت زده‌اند، متشاکی.»

از سوی دیگر برخی کاربران فضای معتقد بودند بالابردن غیرعادی قیمت یک اثر، احتمالاً مرتبط با پولشویی و مافیای هنر است و نهادهای نظارتی باید به این موضوع ورود کنند. عده‌ای هم مدعی شدند خریدار اثر ۱۲ میلیاردی، حامی حراج تهران است اما برخی حاضران در حراج، این موضوع را رد می‌کنند. مدیر حراج تهران در این باره می‌گوید: «خریدار اثر آغداشلو نماینده یک شرکت بود که طبعاً شخصیت حقوقی دارد. سایر افراد رقابت کننده هم اشخاص حقیقی بودند. حراج‌های معتبر دنیا مجاز به اعلام نام خریداران آثار نیستند و خود آنها اگر مایل باشند می‌توانند خود را معرفی کنند. ما تنها با دستور قضایی می‌توانیم اسامی خریداران یا فروشندگان را در اختیار مسئولین قرار دهیم.»

درباره برخی حاشیه‌های سیزدهمین حراج تهران با علیرضا سمیع‌آذر مدیر حراج تهران گفت‌و‌گو کردیم. او در دهه هشتاد مدیر دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس موزه هنرهای معاصر تهران بود. سمیع‌آذر از سال ۲۰۰۶ تا کنون هم مشاور حراج کریستیز است.

 

 

* با توجه به حاشیه‌های اخیر آقای آغداشلو و شایعاتی که درباره این نقاش وجود دارد، آیا بهتر نبود از پذیرش اثر او در این دوره از حراج امتناع کنید؟

ارایه اثر یک هنرمند در هر نمایشگاهی در گالری موزه و یا حراج، به معنای اظهارنظر درباره شرایط اخلاقی وی نیست؛ این موضوع در همه جای دنیا یک قاعده است. اثر هنری شخصیت مستقلی دارد، ممکن است هنرمندی از نظر اخلاقی بسیار قابل احترام باشد اما اثرش شایستگی ارائه را نداشته نباشد و یا برعکس.  آثار دوره سیزدهم حراج تهران را مطابق معمول به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فرستادیم، همه آثار تایید و مهر شدند، دو اثر از آیدین آغداشلو هم جزء همین آثار بودند و مجوز گرفتند.

آثار دوره سیزدهم حراج تهران را مطابق معمول به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فرستادیم، همه آثار تایید و مهر شدند، دو اثر از آیدین آغداشلو هم جزء همین آثار بودند و مجوز گرفتند

فراتر از شبهات و شایعه‌ها، آنچه که ما درباره آقای آغداشلو می‌دانیم این است که او شاکی ندارد اما خود او چندین فقره شکایت با عنوان افترا و تشویش اذهان عمومی تقدیم دستگاه قضایی کرده است. وی در حال حاضر شاکی است و کسانی‌که به او تهمت زده‌اند متشاکی. اگر هم شکایتی باشد باید بررسی شود و مقام محترم قضایی در این خصوص حکم دهد.

در چنین وضعیتی ما نمی‌توانیم پیشاپیش قضاوتی انجام دهیم و بگوییم لابد شایعات درست است و بر این اساس اثر هنرمندی را که همیشه در حراج تهران و اغلب حراج ها بوده؛ صرفا به خاطر شائبه‌ها خارج کنیم.

* پیش‌تر گفته‌اید که در حراج تهران بارها با بازارگرمی برخی برای بالابردن قیمت یک اثر مواجه شده‌اید، و اگر متوجه آن شوید، از ادامه حضور اثر هنرمند در حراج جلوگیری می‌کنید. آیا افزایش نامعقول ۱۰ برابری قیمت یک اثر، بازارگرمی برای آن نیست؟ آیا نباید حراج این اثر ملغی شود؟

در حراج‌ها تلاش می‌شود اثر به شکل شایسته ارائه، تحلیل و معرفی شود. این «بازارگرمی» به مفهوم منفی و تحقیرآمیز نیست، اگر این چنین باشد هر تجارتی را می‌توان با این لحن به چالش کشید. آنچه که من گفته‌ام این است که برخی افراد در حراج‌ها، کار خود را به طور تصنعی توسط دوستانِ‌شان افزایش قیمت می‌دهند و به این طریق یک فروش مصنوعی صورت می‌گیرد. حتی در این موارد هم ما نمی‌توانیم فروش را به صرف مشکوک بودن، لغو کنیم چون بهرحال صورت گرفته است. در این موارد صرفاً می‌توان از ارائه اثر هنرمند در حراج بعدی جلوگیری کرد که پیش از این هم چند بار انجام شده است. با این حال باید در نظر داشت این موارد مربوط به کسانی است که نیاز به مطرح شدن دارند و کمابیش ناشناخته هستند، هنرمندی در جایگاه آیدین آغداشلو که از اساتید هنر ایران است و همیشه در همه حراج‌ها پای ثابت بوده، نیازی به بازارگرمی، تبلیغ و معرفی به این معنا ندارد. آثار امثال او یا پرویز تناولی و محمد احصایی، به حراج اعتبار می‌دهند نه اینکه حراج بخواهد با بازارگرمی به کار آنها اعتبار دهد.

۷ مجموعه‌دار حاضر در سالن ـ شامل یک شخص حقوقی و ۶ شخص حقیقی ـ در مزایده خرید اثر آغداشلو رقابت داشتند و این به معنای بازارگرمی نبود

 در مورد اثر آقای آغداشلو در حراج اخیر رقابت کاملاً طبیعی و سالم ابتدا با مزایده ۷ مجموعه‌دار حاضر در سالن صورت گرفت. رقابتی که بسیار گرم بود و ما که شاهد آن بودیم نمی‌دانستیم در نهایت کدامیک از آنها برنده نهایی خواهدشد. ده‌ها نفر در سالن شاهد بودند و همه چیز در اصول کاملاً صحیح و مطابق قواعد حراج بود.

تمام شاهکارهای تاریخ هنر که در حراج‌ها با رقم‌های هنگفتی به فروش رسیدند چنین فضایی را شاهد بوده‌اند. در حراج تهران هم این وضعیت که به افزایش چند برابری اثر منتهی شده، بارها اتفاق افتاده است. مجسمه آقای پرویز تناولی که در سال ۲۰۰۸ در حراج کریستیز به قیمت ۲.۸ میلیون دلار به فروش رسید، برآورد پایه ۴۰۰ هزار دلار داشت که نهایتاً ۷ برابر به فروش رفت. بیش از نیمی از رقابت هم تنها توسط دو نفر صورت گرفت تا تبدیل به رکورد فروش آثار هنری خاورمیانه شد. واقع‌بین باشیم، در مقیاس بین‌المللی اثر آقای آغداشلو در این حراج به رقم حدود ۵۰۰ هزار دلار رسید که هنوز با آن رکورد یا رکوردهای هنرمندانی همچون زنده‌رودی و احصایی خیلی فاصله دارد.

 

 

* با توجه به حساس‌شدن افکار عمومی و پرسش‌های بیشمار درباره خریدار اثر ۱۲ میلیاردی آقای آغداشلو، خریدار چه شخص حقیقی یا حقوقی است؟

خریدار اثر آغداشلو نماینده یک شرکت بود که طبعاً شخصیت حقوقی دارد. سایر افراد رقابت‌کننده هم اشخاص حقیقی بودند. حراج‌های معتبر دنیا مجاز به اعلام نام خریداران آثار نیستند و خود آنها اگر مایل باشند می‌توانند خود را معرفی کنند. ما تنها با دستور قضایی می‌توانیم اسامی خریداران یا فروشندگان را در اختیار مسئولین قرار دهیم. در حراج‌های گذشته خریدارانی با تمایل شخصی اقدام به معرفی خود و آثار خریداری شده کردند.

حراج تهران تنها با دستور قضایی می‌تواند اسامی خریداران یا فروشندگان را در اختیار مسئولین قرار دهد

درباره حساسیت افکار عمومی باید گفت افکار عمومی داخل جامعه هنری اتفاقاً در این قضایا اغلب طرفدار آقای آغداشلو بوده و هست. استادی که صدها شاگرد تربیت کرده و تعدادی از هنرمندان در حراج‌ها در دوره‌ای شاگرد او بوده‌اند. ایشان با نهادهای فرهنگی کشور و انجمن‌های هنری همکاری موثر و صمیمانه داشته‌اند. به نظرم این بخش از افکار عمومی که شما می‌فرمایید به شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های زرد خارج از کشور مربوط می‌شود که چندان ملاک ما نمی‌تواند باشد.

 

 

* درباره مواردی که پیرامون پولشویی در حراج تهران مطرح می‌شود، چه نکاتی را رعایت می‌کنید تا امکان آن به حدقل برسد؟ آیا تاکنون با نمونه‌هایی مواجه بوده‌اید؟

هیچ مورد پولشویی در حراج تهران وجود نداشته و نمی‌تواند باشد. این را صریح می‌گویم چون از آن اطمینان کامل دارم. کسانی که این شائبه‌ها را مطرح می‌کنند یا پول‌شویی را نمی‌دانند چیست و یا حراج را نمی‌شناسند. اگر شما حجم زیادی از پول کثیف داشته باشید و بخواهید دور از چشم مسئولین آن را به چیزی تبدیل کنید، بدترین کار آن است که بیایید در حراج که صدها نفر حاضرند و مراسم به صورت زنده پخش و ثبت می‌شود، در جلوی دوربین‌های صدا و سیما و رسانه‌ها آن را هزینه کنید تا همه ببیند چه میزان خرید کرده‌اید! و شاید بهترین کار این است که بروید سراغ فروش‌های خصوصی و زیرزمینی بدون فاکتور و شاهد و خارج از شبکه بانکی پولی را ردوبدل و چیزی را خریداری کنید.

بر حراج نه فقط مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بلکه بازرسان دارایی و حتی نیروی انتظامی نظارت دارند

کار حراج‌ها این است که از فروش‌های پنهان و زیرزمینی جلوگیری کنند، فروش‌ها را عیان کنند تا مسئولان دولتی روی آن نظارت داشته باشند. بر حراج نه فقط مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بلکه بازرسان دارایی و حتی نیروی انتظامی نظارت دارند. ما تصور نمی‌کنیم کسی برای پولشویی سراغ ما بیاید و این شائبه را هیچ کارشناس اقتصادی مطرح نکرده. وقتی کل فروش حراج را بین حدود ۶۰ خریدار آثار آن تقسیم کنید، مبلغ چندانی نمی‌شود که بتوان آن‌را با ارقام پول‌شویی مقایسه کرد. حتی اگر کل فروش آثار یکصد هنرمند شاخص کشور را هم در نظر بگیرید، قیمت یک آپارتمان در بالای شهر نمی‌شود.

انتهای پیام/





منبع خبر

خریدار تابلوی ۱۲ میلیارد تومانی کیست/ نکاتی پیرامون پولشویی در حراج تهران بیشتر بخوانید »

قماربازان اینستاگرام چطور کلاه‌برداری می‌کنند؟

قماربازان اینستاگرام چطور کلاه‌برداری می‌کنند؟


گروه جامعه خبرگزاری فارس: سایت های شرط بندی در بستر اینستاگرام با قدرت هر چه تمام عرض اندام می کند و گردانندگان آنها با جنجال های ساختگی هر روز پر فالوئرتر می شوند،عملیات فریب قماربازان که  نتیجه داد، هر شب هزاران جوان با رویای یک شبه پولدار شدن، حساب بانکی خود را به قمار آنلاین می سپارند و وارد سایت های شرط بندی می شوند.اینجاست که بازی کلاهبرداران با پول مردم شروع می شود و  با شگردهای مختلف، موجودی تازه واردان را به جیب می زنند.نتیجه این سناریوی خطرناک به جز خروج میلیاردی ارز از کشورکه شبکه بانکی باید پاسخگوی آن باشد و به جز فساد و بی بند و باری و قاچاق دختران، افزایش پرونده مالباختگان سایت های شرط بندی  و به خاک سیاه نشانده شدن هزاران خانواده ایران است. 

در این گزارش با مالباختگان سایت های شرط بندی گفت و گو کردیم. هر چه تا الان در خصوص سایت های شرط بندی و کلاهبرداری هایشان گفتیم را کنار بگذارید و روایت های قربانیان این سایت ها و مالباخته ها را بشنوید تا وقاحت قماربازان اینستاگرامی برایتان بیشتر مسجل شود. از پیرمردی که به امید زندگی بهتر به ترکیه مهاجرت کرد و آنجا طعمه باند پولشویی سایت های شرط بندی شد تا روایت پسر جوان در آستانه ازدواجی که کلاهبرداران سایت های شرط بندی دار و ندارش را بالا کشیدند و ماجرای تلخ راننده تاکسی و سایت قمار. 

                قبل از خواندن گزارش دو فیلم ارسالی از مالباخته های سایت های شرط بندی را تماشا کنید 

توضیح فیلم اول:نمونه ای از دزدی یکی از سایت های شرط بندی از حساب کاربر، وسط بازی موجودی79 میلیون تومانی کاربر صفر می شود. 

توضیح فیلم دوم:اکانت حساب کاربری یکی از اعضای سایت با موجودی17 میلیون تومان مسدود می شود و امکان برداشت وجود ندارد.

*روایت اول؛ وقتی آقای حضرات به وام 11 میلیونی راننده تاکسی رحم نمی کند  

پرونده مالباختگان سایت های شرط بندی هزار رنگ است. کاربران  با خیال خوش وارد سایت می شوند و با شارژ حساب در درگاه های ناامن بانکی، اطلاعات حسابشان را دو دستی تقدیم هکرها و قماربازان می کنند. روایت پسر راننده تاکسی و وسوسه قمار او هم شنیدنی است؛

«هر وقت موتور جست و جوی اینستاگرام را باز می کردم، پویان مختاری را می دیدم و تبلیغ های رنگارنگ سایت شرط بندی اش. کار درست و حسابی نداشتم. پدرم راننده تاکسی بود. صبح ها او روی ماشین کار می کرد و بعداظهرها من. وسوسه شدم. با مشخصات پدرم آی دی ساختم وعضو سایت شرط بندی پویان مختاری شدم. شماره کارت پدرم را وارد کردم و دو هفته بازی کردم. یکی دو برد سبک هم داشتم ، پولش را هم برایم ریختند. اما فقط می خواستند اعتمادم را جلب کنم. من  حسابی فریب خورده بودم. در این فکر بودم که چطور پدرم را راضی کنم تا وامی را که از تاکسیرانی گرفته به من بدهد تا با آن شرط بندی کنم،اما غافل از اینکه هکرهای سایت شرط بندی پویان مختاری اجازه ندادند از پدرم اجازه بگیرم. خودشان زحمت برداشت از حساب را کشیده بودند و حساب پدرم راهک کردند. حالا من ماندم و شرمندگی و دفترچه اقساط پرداخت نشده ای که آقای حضرات وامش را  مثل آب خوردن  بالا کشید.»

*روایت دوم؛ دام سایت های شرط بندی برای پیرمرد62 ساله در ترکیه 

اگر فریب نمایش قماربازان اینستاگرامی را بخورید، قافیه را باخته اید! این از خدا بی خبران کوچک و بزرگ سرشان نمی شود، آنقدر که به پیرمرد62 ساله در دیار غربت هم رحم نکردند و بلایی بر سرش آوردند که حالا در دهه هفتم عمرش و بعد از یک عمر زندگی با آبرو  پایش به دادگاه ها باز شده و مانده با بدهی 100 میلیونی و ده ها شاکی  چه کند! نکته تلخ روایت اینجاست که پیرمرد، اصلا نمی دانست سایت شرط بندی چیست واز دنیای قماربازان آنلاین هم خبری نداشت.

«این چند ماه به اندازه چند سال پیر شدم. همه چیز از دو سال قبل شروع شد. بازنشست شده بودم. یکی از دوستانم در ترکیه زندگی می کرد و به من گفت دست زن و بچه را بگیر و چند صباح باقیمانده را در این کشور بگذران. گفت بیا اینجا کار و کاسبی راه بیندازیم و با هم شریک شویم. سرتان را درد نیاورم که اشتباه من از همین نقطه شروع شد. چند ماه طول کشید تا مقدمات رفتن فراهم شد. بماند که همان جاهم ورشکست شدم ودار و ندارم را از دست دادم.  به ترکیه رفتیم و خانه ای اجاره کردیم و با شراکت همان دوست قدیمی یک مغازه فروش لوازم خانگی دست دوم در یکی از محله های ایرانی نشین ترکیه راه انداختیم. چند ماه گذشت.»

بی گناهم اما از همه استان های ایران شاکی دارم

صدای رنجور پیرمرد را وقتی می شنویم که  ورشکستگی در ترکیه هم به مشکلاتش اضافه شده است و حالا با این سن و سال یک پایش دادگاه اصفهان است و یک پایش دادگاه اهواز. ده ها پرونده شکایتی دارد. بی گناه و بی خبراز همه جا!

روایت این کلاه برداری از زبان آقای قنبری شنیدنی است؛« یک روز جوانی ایرانی در ترکیه به مغازه آمد و از من خرید کرد. خوشتیپ و برازنده بود. از در دوستی وارد شد و ادعا کرد چند سال است به ترکیه آمده و حسابی کار و بارش گرفته است. از نگرانی من برای اقامت که با خبر شد گفت شما جای پدرم هستید و کمکتان می کنم. از پاسپورت و مدارکتان کپی بگیرید و امضا کنید و به من بدهید، برایتان در ترکیه اقامت می گیرم.من از همه جا بی خبر با خوشحالی مدارک خودم و خانواده را به او دادم .گذشت تا چند روز بعد، دوباره جوانک به مغازه آمد و گفت به زودی موضوع اقامت تان حل می شود. گفت خواهشی دارم. کارت بانکی ایرانی من مسدود شده، یکی از دوستانم قرار است 100 میلیون برایم حواله کند، به هر کسی نمی شود اعتماد کرد. می شود کارت بانکی تان را یک شبه به من امانت بدهید؟ من هم یکی از کارت های بانکی ام را دو دستی تقدیمش کردم و گفت فردا برایت می آورم. نمی دانستم با این ندانم کاری و اعتماد بیجا باید جوابگوی پول از دست رفته ده ها نفر شوم.

هکرها و کلاهبرداران سایت های شرط بندی همان شب به حساب ده ها کاربر سایت شرط بندی در شهرهای مختلف کشور دستبرد زده بودند و حسابشان را هک کرده و پول همه این بخت برگشته ها را به حساب من ریخته بودند. این دزدی شبانه از حساب کاربران سایت های شرط بندی در عرض سه ساعت اتفاق افتاده بود. از کارت من برای دزدی استفاده و 100 میلیون پول را به آن واریز کرده بودند. وقتی متوجه این اتفاق شدم که چند روز بعد همسرم که در ایران بود با من تماس گرفت و با دلهره گفت چکار کردی ؟ از پلیس فتا آمدند در خانه مان. گفتند همسرتان حساب مردم را هک کرده! موجودی من صفر شده بود و هکرها همان شب 100 میلیون را از کارتم برداشت کرده بودند و من هیچ سندی برای اثبات بی گناهی ام نداشتم.»

 

ماجرای هکرها، پیرزن اهوازی، کارت یارانه و قمار 

پیرمرد بخت برگشته وقتی به ایران برگشت تازه فهمید ماجرا از کجا آب می خورد. در حین مصاحبه کم مانده بود از شدت ناراحتی و غصه گریه کند. صدایش به جایی نمی رسد، چون مدرکی برای اثبات ادعایش ندارد و می گوید:« بعد از این ماجرا تازه فهمیدم آن جوان از خدا بی خبر، از دار و دسته سایت های شرط بندی بود و کارش پیدا کردن حساب های اجاره ای برای پولشویی این سایت ها.

 وقتی برای رسیدگی به شکایت هایی که از من شده بود به پلیس فتا احضار شدم دلم خیلی گرفت.همه کسانی که از من به جرم هک کردن حسابشان شکایت کرده بودند، با رویای پولدار شدن عضو سایت های شرط بندی شده و با این سایت ها سر و سری داشتند.

جالب است اینکه یکی از شاکی ها پیرزن اهوازی اهل امیدیه بود. نوه اش کارت بانکی یارانه او را بدون اجازه برداشته بود و در یکی از سایت های شرط بندی عضو شده بود. اما هکرهای سایت از خجالت نوه و مادربزرگ درآمده و موجودی حساب را یکجا شخم زده بودند.

حالا تصور کنید من در برابر این پیرزن چه باید می کردم؟ حدود 6 ماه است که به خاطر یک ندانم کاری و سوء استفاده شیادان سایت شرط بندی در برابر ده ها شاکی قرار گرفته ام. هیچ سند و مدرکی هم ندارم که ثابت کنم من هم مالباخته ام. نکته جالب تر ماجرا آنجاست که 100 میلیونی که از حساب های مختلف هک شده و به کارت بانکی من واریز شده بود، دو ساعت بعد در ترکیه با یک تراکنش از حسابم برداشت شده است.درست در همان زمان من هنوز ترکیه بودم و نمی توانم ثابت کنم بی گناهم. حالا یکی یکی در حال راضی کردن شاکی ها هستم و باید تاوان بدهم.» 

*روایت سوم: چرا قماربازارن اینستاگرامی هر روز لاکچری تر می شوند؟/نسخه ای از یک کلاهبرداری ترکیبی

زندگی لاکچری که اینستاگرامرهای قمارباز هر روز با یک پست آن را در چشم فالوئرها فرو می کنند با زور بازو وعرق جبین به دست نیامده،خون ملت را در شیشه می کنند و هر روز پولدارتر از قبل می شوند.

روایت «ش. احمدی»؛ یکی دیگر از مالباختگان، ترکیبی از همه روش های کلاهبرداری در سایت های قمار آنلاین است. سرمایه زندگی این جوان در کمتر از یک ماه  دود شد و به جیب صاحبان سایت های شرط بندی رفت تا خرج یکی دو پست رنگین شاخ های قمارباز اینستاگرام در بیاید و زنجیر طلای گردنشان ضخیم تر شود؛

«بیو پیج را بکش بالا تا خوشبخت شوی. فریب خوردم. فریب همین پست ها و تبلیغات. نه فقط من که سه رفیقم هم همین بلا سرشان آمد. آنها حاضر به مصاحبه نشدند اما من آنچه بر سرم آمد را روی دایره می ریزم. پدرم سرمایه ای به من داده بود و با آن کسب و کاری راه انداخته بودم.خودم هم از نوجوانی درس خواندم و کار کرده بودم. کاسب بودم اما از سر کنجکاوی عضو سایت های شرط بندی شدم آن هم نه یک سایت. در سه سایت عضو شدم، اولش برای تفریح وسرگرمی. دور هم با رفیقانم جمع می شدیم و در سایت پویان مختاری، ساشا سبحانی و میلاد حاتمی عضو شدیم تا ببینیم کدام یک از سایت ها بهتر برد می دهد.از 100 هزار تومان شروع کردم به شارژ کردن حساب ها. اولش برای این سرگرمی و کنجکاوی خیلی زود تبدیل شد به یک اعتیاد  ویرانگر.

اول معتاد قمارت می‌کنند بعد دار و ندارت را بالا می‌کشند

شگرد سایت های شرط بندی این است که وقتی شخصی برای اولین بار و با رقم پایین عضو سایت شود، با رقم های پایین چند بار به کاربر برد می دهد تا اعتمادش جلب شود و از نظر روانشناسی او را معتاد  قمار می کند. وقتی طرف اعتماد کرد و برای به دست آوردن پول بیشتر، حساب را با مبلغ بالا شارژ کرد آن وقت است که او را به خاک سیاه می نشاند. این را شروین می گوید و ادامه می دهد:«کازینو آنلاین را طوری دستکاری می کنند که تو ببازی.البته وقتی هم برنده می شوی مثل آب خوردن پولت را بالا می کشند و نمی توانی برداشت کنی.

من اوایل شبی دو میلیون حسابم را شارژ می کردم. یک شب بازی را بردم و موجودی را به 5 میلیون تومان رساندم. وقتی خواستم یک میلیون از این مبلغ را برداشت کنم دیدم موجودی حسابم در سایت صفر شده است. اگر کسی این گزارش را خواند و ادعا کرد که من دروغ می گویم، مدارکم را رو می کنم. اسکرین شات گرفتم از مرحله به مرحله. به ادمین سایت پیام دادم و پرسیدم چرا حسابم صفر شده. نوشت حتما قواعد بازی را رعایت نکردی. به همین راحتی!

130 میلیون باختم و 70 میلیون باقیمانده حسابم را هک کردند

فکر می کردم بعد از این اتفاق حتما نقره داغ شده و از سایت شرط بندی بیرون آمده است.اما پلان اصلی روایت شروین احمدی و ماجرای کلاهبرداری قماربازان، تازه از اینجا شروع می شود. «شروین» می گوید:« بدون تعارف بگویم. من معتاد قمار شده بودم.با اینکه دیدم پولم را در سایت بالا کشیدند اما کوتاه نیامدم و باز هم بازی کردم. تا جایی پیش رفتم که در یک هفته 130 میلیون تومان پولم را در سایت از دست دادم و باختم.

خانواده ام متوجه ماجرا شدند و  اوضاع خانه بهم ریخت. خودم هم خسته شده بودم. این باخت سنگین حالم را حسابی بد کرده بود و همان شب تصمیم گرفتم دور سایت شرط بندی را  برای همیشه خط بکشم. صبح با صدای پیامک گوشی از خواب بیدار شدم و با دیدن اس ام اس برداشت 70 میلیون تومان از حسابم شوکه شدم. ساعت 6 صبح، هکرهای سایت شرط بندی دار و ندارم را بالا کشیدند.»

انتهای پیام/





منبع خبر

قماربازان اینستاگرام چطور کلاه‌برداری می‌کنند؟ بیشتر بخوانید »