پیمان ابراهیم

چرایی حمایت ابوظبی از تل‌آویو

چرایی حمایت ابوظبی از تل‌آویو


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، قریب به چهار سال پیش امارات به همراه بحرین اقدام به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی کردند. در آن دوران بسیاری از تحلیلگران بر این اعتقاد بودند پیمان ابراهیم نقطه آشکارسازی روابط ابوظبی- تل‌آویو است. در دو دهه اخیر اماراتی‌ها با دنبال کردن توسعه اقتصادی و تبدیل شدن به قطب تجارت منطقه‌ای سعی کردند خطوط قرمز سنتی کشور‌های منطقه را کنار بگذارند و برای تبدیل شدن به بخشی از چرخه عرضه جهانی به سمت توسعه روابط راهبردی با رژیم صهیونیستی حرکت کنند.

پس از عملیات «طوفان الاقصی» بسیاری از کشور‌های مسلمان (حتی اعضای پیمان ابراهیم) اقدام به کاهش یا تعلیق روابط اقتصادی با رژیم صهیونیستی کردند، اما به نظر می‌آید محمد بن زاید آل نهیان، رئیس امارات تصمیم گرفته است مسیر متفاوتی را دنبال کند.

ستون فقرات روابط راهبردی امارات و رژیم صهیونیستی همکاری‌های امنیتی و توسعه روابط تجاری است. امارات به دلیل قرار گرفتن در آبراه مهم خلیج فارس نقش مهمی در تجارت دریایی و ارتباط میان دو قاره آسیا و اروپا ایفا می‌کند.

نکته جالب توجه آنکه امارات و رژیم صهیونیستی به دلیل داشتن موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی مورد توجه قدرت‌های بزرگ همچون آمریکا، چین و هند هستند. به عنوان نمونه، هر سه قدرت بزرگ به دنبال کسب امتیاز‌های بلندمدت در بنادر جبل علی، حیفا یا اشدود هستند. پس از صلح ابراهیم، ابوظبی و تل‌آویو به بخشی از پروژه‌های غرب در منطقه غرب آسیا بدل شدند. کریدور امنیت غذایی «I۲U۲»، آیمک و کریدور زمینی دبی- حیفا نمونه‌هایی از همکاری امارات با صهیونیست‌ها برای حفظ موقعیت این رژیم در بازار‌های جهانی است.

برهمین اساس یکی از دلایل اصلی تداوم روابط راهبردی ابوظبی- تل‌آویو درهم تنیدگی منافع هر دو بازیگر در پروژه‌های کریدوری است.

پس از امضای توافق نامه تجارت آزاد میان امارات و رژیم صهیونیستی و حذف یا کاهش تعرفه‌ها تا ۹۶ درصد، حجم روابط تجاری میان دو طرف به شکل قابل توجهی افزایش یافت. به گزارش مجاهدت از «عرب نیوز»، حجم روابط تجارت میان ابوظبی و تل‌آویو در سال ۲۰۲۲ میلادی به بیش از دو برابر و به رکورد ۲.۵۶ میلیارد دلار رسیده است. 

طبق آمار منتشر شده از سوی سفارتخانه رژیم صهیونیستی در امارات، حجم روابط دو طرف در سال ۲۰۲۱ میلادی تنها ۱.۲۲ میلیارد دلار بود. در سال ۲۰۲۲ میلادی عمده محصولات صادراتی رژیم صهیونیستی به امارات عبارت بودند از؛ الماس (۴۹۳ میلیون دلار)، محصولات هوایی (۳۴.۳ میلیون دلار) و باتری (۳۰.۲ میلیون دلار). در سوی مقابل عمده محصولات صادراتی امارات به رژیم صهیونیستی عبارت بودند از؛ الماس (۵۳۵ میلیون دلار)، شمش‌های آهن (۳۰۱ میلیون دلار) و گندم (۱۰۴ میلیون دلار).

در چشم انداز روابط امارات و رژیم صهیونیستی هدف گذاری کوتاه مدت رقم ۱۰ میلیارد دلار تا ۲۰۲۷ میلادی اعلام شده است. سرمایه گذاری مشترک و متقابل دیگر حلقه وصل امارات و رژیم صهیونیستی است. به عنوان نمونه در سال ۲۰۲۰ میلادی بانک‌های مرکزی دو طرف اقدام به تعریف شیوه نامه‌های بانکی و مالی کردند.

علاوه بر این، امضای قرار داد میان بزرگترین بانک دبی و بانک بو علیم رژیم صهیونیستی سبب کاهش خطر سرمایه گذاری، تسهیل نقل و انتقال و تأمین مالی شد. خرید ۲۲ درصد سهام میدان گازی تامار به ارزش ۱ میلیارد دلار در دسامبر ۲۰۲۱ و مبادله پترولیوم ابوظبی نشانه روابط راهبردی میان این دو عضو پیمان ابراهیم است. عوامل فوق سبب می‌شود رخداد‌هایی همچون جنگ غزه یا افزایش تنش‌های میان محور مقاومت و رژیم صهیونیستی موجب عقب نشینی طرف اماراتی از توسعه روابط با رژیم صهیونیستی نشود.

علاوه بر این، در یک دهه اخیر اماراتی‌ها برای ایجاد موازنه در برابر ایران، ترکیه و قطر سرمایه گذاری گسترده‌ای در حوزه نظامی، امنیتی و رسانه‌ای انجام دادند و حال امیدوارند با بازکردن پای نیرو‌های امنیتی و شرکت‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی به منطقه خلیج فارس بتوانند به بخشی از نگرانی‌های امنیتی خود در قبال همسایه‌های شمالی پاسخ دهند.

البته تجربه جنگ یمن این نکته را به ابوظبی یادآوری کرده است، اگر موشک‌ها و پهپاد‌های مقاومت به سمت امارات به پرواز درآیند، سامانه‌های پدافندی رژیم صهیونیستی نمی‌توانند به صورت مؤثر وارد درگیری شوند و امنیت این کشور را حفظ کنند. شاید به همین دلیل در چهار سال گذشته حکام امارات دست دوستی به سمت تهران دراز کردند و به شدت نگران واکنش تند ایران و محور مقاومت هستند.

اجازه ندادن ابوظبی به سنتکام برای استفاده از پایگاه الظفار با هدف ضربه زدن به پایگاه‌های مقاومت در عراق و سوریه نشان دهنده تغییر رویکرد این شیخ نشین در سال‌های اخیر است.

با وجود این، به نظر می‌آید نگرانی‌های امنیتی مشابه در قبال ایران و همچنین پیوند راهبردی میان بخش دولتی و خصوصی امارات سبب شده است این امارت نشین علاقه‌ای به قطع یا کاهش روابط با تل‌آویو نداشته باشد.

بهره سخن

در نظام فکری سران امارات آنچه اهمیت دارد، منافع جهان اسلام یا موضوعات ژئوپلیتیکی نیست، بلکه به دنبال حفظ حداکثری منافع خود در رابطه با قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی هستند. بر همین اساس کشتار وسیع مردم فلسطین، اعمال سیاست گرسنگی دادن و مشکلات بهداشتی یا تخریب وسیع خانه‌های مردم در نوار غزه به وسیله صهیونیست‌ها در صدر اولویت‌های ابوظبی قرار ندارد.

اماراتی‌ها قصد دارند با ارائه کمک‌های بشردوستانه محدود یا رایزنی در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای برقراری آتش بس موقت، چهره‌ای صلح طلب و میانجی در رسانه‌های بین‌المللی از خود به نمایش بگذارند. با وجود هزینه‌های تبلیغاتی امارات برای فرار از موضوع همکاری با رژیم صهیونیستی، به نظر می‌آید انفعال و گاهی کمک‌های ابوظبی به این رژیم (مانند ایجاد خط کریدور زمینی دبی – حیفا) سبب شده است نام این کشور در زمره متحدان تل‌آویو ثبت شود.

منبع: راهبرد معاصر

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرایی حمایت ابوظبی از تل‌آویو بیشتر بخوانید »

چرا آمریکا توافق با ایران را ترجیح می‌دهد؟

چرا آمریکا توافق با ایران را ترجیح می‌دهد؟


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، رژیم صهیونیستی همواره به دنبال تنش زایی بین ایران و ایالات متحده آمریکا بوده و مخالفت خود را در مورد هرگونه توافق با ایران ابراز کرده است؛ این مسئله هم مربوط به امروز و دیروز نیست و در چند دهه اخیر این رژیم به طور مشخص این رویکرد را در قبال توافق هسته‌ای ایران دنبال کرده است. به نظر می‌رسد لفاظی‌های مقامات صهیونیست در قبال «دستیابی به هرگونه توافق با ایران» نیز باید در همین راستا ارزیابی شود.

اما با کمی تفکر در مورد راهبرد دولتمردان آمریکایی و ارزیابی اظهارات و عملکردشان در ماه‌های اخیر می‌توان به این نتیجه رسید که آن‌ها به هیچ وجه خواستار افزایش تنش با ایران نبوده و اتفاقا تلاش می‌کنند از طریق دیپلماتیک پرونده هسته‌ای ایران را به سرانجام برسانند. دولت بایدن از همان روز‌های آغازین خود به صراحت اعلام کرده که مهمترین پرونده سیاست خارجی دولت او «مهار چین» است. اما پس از جنگ اوکراین بخش زیادی از تمرکز آمریکا در حوزه سیاست خارجی به مدیریت صحنه این جنگ اختصاص یافت؛ بنابراین با نگاه واقع‌بینانه می‌توان متوجه شد که مسئله پرونده هسته‌ای ایران در چند اولویت اول سیاست خارجی آمریکا قرار ندارد و از همین رو هرگونه تشدید تنش که ایالات متحده آمریکا را مجبور به تمرکز بیشتر بر این موضوع کند، مطلوب دولتمردان آمریکایی نیست. در شرایطی که برخی تحلیلگران اذعان می‌کنند که جنگ اوکراین تله آمریکایی‌ها برای درگیر کردن روسیه – به عنوان یکی از قدرت‌های جهانی رقیب آمریکا – در یک جنگ فرسایشی بوده و همچنین آمریکا تلاش کرده تا چین را نیز در مسئله تایوان درگیر یک جنگ کند، به هیچ وجه منطقی نیست که تصمیم‌سازان آمریکایی خواهان درگیر شدن در یک جنگ بی‌نتیجه باشند؛ لذا بهترین راه برای آن‌ها تعامل دیپلماتیک با ایران خواهد بود.

حال این سوال مطرح می‌شود که چرا رژیم صهیونیستی در تلاش است تنش در مورد پرونده هسته‌ای ایران را افزایش دهد؟ دلیل اصلی این امر در مطالب ابتدایی این یادداشت توضیح داده شد، اما دلایل دیگری نیز برای اقدامات صهیونیست‌ها می‌توان ذکر کرد. یکی از مهمترین آن‌ها بهم خوردن محاسبات این رژیم در خصوص تحولات منطقه خاورمیانه پس از عادی سازی روابط بین ایران و برخی کشور‌های عرب منطقه به ویژه عربستان سعودی است. علاوه بر این، روند عادی سازی و آشتی بین کشور‌های منطقه که با بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و بهبود روابط دمشق با سایر پایتخت‌های عربی تداوم یافت، عرصه را برای تل‌آویو در منطقه تنگ‌تر کرد.

صهیونیست‌ها که انتظار داشتند «پیمان ابراهیم» وضعیت آن‌ها را در بین کشور‌های منطقه بهبود ببخشد و حتی به دنبال عادی‌سازی روابط با ریاض بودند، به یکباره شاهد وارونه شدن شرایط و به کابوس تبدیل شدن رویاهایشان بودند. از طرف دیگر، پس از روی کار آمدن یک کابینه تندرو در اسرائیل، اوضاع داخلی در این کشور متشنج شد و اعتراضات داخلی گسترده‌ای در سرزمین‌های اشغالی شکل گرفت که همچنان نیز تداوم دارد. احتمالا نتانیاهو و اعضای کابینه‌اش تلاش می‌کنند تا با منحرف کردن افکار عمومی به سمت پرونده هسته‌ای به عنوان یک پرونده خارجی، راهی برای کاهش فشار داخلی پیدا کنند.

علاوه بر این، با گمانه‌زنی‌هایی که در هفته‌های اخیر در مورد احتمال دستیابی به یک توافق با ایران با میانجیگری برخی کشور‌های منطقه مطرح شده است، می‌توان متوجه اظهار نظر‌های صهیونیست‌ها شد. شاید واکنش نتانیاهو مبنی بر «الزام آور نبودن هرگونه توافق با ایران برای اسرائیل» را هم در همین راستا باید تحلیل کرد. اظهارات نتانیاهو در تماس تلفنی با بلنکین – وزیر امور خارجه آمریکا – در شرایطی مطرح شده که رسانه‌های اسرائیلی مدعی احتمال حصول توافق بین ایران و آمریکا ظرف چند هفته آینده هستند.

فارغ از اینکه توافقی بین ایران و آمریکا حاصل شود یا نشود، دست و پا زدن‌های مقامات این رژیم برای تضعیف هرگونه تلاش به منظور کاهش تنش با ایران ادامه خواهد داشت. اما واقعیت این است که آمریکایی‌ها با در نظر گرفتن منافع ملی خود از هرگونه افزایش تنش با جمهوری اسلامی ایران پرهیز می‌کنند.

منبع: باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا آمریکا توافق با ایران را ترجیح می‌دهد؟ بیشتر بخوانید »