چادر

. برای مامانمینا تعریف کردم و گفتم بنده خدا منو با یکی دیگه اشتباه گرفته بود حتما . ….


❤️♥️❤️♥️❤️♥️❤️♥️
.

برای مامانمینا تعریف کردم و گفتم بنده خدا منو با یکی دیگه اشتباه گرفته بود حتما ?
.
.
بابام برام چادر میخرید ولی میگفتم سر نمیکنم مگر اینکه مشهدی جایی میرفتیم واسه زیارت سر میکردم ⭐️
و همه میگفتن چقدر بهت میاد و چقدر واسم خاستگار میومد??(خداااا)
.
.
خیلی یهویی یه تایمی تصمیم گرفتم یکمی روسریمو بیارم جلو بنظرم خیلی شیک بود این استایل ولی برای یه تایمی فقط نمیخاستم محجبه بشم ??‍♀️?
.
.
فک کنم تیر ماه بود
یه شب خواب دیدم یه اقایی بهم میگه نمیای بهمون سر بزنی؟ ?
نکنه از ما بدت بیادااا
از خواب پریدم یکمی با گوشیم ور رفتم و خابیدم باز

(شاید خیلیا باورشون نشه اما مهم نیست?)
دو روزی ذهنم درگیر بود
یکی از دوستام بهم پیام داد میای بریم بهشت زهرا ?یکمی دلم گرفته بریم یکمی اکی بشم
گفتم نه والا من میام اونجا بدتر دلم میگیره تا اکی بشم
گفت نه تو بیا مطمعنا حال توام خوب میشه❤️
.
.

زیاد مشتاق نبودم ?
ولی رفتم
همونجای قبلی ( شهدای فانوس دار)
رفتم کنار یکیشون نشستم
شروع کردم به درد ودل به حرف زدن
از همه چی گفتم
راست میگفت دوستم
خیلی بهتر شدم ?
یه خانمی بهم یه برگه داد
عکس یه شهید بود ?
خیلی قیافش برام اشنا بود ?
ولی نمیدونستم کجا دیدمش
هرچی فکر کردم نفهمیدم کجا دیدمش ولی میدونستم قطعا یجا دیدم?
شاید همون اقایی بود که خابشو دیدم?

اما مگه میشه؟
این حرفا و فکرا برام خنده دار بود?
.
.
.

.
.
.



منبع

sara_bagheriann@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. برای مامانمینا تعریف کردم و گفتم بنده خدا منو با یکی دیگه اشتباه گرفته بود حتما . …. بیشتر بخوانید »

& به همه گفتم… به خودتم میگم… اگه بین این آدمایی که میان سمت من… یکیشون تو باشی… م…


‍من به همه گفتم…
به خودتم میگم…
اگه بین این آدمایی که میان سمت من…
یکیشون تو باشی…
مطمئنا تورو انتخاب میکنم‌…‌
اون موقع یه لحظه ام فک نمیکنم..
که ملاک و معیارم واسه انتخاب چیه
اون موقع تو خودت میشی
تمام اون چیزی که من همیشه خواستم
اون موقع کنار تو میشم کم توقع ترین دختر دنیا
میشم چیزی که هیچ وقت نبودم
در به در این بانک و اون بانک باهات
میگردم دنبال وام واسه رهن خونه….
خونه ک هیچ
من به زندگی با تو تو یه اتاقم راضیم
فقط زیرش نفسای من و تو باشه…
میشم از اون عروسا که برای عروسیشون
با یه سرویس بدلی راضی میشن.‌‌
از اونا که با ماه عسل سر و ته عروسی رو هم میارن
میگی ماشین نداری واسه دور دور…
میگم اتوبوسا که هستن تازه مسیر طولاتی تر میشه
بیشتر میتونم کنارت باشم
نه ازت فلان رستورانو میخوام
نه فلان مجتمع واسه خرید
خودم خیاطی یاد میگیرم…و لباس میدوزم
من به ساندویچی دور میدون راضیم
وقتی تو کنارم باشی…
میشم از اون خانوما که ۷ صبح
با شوهرشون بیدار میشن میرن سرکار ..
واسه اینکه کمک شوهرشون کنن…
فقط کافیه تو باشی
تا همه اینا عملی شه…
اخر حرفام…
بهم میگی یعنی انقد خواستنی ام؟
منم زل میزنم تو چشات و میگم
تو تمام اون چیزی هستی که از این دنیا میخوام…
.
سعيده جهاني ⁦?️⁩
.
? نظرتونو راجع به عکس ها و کپشن بنویسید❤️
.
.
. . . شیعه



منبع

asheghane_bacheshieh@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

& به همه گفتم… به خودتم میگم… اگه بین این آدمایی که میان سمت من… یکیشون تو باشی… م… بیشتر بخوانید »

. نمی دانم چرا! بین این همه شهید پیله کرده ام به تو شاید فقط با تو پروانه می‌شوم … . . ….


.
نمی دانم چرا!
بین این همه شهید
پیله کرده ام به تو شاید
فقط با تو پروانه می‌شوم …
.
.
.
.
.
.

.
.



منبع

shahidkharazi_com@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. نمی دانم چرا! بین این همه شهید پیله کرده ام به تو شاید فقط با تو پروانه می‌شوم … . . …. بیشتر بخوانید »

. یا امام رضا السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا نگاه من به ضریح تو یک جهان حرف است برای عر…


.
یا امام رضا
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
نگاه من به ضریح تو یک جهان حرف است
برای عرض ارادت زبان نمی خواهم .
.
.

.



منبع

mim.rezai۷۵@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. یا امام رضا السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا نگاه من به ضریح تو یک جهان حرف است برای عر… بیشتر بخوانید »

. . . ریئس انبار برای سرکشی به قسمت انبار رفته بود. رئیس انبار حاجی رو نمیشناخت ، رو کر…


.

.
.
ریئس انبار برای سرکشی
به قسمت انبار رفته بود.
رئیس انبار حاجی رو نمیشناخت ،
رو کرده بود به حاجی و گفته بود
با وایستادن و نگاه کردن
کاری از پیش نمیبری
حاجی هم دست به کار شده بود
و حسابی کمک کرده بود.
.
بعد از ظهر رئیس انبار از بقیه سربازا
پرسیده بود که این سربازِ کدوم دسته است
تا با فرماندش صحبت کنه و به انبار منتقلش کنه…
حسابی از این سربازِ خوشش اومده بود
.
و اون سربازِ خوب حاج حسین خرازی
فرمانده لشگر امام حسین ‘ علیه السلام ‘ بود …
.
.
.
.
شادی روح رفیق و همراه شهیدمون
صلوات + وعجل فرجهم
.
.
.
.
.
.
؛
♥️



منبع

ebrahim.hadi_delha@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. . . ریئس انبار برای سرکشی به قسمت انبار رفته بود. رئیس انبار حاجی رو نمیشناخت ، رو کر… بیشتر بخوانید »