چین

استیضاح ترامپ حزب جمهوری‌خواه را از بین می‌برد

هیچ‌کس در هیچ‌ جای جهان، از بایدن نمی‌ترسد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، یک سناتور ارشد جمهوری‌خواه کنگره آمریکا در مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی این کشور، به شدت به مواضع جو بایدن و دولت او تاخت.

لیندسی گراهام در مصاحبه با فاکس نیوز در پاسخ به سوالی درباره سیاست‌های دولت جو بایدن در قبال چین، ایران و پرونده «الکسی ناوالنی» سیاستمدار روس غربگرای مخالف دولت روسیه، مواضع سیاست خارجی بایدن را به باد انتقاد گرفت.

بیشتر بخوانید:

گراهام: آینده حزب جمهوریخواه در دست ترامپ است

«بن دومنچ»، داماد جان مک کین و مجری فاکس نیوز در ابتدای این مصاحبه سوالی درباره موضع بایدن در قبال الکسی ناوالنی، سیاستمدار روس مخالف غربگرای ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه سوال کرد.

لیندسی گراهام در پاسخ به این سوال، به مواضع سیاست خارجی دولت دموکرات جو بایدن تاخت و ادعاهای بی‌اساسی علیه ایران، چین و روسیه مطرح کرد.


بن دومنچ، داماد جان مک کین و مجری فاکس نیوز

نماینده جمهوری‌خواه ایالت کارولینای جنوبی در مجلس سنای ایالات متحده گفت: «مشکل این است که (ولادیمیر) پوتین در حال نظاره کردن به (جو) بایدن از یک دریچه و لنز بزرگ‌تر است، برخلاف توصیه‌های ارتش ما داریم از افغانستان خارج می‌شویم، ما در تلاش هستیم که دوباره به توافق هسته‌ای ایران برگردیم و ایرانی‌ها در حال تهدید برای انجام غنی سازی ۶۰ درصدی اورانیوم هستند، شما برای ساختن بمب (اتمی) به ۹۰ درصد (غنی سازی اورانیوم) نیاز دارید. چینی‌ها در حال اعمال فشار به ما در مناطق مختلف آسیا هستند و مرزهای (جنوبی آمریکا) کاملا از کنترل خارج شده‌اند با توجه به این موارد، پوتین وقتی به این چیزها نگاه می‌کند، از نظر او او دارد به یک دشمن ضعیف نگاه می‌کند…در مجموع این ضعیف‌بودن‌ها به منزله حکم اعدام برای این مرد است. زیرا هیچ کس در روسیه از جو بایدن ترسی ندارد، هیچ کس در جهان از جو بایدن نمی‌هراسد و این برای ما در داخل کشور خطرناک است».

«ما (آمریکا) بدون عیب و نقص نیستیم اما ما بهترین شانس برای بشریت هستیم و من امیدوارم که نماینده (ما) در سازمان ملل، به جهان بگوید که این آمریکا است که برای آزادی می‌ایستد و نه چین، این آمریکا است که برای حاکمیت قانون ایتسادگی می‌کند و نه روسیه، این آمریکا بوده است که تریلیون‌ها دلار و هزاران جان را برای جنگ با تروریسم هزینه کرده است، به خاطر همین به عذرخواهی کردن از طرف بزرگ‌ترین کشور موجود در سیاره زمین پایان دهید».

مجری این مصاحبه که داماد «جان مک کین» سناتور شناخته شده و درگذشته آمریکایی است، از گراهام درباره چین این سوال را مطرح کرد: «به نظر شما ما باید چه کاری درباره ارسال پیغام به چین انجام دهیم، یک پیغام روشن درباره افزایش اقدامات نظامی آنها و همه اقدامات چالش برانگیز مختلف آنها علیه ما در صحنه جهانی؟»

سناتور جمهوری‌خواه ارشد آمریکایی در پاسخ گفت: «باید برای اویغورها ایستادگی کنیم. پدر خانم شما، جان مک کین هم اکنون در قبر خود دارد می‌لرزد چرا که آمریکایی که او حاضر بود برایش جانش را بدهد،  دارد تغییر می‌کند و ما داریم این موضوعات را مشاهده می‌کنیم».

گراهام تصریح کرد: «من کارهایی که ترامپ کرد را دوست داشتم، او در برابر چینی‌ها ایستاد و گفت، اگر شما دارایی‌های ما را بدزدید، بهایش را پرداخت خواهید کرد، حقوق بشر همچنان موضوع مهمی است بگذارید که چین این موضوع را بداند که اگر شما تلاش کنید که تایوان را تصرف کنید، ما با شما جنگ می‌کنیم و شما بازنده خواهید شد».

وی افزود: «تک تک قلدرها در سیاره (زمین) حس می‌کند که جسورتر شده است و همه متحدان ما درباره ایالات متحده احساس نگرانی دارند، (توافقات موسوم به) توافقات آبراهام در خاورمیانه، یک دستاورد چشمگیر بود و در آن کشورهای عربی و اسرائیل دارند با هم همکاری می‌کنند و این ایالات متحده بود که راه را برای مقابله با دشمن مشترک به نام ایران باز کرد. من تا به حال این مقدار وخیم شدن وضعیت امنیت ملی مان را در چنین مدت کوتاهی ندیده‌ام، از چند جبهه، آمریکا ضعیف‌تر شده و جهان به جای خطرناک‌تری تبدیل شده است، من هم اکنون جو بایدن و آنتونی بلینکن را به خاطر این موضوع مقصر می‌دانم».

منبع: فارس



منبع خبر

هیچ‌کس در هیچ‌ جای جهان، از بایدن نمی‌ترسد بیشتر بخوانید »

چین: واکسن‌های مشابه با فایزر و مدرنا در راه هستند

چین: واکسن‌های مشابه با فایزر و مدرنا در راه هستند



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از رویترز، رسانه های رسمی چین گزارش داده‌اند که واکسن کرونای چینی که از فن آوری RNA استفاده می کند احتمالا مراحل پایانی آزمایش بالینی خود را در اوایل ماه آینده میلادی آغاز خواهد کرد.

بیشتر بخوانید:

جزییاتی از ۱۲ شرکت تولید واکسن ایرانی

رادیو ملی چین گزارش داده واکسن mRNA ساخت چین که در مرحله آزمایش بالینی قرار دارد احتمالا تا اواخر آوریل مجوز آزمایش بالینی مرحله سوم در خارج از این کشور را کسب خواهد کرد.

چین تاکنون مجوز تولید ۴ واکسن کرونای ساخت این کشور برای استفاده عموم مردم و یک واکسن دیگر برای استفاده اضطراری را صادر کرده اما هیچ یک از آنها از پلتفرم mRNA استفاده نمی کنند.

بیشتر بخوانید:

چین واکسن‌های کرونا را ترکیب می‌کند

این کشور با بیش از ۱۷۰ میلیون واکسیناسیون دومین کشوری است که پس از آمریکا بیشترین تعداد دوز تزریق واکسن کرونا را در اختیار دارد.

فناوری mRNA توسط رقبای واکسن های چینی – شرکت‌های فایزر و بیونتک و همچنین مدرنا – مورد استفاده قرار می‌گیرد. این فناوری شامل دستورالعمل هایی برای سلول‌های انسان است که اجازه تولید پروتئین هایی را صادر می‌کند که بخشی از ویروس کرونا را که عامل بیماری است شناسایی و تشخیص می‌دهد.

ARCoV به صورت مشترک توسط آکادمی علوم نظامی، سوژو آبوگن بیوساینس و همچنین والواس بیوتکنولوژی تولید می‌شود. آزمایشات بالینی در خارج از چین می‌توانند رسما از ماه می آغاز شوند و احتمالا آمریکای چنوبی اولین گزینه برای میزبانی از این واکسن ها است.

منبع: تسنیم



منبع خبر

چین: واکسن‌های مشابه با فایزر و مدرنا در راه هستند بیشتر بخوانید »

بهبود روابط ایران و پاکستان با توافق ایران و چین

بهبود روابط ایران و پاکستان با توافق ایران و چین



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق،  پایگاه خبری اکسپرس تریبیون طی یادداشتی نوشت؛ سال گذشته، پیش نویس ۱۸ صفحه‌ای توافق نامه میان ایران و چین که به دست نیویورک تایمز افتاد، سبب شد تا در جهان غرق شده در کووید ۱۹، سر و صدای زیادی به پا شود.

اما هرچه زمان می‌گذشت، سکوت آشکار طرف چینی سبب شد تا بسیاری به این باور برسند که این توافق چیزی بیش از یک سر و صدا نیست و هیچ مفادی از سوی ایرانی‌ها وجود ندارد.

با این حال، هنگامی که وانگ یی، وزیر خارجه چین و جواد ظریف، همتای ایرانی اش در ۲۷ مارس (۷ فروردین ۱۴۰۰) طی مراسمی در تهران این سند را امضا کردند، آنچه یک «ایده خیالی لقب» گرفته بود، محقق شد.

به گفته کارشناسان، این توافق‌نامه شامل سرمایه‌گذاری چین در بخش های ارتباطات راه دور (۵G)، زیرساخت‌ها، بانکداری، منطقه آزاد تجاری به همراه توسعه همکاری‌های نظامی است. در مقابل، چین نیز به منبع ایمن و پایدار تامین نیازهای روزافزون نفتی خود دست خواهد یافت و از آن بهره خواهد برد.

ارحما صدیق، عضو موسسه مطالعات استراتژیک اسلام آباد در این یادداشت نوشته است: نیازی به گفتن نیست که طرح ابتکاری چند میلیارد دلاری راه ابریشم جدید یا همان «یک کمربند- یک جاده» (BRI) به اقتصاد آسیب دیده ایران کمک خواهد کرد و در عین حال جای پای محکمی برای پکن در غرب آسیا فراهم می‌کند.

به نوشته این گزارش، طبیعتا در حالی که تمامی جهان به این توافق چشم دوخته‌اند، هیچ کس به اندازه پاکستان همسایه هر دو کشور ایران و چین از این موضوع خوشحال نیست.

* امنیت مرزی، نیاز هر سه کشور

توافق ایران و چین برای پاکستان منافع زیادی دارد. نخست؛ این توافق، مسیر را برای افزایش امنیت مرزی همواره می‌کند؛ موضوعی در سال‌های اخیر چالش جدی میان تهران و اسلام آباد بوده است؛ علی رغم مطرح شدن مداوم موضوعات مربوط به امنیت مرزی از سوی هر دو طرف در طریق کمیسیون مشترک مرزی و تشکیل نیروی واکنش سریع برای مقابله با شبه نظامیان، هنوز موضوعات حل نشده‌ای نظیر قاچاق انسان و مواد مخدر وجود دارد.

در حالی که تمامی جهان به این توافق چشم دوخته اند، هیچ کس به اندازه پاکستان همسایه هر دو کشور ایران و چین از این موضوع خوشحال نیست.

برای چین ، افزایش امنیت میان ایران و پاکستان یک ضرورت برای اجرای موفقیت آمیز کریدور اقتصادی چین و پاکستان، سی پِک(CPEC)  است که بخشی از پروژه یک کمربند- یک جاده است.

* حل مشکلات انرژی پاکستان از طریق ایران

ثانیا، ورود رسمی ایران به پروژه یک کمربند- یک جاده در کاهش مشکلات انرژی پاکستان بسیار حیاتی  خواهد بود. از گذشته، ظرفیت صادرات ۳ هزار مگاوات برق ایران به پاکستان با نرخ پایین وجود داشت. بر همین اساس، تکمیل خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان (IP) می‌تواند تسریع شود. دفتر خط لوله نفت چین (CPPB) در سال ۲۰۱۶ نسبت به کمک به تکمیل بخش توسعه نیافته خط لوله آی پی از گوادر تا مرز ایران ابراز تمایل کرد.

بعلاوه، همراستا با اجرای کریدور اقتصادی چین و پاکستان، طرح های خط لوله انتقال گاز مایع (ال ان جی) ایران به چین از خاک پاکستان نیز وجود دارد. تحقق این پروژه، منافع متعددی برای هر سه کشور به دنبال دارد.

* توسعه روابط تجاری با ایران

منفعت دیگری که توافق ایران و چین برای پاکستان دارد و اسلام آباد به شدت به آن نیازمند است، توسعه روابط تجاری میان ایران و پاکستان است که می تواند به ۵ میلیارد دلار برسد.

بعلاوه، پاکستان می‌تواند از یک مولفه مهم دیگر توافق ۲۵ ساله ایران و چین، منتفع شود و آن اشتراک اطلاعات میان تهران و پکن است.

* همگرایی بنادر چابهار و گوادر

سوال مهمی که ممکن است برای بسیاری ایجاد شود این است که آیا اهمیت بندر گوادر در طرح یک کمربند یک جاده کاهش می‌یابد؟ پاسخ این سوال آسان است؛ «خیر».

نه از اهمیت گوادر کاسته می شود و نه این بدان معناست که اهمیت چابهار را نفی کنیم. در حقیقت، هر دو بندر بدون تردید مکمل یکدیگر هستند و با یادداشت تفاهمی که به امضا مقامات دو کشور مبنی بر خواهرخواندگی آنها رسیده است، به نظر می‌رسد که اکنون بیش از هر زمان دیگری همگرایی خواهند داشت.

نه از اهمیت گوادر کاسته می شود و نه این بدان معناست که اهمیت چابهار را نفی کنیم. در حقیقت، هر دو بندر بدون تردید مکمل یکدیگر هستند , به نظر می رسد که اکنون بیش از هر زمان دیگری همگرایی خواهند داشت.

به علاوه، یکی از جنبه‌های توافق ایران و چین، همکاری‌های دوجانبه و منطقه‌ای بهتر با همه کشورهای همسایه است که به صورت خودکار بر این نکته تاکید می‌کند که گوادر و چابهار هیچ گونه رقابتی نخواهند داشت.

بدون تردید، توافق ایران و چین، اتحادی است که نتایج بزرگی در پی خواهد داشت. به همان اندازه، ماندگاری رابطه میان ایران، چین و پاکستان نوید بخش موفقیت کل منطقه است.

سوال نهایی همچنان باقی است که آیا پاکستان از فرصت‌هایی که به دست می‌آورد، به موقع استفاده خواهد کرد؟

منبع: فارس



منبع خبر

بهبود روابط ایران و پاکستان با توافق ایران و چین بیشتر بخوانید »

فروپاشی هژمونی تحریم در سایه تعامل تهران-پکن/ چین دنبال افزایش سهم ایران در سبد انرژی خود

فروپاشی هژمونی تحریم در سایه تعامل تهران-پکن/ چین دنبال افزایش سهم ایران در سبد انرژی خود


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، چین به عنوان دومین اقتصاد جهان، چندی است در راستای موازنه قدرت با ایالات متحده و تامین انرژی مورد نیازش به دنبال حضوری پررنگ در خاورمیانه است. کم‌توجهی چین به تحریم‌های آمریکا در زمینه خرید نفت خام از ایران در کنار صنعت و اقتصادی قدرتمند، می‌تواند این کشور را به عنوان شریکی استراتژیک برای توسعه زیرساخت‌های اقتصادی کشور به خصوص در حوزه صنعت نفت قرار دهد.

در این بین یکی از جدی‌ترین محورهای سند برنامه همکاری جامع جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین موسوم به برنامه ۲۵ ساله در تهران که به امضای محمدجواد ظریف و «وانگ یی»، وزرای خارجه دو کشور رسیده است، مربوط به گسترش تعاملات در حوزه نفت و انرژی است.

از جمله محورهای کلیدی این تفاهم‌نامه در حوزه انرژی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تلاش مشترک برای ایجاد مکانیزم واردات پایدار نفت خام ایران
  • تشویق شرکت‌های طرفین برای توسعه میادین نفتی ایران از طریق مشارکت یا سرمایه‌گذاری مشترک
  • تسهیل سرمایه‌گذاری طرف چینی در پروژه‌های پالایشگاهی و صادرات فرآورده‌های نفتی از جاسک
  • طراحی و ساخت پالایشگاه مشترک در چین متناسب با خصوصیات نفت ایران
  • مشارکت در ایجاد و تجهیز مخازن ذخیره نفت، گاز و محصولات پتروشیمی در دو کشور

گسترش تعاملات ایران با چین هر چند فرصت مناسبی را از جنبه‌های مختلف پیش روی ایران قرار می‌دهد اما این دستیابی به این فرصت‌ها قطعا بدون برنامه‌ریزی دقیق توسط طرف ایرانی محقق نمی‌شود.

در این راستا برای بررسی فرصت و چالش‌های این تفاهم‌نامه در حوزه انرژی برای طرف ایرانی، با رضا نوشادی کارشناس نفت و انرژی به گفتگو نشستیم.

مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:

*گسترش تعاملات با چینی‌ها به رویین‌تن شدن اقتصاد ایران در مقابل تحریم‌ها کمک می‌کند

همکاری ایران و چین چه دستاوردهایی برای ایران می‌تواند به همراه داشته باشد؟ آیا می‌توان با ایجاد توازن بین غرب و شرق تاثیرگذاری تحریم‌ها را کاهش داد؟  

نوشادی: اگر مبنا را اطلاعات رسمی منتشر شده در مورد تفاهم‌نامه همکاری ایران و چین و ویرایش قبلی تفاهم‌نامه بدانیم، باید گفت، انعقاد این تفاهم‌نامه همکاری با اقتصاد دوم دنیا قادر است، خلاهای سرمایه‌گذاری خارجی در صنعت نفت ایران را به دو شیوه پُر کند. انعقاد این قرارداد در وهله اول با رونق بخشی به خرید نفت خام ایران توسط چین، منابع مالی موردنیاز برای تامین سرمایه طرح‌های نفتی و غیرنفتی توسط دولت و بخش خصوصی (با افزایش منابع صندوق توسعه ملی) را در کوتاه‌مدت فراهم می‌کند.

همچنین طبق توافقات انجام شده می‌توان از سرمایه‌گذاری چینی‌ها برای تامین مالی برخی طرح‌های صنعت نفت ایران نیز استفاده کرد. علاوه بر این، ارتباط صنعت نفت ایران و چین باید وارد حوزه تامین لیسانس صنایع پایین‌دستی نیز شود. تاکنون دانش فنی پایین‌دست در صنعت نفت ایران محدود به غرب و ژاپن بوده است، ولی با گسترش تعاملات با چینی‌ها در حوزه انرژی، این امکان فراهم می‌شود تا دو کشور با هم‌افزایی بتوانند نقطه پایانی بر حاکمیت غرب و ژاپن بر این موضوع بگذارند.

صرف امضای تفاهم‌نامه همکاری بین ایران و چین، تاثیر روانی زیادی در اردوگاه غرب دارد و حتما در معادلات و محاسبات سیاسی و اقتصادی غرب، به عنوان یک پارامتر مهم ظاهر خواهد شد، ولی پس از این تاثیر کوتاه مدت، به میزان عملیاتی شدن این تفاهم‌ها و تبدیل آنها به قرارادهای مهم، اثر پایدار و پیوسته‌ای را در محاسبات غرب و رفتار و مواجه آنها با ایران خواهد گذاشت.

باید به خاطر داشت که این تاثیر فراتر از رویین تن شدن اقتصاد ایران در معادلات غرب است، چرا که این حرکت، راهبرد تحریم و فشار حداکثری را تبدیل به یک راهبرد شکست خورده در سطح جهان نشان خواهد داد و کشورهای مستعد، اعتماد به نفس مقابله با هژمونی غرب را به دست خواهند آورد. امیدوارم ایران بتواند توافقنامه همکاری را به عنوان یک مقدمه خوب تلقی کرده و این مقدمه را با متن خوب و نتیجه گیری خوب یعنی تبدیل به قراردادهای دو یا چند جانبه همراه کند.  

*آیا تعاملات اقتصادی تهران-پکن مشروط به رفع تحریم و اجرای FATF است؟

آقای ظریف در اظهاراتی مطرح کردند که تا وقتی تحریم باشد و  FATF اجرا نشود، در ایجاد روابط بین ایران و چین گشایشی ایجاد نمی‌شود. آیا این تحلیل با توجه به واقعیات فضای اقتصاد بین‌الملل درست است؟

نوشادی: اگر بخواهیم تبادلات اقتصادی خود چینی‌ها را در فرایندهای تعریف شده توسط غربی‌ها تعریف کنیم، اجرای تعاملات اقتصادی نیاز به ابزارهای غربی از جمله FATF و رفع تحریم دارد، اما تغییر زمین بازی در تعاملات ایران و چین امری است که تحلیل آقای ظریف را از صحت خواهد انداخت. در واقع شاید ایران برای گسترش همکاری با اروپا نیازمند رفع تحریم‌های آمریکا باشد اما روابط ایران با بلوک شرق را نباید در چارچوب‌های تحلیلی همکاری با غرب تحلیل کرد.

وقتی تحریم را به عنوان یک واقعیت غیرقابلِ تغییر (حداقل در کوتاه مدت) و سلاحی در دست دشمن بدانیم، راهکارهای اقتصادی دیگری برای مقابله با این سلاح به میدان خواهد آمد. در سال گذشته بدون اجرای FATF قریب به ۸۰ میلیارد دلار حجم تجارت خارجی ایران بود. تازه این حجم از تجارت خارجی در حالی رقم خورد که دولت در مسیر همسازی اقتصاد ایران با فرآیندهای مبادلات غربی، چندان تمایلی به دور زدن تحریم‌ها نداشته است.

ادامه فشارهای آمریکا حتما منجر به یافتن راه‌های خلاقانه دیگری برای عبور از تحریم، دور زدن تحریم‌ها و خنثی سازی آن خواهد شد، راه‌هایی که اصولا مستقل از رفع تحریم و تصویب FATF هستند. در صنعت نفت راه‌حل‌ها بسیار متکثر است، مثلا احداث تاسیسات مشترک با چین برای تولید فرآورده در ایران، در چین یا در کشورهای ثالث یکی از راهکارهایی است که می‌توان مطالبات ایران را به نحو گسترده‌ای از پیمان‌های چندجانبه پولی و مبادلات کالایی دریافت کرد.

این مجموعه اقدامات شامل تلاش‌های نامتقارنی است که تحریم‌پذیری ایران را سخت نموده و بدین صورت کم کم به نقطه‌ای می‌رسیم که تحریم بسیار کم اثر شده یا رژیم اعمال تحریم چنان هزینه‌زا خواهد شد که غرب عطای آن را به لقایش خواهد بخشید. قابل انکار نیست که زندگی همراه با تحریم، سختی‌ها و محدودیت‌هایی در مراحل اولیه خواهد داشت، اما تجربه ثابت کرده تا زمانی که تحریم‌ها را بی‌اثر نکنیم و آمریکا دست برتر را داشته باشد، آنها را لغو نخواهد کرد و در این موضوع به هیچ چارچوب، قانون و توافق‌نامه‌ای پای‌بند نیست.

فروپاشی هژمونی تحریم در سایه تعامل تهران-پکن/ چین دنبال افزایش سهم ایران در سبد انرژی خود

*چین می‌داند که در جنگ تجاری با آمریکا، عربستان یک تامین‌کننده انرژی مطمئن نیست

برخی با مقایسه حجم تبادلات مالی بین چین-آمریکا و چین-ایران ادعا می‌کنند که هدف چین از توافق با ایران صرفا استفاده از ایران به عنوان یک کارت امتیاز در مقابل آمریکاست، چون چین حاضر نیست منافع تجاری خود با  آمریکا را به خاطر تعامل با ایران از دست بدهد، ولی برخی دیگر معتقدند که نقش ایران به عنوان یک تامین کننده انرژی برای چین در آینده بسیار کلیدی است و قابلیت جایگزین ندارد، به خصوص اینکه جنگ تجاری آمریکا و چین در آینده تشدید هم خواهد شد. از نظر شما کدامیک از تحلیل‌ها درست هستند؟ آیا چین با توجه به چشم اندازی که برای خود تعریف کرده واقعا به انرژی ایران وابسته است؟

نوشادی: همان گونه که بخش اول خدمت شما توضیح دادم، همکاری با چین برای ایران از جهت ایجاد توازن بین غرب و شرق حائز اهمیت است. متقابلا باید گفت ارتباط با ایران (به عنوان قدرت یک خاورمیانه) هم به دلیل اتکای چین به انرژی این منطقه، می‌تواند در معادلات بین چین و آمریکا نقش ایفا کند.

به هر حال واردات نفت خام چین از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۰ سه برابر شده و به ۱۰ میلیون بشکه در روز رسیده است و به صورت خطی هم در حال افزایش است. این افزایش با عنایت به انرژی جایگزینی مثل زغال سنگ و حتی محصولات  نفتی مثل ان. جی. ال، ال. ان. جی و ال. پی. جی اتفاق افتاده و در ژانویه و فوریه امسال به ۱۱ میلیون بشکه در روز نیز رسیده است. در این صورت امنیت انرژی برای چین بسیار حیاتی و پاشنه آشیل چین است.

با وجود یک کشور مدعی در منطقه یعنی عربستان که تامین‌کننده انرژی چین بوده و دست بر قضا اتفاقا در بازار نفت ذیل سیاست‌های آمریکا حرکت می‌کند و به این کشور وابستگی سیاسی و اقتصادی دارد، چین به خوبی حمله آمریکا و نشانه‌روی آمریکا به نقطه وابستگی چین یعنی منبع انرژی را درک کرده است، به خصوص اینکه تجربه تلخ لیبی جلوی چشمان چینی‌ها است و می‌دانند آنچه منافع او را در لیبی متاثر کرد، در خاورمیانه خیلی راحت‌تر می‌تواند این کار را بکند. حتما در جریان هستید که رئیس جمهور فعلی آمریکا هم رقابت با چین را رسما اعلام کرده است.

بنده اعتقاد ندارم که ایران نقش غیرقابل جایگزین در تامین انرژی چین دارد، بلکه ایران در سبد انرژی چین دارای جایگاه است و با توجه به قدرت درونزای و مقاومت فعال ایران در برابر غرب و همسویی این رقابت با تلاش‌های چین در مواجهه اقتصادی با آمریکا، این جایگاه می‌تواند ممتاز باشد. در این میان عقل و درایت حاکم بر اقتصاد و سیاست چین هم اقتضا می‌کند که تنوع‌بخشی لازم در سبد تامین انرژی داشته باشد و ایران را در این سبد نگه‌دارد.

فروپاشی هژمونی تحریم در سایه تعامل تهران-پکن/ چین دنبال افزایش سهم ایران در سبد انرژی خود

*بهترین قالب برای همکاری با چینی‌ها در پروژه‌های نفتی چیست؟

محورهای توافق با چین در حوزه انرژی در دو بخش بالادست و پایین دست صنعت نفت ایران تعریف شده است. به نظر شما اولویت‌های هر یک از بخش‌ها برای جذب سرمایه از طرف چینی چگونه است؟ یعنی وزارت نفت باید چه برنامه‌ای را برای توسعه بالادست و پایین دست با چه ملاحظاتی به طرف چینی پیشنهاد دهد؟

نوشادی: با توجه به دانش انباشته در بخش بالادستی صنعت نفت ایران و افزایش پتانسیل داخلی برای ساخت تجهیزات تا حد رکوردهای قابل قبول ۸۰ درصد برای بخش بالادستی، بهترین قالب برای همکاری با چین که منافع ما را هم تامین کند، فاینانس پروژه‌های ایران توسط چینی‌هاست که بازپرداخت آن نیز از محل فروش نفت خام و فرآورده‌های نفتی و محصولات زنجیره‌های قابل تولید فعلی پتروشیمی باشد.

در صنایع پایین دست نفت نیز علاوه بر فاینانس پروژه‌ها و طرح‌ها، باید برای تبادل دانش فنی و لیسانس محصولات با طرف چینی برنامه‌ریزی کرد. بنده معتقدم در تعاملات خود با چین باید به صورت هوشمندانه برای تبادل تجهیزاتی اقدام کنیم که در داخل کشور قابل تولید نیست یا اساسا تولید آن صرفه اقتصادی ندارد. واردات ماشین‌آلات مورد نیاز کارخانه‌ها و مواد خام  نیز می‌تواند در دستور کار قرار بگیرد.

در سایر موارد نیز می‌توان برای تحریک صنعت داخلی، در مواردی از ایجاد رقابت هوشمندانه در قالب مناقصات بین تامین کننده ایرانی و چینی استفاده کرد. فراتر از این‌ها می‌توان زنجیره‌های اقتصادی تامین تجهیزات نفتی برای کشورهای منطقه را به طور مشترک ساماندهی کرد. هنر ما این است که بتوانیم تلفیق و آمیزه‌ای از همه راه‌حل‌ها را روی میز مذاکره با چینی‌ها داشته باشیم.

با توجه به اینکه تمرکز چین بر صادرات فرآورده‌های نفتی است، احتمالا تمایل این کشور به توسعه بخش بالادست ایران بیشتر از پایین دست خواهد بود تا بتواند از نفت خام ایران در پالایشگاه‌های خود استفاده کند و تمایلی به توسعه بخش پایین دستی ایران نخواهد داشت. این موضوع باعث می‌شود که ایران نتواند بهره کافی از این توافق را به دست آورد، زیرا در شرایط تحریم توسعه صنایع پایین‌دستی ایران اولویت بالاتری نسبت به بالا دست دارد. برای حل این چالش چه پیشنهادی را ارائه می‌دهید؟

نوشادی: از بخش آخر سوال شروع کنیم، مگر قرار است پیشنهاد چین به ایران، برای چین خالی از منفعت باشد؟ در فضای همکاری دو شرکت، دو مجموعه یا دو کشور باید هر دو طرف منفعت داشته باشند. قرار است هر کدام نیاز دیگری را مرتفع کند. ما در مواجهه با این مسائل باید برای رسیدن به نقطه سر به سر معامله تلاش کنیم، تا یک معامله متوازن شکل گیرد.

اما درباره تمرکز چین بر صادرات فرآورده‌های نفتی، باید گفت، در قیاس با میزان واردات نفت خام توسط چین، این کشور چین صادرکننده عمده فرآورده‌های نفتی محسوب نمی‌شود. میزان صادرات هدف‌گذاری شده توسط چینی‌ها برای صادرات فرآورده‌های نفتی در سال ۲۰۲۱، حدود ۶۰ میلیون تن چیزی معادل یک میلیون بشکه نفت خام در روز است در حالی که واردات نفت خام چین بیش از ده برابر این رقم است.

مع الوصف  نباید از این موضوع نگران بود، زیرا کل صنعت نفت ایران اعم از بالادست و پایین دست نیاز به توسعه بیشتر دارد تا ایران بتواند همراه با آهنگ جهانی که در حداکثر تقاضای نفت و فرآورده‌های نفتی کوک شده است، منابع خود را به فروش رسانده و تبدیل به سرمایه کند.

فروپاشی هژمونی تحریم در سایه تعامل تهران-پکن/ چین دنبال افزایش سهم ایران در سبد انرژی خود

*کارنامه نسبتا قابل قبول شرکت‌های چینی در صنعت نفت ایران

در این قرارداد طرف حساب چین، دولتِ ایران است که به او نفت می‌فروشد، ولی طرف حساب ایران، شرکت‌های چینی هستند که تجربه نشان داده امکان دارد به دلیل تحریم‌ها پروژه‌های ایران را رها کنند و اصلا تمایل به خرج ندهند. برای حل این چالش چه تدابیری می‌توان اندیشید؟

نوشادی: اولا ساختار اقتصادی چین با اروپا و آمریکا متفاوت است و شرکت‌های چینی طرف قرارداد عمدتا دولتی هستند یا در ساختارها بسیار هماهنگ با دولت چین عمل می‌کنند. بازار کسب و کار چین را با غرب و ژاپن باید تمیز داد. ثانیا در شرکت ملی نفت چه در تحریم‌های قبل از برجام چه بعد از برجام اصلا تجربه رهاسازی پروژه‌ها توسط شرکت‌های چینی را نداریم. چینی‌ها در پروژه‌های نفت ایران تجارب موفقی مثل توسعه میدان آزادگان شمالی و یادآوران را داشته‌اند، البته تجربه ناموفق آزادگان جنوبی هم در کارنامه چینی‌ها بوده است.

همچنین فاینانس‌های موفقی توسط چینی‌ها مثل پروژه پتروشیمی بوشهر در اوج تحریم‌های سازمان ملل و اقدامات شورای امنیت و تحریم‌های آمریکا و اروپا را رقم خورده است. به هر حال توفیق یک همکاری به دلایل زیادی به رفتار کارفرما هم بستگی دارد. مثلا در پروژه آزادگان جنوبی می‌توانست با اقداماتی از جانب کارفرما به برکناری طرف چینی ختم نشود.

حتی در پروژه‌هایی که به عنوان پروژه‌های موفق چینی‌ها در ایران از آنها نام برده شد، این ظرفیت وجود داشت که با تدابیری توفیقاتشان افزایش یابد. مثلا شرکت ملی نفت به گونه‌ای پیمانکار را هدایت می‌کرد تا هزینه توسعه میدان کاهش یابد. به طور کلی من این دغدغه‌ای که در سوال اشاره کردید را در خصوص چین نه تنها جدی نمی‌بینم بلکه در شرکت نفت آن را فاقد مصداق می‌بینم.

*نگرانی از تکرار تجربه برجام در به حاشیه راندن سازندگان داخلی تجهیزات نفت

در صنعت نفت بعد از آمدن ترامپ و اعمال تحریم‌ها، فضا برای حمایت از توانمندی داخلی به خصوص در حوزه تجهیزات نفتی فراهم شد و ما شاهد شکوفایی تولیدکنندگان ایرانی بودیم. از طرفی چینی‌ها در قراردادهای خود با سایر کشورها شرط می‌کنند که تا ۳۰-۴۰ درصد از تجهیزات مورد استفاده چینی باشد. در نتیجه این دغدغه وجود دارد که تکرار تجربه برجام در به حاشیه راندن توان داخلی، دوباره در توافق با چینی‌ها پدید بیاید. این چالش را چگونه می‌توان حل کرد؟

نوشادی: در تمامی فاینانس‌ها و یوزانس‌ها کشورهای مبدا چنین الزاماتی وجود دارد، اما این به مفهوم بسته بودن راه مذاکره نیست. در سطح کلان می‌توان واردات کالا را از سبد واردات مورد نیاز کشور و در سبدی غیر از تجهیزات نفتی ساماندهی کرد که در ابعاد همکاری‌های بین دولتی کاملا قابل تحقق است.

دوره وزارت آقای مهندس رستم قاسمی، واردات کنجاله و سویا و چیزهایی از این دست هم در قبال نفت از کشورهای دیگر انجام شد. علاوه بر این در اواسط دهه ۹۰ که بنده در مذاکره فاینانس یک پروژه نفتی با چینی‌ها حضور داشتم، یک سازوکار فنی و قراردادی با فاینانسور چینی طراحی و بر اجرای آن توافق شد که ملاحظات مربوط به استفاده از حداکثر ظرفیت داخلی در آن تعبیه شده بود.

در آن مقطع به دلیل سایه سنگین حضور غربی‌ها و هیمنه تبلیغاتی برجام، با پیش بردن کار با چینی‌ها موافقت نشد و لیکن تجربه اجرای موفق این سازوکار در طرح دیگری در کشور وجود دارد که به دلایل مذاکراتی بهتر است از بیان سازوکار فعلا صرف نظر کنیم. به طور خلاصه باید عرض کنم که به اتکای تجارب قبلی این راه بسته نیست.

منبع: فارس



منبع خبر

فروپاشی هژمونی تحریم در سایه تعامل تهران-پکن/ چین دنبال افزایش سهم ایران در سبد انرژی خود بیشتر بخوانید »

خبر جعلی پرسروصدایی که بی‌سروصدا پاک شد!/ ادعاهای ساختگی درباره سند همکاری ایران و چین از کجا آب می‌خورد؟

خبر جعلی پرسروصدایی که بی‌سروصدا پاک شد!/ ادعاهای ساختگی درباره سند همکاری ایران و چین از کجا آب می‌خورد؟


گروه سواد رسانه خبرگزاری فارس؛ چندماه پیش یک خبر مثل بمب در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد: جزیره کیش در یک توافق با چین به این کشور واگذار می‌شود و 5هزار نیروی چینی برای حفاظت از منافع ایران وارد کشورمان می‌شوند. این خبر علاوه بر انتشار سریع در شبکه‌های مختلف اجتماعی، توسط رسانه‌های فارسی‌زبان خارج‌نشین بصورت ویژه مانور داده شد و منشأ بسیاری از ادعاهای دیگر در خصوص سند همکاری ایران و چین شد.  این در حالی بود که هنوز هیچ اطلاعات رسمی در مورد این سند همکاری منتشر نشده بود.  اما فیک‌نیوزها نه تنها منتظر انتشار رسمی آن نشدند، بلکه تلاش کردند که تا آنجا که می توانند با جذاب کردن هر چه بیشتر بخش های متن ساختگی خود، حساسیت مردم نسبت به آن را زیاد و آن را در اذهان ماندگار کنند. آنها برای ایجاد حساسیت، از عبارت هایی از جمله «ایران فروشی» و «استثمار» بهره بردند و برای واقعی تر نشان دادن ادعاهای غیرواقعی خود، ارقام‌ها و عددهایی را هم به کار بردند.

اما حالا که ابعاد مختلف سند همکاری ایران و چین روشن شده است، «پترولیوم اکونومیست» بی‌سر و صدا خبر جعلی خود درباره همکاری ایران و چین را از سایت خود حذف کرده است.

پترولیوم اکونومیست گزارش مفصلی درباره جزئیات سند همکاری ایران و چین منتشر کرده بود

اکنون اگر بار دیگر این خبر را جست وجو کنید در دسترس نیست.


خبر جنجالی جزئیات سند همکاری ایران و چین از سایت نشریه حذف شده است

*پترولیوم اکونومیست چه نوشت که آن را حذف کرد؟

این رسانه غربی مدعی شده بود در این سند تهران و پکن برای سرمایه‌گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چینی‌ها در صنعت نفت، گاز، پتروشیمی، صنعت و حوزه حمل ونقل ایران به توافق رسیده‌اند و شرکت‌های چینی برای حضور در هر گونه پروژه انرژی ایران در اولویت قرار خواهند گرفت. از دیگر دروغ های بزرگ این نشریه حضور قریب الوقوع پنج هزار نیروی امنیتی چینی برای حفاظت از منافع این کشور در ایران بود.
به ادعای این رسانه انگلیسی، چین می‌تواند بخشی از تولیدات نفت،‌گاز و پتروشیمی ایران را با  تخفیف تا حدود ۳۲ درصدی خریداری و پولش را حداکثر تا دو سال پرداخت کند. بنا بر این ادعاها ایران این امکان را دارد که با کمک بانک‌ها، پول محصولات خود را به ارز مرجع تبدیل کند و چین به دنبال تخفیف ۸ تا ۱۲ درصدی بر مبنای نرخ مبادله دلار است.

از دیگر ادعاهای این گزارش، این بود که امتیاز بهره‌برداری انحصاری از سه میدان نفت و گاز ایران به چین واگذار می‌شود و هر درصد رشد سهم ایران از برداشت نفت وگاز میادین غرب کارون معادل ۳۴ میلیارد دلار درآمد بر مبنای نفت بشکه‌ای ۵۰ دلار برای کشور در برخواهد داشت. 

در این باره بیشتر بخوانید: «پترولیوم اکونومیست» پشت پرده شایعه‌سازی‌ها

*شگرد دروغ گویی رسانه و بعد حذف آن چگونه کار می‌کند؟

این روش نشریه انگلیسی پیش از این هم توسط رسانه ها استفاده شده است. آنها ادعاهای غلطی را مطرح می کنند و در ادامه برخی ها به اشتباه به همان اطلاعات غلط و بی پایه استناد می کنند. برای مثال در این باره افرادی از جمله حجت الاسلام حسن نوروزی نماینده رباط‌ کریم در مجلس گفت که مذاکراتی از سوی دولت در حال انجام بود که جزیره کیش به مدت ۲۵ سال به چینی‌ها واگذار شود یا محمود احمدی‌نژاد هم به قراردادی که به گفته وی «مخفیانه با طرف‌های خارجی منعقد شود» اعتراض کرد.

رسانه های دروغ گو سپس خبر را از رسانه خود حذف می کنند و پاک کردن خبر صدای بلند خبر اولیه را ندارد. بنابراین در ادامه برخی ها بار دیگر به همان اطلاعات غلط و بی پایه استناد می کنند و به این ترتیب رسانه با سوء استفاده از نقش خود به هدف موردنظرش می رسد. اما روش کار کشورهایی از جمله انگلیس برای ایرانی ها شناخته شده است و این فریبکاری از ذهن ایرانی ها پاک نمی شود.

انتهای پیام/





منبع خبر

خبر جعلی پرسروصدایی که بی‌سروصدا پاک شد!/ ادعاهای ساختگی درباره سند همکاری ایران و چین از کجا آب می‌خورد؟ بیشتر بخوانید »