ژاندارمری

سربازها تریبونی برای بیان خاطرات ندارند

سربازها تریبونی برای بیان خاطرات ندارند



سربازها در طول دوره خدمت به یکی از سازمان‌ها و ارکان نیروهای مسلح وابسته هستند اما پس از پایان خدمت وارد زندگی عادی می‌شوند و تریبونی برای بیان خاطرات و انتقال تجربیاتش ندارند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کتاب «سیاوش» شامل خاطرات سیاوش قدیر از هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نوشته فائزه ساسانی خواه با حضور معصومه رامهرمزی و محسن شاه‌رضایی به‌عنوان منتقد و نویسنده اثر برگزار شد.

ساسانی‌خواه در ابتدای نشست گفت: نوشتن خاطرات سیاوش قدیر توسط اعظم حسینی مسئول بانوان دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری انقلاب اسلامی به من پیشنهاد شد. سیاوش قدیر متولد سال ۱۳۳۹ و اصالتاً خرم آبادی است. وی زندگی پر فراز و نشیبی در دوران کودکی و جوانی داشت. آقای قدیر خاطراتش از دوران رژیم پهلوی، روزهای اول انقلاب و سال‌های اول جنگ را به کمک همسرش مکتوب کرد و من نوشته اول ایشان را خواندم. با اینکه خاطرات را موجز نوشته بودند خوشم آمد و در جلسه اول آشنایی با آقای قدیر متوجه شدم راوی حافظه و بیان خوبی دارد.

وی افزود: از برجسته‌ترین خاطرات ایشان حضور در سنندج در روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی و حمله ضد انقلاب به پادگان ارتش در اسفند ۱۳۵۷ است. همچنین بخش زیادی از خاطرات قدیر مربوط به دوران سربازی و حضور داوطلبانه اش در جبهه‌ها است. او در روزهای مقاومت خرمشهر در برابر دشمن بعثی، داوطلبانه به خرمشهر رفت و خاطراتی شنیدنی از آن روزها دارد. وی در حال حاضر در خرم آباد زندگی می کندو دارای سه فرزند است.

نویسنده کتاب «سیاوش» در ادامه گفت: خاطراتی که از جنگ می‌خوانیم معمولاً از زاویه دید مدافعان و نیروهای نظامی است، اما این کتاب زاویه دید متفاوتی دارد. کتاب از زاویه دید یک سرباز وظیفه است. این کتاب در واقع یک دفاعیه از سربازانی است که در خرمشهر حاضر هستند.

در بخش بعدی این‌نشست معصومه رامهرمزی نویسنده و منتقد در ادامه این نشست کتاب سیاوش را از دو منظر خدمت سربازی و اهمیت نقش و جایگاه سربازان در جنگ و محتوا و ساختار مورد نقد و بررسی قرار داد.

وی گفت: طبق اطلاعات موجود بیش از ۴۶ هزار سرباز شهید از دوران دفاع مقدس داریم. نقش سربازها نه تنها در دوران جنگ که در دوران صلح هم بارز است. بخش مهمی از خدمت رسانی‌های عمومی کشور در زمان بحران‌های طبیعی مثل سیل و زلزله و بحران‌های اجتماعی بر عهده سربازها می‌باشد. این نقش آن قدر پررنگ و مهم است که به راحتی نمی‌توان از کنار آن عبور کرد. بخشی از خاطرات آقای قدیر درباره نقش او و دوستانش در سیل سال ۱۳۵۹ و حضور سربازها در محافظت از صندوق‌های رأی و مصادیق دیگر خدمت رسانی اجتماعی است.

سربازها پس از پایان خدمت تریبونی برای بیان خاطراتشان ندارند

این‌نویسنده در ادامه گفت: طبق مطالعاتی که در کتابخانه جنگ داشتم، ۴۰ کتاب در مورد خاطرات سربازها وجود دارد که روی آن‌ها عنوان سرباز خورده است. البته در بسیاری از کتاب‌های خاطرات آزادگان، بخشی از محتوا مربوط به سربازان است اما محور اصلی کتاب بحث اسارت است. از این ۴۰ کتاب فقط پانزده کتاب در مورد سربازان نظام وظیفه است. در باقی کتاب‌ها عنوان سرباز روی جلد مفهومی پر معنا و عام دارد شبیه همان تعبیر زیبای سردار قاسم سلیمانی که خود را سرباز نظام، رهبری و مردم می‌داند. از پانزده کتاب مربوط به خاطرات سربازان وظیفه، در چهار یا پنج کتاب الگوهای کتاب شدگی از موضوع و تولید محتوا تا ساختار و فرم و شکل ظاهری مورد توجه قرار گرفته است. باید پاسخ سوال «چرا با وجود تکثر حضور سربازها در جنگ و بالاترین تعداد شهیدی که تقدیم شده است سهم روایت آنها از جنگ به لحاظ کمی و کیفی تا این اندازه محدود است؟ را داد. برای پاسخ به این سوال نیاز به پژوهش است. سربازها در طول دوره خدمت به یکی از سازمان‌ها و ارکان نیروهای مسلح وابسته هستند اما پس از پایان خدمت ارتباط و وابستگی قطع می‌شود و سرباز وارد شغل جدید خود و زندگی عادی می‌شود و عملاً تریبونی ندارد که از آن برای بیان خاطرات و انتقال تجربیاتش استفاده کند.

اما با توجه به مطالعات کتابخانه‌ای و شناخت منظومه روایی آثار دفاع مقدس به چند نکته می‌توانم اشاره کنم. سربازها در طول دوره خدمت به یکی از سازمان‌ها و ارکان نیروهای مسلح وابسته هستند اما پس از پایان خدمت ارتباط و وابستگی قطع می‌شود و سرباز وارد شغل جدید خود و زندگی عادی می‌شود و عملاً تریبونی ندارد که از آن برای بیان خاطرات و انتقال تجربیاتش استفاده کند اگر هم در این زمینه فعالیت‌های پراکنده‌ای از سوی سازمان‌های وابسته انجام می‌شود به ذوق و سلیقه برخی مدیران بر می‌گردد و شامل حال همه افراد نمی‌شود که نتیجه‌اش یک‌جریان مستمر و قابل دفاع از خاطرات باشد.

نویسنده کتاب «راز درخت کاج» گفت: کتاب سیاوش نمونه تلاش یک سرباز ژاندارمری است که خودش به تنهایی و بدون آنکه از او بخواهند یادداشت‌هایش را دستش می‌گیرد و به حوزه هنری می‌آید و از خانم حسینی برای چاپ خاطراتش کمک می‌گیرد. دقیقاً ۱۵ کتاب موجود در کتابخانه جنگ قصه افرادی همچون آقای قدیر است که دست نوشته‌ها و خاطراتشان را در اختیار ناشران بعضاً خصوصی قرار داده اند که چاپ شود و کتاب‌ها با کمترین نظارت کارشناسی منتشر شده اند. اغلب تصور می‌کنند چون سربازی امری اجباری است و این قشر خواهی نخواهی باید این دوره را در جنگ طی می‌کردند و نیروی داوطلب نبودند پس شاید خاطره شنیدن و مناسب کتاب شدگی نداشته باشند.

رامهرمزی در ادامه گفت: باید در جنگ بضاعت هر کس را ببینیم. این غلط است که فقط دنبال کسی باشیم که از اول گفته من می‌روم شهید بشوم. یا به دنبال کسی برویم که خودش را به هر آب و آتشی زده تا در سن پایین به جبهه برود، اگر بخواهیم واقعیت‌های جنگ را از زوایای مختلف ببینیم همه را باید ببینیم. در جنگ سرباز با بسیجی فرق دارد. سرباز آمده جنگ و می‌گوید دو سال سربازی ام تمام شد بر می گردم زن می‌گیرم، زندگی می‌کنم. هر دو این‌ها در جنگ باید دیده شوند. بضاعت هر کدام از این‌ها یک چیزی است و ما نباید آن‌ها را با هم مقایسه کنیم. هر کدام در جای خود نماینده قشر وسیعی است که جنگ را تجربه کرده اند. از طرفی این حقیقت را نمی‌توان نادیده گرفت که در خاطرات سربازهای زیر مجموعه ارتش و ژاندارمری به دلیل ساختار جنگ کلاسیک و چارچوب‌های خاص در سازمان‌دهی و اعزام و مأموریت ریتم حوادث و خاطرات کند و سنگین است و سرباز بیش از آنکه فرصت خلاقیت و بروز استعدادها را پیدا کند مطیع و تابع دستورات است.

نویسنده کتاب «یکشنبه آخر» در بخش دیگری از سخنانش گفت: در کتاب سیاوش اگر آقای قدیر خودش خواهان رفتن به خرمشهر و منطقه درگیری با دشمن نبود، می‌توانست تمام وقت در همان پاسگاه حیر بماند. یا در خاطرات مربوط به گروهی از سربازان منقضی ۵۶ یا نیروهای اداری که به منطقه اعزام شده اند شاهد توقف آنها در مرکز ژاندارمری هستیم در حالی که در خرمشهر و مناطق مرزی آبادان جنگ شدیدی درگرفته است. برای حل این مشکل کیفی خاطرات سربازها باید به ارزش افزوده هر خاطره رسید و با چیدن خاطرات سربازی و بخش‌های مکمل ریتم کتاب را سرعت بخشید و ضرب آهنگ متن را پیدا کرد. در کتاب سیاوش قدیر خاطرات کودکی و شهادت جهانبخش برادر بزرگ خانواده در کردستان به کتاب ارزش مضاعفی بخشیده و آن را خواندنی‌تر کرده است. این وظیفه محقق است که در مصاحبه این نکته‌های پیدا و پنهان را بیابد و متن را از کرختی و یکنواختی در بیاورد.

سربازها پس از پایان خدمت تریبونی برای بیان خاطراتشان ندارند

وی گفت: بعد از تحقیق کتابخانه ای که داشتم و نکاتی که به دست آوردم به اقدام نشر مرز و بوم در انتشار کتاب سیاوش ایمان بیشتری آوردم و پیشنهادم به این نشر این است که به این رده موضوعی یعنی خاطرات سربازها ضریب دهد. حیف است از کنار تجربیات سربازی به راحتی عبور کرد. در زمان صلح و جنگ بیشتر جوان‌های کشور دوره خدمت را پشت سر می‌گذارند و شاید بیان خاطرات و تجربیات مجالی باشد برای مسئولین که با مشکلات و مسائل این قشر بیشتر و بهتر مواجه شوند و با رویکرد تعلیمی و تربیتی از این فرصت استفاده مناسب‌تری کنند. خوشایند سازی دوره سربازی موجب می‌شود که جوان‌ها با اشتیاق وارد این دوره شوند. دو سال خدمت سربازی می‌تواند از یک پسر جوان یک مرد توانمند برای ورود به جامعه بسازد یا بر عکس عمر او را هدر دهد. در بررسی کتاب‌ها متوجه شدم که یکی از کلیدواژه‌های این خاطرات فرار است. مرخصی روزانه و ساعتی، پرسه زدن در شهرهای نزدیک محل خدمت و تماس مکرر با خانواده محور مهم خاطرات است. اگر دوره سربازی دوره مهارت آموزی و آموزش‌های مورد نیاز سرباز باشد حتی این قابلیت را دارد که رشته و شغل ثابت جوان را برای آینده تعیین کند.

رامهرمزی ادامه داد: به قول آقای مرتضی قاضی، مسئول وقت نشر مرز و بوم «اگر ارتش می‌خواهد روایت و سهم خودش از جنگ را بگوید باید دنبال رفتار قهرمانانش باشد، قهرمانانش را پیدا کند و زندگی آن‌ها را به تصویر بکشد، حتی اگر یک سرباز باشد.» در کتاب سیاوش دو کار قهرمانانه از آقای قدیر می‌بینیم؛ ایشان در هجده سالگی در روزهای پر التهاب جنگ گروهک‌ها برای یافتن برادرش به کردستان می‌رود و در بدترین شرایط جنازه برادرش که حکم پدر خانواده را دارد، پیدا می‌کند و به خرم آباد می‌برد و خانواده را از بلاتکلیفی و چشم انتظاری در می‌آورد. کدام پسر هجده ساله ما امروز چنین شجاعتی دارد؟ رفتار قهرمانانه دیگر سیاوش قدیر رفتن به خرمشهر در روزهای مقاومت است. او هفده روز در کنار مدافعان می‌ایستد و هر آنچه از دستش برآمده انجام می‌دهد. در حالی که به لحاظ سازمانی دستوری برای حضور در خط مقدم جبهه را نداشته و به خواست خود وارد معرکه خرمشهر می‌شود. کسانی که در روزهای مقاومت حضور داشتند می‌توانند درک کنند که هفده روز ایستادگی در خرمشهر یعنی چه؟ البته او سایر دوستانش به دلیل نداشتن فرماندهی و سرگردانی در انجام وظیفه از خرمشهر خارج می‌شوند چه بسا در صورت سامان دهی نیروها، ایشان تا روز سقوط از خرمشهر خارج نمی‌شدند.

وی افزود: وارد بخش دوم نقد می‌شوم که توجه به متن، محتوا و ساختار کتاب است. معمولاً در حضور راویان، وارد نقد همه جانبه کتاب نمی‌شویم. بیشتر هدف ما معرفی کتاب و تجلیل از زحمات روای است که همه تجربه و سرمایه زندگی اش را در اختیار ما گذاشته که بخوانیم، درس بگیریم و لذت ببریم. از نظر من نقد همه جانبه با رویکرد تحلیلی با بیان نکات مثبت و منفی مربوط به نویسنده کتاب است. او در جایگاه محقق و نویسنده پاسخگوی کاستی‌های کتاب است. خاطرات برای راوی حکم فرزندش را دارد و با تجربه‌ای که طی این سال‌ها داشتم راوی‌های جنگ نقد همه جانبه را بر نمی‌تابند و شاید هم حق دارند چون کار آنها بیان و روایت این تجربیات و کار نویسنده، محقق و ناشر از آب و گل در آوردن سرمایه زندگی آن هاست. کتاب سیاوش کتاب آدم‌های معمولی، ساده و بی ادعای جنگ است. راوی کتاب راستگو و بی غل و غش است و خودش را سانسور نکرده از خدمات خودش و سربازان جان برکف خاطره گفته، از سربازهایی که دعوا می‌کنند و نمی‌خواهند به خرمشهر بروند روایت دارد. از سربازی یاد کرده است که تیر به پایش می‌زند تا از رفتن به جبهه معاف شود. هر کدام از این خاطرات به بخشی از واقعیت جنگ و آدم‌هایش پرداخته است. باید همه این آدم‌ها را در کنار هم دید اما از تکرار و تواتر روایت‌ها می‌توان به میانگین واقعی انسان جنگ رسید و سهم اصلی و شایع را به کسانی داد که با انگیزه و عشق در راه دین و وطن در جبهه‌ها مقابل دشمن ایستادند.

نویسنده من میترا نیستم افزود: ورود و خروج‌های نویسنده در کتاب سیاوش خوب است. خواننده نخ تسبیح را گم نمی‌کند. فصل‌های کتاب ارتباط خوبی با هم دارند. نویسنده اطلاعات را به یکباره در کتاب خرج نکرده است. برای درج خاطرات و اطلاعات برنامه داشته و ارزش اطلاعات را حفظ کرده است. مثلاً تعلیق خوبی درباره حادثه پدر راوی داریم که اندک اندک در متن گره گشایی می‌شود و خواننده را دنبال خود می‌کشاند. یا در حادثه‌ای متوجه آشنایی نزدیکی سیاوش قدیر اهل خرم آباد با شهید بهروز مرادی یکی از قهرمانان سپاه خرمشهر می‌شویم. نویسنده بعد از ایجاد شگفتی از دوستی آن دو با فلش بکی ماجرای آشنایی را مطرح می‌کند که در جای خود بسیار جذاب است. شخصیت شهید جهان بخش در کتاب به خوبی ترسیم شده است و حتی می‌شد اسم کتاب را برادر جهان بخش گذاشت. شخصیتی کاریزما که به تنهایی قادر است یک خانواده و فامیل را هندل کند و حامی اصلی سیاوش در زندگی بوده است.

معصومه رامهرمزی گفت: کتاب‌هایی می‌توانند معاصریت داشته باشند و در ذهن خواننده بنشینند که علاوه بر زندگی سوژه، مفهومی را معنا و ماندگار کنند. در این کتاب، مفهوم سربازی در ذهن ما می‌نشیند. کتاب هم معرف سیاوش قدیر است و هم سرشار از مفهوم سربازی است. کتاب‌های خاطره چون یکی از منابع اصلی مطالعات تاریخی است باید فهرست اعلام داشته باشد و این کتاب نیز فهرست اعلام دارد. فهرست اعلام باید آورده شود که محققین استفاده کنند و بهره ببرند. شاید نام بعضی از افراد مؤثر در جنگ یا اتفاقات مهم فقط یک بار در این کتاب آمده باشد و این مهم نباید از چشم محقق دور بماند. البته به نسبت اطلاعاتی که در کتاب می‌آید و نقشی که راوی دارد ضرورت ثبت اعلام متفاوت است. برای اینکه کتابی بی رویه فربه نشود و ریتم کندی پیدا نکند منظومه سوالات مصاحبه باید به گونه‌ای طراحی شود که معنای اصلی کتاب حاصل شود. گاهی جزئیات در خدمت معنا نیست و موجب طولانی شدن فرایند تولید، انتشار کتاب، چاق و چله شدن بی رویه متن و افزایش قیمت کتاب است و هزینه غیر ضروری را به مخاطب تحمیل می‌کند.

محسن شاه‌رضایی دیگر سخنران این نشست بود که گفت: سیاوش قدیر سرباز ارتش نیست. سرباز ژاندارمری است؛ جایی که امروز دیگر نیست اما خاطراتش از زبان این سرباز است. در سلسله آموزش‌های خاطره نویسی و مستند نگاری می‌گوئیم خاطره بنویسید؛ این خاطره باید سوژه داشته باشد، سوژه با روش پژوهش پیدا می‌شود، سوژه که پیدا شد باید با استفاده از روش مصاحبه نوشته می‌شود، بعد از مصاحبه گرفتن باید آن را پیاده کرد، بعد از پیاده سازی باید کد زد، تبدیل به نثر کرد، لحن گذاشت و در نهایت مستندات را آورد وتبدیل به کتاب کرد و داد برای چاپ، تمام این مراحل را در این این کتاب دیدم. این کتاب یک مثال موفقی است از آن سلسله آموزش‌هایی است که به نو قلم‌ها می‌دادیم.

روایت سیاوش قدیر با لحن و لهجه خرم آبادی و صداقت به یادگار مانده از دهه شصت پایان بند جلسه نقد کتاب بود. راوی کتاب مورد نظر با بیان خاطره‌ای درباره شهید جهانبخش قدیر و ۲۳ شهید پادگان سنندج که برای حفظ این پادگان جان دادند پرداخت و گفت: مقاومت و شهادت آنها موجب شد انبوه مهمات پادگان سنندج به دست گروهک‌های ضد انقلاب نیفتد که اگر این اتفاق می‌افتاد شاید سرنوشت کردستان در آن برهه حساس تاریخی تغییر می‌کرد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سربازها تریبونی برای بیان خاطرات ندارند بیشتر بخوانید »

شهدای ناجا از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا کنون/ راهی که همچنان ادامه دارد

شهدای ناجا از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا کنون/ راهی که همچنان ادامه دارد


گروه اجتماعی دفاع‌پرس: جنگ تحمیلی علیه ایران در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به دستور صدام به طور سراسری علیه ایران آغاز شد. صدام با خیال اینکه به راحتی می‌تواند خرمشهر، آبادان و حتی اهواز را تصرف کند، دست به حمله حداکثری در جنوب کشور زد، اما با دفاع همه‌جانبه مردم در اوایل جنگ، وی نتوانست به هدف خود برسد.
 
در ادامه ارتش، سپاه، شهربانی، ژاندارمری، کمیته انقلاب اسلامی و بسیج با ساماندهی برای دفاع از کشور به مرزها اعزام شدند.
 
در دفاع مقدس، فرماندهی انتظامی کشور (نیروی انتظامی) از سه بخش (شهربانی، ژاندارمری و کمیته انقلاب اسلامی) تشکیل می‌شد که هر کدام وظیفه جداگانه‌ای داشتند.
 
یکی از یگان‌هایی که در زمان دفاع مقدس علاوه بر نبرد با دشمن بعثی در عقبه جنگ وظیفه حراست از خانواده‌های رزمندگان را برعهده داشت، فرماندهی انتظامی (ژاندارمری، شهربانی و کمیته انقلاب اسلامی) بود.
 
نیروهای ژاندارمری در طول هشت سال دفاع مقدس علاوه بر حفاظت از شهرها و مرزهای کشور در خط مقدم حاضر می‌شدند و از خاک ایران دفاع می‌کردند.
 
ژاندارمری با توجه به اینکه در زمان شروع جنگ مسئولیت حفاظت از مرزها را بر عهده داشت، اولین شهدای جنگ تحمیلی را تقدیم نظام کرد و اولین تیری که به سمت ایران شلیک شد به پاسگاه‌های ژاندارمری شلیک شد و اولین تیر نیز از سوی ایران توسط نیروهای ژندارمری به سمت دشمن شلیک شد.
 
پس از دفاع مقدس نیروی انتظامی همچون دیگر نیروهای مسلح برای برقراری امنیت از مرزها تا جای جای کشور حضوری مقتدر پیدا کرد و با جانفشانی و از خودگذشتگی فضا را برای فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برقرار کرد؛ نیروی انتظامی از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا کنون و در راه برقراری امنیت ۱۰ شهید تقدیم نظام جمهوری اسلامی ایران کرد.
 
در ادامه اسامی شهدا ناجا از ابتدای سال  ۱۴۰۲ تا کنون را می‌خوانید:
 
شهید موسی حیدریان
 
محل تولد: کرمانشاه
 
محل شهادت: کرمانشاه
 
تاریخ تولد: ۱۳۵۴/۱۲/۲۰
 
تاریخ شهادت: ۱۴۰۲/۰۱/۱۶
 
شهید سعید مریدی
 
محل تولد: رودان
 
محل شهادت: رودخانه بر هرمزگان
 
تاریخ تولد: ۱۳۵۹/۱۰/۰۱
 
تاریخ شهادت: ۱۴۰۲/۰۱/۲۲
 
شهید سجاد قدمی
 
محل تولد: قروه کردستان
 
محل شهادت: مرز بسطام کردستان
 
تاریخ تولد: ۱۳۷۸/۱۱/۱۸
 
تاریخ شهادت: ۱۴۰۲/۰۲/۰۱
 
شهید حسن کریمی
 
محل تولد: قم
 
محل شهادت: بیمارستان آیت الله گلپایگانی قم
 
تاریخ تولد: ۱۳۳۹/۰۳/۰۷
 
تاریخ شهادت: ۱۴۰۲/۰۲/۰۷
 
شهید علیرضا شهرکی
 
محل تولد: زابل سیستان و بلوچستان
 
محل شهادت: سراوان
 
تاریخ تولد: ۱۳۵۸/۰۷/۰۱
 
تاریخ شهادت: ۱۴۰۲/۰۲/۱۰
 
شهید مهدی یزدی دلیگانی
 
محل تولد:
 
محل شهادت: اصفهان
 
تاریخ تولد:
 
تاریخ شهادت: ۱۴۰۲/۰۲/۱۴
 
شهید سعید ربیعی
 
محل تولد: اهواز
 
محل شهادت: اهواز
 
تاریخ تولد: ۱۳۶۰/۰۶/۰۱
 
تاریخ شهادت: ۱۴۰۲/۰۲/۱۶
 
شهید مسعود پرکاس
 
محل تولد: بندرعباس
 
محل شهادت: دریای خلیج فارس
 
تاریخ تولد: ۱۳۶۳/۰۸/۱۱
 
تاریخ شهادت: ۱۴۰۲/۰۲/۱۸
 
شهید مهدی هادی
 
محل تولد: سلطانیه زنجان
 
محل شهادت:
 
تاریخ تولد:
 
تاریخ شهادت: ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
 
شهید محمدرضا اسداللهی
 
محل تولد: بیرجند خراسان جنوبی
 
محل شهادت: پاسگاه انتظامی چارک بندر لنگه
 
تاریخ تولد: ۱۳۶۷/۰۲/۲۶
 
تاریخ شهادت: ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
 
انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهدای ناجا از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا کنون/ راهی که همچنان ادامه دارد بیشتر بخوانید »

جهاد تبیین مانع نفوذ دشمن به تفکر و اعتقاد جوانان عزیز ما است

جهاد تبیین مانع نفوذ دشمن به تفکر و اعتقاد جوانان عزیز ما است


سرتیپ دوم ستاد «علی دلاور» فرمانده تیپ 25 نیروی مخصوص در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در آذربایجان‌ شرقی، با اشاره به سابقه منافقین که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به  دشمنی با ملت ایران برخواستند، اظهار داشت: رزمندگان در زمان جنگ در دو جبهه مقابل دشمن قرار گرفتند که جبهه روبرو، دشمن متجاوز بود و جبهه پشت که منافقین و وطن فروشان قرار داشتند.

وی افزود: جبهه مقابل دفاع و ایستادگی بود اما جبهه منافقین در تیررس نبوده و هر لحظه به نیروهای نظام و انقلاب تلفات وارد می‌نمود که زندان دوله‌تو، یکی از هزاران جنایات مغفول وطن فروشان در زمان جنگ است.

فرمانده تیپ 25 نیروی مخصوص با اشاره به اینکه 17 اردیبهشت سال 1360 نقطه صفر مرزی ایران و عراق شاهد جنایتی هولناک در تاریخ دفاع‌مقدس است، افزود: سالروز بمباران زندان دوله‌تو، که تحت کنترل حزب دموکرات در کردستان بوده بیش از 200 نفر از نیروهای ارتش، سپاه، جهاد سازندگی، بسیج، ژاندارمری و حتی پیشمرگان مسلمان کرد در آنجا محبوس بودند، رژیم بعثی عراق با بمباران آن مکان، بیشتر زندانیان را به شهادت رساند.

دلاور متذکر شد: امروزه جوانان ایران اسلامی اگر به تاریخ ایران مراجعه و مطالعات خود را در راستای جهاد تبیین افزایش دهند، دشمن قسم خورده این ملت که سابقه کشتار مردم مظلوم در سال‌های گذشته را در پرونده دارند، به تفکر و اعتقاد جوانان نفوذ نخواهند کرد.

انتهای پیام/ 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جهاد تبیین مانع نفوذ دشمن به تفکر و اعتقاد جوانان عزیز ما است بیشتر بخوانید »

شهدای مدافع امنیتی که در تاریخ ۱۳ فروردین آسمانی شدند

شهدای مدافع امنیتی که در تاریخ ۱۳ فروردین آسمانی شدند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار اجتماعی دفاع‌پرس، دشمنان قسم‌خورده جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته نشان داده‌اند که همواره به دنبال ضربه زدن به نظام اسلامی هستند و در این سال‌ها با برنامه‌ریزی و صرف هزینه‌های گزاف، اقدامات خصمانه متعددی را علیه ایران انجام داده‌اند؛ اما جوانان این مرز و بوم از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون تمامی نقشه‌های شوم دشمنان را با شکست مواجه کرده‌‌اند و در این راه شهدای بسیاری تقدیم انقلاب شده است.

ازجمله ایثارگرانی که با تمام توان برای مقابله با دشمنان و تأمین امنیت کشور وارد میدان شدند، مأموران نیروی انتظامی بودند.

مأموران نیروی انتظامی در بدو پیروزی انقلاب در قالب کمیته انقلاب اسلامی، شهربانی و ژاندارمری در مقابل دشمنان ایستادند و در راه دفاع از امنیت مردم و وطن اسلامی جان خود را فدا کردند.

بر این اساس به معرفی شهدای مدافع امنیت و قهرمانان آسمانیِ نیروی انتظامی پرداخته‌ایم.

بنا بر این گزارش، اسامی شهدای ناجا که طی سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۹۴ در تاریخ ۱۳ فروردین به مقام شهادت نائل آمدند را در ادامه می‌خوانید:

شهید حسن پورعبدی، شهید رضا اکبرزاده لاین، شهید نوروز نباتی، شهید هوشنگ نوردی ماسوله، شهید محمد ابراهیم‌نژاد جعفری، شهید بهروز شمسایی لیشی، شهید انوشیروان بنی اسد، شهید نورالله خدمتگزار، شهید یدالله مجیدی نور، شهید ارسلان خیکانی، شهید حسین علیزاده حاجی کرد، شهید محمدحسین دودانگه، شهید علی سلیمی، شهید غلامرضا جانقربان، شهید شهریار قلی یار، شهید پرویز عباسعلی‌پور، شهید اسماعیل علی‌بیگی، شهید محسن بختیاری‌منش، شهید اکبر مرآتی فشی، شهید حبیب‌الله محمدی پور، شهید ایرج نصابی، شهید محمد فرحزاد، شهید موسی جعفری، شهید حبیب‌الله موسی‌خانی، شهید تقی عمران، شهید اسماعیل فرح‌پور، شهید حسن الوندی، شهید علیرضا داودی، شهید مهدی عابدی میانده، شهید علی شیخ، شهید احمد رضا قائمی، شهید پژمان زمانی دادانه، شهید سلمان زارعی، شهید کاظم عابدی، شهید میلاد قبادی، شهید سجاد رشیدی اوندی، شهید عماد منصوری و شهید احمد جلیزی.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهدای مدافع امنیتی که در تاریخ ۱۳ فروردین آسمانی شدند بیشتر بخوانید »

شهدای مدافع امنیتی که در هفتم فروردین آسمانی شدند

شهدای مدافع امنیتی که در هفتم فروردین آسمانی شدند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار اجتماعی دفاع‌پرس، دشمنان قسم‌خورده جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته نشان داده‌اند که همواره به دنبال ضربه زدن به نظام اسلامی هستند و در این سال‌ها با برنامه‌ریزی و صرف هزینه‌های گزاف، اقدامات خصمانه متعددی را علیه ایران انجام داده‌اند؛ اما جوانان این مرز و بوم از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون تمامی نقشه‌های شوم دشمنان را با شکست مواجه کرده‌‌اند و در این راه شهدای بسیاری تقدیم انقلاب شده است.

ازجمله ایثارگرانی که با تمام توان برای مقابله با دشمنان و تأمین امنیت کشور وارد میدان شدند، مأموران نیروی انتظامی بودند.

مأموران نیروی انتظامی در بدو پیروزی انقلاب در قالب کمیته انقلاب اسلامی، شهربانی و ژاندارمری در مقابل دشمنان ایستادند و در راه دفاع از امنیت مردم و وطن اسلامی جان خود را فدا کردند.

اسامی شهدای ناجا که طی سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۴ در تاریخ هفتم فروردین به مقام شهادت نائل آمدند؛

شهید حسین خیری، شهید سلطان علی کریمی، شهید اسدالله میرزایی، شهید غلامرضا نوری، شهید صادق شکری، شهید عباس پرورش، شهید سید عباس هاشمی، شهید مرتضی داوودی، شهید براتعلی دوست‌محمدی، شهید حسین رضا احمدی، شهید نظر علی حکیم، شهید ولی الله دالوند، شهید زمانخان تردست، شهید شاپور نبی نیا، شهید اسماعیل پور عباسی، شهید بخشعلی پروردگاری، شهید نظام علی بابازاده، شهید عارف احدی، شهید داوود واحدی، شهید جمال حفار، شهید رضا بلاغی، شهید حمید وطن، شهید فیروز حسنی، شهید محمد کاظم عباسی، شهید علی اکبر زواره‌ای، شهید محمدعلی توکلی، شهید احمد رضایی، شهید عباس حسنی، شهید عادل ملکی، شهید غضنفر ذوالفقارزاده و شهید مجید فخرایی.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهدای مدافع امنیتی که در هفتم فروردین آسمانی شدند بیشتر بخوانید »