ژنرال هایزر

نمونه‌ای برای چرایی «مرگ بر آمریکا»

نمونه‌ای برای چرایی «مرگ بر آمریکا»


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ هفته گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار  دانش‌آموزان و دانشجویان، با اشاره به مبارزات ملت ایران با رژیم ستم‌شاهی به این نکته اشاره کردند که «حرکت انقلابی که اوج گرفت، احساس خطر کردند و شدت عمل را بیشتر کردند؛ حتی حدود یک هفته به پیروزی انقلاب، یک ژنرال برجسته آمریکایی به نام «هایزر» آمد تهران برای اینکه اگر بتواند، یک کودتا راه بیندازد و صد‌ها هزار، بلکه میلیون‌ها آدم را به قتل برسانند».

این نکته همان‌گونه که اشاره شد به موضوع تصمیم آمریکا برای انجام کودتا در همان روز‌های نخست شکل‌گیری انقلاب اسلامی دارد؛ روز‌هایی که جریان انقلاب اسلامی در حال دست یافتن به پیروزی است؛ یعنی حدود یک ماه قبل از ورود امام خمینی (ره) در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، یکی از فرماندهان ارشد ارتش ایالات متحده آمریکا به نام «رابرت ارنست هایزر» معاون ناتو در اشتوتگرات آلمان و رئیس اداره مستشاری ارتش ایران بدون اطلاع قبلی برای انجام مأموریت محوله از سوی «کارتر» رئیس جمهور وقت آمریکا به تهران می‌آید.

در واقع وی بدون اطلاع شاه ایران به کشورمان آمد تا جلسه‌ای را با فرماندهان ارتش و بعضاً رئیس ساواک برای انجام مأموریتی مهم که همانا، طرح‌ریزی کودتای نظامی بود، داشته باشد؛ بنابراین نفراتی که قرار بود با وی دیدار داشته باشند، عبارت بودند از سپهبد «امیرحسین ربیعی» فرمانده نیروی هوایی، دریادار «کمال‌الدین حبیب‌اللهی» فرمانده نیروی دریایی، ارتشبد «حسن طوفانیان» معاون وزارت دفاع و مسئول خریدهای تسلیحات خارجی، ارتشبد «عباس قره‌باغی» رئیس ستاد مشترک ارتش و تیمسار «ناصر مقدم» رئیس ساواک.

ژنرال هایزر که ۱۴ دی ۱۳۵۷ مخفیانه وارد تهران شد به ظاهر برای فراهم ساختن زمینه خروج شاه از ایران، حمایت فرماندهان ارتش از دولت بختیار و ایجاد ارتباط میان ارتش و رهبران انقلاب با هدف حفظ منافع آمریکا در کشورمان، آمده بود؛ ولی در حقیقت وظیفه‌ای که داشت، فراهم ساختن زمینه‌های کودتا توسط ارتش در صورت پیروزی انقلاب اسلامی بود.

لذا به همین منظور طی یک ماهی که در کشورمان حضور داشت، جلسات متعددی را با سران ارتش برگزار کرد. یکی از نتایج جلسات مورد اشاره که در خاطرات هایزر آمده و در صحبت‌های اخیر مقام معظم رهبری نیز بیان شد، این بود که «من [ژنرال هایزر]به ژنرال قره‌باغی گفتم که در مواجهه با مردم لوله تفنگ‌هایتان را پایین بیاورید؛ یعنی مردم را بکُشید، تیر هوایی بی‌خودی در نکنید، مردم را قتل‌عام کنید».

این دستور ژنرال آمریکایی به فرماندهان ارتش کشورمان موجب شد تا در هشتم بهمن ۱۳۵۷ ارتش، مردمی را که به خیابان‌های تهران آمده بودند و علیه رژیم شاهنشاهی شعار می‌دادند به گلوله ببندد که گفته شده بعد از واقعه خونین ۱۷ شهریور، این کشتار خونین‌ترین واقعه در آخرین روز‌های حکومت پهلوی بود؛ زیرا عنوان شده در این روز ۳۲ نفر شهید و ۲۰۰ نفر نیز مجروح شدند.

همچنین مقرر شده بود که ارتش با اعلام حکومت نظامی، اقدام به دستگیری رهبران اصلی انقلاب اسلامی همچون امام خمینی (ره) کرده و سپس آن‌ها را به جزیره سیری در خلیج فارس تبعید کنند؛ اما چون بدنه ارتش با انقلاب همراه شد و از سوی دیگر امام خمینی (ره) هم دستور دادند که مردم به خیابان‌ها بیایند تا حکومت نظامی شکسته شود، این آخرین تیر دولتمردان آمریکا برای به سرانجام نرسیدن انقلاب اسلامی در ایران نیز با شکست مواجه شد و ژنرال هایزر که حتی احتمال آن می‌رفت توسط انقلابیون دستگیر هم شود، مجبور شد در ۱۴ بهمن ۱۳۵۷ بدون هیچ دستاوردی ایران را ترک کند.

حال با بررسی این موضوع به چند نکته می‌توان پی برد؛ اول اینکه در آن دوران، آمریکایی‌ها هر زمان که می‌خواستند بدون اطلاع دولت و شاه ایران به کشورمان می‌آمدند و می‌رفتند؛ موضوعی که محمدرضا شاه درباره آن گفته است: «نظامیان آمریکایی با هواپیماهای خودشان سفر می‌کردند و خیلی طبیعی بود که بتوانند هنگام ورود به پایگاه‌های نظامی‌شان در ایران تشریفات اداری معمول را نادیده بگیرند»؛ این یعنی اوج بی اختیاری شخص اول مملکت در برابر آمریکایی‌ها.

نکته بعدی دخالت آمریکا در امور داخلی کشورمان با طراحی و اجرای کودتای نظامی با هدف به سرانجام نرسیدن انقلاب اسلامی ایران است؛ لذا اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی عنوان کردند «مرگ بر آمریکا، صرفاً یک شعار نیست، بلکه یک خط مشی است» یکی از دلایل آن، انجام چنین اقداماتی از سوی آمریکاست.

موضوع دیگری که در این رابطه می‌توان به آن اشاره کرد، مطیع بودن فرماندهان ارتش کشورمان در برابر فرماندهان ارتش ایالات متحده است؛ زیرا با توجه به آنچه بیان شد، ژنرال هایزر از فرماندهان ارتش ایران می‌خواهد که به سوی هموطنان خود که در خیابان‌ها علیه رژیم پهلوی شعار می‌دهند، تیراندازی کرده و از کشتن مردم ابایی نداشته باشند که متعاقب آن، تیمسار قره‌باغی هم، چنین کاری را انجام می‌دهد و به واسطه آن کشتار مردم در هشتم بهمن ۱۳۵۷ رخ می‌دهد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نمونه‌ای برای چرایی «مرگ بر آمریکا» بیشتر بخوانید »

«نقاب» کودتا

«نقاب» کودتا


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس – رحیم محمدی؛ حکومت پهلوی که آخرین روز‌های عمر خود را سپری می‌کرد و آمریکایی‌ها دیگر امیدی به بقای این رژیم نداشتند، تلاش کردند که خود مستقیم وارد عمل شوند تا بلکه همانند کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۴۲ بتوانند بار دیگر حکومت شاهنشاهی را در ایران نگاه دارند؛ بر این اساس در آخرین روز‌های عمر رژیم پهلوی، آمریکا یکی از افسران خود به نام ژنرال «رابرت هایزر» را به ایران فرستاد تا زمینه اجرای کودتایی را فراهم کند؛ تلاش‌هایی که این فرمانده ارشد آمریکایی داشت، بی نتیجه ماند و وی مجبور شد بدون دست یافتن به هیچ هدفی، به کشور خود بازگردد.

در چنین شرایطی بود که انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید و آمریکا و متحدانش نیز که تا پیش از آن خود را همه‌کاره ایران می‌دانستند، مجبور شدند ایران را ترک کنند و بدین شکل نفوذی که در کشورمان داشتند را از دست دادند به همین دلیل برای اینکه بتوانند بار دیگر جایگاه از دست رفته خود در ایران را به دست آورند، اقدام به تحریک مردم بخش‌هایی از کشورمان آن‌ها را رو در روی انقلاب اسلامی قرار دهند که البته با شکست خوردن این عده، آمریکایی‌ها و متحدانش به نتیجه‌ای نرسیدند.

اما این تلاش آن‌ها آخرین اقدام علیه انقلاب اسلامی و بازگشت دوباره به ایران نبود، زیرا پس از آن در اقدامی سعی کردند با حمایت از عده‌ای شاه‌دوست (سلطنت‌طلب) زمینه حضور خود را در کشورمان فراهم کنند؛ بدین صورت که با انجام کودتایی انقلاب اسلامی را با شکست مواجه کنند و مجدد آن‌هایی که سال‌ها گوش به فرمان آمریکا و متحدانش بودند، زمام امور را به دست گیرند.

از این روی، اتاق فکری توسط آمریکا و افرادی همچون شاپور بختیار آخرین نخست وزیر پهلوی در پاریس تشکیل یافت و طی آن تصمیم گرفتند طرحی که در زمستان ۱۳۵۸ یکی از هواداران بختیار به نام «قادسی» با عنوان «نقاب» یعنی «نجات قیام ایران بزرگ» تهیه کرده بودند را اجرایی کنند؛ طرحی که آژانس جاسوسی آمریکا (C.I.A) به انجام آن امید زیادی داشت و حتی آن را ضربه نهایی و قطعی بر پیکر نظام نوپای جمهوری اسلامی می‌دانست.

اما همان‌گونه که اقدام نظامی آمریکا برای رهایی کارکنان به گروگان گرفته شده سفارت این کشور توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) در تهران به واسطه طوفان شن در طبس که امدادی الهی بود، با شکست مواجه شد، این بار نیز توطئه کودتا قبل از هر گونه اقدامی شکست خورد و طی عملیاتی در ۱۹ تیر ۱۳۵۹ سران کودتاچی دستگیر و ۱۲۱ نفر از آن‌ها اعدام شدند.

این کودتا که قرار بود با تسخیر پایگاه سوم شکاری همدان آغاز شود با لو دادن طرح یادشده توسط یکی از خلبانانی که برای بمباران جماران انتخاب شده بود، عقیم ماند و بار دیگر مدد الهی یاریگر مردم کشورمان شد؛ چرا که مجریان طرح پیش‌بینی کرده بودند چنانچه مردم قصد مقابله داشته باشند، از کشتن مردم نیز دریغ نکنند؛ بنابر این بار دیگر تقدیر الهی بر این شد تا کودتایی که موفقیت آن توسط طراحان آن حتمی تلقی می‌شد، از جایی که انتظار آن را نداشتند، ضربه بخورد و عوامل آن ناکام بمانند.

اما متأسفانه بعد‌ها این کودتا به اسم کودتای «نوژه» شهرت یافت در حالی که «نوژه» نام یکی از خلبانان پایگاه هوایی همدان بود که هواپیمای آن در کردستان و در درگیری با ضدانقلاب مستقر در این منطقه سقوط کرد و به شهادت رسید به همین دلیل پایگاه یادشده به اسم این شهید مزیّن شد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«نقاب» کودتا بیشتر بخوانید »

لوله تفنگ‌هایتان را پایین بیاورید تا همه بدانند شوخی ندارید!

لوله تفنگ‌هایتان را پایین بیاورید تا همه بدانند شوخی ندارید!



فرمانده آمریکایی ارتش پهلوی: لوله تفنگ‌هایتان را پایین بیاورید تا همه بدانند شوخی ندارید!

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «رابرت ارنست هایزر» چه ویژگی مهمی داشت؟ آدم‌کشی برایش مثل آب خوردن بود. این را قبلا به سیاستمداران آمریکا اثبات کرده بود؛ آن‌موقع که در جنگ جهانی دوم و جنگ کره و جنگ ویتنام روی سر مردم شهرها بمب ریخته بود و همه مدال‌های افتخار آدم‌کشی در نیروی هوایی آمریکا را درو کرده بود و ۴ ستاره ژنرالی هم روی دوشش آمده بود. هایزر را فرستادند تا از دولت «شاپور بختیار» حمایت کند و چون قرار بود در صورت سقوط دولت بختیار، ارتش در ایران کودتا کند، بالاخره باید یک نفر را می‌فرستادند که از کشتار مردم عادی ابایی نداشته باشد. گویا خودش هم با این مأموریت خیلی حال می‌کرده و دوست‌داشته کار به کودتا بکشد و گفته بود: «هارولد براون (وزیر دفاع آمریکا) می‌خواست ارزیابی مرا از میزان تلفات احتمالی کودتا بداند. گفتم: فکر می‌کنم نسبتا زیاد باشد، اما دیدگاه قبلی‌ام را مطرح کردم که باید دورنمای این مسئله را در نظر گرفت… در میدان نبرد باید تلفات را در برابر دستاوردها سنجید!»

لوله تفنگ‌هایتان را پایین بیاورید تا همه بدانند شوخی ندارید!

لبخند قاتل؛ احتمالا بزرگ‌ترین ناکامی هایزر در دوران خدمتش، شکست مأموریت در تهران بود

کودتا در راه است؟!

«هایزر» آن‌روزها در ایران آدم ترسناکی بود؛ در واقع، ترسناک‌ترین بود! ۱۴ دی ۵۷ مخفیانه و به‌صورت ناشناس با یک هواپیمای نظامی از اروپا به تهران آمده بود و ۱۴ بهمن که لو رفت در تهران است، ایرانی‌ها دانستند که احتمال یک کودتای نظامیان برای سرکوب شدید اعتراض‌ها و بازگرداندن پهلوی دوم زیاد است. روزهایی سخت بود و ارتش هنوز جلوی مردم مقاومت می‌کرد و حضور یک ژنرال آمریکایی در تهران با توجه به سابقه آمریکایی‌ها در کودتا واقعا هم ترسناک بود. هایزر بعدها گفت: «اگر دولت [بختیار] از هم می‌پاشید، من می‌بایست مترصد فرصت مناسبی برای دست‌به‌کار ‌شدن نظامیان باشم.» بله دیگر، یعنی کودتا!  

لوله تفنگ‌هایتان را پایین بیاورید تا همه بدانند شوخی ندارید!

عکسی از درگیری‌های روز ۸ بهمن سال ۵۷

موش‌ و ‌گربه‌بازی بختیار!

اوایل بهمن ۵۷ در ایران چه خبر بود؟ دعوای مردم بود با بختیار و حکومت غیرقانونی و آن صندلی غیرقانونی که رویش نشسته بود و می‌گفت «بنده در جای خودم بسیار راحتم!». دعوا سر چی؟ بازگشت امام خمینی (ره) به ایران. بختیار فرودگاه را بسته بود و موش‌ و ‌گربه‌بازی درمی‌آورد و می‌گفت امام (ره) دیرتر به ایران بیاید تا او بتواند کشور را آرام کند و ارتش را در کنترل خود بگیرد و این حرف‌ها. مردم و روحانیون نیز هر روز تظاهرات و تحصن می‌کردند و خواسته‌شان این‌که فرودگاه باز شود و امام (ره) بیاید. ۸ بهمن اعلام شده بود که بازگشت امام (ره) دوباره به تأخیر افتاده و مردم ریختند در خیابان و یکی از خونین‌ترین تظاهرات نقلاب ایران به وقوع پیوست.

لوله تفنگ‌هایتان را پایین بیاورید تا همه بدانند شوخی ندارید!

گزارش تصویری روزنامه کیهان از روز خونین تهران

باید لوله تفنگ‌ها پایین بیاید!

چگونه تظاهرات ۸ بهمن خونین شد؟ جواب روشن است: «ژنرال هایزر». خودش هم ابایی نداشت از این‌که بگوید برای کشتار به تهران رفته و در کتاب خاطراتش با عنوان «ماموریت در تهران» نوشته است: «به‌نظر من روش درست این بود که روی سر راهپیمایان تیراندازی هوایی کنند و از گاز اشک‌آور استفاده نمایند. اگر این روش مؤثر نبود، لوله تفنگ‌ها باید پایین می‌آمد تا شکی باقی نماند که نیروها شوخی ندارند. ژنرال قره‌باغی فورا با آقای بختیار تماس گرفت و بعد آجودانش را صدا کرد. خیلی سریع به زبان فارسی دستور آتش داد و به طرف من برگشت و گفت: همان طور که صحبت کرده بودیم، اوضاع دقیقا کنترل خواهد شد… کمی بعد گزارش رسید که نیروها طبق دستور ما وارد عمل شده‌اند. تلاش کرده بودند با تیراندازی مستقیم مردم را متوقف کنند، اما بی‌فایده بوده است. بنابراین رهبران آنان را شناسایی کرده و به سمتشان شلیک کرده بودند. گزارش دقیقی از میزان تلفات نداشتیم.»

لوله تفنگ‌هایتان را پایین بیاورید تا همه بدانند شوخی ندارید!

لبخند زهرآگین نظامی وطن‌فروش؛ «عباس قره‌باغی» ارتشبد ایرانی بود و از یک ژنرال آمریکایی دستور کشتار مردم ایران را می‌گرفت

روز خونین تهران

هایزر گزارش دقیقی از میزان تلفات نداشت و برایش مهم هم نبود. اما روزنامه کیهان آن روز مطلبی نوشت و از آمار ۳۲ شهید و ۲۰۰ مجروح خبر داد: «تهران روز خونینی را از سر گذراند. سومین روز تظاهرات گسترده در تهران به خشونت کم‌نظیری مبدل شد. سربازان در چندنقطه با مردم درگیر شدند و به سوی آنان آتش گشودند. بحرانی‌ترین نقطه تهران، میدان ۲۴ اسفند [انقلاب فعلی] و خیابان‌های اطراف آن تا دانشگاه تهران بود… تظاهرات ظهر شروع شد و تا ساعت ۹ شب ادامه داشت. ظهر امروز، تظاهرات گسترده دانشگاه تهران به میدان ۲۴ اسفند کشیده شد و به دنبال کشتار خونین در این میدان، تظاهرات خونین دیگری در میدان‌های فوزیه [امام حسین علیه‌السلام فعلی] و ژاله [شهدای فعالی] و خیابان‌های کورش، فرح‌آباد [پیروزی فعلی]، شهباز [۱۷ شهریور فعلی] و آیزنهاور [انقلاب فعلی] صورت گرفت.»

لوله تفنگ‌هایتان را پایین بیاورید تا همه بدانند شوخی ندارید!

هایزر می‌گفت لوله تفنگ‌ها را پایین بیاورید تا همه بدانند ارتش شوخی ندارد!

خلاصه حکومت پهلوی در ایران!

در نهایت ژنرال هایزر فهمید چه خبر است؛ ایستادگی مردم و شجاعت و درایت امام (ره) موجب شد ژنرال کاربلد آمریکایی ۱۷ بهمن دست از پا درازتر برگردد آمریکا و همان‌جا بمیرد!

لوله تفنگ‌هایتان را پایین بیاورید تا همه بدانند شوخی ندارید!

قبر هایزر!

داستان مأموریت هایزر در ایران با تلاش برای سرکوب و کودتا پیوند خورده است، اما روایت مهمی از وضعیت سیاسی ایران در دوره پهلوی را هم در خود دارد. روایتی که رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۴ چنین بازگو فرمودند: «قبل از انقلاب، در دوران حرکت عظیم مردمی ـ حالا ماجراهای هفدهم شهریور و کشتار مردم و این مسائل که خب همه به‌وسیله‌ دولت دست‌نشانده‌ آمریکا انجام گرفت، به جای خود ـ در هشتم بهمن، یعنی چند روز قبل از ورود امام به داخل کشور در همین خیابان‌های تهران همین خیابان انقلاب مردم اجتماع کرده بودند. ژنرال هایزر که فرستاده‌ آمریکا بود و به ایران آمد برای این‌که شاید بتواند یک‌جوری از دست انقلاب، رژیم را نجات بدهد و حفظ بکند، او در خاطرات خودش می‌نویسد ـ این‌ها اسناد تاریخی است ـ و می‌گوید من به ژنرال قره‌باغی گفتم که در مواجهه‌ با مردم لوله‌ تفنگ‌هایتان را پایین بیاورید؛ یعنی مردم را بکُشید، تیرهوایی بی‌خودی در نکنید، مردم را قتل‌عام کنید. این‌ها هم همین کار را کردند، لوله‌ تفنگ‌ها را پایین آوردند، عده‌ای جوان و نوجوان کشته شدند، ولی جمعیت عقب نرفت. هایزر می‌گوید؛ قره‌باغی بعد آمد به من گفت که این تدبیر تو فایده‌ای نکرد، مردم عقب نرفتند، آن‌وقت هایزر می‌گوید من دیدم این ژنرال‌های شاه چقدر کودکانه فکر می‌کنند؛ یعنی باید ادامه می‌دادند، باید مرتب می‌کُشتند. ببینید این رژیم دست‌نشانده بود. ژنرال آمریکایی دستور قتل‌عام هم‌وطنان را به ارتشبد ایرانی می‌دهد و این به دستور او و به توصیه‌ او عمل می‌کند و چون فایده‌ای ندارد، می‌رود به او می‌گوید فایده‌ای ندارد؛ او هم می‌گوید این‌ها بچه‌اند، این‌ها کودکانه فکر می‌کنند. این، ماحصل و خلاصه‌ حکومت پهلوی در ایران است.»



منبع خبر

لوله تفنگ‌هایتان را پایین بیاورید تا همه بدانند شوخی ندارید! بیشتر بخوانید »