ژیلا بدیهیان

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

همت‌نامه‌های نگاشته‌شده در وصف زندگانی سردار خیبر


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در این نوشتار، به معرفی کتاب‌هایی که در مورد شهید همت نگاشته شده‌اند، پرداخته شده است.

۱. کتاب «شهید همت در مکتب نبوی (ص): گذری بر رفتار‌های مدیریتی شهید همت» به قلم «علیرضا شفیعی» در مورد شهید همت نوشته است که «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» آن را در قالب مجموعه «فرماندهان جوان» منتشر کرده است.

در بخشی از پیش‌گفتار کتاب آمده است: «تولد فرماندهان جوان، اما بزرگ و حماسه‌ساز در دفاع مقدس ملت ایران، مرهون اعتماد امام امت به جوانانی بود که باایمان و روحیه انقلابی، استعداد و توانشان را خالصانه به میدان آوردند تا وابستگی و حقارت را از صفحات تاریخ ملت‌شان پاک و کاری کنند که دیگر هیچ تجاوزگری خیال تجاوز به میهن‌شان را در سر نپروراند؛ بنابراین بیان فراز‌های دست یافتنی از زندگی و همچنین تدبیرها، ابتکار‌ها و شیوه‌های فرماندهی آنان در دوران دفاع مقدس، درس‌هایی آموختنی و الگو‌هایی به‌کارگرفتنی در بحران‌های سخت دیگر دارد.

با این دیدگاه، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بر آن است که رفتارها، تجربه‌ها و نکاتی مفید از زندگی فرماندهان شهید جنگ را در قالب مجموعه «فرماندهان جوان» تدوین و منتشر کند.»

بخشی از مقدمه نویسنده از این قرار است: «شهید «محمدابراهیم همت» از جمله چهره‌های برجسته دوران طلایی دفاع مقدس است که توانست در مدت کوتاه عمر پرثمر خود، آثار بسیار شگفت‌انگیزی بر جای بگذارد. او با پیروی از شیوه رفتار بزرگان دین مبین اسلام، مدیریتی را به منصه ظهور رساند که امروز دستورالعمل رفتاری خیل عظیمی از هم‌رزمان و دلدادگان آن شهید بزرگوار است.»

در این کتاب در مورد فعالیت همت در کردستان آمده است: «همت پس از پیروزی انقلاب، در تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرضا نقش چشمگیری داشت. او عضویت در شورای فرماندهی سپاه پاسداران و مسئولیت واحد روابط عمومی را به‌عهده گرفت و به فعالیت‌های خود، بُعدی تازه بخشید.

اواخر سال ۱۳۵۸ بود که برای فعالیت‌های عقیدتی به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و کنارک عزیمت کرد. هنوز چند صباحی از آغاز انقلاب اسلامی نگذشته بود که دشمنان اسلام و انقلاب به‌دنبال براندازی نظام نوپای اسلام برآمدند و برای این منظور، در مناطقی از کشور غائله‌هایی برپا کردند، یکی از این مناطق، کردستان بود.

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

ابراهیم مانند دیگر دلسوزان انقلاب، برای دفاع از میهن اسلامی در خرداد سال ۱۳۵۹ ره‌‍سپار شهر پاوه شد و در ابتدای امر، مسئولیت روابط عمومی سپاه آنجا را به‌دستور شهید «ناصر کاظمی» به‌عهده گرفت.

اولین روز‌های ورود همت به پاوه، مصادف با اوج درگیری بین نیرو‌هایی شهید «ناصر کاظمی» و عوامل ضدانقلاب بود. همانطور که نیرو‌های نظامی، مسئولیت خود را به‌دقت انجام می‌دادند و روستا‌های منطقه را از وجود عناصر مسلح ضدانقلاب پاک‌سازی می‌کردند، همت نیز خودش را موظف می‌دانست که مشکلات فرهنگی، عمرانی و بهداشتی توده‌های روستانشین منطقه را رفع کند.

اخبار مربوط به پاک‌سازی روستا‌ها را جمع‌آوری کند و به هماهنگی در برنامه‌های تبلیغی، مذهبی و اخلاقی نیرو‌های رزمنده و بومیان منطقه بپردازد. مجموعه این فعایت‌ها و به‌ویژه رفتار‌های شخصیتی همت در خنثی کردن جنگ روانی دشمن و جذب مردم کُرد به انقلاب، تأثیر‌های شگفت‌انگیزی برجای گذاشت.

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

آغاز جنگ تحمیلی و نیاز به دفاع همه‌جانبه، همکاری همت با حاج «احمد متوسلیان» را بیشتر می‌کند. حاج ابراهیم، همراه با فرمانده دلاورش، به‌‍دستور فرماندهی کل سپاه، مأموریت یافت که ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ «محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله)» را تشکیل دهند. او در سازماندهی نیرو ۹‌های این لشکرِ همیشه قهرمان، نقش به‌سزایی داشت.

پس از چندی، همت بر اساس ضرورت و دستور، همراه با حاج احمد، به لبنان اعزام شد و در آنجا نیز مدیریتی وصف‌ناپذیر از خود برجای گذاشت. زمانی که به ایران بازگشت، دل و جان خود را در لبنان جاگذاشت و تنها برگشت.

درس‌هایی که از فرمانده‌اش آموخته بود، او را به یک فرمانده تبدیل کرده بود؛ لذا مسئولان سپاه پاسداران تصمیم گرفتند او را جایگزین حاج احمد در لشکر کنند.

رفتار‌ها و منشر والای حاج همت در طول مسئولیت در لشکر، باعث شد که چنان محبوبیتی در بین نیروهایش پیدا کند که هر آنچه را دستور می‌داد، بدون کوچکترین مخالفتی انجام دهند؛ چراکه خودش اولین اقدام کننده در خط مقدم همه برنامه‌ها بود.»

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

۲. «یادگاران ۲ (کتاب محمدابراهیم همت)» به قلم «مریم برادران» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است.

۳. «معلم فراری» به قلم «رحیم مخدومی» زندگینامه داستانی شهید همت نوشته شده است که نشر «سوره مهر» آن را منتشر کرده است.

۴. «طنین همت» به قلم «ابراهیم رستمی» منتشر شده است که نویسنده در آن به بیان گوشه‌ای از زندگانی شهید همت پرداخته و مکالمات شهید همت با دیگر فرماندهان را منتشر کرده است و نشر «جمال» آن را منتشر کرده است.

۵. «شهید همت» به قلم «احمد عربلو» توسط انتشارات «دفتر کمک‌آموزشی» منتشر شده است. این کتاب سبک جدیدی از بیان خاطرات است.

۶. «افلاکیان زمین (محمدابراهیم همت)» به قلم «محمدحسین عباسی ولدی» توسط نشر «شاهد» منتشر شده است.

۷. «از چشم‌ها ۳؛ به مجنون گفتم زنده بمان (کتاب همت)» به قلم «فرهاد خضری» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است.

مجموعه کتاب‌های «از چشم‌ها» که به‌همت انتشارات روایت فتح منتشر می‌شود، در سومین کتاب خود به روایت ماجرا‌ها و خاطرات شهید همت از زبان دوستان، همسر، برادر و همرزمان او دارد.

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

۸. «نیمه پنهان ماه ۲؛ همت به‌روایت همسر شهید» به قلم «حبیبه جعفریان» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است.

۹. «به روایت همت» به قلم «حسین بهزاد» توسط انتشارات «۲۷ بعثت» منتشر شده است.

این کتاب در برگیرنده ۳۲ درس‌گفتار برگزیده از مجموعه مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها، بیانات توجیهی و … شهید همت در حد فاصل بهار ۱۳۵۹ تا زمستان ۱۳۶۲ است که طی یک روند پژوهشی توسط این نویسنده جمع‌آوری شده است.

۱۰. «ضربت متقابل» به قلم «گل‌علی بابایی» توسط انتشارات «سوره مهر» منتشر شده است. این کتاب، عنوان دوم مجموعه «حماسه ۲۷» با نام «ضربت متقابل» است که حوادث مربوط به سوابق رزمی تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تابستان گرم و طولانی سال ۱۳۶۱ همزمان با آغاز دوران فرماندهی شهید «محمدابراهیم همت» بر این یگان و عملیات عظیم برون‌مرزی رمضان در جبهه شرق را بیان می‌کند.

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

۱۱. «آن روز در کنار تو» به قلم «محسن پرویز» توسط انتشارات «پیام فاطمیون» منتشر شده است که روایت داستانی زندگانی شهید همت برای نوجوانان است.

۱۲. «برای خدا مخلص بود؛ خاطراتی از شهید محمدابراهیم همت» به قلم «علی اکبری» توسط انتشارات «یازهرا (س)» منتشر شده است.

این کتاب، هفتمین سری از مجموعه کتاب‌های «یاران ناب» است که انتشارات «یا زهرا (س)» این کتاب را در ترکیب تصویر و خاطرات منتشر کرده است.

این کتاب، ارائه اجمالی است از زندگی نامه شهید همت. در عین حال سعی شده است که با ذکر سال‌نمای زندگی شهید در ابتدای کتاب، تصویری ذهنی از شهید برای مخاطب ارائه شود و از طرف دیگر عموم خاطرات با ذکر نام راوی خاطره است.

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

۱۳. «شراره‌های خورشید» نوشته مشترک «گل‌علی بابایی» و «حسین بهزاد» است که توسط نشر ۲۷ بعثت با محوریت شخصیت شهید همت و کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول الله در عملیات خیبر منتشر شده است.

این کتاب، ششمین اثر از گروه کتاب‌های «حماسه ۲۷» اثر گل‌علی بابایی و حسین بهزاد است. این کتاب رویداد‌های متنوعی از کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) طی چهارماهه پایانی سال ۱۳۶۲ را دربرمی‌گیرد.

در این اثر، حوادث و ماجرا‌های شگفت‌انگیزی از تاریخچه لشکر ۲۷ و واپسین ماه‌های حیات دنیوی فرمانده پرآوازه آن، شهید محمدابراهیم همت آمده‌اند که عمده آن‌ها ازجمله مهم‌ترین ناگفته‌های دوران دفاع مقدس بوده که برای نخستین بار در قالب اثری مکتوب منتشر می‌شود.

۱۴. «الشهید ابراهیم همت» به قلم «سید مصطفی حسینی» توسط انتشارات «پشتیبان» منتشر شده است که زندگی شهید همت را به زبان عربی روایت می‌کند.

۱۵. «ماه همراه بچه‌هاست» به‌قلم «گل‌علی بابایی» توسط انتشارات «نشر ۲۷ بعثت» منتشر شده است و زندگینامه شهید محمد ابراهیم همت است که از کودکی تا زمان شهادت وی را در برمی گیرد.

۱۶. «یاران ناب ۷؛ به فرماندهی همت» به‌قلم «محمدعلی صمدی» توسط انتشارات «یا زهرا (س)» منتشر شده است و جستاری در زندگی جهادی شهید محمدابراهیم همت است.

تصاویر این کتاب‌ها را در زیر مشاهده کنید:

کتاب «شهید همت» به قلم «احمد عربلو» توسط انتشارات «دفتر کمک‌آموزشی» منتشر شده است. کتاب «ضربت متقابل» به قلم «گل‌علی بابایی» توسط انتشارات «سوره مهر» منتشر شده است. کتاب «نیمه پنهان ماه ۲؛ همت به‌روایت همسر شهید» به قلم «حبیبه جعفریان» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است کتاب «معلم فراری» به قلم «رحیم مخدومی» زندگینامه داستانی شهید همت نوشته شده است که انتشارات «سوره مهر» آن را منتشر کرده است. کتاب «شهید همت در مکتب نبوی (ص): گذری بر رفتارهای مدیریتی شهید همت» به قلم «علیرضا شفیعی» در مورد شهید همت نوشته است که «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» آن را در قالب مجموعه «فرماندهان جوان» منتشر کرده است. کتاب «افلاکیان زمین (محمدابراهیم همت)» به قلم «محمدحسین عباسی ولدی» توسط نشر «شاهد» منتشر شده است. کتاب «شراره‌های خورشید» نوشته مشترک «گل‌علی بابایی» و «حسین بهزاد» است که توسط نشر ۲۷ بعثت با محوریت شخصیت شهید همت و کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول الله در عملیات خیبر منتشر شده است. کتاب «الشهید ابراهیم همت» به قلم «سید مصطفی حسینی» توسط انتشارات «پشتیبان» منتشر شده است که زندگی شهید همت را به زبان عربی روایت می‌کند. کتاب «به روایت همت» به قلم «حسین بهزاد» توسط انتشارات «۲۷ بعثت» منتشر شده است. کتاب «طنین همت» به قلم «ابراهیم رستمی» منتشر شده است. کتاب «از چشم‌ها ۳؛ به مجنون گفتم زنده بمان (کتاب همت)» به قلم «فرهاد خضری» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است. کتاب «یادگاران ۲ (کتاب محمدابراهیم همت)» به قلم «مریم برادران» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است. کتاب «آن روز در کنار تو» به قلم «محسن پرویز» توسط انتشارات «پیام فاطمیون» منتشر شده است که روایت داستانی زندگانی شهید همت برای نوجوانان است. کتاب «برای خدا مخلص بود؛ خاطراتی از شهید محمدابراهیم همت» به قلم «علی اکبری» توسط انتشارات «یازهرا (س)» منتشر شده است. کتاب «ماه همراه بچه‌هاست» به‌قلم «گل‌علی بابایی» توسط انتشارات «نشر ۲۷ بعثت» منتشر شده است و زندگینامه شهید محمد ابراهیم همت است که از کودکی تا زمان شهادت وی را در برمی گیرد. کتاب «یاران ناب ۷؛ به فرماندهی همت» به‌قلم «محمدعلی صمدی» توسط انتشارات «یا زهرا (س)» منتشر شده است و جستاری در زندگی جهادی شهید محمدابراهیم همت است.

منبع:

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/12/17/305601/%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%87%D9%85%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

همت‌نامه‌های نگاشته‌شده در وصف زندگانی سردار خیبر بیشتر بخوانید »

شهید همت راضی نشد امام (ره) خطبه عقدش را بخواند!

استدلال شهید همت برای نخواندن خطبه عقدش توسط امام (ره)


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «همت» روز ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در شهرضا به دنیا آمد و روز ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به شهادت رسید. 

نام محمدابراهیم همت از آن نام‌هایی است که به گوش خیلی از ما خورده است. مردی که فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود و ۴۰ سال قبل در اسفند سال ۶۲ در جزیره مجنون عاقبت بخیری را از خدا گرفت و شهید شد. روایت ازدواج شهید همت با «ژیلا بدیهیان» را از قول خواهر شهید در زیر بخوانید:

«ازدواج ابراهیم به سال ۶۰ برمی‌گردد. یک روز زنگ زد به مادر و تلفنی ماجرای خواستگاری‌اش را از یک دختر اصفهانی در پاوه تعریف کرد. مادر، ابتدا اعلام نارضایتی کرد و خواست همین جا (شهرضا) برایش یک دختر پیدا کند، اما حاجی قبول نکرد و گفت: من همسری را می‌خواهم که همه‌جا دنبالم باشد؛ حتی تا لبنان.

بعد هم گفت: دختری که انتخاب کرده‌ام همان است که می‌خواهم. خدا را شکر؛ همین طور هم بود. همسرش همیشه با ابراهیم بود و فقط موقع عملیات‌ها که می‌شد، آن هم با اصرار حاجی برمی‌گشت اصفهان.

با همه موانع موجود بر سر راه ابراهیم، بالاخره در سال ۶۰ به همسر مورد علاقه‌اش رسید و خطبه عقدشان با کمترین تشریفات و آداب و رسوم و تنها با یک مهریه ۱۵۰ هزار تومانی آن هم با اصرار پدر عروس، جاری شد. یکی از شرط‌های ازدواج همسر ابراهیم با او، نداشتن مهریه بود.

همسر حاجی خیلی دلش می‌خواست امام خطبه عقدشان را بخواند، ولی ابراهیم گفت: «من راضی نیستم وقت مردی را که این همه انسان با او کار دارند به خاطر کار شخصی خودم بگیرم.»

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استدلال شهید همت برای نخواندن خطبه عقدش توسط امام (ره) بیشتر بخوانید »

شهید همت راضی نشد امام(ره) خطبه عقدش را بخواند!

شهید همت راضی نشد امام(ره) خطبه عقدش را بخواند!



خواهر شهید همت می‌گوید: همسر حاجی خیلی دلش می‌خواسته که امام خطبه عقدشان را بخواند، ولی ابراهیم گفت: من راضی نیستم!

به گزارش مجاهدت از مشرق، نام محمد ابراهیم همت از آن نام‌هایی است که به گوش خیلی از ما خورده است. مردی که فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) بود و ۴۰ سال قبل در اسفند سال ۶۲ در جزیره مجنون عاقبت بخیری را از خدا گرفت و شهید شد. آنچه می‌خوانید روایتی است از ازدواج او با ژیلا بدیهیان که خواهرش اینطور تعریف می‌کند:

 شهید همت راضی نشد امام(ره) خطبه عقدش را بخواند!

 شهید همت راضی نشد امام(ره) خطبه عقدش را بخواند!

شهید محمدابراهیم همت

ازدواج ابراهیم برمی‌گردد به سال ۶۰. یک روز زنگ زد به مادر و تلفنی ماجرای خواستگاری‌اش را از یک دختر اصفهانی در پاوه گفت. مادر اول اعلام نارضایتی کرد و خواست همین جا (شهرضا) برایش یک دختر پیدا کند، اما حاجی قبول نکرد و گفت من همسری را می‌خواهم که همه جا دنبالم باشد؛ حتی تا لبنان ….

بعد هم گفت: دختری که انتخاب کرده‌ام همان است که می‌خواهم. خدارا شکر همین طور هم بود. خانمش همیشه با ابراهیم بود و فقط موقع عملیات‌ها که می‌شد، آن هم با اصرار حاجی برمی‌گشت اصفهان.

با همه موانع موجود بر سر راه ابراهیم، بالاخره در سال ۶۰ به همسر مورد علاقه‌اش رسید و خطبه عقدشان با کمترین تشریفات و آداب و رسوم و تنها با یک مهریه ۱۵۰ هزار تومانی آن هم با اصرار پدر عروس، جاری شد. یکی از شرط‌های ازدواج همسر ابراهیم با او، نداشتن مهریه بود.

همسر حاجی خیلی دلش می‌خواست امام خطبه عقدشان را بخواند، ولی ابراهیم گفت: «من راضی نیستم وقت مردی را که این همه انسان با او کار دارند به خاطر کار شخصی خودم بگیرم.»

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید همت راضی نشد امام(ره) خطبه عقدش را بخواند! بیشتر بخوانید »

انتظار شهید همت از شریک زندگی/ ارزش «امید به خداوند» در دید شهید همت/ قهرمان من

انتظار شهید همت از شریک زندگی خود/ ارزش «امید به خداوند» در نگاه شهید


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «همت» روز ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در شهرضا به دنیا آمد و روز ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به شهادت رسید.

نوشتار پیش رو، به معرفی برخی کتاب‌هایی که در مورد شهید همت نگاشته شده‌اند، پرداخته است.

همسر شهید همت: تا به خانه می‌رسید، حق نداشتم کاری بکنم

«فرهاد خضری» در کتاب «به مجنون گفتم زنده بمان؛ کتاب همت» به نقل از «ژیلا بدیهیان» همسر شهید در مورد رفتار شهید همت در خانه و کمکی که به همسرش می‌کرد آورده است:

«بعضی از مرد‌ها در ساعت مشخصی از منزل بیرون می‌روند و در ساعت مقرر برمی‌گردند. بعضی دیگر به دلایلی، وقت بیشتری را نزد خانواده‌هایشان می‌گذرانند که گاهی به همین دلیل، باعث ایجاد اختلاف می‌شوند.

بعضی دیگر از مردان هستند که بیش از حد، وقت خود را در بیرون از منزل صرف کسب و کار و انباشت ثروت می‌کنند. بیتشر این افراد، از اوضاع و احوال خانواده غافل بوده و در نهایت با مشکلات دنیوی و اخروی مواجه می‌شوند.

بین این‌ها و خانواده‌شان، رابطه عاطفی کم‌رنگی وجود دارد و حتی بعد از مرگشان، خیلی سریع فراموش می‌شوند.

در مقابل چنین افرادی، بعضی‌ها هم هستند که بیشتر وقتشان را بیرون از منزل و صرف خدمات مهم دینی، انقلابی و ملی می‌کنند، اما وقتی به منزل می‌آیند، همان فرصت کوتاه را به مهر و علاقه به همسر و فرزندان خود هدیه می‌کنند تا نیازمندی‌های عاطفی خانواده را تأمین کنند.

شهید همت، زندگی مشترک خود را در کوران جنگ با همسری آغاز کرد که خود او نیز یک رزمنده بود و به زندگی در شرایط سخت مناطق جنگی عادت داشت. عشق و علاقه به حاجی، یکی از دلایلی بود که همسرش زندگی با آرامش در اصفهان را رها کرد و همراه با همت از این منطقه به آن منطقه سفر می‌کرد؛ با وسایل زندگی‌ای که در صندوق عقب ماشین جای می‌شد.

خانه زن جوان در دزفول، قبلاً مرغداری بود. همسر همت (ژیلا بدیهیان) با دستان خودش تمام خانه را تمیز و با گلاب معطر می‌کند. یا در خانه‌ای دیگر، وجود عقرب و حشرات و حیوانات موذی در خانه کاملاً طبیعی بود. علاوه بر همه اینها، موشک‌باران شهر‌ها بود که باید بعضی شب‌ها به‌تن‌هایی آن‌ها را تحمل می‌کرد؛ همه این‌ها را تحمل می‌کرد با معجزه «عشق».

همسر شهید همت نقل می‌کند: «در اوج تمام سختی‌ها و محرومیت‌ها، ترس‌ها و حتی ناامیدی‌ها، خودم را خوشبخت‎ترین زن دنیا می‌دانستم. همیشه قبل از اینکه دستش به‌طرف زنگ برود، در را به‌روی خنده‌اش باز می‌کردم؛ خنده‌ای که هیچ‌وقت از من دریغش نمی‌کرد و نمی‌گذاشت بفهمم در جنگ شکست خورده‌اند یا یا موفق شده‌اند.

آنقدر به من محبت می‌کرد که فرصت نمی‌کردم این چیز‌ها را از او بپرسم. کمک‌حالم بود. خیلی هم باسلیقه بود. تا از راه می‌رسید… حق نداشتم هیچ کاری بکنم. یک بار گفتم: تو آنجا آن همه سختی می‌کشی، چرا من باید بگذارم ایانجا کار کنی و سختی بکشی؟

بچه بغل و خیس عرق گفت: تو بیشتر از این‌ها به گردن من حق داری. باید حق تو و این طفل‌های معصوم را ادا کنم.»

نویسنده در همین کتاب، به نقل از پدر و مادر شهید می‌گوید:

«پدر شهید همت نقل می‌کند: «وقتی ابراهیم از حج برگشت، ۵۰-۶۰ نفر از دوستانش به دیدنش آمده بودند. شب می‌خواستند روند، ولی ابراهیم اجازه نداد و بااصرار همه آن‌ها را نگه داشت. همان بره‌ای که جلوی پای او کشته بودیم، شام مهمان‌هایش شد.»

مادر شهید همت می‌گوید: «چند بار پیله کردم که بیا برایت آستین بالا بزنیم و زن بگیریم.

گفت: حرفی نیست، قبول.

گفتم: کی را می‌خواهی؟

گفت: زنی که پشت ماشین بتواند با من زندگی کند.

وسایل زندگی مشترک ابراهیم و همسرش هم پشت صندوق عقب پیکان جا می‌گرفت. به کمترین وسایل زندگی قناعت می‌کرد، برایش زندگی کردن مهم بود، نه وسایل آنچنانی.»

من کباب بخورم، در حالی که بسیجی‌ها نان خالی هم گیرشان نمی‌آید!

پدر شهید نقل می‌کند: «حاجی مدت‌ها بود که سری به ما نزده بود. برای همین به اندیمشک رفتیم. صبح زود با ابراهیم به محل کارش رفتم. ظهر که برگشتیم خانه، مادر ابراهیم برای بچه‌اش کباب درست کرده بود. کباب را جلوی ابراهیم گذاشت، ولی ابراهیم نخورد.

گفتم: چرا نمی‌خوری؟

گفت: من کباب بخورم، در حالی که بسیجی‌ها نان خالی هم گیرشان نمی‌آید. نخورد. کمی استراحت کرد و سر کارش رفت.»

ابراهیم به مسائل دنیایی بی‌اعتنا بود

پدر شهید ادامه داد: «کفش‌هایش آنقدر پاره بود که قابل استفاده نبود. نه‌تن‌ها از کفش‌های دولتی استفاده نکرد، بلکه کفشی که خودم برایش خریده بودم هم نپوشید، آن را به یک بسیجی داد که کفش گیرش نیامده بود. می‌گفتم: آخر پسر، مثلاً تو فرمانده‌ای. کمی به خودت برس، اما انگار نه انگار.

اصلاً به مسائل دنیا بی‌اعتنا بود… بعد از شهادتش هوش و حواسم سرجایش نبود. تا یک جا می‌نشستم، به روز‌هایی می‌رفتم که برایم حرف حرف می‌زد، می‌خندید یا شیطنت می‌کرد. یاد قناعت‌هایش می‌افتادم؛ به نان خشک و ماست چقدر علاقه داشت.

همیشه یک ظرف داشت که در آن سه، چهار کیلو نان خشک را با آب‌دوغ قاطی می‌کرد و با دوستانش یا تنها می‌خورد. بار‌ها فرمانده‌ها پیش او می‌آمدند و آن‌ها را ناهار نگه می‌داشت. حالا ناهار او چه بود؟ یک کاسه آب‌دوغ با نان خشک.»

اگر مؤمنی لحظه‌ای احساس کند ناامید است، آن لحظه، لحظه شرک و کفر اوست

در کتاب «شهید همت در مکتب نبوی (ص): گذری بر رفتار‌های مدیریتی شهید همت»، سخنرانی شهید همت در مراسم سوم شهیدان باقری و بقایی در جمع رزمندگان آمده است که در مورد «امیدواری» به همرزمان خود گفت:

«حاج همت در تشریح مراتب امیدواری به ذات مقدس باری‌تعالی، طی سخنرانی در مراسم سومین روز شهادت شهیدان «حسن باقری» جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه و «مجید بقایی» فرمانده قرارگاه یکم سپاه گفت: در راهی که «فی سبیل الله» و فقط برای خدا می‌پیماییم، اگر مؤمنی یک لحظه احساس کند ناامید است، آن لحظه، لحظه کفر و شرک انسان است؛ چراکه همه وجود ما، همه توان ما و همه هستی ما به دست خداست و همیشه باید امیدوار و مطمئن باشیم و بر خدا توکل داشته باشیم.

این صحنه همیشه محل آزمایش است. چهار صباحی زنده ایم… آخر، از دنیا می‌رویم… خداوند، صدام را در کفرش آزمایش می‌کند و ما، مؤمنان را در ایمانمان؛ چرا که در جنگمان در مقابل عراق، هیچ‌چیز غیر از ایمان ما بر دشمن غلبه نکرد. از نظر ابزار ضعیف‌تریم، از نظر امکانات ضعیف‌تریم… ما غیر از خدا، هیچ‌کسی را نداریم.»

تمام این جملات و رفتارِ سراسر اخلاص همت، از آغاز مبارزاتش در زمان رژیم پهلوی و درگیری با تیمسار ناجی گرفته تا هدایت لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) در جنگ، تا آخرین لحظه شهادتش در عملیات خیبر، بیان‌گر روح توکل و اعتماد او به ذات اقدس باری‌تعالی بود.»

منابع:

۱. خضری، فرهاد. به مجنون گفتم زنده بمان؛ کتاب همت، تهران: روایت فتح، ۱۳۸۹، صص ۲۲-۵۱،

۲. خضری، فرهاد. به مجنون گفتم زنده بمان؛ کتاب همت، تهران: روایت فتح، ۱۳۸۹، صص ۱۲۶-۱۳۰،

۳. شفیعی، علیرضا. شهید همت در مکتب نبوی (ص): گذری بر رفتار‌های مدیریتی شهید همت، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۴۰۰، صفحه ۱۱۰

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتظار شهید همت از شریک زندگی خود/ ارزش «امید به خداوند» در نگاه شهید بیشتر بخوانید »