کاتسا

جنگ ترکیبی و کوچه جنتلمن‌ها

بهترین روز آقای مدیر کجا سپری شد؟



فرق می‌کند که وقتی از یک مدیر بپرسید بهترین ایام عمرش، کجا سپری‌شده، آدرس سفرهای اشرافی و اقامت در بهترین هتل‌ها و … را به یاد بیاورد، یا سخت‌ترین ساعات خدمتگزاری در برابر تهاجم بی‌وقفه دشمن را.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- جهان قاعده‌مند آفریده شده است. هر ملتی که این قوانین را شناخت و پایبندی نشان داد، به ‌اندازه پایبندی‌اش، اقتدار پیدا می‌کند، اما اگر نشناسد یا ملتزم نباشد، نسخه ضعف خود را پیچیده است.

چنان که امیر مومنان‌(ع) فرمود «العِلمُ سُلطانٌ، مَن وَجدَهُ صالَ بِهِ وَ مَن لَم یَجِدهُ صیلَ عَلَیه. دانش، چیرگی و تسلط است، هرکس آن را بیابد، با آن حمله کند و پیروز شود، و هر کس، آن را نیابد، بر او حمله کنند و مغلوب گردد». یک مراد از دانایی، دسترسی به فنون است؛ اما معنای بالاتر، آگاهی نسبت به سنت‌های جاری در زندگی بشر است. ملت‌هایی که زحمت قناعت و تلاش و تولید قدرت را به جان خریدند، توانستند سیادت پیدا کنند و آنها که به این قاعده پشت کردند، خسارت‌های بزرگی را به جان خریدند.

۲- نمونه این قاعده‌مندی را می‌توان در منطق «حمایت از تولید و تامین منابع قدرت ملی» و در مقابل توهمی که ادعا می‌کرد با خام‌فروشی، قدرت‌فروشی و واگذاری منابع قدرت ملی می‌توان به اقتصاد رونق داد و ثبات خرید و از بیگانگان، تضمین امنیتی گرفت!

نمونه نسخه منحط، رویکرد وابسته حکومت پهلوی و برخی حکومت‌های مرتجع منطقه است. وضعیتی به غایت تحقیرآمیز که در فرآیند آن، سفیر آمریکا می‌توانست به شاه ایران دیکته کند، یا دولتمرد آمریکایی، رژیم سعودی را «گاو شیرده» بخواند و مباهات کند که توانسته ۴۵۰ میلیارد دلار قرارداد فروش اسلحه و… به آن دولت تحمیل کند!

۳- با توهم «فروش منابع قدرت و کامیابی و آسایش‌طلبی از طریق آن» بود که برخی مدیران خوش بین به غرب وانمود کردند همه مشکلات کشور- از آب خوردن تا آلودگی هوا و محیط‌زیست و تولید و اشتغال- با یک توافق با آمریکا (و سپس ادعای برجام ۲ و ۳) حل می‌شود.

طبق این تخیل مسموم و نفوذزده، می‌شد تولید ملی را تعطیل یا تضعیف کرد، خودکفایی گندم را زیر سؤال برد، به نساختن مسکن ظرف پنج سال و انباشت تقاضای شش میلیون واحد مسکونی افتخار کرد، پالایشگاه‌سازی را «کثافت‌کاری» و نیروگاه‌سازی را «رفتن زیر بار مافیای نیروگاه‌سازی» خواند، و با این همه، صرفا با فروش نفت خام و انجام واردات، به اقتصاد رونق بخشید!

فرآیند برجام بدین معنا، کارکرد قرص روانگردانی را داشت که بر حسب ظاهر و در کوتاه‌مدت، حال کاربر را «توپ» می‌کرد؛ اما در میان‌مدت، تاثیرات ویرانگر خود را آشکار می‌ساخت. بدترین رکوردهای اقتصادی میراث همین دوره است.

۴- در این رویکرد وارونه، می‌شد ۶۰ میلیارد دلار از ذخائر کمیاب ارزی را در اوج دوران تحریم حراج کرد و سپس زانوی غم در بغل گرفت و از زبان رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: «الان در شرایطی هستیم که این بی‌انصاف‌ها و دژخیمان حتی برای غذا و دارو، اجازه فروش یک قطره نفت را نمی‌دهند و اگر هم به ‌فروش می‌رسد، امکان تبادل مالی نباشد».

چرا با وجود توافق، تحریم‌ها در پسابرجام دو برابر شد و دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان، متفقا پای تحریم‌های ویزا، آیسا، سیسادا و کاتسا را در پسابرجام امضا کردند؟ چون جریان خطرناک نفوذ، به برخی سیاستمداران القا کرده بود با واگذاری منابع قدرت، می‌شود به رونق اقتصادی کُره جنوبی و ژاپن و آلمان رسید؛ و حال آن که مثلا آلمان و ژاپن، هشتمین و نهمین کشور اول دنیا در حوزه بودجه نظامی بودند. آلمان همین امسال هم در اوج بحران اقتصادی، ۱۰۰ میلیارد یوروی دیگر به توسعه توانمندی‌های نظامی اختصاص داد.

۵- از باب قاعده «الزموهم بما الزموا انفسهم»، باید به غربگرایان توجه داد که رشد اقتصادی چشمگیر کُره جنوبی، مدیون سختگیری‌های اقتصادی است، که غربگرایان در ایران، خلاف آن را به اجرا گذاشتند. به عنوان نمونه، می‌توان بخش‌هایی از درکتاب «نیکوکاران نابکار» به قلم پروفسور «هاجون چَنگ» استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج را مرور کرد: «صادرات کره جنوبی در دهه ۱۹۵۰، تنگستن و ماهی بود و شرکت سامسونگ، ماهی و سبزیجات و میوه صادر می‌کرد… در دهه ۱۹۷۰، برنامه ایجاد صنایع سنگین در دستور کار قرار گرفت. در مدارس به ما می‌آموختند که وظیفه میهنی ما حکم می‌کند کسانی را که سیگار خارجی می‌کشند، گزارش کنیم… ارز به ‌راستی، خون و عرق پیشانی سربازان صنعتی ما بود که در کارخانه‌ها دست‌اندرکار جنگ صنعتی بودند. کسانی که با خریدهای بیهوده مانند سیگار قاچاق، ارز را هدر می‌دادند، خائن به شمار می‌رفتند. پدرِ دوستی که به خانه‌اش رفته بودیم و سیگار می‌کشید، به عنوان فرد غیرمیهن‌پرست و بی‌اخلاق- اگر نه تبهکار- آماج حملات زهرآگین قرار می‌گرفت. شدیدا از هزینه کردن ارز در موارد غیر ضرور ممانعت می‌شد. این کار از طریق اعمال ممنوعیت‌های وارداتی و تعرفه و عوارض سنگین گمرکی برای کالاهای تجملی صورت می‌گرفت. سفرهای خارجی جز با مجوز معامله تجاری یا تحصیل ممنوع شد… کُره که حالا صادرکننده خودرو و گوشی‌های شیک در دنیاست، دهه‌ها برخلاف منطق تجارت آزاد جهانی، از حمایت‌های تعرفه‌ای و یارانه‌ای برای تقویت بخش خصوصی استفاده کرد تا صنایع بتوانند در برابر رقابت بین‌المللی دوام بیاورند. دولت روی ارز کمیاب، کنترل مطلق اعمال کرد و تخلف از آن، می‌توانست مجازات مرگ در پی داشته باشد… ژاپن زمانی خودروی بنجل تولید می‌کرد و با شکست روبه‌رو شد. بسیاری گفتند این شرکت باید به همان تولید ماشین‌های ساده نساجی و ابریشم برگردد و بعد ۲۵ سال ناتوانی، تولید خودرو را رها کند. اما دیگران گفتند هیچ کشوری بدون ایجاد صنایع مهم به جایی نرسیده. حالا همان تویوتا نه تنها از ورشکستگی درآمده، بلکه برند لکسوس را در دنیا تولید می‌کند».

۶- خداوند، راحت‌طلبی و تن‌آسانی و زندگی بدون خطرپذیری و مجاهدت را برای انبیا و اولیای برگزیده خود نپسندید؛ چه رسد به دیگران.

امیر مومنان‌(ع) در خطبه قاصعه بیان می‌کند «اگر خداوند اجازه تکبر ورزیدن را به فردی‌ از بندگانش می‌داد، همانا رخصت آن را به پیامبران و اولیای خاص خود می‌داد، ولی‌ خداوند سبحان، کبر ورزیدن را بر آنان روا نداشت… آنها را به گرسنگی‌ امتحان کرد، و به رنج و سختی‌ مبتلا نمود. با امور وحشتناک آزمود، و با ناگواری‌ها، خالص‌شان کرد… اگر خداوند پاک به وقت بعثت پیامبران خود، می‌خواست که گنجینه‌های‌ طلا، و باغ‌های‌ سرسبز را به روی‌ آنان بگشاید، و پرندگان آسمان، و جانوران زمین را همراه آنان کند، چنین می‌کرد، اما در این صورت، جایی‌ برای‌ ابتلا و امتحان باقی‌ نمی‌ماند، و اجر و پاداش باطل می‌شد، و برای‌ قبول‌کنندگان دعوت انبیا، ثواب مبتلایان به رنج و سختی‌ واجب نمی‌شد… اگر پیامبران، دارای‌ قدرتی‌ بودند که کسی‌ را توان معارضه با آنان نبود، و دارای‌ عزّتی‌ که مغلوب کسی‌ نمی‌شدند، و شوکت‌شان به‌گونه‌ای‌ بود که گردن‌های‌ مردمان به سوی‌ آن کشیده می‌شد، و مردم برای‌ تماشای‌ بزرگی‌شان بار سفر می‌بستند، اعتبار و ارزش‌شان در میان مردم ‌اندک بود، و متکبّران در برابرشان سر فرود می‌آوردند، و تظاهر به ایمان می‌کردند، از روی ترس یا علاقه‌‏ای که به مادّیات داشتند. در آن صورت، نیّت‏‌های خالص یافت نمی‌شد، و افراد با انگیزه‏‌های گوناگون به سوی نیکی‌‏ها می‏شتافتند. امّا خدای سبحان اراده فرمود که پیروی از پیامبران، و تصدیق کتب آسمانی، و اطاعت محض، با نیّت خالص، تنها برای خدا صورت پذیرد؛ که آزمایش و مشکلات، هر قدر بزرگ‌تر باشد، ثواب و پاداش آن نیز بزرگ‌تر خواهد بود».

۷- دنیا عرصه تزاحمات و کامیابی‌ها و ناکامی‌هاست. جزو سنت‌های الهی این است که ایام موفقیت را میان دوستان و دشمنان بگرداند. چنان که فرمود «إِن یَمسَسکُم قَرحٌ فَقَد مَسَّ القَومَ قَرحٌ مِثلُهُ وَتِلکَ الأَیّامُ نُداوِلُها بَینَ النّاسِ… اگر به شما آسیب و جراحتی رسید، به آن جمعیّت دشمن نیز آسیب و جراحتی همانند آن وارد شد. و ما این ایام (پیروزی و ناکامی) را در میان مردم می‌گردانیم؛ تا خداوند، افرادی را که ایمان آورده‌اند، معلوم کند و از میان شما، گواهانی بگیرد… آیا پنداشتید که داخل بهشت می‌شوید، در حالی که خداوند هنوز جهادگران و شکیبایان شما را معلوم نکرده است؟». و نیز فرمود «وَلَا تَهِنُوا فِی ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ. إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللهِ مَا لَا یَرْجُونَ. و در تعقیب دشمن سستی نورزید؛ اگر شما رنج و دردی می‌بینید، آنان نیز مانند شما در رنج و درد می‌افتند، و شما امیدی را به خداوند دارید که آنان ندارند».

۸- یک معیار سنجش درستی عملکرد مدیریت‌ها، میزان خشم و ناراحتی دشمن است. امکان ندارد جبهه خودی، طراحی راهبردی موثری انجام دهد، و غیظ و کارشکنی و تهدید و تحریم و ترور دشمن را برنینگیزد. خطای محاسبه بزرگی بود که کسانی تصور کردند دشمنی دشمن، پایان‌پذیر است و با کوتاه آمدن، می‌شود دل او را نرم کرد.

سنت الهی بر این منطق استوار است که موفقیت و پیشرفت‌ها، در مجاهدت مقابل دشمن اتفاق بیفتد؛ چنان که در سوره توبه فرمود: «… هیچ تشنگی و خستگی، و گرسنگی در راه خدا به آنها (مومنان) نمی‌رسد و هیچ قدمی در جایی که کفار را خشمگین کند نمی‌گذارند، و ضربه ‌ای از دشمن نمی‌خورند، مگر اینکه به خاطر آن، عمل صالحی برای آنها نوشته می‌شود. خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کند».

۹- فرق می‌کند که وقتی از یک مدیر بپرسید بهترین ایام عمرش، کجا سپری‌شده، آدرس سفرهای اشرافی و اقامت در بهترین هتل‌ها و بهره‌مندی از امتیازات ویژه را به یاد بیاورد، یا سخت‌ترین ساعات خدمتگزاری در برابر تهاجم بی‌وقفه دشمن را.

آتش جنگ با مزدوران نیابتی آمریکا در منطقه بوکمال در مرز سوریه و عراق، همچنان شعله‌ور بود که رزمندگان خط مقدم، سردار سلیمانی را در میان خود یافتند. حاج قاسم، آن روز درباره بهترین روزهای عمر خود گفت: «یک وقت ما در کربلای پنج مشترک بودیم با این مرد بزرگ (اشاره به یکی از همراهان) و بعض از برادران دیگر که همراه ایشان بودند. آن روز در کانال ماهیگیری، توی یک کانالی بودیم؛ تنگِ تنگ، ولی پر از جنازه. سر را نمی‌شد بالا بیاوری. شاید سخت‌ترین روزهای عمر من، آن روزها و اتفاقات بعدی بود. تمام شد. درسته؟ هیچ آثاری از آن سختی وجود ندارد. اگر از من بپرسند بهترین روز عمر تو کِی بوده (بُغض حاج قاسم)، می‌گویم آن روزی که در کانال ماهیگیری بودم. اگر از یک آزاده و اسیر بپرسند، بگویند بهترین روز عمر تو کی بوده؟ می‌گوید آن روزی که من را به عشق امام شلاق می‌زدند؛ نه روز ازدواجم. این روزها مثل همان روزهاست. از آن استفاده کنید».

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بهترین روز آقای مدیر کجا سپری شد؟ بیشتر بخوانید »

دیپورت نماینده آمریکایی‌ها در تهران! / مذاکرات وین چرا متوقف شده است؟

دیپورت نماینده آمریکایی‌ها در تهران! / مذاکرات وین چرا متوقف شده است؟



توافق با آمریکایی‌ها بدون خروج سپاه از لیست تحریم‌ها یعنی هیچ! درحالی‌که آمریکایی‌ها به‌زودی میزبان هیئت امنیتی رژیم صهیونیستی خواهند بود؛ سفر مورا به ایران نشانه حسن نیت طرف غربی محسوب نمی‌شود.

سرویس سیاست مشرق- در حالی‌که آمریکایی‌ها ادعا می‌کردند که پیش‌نویس ۲۷ صفحه‌ای برای توافق هسته‌ای میان ایران و کشورهای غربی آماده شده و فقط کافی است که وزیر خارجه ایران با یک پرواز اختصاصی به وین آمده و آن را امضا کند؛ به ناگهان ورق چرخید و مذاکرات در حالت فریز (کمای دیپلماتیک) قرار گرفت. نشریه پولیتیکو گفته است که دلیل تعلل طرف آمریکایی در اجرای برجام آن است که بایدن در تردید شدید به سر برده و زیر فشار داخلی برای نهایی کردن توافق قرار دارد. این مجله آمریکایی نوشته است که حزب دموکرات به این نتیجه رسیده است که امضای توافق با ایران در آستانه انتخابات کنگره هزینه سنگین دارد!

از واشنگتن خبر رسیده است که آمریکایی‌ها به دلیل گرفتار شدن در جنگ اوکراین و نتایج غیرقابل‌پیش‌بینی آن نمی‌توانند ریسک کرده و به ایران امتیاز بدهند. ازاین‌رو تنها توافقی را حاضرند امضا کنند که در آن جمهوری اسلامی ایران انتفاعی از برجام نبرد. درواقع بایدن به دنبال تفاهمی با تهران است که در آن‌طرف ایرانی نتواند از ذیل سایه تحریم‌های مادر (کاتسا و تگ‌های مرتبط با SDGT) خارج شود. بر اساس توافقی که واشنگتن آن را مطلوب می‌داند؛ ایران حق سهولت کامل درفروش نفت؛ دسترسی به شبکه‌های تراکنش مالی بین‌المللی و نیز ارتباطات فرا ادراکی را نداشته و تنها می‌تواند در حاشیه دستورات موقت کاخ سفید برای کنترل بازار انرژی (بدون تضمین در بازگشت درآمدهای حاصله) نفت بفروشد! به‌صورت طبیعی این مدل از توافق مورد پذیرش جمهوری اسلامی ایران نبوده و وزارت امور خارجه آن را رد کرده است.

آیا سپاه مانع از رسیدن به توافق است؟

اگر قرار بر آن باشد که ایران از برجام انتفاع نبرده و همچنان دسترسی‌های اقتصادی ایران به بازارهای مالی در مدل‌های توسعه‌گرا در حالت اغما باقی بماند، بدون توافق بودن با غرب بهتر از داشتن توافق نیم‌بند است! واقعیت آن است که دولت آمریکا به دلیل ریزش‌های شدید مالی و تورم بالا پس از کرونا، بحران در شرق اروپا و نیز جنگ اقتصادی با چین به توافق به تهران احتیاج دارد، ازاین‌رو باید در برخورد با غرب احتیاط کرده و طرحی را در مذاکرات برجامی پیش ببریم که بهره آن به‌سوی داخل باشد و نه بالعکس آن!

 اما آنالیز دقیق از مذاکرات هسته‌ای از دور اول آن تا به امروز نشان می‌دهد که واشنگتن باوجود عطش شدید به تفاهم خود را در این بازار به‌گونه‌ای جانمایی کرده است که بی‌نیاز از توافق است! این ترفند آمریکایی باهدف اثرگذاری بر خطوط اجتماعی داخل ایران طراحی‌شده است. هدف واشنگتن آن است که بابی میل نشان دادن به توافق (در عین احتیاج) به‌گونه‌ای وانمود کند که این‌طرف ایرانی است که به دلیل فشار تحریم‌ها نیازمند به یک تفاهم سریع با غرب است. آمریکایی‌ها در شش دور اول از مذاکرات با بهره‌گیری از این ترفند توانستند قاعده کم‌تر دادن و زیاد گرفتن را پیش ببرند؛ اما از دور هفتم و با تغییر در آرایش دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در وین این نقشه شیطانی نقش بر آب شد، ازاین‌رو طرف غربی به‌جای بازگشت به برجام و رفع هدفمند تحریم‌ها (انتفاع محور) دست به بهانه‌جویی می‌زند! ازجمله آن کشیدن پای سپاه پاسداران به ماجرای مذاکرات است. درحالی‌که خروج سپاه از لیست تروریسم خارجی هیچ اثری در عملکرد و ماهیت این تشکیلات انقلابی ندارد؛ آمریکایی‌ها به دنبال مقصر نمایی در این ماجرا هستند. روزنامه وال‌استریت ژورنال از قول یک منبع آمریکایی نوشته است که اگر ایران توافق با غرب را می‌خواهد باید شرط خروج سپاه پاسداران از لیست تروریسم خارجی (FTO) را کنار بگذارد.

جالب آنکه طرف غربی برای آنکه ازنظر روانی روی ایران تأثیر گذاشته و مقاومت دیپلماتیک ایران را بشکند، یک فرضیه عجیب نیز ساخته است. بر اساس آن آمریکا درزمانی حاضر است که توافق نیم‌بند با تهران را امضا کند که همچنان برخی نهادهای مهم ازجمله سپاه پاسداران، بانک مرکزی و شرکت ملی نفت همچنان با توسل به قانون کاتسا ذیل تحریم (تگ SDGT) باقی بمانند. درحالی‌که با امضای توافق طراحی‌شده توسط رابرت مالی، نهادهای مؤثر اقتصادی ایران همچنان زیر سایه تحریم باقی‌مانده و  لیست تحریم‌های ثانویه آمریکایی‌ها از ایرانی‌های تحت تحریم پر خواهد ماند؛ آمریکا دست پیش را گرفته و برای همین توافق پر ابهام و کم ارزش نیز بهانه می‌آورد.

ابهام در سفر پیام‌رسان آمریکا به تهران

پس از هشت دور مذاکره فشرده و وقت‌گیر با دولت‌های غربی؛ حالا دست آن‌ها برای جمهوری اسلامی ایران رو شده است، اما آمریکایی‌ها همچنان گمان می‌کنند که می‌توان با همان سناریو نخ‌نما و کهنه در برابر ایران به مسیر ادامه داد. درخواست مجدد معاون سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای سفر به ایران را باید از همین زاویه نگریست. انریکه مورا که تا به امروز نقش نماینده آمریکا را در مذاکرات بازی کرده گفته است که تمایل دارد به تهران آمده و یک پیام ویژه را به گوش مقامات سیاسی در داخل برساند. البته محتوای این پیام از حالا مشخص است و می‌دانیم که پیام‌رسان آمریکا حامل چه پیغامی است! شنیده‌شده است که مورا از جانب آمریکایی‌ها حامل این پیام است که توافق در شرایطی قابلیت اجرایی دارد که طرف ایرانی از شرط خروج سپاه از لیست تحریم‌ها صرفه نظر کند!

دیپورت نماینده آمریکایی‌ها در تهران! / مذاکرات وین چرا متوقف شده است؟

البته کوتاه آمدن ایران در باقی ماندن سپاه پاسداران در لیست تحریم‌ها تنها یک روی سکه است، ماهیت این نیروی انقلابی تحریم گریزی آن است. تجربه به جهان نشان داده است که هیچ نیرویی توان اثرگذاری بر عملکرد الهی و انقلابی این تشکیلات منسجم را ندارد، اما ماندن سپاه در لیست FTO روی دیگری نیز دارد! پذیرش حفظ یکی از نهادهای مؤثر در لیست تحریم‌ها به معنای باقی ماندن شبکه مالی و فروش کشور در امتداد تحریم‌هاست، زیرا ماندن سپاه در لیست سیاه به‌منزله پذیرش اصل تحریم خواهد بود و انتفاع ایران از برجام را تامین نمی‌کند.

واقعیت آن است که وزارت امور خارجه در برخورد با پیغام‌های مکرر طرف غربی نباید دچار ضعف تحلیلی باشد. پیغام ایران به آمریکایی‌ها روشن است؛ نه‌تنها بایدن باید اشتباه ترامپ در قرار دادن نیروی رسمی و نظامی ایران و حافظ امنیت منطقه را جبران و سپاه پاسداران را از لیست FTO خارج کند؛ بلکه باید کلیه تحریم‌های مرتبط با قانون کاتسا را نیز لغو کرده و تمام رده‌های شبکه‌ای مرتبط با (SDGT) نیز برداشته شود. در غیر این صورت هیچ گفتگویی با نماینده آمریکا به‌منزله گشایش در ادامه مذاکرات نخواهد بود.

از سویی مسئله درخواست انریکه مورا برای دیدار مجدد در تهران و بیان چند موضوع تکراری باهدف بازارگرمی سیاسی برای غرب و اثرگذاری بر افکار اجتماعی در داخل کشور آورده دیپلماتیک نداشته و تنها تاکتیک «مقصر نمایی» آمریکایی‌ها را محکم‌تر خواهد کرد؛ ازاین‌رو شایسته است که سطح گفتگوها تا پذیرش درخواست‌های به‌حق جمهوری اسلامی ایران در حدود کارشناسی باقی بماند.

درحالی‌که آمریکایی‌ها به‌زودی میزبان هیئت امنیتی رژیم صهیونیستی خواهند بود؛ سفر مورا به ایران نشانه حسن نیت طرف غربی محسوب نمی‌شود. از مدتی قبل رژیم صهیونیستی با صحنه‌سازی‌های دروغین به‌گونه‌ای وانمود کرده است که خروج سپاه از لیست تحریم‌ها ناپایداری منطقه را افزایش خواهد داد، آمریکا در چنین وضعیتی مصنوعی دو راه‌حل در پیش ندارد، یا آنکه راه سران رژیم صهیونیستی را رفته و در باتلاق منطقه و شرق اروپا غرق شود یا آنکه بهای توافق با ایران را بپردازد. سفر بدون تدبیر نانسی پلوسی به اوکراین نشان داد؛ واشنگتن برای انتخاب راه اول تصمیمش را گرفته است!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دیپورت نماینده آمریکایی‌ها در تهران! / مذاکرات وین چرا متوقف شده است؟ بیشتر بخوانید »

ائتلاف چین و روسیه و ایران خطرناک‌ترین سناریو برای آمریکا

ائتلاف چین و روسیه و ایران خطرناک‌ترین سناریو برای آمریکا



«ائتلاف بزرگ چین، روسیه و ایران، خطرناک‌ترین سناریو برای آمریکاست.»

به گزارش مجاهدت از مشرق، «روزنامه کیهان» در بخش اخبار ویژه خود نوشت: روزنامه آفتاب یزد با انتشار ارزیابی فوق نوشت: نورپردازی پرچم چین بر روی برج آزادی تهران به مناسبت «سال نو چینی» با بازتاب‌های خبری متفاوت، با تردید و نوعاً منفی به‌خصوص از سوی رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور مواجه شد. این در حالی است که همین اقدام بر روی برج خلیفه نه‌تنها چنین بازتابی نداشت بلکه حتی پوشش خبری مثبت هم داده شد. پیش‌تر، همین رویکرد در بازتاب تشریفات میزبانی جناب رئیسی توسط پوتین قابل‌مشاهده است. 

هماوردی ایران و آمریکا یک هماوردی راهبردی است و یک دعوای سیاسی و تاکتیکی نیست که با رفتن این دولت یا آمدن آن فرد در آمریکا حل‌وفصل فوری و ریشه‌ای شود. آمریکا در تمامی سال‌های گذشته به‌ویژه پس از فروپاشی شوروی کمونیستی و بلوک شرق از جایگاه کدخدای دهکده جهانی خواسته است که به ملت ایران این ادعا و آدرس غلط را تحمیل کند که با آمریکا همه‌چیز برای ایران دست‌یافتنی است و بدون آمریکا همه‌چیز برای ایران از دست می‌رود. ایران در این هماوردی چند استراتژی را همزمان دنبال کرده است: اول) افزایش دائم قدرت بازدارندگی ایران به اتکای خود؛ دوم) تلاش برای خنثی‌سازی اثرات جنگ اقتصادی آمریکا؛ سوم) توسعه درازمدت و پایدار روابط با قدرت‌های بزرگ در سطح منطقه و بین‌المللی شامل روسیه و چین؛ چهارم) باز نگه‌داشتن پنجره مذاکره با آمریکا در چارچوب دیپلماسی هماوردی. مدیریت دیپلماسی هماوردی ایران با آمریکا با رهبری ج. ا. ایران است.

نشریه فارین‌پالیسی دی‌ماه ۱۳۹۸ از رائول مارک گرشت؛ افسر عالی‌رتبه سابق سیا که سال‌هاست روی مسائل ایران متمرکز و کارشناس‌اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» بوده و به تحلیل مسائل ایران مشغول است و افکار و نگاهی به‌شدت ضدایرانی دارد و یکی از حامیان خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریم‌ها علیه ایران بوده است و به گفته خودش ۳۰ سال است که درباره رهبر جمهوری اسلامی ایران مطالعه می‌کند، پرسید «رهبر ایران چگونه ترامپ را شکست داد؟»؛ و افسر سیا، اذعان کرد: «من می‌توانم بر مبنای مستندات آماری بگویم که رهبر ایران، قطعاً برتر از ترامپ و در نقطه مخالف او قرار دارد. رهبری او در این ۳۰ سال، هوشمندانه بود. بدون شک، او قهرمانی جدی و موفق‌ترین رهبر خاورمیانه از جنگ جهانی دوم به بعد است. او فوق‌العاده باهوش است و از مهارت‌های ممتاز و استعدادهای عالی برخوردار است».

پس از اوج‌گیری همکاری نظامی، امنیتی و سیاسی ایران و روسیه که از سپتامبر ۲۰۱۵ با ورود روسیه به جنگ داخلی سوریه در کنار ایران؛ شکل جدی‌تری به خود گرفت، آمریکایی‌ها با نگرانی جدی از همسویی و همکاری تهران و مسکو بیش‌ازپیش درصدد تضعیف و تخریب روابط این دو همسایه بزرگ برآمدند. کنگره آمریکا در ماه مه سال ۲۰۱۶ به پیشنهاد مایک پمپئو (رئیس‌اسبق سازمان سیا و وزیر خارجه سابق آمریکا و طراح اصلی ترور سردار سلیمانی) قانونی به نام «قانون گزارش همکاری ایران و روسیه» تصویب کرد که بر اساس مفاد آن وزارت دفاع و وزارت خارجه و جامعه اطلاعاتی آمریکا باید با ردیابی و رصد کردن همکاری بین ایران و روسیه، اطلاعات مربوط به سطح و عمق و نوع این روابط را به‌طور منظم گزارش کنند. این قانون مصوب کنگره، مبنای تشدید اقدامات تمام وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی دولت ایالات‌متحده برای انجام ماموریت تضعیف و تخریب گسترش همکاری و تعمیق روابط بین ایران و روسیه قرار گرفته است. پس‌ازاین در یک سال بعد؛ یعنی در ماه ژوئن ۲۰۱۷، «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم‌ها موسوم به قانون کاتسا» (CAATSA) علیه ایران و روسیه در کنگره آمریکا به تصویب رسید تا از طریق تحریم با آنچه اقدامات خطرناک و دشمنانه این کشورها در قبال آمریکا و متحدانش خوانده‌شده، مقابله کند. فصل مشترک سیاست آمریکا علیه ایران و روسیه به مسئله تحریم و به‌نوعی «قانون کاتسا» برمی‌گردد که ایالات‌متحده به‌واسطه نقش‌آفرینی کنگره علیه برخی دولت‌ها که آنها را دولت‌های دشمن تعریف می‌کرد، اعمال کرده است. تصویب هر دو قانون در کنگره آمریکا شامل «قانون گزارش همکاری ایران و روسیه» و «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم‌ها موسوم به قانون «کاتسا» با اکثریت قاطع آرا کنگره و در بستر رویکرد «ایران‌هراسی» و «روس‌هراسی» در مراکز دولتی و مطالعاتی و رسانه‌های آمریکایی در قبال روسیه و ایران صورت گرفته است. 

هنگامی‌که ایالات‌متحده پس از جنگ جهانی دوم به یک قدرت بزرگ بین‌المللی مبدل شد، هدف اصلی راهبردی کلان آن، جلوگیری از شکل‌گیری فضای اوراسیای گره‌خورده با منافع و تعاملات مثبت در سطح سیاسی و بازداری از تسلط آن بر آنچه جهان قدیم می‌نامند، بود. این استراتژی در حقیقت بدین معناست که آمریکا تلاش کرد تا اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» را که در گذشته توسط استعمارگران در کشورهای تحت قیمومیت آنها پیاده می‌شد، این بار در سطح جهانی پیاده کند. ولید شراره در الاخبار نوشته که کابوس برژینسکی و استراتژیست‌های بزرگ و برتر آمریکایی در حال تحقق یافتن است و زشت‌تر این‌که «افتخار» آن تا حدی به دولت‌های آمریکا و یکی پس از دیگری برمی‌گردد. علاوه‌بر برژینسکی، برنت اسکاکرافت (مشاور امنیت ملی، در زمان جورج بوش پدر) و هنری کیسینجر از عواقب خصومت همزمان با روسیه و چین هشدار داده بودند. نزدیک شدن تدریجی روسیه و چین و همچنین نزدیکی آنها به ایران، عمدتاً به دلیل مورد هدف قرار گرفتن این کشورها توسط ایالات‌متحده است.

برژینسکی در کتاب «صفحه بزرگ شطرنج» به‌طور بالقوه خطرناک‌ترین سناریو را «ائتلاف بزرگِ» چین، روسیه و شاید ایران می‌داند. یک «ائتلاف ضدهژمونیک» که نه با ایدئولوژی بلکه با نارضایتی‌های مکملِ همدیگر، متحد می‌شود.

یک تغییر جهانی در استراتژی ایالات‌متحده در حال حاضر با تغییر نقش آمریکا از «پلیس جهانی» به «رهبری از پشت‌صحنه مغز متفکر» در حال انجام است. خروجی این تغییر استراتژی، ترکیبی از انقلاب‌های رنگی، جنگ‌های غیرمتعارف و مداخلات توسط مزدوران است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ائتلاف چین و روسیه و ایران خطرناک‌ترین سناریو برای آمریکا بیشتر بخوانید »

دوستان پنجره باز نماند !


حسین شریعتمداری نمایه

مدیر مسئول روزنامه کیهان نوشت:دولت آقای رئیسی برخلاف دولت آقای روحانی معتقد نیست که هر توافقی بهتر از عدم توافق است، بلکه بر این باور است که هیچ توافقی بدون لغو همه تحریم‌ها قابل قبول نیست.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «دوستان پنجره باز نماند !» نوشت:

۱- در اظهارات این روزهای مسئولان محترم مذاکرات هسته‌ای کشورمان با آنچه در آغاز مذاکرات مطرح شده بود، تفاوت‌هایی دیده می‌شود که امید است نشانه تغییر در اهداف از پیش اعلام شده نباشد.

پیش از این و قبل از شروع دور دوم مذاکرات وین (در دولت سیزدهم) سخن از لغو همه تحریم‌ها در میان بود که تحریم‌های برجامی بخشی از آن است. به عنوان مثال، آقای حسین امیرعبداللهیان، وزیر محترم امورخارجه کشورمان طی یادداشتی در شماره ۱۶ آذرماه (۷ دسامبر) روزنامه کامرسانت، چاپ مسکو تاکید کرده بودند که «بدون لغو تمامی تحریم‌ها، راهی برای احیای برجام وجود ندارد».

و یا اوایل آذرماه، آقای علی باقری مذاکره‌کننده ارشد کشورمان با انتشار مقاله‌ای در وبگاه « فایننشال تایمز» اعلام کرده بودند که: «تحریم‌ها باید به طور کامل برداشته شود».

۲- دیروز (۲۴ آذر ماه)، جناب امیر عبداللهیان در گردهمایی سفرا و رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در کشورهای همسایه اظهار داشت؛ «رویکرد ما رفع کامل تحریم‌های برجامی در مقابل رفع نگرانی‌های مورد ادعای طرف‌های مقابل درخصوص برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران است» و همان روز آقای دکتر باقری نیز در مصاحبه با پرس تی وی گفت؛ « از نظر ما هر تحریمی که متناقض با مفاد برجام باشد‏ باید لغو شود؛ چه این تحریم‌ها در دوران اوباما وضع و اعمال شده باشند چه در دوران ترامپ، چه بایدن. همینطور همه تحریم‌های مرتبط با برجام و تمامی تحریم‌هایی که تحت کارزار فشار حداکثری دولت قبلی اعمال شده‌اند، چون مرتبط با برجام است می‌بایست لغو شوند».

۳- همان‌طور که ملاحظه می‌شود، سخن از لغو «تحریم‌های برجامی» است و نه « لغو همه تحریم‌ها» و این درحالی است که بسیاری از تحریم‌های آمریکا علیه ایران به بهانه‌های غیرهسته‌ای وضع شده است. آمریکا در دوران اوباما ۵۰۰ نهاد را به بهانه‌های مختلف تحریم کرد و در دوره ‌ترامپ این تحریم‌ها دو برابر شد. و بایدن هم، که دولت آقای روحانی انتخاب او را به فال نیک گرفته بود! تحریم‌های جدیدی بر تحریم‌های قبلی افزود! و در مجموع تحریم‌های آیسا، سیسادا، ویزا، کاتسا و … که عمدتاً در دوران اوباما وضع شده‌اند از جمله آنهاست.

۴- اگر قرار است لغو تحریم‌ها فقط شامل تحریم‌های برجامی باشد و همان تحریم‌ها به بهانه‌های واهی و خصمانه دیگر نظیر حقوق بشر و تروریسم و صنایع موشکی و حضور در منطقه و امثال آن باقی بمانند، مذاکرات وین چه سودی دارد و با چه انگیزه‌ای صورت پذیرفته و قابل توجیه است؟! با شناختی که از دوستان تیم هسته‌ای داریم بی‌تردید در پی‌آنند که راه را بر سوء‌استفاده حریف ببندند، از این روی باید مراقب باشند که بعد از بستن در، دشمن از پنجره وارد نشود!

آمریکا از تحریم‌ها به عنوان یک اهرم علیه اقتصاد کشورمان بهره می‌گیرد و از آنجا که توان استفاده از همه اهرم‌های دیگر – از جمله اهرم نظامی-‌ را از دست داده است، به سختی می‌توان باور کرد از تحریم‌ها دست بکشد. از این روی ضمن تاکید بر لغو همه تحریم‌ها، باید در پی خنثی کردن تحریم‌ها بود. همانگونه که خوشبختانه دولت سیزدهم بودجه و سایر برنامه‌های عمرانی خود را بدون دخالت دادن عامل و فاکتور تحریم‌ها بسته و دنبال می‌کند.

در همین زمینه گفتنی است که اوباما بعد از تصویب برجام در «کمیته روابط عمومی آمریکا – اسرائیل» موسوم به ایپک ضمن ابراز خشنودی از برجام گفته بود، تحریم‌های ایران قابل ادامه نبود و همپیمانان ما تداوم آن را به زیان خود دانسته و حاضر به همراهی مستمر نبودند.

۵- بهانه غرب ابراز نگرانی از تولید سلاح هسته‌ای در ایران است! و حال آنکه اطمینان دارد ایران در پی تولید سلاح هسته‌ای نیست و آن را حرام می‌داند، ولی چنانچه بر بهانه واهی خود اصرار دارد، مذاکرات هسته‌ای باید بعد از نابودی تسلیحات اتمی رژیم صهیونیستی، هند، پاکستان و … موکول شود چرا که براساس معاهده NPT هیچیک از دو کشور پاکستان و هند و رژیم جعلی اسرائیل مجاز به داشتن سلاح هسته‌ای نیستند ‪و چنانچه ادعا می‌شود آنها ‬عضو NPT نمی‌باشند، چرا باید ایران در عضویت ان پی تی باقی بماند و حال آنکه مطابق بند ۱۰ ان پی تی، می‌تواند از این معاهده خارج شود.‬

۶- این نکته نیز گفتنی است که راهبرد هسته‌ای و در نتیجه راهبرد مذاکراتی دولت سیزدهم با دولت قبلی تفاوت جدی و بنیادین دارد. دولت آقای رئیسی برخلاف دولت آقای روحانی معتقد نیست که هر توافقی بهتر از عدم توافق است، بلکه بر این باور است که هیچ توافقی بدون لغو همه تحریم‌ها قابل قبول نیست.



منبع

دوستان پنجره باز نماند ! بیشتر بخوانید »

خلاف گویی وزارت خارجه درباره قانون کاتسا

خلاف گویی وزارت خارجه درباره قانون کاتسا


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق مسعود براتی کارشناس حوزه تحریم در توئیتی نوشت: وزارت خارجه برای آنکه اشتباه سال ۹۶ خود درباره اهمیت قانون کاتسا را بپوشاند که آن هم ناشی از تلاش برای پوشاندن مشکل ذاتی برجام بود، اکنون درباره اهمیت قانون کاتسا در عدم نفع‌بری اقتصادی ایران از توافق، خلاف واقع می‌گوید.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع خبر

خلاف گویی وزارت خارجه درباره قانون کاتسا بیشتر بخوانید »