سلطان نشین عمان و واتیکان از برقراری روابط سیاسی میان دو طرف خبر دادند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، در بیانیه مشترک که شامگاه پنجشنبه منتشر شد، آمده است که ۱۲ کشیش کاتولیک در چهار اسقف نشین در عمان حضور دارند.
در تقسیمات جغرافیایی حوزه نفوذ شرعی کلیساها، به ناحیهای از یک منطقه مسیحینشین که امورات دینی آن زیر نظر یک اسقف اداره میشود اُسقُفنشین میگویند. هر اسقفنشین دارای چند کشیش است.
اعلام برقرار روابط سه ماه پس از سفر پاپ به منطقه خلیج فارس صورت می گیرد.
در بیانیه مشترک دو طرف آمده است که اکثریت کاتولیکهای ساکن عمان اتباع خارجی از جنوب شرق آسیا شامل فیلیپین، هند و پاکستان هستند.
کویت نخستین کشور حاشیه خلیج فارس است که در سال ۱۹۶۸ روابط دیپلماتیک را با واتیکان برقرار کرد.
۳۰ سال پس از آن، یمن با واتیکان ارتباط سیاسی برقرار کرد، پس از آن بحرین در سال ۲۰۰۰، قطر در سال ۲۰۰۲ و امارات در سال ۲۰۰۷ اقدام به برقراری رابطه سیاسی با واتیکان کردند.
در کشورهای حاشیه خلیج فارس حدود ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار مسیحی سکونت دارند که ۷۵ درصد آنها را کاتولیک تشکیل میدهند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
انگلیسیها پیکر والاس را به عنوان یاغی تکهتکه کردند و به چارگوشه قلمرو فرستادند تا عبرت دیگران شود، اما والاس فیلم گیبسون آن اندازه حماسی و شکوهمند بود که خون ملیگرایی اسکاتلندیها را به جوش آورد.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- قصد داریم از این پس در صفحهی فرهنگ و هنر مشرق، به رویدادها، مسایل تاریخی، شخصیتها و رازهایی دربارهی هالیوود، به عنوان قطب صنعت سرگرمی دنیا بپردازیم که فارغ از دنیای پرزرق و برق سلبریتیها و زردی پاپاراتزیگری، به خودی خود واجد ارزش رسانهای هستند و در فضای فارسی نت کمتر به آنها پرداخته شده است. با ما در مجموعه گزارشهای «هالیوود در نمای نزدیک» همراه باشید.
مل گیبسون، متولد ۱۹۵۶ در شهر پیکزکیل ایالت نیویورک و یکی از غولهای بازیگری در هالیوود است. او در خانوادهای پرجمعیت با ریشههای ایرلندی به دنیا آمد و رشد کرد. پدر او، هاتون گیبسون، که نویسنده بود، یک مسیحی کاتولیک رادیکال محسوب می شد که اعتقاد داشت شورای دوم واتیکان، که منجر به نوسازی کلیسا شد، توطئهای ماسونی و مورد حمایت یهودیان بوده است. او چند دهه بعد، در مصاحبهای که به بهانهی اکران فیلم جنجالی پسرش، «مصائب مسیح»، با یک کانال رادیویی انجام داد، هالوکاست را عمدتا داستانی ساختگی خواند و موزه یادبود هالوکاست را «دکانی برای کاسبی» لقب داد. [۱]
مل گیبسون، که در همان یکی دو سال آغاز به کار در سینما، ستارهی اقبالش با فیلم «مکس دیوانه» (۱۹۷۹)، اوج گرفت، در قالب ستارهی اکشنکار، با جذابیت مردانه و کمی خشن، با طنازی خاص خود، در دههی ۱۹۸۰ میلادی اوج گرفت. سری فیلمهای «مکس دیوانه» و «اسلحهی مرگبار» او را به عنوان ستارهی پولساز هالیوود تثبیت کرد.
اما وجه جنجالی او، به عنوان یک ستارهی یاغی و جریانساز، عمدتا با حضورش در عرصه کارگردانی رقم خورد. او در مجموع کارگردانی گزیدهکار بوده است و تنها ۵ فیلم در مقام فیملساز در کارنامه دارد، اما دستکم سه تا از این ۵ فیلم، درخشان، برجسته و ماندگار شدند(شجاعدل، مصائب مسیح، آپوکالیپتو).
او در سال ۱۹۹۴، در دومین تجربهی کارگردانی خود، یک درام حماسی-تاریخی عظیم به نام «شجاعدل» (Braveheart) را ساخت که هم از لحاظ سینمایی و هم از لحاظ اجتماعی-سیاسی جریانساز شد، فیلمی دربارهی «ویلیام والاس»، قهرمان تاریخی و ملی اسکاتلندیها در نبرد با پادشاهی انگلستان در قرون وسطای میانه. سکانسهای حیرتآور نبردهای تن به تن خشن بین استقلالطلبان اسکاتلندی و سربازان انگلیسی در اواخر قرن سیزدهم میلادی، تا همین امروز و با لحاظ انقلاب تکنولوژیکی که در فیلمسازی(از لحاظ ساخت چشماندازهای عظیم جنگی) به وجود آمده، درخشان و بیبدیل است.
جدای از این که در بافت این جدال به شدت خشن و بیرحمانه، هم رمانس و هم وجوه انسانی و عاطفی یک «رهبر سیاسی-نظامی» هم به خوبی ترسیم شده است. در زمان اکران در ۱۹۹۵، این فیلم خشم و رنجش بسیاری در بین دولت و مردم انگلستان برانگیخت، چرا که به نحوی هنرمندانه، وجوه سیاه و تاریک استعمار و سلطهطلبی پادشاهی انگلستان را به تصویر می کشید.
ویلیام والاس کسی بود که انگلیسیها بعد از محاکمه و اعدامش با گیوتین، بدنش را تکه تکه کرده، سرش را بر پل معروف لندن آویختند و قطعات بدنش را به چارگوشهی قلمرو تحت فرمان خود فرستادند تا عبرت دیگر استلالطلبان شود! واضح بود که انگلیسیها از ساخت و نمایش یک حماسهی تصویری چشمگیر در تجلیل از چنین شخصیتی، خشمگین شوند.
از سوی دیگر، روح سلحشوری و ضداستعماری مردم اسکاتلند، حضوری زنده و بُرّنده و تاثیرگذار در فیلم دارد. گیبسون در سال ۲۰۲۰ فاش کرد که قصد داشت فیلم را عمدتا به زبان «گالیک» (زبان بومی مردم اسکاتلند) بسازد، اما چون در کارگردانی تازهکار بود و از نتیجهی کار، نامطمئن، جرات نکرد و فیلم را به زبان انگلیسی ساخت.
شجاعدل شاید یکی از معدود نمونههای تاثیرگذاری عمیق سینما بر جنبشهای سیاسی و ملی باشد. این فیلم توانست بیداری روح استقلالطلبی مردم اسکاتلند از بریتانیا را، که هنوز در اوایل دهه ۱۹۹۰ چندان فراگیر نبود، به نجو چشمگیری تسریع کند. فیلم عمیقا در اسکاتلند مورد استقبال قرار گرفت و محافل ملیگرای این کشور، بیشترین بهره را از فیلم گیبسون بردند تا جنبش استقلال سیاسی از لندن را به عمق لایههای جامعه اسکاتلند ببرند. [۲] خود گیبسون، سالها بعد در گفتگویی، نقش ملموس و معنادار فیلمش را در دستاوردهای بعدی جنبش ملیگرای اسکاتلند، تایید کرد و گفت که شجاعدل “چیزی را در درون اسکاتلندیها بیدار کرد”.[۳]
با چنین سابقهای، طبیعی بود که در سال ۲۰۰۳، زمانی که اخبار ساخت فیلمی توسط کارگردان جنجالی «شجاع دل»، آن هم دربارهی ساعات پایانی عمر عیسی(ع)، آن هم با سرمایه خصوصی، پیچید، محافل و گروههای یهودی گوش تیز کردند و همه تلاش خود را به کار گرفتند تا از محتوای فیلم آگاه شوند. در همان مقطع، این شایعه پررنگ شد که گیبسون عضو کلیسای سنتگرای کاتولیک در لس انجلس است که ارتباط ارگانیک با واتیکان ندارد.
مشخصه اصلی این کلیسا این است که تصمیمات شورای دوم واتیکان(۱۹۶۲-۱۹۶۵)، به ویژه تصمیم آن برای مبرّی کردن یهودیان از مشارکت در قتل حضرت عیسی(ع) را قبول ندارد. برخی گزارشها از کمک هفتاد میلیون دلاری مل گیبسون به این کلیسا خبر می دادند.
همزمان، حاخام ماروین هایر، از مرکز سیمون ویزنتال لس انجلس(مرکزی که معروف به شکارچی ضدیهود است و هر نوع انتقاد به یهودیان را شناسایی و تحت پیگرد قرار می دهد)، این بحث را مطرح کرد که یکی از منابع اصلی ساخت فیلم «مصایب مسیح»، نوشتههای دو راهبه، یعنی مری اهل آگرِدای اسپانیا در قرن هفدهم و کاترین اِمِریش آلمانی در قرن نوزدهم، است که هر دو دارای افکار ضدیهودی بودند. [۴] به طور خاص، امریش در مکاشفات خود این دعوی را مطرح کرده بود که یهودیان برای استفاده از خون، کودکان مسیحی را می ربایند.
در همین زمان، گیبسون در گفتگو با بیل اورایلی، مجری معروف آمریکایی، در پاسخ به این سوال او که آیا احساس می کند فیلمش باعث آزردگی یهودیان خواهد شد، احتمال چنین چیزی را رد نکرد و تاکید کرد که به نمایش دادن «حقیقت» متعهد است.
آنچه بیشتر جامعه یهودی آمریکا را نگران می کرد، این بود که گیبسون دور از سلطهی مدیران یهودی استودیوها در هالیوود، در ایتالیا فیلم را جلوی دوربین برده بود و در آن هیچکدام از ستارگان هالیوودی حضور نداشتند. کارگردان از یک بازیگر توانمند، یک کاتولیک متعهد، «جیمز کویزل»، برای نقش مسیح استفاده کرد و فیلم هم به زبانهای آرامی و لاتین در حال ساخت بود!
در آگوست ۲۰۰۳، هنگامی که هنوز ساخت فیلم به پایان نرسیده بود، داو هایکیند، یکی از سیاستمداران یهودی نیویورکی، حدود ۵۰ یهودی را با خود به دفتر فاکس نیوز در منهتن برد تا کمپانی فاکس قرن بیستم را به عدم اکران فیلم ترغیب کند، چرا که به اعتقاد آنان، فیلم در مجموع تقصیر مرگ عیسی(ع) را به گردن یهودیان می انداخت. هایکیند گفته بود:
” این منجر به یهودیستیزی و تعصب خواهد شد. این باعث بازگشت ما به دوران سیاه گذشته می شود. “
در ۴ فوریه ۲۰۰۴، اتحادیه ضدافتراء(ADL) که یکی از افراطیترین و پرنفوذترین بازوهای یهودیان در آمریکاست، بعد از خواندن نسخهی فیلمنامه «مصائب مسیح» پیش از اکران عمومی، بیانیهای صادر کرد که در آن، فیلم گیبسون را ضدیهودی اعلام کردند، چرا که طبق متن بیانیه، در این فیلم، «محفلی شرور از یهودیان، عامل و پیگیریکنندهی بیرحمِ قتل مسیح به تصویر کشیده شده است. ” به گفته این نهاد یهودی افراطی، در فیلم «مصائب»، یهودیان عامل اصلی اقناع پونتیوس پیلاتس، حاکم رمی اورشلیم به تصلیب عیسای ناصری هستند، در حالی که طبق نظر شورای دوم واتیکان، نقش یهودیان در تصلیب مسیح رد شده است. [۵]
وقتی در ۲۴ فوریه ۲۰۰۴، فیلم در سینماها به نمایش درآمد، منتقدان، به ویژه گروهها و شخصیتهای یهودی، مدعی شدند که تصویر رهبران جامعه یهودی عصر عیسی در فیلم همچون کلیشههای ضدیهودی معروف قبل از جنگ دوم جهانی است. نکتهای که به شدت این گروههای یهودی را خشمگین کرده بود، جملاتی است که «یوسف بن قیافا»، کاهن اعظم یهودیان در اورشلیم، کسی که مسوول محاکمه عیسی در سنهدرین بود، بر زبان آورد:
” خون او(عیسی) تا ابد روی ما و روی فرزندان ماست. “
با اعمال نظر گروههای یهودی، ترجمهی انگلیسی این جمله(که به زبان آرامی گفته می شود) از فیلم برداشته شد، اما صوت این جمله در اکران عمومی باقی ماند. [۶] خود گیبسون در مصاحبهای گفت که بسیار مایل بود زیرنویس انگلیسی این جمله را حفظ می کرد، اما ممکن بود افراطیهای یهودی به خانهاش بریزند و حتی او را بکشند. [۷]
پیش از شروع اکران فیلم، در چندین مصاحبه از گیبسون پرسیده شده بود که آیا نگران واکنش یهودیان به فیلم خود نیست و او گفت که فیلمش فقط “حقیقت را بیان می کند. “
با اینحال، چنان فشار سهمناکی بر ستاره-کارگردان آمریکایی از بابت تبعات فیلم «مصائب» وارد آمد که او، احتمالا به صورت تاکتیکی)، این بحث را به میان کشید که قصد دارد یک مینی سریال درباره قربانیان هالوکاست برای شبکهی ABC بسازد. چیزی که البته تا امروز هم ساخته نشد و بیشتر شبیه یک تاکتیک دفاعی از سوی گیبسون با هدف کند کردن تیزی حملات یهودیان بود.
در ژوئیه ۲۰۰۶، یک معاون کلانتر «یهودی» به نام جیمز می، به اتهام سرعت بالا و مست بودن، خودروی گیبسون را متوقف و او را بازداشت کرد. این افسر پلیس در گزارش بازداشت مدعی شد که گیبسون با لحتنی بیادبانه به او گفته است: “لعنت به یهودیها…همه جنگهای دنیا زیر سر آنهاست. “
جیمز می که بابت این بازداشت مورد توجه رسانهها قرار گرفته بود، مدعی شد که وقتی گیبسون را تحویل مرکز داده، افسر مافوقش به او فشار آورد که جملات ضدیهودی گیبسون را از گزارش حذف کند. این فرد، همین را دستاویز قرار داد که به دلیل آن که از سوی مافوق خود مورد تبعیض مذهبی قرار گرفته، ارتقاء سازمانی پیدا کند!
البته این بار هم فشار سنگین و طاقتفرسای تبلیغاتی و رسانهای علیه گیبسون آنقدر زیاد شد که او به صورت رسمی یک یادداشت عذرخواهی خطاب به یهودیان در روزنامه نیویورک تایمز منتشر کرد. با اینحال، لحظ خصمانه و غیظآلود سران محافل یهودی علیه او چندان کم نشد. مثلا، آبراهام فاکسمن، مدیر اتحادیه ضدافتراء(ADL)، با تمسخر نوشت:
“وقتی کار او(گیبسون) در مرکز بازپروری الکل تمام شد، ما حاضریم با او ملاقات و کمک کنیم تا اعتیادهای دیگرش را هم ترک کند، منظورم پیشداوری است. “[۸]
ستارهی ایرلندیتبار هالیوود(ایرلندیها به سرسختی و پایداری بر عقاید شخصی شهره هستند)، ده سال بعد از آن بازداشت، در گفتگویی رادیویی تلویحا آن را یک صحنهسازی برای رسوایی درست کردن دانست و گفت که افسر «بی وجدان» پلیس، کل جریان دستگیری را به صورت غیرقانونی ضبط می کرد و بعدا با هدف کسب منفعت، آن چه را که گیبسون در شرایط روحی و فشار کاری سنگین به زبان آورده بود، عمومی کرد و «اوباشی» که اسم خود را رسانه گذاشتهاند، در این صحنهسازی، هماهنگ بودند.
جالب اینجاست که در همان زمان که بحث بازداشت گیبسون در هنگام رانندگی داغ بود، راجر فریدمن، خبرنگار یهودی فاکسنیوز، بخشی «خارج از ضبط» (off the record) از فایل صوتی مصاحبهی سال ۲۰۰۴ گیبسون با نشریه ریدرز دایجست را منتشر کرد که در آن کارگردان «مصائب مسیح» خطاب به پگی نونان، خبرنگار آن نشریه می گوید که در حالی که چند ده میلیون نفر در جریان جنگ دوم جهانی کشته شدند و بخشی از آنها هم یهودی بودند، چرا کشتههای یهودی تافتهی جدابافته هستند و به دیگر کشتههای جنگ کسی توجهی نمی کند. او روش تبلیغاتی یهودیان در برجسته نگه داشتن هالوکاست ادعایی را نوعی «بازی با اعداد» خواند. [۹]
در ژوئیه ۲۰۱۹، «جو اشترهاوز»، فیلمنامهنویسی که مدتی روی فیلمنامهی «مکابیز» با گیبسون همکاری می کرد، در یک پادکست رادیویی، اتهامات تازهای را علیه کارگردان فیلم به یاد ماندنی «شجاعدل» مطرح کرد. [۱۰] او گفت که در زمان نوشتن فیلمنامه، گیبسون هدف از ساختن فیلم «مکابیز» (که هیچ وقت توسط او ساخته نشد) را “مسیحی کردن یهودیان” عنوان می کرد. اشترهاوز مدعی شد که گیبسون مرتبا از یهودیان با عنوان «فراری از اجاق» (تمسخر اسطوره هالوکاست یهودیان) و «غلامباره» (منحرفینی که علاقه به رابطه جنسی با پسربچه نوبالغ دارند) یاد می کرد و مدعی بود که خودش در تورات خوانده که یهودیان می توانند کودکان مسیحی را بدزدند و قربانی کنند.
حدودا یک سال بعد، در ژوئن ۲۰۲۰، دیگر هنرپیشه زن یهودیتبار هالیوود، وینونا رایدر، مدعی شد که در یک مهمانی در سال ۱۹۹۵!، مل گیبسون علاوه بر این که همراه همجنسباز(گی) او را مسخره کرده، که از یهودیان با عنوان «فراری از اجاق» یاد نموده است. [۱۱]
مشخص است که کینهی یهودیان پرنفوذ و دیگر دار و دستههای حاکم بر دنیای سینما و سرگرمی از یاغی و تکرویی به نام مل گیبسون به این زودی تخلیه نمی شود و قصد دارند در در روندی زنجیرهای و فرساینده او را به تسلیم و «نرمال» شدن و پذیرش «هنجار» های فکری و عقیدتی هالیوود وادار کنند.
حتی پس از ساخت «مصایب مسیح»، چندباری کارزار بایکوت گیبسون و حذف او از چرخهی کاری سینما رقم خورد، لیکن وزن و محبوبیت و البته سرسختی گیبسون تا اینجا، آن اندازه بوده است که دوام بیاورد و اجازهی کاری که فرضا با «جیم کری» صورت گرفته را با خود ندهد. او در سال ۲۰۱۹، در فیلم «پروفسور و مرد دیوانه» به کارگردانی فرهاد صفینیا، حضوری قدرتمند و نافذ داشت تا نشان دهد که همچنان دود از کنده بلند می شود.