شب خاطره؛ میزبان همسران کادر درمان دفاع مقدس
شب خاطره؛ میزبان همسران کادر درمان دفاع مقدس بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، امیر دریادار «حبیبالله سیاری» رئیس ستاد و معاون هماهنگکننده ارتش جمهوری اسلامی ایران در جمع فرماندهان و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی آجا با تأکید بر اهمیت جایگاه بهداشت و درمان گفت: دستیابی و موفقیت در انجام مأموریتهای محوله در ارتش به سلامت روحی و جسمی نیروی انسانی بستگی دارد و این وظیفه خطیر بر عهده معاونت بهداشت و درمان هست.
وی تصریح کرد: بهداشت و درمان ارتش ابتدا مسئول گزینش نیروی انسانی سالم و سپس درمان و پیشگیری از بیماریهای آن هست، پس نقش بهداشت و درمان و آموزش نیروی متخصص و متعهد درمانی و بهداشتی در ارتقاء ارتش بسیار مهم هست که به آن باید توجه ویژه و بیش از پیش داشته باشیم.
امیر دریادار سیاری با اشاره به تلاشهای صورت گرفته در حوزه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ارتش در دوران دفاع مقدس، وقوع حوادث طبیعی و کرونا در کشور، گفت: بهداشت و درمان یکی از مهمترین شاخصهای توسعه محسوب میشود و در سطح نیروهای مسلح به دلیل وابستگی تربیت و به کارگیری نیروی انسانی سالم، پرنشاط و کارآمد، از اهمیت ویژهای برخوردار هست.
وی خاطرنشان کرد: در دوران کرونا، ارتش به خاطر وجود پزشکان و کادر درمان متعهد و ایثارگر بهترین عملکرد در کشور را داشت. دانشگاه علوم پزشکی ارتش محل تحصیل و تربیت پزشکان و کادر درمانی هست که بینظیر هستند و باید به وجود این دانشگاه افتخار کنیم و در مسیر ارتقاء آن تلاش شبانه روزی به کار ببندیم.
رئیس ستاد و معاون هماهنگکننده ارتش با تاکید بر اهمیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد در پیشبرد اهداف سازمانی و ارتقاء آن گفت: مهمترین سرمایه هر سازمانی نیروی انسانی آن هست که میتواند موجب رشد و بالندگی سازمان شود.
انتهای پیام/۹۵۵
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
به گزارش نوید شاهد، اولویت را به نجات جان بیمارش اختصاص داد. کسی که من میدیدم در طول روز یکلحظه هم از دخترش جدا نمیشود و همیشه به ساغر نزدیک بود که نکند اتفاقی برای او بی افتد در آن لحظه ساغر را هم فراموش کرده بود و فقط دغدغهاش نجات جان بیمار بود.
ما برای شهادتش در بیمارستان مراسم گرفته بودیم. روی ایستگاه پرستاری عکس شهید را با شمع قراردادِ بودیم. زمانی که دخترش وارد بخش شد چند دقیقه فقط بهعکس مادرش خیره شده بود. چون خاطرات بسیاری از مادرش در نقطهنقطه آن بیمارستان داشت و آن صحنه مواجهه ساغر با عکس مادرش بسیار برای من و همکارانم صحنه دردناکی بود.
در ابتدا خیلی متشکرم که وقت خودتان را در اختیار ما قراردادید. لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید:
من سرپرستار بخش خون و انکولوژی بیمارستان شریعتی هستم. بیش از بیست سال است که در بیمارستان شریعتی مشغول به کار هستم.
با شهیده فرحناز حسنی آذر چگونه آشنا شدید؟
اولین بار حدود بیست سال پیش فرحناز عزیز را در اورژانس بیمارستان شریعتی دیدم و با او آشنا شدم. مدتها باهم همکار بودیم و پس از آن هم چون مسیر منزلمان تقریباً با هم یکی بود، با یک سرویس به خانه برمیگشتیم و در سرویس هر روز یکدیگر را میدیدیم و از احوال هم باخبر بودیم.
از ویژگیهای اخلاقی شهید حسنی آذر در محل کار بفرمایید.
خانم حسنی آذر فوقالعاده دلسوز، مهربان و پرستاری سختکوش بود. من همیشه ایشان را در حال فعالیت و کار میدیدم. هیچوقت بیکار نبود. یکی از برجستهترین ویژگیهای اش این بود که بسیار نسبت به دیگران و اتفاقات خوشبین بود . اصلاً اهل غیبت کردن و پشت سر کسی حرف زدن نبود. هر وقت درباره کسی حرف میزد همیشه نظرات مثبت درباره او میداد. امکان نداشت بدگویی کسی را بکند. بسیار به خدا باور داشت و همیشه میگفت: ما همه از این دنیا می رویم. باید در دو متر جا بخوابیم و برای کارهایمان جواب پس بدهیم پس چرا اخلاق و انسانیت را رعایت نکنیم! دوست عزیزم فرحناز حسنی آذر بسیار بیآزار، ساکت و بی حاشیه بود. کسی اصلاً شاید نمیدانست ایشان اینجا چه خدماتی دارد و با چه انگیزه و تلاشی کار میکند و بعد از شهادتشان بود که بیشتر شناخته شد.
خاطرهای از ایشان دارید برایمان بازگو کنید؟
دخترش «ساغر» بیشتر روزها از مدرسه به بیمارستان میآمد تا با مادر به خانه برود. من او را در سرویس میدیدم. بسیار دختر شیرین و بانمکی بود. کمی هم شیطنت داشت، که البته آنهم برای ما شیرین بود. یک روز آخر وقت سوار سرویس شده بودیم. دیدم ساغر تنهاست. از او پرسیدم پس مادرت کجاست؟ گفت:کار داشت. به من گفت: تو برو. من میآیم. راننده سرویس هم مدام میگفت باید حرکت کنیم و عجله داشت. تلفن همراهم را به ساغر دادم و گفتم شماره مادرت را بگیر و بگو ما منتظرش هستیم. هر چقدر تماس گرفت، خانم حسنی آذر جواب نمیداد. نگران شدم. ساغر هم خیلی نگران بود. راننده هم مدام میگفت که باید حرکت کنیم. شماره بخش را گرفتم و گفتم: به خانم حسنی آذر بگویید دخترش خیلی نگران شده و راننده هم میخواهد برود.
گوشی را به خانم حسنی آذر دادند. به او گفتم کجا هستید؟ خیلی به تلفن همراهتان زنگ زدیم، ولی جواب ندادید. گفت: راستش بیماری در وضعیت وخیم قرار داشت و داشتیم احیا میکردیم. دیگر حواسم به گوشی و اینکه شما منتظرم هستید نبود و کلاً فراموش کردم.
می خواهم بگویم. اینقدر غرق در کارش بود که حتی فرزندش را هم فراموش کرده بود. نجات جان بیمارش از هر چیزی مهم تر بود. کسی که من میدیدم در طول روز یکلحظه هم از دخترش جدا نمیشد و همیشه به ساغر نزدیک بود که نکند اتفاقی برایش بیافتد در آن لحظه ساغر را هم فراموش کرده بود و فقط دغدغهاش نجات جان بیمار بود. آن روز خانم حسنی آذر تلفن همسرشان را دادند من با ایشان تماس گرفتم هماهنگ کردند که ساغر به منزل همسایهشان برود تا مادرش از بیمارستان برگردد.
از روزهایی که شهید حسنی آذر همراه فرزندش به بیمارستان میآمد بیشتر برایمان بگویید:
هر وقت یاد سختیهایی که در دوران کاری اش کشید میافتم، بیاختیار گریهام میگیرد. یادم می آید با چه سختی دخترش را صبح با خودش به بیمارستان میآورد. صبحانهاش را میداد و بچه را به مدرسه میفرستاد و ظهر فرزندش از مدرسه به بیمارستان میآمد تا بعدازظهر باهم به خانه بروند و من لحظهلحظه بزرگ شدن ساغر، دختر شهید حسنی آذر را میدیدم .
جالب اینکه بعضی درسهای ساغر را در همان سرویس و در مسیر رفتوآمد به محل کار با او مرور میکرد و به تکالیف مدرسه دخترش میرسید. یادم هست ساغر داخل سرویس نقاشیهای مدرسه را به مادرش و ما نشان میداد و ما تشویقش میکردیم. برای دخترش خیلی امید و آرزو داشت به من میگفت: اگر روزی ساغر ازدواج کرد، با من بیا برویم وسایل جهیزیهاش را بخریم . همیشه دغدغه فرزندش را داشت و برای آیندهاش برنامهریزی میکرد. میگفت ایکاش زودتر بازنشست بشوم و بتوانم با دخترم بیشتر وقت بگذرانم.
خانم حسنی آذر چگونه به کرونا مبتلا شد و به شهادت رسید؟
در اوج پیک کرونایی تیرماه ۱۳۹۹ بودیم و بیمارستان شلوغ بود. روزهای بسیار سختی را پشت سرگذاشتیم. فرحناز وقتی به کرونا مبتلا شد بهسرعت بیماری در بدنش پیشرفت کرد و نتوانست بیش از سه روز مقاومت کند. وقتی به شهادت رسید، من هم به کرونا مبتلا شده بودم و در منزل استراحت میکردم. خبر شهادت ایشان را در یکی از گروههایی که همکاران بیمارستان در فضای مجازی ایجاد کرده بودند دیدم. بیاختیار اولین جملهای که نوشتم این بود: «ای وای حالا ساغر چه خواهد کرد؟». آنقدر این مادر و دختر به هم وابسته بودند که وصف ناشدنی است. الآن که به یادشان میافتم گریهام میگیرد. ما برای شهادتش در بیمارستان مراسم گرفتیم. روی ایستگاه پرستاری عکس شهید را با شمع قرار دادیم. زمانی که دخترشان وارد بخش شد چند دقیقه فقط بهعکس مادرش خیره شده بود. چون خاطرات بسیاری از مادرش در نقطهنقطه آن بیمارستان داشت و آن صحنه مواجهه ساغر با عکس مادرش بسیار برای من و همکارانم صحنه دردناکی بود.
وقتی رفتیم که پیکرشان را از بیمارستان آپادانا تحویل بگیریم همکاران پرستار آنجا به من گفتند که خود شهید میدانست حالش چقدر وخیم است و به ما گفته بود برای من کار لولهگذاری داخل نای را انجام ندهید چون من مدتزمان زیادی است که کمبود اکسیژندارم و خیلی آسیبدیدهام و می دانم که از دنیاخواهم رفت .
ما هرسال در سالگرد شهادتشان یا روز پرستار به سر مزار ایشان میرویم و سعی میکنیم همیشه یاد ایشان را زنده نگهداریم .
در پایان اگر نکتهای دارید بفرمایید.
اکثر این ویژگیهایی که درباره شهید حسنی گفتم ، درباره همه کادر درمان بهویژه پرستاران صدق میکند. بهواقع پرستاری شغل پرزحمتی است. شغلی است که سختیهای زیادی را هم برای پرستاران و هم برای خانوادههایشان به همراه دارد ولی این سختیها همراه با شیرینی هم هست. شیرینی لحظه نجات یک انسان و یا درمان یک بیمار چیزی است که تمام این سختیها را جبران میکند. خود من بارها شده که حال روحی یا جسمی خوبی نداشتم یا حتی بیمار بودهام ولی همینکه وارد بخش شدم حالم خوب شده، انگار اصلاً یادم میرود که مشکل داشتم . امیدوارم بیماریهایی مانند کرونا دیگر برای مردم ما و همه مردم جهان اتفاق نیفتد و همه مردم در صحت و سلامتی زندگی کنند.
پایان/
شهید حسنی آذر؛ پرستاری که بعد از شهادتش بیشتر شناخته شد بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با صدور اطلاعیهای جزئیات زمان، مکان و مدارک مورد نیاز جهت تشکیل پرونده گزینشی و شرکت در مصاحبه علمی داوطلبان بورسیه این وزارتخانه در دانشگاه علوم پزشکی ارتش در سال ۱۴۰۳ را اعلام کرد.
متن این اطلاعیه به شرح زیر است:
وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جهت تأمین بخشی از نیروی کادر درمان مورد نیاز خود هر ساله از بین داوطلبان کنکور سراسری علوم تجربی برای تحصیل در رشتههای بورسیه وزارت دفاع دانشجوی بورسیه پذیرش میکند.
متقاضیان رشتههای بورسیه وزارت دفاع در سال ۱۴۰۳ با دارا بودن شرایط عمومی و تخصصی میتوانند پس از انتخاب رشته و با موفقیت در مراحل گزینش و استخدام در این رشتهها مشغول به تحصیل شده و از مزایای دانشجویی و استخدام در وزارت دفاع بهرهمند شوند.
بدینوسیله به اطلاع پذیرفتهشدگان بورسیه وزارت دفاع در دانشگاه علوم پزشکی ارتش در سال ۱۴۰۳ میرساند که به منظور تشکیل پروندۀ گزینشی و شرکت در مصاحبه، پس از دعوت تلفنی یا پیامکی، به همراه مدارک زیر در تاریخ تعیین شده در روزهای دوشنبه ۱۴۰۳/۰۷/۰۲ تا چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۷/۰۴ به مرکز گزینش وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح مراجعه نمایند.
مدارک لازم برای داوطلبان
تذکرات لازم
-معرفیشدگانی که بیش از یک کد رشته معرفی شدهاند، الزام است فقط یکبار جهت گزینش مراجعه نمایند و قبولی در مراحل گزینش در یک رشته به منزله قبولی در تمام رشتههای معرفی شده میباشد.
-همراه داشتن کلیه مدارک فوق در روز مراجعه الزامی بوده و عدم ارائه به منزله عدم تائید شرکت داوطلب در گزینش وزارت دفاع خواهد بود.
-احتمال این که فرایند گزینش داوطلبین طی ۲ روز انجام شود وجود دارد فلذا مراجعین محترم آمادگی لازم برای حضور به موقع در محل گزینش را داشته باشند.
نشانی: تهران، بزرگراه صدر شرق، بعد از خیابان پاسداران، جنب درب صباباطری، مرکز گزینش و استخدام وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح
شماره تماس: ۲۲۷۹۹۴۸۰ و ۲۲۷۹۹۴۷۰
انتهای پیام/ ۲۰۰
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
اطلاعیه فرآیند گزینش بورسیه وزارت دفاع در سال ۱۴۰۳ بیشتر بخوانید »
رئیس جمهور بر حمایت از کادر درمان و تامین به موقع دارو و تجهیزات پزشکی تاکید کرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، مشکلات بخش بهداشت و درمان در جلسهای به ریاست دکتر مسعود پزشکیان رئیس جمهور و با حضور محمدرضا ظفرقندی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سید حمید پورمحمدی رئیس سازمان برنامه و بودجه بررسی شد.
در این جلسه چگونگی حمایت و تقویت بخش بهداشت و درمان در سال جاری و همچنین در لایحه بودجه سال آینده مورد بررسی قرار گرفت.
همچنین رئیس جمهور در این جلسه حمایت از کادر درمان و تامین به موقع دارو و تجهیزات پزشکی را مورد تاکید قرار داد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
رئیسجمهور بر حمایت از کادر درمان و تامین به موقع دارو تاکید کرد بیشتر بخوانید »