رفع خطر کمآبی با استفاده از آبهای ژرف/همهچیز درباره پروژه اکتشاف ذخایر آب شرق کشور
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بحث پیرامون ذخایر آب موجود در اعماق بسیار زیاد زمین، مدتها است که در افکار عمومی مطرح شده است. در یکی از جالبترین و فرآیندهای مطرح شده نزد مردم، ادعا میشود که در زمانهای خیلی دور در محل دشت کویر و کویر لوت، 2 دریاچه وسیع آب قرار داشته و بر اثر فعل و انفعالی آب این منابع در عمق زمین پنهان شده است.
فارغ از درست و غلط بودن این روایتها، پروژه اکتشاف آب از اعماق بسیار زیاد موسوم به آبهای ژرف مدتی است که در دستور کار برخی از نهادهای دولتی کشور قرار گرفته است.
اخیر نیز معاون علمی ریاست جمهوری به عنوان متولی این مسئله به نتایج موفقیت آمیز و شگرف اکتشاف آب ژرف در منطقه سیستان و بلوچستان اشاره کرد.
در همین راستا و به منظور آگاهی بیشتر از این پروژه به سراغ محمد پور حمید، کارشناس انرژی و یکی از مطلعان از این پروژه رفتیم تا پیرامون این مسئله به بحث بنشینیم.
مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:
*منطقه سیستان و بلوچستان یکی از مناطق بیشمار آب ژرف در کشور
فارس: مدتی است که اخبار پیرامون اکتشاف ذخایر آب ژرف در منطقه سیستان و بلوچستان فضای رسانه کشور را درگیر کرده است، با توجه به اینکه شما از جزئیات این پروژه مطلع هستید، بفرمایید این پروژه از چه زمانی کلید خورد؟
پورحمید: در ابتدای مسیر این پروژه، شرکت مجری مشخص کرد که ما تعداد زیادی ابر حوضه آبی داخل کشور داریم که هر کدام حاوی مقدار خیلی زیادی آب هستند، اما لزوماً سرچشمۀ اینها در خود کشور هم نیست و آبی است که با فاصلۀ زیاد از سطح زمین جریان پیدا میکند و در یک نقطهای سرانجام به سطح زمین میرسد که در قالب چشمه یا سایر منابع آب زیرزمینی لایههای آبرفتی مشاهده میشوند. یعنی به هر حال این آبها باید یک نقطۀ سطح زمین را شارژ کند و از فاصلۀ دور هم جریان پیدا میکنند و یک جاهایی هم عمقی تا 2 یا 3 کیلومتر پیدا میکنند و بالاخره در جایی به سطح زمین میرسند، اما سرچشمۀ این آب حتما در ارتفاعات باید باشد، فلذا با توجه به اطلاعاتی که به دست آمد، مشخص شد که ما باید در یک جا مطالعۀ دقیق داشته باشیم. با نظر آقای دکتر ستاری و آقای چیتچیان به عنوان وزیر نیرو وقت، منطقهای در سیستان و بلوچستان برای این آزمایشات پایلوت و تکمیل عملیات اکتشافی انتخاب شد.
فارس: چرا سیستان و بلوچستان برای تکمیل آزمایشات و تست پایلوت مدنظر قرار گرفت؟ آیا بر اساس نظر مجری طرح این منطقه انتخاب شد؟
پورحمید: خیر، نظر دوستان مدیریت بود. هم آقای دکتر ستاری خیلی اصرار داشتند و هم آقای چیتچیان به واسطۀ اینکه آنجا منطقۀ محروم بود، گفتند اگر هم قرار است اکتشافی بکنیم، اولین ثمرات آن باید به مناطق محروم برسد. دلیل دوم اینکه معلوم بود، سرچشمۀ آب این منطقه از بیرون کشور است و یعنی مخالفتها برای این منطقه طبیعتاً باید کمتر باشد. در حقیقت اگر این آب را شما استفاده میکنید از یک استان دیگر آب را برمیدارید و البته چالشهای داخل سرزمینی هم کمتر بود چون مشخص بود که سرچشمۀ منطقۀ سیستان از رشتهکوه هندوکش واقع در کشور افغانستان است.
*منبع آب ژرف سیستان بلوچستان از رشته کوه هندوکش سرچشمه میگیرد
فارس: در اظهاراتتان به این نکته اشاره کردید، که منبع آب ژرف موجود در سیستان از محل واقع در رشته کوه هندوکش سرچشمه میگیرد؛ آیا مسیر دقیق این آب مشخص شده است؟
پورحمید: در حقیقت در ارتفاعات هندوکش آب به شکل برف یا باران تزریق میشود و از شکستهایی که در زمین وجود دارد وارد اعماق و لایههای زمین میشود و طی مسیر به منطقۀ سیستان میرسد و از سیستان هم عبور میکند و در نهایت یک جایی در سطح زمین شارژ میشود که به نظر در سطح دریای عمان به صورت چشمههای آب شیرین بیرون میزند.
فارس: پس این نظری که میگویند این آبها ناشی از منابع آب فسیلی هستند و یک زمانی در زیر زمین حبس شدند درست نیست؟
پورحمید: طبیعتاً وقتی شما در اعماق بررسی میکنید، یک سری منابع آب فسیلی هم وجود دارد که از گذشته وجود داشته و محبوس شده و جریان هم ندارد. فلذا وقتی شما اعماق را بررسی میکنید، باید بتوانید تشخیص دهید آب فسیلی هست یا جریانات عمیق زیرسطحی است که تحت عنوان ابر حوضه جریان پیدا میکند. پس جفت این آبها وجود دارد و ما باید با توجه به آزمایشات آبشناسی بین این دو تمایز قائل شویم.
*حمایت 28 میلیارد تومانی وزیر سابق نیرو از پروژه اکتشاف ذخایر آب ژرف
فارس: آیا مجری عملیات و اکتشاف چاه آب ژرف سیستان و بلوچستان داخلی بود؟
پورحمید: بله هم شرکتی که کار اکتشاف را انجام داده بود و هم شرکتی که کار حفاری را انجام داد، داخلی بودند. در مرحلۀ تحلیلهای اولیه از آنجایی که این روش جدید بود باید یک سری ایستگاه با استفاده از روش MT (مگنتو تلوری) زده میشد که امواج الکترومغناطیس را به اعماق بفرستند و سپس با رفت و برگشت اینها و تغییری که در بسامد امواج به وجود میآمد، میتوان فهمید که در کدام لایه آب وجود دارد و در چه عمقی است.
این مرحلۀ اکتشاف بود، منتها چون با روش جدید انجام میشد، برای این مرحله از خارجیها کمک گرفته شد. بعد از اینکه این تحلیلها انجام شد، با توجه به روش حفاری موجود تمام مراحل حفاری دست شرکت داخلی بود. پس تصمیم گرفتند آن چاه را بزنند.
فارس: در آن بازه زمانی و دوره وزارت آقای چیت چیان، آیا حمایتی هم از سوی دولت برای این پروژه اعمال شد؟
پورحمید: از هیئت دولت هم در آن زمان حمایت گرفتند و آقای چیتچیان 25 میلیارد تومان برای این موضوع از هیئت دولت مصوبه گرفت. بعد از انجام مناقصه حفاری چاه انجام شد. حفاری تا 2200 متر ادامه داشت و بعد منابع و اعتبارات تمام شد و گفتند که 13 میلیارد تومان دیگر هم باید باشد تا بتوانیم تا 3200 متر ادامه بدهیم و همینطور ادامه پیدا کرد و درآخر چاه تا عمق 3800 متر حفاری شد که به یک تعداد لایۀ آبدار رسیدند.
*شوری آب ژرف سیستان در گام اول اکتشاف، نصف شوری آب دریای عمان برآورد شد
فارس: ممکن است جزئیاتی پیرامون نتایج به دست آمده از چاه اول اکتشاف آب ژرف سیستان و بلوچستان را تشریح کنید؟
پورحمید:در چاه اول، تعدادی لایه آب دار شامل چند جریان شناسایی شد. اولین جریان در عمق 800 متری بود و بعد در عمق 1200 متری بود و بعد 1800 متر و همینطور 5 جریان در 5 عمق مختلف وجود داشت. در مرحلۀ بعد باید مطالعات آبشناسی انجام میشد که برای مثال، شوری یا EC آب چقدر است؟ آیا آب شامل مواد خطرناک و رادیواکتیو است یا خیر؟ آیا آب فسیلی است یا آب جاری و مطالعات دیگر. این مطالعات پیچیده و زمانبر بودند فلذا چند ماهی برای تکمیل مطالعات زمان برد. در همان ماه اول برخی از فرضیهها رد شد. آزمایشها نشان داد که آب موجود مواد رادیواکتیویته ندارد. روش حفاری طوری بود که مخلوط آب چهار لایۀ آبدار به سطح میآمد که خب ممکن است، یک لایه شیرین بود و یک لایه شورتر، ولی متوسط شوری این آبها حدود 20000 بود که این شوری در حد شوری آب دریای خزر است، ولی از طرفی نصف شوری دریای عمان است.
در همین راستا این فرضیه بود که پیشبینی شد، آب لایهها مخلوط شده بود، ولی ممکن بود شوری همۀ لایهها مثل هم باشد. از طرفی چون روش حفاری، مانند حفاری نفتی بود، گل حفاری که به چاه تزریق میشد، حاوی موادی بودند که بعضا با آب مخلوط میشدند. پس یک فرضیۀ دیگر اینکه اختلاطی که بین مواد حفاری و آب شکل گرفته بود باعث شده بود که EC آب بالاتر برود. اینها همه فرضیههایی بود که باید ثابت میشد و این تجربههایی که در چاه اول به وجود آمده بود در چاه دوم هم کاربرد داشت که در چاه دوم آب هر لایه را جداگانه بررسی کنند و در طراحی گل حفاری موادی به کار رود که انحلال آن با آب کمتر باشد و اگر هم انحلالی صورت بگیرد، مشخص باشد که اثر آن چقدر است. این تجربیات باید در چاه دوم مورد توجه قرار میگرفت و من اطلاعاتی از چاه دوم
فارس: نتایج آزمایشات انجام شد بر روی چاه اول اکتشافی به چه نحو بود؟
پورحمید: اولین مورد اینکه طبق مطالعات آبشناسی آب جزو منابع آب فسیلی نبود. دومین مورد مطالعات ایزوتوپی که روی این آب انجام شد نشان داد که سرچشمههای این آب از رشته کوه هندوکش است. این مطالعات پیشرفته با کمک سازمان انرژی اتمی و کشورهای خارجی انجام شد و نمونههای آن هم به خارج کشور ارسال شد و هم سازمان انرژی اتمی واقعا کمک کرد و مورد سوم اینکه حتی اگر بپذیریم که EC آب 20000 است، باز هم یک نکتۀ مثبت است، چراکه در این منطقه هیچ راه حلی برای تأمین آب نداریم و یک راه حلی که مطرح میکنند میتوان آب دریای عمان را شیرین کرد و بعد به سیستان منتقل کرد.
اینجا اقتصاد حکم میکند که اگر ما شیرینسازی آب با EC 50000 تا 70000 دریای عمان را انجام دهیم و سپس 70 کیلومتر تا زابل منتقل کنیم، هزینۀ هنگفتی دارد، ولی اینکه در همان منطقه یک چاهی باشد که با شوری خیلی کمتر از آن آب استخراج شود، به صرفهتر است و روشهایی که برای تصفیۀ آب با شوری 20000 استفاده میشود، هزینۀ خیلی کمتری دارد.
به نظر بنده نتایج تا همین حد قابل دفاع و استفاده بود، ولی اغراق هم نباید کرد. بعضی دوستان میگویند که در آن ابر حوضه 1000 میلیارد مترمکعب آب وجود دارد که حرف درستی است. ابر حوضهای که از هندوکش شروع میشود و حتی قسمتهایی از کرمان هم دربرمیگیرد، این حجم آب را دارد، اما واقعیتی که هست اینکه ما تا یک سقفی میتوانیم از این منابع بهرهبرداری کنیم یعنی تا جایی که ظرفیت آبدهی زمین اجازه بدهد، یعنی سرعت شارژ شدن آب در دیوارههای چاه در یک حد مشخصی است، اجازه برداشت آب دارید و شما نمیتوانید هر مقدار اراده کنید برداشت کنید و از طرفی باید با برداشت آب مشکل زیستمحیطی به وجود نیاید که تا مرحله اکتشاف چاه اول مطالعات زیستمحیطی انجام نشده بود.
پس با توجه به این 2 محدودیت شما تا یک حد مشخصی میتوانید آب برداشت کنید، یعنی اگر میگویند این ابر حوضه 1000 میلیارد متر مکعب است، با توجه به این محدودیتها سالانه 200 یا 300 میلیون متر مکعب میتوانیم برداشت کنیم.
*ذخایر آب ژرف قادر به تامین آب شرب کشور است
فارس: آیا تجربه جهانی در زمینه استفاده از آب ژرف در سایر کشورهای دنیا وجود دارد؟
پورحمید: بله و در این مورد میتوان به مطالعۀ موردی که در استرالیا انجام دادیم اشاره کنیم. ابر حوضۀ استرالیا با نام GAB (grade artesian basin) میزان آبی معادل 68000 میلیارد متر مکعب را در خود جای داده، ولی با توجه به محدودیتها از کل این حوضه بیشتر از 1 میلیارد متر مکعب بهرهبرداری نمیشود.
همانطور که در ابتدا گفتم این آبها یک جایی در سطح زمین به صورت چشمه بیرون میآید. در استرالیا ابتدا بهرهوری از این آبها بالا بود، ولی بعد از مدتی آن بخش از چشمهها ناشی از این منبع خشک شد و بعد به این نتیجه رسیدند که باید بهرهوری را تعدیل کنیم و به عدد یک میلیارد متر مکعب رسیدند که منطقی است و هم ظرفیت آبدهی زمین را پوشش میدهد و هم مشکل زیستمحیطی ندارد.
فارس: بر اساس این تجربه جهانی اینکه بگوییم، منابع آب ژرف سیستان میتواند مشکل آب شرب و کشاورزی ایران را حل کند، صحیح نیست؟
پورحمید: اینکه ما بگوییم ظرفیت ابر حوضۀ سیستان 1000 میلیارد متر مکعب است و با این حجم آب کل مشکل ایران حل خواهد شد، اغراق است، ولی با یک دید منطقی قطعاً مشکل شرب و بهداشت تمام مناطق کم آب کشور را میشود، حل کنیم.
*عملیات اکتشافی منطقه سیستان با 3 چاه برنامهریزی شده بود
فارس:در استحصال این آب از منابع ژرف نیاز به استقرار تجهیزات آبکشی است یا چاهها آرتزین است و آب بدون نیاز به پمپاژ به سطح زمین میرسد؟
پورحمید: در چاه ابتدایی، یک جریان پرفشار هیدرولیکی پشت این آب بود ثابت شد که تا یک عمقی آب را بالا میآورد و از آن عمق به بعد باید از پمپ برای بالا آوردن آب استفاده میشد.در آخر مطالعات چاههای بعدی میتواند به بررسی دقیقتر این موضوع کمک کند.
فارس: شما مطلع هستید چند چاه اکتشافی در منطقه زده شده است؟
پورحمید: در ریاضی خواندیم که از یک نقطه میتوان بینهایت خط و صفحه گذراند، از دو نقطه یک خط و بینهایت صفحه و از سه نقطه تنها یک صفحه میتوان عبور داد. اگر با این تئوری ساده نگاه کنیم، طبیعتاً باید 3 چاه در منطقه زده میشد تا بتوان یک صفحه طراحی شود که در اعماق مختلف وضعیت آن معلوم باشد. فلذا نظر بر این بود که 3 چاه زده شود و بعد نتیجۀ مطالعات را بیان کنند.
*وزارت نیرو توجهی به مدیریت تقاضا در حوزه آب ندارد
فارس: یک بحث دیگر موضع وزارت نیرو است که میگویند به جای اینکه بپردازیم به این موضوع که چقدر منبع داریم و همۀ آن را استخراج کنیم باید روی بحث مدیریت مصرف و تقاضا کار کنیم و این منبع را برای آیندگان بگذاریم. به نظر شما این موضوع چقدر قابل استناد است؟
پورحمید: این نظر درست است و امروزه در هر زمینهای بحث مدیریت عرضه و تقاضا است، ولی کاری که وزارت نیرو انجام میدهد، اصلا مدیریت تقاضا نیست و مدیریت عرضه است. الان راه حل آبرسانی به مشهد چیست؟ شیرینسازی آب دریای عمان و انتقال به مشهد. خود شبکۀ مشهد قطعاً بیش از 30 درصد هدر رفت آب دارد. مدیریت تقاضا یعنی همین که شما جلوی هدر رفت را بگیرید و بعد از انتقال آب به آنجا بینیاز میشوید. میخواهم بگویم این یک حرفی است که خودشان هم معتقد نیستند و فقط برای مخالفت با پروژۀ آب ژرف این موضوع را مطرح میکنند.
فارس: به نظر شما این مخالفت دلیل خاصی دارد؟
پورحمید: واقعاً نمیدانم. زمان آقای چیتچیان کل بدنۀ وزارت نیرو موافق بود، ولی زمان آقای اردکانیان کل بدنه مخالف شدند و به نظر بنده علت مخالفت توسط شخص آقای اردکانیان است.
*شخص وزیر نیرو مخالف استفاده از منابع آب ژرف سیستان و بلوچستان است
فارس: یک عدهای از کارشناسان معتقد هستند، مافیای آب در کشور وجود دارد و مخالفت این مافیا اجازه تکمیل سریع پروژه استفاده از منابع آبی ژرف سیستان را نمیدهد، البته ما زمانی به سراغ این مباحث میرویم که شاید به طور دقیق موضع طرف مقابل را فهم نمیکنیم، به نظر شما این نظر تا چه اندازه صحیح است؟
پورحمید: بحث مافیا در این موضوع را قبول ندارم، ولی با برخی مدیران وزارت نیرو که جلسه داشتم. یکی از مهمترین موضوعات همین نگرانی است که اگر بگوییم 1000 میلیارد متر مکعب آب داریم، هر کسی میگوید آقا شما که آب دارید، پس مدیریت تقاضا را انجام نمیدهیم و شما همان آبهای ژرف را بالا بیاوردید و ما هم هر چقدر بخواهیم مصرف میکنیم و صرفهجویی بیمعنا میشود.
یک نگرانی از این موضوع است و یک نگرانی هم از اینکه این منبعی که هست اطمینانی وجود ندارد که مطالعات آن درست و کامل باشد و میگویند که اگر قرار است مطالعات کاملی انجام شود، باید با روش دیگری جلو میرفت و الان ما نمیتوانیم اعتماد کنیم که مطالعات کامل بوده است. به هر حال تیم مدیریتی این پروژه را کابینۀ قبلی وزارت نیرو انتخاب کرده بودند و کابینۀ جدید این تیم مدیریتی را قبول ندارد. اگر دقت کنید هر مهندسی در وزارت نیروی سابق بود، رفت و جایگزین آن در وزارت نیروی فعلی یک دکتر آمد، یعنی آدمهای با تفکر مهندسی رفتند و آدمهای با تفکر دانشگاهی و دکتری آمدند و متد رفتاری این دو گروه در پروژهها متفاوت است.
در واقع چون روشی که برای پیشبرد پروژه مدنظر آنها بوده انجام نشده است، میگویند ما نمیتوانیم به این نتیجه برسیم که واقعاً این آب فسیلی نیست یا اقتصادی است یا سایر موارد. به نظر من روی این موضوعات است که دوستان مخالفت میکنند و این در سطح کارشناسان و مدیران وزارت نیرو است، اما قبل از آن، خود آقای اردکانیان به این موضوع ورود پیدا کردند از همان اول مخالف این طرح بودند و کاری به متد و سایر مباحث ندارند و تفکر ذهنی ایشان این است که این موضوع را قبول ندارند و علت آن را نمیدانم.
انتهای پیام/ب
منبع خبر